10 ایده و صحنهٔ به کار گرفته نشده در «انتقام جویان: جنگ بی نهایت/پایان بازی»

این مقاله به مناسبت انتشار نسخهٔ بلوری شاهکار رکورد شکن مارول، Avengers Endgame تقدیم شما می شود.

ساخت و خلق اثری همه جانبه که باعث به وجود آمدن شاهکاری به نام اونجرز اندگیم شده، به راحتی و چند روزه به این مرحله نرسیده است. طبق اظهارات نویسندگان و کوین فایگی مغز دنیای سینمایی مارول، Marvel Studio کار ایده پردازی و نویسندگی روی دو اثر برجسته و شگفت انگیز انتقام جویان ۳ و ۴ ، جنگ بی نهایت و پایان بازی، از سال ۲۰۱۵ شروع شده بود. یعنی دقیقا قبل از اکران فیلم کاملا سرنوشت سازی مثل «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» و مابقی فیلم هایی که کریستوفر مارکوس و استفن مک فیلی نقشی در نوشتن آنها نداشتند و فقط پایه ریز ذهنیت نویسندگان آن فیلم ها بوده اند. کریستوفر مارکوس و استفن مک فیلی با غافلگیری های عظیمی که در این دو فیلم قرار داده اند توانستند به راحتی عامهٔ مردم و طرفداران سرسخت MCU را به بهترین شکل خود راضی کرده و به حد بالایی از لذت بخش بودن برسانند. اما همیشه این طور نبوده، در ابتدای راه ظاهرا ایده هایی وجود داشته که حتی خود دست اندرکاران فیلم با آن ارتباط برقرار نمی کردند. بنابراین سالها طول کشید که نسخهٔ فوق العاده تمیز و چکش کاری شده ای از اندگیم و اینفینیتی وار حاصل شد. در این مقاله به این موارد می پردازیم!

- کاپیتان مارول با آوردن سفینهٔ محافظان معرفی می شود

بعد از صحنهٔ پس از تیتراژ فیلم انتقام جویان جنگ بی نهایت بود که ذهن ها به سمت چگونگی ورود و معرفی کاپیتان مارول به دنیای سینمایی مارول رفت. همچنین مهم ترین سوالی که در آن زمان اکثریت طرفداران را به آن مشغول کرده بود این بود که “قوی ترین ابرقهرمان MCU “ چه نقشی را در فیلم بعدی یعنی اونجرز ۴ ایفا می کند. گذشت و ما در صحنهٔ پس از تیتراژ فیلم اختصاصی این شخصیت چگونگی معرفی او به انتقام جویان را متوجه شدیم. اما ظاهرا در ایده های اولیه قرار بوده کاپیتان مارول با در حال حمل «بنتار» سفینهٔ محافظان کهکشان و نجات تونی و نبیولا از بی هوایی و گرسنگی وسط فضا معرفی شود.

10- هاکای علیه هالک

همانطور که پردهٔ اول فیلم انتقام جویان پایان بازی دیدیم، اسکات لانگ فقط با گذشت پنج ساعت، با جهانی مواجه شد که هیچ شباهتی به چیزی که در آن زندگی می کرد نداشت. گذشت و گذشت و به ایدهٔ سفر های زمانی رسیدیم، جایی که اسکات به دلیل استفادهٔ مکرر از ذرات پیم برای تغییر سایز داوطلب سفر به گذشته بود. اما از آنجایی که در آزمایش اولیه با شکست و تغییر سن او رو به رو شدیم؛ در آزمایش بعدی به دلایل متعدد با واکنش های عصبی و مظطربانهٔ مردمورچه‌ای طرف بودیم. لذا هاکای در این قسمت داوطلب شد تا آزمایش سفر به گذشته را انجام دهد. ولی نکته ای که وجود داشت غم بزرگ از دست رفتن خانوادهٔ هاکای و مواجهه دوباره با آن ها بود. به همین دلیل یکی از کارگردانان فیلم یعنی آنتونی روسو اذعان داشته که در یکی از صحنه های به نتیجه نرسیده قرار بوده کلینت بارتون به علت بازگرداندن او از پیش خانواده اش نزاع و حمله ای به هالک و بروس بنر داشته باشد.

9- بروس بنر در جنگ با کال ابسیدین تبدیل به پرفسور هالک می شود!

طبق گفتهٔ نویسندگان فیلم، در نسخهٔ ابتدایی از دو فیلم اینفینیتی وار و اندگیم، شاهد به نتیجه رسیدن آرک داستانی هالک که از فیلم انتقام جویان عصر آلتران پایه اش ریخته و در فیلم ثور: راگناروک استارتش خورده بود، در انتهای جنگ بی نهایت و نبرد واکاندا بودیم. یعنی در اوایل قرار بر این بود که هالک و بروس بنر دقیقا در نبرد واکاندا با یکدیگر ترکیب شده و یک شخصیت واحد را به بیننده معرفی کنند. این اتفاق نیز در جایی قرار بود بیافتد که ما جنگی را بین او در زره هالک‌باستر و کال ابسیدین داشتیم. یعنی در خلال مبارزه و درگیری های این دو قرار بود ناگهان وارد فاز ترکیب شدن بروس و هالک باشیم. همچنین به نظر می رسد که این ادغام شخصیت بیشتر حالت “درگیری ذهنی” داشته تا “آزمایش علمی” ! درست مانند چیزی که در کمیک های این شخصیت دیده بودیم. اما نکتهٔ بسیار جذاب این داستان این است که این اتفاق و سیر داستانی کاملا فیلمبرداری شده بود. یعنی در انتهای جنگ بی نهایت هالک باهوش و پروفسور هالک بوده که کال ابسیدین را شکست می داده و از همه مهمتر در فیلم بعدی، پایان بازی، ما پروفسور هالک را داشتیم که به جنگ ثانوس بازنشسته در گاردن و تایتان ۲ می رفته. همین چالش جالبی را برای دست اندرکاران فیلم برای به کار گیری دوباره و ترکیب آن با زره هالک باستر و ریشوت ها ایجاد کرده بود. متاسفانه و خوشبختانه این صحنه ها از فیلم حذف شدند به دلیل آن که هرچقدر هم که به دنیای کمیک وفادار بودند اما از لحاظ زمانی و اتفاقات این داستان با فیلم جفت و جور نمیشدند، دقیقا همان دلیلی که از زبان دست اندرکاران فیلم شنیدیم.

8- گفتگوی راکت راکون با جین فاستر!

در این مقاله بود که گفتیم، دلخوری بدی بین خانم «ناتالی پورتمن» و مارول به دلیل مشکلات فیلم ثور: دنیای تاریک به وجود آمد. از همان فیلم به بعد حضور و اثر شخصیت «جین فاستر» به کمرنگ ترین حالت خود رسید تا جایی در فیلم سوم ثور هیچ خبری از این شخصیت نشد. بنابراین وقتی طرفداران خانم ناتالی پورتمن را در فیلم دیدند به شدت باعث خوشحالیشان شد. در سفر به سال ۲۰۱۳ و ازگارد آن زمان شاهد این بودیم که از صدای خانم پورتمن و البته صحنه های فیلمبرداری شده از ثور ۲ بهره گرفته بودند اما نکته ای که وجود دارد این است که در نسخهٔ ابتدایی فیلم قرار بر این بوده که صحبتی بین جین فاستر و راکت راکون شکل بگیرد. مثل این که در این گفتگو قرار بوده وقایع فیلم قبلی و سفر در زمان برای او بازگو شود تا او ترغیب شده و اجازهٔ استخراج «ایثر» و سنگ واقعیت را به راکت بدهد.

7- بازگشت پودر شدگان در مقر انتقام جویان!

آن صحنهٔ فوق العاده حماسی و احساس برانگیز را به یاد دارید؟ همان صحنه ای که کاپیتان آمریکای دوستداشتنی با این که میدانست زخمی است و فرصتی برای پیروزی مقابل لشکریان عظیم ثانوس ندارد، اما روحیهٔ تسلیم ناپذیری اش باعث شد از جا بلند شود و جلوی تایتان دیوانه قد علم کند. این تازه ابتدای کار بود، با شنیدن صدای سم امیدی به قلب ما وارد شد؛ سپس با موسیقی غیرقابل وصف آقای آلن سیلوستری، گروه گروه اعضای پودر شده به کمک استیو راجرز می آمدند. این صحنه یکی از برترین صحنه های فیلم بود که با موسیقی شگفت انگیزش کاملا احساسات و هیجانات مخاطبان را برانگیخت. حال فرض کنید در ایدهٔ اولیهٔ فیلم قرار بوده پودر شده ها و قهرمانان داستان دقیقا در مقر انتقام جویان ظاهر شوند! این تازه ابتدای ماجراست، سپس قرار بوده آنها با یکدیگر پیتزا صرف کنند و ناگهان ثانوس با حمله اش آن ها را غافلگیر کند!!!! خدا رو شکر که این اتفاق نیوفتاد وگرنه ما هیچوقت اون صحنهٔ بی نظیر بازگشت قهرمانان پودر شده با پورتال های دکتر استرنج را نمیدیدیم!

6- مار میدگارد

اگر از نویسندگان فیلم پرسیده شود از ناامیدی و ناکامی های خود بگویند، قطعا این ایدهٔ به کار گرفته نشده همان چیزی است که به آن اعتراف می کنند! طبق گفته های آنان در نسخه های اولیه فیلمنامه به دست آوردن سلاح ثور کاملا با چیزی که در جنگ بی نهایت دیده بودیم تفاوت داشته. یعنی به جای آن صحنهٔ به یادماندنی ساخته شدن استورم بریکر توسط ایتیری و تا لب گور رفتن ثور قرار بوده مبارزه ای با «مار میدگارد» میداشتیم. بخت با ما طرفداران ثور یار بوده و این ایده اصلا مورد پسند مسئولان مارول قرار نگرفته و به شیوهٔ بسیار بهتری این سلاح جدید ثور به طرفداران معرفی شد.

5- نبرد طولانی تر و ذهنی دکتر استرنج با ثانوس

تعادل در جای جای فیلم جنگ بینهایت به خوبی دیده می شد. بالاخره با فیلمی سر و کار داریم که شخصیت اصلی آن خبیثش یعنی ثانوس بود، بنابراین وقتی از مخاطبین این فیلم سوال کنید می گویند این ۲ ساعت و نیم عین برق و باد برایشان گذشته است. یکی از بزرگترین چالش های فیلم هم ازدیاد شخصیت ها و متعادل کردن آن با زمانبندی درست برای هر شخصیت بود. حال کمی به جنگ سیارهٔ تایتان سری میزنیم، جایی که نبردی خلاقانه از دکتراسترنج و ثانوس را شاهد بودیم. در ابتدا این نبرد بسیار طولانی تر از چیزی بوده که در سینما شاهدش بودیم. دکتراسترنج قرار بوده در این مبارزه دقیقا از همان ترفندی استفاده کند که انشنت وان(Ancient One) در اولین دیدار با استفن آن را انجام داد. همان جادویی که استرنج از همه جا ناامید را به دل جهان های رنگارنگ مارول برد. در این نبرد ذهنی، شاهد دیدار ثانوس با تمام جنایت هایی که انجام داده می بودیم.

همچنین مانند فیلم دکتر استرنج این بار دست های قربانی های کشته شده به دست ثانوس را داشتیم که او را به پایین می کشیدند. تیر نهایی نیز ادای احترامی به دنیای کمیک و داستان دستکش بی نهایت و The Infinity Gauntlet (با ترجمه فارسی اینجا بخوانید!)بود که به دادگاه زندگی محکوم کردن ثانوس برعکس دنیای کمیک منجر می شد!( در دنیای کمیک برخلاف فیلم رای مثبتی را از طرف دادگاه زندگی شاهد بودیم!!!!)

همچنین در این ایده قرار بوده از سنگ روح استفاده شود و ما بالاخره با قدرت های آن در مبارزه آشنا شویم!

4- صحنهٔ متفاوت ایشنت وان و منطق متفاوت فیلم

یکی از هیجانات ما طرفداران قبل از اکران حضور خانم « تیلدا سوینتن» در فیلم و رویاروی اش با هالک بود. ما به طور دقیق نمی دانستیم که چه اتفاقی قرار است بیافتد تا این رویارویی رخ دهد اما سفر های زمانی چیز غیرقابل انکاری بود. آقای «مارک روفالو» که مدت ها قبل بعد از فیلمبرداری جنگ بی نهایت لو داده بود که صحنه ای با خانم سوینتن داشته است بر همین اساس فیلمبرداری این صحنه حدودا یک سال و نیم قبل از اکران فیلم رخ داده بوده. نکتهٔ جالبی که وجود دارد این است که در ریشوت های فیلم کاملا این صحنه تغییر کرده. خانم «سوینتن» احتمالا غیرعمد در مصاحبه ای لو داد که دیالوگ های کلیدی او تغییر کرده و ما در فیلم دیدیم که قانون سفر در زمان دنیای سینمایی مارول به نوعی از زبان انشنت وان بازگو می شود. ضمن این که یک شرط بزرگ و حیاتی برای آن مطرح می شود آن هم بازگرداندن سنگ های برداشته شده به همان نقطهٔ حذف شده از تاریخ است چرا که باعث به وجود آمدن هرج و مرج عظیمی در دنیا می شود. به هر حال به نظر می رسد که این صحنه اصلا به این شکل اتفاق نمی افتاده و قوانین سفر در زمان یا لااقل بازگرداندن سنگ های بینهایت به نقطهٔ مبدا در فیلمبرداری اولیه رخ نمیداده!!! همچنین به راحتی می توان حدس زد که سفر در زمان در این فیلم در ابتدا به این شکل نبوده و ساز و کار متفاوتی داشته اما پس از مشورت نویسندگان فیلم با فیزیکدان کوانتومی به این نتیجه و منطقی که در فیلم دیدیم منتهی شده است. با وجود سریال هایی مثل لوکی که در آن اتفاقا قرار است زمان ها و لوکیشن های متفاوتی را ببینیم همچنین فیلم جدید ثور یعنی عشق و تندر (Love and Thunder) که روی شخصیت جین فاستر و تبدیل شدنش به ثور تمرکز دارد قانون روتین سفر در زمان فیلم ها در پایان بازی نیز منطقی تر به نظر میرسد حال باید دید برنامه ای که مارول برای این شخصیت ها ریخته است چیست!!!!!!!

3- ادای احترام به پیرمردی به نام لوگان

در ورژن اولیه فیلم اصلا ما قرار نبوده که بفهمیم نبیولای زمان گذشته خودش را جای نبیولای زمان حال سال ۲۰۲۳ جا زده است. یعنی نوعی پیچش و غافلگیری در پردهٔ نهایی فیلم وجود داشته که ما متوجه می شویم این نبیولا آن نبیولایی که ما می شناختیم نیست. بعد از این که ثانوس زمان گذشته به زمان حال می آید ما قرار بوده اسکلت عظیم الجثهٔ “جاینت من” (giant man) را در پس زمینهٔ میدان جنگ ببینیم. در کمیک های فوق العادهٔ «پیرمردی به نام لوگان» (اینجا ترجمه اش کردیم) نیز دقیقا چنین صحنه ای را داشتیم که اسکلت و استخوان های جاینت من روی زمین ول شده و از وسط آن جاده ای رد میشود.

حالا چرا شاهد چنین اتفاقی بودیم؟ در مورد شمارهٔ بعدی کامل توضیح دادیم!

2- سر بریده شدهٔ کاپیتان آمریکا به دست ثانوس!

در مورد شمارهٔ قبل گفتیم که ثانوس با آمدن به زمان حال پس زمینه ای از سال ۲۰۱۴ نیز با خودش به همراه آورده است. دلیل این اتفاق آن است که ثانوس بعد از آگاه شدن از آیندهٔ تاریکش تصمیم به جلوگیری و زهر چشم گرفتن از انتقام جویان می شود. برای این کار ابتدا به سال ۲۰۱۴ و زمین می رود و تمام انتقام جویان را قتل عام می کند. یکی از قربانیان این مبارزه “جاینت من” بوده است که با توجه به سیر زمانی اتفاقا آقای دکتر «هنک پیم» شهید راه این مبارزه بوده و اسکلت عظیم او بوده که قرار بوده در پس زمینه دیده شود. سال ۲۰۱۴ یکی از نقاط عطف و آسیب پذیرترین زمان برای انتقام جویان بوده است از لحاظ زمانی، کاپیتان آمریکا تازه از ماجرای شیلد و نفوذ هایدرا خارج شده، شیلدی وجود ندارد، تونی استارک تازه با پپر به هم زده است، ناتاشا و هالک هنوز باهم ارتباطی ندارند، ویژنی نیست، اسکارلت ویچ و کوئیک سیلور نیز هنوز در آزمایشگاه آقای اسراکر هستند!!! پس حملهٔ‌ ثانوس در این وضعیت پیروزی ۱۰۰ درصدی او را تضمین می کند. حال فرض کنید در نسخهٔ اولیه ثانوس با سر بریده شدهٔ سال ۲۰۱۴ کاپیتان آمریکا وارد صحنه می شود و شوک عظیمی را به آنها وارد می کند. حیف که این صحنه از فیلم حذف شد اما با توجه به درجه سنی فیلم حذف آن کاملا منطقی و به جا به نظر می رسد!

1- مرگ کاپیتان آمریکا!!!!

یکی از ادعاهایی که اصلا در کت بنده نمیرود این است که از همان ابتدای راه قرار بوده کاپیتان آمریکا پیش پگی کارتر و دهه ۴۰ بازگردد! با این که صحنه های فوق العاده ای را خلق کرد اما از یک طرف با نگاهی به ادامه یافتن MCU برخی از مسائل آن کاملا به دور از منطق است. ضمن این که در شمارهٔ 4 گفتیم که در نسخهٔ ابتدایی بازگرداندن سنگ های بینهایتی در کار نبوده و همهٔ آن ها سرجایشان در زمان حال باقی میماندند. قبل از اکران فیلم منابع بسیار زیادی از مرگ قطعی استیو راجرز خبر میدادند. شاید این بعد از ادعاهای کارگردان و نویسنده مسئله ای اشتباه تلقی شود اما صحنه‌ای وجود دارد و فیلمبرداری شده است که کاملا مرگ این شخصیت را به دست ثانوس نشان میدهد! و با توجه به فیلمنامه های انحرافی مارول، صحنه های اکشن و زد و خورد قلابی و فیک به دور از منطق و زمان است. در ویدئوی زیر شاهد این هستیم که ثانوس با دستانش استیو راجرز را خفه می کند و تن بی جانش در دستان او کاملا واضح است:

لینک دانلود و تماشا

پس همانطور که در چندین مورد از همین مقاله گفتیم این فیلم بارها چکش کاری شده تا به این اثر شگفت انگیز شاهکار و رکورد شکن تبدیل شود. ضمن اینکه قانون جدید سفر در زمان به آن کمک کرده که بسیاری از مسائل مشکل ساز سفر در زمان به کلی حذف شود. یکی از این مشکل ها شخصیت های نبولا و گامورا هستند که به راحتی می توان ادعا کرد بیشترین Reshoot ها را بین تمام شخصیت های این فیلم داشته اند. یعنی به راحتی می توان متوجه شد که صحنه های ثانوس، گامورا و نبیولا همگی در یک زمان فیلمبرداری نشده اند و از همه مهمتر مرگ نبیولای زمان گذشته می تواند پس از ریشوت ها اتفاق افتاده باشد همچنین بنظر می رسد که سرنوشت کاپیتان آمریکا به طور خالص و ۱۰۰ درصد مشخص نبوده. نکتهٔ بسیار مهمی که وجود دارد این است که مارول از سال ۲۰۱۵ داشته روی فیلمنامهٔ این دو فیلم کار می کرده و فیلمبرداری این دو پشت سر هم یکی از دشوار ترین کار ها بوده و دشوار تر از آن راضی کردن مخاطب بوده است. اگر نگاهی به مصاحبه های نویسندگان و کارگردانان بکنیم می بینیم که نقطه نظر طرفداران در اولویت اول آنها قرار داشته و البته آقای کوین فایگی می خواسته از هر لحاظ طرفدران را راضی کند چرا که نویسندگان ادعا کردند او در خلال کارهای این فیلم هیچگاه راجع به باکس آفیس و کاری که باعث فروش آن شده سخنی نمی گفته. واقعا ممنونیم از تمامی دست اندرکاران مارول که باعث شدند یکی از برترین حماسه های سینمایی تاریخ سینما آن هم از نوع کمیک بوکی اش را تجربه کنیم!

نظر شما راجع به این صحنه ها و ایده های به نتیجه نرسیده چیست؟

نویسنده: احمد فقیه

P.Constantine