10-حقیقتی-که-باید-درباره-خواهر-پیتر-پارکر-ترزا-پارکر-بدانید-teresa-parker-فکت-facts-تاریخچه-بیوگرافی-معرفی-شخصیت

به بهانه حضور موثر این شخصیت در داستان های اخیر مرد عنکبوتی، این مقاله تقدیم شما میشود.

مقدمه: همانطور که پیشتر در این مقاله گفته شد، یکی از مهم ترین تغییراتی که در دهه گذشته در داستان های مرد عنکبوتی شاهد آن بوده ایم ، اضافه شدن یک شخصیت مهم به نام «ترزا پارکر» (Teresa Parker) به داستان های اوست. راستش را بخواهید سرگذشت و اُریجین (Origin) حقیقی «ترزا پارکر» نامشخص است. اما باور عمومی بر این است که او دختر مامورین سیا به نام های ریچارد و مری پارکر و خواهر کوچک تر پیتر پارکر است. در واقع پس از مرگ والدین خود، پیتر رفت تا نزد عمو و زن عموی خودش زندگی کند در حالی که ترزا (که تولد او یک راز نگه داشته شده بود)، به فرزند خواندگی قبول شد. تا اینکه چندین سال گذشت و ترزا شخصاً توسط «نیک فیوری» برای کار در سازمان سیا استخدام شد. اما اینجا بود که قضیه پدر و مادر واقعی او برایش لاینحل باقی ماند و سعی کرد تا آن را حل کند. مساله ای که هست اینه که مارول و نویسندگان داستان های مرد عنکبوتی تا به این لحظه چندین بار سرنخ هایی به ما داده اند که ترزا واقعا خواهر پیتر پارکر است ولی سپس اطلاعاتی داده اند که عکس این موضوع را نشان میدهد! یعنی چندین بار انگار صد در صد تایید شد که خواهر پیتر پارکره ولی سپس یک نویسنده دیگر در سری دیگری چیزهایی را فاش کرد که شک و تردید در این باره ایجاد نمود که نمونه اش را همین چندین روز پیش در کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: توطئه آفتاب پرست" شاهد بودیم. در هر حال لازم دیدیم در این مقاله 10 فکت حیاتی درباره این شخصیت جذاب خدمتتان تهیه و تدارک ببینیم.

1- اولین حضور در دنیای کمیک

خواهر مرد عنکبوتی

7 سال پیش و در روز 27 مرداد 1392 در اینجا در سایتمون خبر دادیم که قراره مارول کمیک بوکی چاپ کنه به نام Spider-Man: Family Business كه در آن پیتر پاركر با خواهری كه هرگز ندیده است به نام «ترزا» (Teresa) مواجه میشود!!! آن موقع نویسنده این داستان به نام «مارک وید» در مصاحبه ای گفته بود: "برای پیتر خیلی عجیب خواهد بود كه چرا زن عمو می تا به حال درباره خواهرش به او چیزی نگفته بوده! در حالیكه خواهر پیتر تقریبا با او هم سن است و از نظر ظاهری هم به او شباهت دارد. پیتر در طول داستان میخواهد بفهمد كه موضوع واقعاً از چه قرار است ولی او و خواهرش مرتباً باید از دست یك گروه جنایتكاری فرار كنند پس وقت چندانی برای كشف حقيقت ندارد! بنابراین این داستان حس و حالی جنایی و جاسوسی خواهد داشت و بی شباهت به فیلم های جیمز باند نخواهد بود!"

داستان واقعاً حالتی بین المللی و جاسوسی داشت و وقتی پیتر پارکر در آپارتمانش بود، گروهی از آدم کش های مرموز او را غافلگیر کردند:

تا اینکه خودرویی او را نجات داد. خانمی که در ماشین بود او را کشید داخل و فورا اعلام کرد که اسمش ترزا پارکر ، خواهر پیتر پارکر است!

خواهر اسپایدرمن

پیتر اولش خیلی به اینکه آیا ترزا خواهرش است، شک و تردید داشت. همانطور که در بخش مقدمه گفته شد، او گفت که به فرزند خواندگی قبول شده و چندین سال بعد مثل پدر و مادرش (ریچارد و مری پارکر)، به مامور سازمان سیا تبدیل شده است. ظاهراً ترزا در اروپا مشغول تحقیق درباره یک فعالیت تبهکارانه در اروپا بود که متوجه شد یک نفر فرزندان خانواده پارکر را مورد هدف قرار داده است. او سپس طی تحقیقات خود فهمیده بود که دختر ریچارد و مری پارکر است و برادری دارد به نام پیتر!

خواهر پیتر پارکر

سپس ترزا ، پیتر را به سفری دور دنیا برد که در طول آن اطلاعات بیشتری درباره پدر و مادر خود به دست آوردند و در ضمن با خلافکارانی مواجه شدند که برای کینگ پین کار میکردند و معلوم شد او به دنبال به دست آوردن گنجینه ای مخفی است.

مرد عنکبوتی سایکلون

در طول مسیر ، پیتر و ترزا با یک سری قاتل و آدم کش اجیر شده روبرو شدند (مثل «سایکلون» که از دشمنان گمنام و قدیمی مرد عنکبوتی است) و اینجا بود که ترزا فهمید، پیتر پارکر همان مرد عنکبوتی است.

خواهر پیتر هویت مخفی

در نهایت ترزا و پیتر از قاهره سر درآوردند و فهمیدند که گنجینه ای که کینگ پین دنبالش است در مکانی مخفی است که فقط فرزندان ریچارد و مری پارکر میتوانند آن را باز کنند (زیرا با DNA ، ریچارد پارکر مهر و موم شده است).

کینگ پین

اینجا بود که کینگ پین فاش کرد از قدرت های ذهنی یک جهش یافته نیرومند به نام «منتالو» (Mentallo) استفاده کرده تا روی ذهن پیتر تاثیر بگذارد و همچنین خاطرات ترزا را نیز طوری تغییر داده تا فکر کند خواهر پیتر است! کینگ پین همچنین گفت که ترزا در واقع «ترزا دوراند» (Teresa Durand) است، یک مامور سیا که هیچ ارتباطی با خانواده پارکرها ندارد!

اما علیرغم این حرفها، ترزا به پیتر در شکست دادن کینگ پین و رُباتی که از گنجینه محافظت میکرد، کمک کرد.

منتالو مرد عنکبوتی اسپایدرمن

در نهایت منتالو ذهن ترزا و کینگ پین را پاک کرد و اینگونه آنها دیگر چیزی از اتفاقاتی که در این داستان برایشان رخ داده بود را به یاد نیاوردند و پیتر هم که از از دست دادن یک خواهر احتمالی ناراحت شده بود، به خانه برگشت.

البته دو صفحه پایانی این کمیک به طور مبهمی به اتمام رسید و دیدیم که انگار آنالیز DNA ترزا پارکر نشان میدهد او واقعا دختر ریچارد و مری پارکر بوده! (توصیه میکنم در اینجا خلاصه ای از این اتفاقاتی که الان تعریف کردم رو ببینید).

2- بازگشت ترزا به داستان های مرد عنکبوتی

تا سه سال از ترزا پارکر در داستان های مرد عنکبوتی خبری نبود تا اینکه سال 2017 و در شماره نخست از سری جدید کمیک بوک های "مرد عنکبوتی خارق العاده" (The Spectacular Spider-Man) نوشته «چیپ زدارسکی») بار دیگر ترزا برگشت:

بازگشت ترزا پارکر

او گفت که به مرور و با دیدن اخبار مربوط به مرد عنکبوتی تونسته حافظه اش رو به دست بیاره و اون ماجراجویی اش با پیتر پارکر و همچنین هویت مخفی او را به یاد بیاره.

در مجموع ترزا در این سری از شخصیت های مهم و تاثیرگذار بود و مشخص بود که نویسنده برایش برنامه دارد. سپس فهمیدیم که ترزا به سازمان "شیلد" پیوسته و در بخشی موسوم به "تیغه خاکستری" (Gray Blade) فعالیت میکند.

3- تحت تعقیب قرار گرفتن ترزا

تحت تعقیب قرار گرفتن ترزا

در کمیک های Spectacular Spider-Man نشان داده شد که ترزا پس از سرقت اطلاعاتی محرمانه از پروژه ای به نام "پروژه شفق" (Project Twilight) یک فراری محسوب میشود! در واقع این پروژه مخفی قرار بوده برای مواقع اضطراری، هم ابرقهرمانان و هم ابرشرورها را نابود کنه و این اطلاعات خطرناک رو ترزا از حافظه شیلد پاک و با استفاده از فن آوری نانو، تنها فایل بَک آپ باقی مانده را به جریان خون خودش انتقال داده بود تا دست کسی نیفته زیرا فهمیده بود افراد شروری به بخش تیغه خاکستری نفوذ کرده اند و میخواهند اطلاعات را بردارند (شماره 2 از کمیک Spectacular Spider-Man رو بخونید که اینجا ترجمه شده است).

4- همکاری بین پیتر و ترزا در مبارزه با جنایت

10-حقیقتی-که-باید-درباره-خواهر-پیتر-پارکر-ترزا-پارکر-بدانید-teresa-parker-فکت-facts-تاریخچه-بیوگرافی-معرفی-شخصیت

ترزا سپس از پیتر کمک خواست تا در قضیه "پروژه شفق" بهش کمک کنه. اینجا بود که برای چندین شماره پیتر و ترزا مثل دو یار و شریک در مبارزه با جنایت عمل کردند و با چند ابرشرور مثل کینگ پین و والچر و ... مبارزه کردند (برای یافتن منشا یک سری گوشی های استارک غیر قابل ردیابی) و در عین حال درباره پروژه شفق هم تحقیق نمودند.

ترزا پارکر

اینجا بود که ترزا یک سری بال های پرنده فوق پیشرفته و تفنگ های غیر کشنده از برادر «مخترع مخوف» (که البته بعدا معلوم شد یک ربات است)، دریافت کرد.

5- سفرهای زمانی با پیتر پارکر

سفرهای زمانی مرد عنکبوتی

ترزا سپس به همراه پیتر پارکر و جی. جونا جیمسون به گذشته سفر کرد تا اطلاعاتی درباره شکست دادن نژاد بیگانه ای به نام «ویدامی» به دست بیارن (ویدامی از هوش مصنوعی ساخته شده بودند و به سیارات مختلف سفر میکردند و اگر حس میکردند هوش مصنوعی در سیاره ای به بردگی گرفته شده آن سیاره را نابود میکردند!). سپس معلوم شد سالها پیش مخترع مخوف یکی از ربات های ویدامی که برای بررسی وضعیت هوش مصنوعی به زمین سفر کرده بود را پیدا کرده و باهاش دوست شده بود و آموزش های زیادی بهش داده بود ولی او و نوشته هایش در حادثه ای در آتش سوختند.

ویدومی

اما پس از چند سال نظر مخترع مخوف نسبت به انسان ها عوض شد و تصمیم گرفت با استفاده از همون گوشی های غیر قابل ردیابی به ویدامی پیام بده تا به کره زمین حمله کنند! در نهایت مرد عنکبوتی به همراه ترزا و جیمسون و با استفاده از ماشین زمان دکتر دووم به گذشته سفر کردند تا نوشته های مخترع مخوف که در آتش سوخته بودند و در آنها نحوه غلبه بر ویدامی ذکر شده بود را با خودش به زمان حال بیاورند.

ترزا همچنین با پیتر به یک آینده احتمالی سفر کرد که طی آن یک پیتر پارکر بزرگتر را تشویق کردند تا دوباره مرد عنکبوتی شود (در واقع دستکاری زمانی آنها در گذشته باعث شده بود تا پیتر پارکر نخواهد مرد عنکبوتی باشد و در نتیجه یک خط زمانی احتمالی در آینده ایجاد شده بود که باید درستش میکردند) و سپس به زمان حال سفر کرده و ویدامی را شکست دادند و حتی ترزا ، مرد عنکبوتی را پس از انجام یک عمل قهرمانانه نجات داد:

نجات میده

دست آخر دیدیم که ترزا تصمیم گرفته خودش رو تحویل بده:

ترسا پارکر مرد عنکبوتی

(شماره های 301 تا 306 از کمیک spectacular spider-man رو بخونید که اینجا ترجمه شده اند).

6- ترزا از نیک فیوری مدارکی درباره گذشته خودش به دست آورد

در مورد قبلی گفتیم که ترزا به همراه مرد عنکبوتی و جیمسون به گذشته سفر کردند. او در این سفر به سراغ نیک فیوری رفت (فیوری اون موقع همچنان برای سیا کار میکرد) تا در صورت امکان اطلاعاتی درباره پدر و مادر واقعی اش پیدا کنه. پس از بررسی یکی از خانه های امن و قدیمی ریچارد و مری پارکر، ترزا اتاق مخفی را کشف کرد که فایل های متعددی در آن بود مثل گواهی تولدش که تایید کرد واقعا فرزند آنهاست!

نیک فیوری خواهر اسپایدرمن

او سپس این مدارک را به پیتر نشان داد و پیتر هم بسیار خوشحال شد که بالاخره صاحب یک خواهر شده است:

ترزا مدرک خواهر

پس از بازگشت به زمان حال، پیتر از ترزا خواست تا بیاد خونه زن عمو می و قضیه رو بهش بگه ولی او قبول نکرد و همانطور که در مورد قبلی مورد اشاره قرار گرفت، خودش را تحویل مقامات داد.

7- ملاقات با زن عمو می

ملاقات با زن عمو می

پس از آزاد شدن ترزا ، پیتر سرانجام کاری کرد تا او با زن عمو می ملاقات کند ولی به او درباره اینکه ترزا واقعا کیست چیزی نگفت. منتهی خود پیتر اعتقاد داره که شاید زن عمو از قضیه بو برده باشه! ضمنا وقتی ترزا ، مِی را خانم پارکر خطاب کرد ، بهش گفت که بهتره مثل همه «زن عمو می» صدایش کنه!

8- کشته شدن دوست و همکار ترزا به دست افراد آفتاب پرست

دفعه بعدی که ترزا را بار دیگر در داستان های اسپایدرمن دیدیم، برمیگرده به شماره 29 از سری جدید کمیک های The Amazing Spider-man (اینجا ترجمه شده است). او به پیتر گفت که یکی از همکارانش به نام «دیوید آلبرایت» در سازمان شیلد دستگیر شده. ضمنا معلوم شد ترزا و دیوید با هم خیلی صمیمی بوده و رابطه رومانتیک هم داشته اند. سپس معلوم شد دیوید را آفتاب پرست (از دشمنان قدیمی مرد عنکبوتی که اینجا معرفی شده) زندانی کرده و داره شکنجه ش میده تا ازش برای گروه A.I.M اطلاعاتی درباره وسایل با ارزش شیلد به دست بیاره:

پیتر در قالب مرد عنکبوتی با ترزا تیم آپ کردند و به مکانی که دیوید در آنجا به اسارت گرفته شده بود یورش بردند ولی متاسفانه متوجه شدند دیوید کشته شده:

دیوید ترزا پارکر

اینگونه بود که ترزا بسیار خشمگین شد و از آن موقع در صدد گرفتن انتقام از آفتاب پرست برآمد.

9- ترزا مغز سیلور سیبل را متلاشی کرد!

چند سال پیش شخصیت «سیلور سیبل» به ظاهر در داستان Ends of Earth کشته شد. ولی بعدا مادام وب به اسپایدرمن اطلاع داد که سیبل در نبرد با افراد دکتر اختاپوس در مقر زیر آبی کشته نشده. تا اینکه او در داستان "هویت آزبورن" (Osborn Identity) برگشت. در این داستان که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است، نورمن آزبورن به معنای واقعی کلمه پوست انداخته بود . یعنی هم صورتش عوض شده بود و هم اینکه وارد عرصه تجارت اسلحه شده بود. در واقع نورمن با ملکه کشور سیمکاریا به نام کُنتِس کارکوف همدست شده بود تا نقشه های خودش رو پیش ببره. اسپایدرمن در مقابله با آزبورن با سیلور سیبل برخورد کرد و تعجب کرد که زنده است. سیبل هم توضیح داد که در نبود او کُنتِس کارکوف چطور کشورش را به خاک سیاه نشانده و آن را به منطقه ای جنگی تبدیل کرده بود. در مبارزه نهایی هم مرد عنکبوتی، نورمن را شکست داد و سیبل هم در نبردی سنتی با شمشیر، کُنتِس کارکوف را مغلوب خود ساخت. اما این پایان کار نبود و در شماره 33 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (که اینجا ترجمه شده است) بار دیگر شاهد حضور سیلور سیبل و همسر سابقش یعنی «فارینر» بودیم. در واقع سیلور سیبل از فارینر درخواست کمک کرده بود تا بهش کمک کنه فرمولی به نام ابدیت (Infinity Formula) رو پیدا کنه زیرا لازمش داشت برای خنثی کردن نقشه جدید کُنتِس کارکوف که سعی داشت تنش ها با کشور لاتوریا را افزایش بده (او میخواست با استفاده از مهارت های آفتاب پرست، دکتر دووم را در خاک آمریکا ترور کنه!). فرمول ابدیت هم به «آفتاب پرست» ربط پیدا میکرد. اسپایدرمن و خواهرش ،ترزا پارکر (که اصلا اعصاب نداشت چون همانطور که در مورد قبلی گفته شد، همکار و نامزد سابقش کشته شده بود) از راه رسیدند (آنها قبلا نیز ملاقات بین آفتاب پرست و فارینر را برهم زده بودند و میدونستند که فارینر به دنبال فرمول ابدیت است) و در لحظه ای جنجالی ترزا به سر سیلور سیبل شلیک کرد و معلوم شد او یک ربات انسان نما (LMD) بوده!

آبجی اسپایدرمن

اینجا بود که حقیقت آشکار و معلوم شد در تمام این مدت سیلور سیبل از یک رُبات به عنوان آواتار خودش استفاده میکرده زیرا در اون نبرد با راینو دچار جراحت شدیدی شده بود و وقتی میخواست فرار کنه در آتش سوزی گیر افتاد و بدنش آسیب جدی دید ولی به لطف ردیاب مخفی که فارینر در لباسش کار گذاشته بود ، پیدا شد و برای اینکه مردم کشورش امید خودشون رو از دست ندن دست به این نیرنگ زد. او برای زنده موندن و برگشتن به حالت عادی نیاز مبرمی به فرمول ابدیت داشت و در این مدت فارینر داشته ازش پرستاری میکرده. در نهایت پیتر و ترزا موافقت کردن فرمول برای تزریق به سیلور سیبل به کار گرفته بشه.

سپس شاهد سو قصد نافرجام به جان دکتر دووم در منهتن نیویورک بودیم به دستور کُنتِس کارکوف. آفتاب پرست در این سو قصد نقش داشت و سپس کارکف کاری کرد تا ترزا از محل اختفای آفتاب پرست باخبر بشه و در نهایت او دستگیر شد:

دستگیری افتاب پرست

10- بالاخره او خواهر پیتر پارکر هست یا نه؟!

اخیرا ترزا که همچنان به دنبال گرفتن انتقام از آفتاب پرست بود به محل زندانی شدن او رفت ولی آفتاب پرست او را وسوسه کرد که نکشتش زیرا اطلاعاتی درباره گذشته اش مربوط به پدر و مادرش دارد. آفتاب پرست سپس ترزا را به نسخه هلوگرافیکی از مرشد و راهنمای خودش یعنی «کارل فایرز» (ملقب به Finisher) که سالها بود مرده پنداشته میشد و ما او را به عنوان قاتل ریچارد و مری پارکر میشناختیم ، معرفی کرد:

کارل فایرز

سپس آنها در کمیک "شماره ویژه مرد عنکبوتی شگفت انگیز: توطئه آفتاب پرست" که اینجا ترجمه شده است، فاش کردند که یک آکادمی از آفتاب پرست ها وجود دارد که از کودکی آموزش میبینند تا در آینده و وقتی بزرگ شدند در مکان های مختلفی ، مثل مامورین مخفی عمل کنند. آنها همچنین سعی کردند ترزا را متقاعد کنند که او خودش نیز یکی از این آفتاب پرست ها میباشد!

آکادمی افتاب پرست ها

آنها همچنین سناریوهای مختلفی را برای سرگذشت ترزا ارائه دادند و باعث شدند تا او بیش از پیش گیج شده و دچار شک و تردید شود. مثلا گفتند که خود ترزا اون تصویر تولدش را جا سازی کرده بوده که بعدا خودش آن را پیدا کند! یا نیک فیوری که بهش کمک کرده بوده، خودش یک آفتاب پرست یا ربات انسان نما بوده:

ولی عجیب تر این بود که آنها این احتمال را مطرح کردند که شاید حتی خود مری و ریچارد پارکر اصلا جاسوس نبوده اند و آنها نیز آفتاب پرست یا شاید ربات بوده اند!!!

سرگذشت ترزا پارکر

خلاصه اینکه ترزا هم مثل خوانندگان حسابی سردرگم شد. در این حین، فایرز به ترزا گفت که اگر دنبال جواب واقعی هستش باید بهش کمک کنه تا دستگاهی به نام "روشن بین" را که میتونه آینده رو پیش بینی کنه، به دست بیاره ولی ترزا روشن بین را نابود کرد تا به دست او و آفتاب پرست نیفته. ترزا در نهایت تصمیم گرفت تا هویت خودش را همونطور که فکر میکرده قبول کنه و به سناریوهای احتمالی درباره سرگذشت خودش اعتنایی نکنه و با پیدا کردن فایرز انتقام مری و ریچارد پارکر را ازش بگیره:

فایرز فینیشر

پس فعلا ترزا همچنان خودش را خواهر پیتر پارکر میدونه ولی نویسنده داستان (نیک اسپنسر) ، یک عالمه شک و تردید در دل و ذهن او و خوانندگان باقی گذاشته تا ببینیم در آینده چه میشود!

مهدی ترابی مهربانی