با افتخار شماره نخست از سری جدید کامیک بوک های مردعنکبوتی شگفت انگیز تقدیم شما میشود.
از این به بعد run جدیدی در پرسابقه ترین و پراهمیت ترین سری مردعنکبوتی شاهد خواهیم بود با نویسندگی زب ولز و طراحی جان رومیتا جونیور که قراره پیچش ها و غافلگیری های فراوانی داشته باشه!
The Amazing Spider-Man #1 (#895 Legacy)
مترجم: سبحان حیدری
ادیتور و گرافیست: محمد راستگردانی
برگردان کاور: احمد فقیه
ناظر کیفی: مهدی ترابی مهربانی
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودبوی)
نظر شما درباره این داستان چیست؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری جدید کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز به نویسندگی زب ولز و طراحی جان رومیتا جونیور منتشر میشود!
اسپایدرمن صاحب لباسی گابلینی میشود!
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
خبر داغ! دشمن جدید و خفن اسپایدرمن در شماره 900 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" معرفی شد!
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جان رومیتا جونیور
سری جدید AMAZING SPIDER-MAN : آیا مارول قصد تکرار «گناهان گذشته» را دارد؟!
آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟
10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت «ریچارد فیسک» ملقب به «رُز» (ROSE) بدانید
10 حقیقت مهمی که باید درباره «کله چکشی» (HAMMERHEAD) بدانید
10 حقیقتی که فقط طرفداران کمیک بوک راجع به «مری جین واتسون» (MARY JANE WATSON) می دانند
10 دشمن مونث برتر مرد عنکبوتی (SPIDER-MAN: 10 BEST FEMALE VILLAINS)
معرفی شخصیت های مكمل (SUPPORTING CHARACTERS) كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت سوم
10 دشمن برتر مرد عنکبوتی
10 حقیقت مهمی که باید درباره «توم اِستون» (TOMBSTONE) بدانید
دیدگاهها
خب راستش موقع که این شماره رو خوندم به نظرم خوب اومد خیلی خوب بود و خوبه که run زب ولز با این شماره شروع به خوبی آغاز شد و و آدم احساس میکنه دوره جدیدی شروع شده نکته که توی این شماره وجود داشت یه اتفاقی افتاده که ما به عنوان خواننده نمیدونیم و آلان همه دارن به پیتر کم محلی میکنند و ما میخوایم بدونیم چی شده و البته اشاره به داستان های قبلی خوب بود و البته اشاره به حکمرانی شیطان و مرگ کینگ پین (که البته کینگ پین شهردار نیست و نمرده و زنده هستش ) و جنگ و درگیری های گانگستری و خیابانی و البته دیدین دوباره دیِگر (قبلا توی سایت مقاله تحت عنوان آیا مردعنکبوتی کسی کشته روی سایت اومد که خب دیگر هم بود ولی آلان معلوم شد مرد عنکبوتی دیگر نکشته ) اون بخش که توم استون گربه نجات میده دوست داشتم و البته استفاده خوب پیتر از هویتش و البته مشکلات پیتر که همیشه آدم باهاش همذات و پنداری میکنه و البته میرسیم به آخرای شماره که شاهد مریجین هستیم یا بچه های پیتر و مرجین ؟؟ (یه نظری درمورد این قضیه بدم یا حالا تئوری راستش قیافه اون بچه ها بیشتر به مریجین رفته بود و چیزشون به اون آدم پل نرفته بود نمیدونم چرا ولی احساس میکنم قیافه اون پسر بچه شبیه پیتر حالا نمیدونم چرا من اینطوری احساس میکنم البته نمیدونم مریجین هم وقتی دید پیتر رفت انگار کمی ناراحت شد ) بهرحال برای شروع خوب بود و آدم مشتاق میکنه ادامه بخونه راستش اولش قصد نداشتم این شماره و این run بخونم چون گفتم مارول دوباره داره گند میزنه به مرد عنکبوتی و مرجین و میخاند جنجال کنند ولی با این شماره نظرم عوض شد و باید ببینیم در ادامه چی میشه
طراحی جان رومیتا جونیور هم خوب بود آدم میبره به روی JMS و طراحیش توی این شماره خوب بود و صورت شخصیت های قطره های بارون خوب طراحی کرده بود و رنگ آمیزی هم خوب بود
ترجمه و ادیت هم مثل همیشه عالی و خوب بود و خسته نباشید
این میتونه یه خلاصه از این کمیک باشه و با خواندنش شاهد یک ادامه بر اساس run قبلی هستیم که تمام مشکلات و عواقب و زندگی پیتر پارکر رو نشون میده داستانی سرگرم کننده و استارتی جالب و دیگه برم که امتحان بخونم
باتشکر
جانی رو که دیدم یادم افتاد این سوالو بپرسم
به هر حال مشتاق شدم تا ادامه داستان رو بخونم.
ترجمه و ادیت هم مثل همیشه عالی بودن.
دیگِر همون زامبی که برخی سایت های خارجی مدعی شدن مرد عنکبوتی اون کشته بود ولی فکر کنم ضایع شدن
که البته تو اینمقاله توضیح دادن که کسی کسی رو نکشت و این شماره هم گفتن که طرف ففط ذوب شد !
b2n.ir/b85669
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
نقد و بررسی شمارهٔ اول از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man شمارهٔ ۸۹۵ لگاسی).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان، اتفاقات و شخصیت پردازی:
دیگه وقتش بود. وقتش بود که اونی که قرار بود، برگرده. وقتش بود که اصل جنس برگرده. وقتش بود که در زمان ۶۰ سالگی زندگیش دوباره ما رو هیجان زده، خوشحال و غمگین کنه. با اینکه "بیاند" در راضی کردن ما هواداران موفق بود، ولی فکر کنم که همه با هم موافق هستیم که هیچی پیتر پارکر نمیشه. با اینکه داستان بن رایلی و بیاند انرژی تازه ای به "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" تزریق کرد، اما این انرژی هیچ جا به جز کنار پیتر نمیتونه عطش هواداران رو سیراب کنه. و بالاخره زمان موعود فرا رسید و پیتر پارکر برگشت؛ هورا!! اما خوشحالیمون زیاد دوام نداشت. خبرهای مختلفی از این سری جدید به گوش میرسید که احتمال میدادند ممکنه اتفاقاتی بیفته که چندان به مزاق مخاطبان خوش نیاد و با توجه به سابقهٔ مارول، ممکن بود واقعا اتفاقاتی هم بیفته. از این گذشته به جز نام جان رومیتا جونیور، زب ولز کسی نبود که بتونه هواداران رو به تنهایی قانع کنه و همهٔ نگرانی ها رو به قتل برسونه و سابقش چندان درخشان نبود. و حالا یک شمارهٔ اول "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" بود و این همه نگرانی و تهدیدات که باید به اونا غلبه میکرد. و همونطور که پیتر پارکر پدر خلافکاران رو درمیاره، این کمیک هم در چک و لگدی کردن نگرانی هامون موفقه، به عنوان یک کمیک مستقل زیبا جلوه میکنه و به عنوان شروع یک سری جدید واقعا عالیه. انتظار نداشتم ولز بتونه چنین کمیک جذاب و خوبی ارائه بده اما خوشبختانه اون تونست در جلب کردن نظر من موفق باشه. بیشتر از مشکلات پیتر در این شماره نظرم رو جلب کرد. کاملا معلومه که پیتر دیگه اون سرزندگی سابقش رو نداره و خیلی هم اعصاب و حال و حوصله نداره. بعد از اون اتفاقات بیاند و مرگ ظاهری بن رایلی و اون اتفاقی که انگار شش ماه پیش براش افتاد که حسابی اذیتش کرد و کلی مشکلات دیگه پیتر بین اونا حتی فرصت نفس کشیدن هم نداره، دیدن چنین پیتری واقعا قابل درکه. مخصوصا اینکه دیالوگ ها در این زمینه نقش مهمی رو ایفا میکنند. مثل گفت و گوی بین پیتر و مِی که دیالوگ های اونا واقعا سنگین و خوب نوشته شده یا جایی که پیتر اتفاقات زندگی و روزهاش رو توضیح میده تا ما با روتین زندگی اون مواجه بشیم و متوجه بشیم که چقدر این زندگی براش تکراری و خسته کننده شده(قابل توجه جناب تام تیلور که همین هدف رو در رویداد "عصر تاریکی" مدنظر داشتند اما با اختلاف فاحشی شکست خوردن و فقط یه سری مونولوگ های رواعصاب نوشتند). این شکل خسته کنندهٔ زندگی پیتر شاید به خاطر گم شدن یک تیکهٔ اساسی و مهم از زندگیش باشه که هممون میدونیم اون چیه و خیلی دوست دارم که باز هم اون بخش مهم پیش پیتر برگرده. در یک کلام، شخصیت پیتر در این شماره شدیدا من رو جذب کرد و منتظر ببینم در شماره های بعدی براش چه اتفاقی میفته. نکتهٔ دیگه ای که این شماره از این جهت من رو یاد شمارهٔ اول سری جدید "ونوم" انداخت، که از همون اول و بدون تعارف رفت سراغ معماپردازی و معرفی کردن چیزهای عجیبی که کنجکاوی مخاطب رو برمی انگیزند که اول و آخر این کمیک شامل این موضوعات بود. واقعا بچه های مری جین کی هستند؟ کلی تئوری راجع بهش هست. آیا اون بچه های مری جین و اون یارو پائول هستند (خیلی هم شبیه پائول نیستند)؟ آیا بچه های پیتر و مری جین هستند؟ آیا اصلا بچه های واقعی مری جین هستند؟ همهٔ اینا چیزهایی هست که با ذره بین دنبال یافتن جوابشون هستیم. و البته یک جور صحنهٔ بعد از تیتراژ (!) هم در این کمیک بود که مربوط به دکتر اختاپوس بود و موندیم این بار دیگه قراره چیکار کنه(و ما که هنوز منتظر برگشتن نورمن آزبورن اصلی هستیم! بقیه باید برن جلو بوق بزنند)! جنگ های مافیایی هم میتونند به نتیجهٔ خوبی منجر بشند. بعد از اون بازی های بیاند شاید جنگ های مافیایی بین چندتا گنگستر بد نباشه. مخصوصا با توجه به حضور توم استون که از گنگسترهای موردعلاقه ام بوده و حسابی میتونه موی دماغ پیتر بشه. ضمن اینکه معلومه اون یه هیولای کامل نیست و به کسایی مثل دخترش و گربه اش اهمیت میده که به نظرم جالب بود. ضرباهنگ و ریتم داستان هم واقعا خوب و حساب شده است. چیزی که خیلی برام جالب بود این بود که این شماره یک داستان اسپایدرمنی واقعی بود، یا شاید بشه گفت یه داستان پیتر پارکری. با تمام مشکلات و بدبختی هایی که فقط ممکنه سر پیتر بیاد. آیا زب ولز میتونه کیفیتش رو در شماره های بعدی در این سطح نگه داره؟ معلوم نیست، ولی فعلا میتونیم با این یکی حال بکنیم.
طراحی:
وقتی قرار شد جان رومیتا جونیور به عنوان طراح سری جدید کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" قرار بگیره، به شخصه به دیدهٔ تردید باهاش نگاه کردم. جان رومیتا جونیور طراح موفقی هست. نه تنها کمیک های قدیمی و ماندگاری مثل "هیچ چیز نمیتواند جلوی جاگرنات را بگیرد" (Nothing Can Stop the Juggernaut) رو طراحی کرد که هنوز که هنوزه کلاس درسی برای طراحی اکشن هست، بلکه تونسته یک run بسیار موفق و دوست داشتنی رو با آقای جی مایکل استرازینسکی پشت سر بذاره. اما خب مشکلاتی هم بود که باعث میشد نشه کامل به طراحی های این سری جدید اعتماد کرد. اول اینکه رومیتا جونیور مدتی بود که به دی سی کوچ کرده بود و زمان زیادی از بازگشتش به مارول نمیگذشت و معلوم نبود که این بازگشت به سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" از روی علاقه است یا چیز دیگه. نکتهٔ دوم اینکه جان رومیتا جونیور از وقتی که سبکش رو عوض کرده و به یک سبک خاص و منحصر به فردی رسیده، کمیک هاش یه جور بگیر نگیر داره. یعنی بعضی وقت ها میتونه خیلی محشر باشه و بعضی وقت ها هم ممکنه در حد انتظارات ظاهر نشه. و البته عکس ها و کاور هایی هم که از کمیک های پیشرو منتشر میشدند چندان چشمگیر نبودند و بعضا امیدم رو کمتر هم کردند. اما هر انتظاری که داشتم با خوندن این شماره از این رو به اون رو شد. واقعا فکر نمیکردم این رو بگم اما رومیتا جونیور تونسته یکی از بهترین طراحی هایی که این اواخر دیدم رو ارائه بده که بعد از اون طراحی های عموما عادی و خنثی از دوران "بیاند" خیلی میچسبه. نه تنها رومیتا جونیور تونسته در این کمیک یک طراحی حقیقتا جذاب و عالی ارائه بده، بلکه چشم اندازی از آینده و شماره های بعدی ارائه میده که ما رو امیدوار میکنه که اون بتونه باز هم کیفیتش رو در این سطح نگه داره. چیزی که راجع به سبک رومیتا جونیور وجود داره و بهش اشاره کردم، اینه که مثل راه رفتن روی یک طناب میمونه. مثل یه جور ریسک. اگر نشه میتونه به یک کمیک نامنظم و شلخته بشه و اگر بشه چی میشه! اون وقت یه کمیک چشم نواز رو تحویل میگیریم که حتی بی نظمیش هم میتونه نظم دار و از روی برنامه باشه. شاید به خاطر سلیقهٔ شخصی آنچنان عاشق سبک جدید رومیتا جونیور نباشم، اما اینکه اون توی این شماره تونسته یکی از بهترین کارهاش رو با این سبک انجام بده و حتی کسی مثل من رو راضی کنه، انکار ناپذیره. طراحی چهره ها دقیقا همون چیزی هست که شاید بیشتر از همه چیز ازش میترسیدم. گرچه رومیتا جونیور میتونه پس زمینه رو به حالت خوبی دربیاره، اما اگر چهره ها خراب بشن، طراحی میتونه سقوط کیفی بعضا شدیدی رو تجربه کنه. و بعضی وقت ها هم بوده که رومیتا جونیور در خوب به تصویر کشیدن چهره ها ناکام بوده. و البته توی کاور شمارهٔ ۱۰ که گوئن استیسی روی اون قرار داشت ( spidey.ir/.../asm_10_gwen.jpg )، چهرهٔ او اصلا خوب کار نشده بود. اما خوشبختانه طراحی چهره ها در اینجا یکی از نقاط قوت طراحی هست. به جز اندک مواردی که زیاد هم اهمیت نداشتند، چهره ها درست و اصولی طراحی شدند که شامل زن عمو می، مری جین، خود پیتر و صدالبته توم استون که رومیتا تونسته چهرهٔ ترسناکی بهش بده و جایی که اون از آتش ها بیرون میاد واقعا تصویر زیبایی هست. گفتم تصویر زیبا و باید بگم که رومیتا جونیور در این زمینه هم کم و کسری و مثلا قدم زدن های پیتر در بارونی که روی سرش میبارید جذاب بود یا جایی که پیتر با لباس عنکبوتی خودنمایی میکنه. رنگ آمیزی هم نقش مهمی در طراحی این شماره داشت که به شخصه نقصی در این زمینه مشاهده نکردم. قبلا هم شنیده بودم که خانوادهٔ رومیتا کلا به سادگی علاقه دارند (به قول معروف "زیبایی در سادگیه") و این کمیک هم یک بار دیگه این مورد رو به من ثابت کرد. چرا؟ چون جان رومیتا جونیور تونست به "سادگی" نظر و انتظار من رو دربارهٔ طراحی هاش عوض کنه.
ترجمه و ادیت:
واقعا این شماره از هر نظر یکی از بهترین کارهایی بود که اخیرا توی سایت اسپایدی صورت گرفت. هم ترجمه و هم ادیت کامل و بی نقص بود و سعی شده بود که به بهترین و کامل ترین شکل ممکن انجام بشه.
خسته نباشید.
با تشکر.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا