گیم (game) هایی که به شما اجازه میدهند با دشمنان مردعنکبوتی بازی کنید!
اسپایدرمن اونقدر دشمنان شناخته شده و محبوبی داره که شرکت های بازیسازی بارها و بارها از آنها به عنوان شخصیت های Playable در دنیای گیم استفاده کرده اند!
در این مقاله گفتیم که اسپایدرمن در کنار بتمن دارای بهترین، متنوع ترین و جذاب ترین مجموعه شخصیت های خبیث در دنیای کمیک است. قطعاً قدرت های فوق بشری و ظاهر منحصر به فرد این کاراکترها باعث شده تا بسیاری مایل باشند از آنها در دنیای بازی لذت ببرند. یعنی نه فقط در قالب مبارزه با غول ها (boss fights) بلکه به عنوان کاراکترهای قابل بازی تا به طور کامل و تمام عیار در جلد آنها فرو بروند و لذت ببرند. از این رو شرکت های بازیسازی چندین بار دشمنان معروف مردعنکبوتی را به صورت شخصیت های playable در دسترس بازیبازان قرار داده اند و در این مقاله میخواهیم به 10 تا از برترین عناوین اشاره کنیم. با ما همراه باشید ...
- "مردعنکبوتی شگفت انگیز"
"اسپایدرمن شگفتانگیز" یا The Amazing Spider-Man یك بازی رایانهای سوم شخص اكشن، ماجراجویی و محیط باز (open world) است كه سال 2012 و از روی فیلم سینمایی به همین نام ساخته شد (نقدش اینجاست). این بازی طبق معمول آن سالها توسط Activision منتشر شد و سازندهاش نیز شركت كانادایی Beenox بود كه پیشتر عناوین اسپایدرمن را تحت عنوان Shattered Dimensions و Edge of Time را ساخته بود. این بازی در مجموع ok بود. یعنی داستان و گرافیک خوبی داشت. باس فایت هاش نسبتاً هیجان انگیز و حماسی بودند ولی ماموریت های فرعی اش چنگی به دل نمیزدند و تکراری و کلیشه ای میشدند. دوربین بازی هم روی مُخ بود! مدت زمان بازی هم کوتاه بود ولی در هر حال، راینو و لیزارد از غول های بازی بودند (حضور لیزارد در مقایسه با راینو خیلی بیشتر بود و او درست مثل فیلم، از شخصیت های اصلی بازی بود). و جالبه که بدونید هردوی آنها به صورت یک پَک قابل دانلود (DLC Pack) و در قالب شخصیت های قابل بازی هم در دسترس بازیبازان قرار گرفتند. اگر این DLC نصیبتون نشده اصلا جای ناراحتی نیست چون چیز خاصی نبود. فقط در زمانی محدود تو شهر راه میفتادند و دست به تخریب و هرج و مرج میزدند! (راینو با سرعت در سطح شهر میدوید و لیزارد هم میتونست پرش های بلندی انجام بده).
10- "مارول نمسیس: ظهور ناکامل ها"
شركت EA در سال 2005 وسوسه شد MARVEL NEMESIS: RISE OF THE IMPERFECTS را با حضور برخی از محبوبترین شخصیتهای مارول برای انواع کنسولها به بازار بفرستد. اما این بازی غالباً مبارزهای به هیچ موفقیتی دست نیافت. در واقع گیمپلی كلیشهای بدجوری به بازی ضربه زد. ضمناً کاراکترهای جدید موسوم به IMPERFECTS (كه توسط برخی از هنرمندان مارول خلق شده بودند) جذابیت خاصی نداشتند و خیلی زود فراموش شدند. البته برخی از صحنههای سینمایی یا فنون و ضربات کاراکترها خیلی تماشایی از آب درآمدند. طبق شنیدهها قرار بود EA ادامه این بازی را برای كنسولهای نسل بعدی بسازد اما به پایان رسیدن شراکت مارول و EA، مانع از این كار شد. ونوم هم از شخصیت های قابل بازی بود که چیز خاصی نمیشه ازش گفت جز اینکه OK بود.
9- "مردعنکبوتی: نبرد برای نیویورک"
Spider-Man: Battle for New York به نوعی ادامه بازی Ultimate Spider-Man بود که در رتبه 1 بهش اشاره میشه. این بازی فقط برای کنسولهای دستی Nintendo DS و GBA به بازار آمد. گرین گابلین قصد داشت فرمول شیمیایی مخصوصش را روی دیگران امتحان کند تا آنها هم مثل خودش به غولهای سبزرنگ و هالک ـ مانند تبدیل شوند! بازیباز میتوانست گاهی با اسپایدرمن و گاهی هم با گرین گابلین بازی كند. گیم پلی او شامل نابود کردن اشیاء و مبارزه با نگهبانان امنیتی و مامورین شیلد میشد. در نسخه DS نیز اسپایدرمن و گرین گابلین به کار ضربه ی ویژه دسترسی داشتند که در پایین صفحه نشان داده شده بودند و با پُر شدن یک meter مخصوص، میشد یکی از آنها را اجرا کرد:
اما در كل این بازی side-scroller و پلاتفورمر سابقه خوبی برای كمپانی Activision به حساب نمیآید زیرا همه چیز آن پایینتر از حد متوسط بود و به همین خیلی زود فراموش شد (البته انصافاً نسخه Nintendo DS، یك سر و گردن بالاتر از نسخه GBA قرار میگرفت).
8- "مارول علیه کپکام"
بعد از موفقیت X-Men: Children of the Atom (1994) و Marvel Super Heroes (1995)، کپکام متوجه شد که دیگه وقتشه پای بزرگترین فرنچایز خودش یعنی استریت فایتر را به مارول باز کنه و در نتیجه X-Men vs Street Fighter را در سال 1996 ساخت. این بازی یک موفقیت بی نظیر بود که سال 1997 دنباله آن به نام Marvel Heroes vs Street Fighter ساخته شد که roster بسیار گسترده و متنوعی داشت و اینچنین بازی های بعدی این سری نیز ساخته شدند تحت عنوان "مارول علیه کپکام"!
ونوم به عنوان شخصیتی بسیار محبوب در برخی از این بازی ها حضور داشته. یعنی در سه بازی (او در قسمت چهارم به صورت pack شخصیت هایی که باید میخریدید، حضور داشت) و او را به خاطر ظاهر باحال و خفن و کامبوهای جالبش میشناسند. برای آشنایی با این بازی ها، این مقالات را بخوانید.
7- "مردعنکبوتی: دوست یا دشمن
قرار بود این بازی اکشن و کم اهمیت با عناوینی که قبلاً براساس اسپایدرمن منتشر شده بودند، تفاوت داشته باشد و در عین حال از شخصیتهای منفی فیلمهای سینمایی اسپایدرمن در آن استفاده شود. در عمل هم چنین شد و داستان بازی کاملاً غیرمنتظره و متفاوت از آب درآمد به طوریكه انگار تیم سازنده میخواست عمداً با فیلمهای آقای ریمی شوخی كند! البته ایده اولیه بازی جذاب به نظر میرسید: اسپایدرمن به کمک برخی از قهرمانان دیگر با دشمنانش میجنگید و پس از شکست دادنشان از آنها به عنوان نوچه (Sidekick) خود استفاده میكرد! بنابراین شخصیت های عقرب، مردشنی، دکتر اختاپوس، گرین گابلین، گابلین جدید، راینو، لیزارد، ونوم، پراولر و گربه سیاه به کاراکترهای قابل بازی در این عنوان تبدیل شدند. اما همچنین در نسخه کنسول PSP، شخصیت های کارنیج و الکترو را داشتیم که قابل بازی بودند (البته چند شخصیت فوق الذکر مثل عقرب، لیزارد، پراولر و ... در این نسخه قابل بازی نبودند):
اما این ایده جذاب در نهایت به اثری کلیشهای، مضحك و پرایراد در ژانر بزن بزن (Beat'em Up) تبدیل شد. مثلاً علیرغم اینكه بازی از co-op multiplayer mode سود میبرد (یعنی بازیباز دیگری نیز میتوانست به بازی ملحق و در نقش نوچه شما ظاهر شود) اما هیچ تعاملی بین كاراكترها رخ نمیداد! Spider-Man: Friend or Foe در اصل چیزی نبود مگر تلاش مذبوحانه Activision برای کسب پول و درآمد بیشتر از دنیای مردعنکبوتی و شخصیت های محبوب آن! ولی خب ... نمیشه از حضور این همه شخصیت گذشت و قطعا خیلی ها انجامش دادن و باهاش حال کردن!
6- سری بازی های "اتحاد نهایی مارول"
ونوم و گرین گابلین در سری بازی های "اتحاد نهایی مارول" (MARVEL ULTIMATE ALLIANCE) به عنوان کاراکترهای قابل بازی حضور داشته اند. قسمت اول این سری بازی های محبوب، یک بازی اكشن نقشآفرینی (ACTION/RPG) مشابه با سری تحسینشدهای همچون X-MEN LEGENDS بود كه سال 2006 برای انواع کنسولها عرضه شد و در آن باید با تشکیل گروهی چهار نفره از میان بیش از 20 ابرقهرمان پرآوازه مارول به جنگ «دكتر دووم» (DR. DOOM) و لشگری از شخصیتهای خبیث و خطرناکی که او را در اجرای نقشه پلیدش همراهی میکردند، میرفتید. MUA از نکات مثبت بیشماری بهره میبرد اما بیشک بزرگترین نقطه قوتش در گیمپلی معتادکنندهای خلاصه میشد که به خوبی از جانب پیچشهای داستانی پر فراز و نشیب و غافلگیرکننده مورد حمایت قرار میگرفت. ونوم در بازی اول ابتدا غایب بود ولی در قالب محتوای قابل دانلود موسوم به VILLAINS PACK ، آزاد میشد. اما در قسمت دوم (که در کل نسبت به قسمت اول با اقبال کمتری روبرو شد) نسخه مک گارگن از ونوم را شاهد بودیم که از شخصیت های نسبتا مهم بود. ولی در قسمت سوم (که سال 2019 و فقط برای کنسول "نینتندو سوئیچ" ساخته شد) نقش مهم تری داشت و به "شش خبیث" پیوست. اما پس از شکست دادن او، مردعنکبوتی متقاعدش میکرد تا به جمع ابرقهرمانان ملحق بشه و در نجات دادن عالم کمک کنه (البته او همچنان حس دشمنی اش را با اسپایدرمن حفظ کرد!)
گرین گابلین هم در قسمت دوم بازی Ultimate Alliance از شخصیت های قابل بازی بود (او و ونوم در همه ی نسخه های بازی برای کنسول های مختلف، قابل بازی بودند). ظاهر او از روی دوره ای که در گروه "تاندربولتس" عضویت داشت، اقتباس شده بود:
او بخشی از چندین ابرشروری بود که توسط فن آوری Nanites سازمان شیلد کنترل میشدند تا اینکه پس از هوشمند شدن Nanite ها، یاغی شدند. قهرمانان دوبار با گرین گابلین و ونوم جنگیدند تا از کنترل Naniteهاآزاد شوند. در نسخه های PS2، Wii و PSP از بازی، گرین گابلین به همراه عقرب در زندان شماره 42 با قهرمانان میجنگید.
لازم به ذکره که کارنیج هم به عنوان یک شخصیت قابل بازی برای کنسول های اصلی، به صورت DLC منتشر شد.
5- "مردعنکبوتی 3"
بدیهی است كه Spider-Man 3: The Game توسط Activision و همزمان با اكران فیلم "اسپایدرمن 3" یعنی در دورانی که تب اسپایدرمن عالمگیر شده بود، منتشر شد. قهرمان ما در این بازی علاوه بر لباس كلاسیك (آبی و قرمز)، لباس مشكی رنگ معروف را نیز بر تن میكرد. گیمپلی درست مثل Spider-Man 2: The Game ، محیط باز یا Open world بود. البته اینبار گیمپلی گاهی اوقات از سکانسهای cineractive استفاده میكرد (یعنی در برخی لحظات آیکون دکمه خاصی روی صفحه ظاهر میشد و بازیباز باید آن دکمه را سریعاً فشار میداد). این سکانسها (که بیشتر در مبارزه با غولها به چشم میآمدند) بازیباز را به یاد مینی گیمهای God of War میانداختند. اما روی هم رفته بازیبازان چندان از Spider-Man 3: The Game استقبال نكردند و منتقدین امتیازاتی در حد متوسط به آن دادند زیرا از glitchهای متعدد، مبارزات ناامیدکننده با غولها و دوربین گیجکنندهای رنج میبرد. ولی شاید عمدهترین ایراد بازی این بود که تفاوت چندانی با Spider-Man 2: The Game نداشت و از قابلیتهای کنسولهای نسل جدید بهره نمیگرفت. در نسخه ی Collectors Edition که برای PS3 عرضه شد، شخصیت گابلین جدید (هری آزبورن) قابل بازی بود. همچنین این شخصیت به طور کوتاهی در ماموریت نهایی بازی قابل بازی بود (در همه ی سه کنسول اصلی) و به عنوان محتوای قابل دانلود میشد از PlayStation Network و Xbox Live دانلودش کرد. در واقع او را میشد پس از اتمام بازی از منوی بازی انتخاب کرد ولی فرقش این بود که ماموریت های داستانی برای گابلین جدید فراهم نبودند ولی میشد به صورت گشت و گذار در شهر (free-roaming) یا برای انجام ماموریت های فرعی ازش استفاده کرد. در کنسول PC، گابلین جدید تنها از طریق Mod ها قابل بازی بود.
4- "دیزنی اینفینیتی: میدان جنگ مارول"/بازی های لگویی
سری بازی های "دیزنی اینفینیتی" (Disney Infinity)، در سبک سند باکس و toys-to-life هستند (sandbox یک ژانر بازی ویدئویی است که در آن بازیباز آزاد میباشد و میتواند داستان خودش را در بازی خلق کند و کنترل کامل بر روی کاراکتر بازی دارد و در بعضی مواقع نیز محیط اطراف کاراکتر نیز کنترلش در دست بازیکن است. toys-to-life هم یعنی سبکی که مجسمه ها یا اکشن فیگورها با داخل بازی تعامل برقرار میکنند). این سری سال 2013 راه اندازی شد و شخصیت های آن براساس شخصیت ها و فرنچایزهای مختلف دیزنی بودند. سه بخش از این بازی عرضه شده است که اولین آن براساس کاراکترهای دیزنی و پیکسار بودند. سال 2014، بخش دوم تحت عنوان Disney Infinity: Marvel Super Heroes عرضه شد که براساس شخصیت ها مارول بود. یک سال بعد شاهد عرضه ی بخش سوم با تمرکز روی فرنچایز "جنگ ستارگان" بودیم. یک آرک داستانی هم تحت عنوان Marvel Battlegrounds به آن اضافه شد که در آن لوکی و التران از بدل های رباتیک قهرمانان مارول استفاده میکنند تا آنها را به جان هم بیندازند تا حواسشان پرت شده و بتوانند یک سنگ بینهایت را بدزدند! درسته که بیشتر شخصیت ها مربوط به اونجرز میشدند اما دوتاشون، گرین گابلین و ونوم بودند!
و البته شخصیت های مختلفی از دنیای مردعنکبوتی در سه بازی لگویی مارول حضور داشته اند که بسیاری از آنها دشمنان او محسوب میشوند و تصاویرشون رو در بالا میبینید که میشه باهاشون بازی کرد!
3- "مرد عنکبوتی و ونوم: حداکثر کارنیج"
در سال 1994 مستقیماً یکی از داستانهای معروف اسپایدرمن تحت عنوان Maximum Carnage دستمایه ساخت یک بازی سبك بزن بزن قرار گرفت. بنابراین باید در اكثر مراحل با اسپایدرمن و گاهی هم در قالب ونوم (که آن موقع محبوبیتش سر به فلک گذاشته و به نوعی به یك قهرمان تبدیل شده بود) با خلافکاران خیابانی که فوج فوج روی سرتان خراب میشدند، مبارزه كرده و بعد درب و داغان کردنشان با غولهای تقریباً گمنامي، روبرو میشدید (اسپایدرمن در مبارزه چابك و سریع بود ولی ونوم خشن و فیزیکیتر). ویژگی اصلی و متمایزكننده بازی، استفاده از صفحات و طراحیهای كمیك بوکی در لابهلای مراحل بود كه باعث میشد داستان طبق منبع اصلی خود روایت شود. در حقيقت، اين بازي از نخستین عناوینی بود كه تمام داستانش مستقيماً از روی یك ماجرای كمیكبوکی اقتباس میشد (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این بازی اینجا را كلیك كنید). لازم به ذکره که پس از یك سال دنباله آن را تحت عنوان Venom/Spider-Man: Separation Anxiety منتشر شد كه در آن از همان ابتدا و در طول تمام مراحل به كاراكتر ونوم دسترسی داشتید (بنابراین میشد بازی را به صورت دونفره انجام داد).
ونوم مجبور شده بود به دوستی و اتحاد با اسپایدرمن تن در دهد تا بر 5 موجود دیگر که تواناییها و منشاء مشابهای با خود او داشتند، غلبه کند. ضمناً باز هم میتوانستید روی كمك قهرمانان دیگر مارول حساب كنید. این بازی زیاد تحویل گرفته نشد زیرا Acclaim به خودش زحمت نداده بود تا نسبت به قسمت اول تغییر خاصی در گیمپلی به وجود بیاورد! ضربات و کامبوهای ونوم هم مشابه با بازی قبل بود.
2- "مردعنکبوتی: فیلم سینمایی"
"اسپایدرمن" فیلمی بود که ژانر ابرقهرمانی را به محبوبیت فعلی آن رساند و با فروش ركوردشكن خود از بازیگران گمنامش ستاره ساخت و دل منتقدین سینمایی را به دست آورد. همزمان با این فیلم، Spider-Man: The Movie توسط كمپانی بازیسازی Activision به بازار آمد و در آن توبی مگوآیر و ویلم دفو مسئولیت تأمین صدای كاراكترهای خود را بر عهده گرفتند. اعضای تیم سازنده با وجود پیروی قاطع از فیلم، خطوط داستانی را شرح و بسط داده و برای این منظور به کمیکبوک های اسپایدرمن رجوع كردند. بنابراین به غیر از گرین گابلین، باید با غولهای دیگری مثل كركس، عقرب، شوکر (Shocker) و کریون شکارچی (فقط برای Xbox) مواجه میشدید. گیمپلی اشتراکات فراوانی با دو بازی قبلی اسپایدرمن که Activision پیشتر برای كنسول PS1 عرضه كرده بود، داشت. ولی دوربین و کنترلها تا حدودی بهبود یافته، فنون و ضربات متنوعتر شده و المانهای مخفیكاری هم در گیمپلی به کار رفته بود. اما اوج نبوغ تیم سازنده را باید در ایجاد سیستم مبارزات هوایی (aerial combat system) جستجو میکردید. bonusهای فراوانی نیز در بازی یافت میشد که جالبترینشان این بود که میتوانستید گرین گابلین را آزاد و با او بازی کنید! البته این بار هری، پسر نورمن آزبورن ماسک گرین گابلین را به صورت میزد تا پرده از راز مرگ پدرش بردارد و همچنین درباره نقشه ای که هدفش تصاحب شرکت آزکورپ بود، تحقیق کند. جالب اینه که جاش کیتون صداپیشه ی هری در این بازی بود و علاقمندان به مردعنکبوتی حتما میدانند که کیتون بعدها در انیمیشن تحسین شده ی "اسپایدرمن خارق العاده" به جای پیتر پارکر/اسپایدرمن حرف زد و حسابی گل کاشت. اگر با این گرین گابلین بازی میکردید، مراحل و شکل بازی مثل مراحلی بود که با مردعنکبوتی انجام میدادید و با همان غول ها میجنگیدید، منتهی بدون صحنه های سینمایی و دیالوگ های قبلی. و گرین گابلینی هم که باهاش مواجه میشدید کسی بود که ادعا میکرد توسط نورمن استخدام شده!
1- "مرد عنکبوتی نهایی"
در سال 2005، Activision تصمیم گرفت بر پایه یكی از مجموعههای كمیكبوکی پرفروش مارول تحت عنوان Ultimate Spider-Man که در آن اسپایدرمن به دوران دبیرستان بازگشته و دنیایش نیز مدرن و به روزتر شده بود، عنوان جدیدی بسازد که هنوز هم از آن به عنوان یکی از برترین بازی های کمیک بوکی تاریخ یاد میشود. روی هم رفته، این بازی از نظر گیمپلی تفاوت چندانی با Spider-Man 2: The Game نداشت، اما از نظر سبك هنری و بصری، زمین تا آسمان با آن فرق میكرد زیرا سازندگانش از فنآوری نوینی تحت عنوان 3D-inking (نوعی تكنیك گرافیكی كه طراحی كمیكبوکی را با انیمیشن تركیب میكند) به همراه پانلهای متحرک برای خلق محیط پرانرژی بازی و روایت داستان بهره گرفته بودند. به علاوه، خالقان کمیک مذكور یعنی برایان مایکل بندیس و مارک بگلی از ابتدا در کنار تیم سازنده حضور داشتند تا به ترتیب نگارش داستان و طراحی کاراکترها را انجام دهند. تمام این عوامل دست به دست هم داد تا بازی و به ویژه صحنههای افسونکننده و حیرتانگیزش مثل یک کمیک بوک زنده و سه بعدی به نظر برسند! داستان هم که حول و حوش جدال و رابطه پرتنش اسپایدرمن و ونوم و تلاششان برای رهایی از دست افرادی كه قصد سوءاستفاده از نیروهای آنها را داشتند، میچرخید، هر بازیبازی را جذب میکرد و با وجود وفاداری كامل به منبع الهام خود، بسیار سرراست و با مهارت نوشته شده بود. دیگر ویژگی منحصر به فرد Ultimate Spider-Man این بود که تقریباً در نیمی از آن باید در قالب شخصیت خبیث داستان یعنی ونوم فرو رفته و با او بازی میکردید! البته ونوم کاملاً با اسپایدرمن فرق داشت، هم از نظر شخصیتی و هم از نظر توانایی و سبک مبارزه. در اصل او فقط یک هدف را دنبال میکرد: نابودی و کشتن(!) و بی شک هنگامی که خودروهای داخل خیابان را به سمت هلیکوپترها میانداخت، از روی ساختمانهای بلند میپرید و یا رهگذران نگونبخت را میخورد، حسابی به وجد میآمدید!
مهدی ترابی مهربانی
دیدگاهها
در کل مقاله ی عالی بود دست شما درد نکنه و خسته نباشید.
کاملا درسته
اونقدر از نظر فنی و گیم پلی قدرتمندانه هستند که هرگز ازشون سیر نمیشه آدم
به نظر من استاد یه مقاله ای درباره بازی های برتری که در آن به جای دشمنان بتمن بازی کنیم به طور مثال جوکر در مورتال کامبت ۱۱ را بنویسید امیدوارم خوب استقبال شود
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا