10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

با خواندن این مقاله به خوبی متوجه مهم ترین و بزرگ ترین اتفاقاتی که اسپایدرمن در طول 6 دهه گذشته به خود دیده است آشنا میشوید.

مقدمه: اسپایدرمن برای سالهای طولانی یکی از محبوب ترین شخصیت های مارول بوده است. حتی در این دوران فعلی که کاملاً تحت نفوذ و تاثیر فرهنگی دنیای سینمایی مارول (MCU) قرار دارد، او همچنان یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های جهان است؛ نمادی که حتی از سخت ترین سالهای ناشرش هم سربلند بیرون آمده و همیشه محبوبیت داشته. او کسی است که همه کاراکترها برای تیم آپ کردن باهاش صف میبندند تا بیشتر دیده شوند. و او کسی است که اکثر بچه های جهان وقتی دارن بازی ابرقهرمانی میکنند دوست دارند خودشون رو جای او تصور کنند. اسپایدرمن به عنوان یکی از نخستین ابرقهرمان مارول در دهه طلایی ابرقهرمانان در ابتدای دهه 60 میلادی، شاهد تغییرات زیادی در داستان های خودش بوده و پیروزی های حماسی و شکست های سختی را تجربه کرده ولی همواره در این فرآیند در حال رشد بوده است. آن پستی و بلندی ها یکی از چیزهایی هستند که هواداران به خاطرش عاشق این قهرمانند. پس بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از بزرگترین تغییراتی که قهرمان محبوب ما در طول تقریباً 60 سالی که از عمرش میگذرد به خود دیده است.

 

1- عضویت در گروه های ابرقهرمانی

https://www.spidey.ir/images/img/content/avengers/teams/Avengers-Spider-Man-Team.jpg

اسپایدرمن همواره کلی دوست و رفیق در جامعه ابرقهرمانی داشته است ولی برای مدتی طولانی او عضو هیچ تیمی نبود و یک team player محسوب نمیشد. البته او با بسیاری از قهرمانان تیم آپ میکرد ولی اهل این نبود که به گروهی خاص ملحق بشه. در واقع در همان ابتدای حضورش به عنوان یک قهرمان سعی کرد به عضویت گروه "چهار شگفت انگیز" دربیاد زیرا فکر میکرد آنها بابت قهرمان بودن حقوق دریافت میکنند ولی برای سالهای متمادی پس از آن، اسپایدرمن یک قهرمان تکرو (solo) که ترجیح میدهد به صورت انفرادی کار کند، بود. درسته که چندین سال هم به عنوان یکی از اعضای رِزِرو اونجرز محسوب میشد و برای مدتی کوتاهی هم جانشین یکی از اعضای در "چهار شگفت انگیز" شد اما وقتی به طور دائم به عضویت اونجرز درآمد بود که یک team player تمام عیار لقب گرفت و اینگونه نقش بزرگ تری در مارول یونیورس ایفا کرد. در این مقاله میتونید اطلاعات خوبی درباره 10 تیم ابرقهرمانانه ای که اسپایدرمن عضوشان بوده به دست بیاورید.

 

2- تبدیل شدن به یک مرشد و راهنما

ارتش عنکبوتی

برای سالها اسپایدرمن یه جورایی نقش خودش را در الهام بخشی به قهرمانان مارول یونیورس کم رنگ جلوه میداد و دست کم میگرفت. یعنی همیشه یکی از قهرمانان متواضع بوده و از اون مهم تر اینکه که تردیدهایی که درباره خودش و حرفه ابرقهرمانی اش داشت مانع از این میشد که نقش فعالانه ای را در تربیت قهرمانان جوان تری که به او به چشم یک الگو نگاه میکنند داشته باشد. با این حال، در سالهای اخیر قضیه خیلی فرق کرده است. عضویت در اونجرز به یاری اش اومده و باعث شده متوجه بشه که چقدر برای بقیه عالم مارول اهمیت داره. این باعث شده نقش راهنما و مرشد مانند را برای خانواده عنکبوتی اش ایفا کنه که قدم بزرگی بوده برای شخصیتی که سالهای سال نقش خود را به عنوان یکی از الهام بخش ترین ابرقهرمانان نیویورک سیتی نادیده میگرفت.

 

3- قضایای کلون ساگا و بازگشت گرین گابلین

کلون ساگا

در فاصله سال‌های 1994 تا 1996 مارول دست به حماقت بزرگی زد: در عناوین مختلف اسپایدرمن داستانی پیچیده و بسیار طولانی به چاپ رسید که در آن معلوم شد پیتر پارکر در تمام این مدت اسپایدرمن نبوده و در واقع یک کلون (موجودی که به طور مصنوعی و در آزمایشگاه تولید می‌شود) بوده است و کاراکتر دیگری به نام «بن رایلی» (Ben Reilly)، اسپایدرمن واقعی می‌باشد! این داستان که به "سرگذشت کلون" (Clone Saga) مشهور است (و در حقیقت دنباله داستانی به همین نام بود كه در دهه 70 میلادی در كمیك‌ های اسپایدرمن به چاپ رسیده بود و اینجا ترجمه شده است)، آن‌قدر طرفداران اسپایدرمن را خشمگین ساخت که دست از خواندن ماجرا‌های قهرمان محبوب خود کشیدند و در نتیجه به میزان شصت درصد از فروش کمیک‌ های اسپایدرمن کاسته و مارول مجبور شد نظر خود را عوض و در داستان‌های بعدی پیتر پارکر را دوباره به عنوان اسپایدرمن حقیقی معرفی کند. با این حال تغییر واقعا بزرگی که در نتیجه این داستان به وجود آمد این بود بزرگترین دشمن مرد عنکبوتی یعنی نورمن آزبورن ملقب به گرین گابلین که سالها مرده پنداشته میشد، بازگشت و معلوم شد همه چی زیر سر او بوده است (این مقاله را بخوانید). بازگشت نورمن شروعی تازه بود برای نبرد بی پایان این شخصیت فوق العاده ...

 

4- لباس سیاه رنگ

لباس سیاه مرد عنکبوتی

در شماره 252 كمیك‌ اسپایدرمن شگفت‌انگیز كه در ماه مِی سال 1984 به چاپ رسید، اسپایدرمن برای اولین بار لباس سیاه رنگ خود را در سری کمیک های اختصاصی خود بر تن نمود (البته اولین بار در شماره 8 از رویداد مهم "جنگ های مخفی" که در ماه دسامبر 1984 به بازار آمد از این لباس رونمایی شد) این لباس در حقیقت یك Symbiote فضایی بود كه برای زنده ماندن به یك میزبان انسانی نیاز داشت. بعدها اسپایدرمن مجبور شد از شر این لباس خلاص شود زیرا روی جسم و روان او تاثیر بد و منفی می‌گذاشت. این اولین باری بود که مارول پس از 22 سال به ایجاد تغییر عمده در شکل ظاهری لباس کلاسیک زد و اونقدر هم این لباس محبوب بوده که نسخه غیر سیمبیوتی آن را هم بر تن اسپایدرمن دیده ایم. هر وقت که او این لباس را بر تن میکند حاکی از داستانی دارک دارد (مثل زمانی که زن عمویش تیر خورد).

 

5- جنون سیمبیوتی

سمبیوت مرد عنکبوتی

گفتیم که لحظه ای كه مرد عنكبوتی برای اولین بار لباس سیاه فضایی را پیدا و بر تن کرد ، همه را شوكه كرد و همانطور كه میدانید این لباس به زودی شروع كرد به تاثیر گذاشتن مخرب روی ذهن و جسم مرد عنكبوتی و به همین خاطر او این لباس را كنار گذاشت. سپس سیمبیوت به «ادی براك» پیوند خورد و شخصیتی خبیث به نام «ونوم» خلق شد و بعد از او هم هیولایی به نام «كارنیج» و ... پس از گذشت سالها هنوز هم ونوم و كارنیج جزو محبوب ترین ادم بدهای دنیای مارول می باشند و حیات خود را مدیون این لحظه ماندگار هستند. در واقع لباس سیمبیوتی باعث شد کلی احتمال و جنبه های داستانی در قالب این شخصیت ها ایجاد شود و آنها خودشان به شخصیت های درجه یکی تبدیل شدند که از رویشان عناوین اختصاصی منتشر شده است. ضمن اینکه سیمبیوت ها باعث ایجاد تنوع در دشمنان مرد عنکبوتی شدند و کلا حال و هوای جدیدی را موجب شدند.

 

6- آشتی با جیمسون

کمیک مرد عنکبوتی خارق العاده

سال 2017 مارول تصمیم گرفت سری جدیدی از کمیک های "پیتر پارکر: مرد عنکبوتی خارق العاده" (PETER PARKER: THE SPECTACULAR SPIDER-MAN) را منتشر کنه. نویسنده ای برتر به نام «چیپ زدارسکی» را نیز مامور این کار کرد. او هم به زیبایی 23 کمیک نوشت که همگی اینجا ترجمه شده و در آنها سعی شد حال و هوای داستان های کلاسیک اسپایدرمن تداعی بشه. اتفاقات مهمی هم در آنها افتاد مثل حضور خواهر پیتر پارکر (تِرزا پارکر) و ... اما قطعا مهم ترین این اتفاقات در شماره 6 این کمیک رخ داد زیرا در آن «جی جونا جیمسون» پس از این همه سال از هویت مخفی اسپایدرمن باخبر شد! بله! پس از سالها پیتر پارکر تصمیم گرفت هویت مخفی خودش رو برای جیمسون فاش کنه! ما دیدیم که جیمسون که این همه سال از اسپایدرمن متنفر بوده حالا دیگه سمتی در روزنامه "دیلی بیوگل" نداره و وب سایتی زده که اونجا داره به اسپایدرمن فحش میده! اما مساله ای پیش اومد که اسپایدرمن حاضر شد باهاش مصاحبه اختصاصی بکنه. در حین مصاحبه فهمید که جونا این همه ازش متنفر بوده چون همیشه او را آدمی میدونسته که مسئولیت پذیری بلد نیست و به همین خاطر هم ماسک میزنه. پیتر دید که جونا واقعا الان دیگه همه چیز خودش رو از دست داده و خیلی داغونه و ناگهان تصمیم گرفت هویت خودش رو برای جونا فاش کنه! از اون موقع به بعد هم با هم خوب شدن و جونا فهمید که اسپایدرمن در تمام این سالها چه آدم مسئولیت پذیر و چه قهرمان شریفی بوده است. پس از این اتفاق شاهد بودیم که نوعی تعامل جالب و جذاب بین جیمسون و اسپایدرمن پدید آمده است.

 

7- مرگ پیتر پارکر و ظهور مرد عنکبوتی برتر

دارک اسپایدرمن

اولین و شاید یکی از بدترین اتفاقاتی که در دوره ای که دن اسلات نویسنده اسپایدرمن بود رخ داد این بود که ذهن و حافظه اش با دکتر اختاپوس عوض شد. یعنی ذهن دکتر اختاپوس اومد داخل بدن پیتر پارکر/اسپایدرمن و برعکس! منتهی مساله این بود که بدن و جسم دکتر اختاپوس درب و داغون بود و در نتیجه پیتر در شماره 700 از کمیک اسپایدرمن شگفت انگیز و در حالی که در آغوش دکتر اختاپوس بود، درگذشت! نحوه مرگ پیتر در بدن دکتر اختاپوس با انتقادات فراوانی روبرو گشت.در هر حال اتفاقات جوری رقم خورد که دکتر اختاپوس وارد جسم و ذهن و حافظه پیتر پارکر شد. او سپس هویت مرد عنكبوتی برتر را برای خود انتخاب كرد و تصمیم گرفت یک جور ضد قهرمان باشد که با روش های خاص خودش جنایت را سرکوب میکند. بدش هم نمیومد کسی را که فکر میکنه باید بُکشه، بُکشه! البته در نهایت پیتر پارکر دوباره به جسم خودش برگشت ولی در هر حال این دوران مهم بود چون وقتی اکتاویس در زندگی پیتر پارکر فرو رفته بود اتفاقات زیادی را رقم زد. مثلا کاری کرد که پیتر پارکر دکترای خودش رو بگیره یا "صنایع پارکر" تاسیس شد و ...(شما میتونید کمیک های مرد عنکبوتی برتر را در  اینجا و به صورت رایگان با ترجمه فارسی بخونید و لذت ببرید).

 

8- مرگ گوئن استیسی

مرگ گوئن استیسی

درباره این یكی بارها و بارها در سایت ما مقاله نوشته شده و بحث شده  (چند سال پیش هم در یک نظرسنجی به عنوان بهترین داستان مارول شناخته شد). در کل داستان غم انگیز مرگ گوئن استیسی یكی از مشهور ترین داستان های تاریخ كمیكه و اونقدر مهمه كه آغاز گر دوره جدیدی در تاریخ كمیك شد. چه كسی فكرش را میكرد كه در اوج دوران معصومیت در عالم كمیك ناگهان عشق واقعی قهرمان شماره یك مارول كامیكس توسط دشمنش كشته بشه؟ در واقع اتفاقات شماره‌های 121 و 122 كمیك‌ اسپایدرمن شگفت‌انگیز (که به ترتیب در ماه های ژوئن و جولای سال 1973 میلادی به چاپ رسیدند و اینجا ترجمه شده اند)، نه تنها از اهمیت فوق‌العاده زیادی در تاریخ اسپایدرمن بلکه کل تاریخ کمیک‌ برخوردارند. در این دو شماره بزرگ‌ترین و خبیث‌ترین دشمن اسپایدرمن یعنی گرین گابلین بلایی بر سر اسپایدرمن آورد که به خاطر آن خوانندگان قانون جدیدی در عالم کمیک‌ یاد گرفتند: دیگر هیچ کس در امان نیست! یعنی او سرانجام ضربه نهایی را به اسپایدرمن وارد آورد: گوئن استیسی دختر پاک و معصومی که پیتر پاركر دلباخته‌اش شده بود را دزدید و به بالای پل معروف جرج واشنگتون برد. اسپایدرمن به تعقیب‌اش پرداخت ولی دیگر دیر شده بود. نورمن آزبورن یا همان گرین گابلین، دختر بیچاره را به پایین پل انداخت و او را به قتل رساند. تا آن زمان هیچ کاراکتر مکملی در داستان‌های مصور به قتل نرسیده بود. هواداران مرگ گوئن را باور نداشتند و کاملا شوکه شده بودند (آنها آنقدر شوکه شده بودند که نویسنده مجبور شد بعد از مدت کوتاهی دوباره گوئن را برگردونه، البته به صورت کلون!). آن‌ها می‌پنداشتند كه در شماره‌های بعد اسپایدرمن حتماً از خواب بیدار می‌شود و خواهد فهمید که مرگ گوئن کابوسی بیش نبوده است. اما گوئن واقعاً مرده بود. این عمل بی‌رحمانه تأثیر عمیقی بر زندگی اسپایدرمن گذاشت. در واقع این موضوع بر جو کلی کمیک‌ نیز تأثیر داشت. دیگر قهرمان بازی تنها در پوشیدن لباس رنگی و شنل‌دار و مبارزه طولانی با مرد خبیث که همیشه در انتهای داستان دستگیر می‌شد،‌ خلاصه نمی‌شد. دنیای ابرقهرمانان تاریک‌تر گشته بود. از آن پس دشمنان قهرمانان عالم مصور برای رسیدن به اهداف پلید خود دست به اعمال بی‌رحمانه‌تری زدند. خوانندگان دیگر انتظار هر گونه اتفاقی را داشتند، زیرا معصومیت کمیک‌ برای همیشه از دست رفته بود. بسیاری از کارشناسان مرگ گوئن استیسی را پایان دوره نقره‌ای كمیك‌ (Silver Age of Comics) که از اوایل دهه 60 میلادی شروع شده بود، می‌دانند.

 

9- ازدواج پیتر پارکر و مری جین

عروسی مرد عنکبوتی

در این لحظه تاریخی پیتر پاركر و دوست قدیمی اش یعنی «مری جین واتسون» بلاخره با هم ازدواج كردند. این ازدواج از همان ابتدا با جنجال هایی همراه بود چون ظاهرا گفته میشود سردبیر كل مارول در آن زمان به نام «جیم شوتر» میخواست با این كار میزان فروش را بالا ببرد در حالیكه برخی از نویسندگان مرد عنكبوتی با آن مخالف بودند. این نویسندگان اعتقاد داشتند كه ازدواج باعث میشود پیتر پاركر از یك شخصیت جوان فاصله بگیرد. برخی هم میگفتند فردی با قیافه معمولی و نسبتاً دست و پا چلفتی مثل پیتر نباید با دختری فوق العاده زیبا كه یك مدل لباس بسیار موفق هست ازدواج كند. با این حال این ازدواج آنقدر نزد هواداران محبوب شد كه تا 20 سال ادامه پیدا كرد ولی در نهایت در جریان داستان منفور و جنجالی One More Day به سر آمد که در مورد بعدی بهش اشاره میشه ...

 

10- برهم خوردن ازدواج پیتر پارکر و مری جین

  برهم خوردن ازدواج پیتر پارکر و مری جین

در سال 2007 مارول كه از مدت ها قبل قصد داشت ازدواج پیتر و مری جین را به هم بزند تا اسپایدرمن دوباره مجرد شود و خوانندگان كم سن و سال بتوانند بهتر با او ارتباط برقرار كنند (!)، داستانی 4 قسمتی تحت عنوان One More Day به چاپ رساند كه در آن پیتر پاركر برای نجات زن عموی سالخورده‌اش، با شیطان (كه در عالم تخیلی مارول، «مفیستو» نام دارد) معامله می‌كرد! یعنی شیطان در ازای نجات جان زن عمو مِی، زندگی زناشویی پیتر و مری جین را از بین برد و كاری كرد كه انگار آنها هرگز با هم ازدواج نكرده‌اند! او در ضمن هویت مخفی اسپایدرمن را به او بازگرداند! (باور كنید همین چند خط را هم به هزار زور و زحمت برایتان نوشتم چون One More Day آنقدر مضحک، غیرمنطقی و نامفهوم بود كه نمی‌توان به راحتی آن را شرح داد!). خلاصه اینکه در كمیك‌ های حال حاضر اسپایدرمن، پیتر پاركر دوباره مجرد شده و هیچ کس بیاد نمی‌آورد كه او زمانی متاهل بوده یا اینكه چندی پیش جلوی دوربین تلویزیون هویت مخفی‌اش را آشكار كرده است! One More Day به شدت هواداران اسپایدرمن را عصبانی کرد زیرا آنها اعتقاد داشتند که مارول با چاپ این داستان نه تنها بخش عمده‌ای از تاریخچه قهرمان محبوبشان را حذف کرده بلکه خاطرات خوانندگانی که از سال 1987 (یعنی از زمان ازدواج پیتر پارکر و مری جین) با کمیک‌ های اسپایدرمن زندگی کرده بودند را نابود کرده است. به همین دلیل بسیاری از آنها در حرکتی نمادین و در گروه‌های چند نفره کمیک‌ های One More Day را به آتش کشیدند. برای آشنایی با این داستان حتما این مقاله را بخوانید.

 

 مهدی ترابی مهربانی

منبع: وب سایت CBR

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

رتبه بندی مهم ترین رویدادهای مرد عنکبوتی در تمام دوران

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

برترین و مهم ترین شخصیت های جدید مارول در 10 سال گذشته

مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته

10 لحظه در داستان های مارول که دنیای کمیک بوک را تکان داد!

20 دفعه ای که مارول و دی سی اینترنت را به آتش کشیدند

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

جنجالی ترین داستان های كمیك بوكی در 20 سال گذشته!

10 حقیقتی که باید دربارهٔ داستان "اسپایدرمن: یک روز دیگر" (SPIDER-MAN: ONE MORE DAY) بدانید

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت اول

تاریخچه کمیک بوک های اسپایدرمن - قسمت دوم

معرفی تیم‌های ابرقهرمانی برتر که اسپایدرمن سابقۀ عضویت در آن‌ها را داشته ‌است!

15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته

15 بلای بزرگی كه گرین گابلین بر سر مرد عنكبوتی آورده

برترین شخصیت های خبیث جدید مارول در 10 سال گذشته

10 لحظه جنجالی «دن اسلات» در کمیک بوک های مرد عنکبوتی

لینک دانلود کمیک های ENDS OF EARTH 

10 کمیک مرد عنکبوتی که برای دنیای گیم عالی هستند!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn