این دفعه میخواهم درباره لحظه ای واقعا احساسی بین پیتر و زنی که مثل مادر واقعی خودش او را به بزرگ کرده و دوستش داشته بنویسم ...
همانطور كه كاربران وفادار به سایت spidey.ir میدانند، در اوایل دهه 90 میلادی داستانی جنجالی و ضعیف در كمیك های اسپايدرمن به چاپ رسید كه در آن پدر و مادر پیتر پاركر كه سالها بود مرده بودند، دوباره برگشتند ولی بعدا معلوم شد آنها واقعی نیستند و روبات هایی هستند كه «آفتاب پرست» به سفارش «هری آزبورن» ساخته تا پیتر پاركر را عذاب دهد (برای كسب اطلاعات كامل درباره این داستان حتما این مقاله و این مقاله را بخوانید. برای كسب اطلاعات لازم درباره پدر و مادر پیتر پاركر هم این مقاله را بخوانید). اما در این داستان ، لحظه جالب و ماندگاری خلق شد كه دانستن درباره آن خالی از لطف نیست:
در شماره 365 از كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز كه سال 1992 منتشر شد و نویسنده اش دیوید میكلینی و طراحش هم مارك بگلی بود، دیدیم كه ریچارد و مری پاركر (پدر و مادر پیتر پاركر) پس از سالها برمیگردند و به درب خانه زن عمو می میرسند. زن عمو می هم با دیدن آنها شوكه میشود و غش میكند:
در انتهای این شماره ، زن عمو می ، پيتر و همسرش مري جين را به خانه اش دعوت ميكند تا قضيه را به پیتر (كه از مبارزه سختی با «لیزارد» برگشته بود) بگويد:
شماره بعدی با پانلی شروع میشود كه پیتر پاركر را شوكه و مضطرب نشان میدهد:
همانطور كه دیدید پیتر پاركر سعی میكنه خودش رو با آب خوردن آرام كنه و دستانش هم داره میلرزه.
سپس پدر و مادرش توضیح ميدن چه بر سرشون اومده و در این همه سال داشتند چیكار میكردند و ... ولی پیتر باورش نمیشه و هنوز شوكه است. او بهشون میگه باید كمی فكر كنه و الان آمادگی روبرو شدن با پدر و مادر خودش رو نداره.
اینجاست كه زن عمو می كه سالهاست پیتر رو مثل پسرش خودش بزرگ كرده متوجه ناراحتی پیتر میشه و در حالیكه پیتر و مری جین دارند خانه اش را ترك میكنند به پیتر میگه:
"مطمئنی حالت خوبه، پیتر؟ اگر لازم داشتی با كسی حرف بزنی، من همیشه اینجام. همانطور كه همیشه بوده ام. تو همیشه میتونی بهم زنگ بزنی ..."
پیتر اما هم با بی حالی بهش میگه:"اره زن عمو می، میدونم. خداحافظ ..."
همانطور كه دیدید نویسنده كلمه "همیشه" (always) را به صورت bold در این پانل درآورد تا روی آن تاكید مضاعفی داشته باشه.
در هر حال، بلافاصله بعد از اینكه پیتر در رو میبنده متوجه رفتار بد خودش میشه و به مری جین میگه: "خدایا! من الان چیكار كردم؟ زن عمو می هم حتما به خاطر این قضیه شوكه شده. او در اكثر لحظات عمرم، "مادرم" بوده. نكنه فكر كنه (حالا كه پدر و مادرم برگشتن) بهش كم محلی كردم؟"
اینجاست كه بلافاصله برمیگرده و در خونه زن عمو می رو میزنه. وقتی زن عمو می میاد بیرون پیتر سرش رو میبوسه و جمله زیر رو بهش میگه (دقت كنید كه پیتر در این جمله چطور به اون كلمه Always كه زن عموش بهش گفته بود، اشاره میكنه):
"دوستت دارم زن عمو می. این هم یكی دیگه از اون "همیشه" هاست"
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
20 حقیقتی که باید درباره "زن عمو مِی" (AUNT MAY) بدانید
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: «زن عمو می» به «پیتر» روحیه میدهد!
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی: زن عمو بن
چرا «مریسا تومی» برای نقش زن عمو می عالیه
ضایع ترین لحظات زن عمو می در کمیک های مرد عنکبوتی...!
رتبه بندی بازیگران فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی
10 صدا پیشه برتر بازی مردعنکبوتی PS4
20 دیالوگ برتر فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی
تصاویر فوق العاده از «زن عمو می» و «عمو بن»!
چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید! قسمت 2
10 حقیقتی که باید درباره "عمو بن" (UNCLE BEN) بدانید
اولین و مهم ترین کمیک بوک مرد عنکبوتی به فارسی ترجمه شد!
دیدگاهها
اون مثل ما عذاب وجدان داره
نه فقط به خاطر کاراش بلکه به خاطر حرفایی که میزنه
یا به قول agh احترام بزرگترشو خیلی داره
الان اگه بتمن بود ...
سوار ماشینش میشد میرفت به غارش
سوپرمن ...
یه ماه میرفت فضا تنها میموند
هالک ...
میکوبوند تو دهن عمه اش
کیمیا ...
.............
اقای ترابی بهتره یک ویژگی دیگه به پیتر اضافه کنید و اون باشه احترام به بزرگتر
منظورت دقيقا كدوم صحنه است؟
فعلا كه برنامه اي براش نداريم ولي شايد ترجمه شد
اقای ترابی,منظورم اینه که دیگه اون رفتاری که با عموبن دیگه هیچ وقت یادش نمیره و دیگه نمیخواد به افرادی که همیشه مراقبش بودند کم محلی کنه
ب بخشید بابت اسپم ولی چرا تازگی ها سایت این قدر پست های تکراری میزارید؟
بله . اشتباه از من بود. فکر کردم میگی با زن عمو می بد حرف زد.
البته همونطور که شما گفتی تو فیلم ها پیتر با عمو بن قبل از مرگش بد حرف زد. این مربوط به زمانی میشه که پیتر مغرور شده بود و هنوز مسئولیت پذیری رو یاد نگرفته بود
چیز جدیدی نیست. سیستم سایت جوریه که مقالات برتر رو هر از گاهی دوباره میاره روی صفحه نخست . اینجوری اونایی که این مقالات رو miss کرده اند، فرصت میکنند اونا رو بخونن
عجب بچه ی با معرفتی است این پارکر .
قهرمانا همشون نقطه ضعف دارند ( حتی ددپول ) خیلی ها میتونند ضعف هاشون رو کنترل کنند.
خیلی ها با اونها زندگی کردن ( در این مورد صعف عاطفی ) مثل پیتر.
اون کاملا با اینکه پدر و مادرش دیگه مردند عادت کرده بود .
دیدنشون براش شوکه کننده بود (حتی اگه ما هم جای اون بودیم شوکه میشدیم ).
اما شخصیت پیتر ( منظورم فقط پیتر است نه مرد عنکبوتی ) طوری است که اونقدر سختی داشته و داره که سعی میکنه در آینده نداشته باشه.
کلا آدم با فکریه / مرام / احساسات داره .
این لحظه خیلی خفنه و به خواننده می فهمونه که قهرمان بودن تاب خوردن / نجات دادن / ماچ کردن این و اون نیست . بلکه اینه که انقدر وجود داشته باشی که توی گند ترین شرایط هم بتونی خودتو جفت و جور کنی.
فقط شما اینطور نیستی. اگه این سایت تاسیس شده و تا الان به کارش ادامه داده و اینهمه مقاله در تبین شخصیت پیتر پارکر داخلش نوشته شده واسه اینه که موسس اش هم همیشه همین حس رو داشته
و بخاطر همینه که اینجا...مثل خونه ادمه...مرسی استاد
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا