موفقیت همیشه نظر دیگران را به خودش جلب میكنه ، مخصوصا گروه های تروریستی مثل "زودیاك"!
در چند شماره قبل دیدید كه مرد عنكبوتی چطور با اعضای این گروه در شهرهای مختلف دنیا مثل لندن، پاریس و شانگهای درگیر شد و حتی مجبور شد به فضا بره!
خوشبختانه در نهایت زودیاك شكست خورد ولی خسارات و تلفات زیادی به بار آمد. الانم مرد عنكبوتی برگشته به زادگاه خودش یعنی نیویورك تا نفسی به راحتی بكشه. اما....
The Amazing Spider-Man (2016) #12
مترجم: محمد شیرزاده (Banshee)
ادیتور و گرافیست: اميد تقوي (the punisher)
لینک دانلود غیر مستقیم (مديا فاير)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
نظر شما چیست؟ ایا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن قسمت های قبلی و همچنین دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
سری كمیك های ترجمه شده جنگ های پنهان (SECRET WARS)
کمیک تجدید عهد را با ترجمه فارسی دانلود کنید
7 چیزی كه ممكن است از "تجدید عهد" در كمیك های آینده مرد عنكبوتی ببینیم
10 تغییر بزرگ در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
10 نویسنده برتر مارول (MARVEL) در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته
10 لحظه جنجالی «دن اسلات» در کمیک بوک های مرد عنکبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
این کمیک جا برای بحث زیاد داره و دوست دارم درباره موارد زیر بحث بشه:
- اشارات اسلات به اینکه شخصیت و ذات پیتر علیرغم اینکه پولدار شده تغییر نکرده
- یک اشاره جالب درباره داستان تجدید عهد (مربوط به مری جین میشه
- اریجین ریجنت (کی میتونه بگه اون رخدادی که باعث شده ریجنت اینقدر بخواد قدرت سوپرهیروها رو بگیره ، چی بود؟ راهنمایی: راجر استرن!
- شوخی ها و تعامل فوق العاده بامزه بین تونی و پیتر (یت بهتره بگم بین ایرون من و مرد عنکبوتی)
- زجری که اسلات و مارول به ما و پیتر میدن و مری جین رو از پیتر اینجوری دور نگه میدارن
کمیکی که تا سالها درباره اش بحث خواهد شد
کمیکش محشره یعنی محشر به تمام معنا ، بندیس واقعاََ از اون نویسنده های بی نظیره که میدونه داره چی کار میکنه و داستانی مینویسه که تا سال ها تو خاطرات خواننده ها میمونه و به عبارتی تا سال ها درباره اش بحث خواهد شد ، طراحی ها هم خیلی زیبا هستند و شخصیت پردازی کاراکتر ها خیلی عالی کار شدند که بقیه ی نقد و بررسی رو سر پست این کمیک میگم...
اره کمیکش محشره
ولی تو اینجا بهتره درباره asm 12 نظر بدیم
نقد بده بینم راک استار! ببینم چن مرده حلاجی!
و ترجمه مثال زدنى محمد شيرزاده
در اسرع وقت نقد هم قرار ميدم اگه بتونم
در مورد کمیک های دن اسلات نقد ندم بهتره!!!
چونکه همین کمیک های مرد عنکبوتی رو هم به زور میخونم و اصلاََ از نویسندگی اسلات راضی نیستم.
در حین تعریف و تمجید از کمیک Civil War II داشتم در مورد اسلات نقد می نوشتم.
______________
#7
امیدوارم یکم در مورد این کمیک های سری جدید مرد عنکبوتی فکر کنید و عملکردش رو با بقیه ی کمیک ها و نویسنده های دیگه مقایسه کنید تا بفهمید منظورم چیه ...
______________
ببخشید یادم رفت از آقای محمد شیرزاده و آقا امید تقوی تشکر کنم خیلی زحمت کشیدید.
امیدوارم ناراحت نشید که از این کمیک های مرد عنکبوتی اسلات انتقاد می کنم. شما که واقعاََ زحمت می کشیدید و ازتون تشکر میکنم به خاطر ترجمه و ادیت خوبتون ، زحمت شما همیشه محفوظه...
.
.
.
.
.
.
.
من کمیکخونی رو مدت زیادی نیست شروع کردم و نقد هم زیاد نکردم ولی میتونم بگم در یک کلمه این کمیک خیلی بهم چسبید با این حال که زیاد کمیکای قبیلیش رو دنبال نکردم ولی مطمئنم حتی اگه فردی شبیه من هم باشید از خوندن این کمیک لذت میبرید پس تنبلی نکنید
در ابتدا بگم بیشتر علاقه من به اسپایدی اینکه مثل خودمونه و بچه پولدار(از اون بیخوداهااا) نیست از جنس مردم بودنش یه نکته خوب برای اونه تو این کمیکها میبینیم اون دیگه اون پیتر نیست که ازش میدونستیم بلکه حالا تبدیل به یک مدیرعامل شده ولی صبر کنید این اتفاق هیچ تاثیری توی خلقایتش نداشته و یک انسان خیر شده واینطور بیشتر به کمک مردم میرسه لازم به ذکره خیلی دیگه از کارکترا تغییر کردن که همشون در جهت خوب بوده من از هری خیلی بیشتر خوشم اومد
مری جین هم گفتن نداره
تازه این کمیک لحاظات تجدید عهد با سابق زیادی داشت (گفتگو مری جین و هری تو بحبوحه ی نبرد،جمله آگستوس:قدرت نامحدود مسئولیت...و...)
ولی نمیدونم چرا آگستوس به عنوان ویلن به من اون حس رو القا نکرد(هدفش جالب بود) فقط کمیکهای بعدی میتونه اونو ثابت کنه
در آخر میتونم بگم ترجمه شاهکار بود آقای شیرزاده اون تیکه اینستا اسپایدی خیلی چسبید سعی کنید بیشتر استفاده شه
درمورد ادیت با توجه به زمان کم شاهکاره! من فقط یه نقطه از آقای تقوی اشتباه دیدم ولی کارتون حرف نداره
من قبل این فقط DC میخوندم . باعث شدید مارولم بخونم هیچ ، اسپایدی رو به عنوان شخصیت دوم مورد علاقم (بعد بتمن) دوست داشته باشم . دمتون گرم . کمیک عالی ، ترجمه عالی ، ادیت عالی
نسبتاََ تو این کمیک مقداری داستان بهتر از قبل شده و این من رو خوشحال کرد ولی دوست داشتم اون هری باحال دبیرستان رو ببینم که با پیتر مثل همون موقع رفتار کنه (نوع رفتارشون با هم فرق کرده بود.) تونی استارک خوب به تصویر کشیده شده بود و هم چنین دلایل و اریجین ریجنت رو منطقی جلوه دادند. طراحی ها مثل همیشه دلگرم کننده و خوب بودند.
بیشتر از همه از ترجمه و ادیت لذت بردم. آقای شیرزاده واقعاََ ترجمه تون عالی بود و همچنین آقا امید تقوی هم خوب ادیت کرده بودند و بی نقص بود ، از اون ادیت کاور گرفته که واقعاََ کار شختی بود و ترجمه ی باحالی که آدم وقتی حملات رو میخوند اون حس کمیک منتقل میشد و تیکه های باحالی هم به کار رفته بود.
داستان: 7
طراحی: 9
ترجمه: 10
ادیت: 10
پی نوشت: به داستان 7 دادم برای اینکه داستان نقص هایی داشت. یکی از نقص ها این بود که خود پیتر با مفیستو معامله کرد و رابطه اش با مری رو به هم زد الان عذاب وجدان گرفته که کارش اشتباه بوده ، خب چرا با شیطان معامله کردی که الان عذاب وجدان بگیری؟!
نقص دیگه این بود که من انتظار داشتم پیتر الان که بزرگ شده ، مثل دوران نوجوانیش بچه بازی در نیاره ، الان دیگه یک مرد بالغه ، موقع زد و خورد با یک شرور که داره جون مردم رو تهدید میکنه با تونی استارک سر بهتر بودن کمپانی وقدرت و این چیزای بچه گونه جر و بحث نمیکنند...
در مورد نحوه ی رابطه ی شخصیت ها توضیح دادم انتظارم بیشتر بود و دوست داشتم همون شیوه های قدیمی به کار بره.(مثلاََ شوخی های هری و پیتر با همدیگه و اون باحال بودن هری رو دوست داشتم بهتر به نشون بدن) ، البته اگه دقت کردید خود استارک هم اشاره کرد که چقدر سریع به اینجا رسیدید و اون موردی که پدر استارک و خود تونی زحمت کشیدند تا بعد از سال ها به اینجا رسیدند ار این نکته معلوم میشه.
از نکات مثبت داستان میتونم به همون شخصیت تونی استارک ، مری جین خوب بود (که البته دوست داشتم اون شیطونی های سابقش رو داشته باشه که البته تو این داستان چنین چیزی نمیشد ، امیدوارم تو داستان های بعدی شخصیت مری جین باحال تر بشه.) و البته دلایل ریجنت رو اشاره کردم که به نظر دلایلی منطقی برای کسب قدرت براش انتظار دارند.
- یک اشاره جالب درباره داستان تجدید عهد (مربوط به مری جین میشه
- اریجین ریجنت (کی میتونه بگه اون رخدادی که باعث شده ریجنت اینقدر بخواد قدرت سوپرهیروها رو بگیره ، چی بود؟ راهنمایی: راجر استرن!
-----------------
اگه اشتباه نکنم داستان فوق العاده تحت محاصره بود
اینکه با مفیستو معامله کرده رو نقطه ضعف این شماره میدونی؟ اون 10 سال پیش رخ داده شما به خاطرش از این شماره نمره کم میکنی؟!
یه چیزی هم بگم و اونم اینه که به نظرم نقطه ضعف دومت، نقطه قوت بود. بچه بازی های پیتر رو میگم. نشون داد ته دلش پیتر هنوزم بیتجربه و "بچه" است. از لج و لج بازی اش با استارک سر مری جین خوشم اومد. این از ارکان سخصیت پیتره. ما به خاطر همین چیزاست که دوستش داریم، مثل بچه بازی هاش و کل کل هاش با هیومن تورچ. این اتفاقا درست نشون میده پیتر مثل بروس وین پولدار شده ولی همون ادم سابقه که شخصیت اش اینقدر جذابه برامون
وای این کمیک کی اومد
اجرا.اجرا، انجام، اعدام، ضبط، توقیف
کدوم کلمه است
#1
در مورد اشاره به تجدید عهد فکر کنم اونجایی که مری جین می پرسه ما هم دیگر رو قبلا ندیدیم باشه. در مورد سوال دوم هم کمیک تحت محاصره بود.
چشم اقای ترابی. سعی میکنم بحث کنم
وقتی پیتر میگفت حاضر نیست کت و شلوار گرون بپوشه یعنی ذاتش فرق نکرده. لذت بردم.
اونجایی که مری جین گفت به ریجنت شما رو جایی ندیدم اشاره داشت به تجدید عهد
اریجین ریجنت رو ربط دادن به داستان برتر اونجرز یعنی تحت محاصره که خیلی جالب بود. واقعا دلیلش برای گرفتن نیروهای سوپرهیروها جالب و قابل قبول شده
از تعامل بامزه بین اسپایدی و ایرون من لذت بردم. خیلی جالب بود
واقعا اونجایی که پیتر داشت سخنرانی میکرد و گفت دارم اینجا میمیرم، جیگرم سوخت . چرا این پیتر و mj رو زجر میدن اخه؟
اونجایی که پیتر به تونی گفت یادت نیست که کمک کردم لباس اهنی رو بسازی مشکوک نبود؟
مگه اون موقع پیتر و مری جین با هم زن و شوهر نبودن و در برج استارک زندگی میکردن؟ هدف اسلات و مارول از پیش کشیدن این قضیه چی بود؟ جدیدا اشاره به ازدواج پیتر و مری جین بیشتر نشده؟
نقد شماره 12 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز
شماره قبلی پایان ان چنان جذابی نداشت.خوشحالم که قراره یک ارک تازه شروع بشه تا شاید پایان جذابی داشته باشه.
داستان به خوبی 3 موضوع ریجنت و اونجرز جدید و رابطه ی تونی و مری جین رو با هم ادغام میکنه.درواقع ریتم جالب و خوبی داره که باعث شد موقع خوندنش گیج نشم.اما سوالات زیادی مطرح کرد که اساتید اشاره کردند.
موقعی که مری جین میپرسه ما قبلا همدیگرو جایی ندیدیم اشاره ای به تجدید عهد بود.
یکی از چیزهایی که حتما به خاطرش باید نمره داد کاور روی جلد است.الکس راس مثل همیشه غوغا کرده و نشون داده که هیچوقت طراحی هاش تکراری نمیشن.
تعامل شخصیت ها واقعا لذت بخش بود.مخصوصا تونی و پیتر.دعوای به ظاهر بچگانه شان هم فان بود و هم تا حدی مخاطب را ناراحت میکرد.
اسلات از دیالوگ های خیلی خوبی استفاده کرده.یکی از نکات مثبت داستان های او نبود دیالوگ های کلیشه ایه.
اسلات همچنین به ذات کاراکتر اسپایدرمن مانند گذشته وفادار بوده.
اینکه پیتر رییس یک شرکت بزرگ است اما هیچوقت مغرور نمیشود واقعا به خوبی ذات اسپایدرمن را نشان میدهد.
اسلات با این شماره نشان میدهد که مارول هنوز هم حاضر نیست اسپایدی را به ام جی برساند.به عبارتی دیگر هواداران را زجر میدهد و به این کار خود ادامه میدهد.
طراحی ها واقعا خوب هستند و به روند داستان کمک میکنند.هرچند گاهی اوقات در به تصویر کشیدن احساسات چهره ضعف دارد.
اینبار دلایل ریجنت واقعا خوب هستند و منطقی تر هستند.
اسلات همچنین به ذات دیگر کاراکتر ها هم وفادار بوده و با اینکه مری جین ان شیطونی های دخترانه اش را ندارد اما مطمئنا. قابل هضم است که چرا اینگونه است.
ترجمه عالی بود.البته اقای شیرزاد همیشه عالی ترجمه میکند.
ادیت هم که خودتون میدونید.عالی و محشر.
نمره:9 از 10
ترجمه ادیت:10 از 10
از سایت خوبتون ممنونم که همیشه به فکر کاربرانش هست و همچنین عذرخواهی میکنم از نبودم.ممنون
Sherlock عزیز خوش برگشتی !
من خیلی خیلی دوستداشتم راجب این کمیک نظر بدم ولی دیدم هرچی میخوام بگم قبلا گفته شده !
خداییش این الکس راس شاهکاره کاور عجیب و جذابیه از طراحی داخل کمیک فقط مشکل مری جین بود یه جوری بود ترجمه وادیتم که مثل همیشه عالی دستتون درد نکنه خدا قوت
راستی آقای جیمسون نقد نمینیویسید؟
خب عمو مختار دقیقاََ نکته همین جاست ، خود پیتر با مفیستو 10 سال پیش معامله کرده و الان ناراحتِ اینه که چرا مری جین با تونی استارک دوست شده؟! پس چرا الان داره مری یا تونی رو سرزنش میکنه در صورتی که باید خودش رو سرزنش کنه تقصیر خودشه که رابطه اش با مری جین رو از بین برد با اون کار احمقانه... به قول ضرب المثل قدیمی (هر کی خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه) پیتر باید خودش رو در داستان سرزنش و تحقیر میکرد نه تونی استارک یا مری جین رو که چرا با هم دیگه دوست شدند.(که در جایی خودش رو سرزنش میکنه ولی بعدش دقت کنید هی با تونی سر جنگ میگیره و تونی رو سرزنش میکنه...)
نقطه ی قوت کمیک یعنی همون با مزه بازی ها و لجبازی ها زمانی خوب بود که خطری جون مردم رو تهدید نمی کرد یعنی قبل از ورود گوست که با تونی کل کل میکرد و اعصابش خورد بود قشنگ بود و لجبازی های بعد مبارزه با گوست هم باحال بود و جز نقاط قوت کمیک بود ولی اون بچه بازی های وسط مبارزه چی بود؟! این خلاف قانون اول پیتر هست یعنی مسولیت پذیری الان پیتر باید مراقب مردم باشه چون که یک نفر داره تهدیدشون میکنه نباید بچه بازی دربیاره (یارو داشت آگستوس رومن رو میکشت) ، تو کمیک های قبلی سر مبارزه های مهم و خطرناک پیتر جدی کار میکرد و در مواردی که کنترل اوضاع رو در دست داشت و هیچ کسی جز خودش در خطر نبود شوخی میکرد و فان بود ولی مواقعی که باید جدی باشه ، پیتر بچه بازی در نمیاره و جدی میشه تا از مردم محافظت کنه...
و در ضمن این کمیک هم یک جور پیش زمینه واسه ی داستان های بعدی بود و با توجه به مشکلاتی که گفتم و اشاره کردم ، 7 الی 7.5 نمره ی نهایی منه...
#12
استاد مختار یک کامنت هم در مورد ((روح داستان های مرد عنکبوتی)) پرسیده بودی ولی الان می بینم که پاک شده!!!
مهم نیست من کامنت رو خوندم و جواب مناسبی هم براش دارم.
روح اصلی داستان های مرد عنکبوتی عشق و مسولیت پذیری بود. عشقِ به این که عزیزانت و مردمانت رو حمایت کنی و تا پای مرگ هم برای عزیزانت بجنگی ، از اینکه از قدرتی که در اختیار داری نهایت استفاده رو بکنی و بتونی برای دیگران ارزشمند باشی ، مسولیتِ دفاع از دیگران رو به عهده بگیری و بهشون عشق بورزی، با عشق به کارِ قهرمانی لباس اسپایدرمن رو بپوشی نه برای اینکه صرفاََ خبیث داستان رو شکست بدی یعنی روحیات پیتر هم در داستان ها دخیل بودند ولی الان نیستند. عذاب وجدان پیتر و ... همه در مبارزه اش دخیل بودند.
روح اصلی داستان های مرد عنکبوتی محبت بود. محبت به عزیزانی که در زندگی باعث رشد و تعالی پیتر شدند و حضور در این دنیا بدون اونها معنایی نداره.(عمه می ، مری ، هری و...)
محبت به افرادی که حضورشون هر چند زیاد دل خوش نبود ولی زیبا بود.(فلش تامپسون ، ج ج ج و ...)
یکی دیگر از این موارد هم نحوه ی تعامل پیتر و شخصیت های مکمل در داستان های قبلی مرد عنکبوتی بود. از حضور خشن جیمسون و گنده بازی فلش ، روابط عاطفی بین پیتر و عمه می و ... که واقعاََ زیبا بود الان دیگه اون روابط نیست.( حتی دیگه پیتر مثلِ قبل به فکر عمه می نیست ، شاید دلیلتون این باشه که الان می متاها شده و نیازی نیست پیتر حواسش بهش باشه ولی من مخالفم ، حتی افرادی هم که مستقل از مادرشون زندگی میکنن حداقل هر از گاهی یه یادی میکنند.)
مورد بعدی رشد و تعالی بود. پیتر خیلی سعی میکرد از اتفاقات زندگیش درس بگیره و بتونه پیشرفت کنه. اشتباهات خودش رو قبول میکرد و تا جای ممکن برطرفش میکرد و اگه مشکلی پیش می اومد خودش رو سرزنش میکرد و دوست داشت علاوه بر خودش دیگران هم پیشرفت کنند و این به وضوح در داستان های سری اصلی آشکار بود. (الان بیشتر بجای درس گرفتن ، فکر میکنه کار خودش درست تره)
پیتر همیشه سعی بر این داشت دیگران رو از خودش راضی نگه داره و هیچ وقت نمیخواست کسی ازش دلخور باشه.
خیلی سعی میکرد بین کار ، خانواده و دوستان تعادلی مناسب ایجاد کنه و به تمامی عزیزانش احترام میذاشت و بهشون وقت کافی اختصاص میداد (الان فقط تو همین سری جدید رو در نظر بگیریم (12 قسمت) نه سری قبلی دن اسلات رو ، پیتر فقط یک بار عمه می رو دیده و اصلاَََ بهش فکر هم نکرده یا به ملاقاتش نرفته یک بار دعوتش نکرده که همدیگه رو ببینن و با هم صحبت کنند.)
______________
کلی بگم دن اسلات از داستان های مرد عنکبوتی فقط تونسته فان بودن رو منتقل کنه البته این موارد و ویژگی های داستانی که ذکر کردم تو داستان renew vows وجود داشتند ، مسولیت پذیری و محبت و عشق در داستان موج میزد ولی نمی دونم این همون دن اسلاتی بود که الان داره سری جدید مرد عنکبوتی شگفت انگیز رو مینویسه!!! دن اسلات الان که راحت تر میتونه روی مسولیت های پیتر تمرکز کنه چون که الان نه یک پدر و نه همسر و نه جز اونجرزه خب مرد حسابی الان که دستت باز تره که مسولیت پذیری پیتر و اون حس محبتش رو نشون بدی ، الان پیتر یک نفره و زیاد حجم داستان رو هم بالا نمیبره و بهتر میشه به این وجه ها از داستان های مرد عنکبوتی/پیتر پارکر پرداخت.
- عمو مختار کلاََ باید قبول کرد اسلات نویسنده ی برتری نیست ، کارنامه اش مشخصه و من جز داستان های مردعنکبوتی/هیوم ن تورچ و تجدید عهد و چندتای خورده کمیک دیگه که خوب باشند چیز دیگه ای ازش سراغ ندارم. در مورد اینکه تقلیدی کار میکنه و همش با جنجال فروش میکنه هم حرفی نمیزنم.
ادامه ی کامنت :
- ولی عمو یه سوال خداوکیلی راستش رو بگو...من که بعد از تونی استارک ، پای بروس وین رو وسط کشیدم یکم غیرتی شدی ؟
- در مورد بتمن هم قبلاََ همین نظر رو داشتم که الان درباره ی کمیک های مرد عنکبوتی دارم. در دوره ای ار تازیخ کمیک های بتمن نویسنده ای بنام گرنت موریسون اومد و همین کار رو با بتمن کرد (البته بدتر) بتمن رو تماماََ به گند کشید. علاوه بر بتمن ، شخصیت های مکملش هم به تباهی رفتند.
اینقدر حجم این گند کاری بالا بود که نزدیک به 13 الی 16 سال طول کشید تا درست بشه و نوسیندگانی مثل اسکات ویلیامز و اسکات اسنایدر و ... درستش کنند.(حالا اسلات بهتره، گند کاری ها و ضعف هاش رو داره برطرف میکنه)
در ضمن بگم خب من هم یک طرفدارم، وقتی می بینم شخصیت مورد علاقه ام داره ضعیف تر از قبل عمل میکنه و پیشرفت قابل توجه ای نداره ، ناراحت میشم. کمیک های مردعنکبوتی ضعیف تر از قبل هستند و من ناراضی ام، دوست دارم بهتر بشند و اون ذات کمیک ها ادا بشه و شخصیت پیتر هم از قبل قوی تر بشه ، نه بی تغییر بمونه یا ضعف ها و کاستی هایی داشته باشه.
امیدوارم صحبت هام کافی باشه. ببخشید دیر وقت جواب دادم و یکم خسته بودم ، اگه جوابم طبق مرادتون نیست ، ببخشید الان ذهنم همین قدر کشش میده
- پی نوشت: عمو مختار ، جون عمو بحث رو ادامه ندیم. این همه نوشتم خسته شدم ، رحم کن عمو... اون جنون گابلینی رو کنترل کن!
ببین من ته مرد عنکبوتی ام. اینو جدی میگم . یعنی لااقل تو این کشور از من بهتر در زمینه انالیز مرد عنکبوتی وجود نداره. اینو جدی میگم ولی باور کن این مرد عنکبوتی اسلات از نظر شخصیت پردازی مشکلی نداره. اتفاقا به اسلات تبریک میگم چون مسئولیت پذیری پیتر رو اپدیت کرده وبا شرایط جدیدش وفق داده. منظورم ایجاد بنیاد عمو بن هستش. و البته بارها دیدیم که پیتر مثل قدیما بدشانسه، همیشه و در همه حال به تجهیزاتش تکیه نمیکنه
من و یا مختار هیچ وقت نگفتیم اسلات نویسنده برتریه. هیچ وقت. همه کامنت هامون هم هست. من همیشه گفتم زمینه سازی و build upخوبی داره و ایده پرداز خوبی هم هست ولی معمولا پایان های بدی داره. داستان های شاهکار هم داشته ولی همیشه گفتم برای سری limited بهتره تا عنوان ماهانه و ongoing. از همین جا هم اعلام میکنم کیفیت کمیک های اسنایدر بتمن از مرد عنکبوتی اسلات بالاتره. تعارف نداریم که .
یه بار اقای مهران فلاح که مدیر سایت کمیک بوکی بود که میشناسید علنا از من انتقاد کرد و تو ایمیل به من گفت چون بعد از شماره 700 امیزینگ و انتشار شماره های اولیه مرد عنکبوتی برتر با سایتتون اونقدر جو بدی علیه اسلات تو ایران ایجاد کردی که تو سایت ما هم سرایت کرده! ازش بپرسید بهتون میگه که درست میگم یا نه.
واقعا همین طوره . ولی اسلات رو تحسین میکنم که الان چند ساله روح تازه ای به کالبد خسته عناوین مرد عنکبوتی دمیده و باعث شده بازم یه فرنچایز موفق بشه. الانم واقعا کمیک های امیزینگ خوب شده . اولش سری جدید متوسط بود ولی انصافا الان خیلی بهتر شدن. اسلات در حال حاضر داره در حق مری جین و پیتر ظلم میکنه که اونم دستور ماروله ولی نمیدونم چرا حس میکنم پیتر و مری جین دارن بهم میرسن. شایدم اشتباه میکنم.
در هر حال امیدوارم و انتظار دارم از من قبول کنی که حرفت درباره اسلات و نحوه شخصیت پردازی پیتر ئر کمیک های حال حاضر امیزینگ اشتباهه. (دقت کن، گفتم "حال حاضر". ممکنه در اینده اسلات گند بزنه ولی مطمئن باش ترابی اولین کسیه که در اون صورت دمار از روزگار اسلات درمیاره)
هر دوی آنها عزیزانشان را در نبرد ابرقهرمانان و نجات دنیا از دست دادند ( هر دو همسر و پسرشان ) . یکی ابرقهرمانان رو به جون هم انداخت و دیگری قدرت های شان را می خواهد . هر دو بدون قدرت فرابشری . ریجنت با سلاح های قدرتمند و بارون زیمو با آرامش خود و دوری از نبرد . مهمترین قسمت تفاوتشان این است یکی سیاهپوست و دیگری سفید پوست .
من هم نگفتم کلاً به ذات اصلی کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز احترام نذاشته (نمیدونم شایدم گفتم!
من فقط اون شماره ی 4 و 11 رو نگفتم من عملکرد دن اسلات رو کلی در نظر گرفتم یعنی از زمانی که شروع به نوشتن اسپایدرمن کرد که باز هم گفتم اون گند کاری های قبلیشو جمع کرده و سطح بهتری رو داره ارایه میده و گرنت موریسون رو هم مثال زدم و گفتم اون گندی به بتمن زد که جمع نشد.(ببخشید!)
من عملکرد کلی دن اسلات مد نظرم بود و یادم هم هست وقتی که به عنوان مهمان میومدم سایت حدود 2 سال پیش شما مقالاتی در مورد بدترین کمیک اسپایدرمن (one more day) و مقالات دیگه ای در مورد عملکرد کمیک های مرد عنکبوتی دن اسلات نوشتید. من مد نظرم کلی بود و اگه به عقب نگاه کنیم و الان رو ببینیم میشه گفت: واو دن اسلات چی کار کرد!! قبلاََ چی نوشت الان چی مینویسه...!!(یع نی ازش میشه تعریف کرد)
خب بحثی ندارم...
فقط امیدوارم تو کمیک های سری اصلی (فقط سری اصلی، نه limited ,...) اتفاقات جالبی ببینیم و پیتر رو در اونجرز و هم چنین مری جین رو بالاخره به صورت گسترده در کمیک های مرد عنکبوتی شاهد باشیم.(ببینیم اسلات دوباره میتونه اون شماره های سری 666 تا 673 رو خلق کنه...)
لامصب تو اون شماره زد هر چی ابرقهرمان بود پرپر کرد حتی ولورین هم کشت
الانم رجینت یه چیزی تو همین مایه هاست ولی داره قدرت های ضد قهرمان ها رو جمع میکنه تا به موقع ازشون اسنفاده کنه
فقط من موندم این میتونه یه دشمن برای اونجرز باشه یا نه؟
تو داستان تجدید عهد که زد هر چی قهرمان بود ترکوند یه هاکای مونده بود که به زور در رفته بود اسپایدرمن هم که مخفی شده بود از نظر من که نمیتونه همچین خیلی دشمن قدری هم باشه
اینم بگم که تعاملات بین پیتر و تونی خیلی جالب بود پیتر هم انگار یه جورایی غیرتی شده بود
ولی خیلی بده بدونی پیتر و مری جین اینقدر به هم نزدیکن ولی نمیتونن بهم برسن ظلمه واقعا
این شماره هم خیلی خوب بود کی فکرش رو میکرد اسلات یه همچین داستانایی بنویسه خدا رو شکر تا این جا خوب اومده جلو حالابینیم بعدش چی میشه
نمره من به ادیت: عددی نیست که بتونه توصیف کنه ارزش ادیت رو!
( راستی چرا آقای اویسی از کار کشید کنار؟ )
در این شماره خبری از زودیاک نبود و خب فکر کنم این یکم به غنای داستان افزود . چون از نظر من در داستان های قبل علی رغم وجود روح انسان دوستی پیتر و تغییر نکردن ذات و ارجینین او داستان های او کاملا شبیه داستان های آیرون من شده بود ٬ چون شکست همچین دشمنی با دو تا تار معمولی اصن مقدور نیست . ولی من واقعا تازه دارم از این سری لذت میبرم
از همون صفحه ی اول پیتر با یک کت کرایه ای پوشید و در جواب دهن وامونده ی هری (!) گفت که چطور میتونم کت گرون قیمت داشته باشم و در ازاش از مردم انتظار کمک به خیریه داشته باشم ؟ دقیقا وقتی این دیالوگ رو خوندم یاد اون داستان پیامبر خودمون و ضرب المثل " رطب خورده منع رطب کی کند ؟" افتادم . واقعا زیبایی کمیک به همینه که هر انسانی با هر فرهنگ و تمدن و دینی میتونه از اون لذت ببره .
سورپایز بعدی این قسمت رویارویی با مری جین بود . پیتر از این صفحه به بعد با این که درگیر جنگ و کوفت و زهرمار شد ولی کاملا در تمامی صفحات این شماره ٬ بهت و حسادت اسپایدی حس میشد که این تخصص اسلاته .
هری این قسمتو خیلی دوست داشتم . مثل همیشه جلوی دوستاش بشاشه ولی متاسفانه زندگیش خیلی بدجور و مضخرفه
اما این قضیه ی هری لایمن به این معناست که هری نمیخاد مردم اونو مثل نورمن فرض کنن که احتمالا با رسیدن به شماره های آخر و مهیا شدن حضور گابلین سبز اوضاع کمی تغییر خواهد کرد .
جالبه که با وجود این که اسلات داره داستان عنکبوتی مینویسه ٬ اما با تمام خصلت ها و ویژگی های تونی آشناست و ما تو اینجا تونی رو میبینیم که مثل همیشه یک خرپول عیاش مغرور و صدالبته اهل رقابت هست و هزار ماشاا... تو جنگ لفظی اصلا و ابدا کم نمیاره ! صفات و داستان هایی که متاسفانه من تو شماره های اختصاصی خودش اصلا نمیبینم و اگرم وجود داشته باشه خیلی نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم .
شخصیت مری جین البته چندان حضور موثری نداشت ولی من خودم از اون لحظه که با کمک هری ریجنت رو کمک میکنن خیلی حال کردم .
شخصیت ریجینت هم از کمیک تجدید عهد چندان تغییری نکرد ولی چون در این کمیک اشاراتی به اریجین او و احتمالا هدف او زده شد درک او کمی آسانتر شد .
نمره و نتیجه گیری :
داستان : 9.75/10
در این کمیک ما شاهد آغازی خوب برای داستان های بعدی شدیم ٬ آغازی که با حضور شخصیت های دیگر مارول یونیورس برای ما کمیک فن ها شیرین تر شد . در این کمیک شاید تنها جایی که کمی اذیتمون کرد حضور کم مری جین بود که واقعا از نظر من لازم نبود بیش از این بهش بها داده بشه .
طراحی : 7.5/10
علی رغم داستان زیبای کمیک که هر شماره به غنای آن افزوده و حفره های آن برطرف میشه اما طراحی هر شماره اعصاب من یکی رو خورد میکنه . مثل همیشه با طراحی و میمیک مصنوعی صورت در پانل هایی که شخصیت دورتر به نظر میاد حالت چینی به خودش میگیره که البته توی کلوز آپ ها خیلی بهتر میشه . از طرفی در بعضی پانل ها از رنگ های تیره خیلی زیاد استفاده میشه . سایه سبز مری جین هم بیشتر به شبرنگ شباهت داره تا آرایش . در کل من هنوز با طراحی نمیتونم خیلی حال بکنم و واقعا امیدوارم طراحی کامیونکولی در شماره ها ی بعد جذاب تر بشه
ترجمه و ادیت : 10/10
ترجمه جناب شیرزاده مثل همیشه روان هست و همیشه با خوندن ترجمه های ایشون نهایت لذت رو میبرم . آقا امید تقوی هم مثل همیشه تونسته عالی کار کنه . واقعا خوشحالم که سایت اسپایدی ادیت کاور رو از همون اول در پیش گرفت
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا