10 تا بدترین و وحشتناک ترین کارهایی که کارنیج تا به حال انجام داده است

این مقاله به مناسبت فیلم "ونوم 2" بار دیگر در صفحه نخست سایت spidey.ir قرار میگیرد.

اسپایدرمن بی شک دارای شناخته شده ترین، جذاب ترین و متنوع ترین مجموعه شخصیت های خبیث در دنیای کمیک بوک است. اما در این میان «کلتوس کسدی» ملقب به «کارنیج» (Carnage) مظهر شیطان و شر مجسم است. ضمن اینکه به دلیل پیوند خوردن با یک سیمبیوت دیوانه فضایی به قدرت های زیادی هم دست یافته که وی را در کشتار و هرج و مرج یاری میدهند. در این مقاله به 10 مورد از شنیع ترین و وحشتناک ترین کارهایی که او تا به حال در دنیای کمیک انجام داده است، میپردازیم.

1- کلتوس کسدی سگ خانه شان را با دریل برقی میکشد!

سگ خانه شان را با دریل برقی میکشد

آیا برای نشان دادن اینکه یک شخصیت چقدر خبیث است راهی بهتر از به تصویر کشیدن او در حال شکنجه کردن حیوانات وجود دارد؟ در کمیک Venom: Carnage Unleashed خوانندگان بخشی از کودکی کلتوس کسدی را مشاهده می کنند که اصلا دلنشین نیست! در این کمیک کلتوس به دکتر روانشناسش می گوید که وقتی بچه بود یک سگ داشتند و مادرش آن را حتی بیش تر از او (کلتوس) دوست داشت. بنابراین کلتوس سگ رو به زیرزمین خونه برد و با یک دریل برقی اون رو کشت! او با رضایت کامل از اینکه چقدر کشتن آن سگ لذت بخش بود صحبت کرد! همین نشان میده که شانسی برای رستگاری و اصلاح شدن ندارد!

2- کارنیج مردم یک شهر روستایی را آلوده می کند!

کارنیج مردم یک شهر روستایی را آلوده می کند!

بهترین داستان های کارنیج همان هایی هستند که از نشان دادن اینکه کلتوس کسدی چقدر دیوانه و سادیست است ابایی ندارند. در این مقاله گفته بودیم که در کمیک Carnage, USA ، کارنیج یک شهر آرام و بی تنش را به سیمبیوت خودش آلوده میکند. اولش وقتی که کارنیج به یک کارخانه بسته بندی گوشت حمله می کند، ما مردی را می بینیم که با عجله به خانه اش می رود تا خانواده اش را از خطر آگاه کند. او به اعضای خانواده اش می گوید که از سینک های دستشویی دور شوند چرا که اون (یعنی سیمبیوت کارنیج) از طریق لوله های فاضلاب حرکت می کند. سپس از همسرش می پرسد که بچه ها کجا هستند و او جواب میدهد که پسرشان در حال حمام کردن فرزند کوچک ترشان است. اینجاست که ترس وجود مرد را فرا می گیرد و با عجله به بالای پله می برد و همانجا می بیند که پسر کوچکش کاملا توسط سیمبیوت کارنیج تسخیر شده است و پسر بزرگ ترش نیز درخواست کمک می کند! سپس هر دو بچه به هیولا های سیمبیوتی تبدیل می شوند و پدرشان را می کشند! این نوع خشونت دقیقا همان دلیلی است که خوانندگان کمیک از کارنیج خوششان می آید و به خاطرش ازش متنفر هستند.

3- کارنیج هر روز تنها به یک چیز فکر می کند و آن هم کشتار به وحشیانه ترین شکل ممکن است!

کارنیج هر روز تنها به یک چیز فکر می کند و آن هم کشتار به وحشیانه ترین شکل ممکن است!

ما آدم ها و جاهای ترسناک زیادی را در دنیای کمیک های مارول دیده ایم ولی هیچکدام به اندازه افکار درونی ذهن کلتوس کسدی وحشیانه نیستند. در واقع عنوان بیمار روانی برای کلتوس کسدی خیلی کم است. در کمیک Carnage: Mind Bomb یک پزشک موفق میشد تا کلتوس را تشویق کند درباره خودش حرف بزند و حرف هایش واقعا ترسناک هستند. یه جا کارنیج می گوید که چقدر از کشتن مردم لذت می برد و برای پایان دادن به زندگی یک انسان بیش از ۹ میلیون راه بلد است! او همچنین میگه که شبها دوست دارد تا راه های جدیدی برای کشتن مردم پیدا کند و به خصوص وقتی ذوق زده می شود که به هل دادن پدر و مادرش درون یک دستگاه دفع زباله فکر میکند تا چیزی از آنها جز استخوان و دل و روده باقی نماند!!!

4- کارنیج یک غذاخوری پر از آدم را تبدیل به کشتارگاه می کند!

کارنیج یک غذاخوری پر از آدم را تبدیل به کشتارگاه می کند!

هروقت که کارنیج از زندان فرار می کند یک خط از جسد های خونین در مسیرش پدید می آید. اتفاقات کمیک Carnage Vs. Deadpool با فرار کارنیج از زندان و قتل عام مردم شروع می شود. اولین عمل وحشیانه او کشتار آدم هایی هست که در یک غذاخوری هستند و با این کارش نشان میدهد که چه خشونت و وحشی گری در انتظار خواننده است! در ابتدا او یک تیغ را وارد سر یک مامور دولتی می کند و بعد دست و پای تعدادی از افرادی که قصد متوقف کردنش را دارند، قطع می کند. وقتی که کارش با آنها تمام شد توجهش به سمت زنان و کودکانی که در غذاخوری گیر کرده اند جلب می شود. اگرچه این صحنه های کشتن کودکان و زنان به دلیل خشونت بالا نشان داده نمی شوند ولی بعدا می فهمیم که او تعداد زیادی از آنها را به قتل رسانده است!

5- کارنیج در ذهنش به طور وحشیانه ای سرها و اعضای بدن نسخه های مختلف اسپایدرمن را قطع می کند!

کارنیج در ذهنش به طور وحشیانه ای سرها و اعضای بدن ورژن های مختلف اسپایدرمن را قطع می کند!

در کمیک Carnage: It's a Wonderful Life دکتر کافکا به عنوان یکی از روانپزشکان تیمارستان "راون کرافت" و جان جیمسون به عنوان مسئول بخش امنیتی آنجا، بعد از آلوده شدن به سیمبیوت کارنیج به درون ذهن کارنیج منتقل می شوند. همانطور که میتونید حدس بزنید، ذهن کارنیج جایی پر از رنگین کمان و پروانه نیست! یکی از اولین چیزهای که این دو نفر در ذهن کارنیج می بینند یک اتاق پر شده از اسپایدرمن های شکنجه شده است! سپس آنها اسپایدرمنی را می بینند که جلوی صورتشان تاب می خورد و ناگهان سر او توسط کارنیج قطع می شود! این صحنه بسیار خشن و خون آلود است و دقیقا چیزی است که از افکار درونی کارنیج انتظار داریم!

6- کارنیج روانشناسش را به یک آدم خوارِ روانی تبدیل می کند!

کارنیج روانشناسش را به یک آدم خوارِ روانی تبدیل می کند!

مارول در نشان دادن کارنیج به عنوان سمبل تمام اشرار جهان بسیار عالی عمل کرده است و سعی کرده بر خلاف دی سی عمل کند که جوکر را صرفا یه آدم دیوانه به تصویر میکشد. ضمنا، هر تلاشی برای درمان کردن کارنیج به یک فاجعه تبدیل شده است. در کمیک Carnage: Mind Bomb یک پزشک مشهور تلاش می کند تا ذهن کلتوس را درک کند ولی مشخص است که با پایان خوشی سر و کار نداریم. این پزشک می خواهد بداند که کارنیج چگونه دنیا را می بینید و او را تحت داروهای بی حس کننده قرار میدهد. اما وقتی که اثر داروها تمام می شود، کارنیج دست به کار میشود! او به جای آنکه دکتر را به سادگی بکشد، مغزش را با کمی از افکار خودش آلوده می کند و حالا این دکتر می تواند دنیا را آن طور که کارنیج می بینید، ببیند. همین کافی است تا این روانشناس تبدیل شود به یک مجنونِ روانی که سعی دارد نگهبانانی را که می خواهند نجاتش دهند، بخورد!

7- کلتوس کسدی مادربزرگش را با هل دادن از بالای پله ها میکشد!

کلتوس کسدی مادربزرگش را با هل دادن از بالای پله ها میکشد!

در کمیک Venom: Carnage Unleashed، کارنیج روانشناسش را پس از فرار کردن از زندان می دزدد و به صحبت کردن راجع به گذشته اش ادامه می دهد. یکی از چیزهایی که او می گوید خاطره اولین قتلش است که در سن ۶ سالگی انجام داد! کلتوس تعریف می کند که مادربزرگش یک پیرزن چاق و بوگندو بود که کشتش چون دلش میخواست! کلتوس مادربزرگشو با شکوندن مجموعه عروسک های محبوبش و ریختنشون رو پله ها فریب داد و وقتی نزدیکش شد، از بالای پله ها او رو به پایین هل داد! کارنیج توضیح داد که چقدر از صدای شکسته شدن گردن مادربزرگش لذت برد و تنها ناراحتی اش این بود که باید 5 ساعت صبر میکرد تا مادرش بیاد و بهش شام بده!

8- کارنیج دست به کشتار می زند تا توجه ونوم و اسپایدرمن را جلب کند!

کارنیج دست به کشتار می زند تا توجه ونوم و اسپایدرمن را جلب کند!

بعضی انسان ها هیچوقت اصلاح نمی شوند و نمونه بارز آن کلتوس کسدی است. هربار که روانشناسی قصد دارد تا به ذهن او نفوذ و او را معا‌لجه کند، با عواقب فاجعه باری مواجه میشویم! در داستان معروف Maximum Carnage، کارنیج دوباره خودش را آزاد می بیند و به دنبال کشتن آدم های بیشتری می گردد. یک دکتر التماسش می کند تا او را نکشد و به کارنیج می گوید که می تواند بهش کمک و در نهایت درمانش کند. کارنیج هم برای اینکه به آن دکتر نشان بدهد اشتباه می کند می گوید که قصد دارد تا تک تک افرادی که در آن تیمارستان هستند را بکشد. او سپس دست به انجام این کار می زند و به روشی وحشیانه همه را می کشد به امید آنکه که رفیقاش یعنی اسپایدرمن و ونوم ظاهر شوند و با او مبارزه کنند!

9- یک ارتش کوچک از کارنیج شروع به قتل عام می کنند!

یک ارتش کوچک از کارنیج شروع به قتل عام می کنند

تنها چیزی که از کارنیج بدتر است یک ارتش خون خوار و کوچک از کارنیج هاست! در داستان Minimum Carnage، بعد از اعلان جنگ کارنیج به یک دنیای میکروسکوپی به نام Microverse، اسکارلت اسپایدر و مامور ونوم موفق می شوند تا او را شکست دهند. سپس کارنیج دیوانه تر از همیشه میرود سراغ دنیای همیشگی خودش. او با استفاده از یک ارتش از نسخه های کوچک خودش، شروع به قربانی کردن هرکسی که می بیند می کند و سپس همه مینی کارنیج ها با یکدیگر ترکیب می شوند تا به یک کارنیج غول آسا تبدیل شوند که او هم عده زیادی از مردم را می کشد!

10- کارنیج از طریق مانیتور یک کامپیوتر به طرز فجیعی یک نفر را به قتل می رساند!

کارنیج از طریق مانیتور یک کامپیوتر به طرز فجیعی یک نفر را به قتل می رساند

در یکی از عجیب ترین داستان های کارنیج، او خودش را در ابعاد مولکولی کوچک کرد تا بتواند از میان کابل برق عبور کند!!! (او که از اسارت در تیمارستان "راون کرافت" خسته شده بود، خودش را به لطف قدرت های دیوانه وار و عجیبش آزاد می کند). یکی از وحشتناک ترین کارهایی که کارنیج با استفاده از این توانایی جدید انجام داده است، قتل یک مرد است که شک داشت او کارنیج واقعی باشد. این خوره کامپیوتر فکر می کند که همه چیزهایی که دارد رو صفحه مانیتور می بیند یک جور هولوگرام و تقلبی است و کارنیج هم با عبور دادن سیمبیوتش از طریق اینترنت و ایجاد کردن یک دریل سیمیوتی او را به روشی وحشیانه و کارنیج وار می کشد! به علاوه او چند نفر دیگر را هم که با خنده و مسخره کردنش فکر می کنند همه این ها جلوه های ویژه هستند را نیز به قتل می رساند!

آرین احمدی