بدترین شخصیت های خبیث فیلم های کمیک بوکی

بدترین شخصیت های خبیث فیلم های کمیک بوکی

اینها ضعیف ترین شخصیت های منفی در تاریخ فیلم های اقتباس شده از روی شخصیت های دنیای کمیک بوک بوده اند.

مقدمه: بعضی از محبوب ترین شخصیت های منفی در دنیای کمیک بوک به خودی خود جذاب به نظر میرسند ولی هنر اصلی در سینما پدیدار میشود و آن زمانی است که بازیگر نقش را پذیرفته و باید ذهنیت بیننده را جذب خود کند، مخصوصا اگر شخصیت دارای بعد روانی باشد که کار را بسیار سخت میکند، ولی اگر بازیگر از عهده این نقش بربیاید تصور شخصیت با بازیگری دیگر واقعا دشوار میشود و این کاری است که ارزش و عیار یک فیلم را تا حد زیادی مشخص میکند. در واقع یک فیلم خوب جدا از شخصیت اصلی و روند داستانی جذاب، به یک شخصیت شرور عالی نیاز دارد زیرا شخصیت اصلی و شخصیت شرور یک داستان مکمل یکدیگر هستند و یکی ویلن خوب و چند وجهی میتواند تا حد زیادی بار فیلم را به دوش بکشد. از سوی دیگر، اگر شخصیت خبیث یک فیلم به خوبی تعریف نشده باشد و شخصیت پردازی درست و درمان و انگیزه های منطقی برای خباثت نداشته باشد آن وقت میتواند کل فیلم را زمین بزند. معمولا اینطور بوده که فیلم های ضعیف کمیک بوکی خبیث های ضعیفی هم داشته اند و در این مقاله میخواهیم بدترین و ضعیف ترین آنها را به شما معرفی کنیم!

 

15- رِد اسکال (Red Skull)

  رِد اسکال (Red Skull)

این رد اسکال ربطی به دنیای سینمایی مارول (MCU) نداره. در واقع مربوط به فیلم "کاپیتان آمریکا" میشه که سال 1990 ساخته شد ولی هرگز اکران نشد و سر از چرخه ویدئویی درآورد!  (این مقاله را بخوانید) قرار  بود به مناسبت 50 مین سالگرد خلقت کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک اکران بشه ولی اونقدر بد بود که به اکران درنیامد! بعدشم دو سال بعد به صورت ویدئویی عرضه شددلیلش هم اینه که شرکت سازنده اشCannon Groupبود که به ساخت فیلم های ارزان قیمت شهرت داشت. داستان فیلم که خیلی آبکی بود. بازی ها هم افتضاح («مت سلینگر» نقش استیو راجرز/کاپیتان آمریکا را بازی میکرد که از دوران جنگ جهانی به زمان حال میاد) . از جلوه های ویژه و گریم «رد اسکال» هم هر چی کمتر بگیم بهتر است. البته بازیگر نقش رد اسکال در این فیلم یعنی آقای «اسکات پالین» خیلی سعی کرد نقش آفرینی خوبی داشته باشه و انصافا هم کارش بد نیست. مشکل اصلی در ظاهر و نحوه به تصویر کشیده شدن این شخصیت است چون رد اسکال تنها در 5 دقیقه نخست فیلم صورتی قرمز و جمجمه مانند داره!!! بعدش جراحی پلاستیک میکنه و شبیه آدمی میشه که صورتی عجیب داره! این واقعا باعث خجالته چون تو همون 5 دقیقه او بسیار شگفت انگیز به نظر میرسید. از سوی دیگر معلوم نیست چرا رگ و ریشه رد اسکال را عوض کرده بودند و او به جای اینکه آلمانی باشد، ایتالیایی شده بود!

 

14- دو چهره (Two-Face)

دو چهره

تامی لی جونز بازیگر بزرگیه و میتونست یک دو چهره معرکه بهمون بده ولی متاسفانه جوئل شوماخر (کارگردان فیلم "بتمن برای همیشه") مثل همیشه گند زد به ویلن های معرکه بتمن. بنابراین دو چهره هم تبدیل شد به یک کپی بی مزه از روی جوکر! بازی آقای جونز بسیار اغراق آمیز و کارتونی است و هیچ خبری از اون لایه های زیرین و ظریف شخصیتی همچون هاروی دنت، آن دادستانی که قرار بود قهرمان شهر باشد ولی به دلیل آن حادثه تراژیک به ویلنی ترسناک تبدیل شد، نبود. همچنین همانطور که در این مقاله گفته بودیم گزارش های زیادی رسیده که تامی لی جونز و جیم کری (بازیگر نقش ریدلر) سر صحنه فیلمبرداری این فیلم کلی با هم دعوا و مشاجره داشتند و با هم قهر بودند. جیم کری در یکی از مصاحبه های اخیر خودش فاش کرده که جونز در اولین ملاقاتشون بهش گفته: "من ازت متنفرم. واقعا ازت خوشم نمیاد". خود جونز هم همیشه گفته از دلقک بازی و لودگی کری بیزاره!

 

13- لکس لوثر (Lex Luthor)

  لکس لوثر (Lex Luthor)

فیلم "بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت" به معنای واقعی کلمه ناامید کننده بود و جناب زک اسنایدر یک تنه با این فیلم پایه های یک عالم سینمایی را ویران کرد! نقش آفرینی جسی آیزنبرگ در نقش لكس لوثر در این فیلم بدتر از اون چیزی است که انتظارش را داشتیم. شخصیت اش هم اعصاب خورد کن و هم دست و پا چلفتی و ناراحت كننده است و نمیشه اصلا او رو جدی گرفت. جسی ایزنبرگ انگار داره نسخه پلید مارك زوكربرگ رو كه در فیلم "شبكه اجتماعی" نقشش رو بازی كرد، تحویل ما میده. اصلا اون شخصیتی كه بزرگترین دشمن سوپرمن و یكی از بهترین ویلن های تاریخه رو نمیشه در بازی یا شخصیت او دید.  او در فیلم در طول فیلم كلی چرت و پرت درباره خدایان و شیاطین و مزخرفات به ظاهر فلسفی میگه و با مشكلاتی كه با پدرش داشته قاطیشون میكنه ولی آخرش نفهمیدیم برای چی واقعاً با سوپرمن مشكل داره؟ او این همه زحمت میكشه و برنامه پیچیده میریزه تا بتمن رو سوق بده به سمت كشتن سوپرمن ولی اصلا نيازی به این كار نبود! بتمن خودش تشنه به خون سوپرمنه. فقط كافی بود لكس به بتمن كمی كریپتونایت بده و مارتا كنت رو هم بدزده تا به هدف خودش برسه. مردم هم كه اكثرا دل خوشی از سوپرمن ندارن. پس واقعا چرا این همه برای نقشه خبیثانه خودش وقت گذاشت؟ تازه، plan B لكس لوثر هم احمقانه است! فرض كنیم كه لكس با خودش فکر کرده  كه اگه بتمن به هر دلیلی سوپرمن رو نكشه، چی میشه. در این صورت باید با یك سوپرمن خشمگین روبرو میشد. پس قرار بود چی كار كنه؟ درسته كه دومزدی رو داشت ولی اصلا از كجا میدونست آزمایشی كه در اون سفینه انجام داد قراره چی خلق كنه؟  و از كجا میدونست كه این چیزی كه خلق میشه میتونه و میخواد كه سوپرمن رو نابود كنه؟! جالب تر اینه كه بتمن و سوپرمن در فیلم اونقدر هوش ندارند كه از همون اول از این نقشه مضحك  لكس باخبر بشن و جلوش رو بگیرن!

 

12- آپوکالیپس (Apocalypse)

اپوکالیپس

وقتی اعلام شد قراره اسم فیلم جدید ایکس من، Apocalypse باشه هواداران سر از پا نشناختند. چون خیلی ها میگن آپوکالیپس بعد از مگنتو بزرگترین دشمن تاریخ مردان ایکسه. خیلی ها هم از دیدن چند باره مگنتو و ربات های سنتینل در فیلم های ایکس من خسته شده بودند و خبر به کار رفتن آپوکالیپس در فیلمی از ایکس من واقعا براشون هیجان انگیز بود. بنابراین حضور او در دنیای سینما همه رو ذوق زده کرد. تا اینکه اولین عکس از او منتشر شد. اکثرا گفتند این که بیشتر شبیه به Ivan Ooze شخصیت خبیث فیلم سینمایی پاور رنجرز در (1995) میباشد! انصافا هم حق داشتند. خودتون میتونید اینجا قضاوت کنید. از ظاهرش که بگذریم ، شخصیت پردازی و انگیزه های آپوکالیپس هم در این فیلم شباهتی با دنیای کمیک نداشت و بیشتر وقتش به سخنرانی گذشت! حتی بازیگر توانمندی مثل «اسکار آیزاک» هم نتونست از اپوکالیپس یک تهدید درست و حسابی بسازه.

 

11- لوک کِرَش (Luc Crash)

لوک کِرَش (Luc Crash)

"کلاغ" عنوان فیلمی است محصول سال 1994 که بر اساس داستان کمیک بوک  "کلاغ" اثر «جیمز اوبار» که در سال ۱۹۸۹به نگارش و تصویر درآمده بود، ساخته شد (برای آشنایی با شخصیت کلاغ در دنیای کمیک بوک این مقاله را بخوانید). منتقدین و هواداران یکصدا این فیلم را به خاطر سبک بصری فوق العاده و صحنه های اکشنش ستودند. ما هم این فیلم را در لیست 50 فیلم برتر کمیک بوکی تاریخ سینما قرار داده ایم (در اینجا). اما بعد از این فیلم سه دنباله براساس آن ساخته شد که همگی بیخود بودند. آخرین آنها، "کلاغ: دعای پلید" (Crow: Wicked Prayer) نام داشت که سال 2003 فقط برای یک هفته اکران داشت و دو سال بعد به صورت ویدئویی منتشر شد! دیوید بورناز (David Boreanaz)   بازیگری که با سریال محبوب "بافی، قاتل خون آشامان" به شهرت رسید نقش خبیث این فیلم به نام لوک کرش را بازی میکند که یک زندانی فراری است که شیطان پرست است. به او لقب مرگ داده شده و رهبر یک فرقه شیطان پرستی است که شخصیتی به نام جیمی و دوست دخترش را میکشد و سپس جیمی توسط روح کلاغ زنده شده و از او انتقام میگیرد و ... نقش آفرینی آقای بورناز در نقش این خبیث بسیار اگزجره و غیر قابل باور بود و یکی از بدترین ویلن های تاریخ فیلم های کمیک بوکی را رقم زد و باعث شد دلیل بیشتری برای تنفر از این فیلم پیدا کنیم.

 

10- مرد هسته ای (Nuclear Man)

  مرد هسته ای (Nuclear Man)

هواداران سوپرمن سالهاست که آرزو دارند دشمنان برتر سوپرمن همچون «برینیاک»، «بیزارو»، «پاراسایت»، «متالو» و ... را بر پرده سینما ببینند (برای آشنایی با آنها این مقاله را بخوانید). اما فیلم های سوپرمن انگار طلسم شده اند و ما فقط باید دو تا از دشمنان سوپرمن را باید روی پرده سینما ببینیم: لکس لوثر و ژنرال زاد! در هر حال، سال 1987 فیلم ناموفق و مورد انتقاد قرار گرفته "سوپرمن 4: در جستجوی صلح" به اکران در آمد که خبیث اریجینالی به نام مرد هسته ای داشت که نقشش را آقای «مارک پیلو» بازی میکرد! نحوه خلق شدن او اینطوری بود: وقتی سوپرمن دنیا را از شر بمب های هسته ای نجات میده معلوم میشه نقشه ای پشت این قضیه بوده که لکس لوثر آن را ترتیب داده بوده تا دشمن جدیدی برای سوپرمن خلق بشه و بدین ترتیب دشمنی ساخته شده از DNA سوپرمن پدید آمد که به نوعی کلون سوپرمن بود! او به نظر حریف قدری برای سوپرمن به شمار می آمد ولی به دلیل بودجه پایین و افکت های بسیار بد و ابتدایی ما اصلا چیز خاصی از او ندیدیم که بتونیم او را تهدیدی برای سوپرمن محسوب کنیم! در واقع او فقط وقتی قدرت داشت که در معرض نور خورشید قرار میگرفت! روی ناخن های پلید او نیز زیادی مانور دادند! نشریه Wizard چند سال پیش مرد هسته ای را در لیست "10 خبیث کمیک بوکی که دوست داریم فراموششان کنیم" قرار داد.

 

9- مِستر فریز (Mr. Freeze)

  مِستر فریز (Mr. Freeze)

ویکتور فریز را به عنوان دانشمندی میشناسیم که به خاطر اینکه همسر عزیزش را از یک بیماری نادر نجات بده مجنون میشه و حاضره دست به هر کاری بزنه تا او را مداوا کنه، حتی جنایت! او بسیار خبیث سمپاتیکی است ولی متاسفانه جناب ترمیناتور (آرنولد شوارتزنگر) جوری این نقش را بازی کرد که نه تنها دلمون برای فریز نمیسوزه بلکه اصلا حس نمیکنیم ایشون برای مرگ همسرش ناراحته! یعنی حضور او حتی در فیلم مزخرفی مثل "بتمن و رابین" که مثل یک سیرک مسخره میمونه، اضافه به نظر میاد! آرنولد همیشه آرنولده ولی تو این فیلم اصلا نمیشه در قالب مستر فریز باورش کرد. نقشه خبیث او هم با عقل جور در نمیاد و معلوم نیست چرا ویلنی که میخواد کل دنیا را به یخ تبدیل کنه با خبیثی دیگر به مثل پویزن آیوی که میخواد دنیا را با جنگلی  سرسبز بدل سازد، متحد میشه! خود پویزن آیوی و اون دستیارش، بِین، هم لیاقتش رو دارند که در این مقاله به عنوان بدترین ویلن های تاریخ فیلم های ابرقهرمانی مورد اشاره قرار بگیرند ولی ما به همون مستر فریز بسنده میکنیم!

 

8- دکتر دووم

دکتر دووم سینما

یکی از بدترین ویلن ها در دنیای سینما و یکی از برترین ویلن ها در دنیای کمیک! یعنی بارها باید فاکس رو نفرین کرد که این شخصیت رو هیچوقت نتونسته خوب تحویل مخاطبان بده. باز هم اون نسخه قبلی دکتر دووم در دو فیلم اول "چهار شگفت انگیز" کمی قابل تحمل تر بود ولی اونی که تو نسخه ریبوت سال 2015 دیدیم اصلا قابل هضم نیست. ما شاهد شخصیتی سابقه دار هستیم که تشنه قدرت است و دلایلش برای کار های خبیثانه اش بسیار مزخرف میباشد. ظاهر این شخصیت هم که کلا افتضاح  و غیر قابل باور است و اصلا شباهتی به دکتر دوومی که ما میشناسیم ندارد و بیشتر شبیه به ربات و یک چیزی در همین مایه ها است. باورمون نمیشه شخصیت پردازی او مطابق یک هکر غرغروی رایانه بود که آخرش شبیه به ترکیبی از "آدمک های آزمایش تصادف" (Crash test dummy) با روبات درب و داغون ترمیناتور میشه!!! (این عکس رو ببینید).  کلا همه فیلم های چهار شگفت انگیز تا به امروز یک اشتباه مشترک داشته اند : به جای نشان دادن غرور و تکبر دکتر دووم ، او را تبدیل کردند به یک شخصیت عقده ای و  انتقام جوی فرومایه! ضمن اینکه اریجین او را هم متصل کردند به اریجین چهار شگفت انگیز. واقعا چرا؟

 

7- هکتور هاموند (Hector Hammond)

  هکتور هاموند (Hector Hammond)

پیتر سارسگارد یکی از بهترین بازیگران حال حاضر هالیوود است که هیچ وقت به حق خودش نرسیده. در فیلم نا امید کننده "گرین لنترن" محصول سال 2011 او نقش خبیثی به نام «هکتور هاموند» را بازی کرد (دانشمندی که در معرض انرژی زرد رنگ از سوی «پارالاکس» قرار میگیرد که در نتیجه آن مغزش بزرگ میشود و قدرت های ذهنی پیدا میکند) و در کمال تعجب نقش آفرینی به شدت غلو شده و کاریکاتوری را از خودش نشان داد که از او بعید بود. ولی آیا او چاره دیگری هم داشت؟ زیرا باید نقش شخصیتی بیخود را بازی میکرد که به جای اینکه تهدید آمیز باشد یا انگیزه ای قابل قبول برای خباثت داشته باشد، گروتسک و عجیب بود. واقعا دیدن بازیگری در حد و اندازه های سارسگارد در چنین نقشی بسیار افسرده کننده است. "گرین لنترن" فیلمی بود که متاسفانه استعداد های بزرگ دیگری نظیر رایان رینولدز و مارک استرانگ را نیز هدر داد ولی هیچ کدام بیش از دیدن تلف شدن پیتر سارسگارد در این نقش ما را آزار نداد.

 

6- بلک هارت (Blackheart)

بلک هارت 

در دنیای کمیک بلک هارت یکی از تهدید آمیز ترین ویلن ها میباشد . او پسر «مفیستو» است که در دنیای مارول میشه گفت همون شیطانه. این در حالیه که بلک هارت در دنیای کمیک حتی از پدرش هم خبیث تر شد. او یک دیو ترسناک عظیم الجثه است که چشمانی قرمز رنگ داره و از بدنش تیغ های تیز بیرون زده  و ...  در کل از پدرش خیلی هیبت ترسناک تری داره. ولی وقتی این شخصیت سال 2007 در فیلم ناموفق "گوست رایدر" به کار رفت اصلا ترسناک و تهدید آمیز نبود. دیالوگ هاش هم خیلی بیخود و سطحی بود. وقتی هم با پدرش حرف میزد انگار یک نوجوان لوس و ننر بود که باباش اجازه نمیده شبهای جمعه ماشینش رو برداره با دوستاش بره تفریح!

 

5- دومزدِی (Doomsday)

 دومزدِی (Doomsday)

فیلم "بتمن علیه سوپرمن" کلا بسیار مورد عنایت (!) هواداران کمیک بوکی و منتقدین سینمایی قرار گرفته. اما چیزی که واقعا ما رو آزار میده اون یک سوم نهایی فیلمه که قراره داستان به نقطه اوج (climax) برسه. البته باید اذعان داشت که تریلرهای فیلم این نقطه اوج رو از قبل برامون اسپویل کرده بودند! چیزی که باقی مانده بود نحوه خلق شدن هیولایی بود به نام «دومزدی» که دوست داشتیم ازش سر دربیاریم که اونم به بدترین نحو ممکن انجام شد! همانطور که در این مقاله گفته شد، دومزدی یکی از برترین و ترسناک ترین دشمنان سوپرمن است ولی در این فیلم از هر جهت غیر جذاب بود. او خیلی عجله ای وارد داستان شد و اریجین اش به شدت احمقانه بود. چیزی که ما دیدیم این بود: «لکس لوثر» از فن آوری مهندسی ژنتیک کریپتونی استفاده میکنه تا سلاحی بسازه که باهاش بتونه سوپرمن را نابود کنه و با ترکیب خون خودش با جسد «ژنرال زاد» باعث به وجود آمدن هیولایی به نام «دومزدی» میشه!!! این مساله واقعا هواداران را عصبانی کرد چون دومزدی از اون دشمنان برتر سوپرمنه که هواداران خیلی ساله منتظر یه حضور درست و حسابی از او در دنیای سینمایی بودند. ولی نحوه خلق شدن او در فیلم "بتمن علیه سوپرمن" واقعا بد بود. در نبرد نهایی هم اصلا شاهد نبردی به یاد ماندنی با دومزدی نبودیم و تا میخواستیم از نبرد لذت ببریم بتمن و حضور بی معنی واندرومن حالمان را میگرفتند! و البته ظاهرش دومزدی در این فیلم بیشتر شبیه به یک لاک پشت بدون لاک بود تا اون هیولای توقف ناپذیر دنیای کمیک ها که سوپرمن را کشت!

 

4- ساحره (Enchantress)

 ساحره (Enchantress)

واقعا دنیای سینمایی دی سی (DCEU) که از سال 2011 و با فیلم ضعیف "گرین لنترن" ایجاد شد، از نظر شخصیت های خبیث کارنامه خوبی نداشته. یکی از بدترین های این فرنچایز برمیگرده به شخصیت «ساحره» که در فیلم "جوخه خودکشی" از او رونمایی شد. اولش هواداران خوشحال و ذوق زده شدند که قراره او را بر پرده سینما ببینند چون در دنیای کمیک بوک تاریخچه غنی دارد (از نظر روانشناختی هم پیچیدگی های زیادی داره). اما در نهایت او به یک ویلن کلیشه ای که میخواد دنیا رو بگیره تبدیل شد. نحوه به تصویر کشیده شدن این شخصیت با واکنش منفی و سنگین هواداران روبرو گشت و خیلی ها حتی او را یکی از بدترین خبیث های تاریخ اقتباس های کمیک بوکی دانستند. در نتیجه یکی از بدترین خبیث های تاریخ دنیای اقتباس های کمیک بوکی  را شاهد بودیم ، هم از نظر شخصیت پردازی و انگیزه هایش برای خباثت و هم از نظر بازیگری! در نهایت ساحره به یک شوخی مستمر در بین جماعت اهل کمیک بوک تبدیل شد. به نظر نمیرسه این خبیث بار دیگر در DCEU آفتابی بشه پس قطعا دی سی دیگر شانسی برای جبران ندارد.

 

3- لورل هِدِر (Laurel Hedare)

 لورل هِدِر (Laurel Hedare)

پس از نقش آفرینی نمادین و خاطره انگیز «میشل فایفر» در نقش  زن گربه ای  در فیلم خاطره انگیز"بازگشت بتمن" وارنر در صدد بود تا هر طور شده یك فیلم اختصاصی از روی زن گربه ای بسازد تا اینكه «هالی بری» اسكار گرفته پا پیش گذاشت و وارنر را مجاب كرد تا بلاخره این فیلم را بسازد. اما نقش آفرینی بری در این فیلم یك فاجعه به تمام معنا بود (بیخود نیست كه بری به خاطر این فیلم برنده تمشك زرين بدترین بازیگر سال شد!). اما اشتباه بزرگتر وارنر این بود كه یك متخصص ساخت جلوه های ویژه به نام «پیتوف» را كه هیچ سابقه یا استعدادی در كارگردانی نداشت را به عنوان كارگردان فیلم برگزید. در نتیجه، اثری از هم گسیخته ساخته شد كه حتی جلوه های ویژه سرگرم كننده هم نداشت! (در واقع جلوه های ویژه نبرد پایانی فیلم از گرافیك بازی های Playstation 2 هم پایین تر است!!!) و اما خانم «شارون استون» احتمالاً تا ابد به عنوان ايفاگر نقش بدترين شرور زن تاريخ فيلم هاي كميك بوكی شناخته خواهد شد. او نقش شخصیتی خبیث به نام «لورل هدر» را بازی میکنه که احتمالا برای همیشه به عنوان کسی که مزخرف ترین نقشه خبیث تاریخ سینما را داشته نیز به شمار خواهد آمد زیرا در فیلم مغز متفکر یک شرکت موفق تولید محصولا آرایشی است که حاضره هر کسی که جلوی رسیدن جدیدترین محصولش به بازار رو بگیره به قتل برسونه! این محصول میتونه پوست مصرف کنندگانی که مصرفش رو متوقف کنند را ذوب کنه و کسانی هم که ازش استفاده کنند پوستی به سفتی سنگ پیدا میکنند! خود خانم هدر هم از این محصول استفاده کرده و باعث شده تا پوستش سفت و محکم بشه و نوعی قدرت فوق بشری پیدا کنه! شارون استون انگار در نصف مدتی که داشته این نقش را بازی میکرده چرت میزده! بسیار شخصیت خسته کننده و کلیشه ای داره و کاملا مشخصه این خانم فقط به خاطر پول حاضر شده این نقش رو بازی کنه.

 

2 - گالاکتوس (Galactus)

گالاکتوس سینما

پس از فیلم اول چهار شگفت انگیز در سال 2005، برای هواداران چیزی نبود که به خاطرش برای دیدن قسمت دوم هیجان زده بشن. تا اینکه اعلام شد گالاکتوس به عنوان برترین ویلن برتر کیهانی دنیای کمیک قراره در قسمت دوم باشه . در دنیای کمیک که خودتون میدونید گالاکتوس چه جلال و جبروتی داره (اگه نمیدونید این مقاله رو بخونید). ظاهرش هم به شدت نمادین و iconic است. پس چرا فاکس بهش تونست گند بزنه؟ اینطوری: تبدیلش کرد به یک ابر (cloud) بزرگ! چون همه میدونن ابرهای بزرگ چقدر ترسناک هستند! فاکس اگه بودجه ای که برای ساخت این ابر رایانه ای اختصاص داده بود را میداد به شوهر عمه «مختار» که بره لباس پلاستیکی بنفش گالاکتوس  بخره تنش کنه، هواداران راضی تر بودند! ضمناً  گالاکتوس یک تهدید عظیم کیهانی است. او آنقدر بزرگه که باید در چند فیلم باهاش جنگید نه اینکه در 10 دقیقه آخر فیلم بیاد و بره!!!

 

1- استپن وُلف (Steppenwolf)

استپن ولف

استپن ولف در فیلم "جاستیس لیگ" واقعا بدترین شخصیت کمیک بوکی خبیث سالهای گذشته سینماست. او اصلا معلوم نیست از کجا اومده و هدفش چیه! اونجوری که تماشاچی متوجه میشه یه بار شکست خورده ،عقده ای شده و حالا اومده انتقام بگیره! یه چیزایی هم راجع بهUnityو این جور چیزا میگه و ...! کلا فقط یه شخصیت تماما خلق شده توسط رایانه است ، بدون روح و هیچ چیزی که هیج حسی رو در بیننده به وجود نمیاره. اینهمه هم رجز خوند ولی آخرش در سه سوت به دست سوپرمن شکست خورد! استپن‌ولف (با صداگذاری «کیران هایندز») دیالوگ هایی به شدت کلیشه ای و بیهوده دارد و یکی دیگر از نقاط ضعف پرشمار فیلم به‌شمار می‌رود. ساخت ارتشی از پارادیمِن‌ها و هر چیزی که مربوط به این شخصیت می‌شود، بسیار کلیشه‌ای کار شده و نمیتواند نظر مثبت حتی نفهم ترین هواداران دی سی را به خود جلب کند. یک غول خبیث با ارتشی از موجودات بی‌مصرف و تهدیداتی که هیچ حسی در مخاطب ایجاد نمی‌کنند. واقعا این بود حق تیم برتر دی سی که بزرگترین و قوی ترین قهرمانان تاریخ این شرکت در آن عضویت داشته اند؟ و کجان اونایی که ادعا میکردن فیلم های دی سی "خبیث محور" هستن؟!

 

مهدی ترابی مهربانی

مهدی ترابی مهربانی 

 All rights reserved © Spidey.ir 2020

(هر كسي بدون اجازه يا بدون ذكر نام نويسنده و منبع از اين مقاله يا ديگر مقالات سايت در وبلاگ يا سايت خود استفاده كند، مورد پيگرد قانوني قرار خواهد گرفت)

 

مطالب مرتبط:

10 شخصیت خبیثی که در فیلم ها ناامید کننده ظاهر شدند

15 شخصیت مارول که توسط دیگر استودیوهای هالیوودی نابود شدند!

5 ابرشرور کمیک بوکی دنیای سینما که باید ریبوت شوند

10 ابرخبیث فوق العاده ای که در دنیای سینما خراب شدند

20 خبیث برتر فیلم های کمیک بوکی مارول

50 دلیل برای تنفر از فیلم "بتمن علیه سوپرمن"

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

10 شخصیت فیلم های ابرقهرمانی که لباسشون اصلا مثل کمیک ها نیست!

10 ابر خبیث برتر دنیای کمیک بوک

بدترین لباس های شخصیت های خبیث در فیلم های کمیک بوکی

15 دفعه ای که DCEU هواداران "واقعی" دی سی را عصبانی کرد

15 ویلین برتر فیلم های کمیک بوکی مارول

بدترین پیچش های داستانی در فیلم های کمیک بوکی

10 خبیث سمپاتیك دنیای کمیک بوک

بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!

20 خبیث برتر دنیای سینما به انتخاب مجله امپایر

برترین خبیثان فیلم های کمیک بوکی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn