قهرمانان بهندرت مجبور میشوند از مرزهای اخلاقی خود، از جمله قاعدهی نکشتن دشمنانشان عبور کنند، امّا زمانی که این اصول را زیر پا میگذارند، ممکن است هر کسی را بکشند، حتی دشمن دیرینه و اصلی خود.
مرگ بهطور معمول از ویژگیهای کلیشهای داستان کتابهای کمیک نیست، ولی کم و بیش امکان دارد تا بهدست موجّهترین شخصیتها هم اتفاق بیفتد. درست است که اغلب این خود قهرمانان بودهاند که با مرگ دست و پنجه نرم کردهاند، امّا بیشتر اوقات همین طرف خیر بوده است که دست به مجازاتهای مرگبار زده است. با اینکه همیشه تعداد زیادی از این مرگها بهسرعت معکوس میشوند و هر شخصیتی هم که زندگیاش به پایان میرسد معمولاً دوباره زنده میشود، این مرگها باز هم اثر قابل توجهی بر داستان میگذارند. قهرمانان بهندرت ناچار میشوند از مرزهای اخلاقی خود، از جمله قاعدهی نکشتن دشمنانشان عبور کنند، امّا زمانی که این اصول را زیر پا میگذارند، امکان دارد هر کسی را بکشند، حتی قدیمیترین و قدرتمندترین دشمن اصلی خود.
10- بی باک، بولزآی را میکشد
هر ابرقهرمانی یک ابرخبیث ویژه دارد. دشمنی تمام عیار که این ابرقهرمان را همیشه در تمام زندگی دنبال کرده است و آزمونی مداوم برای خطکشیهای اخلاقی او بوده است. آن دشمن برای بیباک (Daredevil)، بولزآی (Bullseye) است. نام او بنجامین پوینتدکستر (Benjamin Pointdexter) است. متخصصی بااستعداد در مبارزه و تیراندازی. او دههها یکی از اصلیترین دشمنان مت مورداک (Matt Murdock) بوده است و این مرد بیپروا را پیوسته در تنگناهای اخلاقی قرارداده است. انجمن باستانی نینجاهای قاتل، معروف به «دست» ("the Hand")، یکی دیگر از دشمنان دیرینهی بیباک است. سرانجام نیز همین گروه بود که بیباک را به گذشتن از اصول اخلاقیاش سوق داد و او را مجبور کرد بولزآی را بیرحمانه بکشد. در جریان رویداد «سرزمینِ سایه» (Shadowland) نوشتهی اندی دیگل (Andy Diggle) و بیلی تَن (Billy Tan)، شخصیت شرافتمند مت مورداک بهخاطر این که رهبر جدید گروه «دست» شده بود، دچار انحراف شد و عاقبت، ذهن پریشاناش او را وادار کرد تا خنجری در سینهی بولزآی فرو کند.
9- بتمن، جوکر را میکشد
داستان تقابل بتمن (Batman) و جوکر (Joker) نیاز به توضیح اضافهای ندارد. اساسیترین ویژگی رقابت بین این دو نفر، بر پایهی این واقعیت بنا شده است که شوالیهی تاریکی هرگز به روشهای مرگباری که شاهزادهی دلقک سخت در تلاش است تا او را مجبور به استفاده از آنها کند، تن نمیدهد. البته، بتمن تا کنون این عقیده و شیوهاش در مخالفت با کشتن دشمنانش را بیش از یک بار نقض کرده است. با مقایسه کمیک «بازگشت شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight Returns) نوشتهی فرانک میلر (Frank Miller) با انیمیشن اقتباس شده از روی آن، میفهمیم که سرانجام در این اقتباس است که بروس وین (Bruce Wayne) آنچنان بهوسیلهی دشمن اصلیاش یعنی جوکر، زیر فشار قرار گرفت که اختیارش را از دست داد و گردن او را شکست. بعد از این واقعه، خوانندگان و بینندگان اینگونه تصور میکردند که این ضربه در حقیقت باعث مردن جوکر نشده است، زیرا بعد از آن چند کلمهای با بتمن حرف زد؛ امّا نظریهی رایج در این مورد این است که این گفتگو تنها در ذهن بتمن جریان داشته است و دستِ آخر خود او مسئول قتل مهمترین دشمنش است.
8- پلنگ سیاه، کیل مانگر را میکشد
حالا بهسراغ جهان سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) میرویم، جایی که در مبارزهی نهایی بین تچالا (T'Challa) و اریک کیلمانگر (Erik Killmonger) در فیلم «پلنگ سیاه» (Black Panther) با قتل مستقیمی که در این جهان سینمایی کمیاب است روبرو میشویم. هرچند دشمنی این دو نفر در ام سی یو (MCU) تازه بود، امّا رقابت بین آنها چنان پرکشش بود که با شتاب به پایانی غیر منتظره رسید. از آنجایی که در عمل این خودِ کیلمانگر بود که سرانجام خنجر را در سینهی خود فرو کرد، مرگ او هم مانند بسیاری از موارد دیگر کمی مبهم است. با این وجود، اگر دلیل اصابت این ضربهی کشنده را به پای بلک پنتر بنویسیم، میتوانیم او را در این فهرست قرار دهیم. پلنگ سیاه بیشک قصد کشتن پسر عموی خود را نداشت، و به معنای واقعی، فقط ناچار به انجام این کار شد.
7- زن شگفت انگیز، آرِس را میکشد
یکی بهترین تقابلها در دنیای دی سی (DC Universe) و بدون تردید عظیمترین رویارویی برای شاهدخت دایانا از تمیسکیرا (Princess Diana of Themyscira) معروف به زن شگفت انگیز (Wonder Woman)، درگیریاش با خدای جنگ یعنی آرِس (Ares) است. آرس نیرومند در بسیاری از داستانهای زن شگفت انگیز حریف اصلی او بوده است و در فیلم «واندر وومن» که در سال 2017 ساخته شد هم شخصیت خبیث اصلی داستان بود. اگر بخواهیم به پیوستگی کمیکهای زن شگفت انگیز وفادار بمانیم، لحظهای قابل توجه در آن وجود دارد که واندر وومن ضربهای کشنده به آرس این خدای خبیث زد. در جریان دورهی (run) افسانهای گیل سیمونز (Gail Simone) در کمیکهای زن شگفت انگیز، خط داستانی «قیام آن اُلمپی» (Rise of the Olympian) به رقابت بین دایانا و آرس پایانی بسیار دردناک داد. واندر وومن که به اندازهی کافی با حیلههای آرس دست و پنجه نرم کرده بود، تصمیم گرفت که به پیشروی او پایان دهد. بنابراین، در سواحل جزیرهای به نام تالاریون (Thalarion) با تبرش ضربهای مهیب به سر او زد. این اتفاق نه تنها پیچش داستانی پیش بینی نشدهای در این تقابل دیرینه بود، بلکه یکی از نمونههای معدودِ تصمیم یک قهرمان بود که صحنهی مبارزه را به طور کلی ترک میکند و درعوض پایانی سریع، بیرحمانه و درخور برای دشمنش رقم میزند.
6- بتمن، هاروی دنت را میکشد
شاید کمی تعجب کرده باشید که باز هم نام بتمن را که همیشه به عنوان قهرمانی علیه اعمال مرگبار معروف بوده است در این فهرست مشاهده میکنید. همانطور که حتماً میدانید یکی از جدیترین مواقعی که بتمن مجبور شد یکی از بزرگترین دشمنانش را بکشد در قالب فیلم سینمایی بود. بتمن که در پایان فیلم «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight) بین نجات جان پسر جیم گوردون (Jim Gordon) و زیر پا گذاشتن موازین اخلاقیاش در مانده بود، گزینهی دوم را انتخاب کرد. روشن است که کشتن هاروی دنت (Harvey Dent) ناگزیر بود و بیگمان برخلاف معیارهایی که بروس وین از آنها پیروی میکرد. اگر هم بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، دو چهره (Two-Face) در عمل هیچ انتخاب دیگری برای بتمن باقی نگذاشته بود.
5-سوپرمن، ژنرال زاد را میکشد
بهطور معمول بسیار کم پیش میآید که قهرمانان قدرتمندترین دشمن خود را به قتل برسانند. یکی از مشهورترینِ این اتفاقها بهدست سوپرمن (Superman) در فیلم «مرد فولادی» (Man of Steel) پیش آمد. او خیلی راحت گردن دشمن خود را شکست و برای همیشه به زندگی او پایان داد. کشتن ژنرال زاد (General Zod) برای کال ال (Kal-El) قطعاً تصمیمی بسیار دشوار و پر تناقض بود، امّا بدون شک لازم بودکه گرفته شود. این تصمیم همچنین به ما نشان میدهد که برخی از قهرمانان چگونه مجبور میشوند که دست به کارهای شریرانهای بزنند و چهقدر برای آنها سخت است که این حقیقت را قبول کنند.
4-فلش، فلش معکوس را میکشد
تقابل فلش (Flash) و فلش معکوس (Reverse Flash) شاید یکی از آشکارترین رقابتها در تمامی کتابهای کمیک باشد. رابطهی بری آلن (Barry Allen) و ایوبارد ثان (Eobard Thawne) شبیه روابط بین بتمن و جوکر یا سوپرمن و لکس لوتر (Lex Luthor) است. بیش از نیم قرن است که این دو با هم درگیر بودهاند، امّا تنها در یک مورد بود که یکی از آنها به پایانی مرگبار رسید.آن مورد زمانی بود که بری آلن برای نجات جان یکی از عزیزانش ناچار شد گردن فلش معکوس را در سرعت بالا بشکند و او را بکشد. البته بعداً معلوم شد که فلش قصد کشتن دشمن اصلی خود را نداشته است، بلکه هدفش فقط جلوگیری از حملهی کُشندهی او بوده است. فلش به طور کلی با این رفتارهای مرگبار غریبه نیست، ولی این اتفاق یکی از معدود دفعاتی بود که مرگی ناخواسته بهخاطر قدرتهای او رقم خورد.
3-مرد مورچه ای، یلو جکت را میکشد
همه میدانند که امسییو قسمتهای تاریک جهان خود را بیش از آنچه لازم است نشان نمیدهد. با این حال، در فیلم «انت من» (Ant-Man) ساختهی پیتون رید (Peyton Reed)، این رویه کمی برعکس شد. یلوجکت (Yellowjacket) که بهخاطر خونسردیاش در تبدیل کردن گوسفدان (یا انسانها) به تودههای نرم مادّه شناخته میشود، یکی از شخصیتهای تاریکتر معرفی شده در فیلمهای مارول بود. البته، برای مرد مورچهای زمان زیادی طول نکشید که بهحساب این دشمن جدید برسد. یکی از هوشمندانهترین تصمیمهای او این بود که ذرّاتی را که هم به خودش و هم به یلوجکت امکان میدادند تا اندازهی خود را تغییر دهند نابود کرد. این یکی از شرورانهترین تصمیمهای او نیز بود، زیرا با این کار دارن کراس (Darren Cross) چنان کوچک شد که بهطور کلی از جهان محو شد. این اتفاق، هم یکی از معدود نمونههای اقدام یک قهرمان در کشتن مستقیم دشمن اصلیاش در جهان سینمایی مارول بود و هم یکی از اوّلین بارهایی که مارول نشان داد که میخواهد از چارچوبهایش فراتر برود.
2-سوپرمن، دومزدی را میکشد
اگرچه ردوبدل شدن ضربههای کشنده بین ابرقهرمانان و ابرشروران بهطور معمول کمتر در کمیکها و فیلمهای سینمایی اتفاق میافتد، این دقیقاً همان روشی بود که دن جرگنز (Dan Jurgens) خط داستانی کمیک معروف «مرگ سوپرمن» (Death of Superman) را با آن پایان داد. سوپرمن زمانی که در خیابانهای متروپلیس (Metropolis) با دومزدی (Doomsday) روبرو شد، بهناچار ضربهای کشنده به این دشمن کریپتونیاش زد و او را کشت؛ امّا در حالی که داشت این ضربه را میزد ضربهای به همان مرگباری دریافت کرد و کشته شد. با اینکه بهخاطر این کار متاسفانه عنوان داستان بهحقیقت پیوست ولی سوپرمن باز هم زمین را نجات داد.
1-بتمن، دارک ساید را میکشد
بتمن غیر از اینکه با خود قرار داشت تا افرادی را که با آنها درگیر است نکشد، قانون دیگری هم برای خود گذاشته بود؛ او در مبارزههایش از سلاح گرم استفاده نمیکرد. بروس وین با اینکه از خود قدرتی فرا بشری نداشت، همیشه از بهکار بردن هرگونه اسلحهی گرم علیه دشمانش امتناع میکرد. البته، همیشه اینگونه نبوده است. خط داستانی «بحران نهایی» (Final Crisis) نوشتهی گرنت موریسون (Grant Morrison) و جِی.جی. جونز (J.G. Jones)، یکی از مواقع انگشتشماری بود که بتمن برای متوقف کردن دشمنش دست به سلاح گرم برد. در این داستان، بتمن که بهخاطر پرتوهای اُمگای (Omega Beams) دارک ساید (Darkseid) نزدیک بود بمیرد، توانست باموفقیت گلولهای رادیونی (Radion) به سمت دشمن قدرتمندش شلیک کند و او را بکشد. عجیب است که قهرمانی مانند بتمن که سیاستش بر نکشتن دشمنانش بوده است برای بار سوم در این فهرست حضور دارد، امّا همین نشان میدهد که بتمن اگر مجبور باشد هیچگاه از دست زدن به اعمال کشنده نمیترسد.
رامین نمکی
(Rayman)
منبع: سایت CBR
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 دفعه ای که ابرقهرمانان کمیک بوکی دشمنان خود را لت و پار کردند!
چه میشود اگر قهرمانان مارول دشمنان خود را به قتل برسانند؟
کشتن شخصیت خبیث توسط یک قهرمان چه تبعاتی در پی دارد؟
بزرگترین قاتل كمیك های مارول كیست؟
15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!
10 دفعه ای كه ابرقهرمانان مجبور شدند به خاطر "منفعت جمعی"، ابرقهرمانان دیگر را بكشند
15 دفعه ای که ابرقهرمانان دنیای کمیک دچار نقص عضو شدند
15 ابرقهرمان برتری که خبیث شدند
کمیک "پانیشر ابرقهرمانان مارول را میکشد" ترجمه شد + لینک دانلود
معرفی خشن ترین قهرمانان مارول
20 "آخرین ایستادگی" (LAST STAND) برتر در دنیای کمیک
20 نبرد برتر مرد عنکبوتی و گرین گابلین در دنیای کمیک، انیمیشن، بازی و سینما
10 نبرد برتر بتمن و جوکر (BATMAN VS. JOKER)