معرفی شخصیت های مکمل کمیک های دکتر استرنج

با توجه به انتشار فیلم "دکتر استرنج 2: در چندجهانی دیوانگی"، این مقاله دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیره.

برای درک بهتر داستان های دکتر استرنج لازمه با این شخصیت ها آشنا بشوید.

- دایمون هل استرام (Daimon Hellstrom)

- دیمون هل استرام (Daimon Hellstrom)

دایمون هل استرام (یا «هل استورم») ملقب به "پسر شیطان" (Son of Satan) است چون واقعا پسر شیطانه! یعنی او و خواهرش ویکتوریا (ساتانا) از وصلت شیطان با یک خانم زمینی متولد شده اند. گفته میشه خود شیطان به او و خواهرش جادوگری یاد داده. ولی دایمون وقتی بزرگ شد برخلاف خواهرش، سعی کرد موجود بدی نباشه و حتی به بشریت خدمت کنه. او اولین بار در کمیک های Defenders با دکتر استرنج آشنا شد و بهش در انجام ماموریتی کمک کرد. سپس عاشق و دلباخته یکی از اعضای این گروه به نام «پتسی واکر» ملقب به Hellcat شد (برای آشنایی با شخصیت هِل کَت، این مقاله را بخوانید). آنها با هم ازدواج هم کردند ولی بعد از مدتی گذشته دایمون و ارتباطش با شیطان و جهنم باعث شد به شخصیت تاریکی تبدیل بشه. به قول معروف او چون پسر شیطانه، ته دلش شیشه خورده داره و گاهی هم فریبکارانه عمل میکنه. ولی در هر حال برای دکتر استرنج و برخی دیگر از قهرمانان مارول حامی خوبی بوده و گاهی اوقات هم در انجام ماموریت های خطیر بهشان کمک کرده. ولی خود قهرمانان مارول هم خوب میدانند که نمیتوانند صد در صد بهش اعتماد کنه!

- ولکری (Valkyrie)

- ولکری (Valkyrie)

چاپ کمیک های اختصاصی دکتر استرنج برای مدتی در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی متوقف شد. بعد معلوم شد که او در این مدت توسط فرد شروری در بزرخ گرفتار شده بوده. سپس فهمیدیم خانمی با ایثار خودش باعث نجات دکتر استرنج از برزخ شده. بعدش «استیو انگلهارت» که نویسنده کمیک های Defenders بود و خیلی دوست داشت تا شخصیت ها و داستانک های فراموش شده را دوباره مطرح کنه، پای این خانم را به کمیک های Defenders باز و تبدیلش کرد به قهرمانی مونث به نام Valkyrie. ولکری سپس به عنوان اولین عوض مونث، وارد گروه Defenders شد.

لازم به ذکره که ولکری از اساطیر شمال اروپا گرفته شده و اهل "آزگارد" هستش. «اودین» (پدر ثور) او را برگزید تا رهبر گروه Valkyrior باشد (Valkyrior گروهی از جنگجویان زن بودند که ماموریت داشتند ارواح قهرمانان کشته شده را به "والهالا" برگردانند). در هر حال ولکری از اعضای ثابت گروه اریجینال Defenders و از حامیان اصلی دکتر استرنج بود. در ضمن دکتر استرنج کسی بود که به ولکری شمشیر قدرتمندی به نام "دندان اژدها" را داد

(برای اشنایی با این شمشیر ، این مقاله را بخوانید).

- برادر وودو (Brother Voodoo)

- برادر وودو (Brother Voodoo)

«جریکو درام» (Jericho Drumm) با نام مستعار برادر وودو، از متحدان و دوستان قدیمی دکتر استرنج است چون قوی ترین فردی است که در جهان از جادوی وودو استفاده میکند(وودو نوعی از حادو و جمبل است که از قبایل آفریقایی نشات گرفته و توسط برده های سیاه پوست به کشور آمریکا منتقل شده). او از مهارت های خود برای محافظت از دیگران استفاده کرده و یک قهرمان محسوب میشود. او و دکتر استرنج بارها با هم همکاری ابرقهرمانانه (team-up ) داشته اند. اما یک بار رابطه آنها به شدت تغییر کرد و آنهم زمانی بود که دکتر استرنج از عنوان "جادوگر اعظم" خلع شد. خیلی هم استرس داشت که بدونه کی جایش رو میگیره. چون میترسید «دورمامو» کاری کنه که دستیار زمینی خودش یعنی «پارکر رابینز» به این عنوان برسه. ولی در نهایت برادر وودو بود که جادوگر اعظم شد. سپس دکتر استرنج سعی کرد نصیحت ها و راهنمایی خوبی بهش کنه ولی در نهایت وودو خودش را در مقابله با «آگاموتو» قربانی کرد. اما بعدا زنده شد و سعی کرد جلوی «اسکارلت ویچ» را که در رویداد Axis دچار وارونگی شخصیتی شده بود، بگیره. در هر حال او همچنان از متحدین اصلی دکتر استرنجه و خیلی هم بهش کمک میکنه به خصوص این اواخر که از تعداد جادوگران دنیای مارول کاسته شده.

- سارا ولف (Sara Wolfe)

- سارا ولف (Sara Wolfe)

سار ولف از دوستان قدیمی و از شخصیت های مکمل کلاسیک کمیک های دکتر استرنج است. او به عنوان منشی دکتر استرنج مشغول به کار شد. نقش او در داستان های دکتر استرنج این بود که به عنوان یک فرد معمولی نسبت به وقایع عجیب و غریب داستان های دکتر استرنج واکنش نشون بده و بدین شکل خوانندگان بیشتر جذب داستان بشوند. برای مدتی کوتاه هم بین او و «وانگ» رابطه رومانتیک پدید آمد. بعد از مدتی سارا سعی کرد همکار استرنج بشه (یعنی خودش هم یک جادوگر بشه) ولی دکتر استرنج موجود دیگه ای به نام Rintrah را انتخاب کرد و این موضوع باعث دلخوری شدید سارا شد. در هر حال سارا ولف برای حدود 100 شماره مدیر امور اقتصادی دکتر استرنج بود. ولی جای تعجبه که سالهاست هیچ اثری از او در داستان های دکتر استرنج دیده نشده. کسی نمیدونه چه بر سرش اومده.

- توپاز (Topaz)

- توپاز (Topaz)

گذشته این شخصیت در هاله ای از ابهام و اسرار قرار داره. حتی خودش هم از گذشته خودش بی خبره! یعنی کسی نمیدونه نام واقعی اش چیه. گفته میشه در بچه گی توسط یک جادوگر در هند بزرگ شده. البته خودش هم ظاهرا از بدو تولد قدرت های جادویی داشته. توپاز در کمیک های Werewolf by Night خلق شد . او از قدرت های خودش استفاده میکرد تا «جک راسل» (گرگ نمای معروف مارول) را کنترل کنه تا به دیگران ضربه نزنه.

ولی کلا در کمیک های ماورایی مارول زیاد دیده شده. یک بار هم که با «مفیستو» جنگید و بخشی از روح خودش را گم کرد. بنابراین نزد دکتر استرنج آمد تا بهش کمک کنه.

توپاز برای مدتی شاگرد دکتر استرنج بود ولی وقتی استرنج دوباره مجبور شد از جادوهای تاریک استفاده کنه، ترکش کرد. اما پ دوباره برگشت تا به دکتر استرنج کمک کنه. بعدشم هم برای مدتی جادوگری را کنار گذاشت ولی سپس به همراه «ساتانا» و «جنیفر کیل» گروه سه جادوگر (Three Witches) را تشکیل داد.

نکته عجیب درباره او اینه که اولش در کمیک های مارول یک خانم سفید پوست و موطلایی بود ولی بعدا ظاهرش کاملا تغییر کرد و شبیه به یک خانم هندی با پوستی تیره شد!

- رینترا (Rintrah)

- رینترا (Rintrah)

در دهه 80 میلادی دکتر استرنج دچار مشکل بزرگی شده بود و حال و روز خوشی نداشت چون یک جادوگر بیگانه تمام اشیا و وسایل جادویی او را گرفته بود و چیزی نمانده بود دنیای ما را به یک دنیای تاریک جدید تبدیل کند. بدتر اینکه بدن دکتر استرنج در یک مبارزه به شدت زخمی شده بود و بنابراین باید برای مبارزه نهایی وارد جسم یک نفر دیگر میشد. خوشبختانه یک موجود از دنیای دیگر به نام «رینترا» نزد دکتر استرنج آمد و گفت که حاضره جسمش رو در اختیارش قرار بده تا با آن جادوگر بیگانه بجنگه (در واقع دکرت ساترنج شنل معروف خودش یعنی شنل معراج را به جادوگری داد تا تعمیرش کنه . این جادوگر هم این کار را کرد ولی همراه با شنل ، رینترا را هم فرستاد تا به دکتر استرنج کمک کرده باشه)

بعد از اینکه دکتر استرنج به جسم خودش برگشت، رینترا ازش خواست تا شاگردش بشه. استرنج هم قبول کرد و بدین ترتیب رینترا سالها همکار استرنج شد. صحنه های بامزه ای هم به خاطر حضورش در کمیک های دکتر استرنج پدید آمد. شما میتونید در این مقاله اطلاعات جامعی درباره رینترا به دست آورید.

- اینشنت وان (The Ancient One)

- اینشنت وان (The Ancient One)

اینشنت وان استاد دکتر استرنج است و کسی است که باعث شد او از یک جراح مغرور به یک قهرمان تبدیل شود. گفته شده او 500 سال پیش در دهکده ای ناشناخته در بخش مخفی کوه های هیمالایا به دنیا آمد و به نیروهای جادویی دست یافت. سپس به نقاط مختلف جهان سفر و با هیولاها و شیاطین بسیاری جنگید. اینشنت وان قطعا نقش زیادی در تاریخ داستان های دکتر استرنج دارد. او خودش هم جادوگر اعظم بود ولی پس از مرگش این عنوان به دکتر استرنج رسید. البته باید قبول کرد که نقش او پس از مدتی در کمیک های اولیه دکتر استرنج کلیشه ای و خسته کننده شد. چون او اغلب سه نقش را ایفا میکرد: 1- در آخرین لحظه پیدایش میشد و به دکتر استرنج کمک میکرد تا بر دشمن خود پیروز شود. 2- گروگان گرفته میشد و دکتر استرنج نجاتش میداد 3- سر و کله اش پیدا میشد تا به دکتر استرنج یک وسیله جادویی جدید بدهد. بنابراین وقتی کشته شد داستان های دکتر استرنج بهتر هم شد چون او دیگر کسی را نداشت که در آخرین لحظه سر برسه و بهش کمک کنه. درباره اینکه اینشنت وان چطور کشته شد بهتره این مقاله را بخوانید.

- کلیا (Clea)

- کلیا (Clea)

«کلیا» یکی از جالب ترین شخصیت های مونث مارول در عصر نقره ای کمیک است. وقتی دکتر استرنج برای اولین بار به قلمرو تاریک «دورمامو» سفر کرد با این خانم آشنا شد (برای اشنایی با دورمامو، این مقاله را بخوانید) اما پس از مدت نسبتا طولانی فاش شد که ایشون خواهر زاده دورمامو هستش! در نهایت هم به با دکتر استرنج به دنیای ما آمد و یکی از نخستین شاگردان او شد. البته او معشوقه دکتر استرنج هم بود . رابطه آنها دارای بلوغ بود و به طور بارها آنها را در تختخواب میدیدم و این در حالیه که در اوایل دهه 70 میلادی نشان دادن همچین چیزهایی در کمیک های مارول بی سابقه بود. آنها خیلی هم به هم وفادار بودند و عشق شان برای 10 سال در دنیای کمیک پابرجا ماند. بعد از آن هم متاسفانه مجبور شد به زادگاه خودش برگرده و حتی در آنجا فرمانروایی کنه . به همین دلیله که دکتر استرنج و کلیا دیگر نمیتوانستند و نمیتوانند با هم باشند.

- وانگ (Wong)

- وانگ (Wong)

«وانگ» مستخدم دکتر استرنج است . گفته شده از نوادگان راهبه ای چینی به نام Kan است که جنگجوی بزرگی بوده و قرن ها پیش میزیسته و به دنبال صلح بوده. «وانگ» آن اوایل ظاهر و نقشی کلیشه ای در کمیک های دکتر استرنج داشت ولی پس از مدتی رابطه آنها از حالت ارباب و مستخدم خارج شد. ولی در هر حال او هنوز هم مسئول رتق و فتق امور مربوط به خانه دکتر استرنج (سانکتوم سانکتورم) هستش و البته مسئولیت داره از وسایل عجیب و غریب این خانه محافظت کنه. وانگ همچنین یک مبارز بسیار قابل هستش و بنابراین خیلی خوبه که از خانه دکتر استرنج محافظت میکنه. این اواخر هم معلوم شد که حتی دکتر استرنج هم خبر نداشته که وانگ در طی این سالها از گروهی از متخصصین جادوگری استفاده میکرده تا ضربات جادویی وارد شده به دکتر استرنج را جذب کنند تا او آسیب جدی نبیند!

مهدی ترابی مهربانی