شماره-71-از-سری-جدید-کامیک-بوک-مرد-عنکبوتی-شگفت-انگیز-ترجمه-شد-همون-872-سابق

این شماره دقیقا پس از قسمت نخست از داستان "جنگ خبیثان" روایت میشه و ماجرا را ادامه میده ...

ما اوّلین‌بار «کیندردِ» اسرارآمیز رو وقتی ملاقات کردیم که چیزی نمونده بود تا «میستریو» رو بعد از این‌که به دست مردعنکبوتی دستگیر شده بود، بکُشه. از اون‌موقع به بعد، کیندرد بی‌سروصدا در حال سوق‌دادن خبیث‌ها (مثل «دکتر اختاپوس»، «کریون»، «لیزارد»، «الکترو» و «مردشنی») کنار هم دیگه بوده، همه برای شکنجه‌دادنِ مردعنکبوتی.

«نورمن آزبورن»، که فهمید کیندرد پسر خودش، یعنی «هری» ـه، بهش حقّه زد و توی «راون‌کرافت» زندانی‌ش کرد. یا در واقع، کیندرد خودش به نورمن اجازه داد تا این‌کار رو بکنه، و بعدش به نورمن حمله کرد و خودش رو آزاد کرد. ولی اگه کیندرد نورمن آزبورن ـه، پس اون کسی که توی سلول پیشِ دوست پیتر «کارلی کوپر» ـه کیه؟

«مری‌جین واتسون» قصد داره تا کارلی رو پیدا کنه، ولی مجبور شده جست‌وجوش رو به‌خاطر اکران فیلم جدیدش متوقف کنه. مری‌جین این رو به پیتر نگفته که کارگردانِ اون فیلم در واقع میستریو ـه. اون می‌خواست تا بعد از فیلم به دوست‌پسرش، پیتر بگه، امّا قبل از اون «شش وحشی» بهشون حمله کرد و بعد از اون‌ها گروه «پنج خبیثِ» دکتر اختاپوس. درست وقتی که اوضاع برای اسپایدی نامیزون شده بود، میستریو به گروه دکتر اختاپوس اضافه شد و مری‌جین رو تنها گذاشت.

در ضمن این داستان کاملا مرتبط با "جنگ خبیثان" است پس لینک زیر را هم کلیک کنید: