10 دفعه ای که پیتر پارکر نخواست مرد عنکبوتی باشه !

10 دفعه ای که پیتر پارکر مرد عنکبوتی بودن را رها کرد!

در خدمتتون هستم با یک مقاله جالب درباره کمیک های اسپایدرمن!

مقدمه: یکی از خصوصیات قوق العاده بارز پیتر پارکر روحیه ی تسلیم ناپذیری قدرتمند اون هست. او همیشه بعد از هر شکست بلند میشه و حالا دلیلش هر چیزی که می خواهد باشه . ما همه ، بعضی از بزرگ ترین لحظات مردعنکبوتی را دیدیم که به شدت صدمه و آسیب دیده، اما در آخر به هر شکلی هم که شده ، موفق میشه دوباره بلند شه و برای اون چیزی که درست و صحیح هست مبارزه کنه.

پس شاید این خیلی عجیبه که گاهی می بینیم او مردعنکبوتی بودن رو کنار می گذارد. اما همین باعث شده تا شخصیت او برامون جذاب تر و ملموس تر شود. در واقع برخلاف بسیاری از ابر قهرمانان دیگر، پیتر پارکر هرگز دل خوشی از نیروهای فوق بشری اش نداشته و حتی گاهی آنها را به منزله نوعی نفرین تلقی کرده است زیرا نزدیکان او همواره در معرض خطر قرار دارند ولی او قویاً باور دارد که "قدرت زیاد مسئولیت زیادی به همراه دارد". سؤال این جاست که آیا او حق ندارد هویت اسپایدرمن را رها کند و زندگی آرام و بی دغدغه ای داشته باشد؟ پس مسئولیت او در قبال خود و نزديكانش چه می شود؟ در هر حال در این مقاله به 10 باری که او به سیم آخر زده و هویت اسپایدرمنی خودش را کنار گذاشته اشاره میشه (البته خیلی هم سریع نظرش عوض و دوباره مرد عنکبوتی شده چون نمیتونه در قبال مسئولیت خودش در برابر جامعه بی تفاوت باشه).

 

10- شماره 18 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

- شماره 18 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

این اولین باری که پیتر می خواست از مرد عنکبوتی بودن کناره گیری کنه که تو شماره 18 از سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز اتفاق افتاد. در مبارزه با گرین گابلین ، مرد عنکبوتی مجبور شد وسط نبرد از دست گابلین فرار کنه و به سرعت بره سراغ زن عمو می، چون حال زن عمو می اصلا خوب نبود و بدجور مریض شده بود. اما متاسفانه در سرتاسر نیویورک این کار مردعنکبوتی رو به حساب بزدلی و ترسو بودن او گرفتند و او را مسخره کردند.

بعدشم بلافاصله هم وقتی که داشت از زن عمو می مراقبت می کرد مجبور شد از رویارویی با مرد شنی خودداری بکنه. همه ی این اتفاقات موجب شدند که او به فکر کنار گذاشتن این حرفه بشه، چرا که همواره عزیزان و نزدیکانش  در خطر بودند. اما خوشبختانه بعد از این که حال زن عمو می خوب شد، او فهمید که باید باید به شهرش نشان دهد که یه ترسو نیست و شهرش به او نیاز دارد. و در نهایت حرفه ی ابرقهرمانی خودش رو ادامه داد. البته در این راه زن عموی او خیلی بهش روحیه داد. قبلا استاد ترابی یک مقاله کامل راجع به این قضیه نوشته بودند (در اینجا).

 

9- شماره 50 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

نمادین ترین و بهترین داستان برای نشان دادن پیتر پارکر که از مرد عنکبوتی بودن کناره گیری می کنه، در شماره ی 50 از سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز اتفاق افتاد. پیتر برای حفظ روابط شخصی خود ، بهبود سلامت زن عمو می ، و تقویت نمره هایی که داشت ضعیف و ضعیف تر می شد (در دانشگاه امپایر استیت)، بالاخره تصمیم گرفت که از قهرمان بودن کناره گیری بکنه ، و لباس مرد عنکبوتی رو پرت کنه توی سطل زباله (به این صحنه بارها و بارها ادای دین شده. مثلا در فیلم "مرد عنکبوتی 2").

منتهی وقتی پیتر داشت یک زندگی عادی رو تجربه می کرد، آمار جرم و جنایت به شدت بالا رفت ، و اوضاع اونطوری که پیتر انتظار داشت پیش نرفت. یک بار وقتی مجبور شد که به فریاد کسی که کمک می خواست برسد و او را نجات دهد ، یاد عمو بن و مسئولیت های خود در قبال دیگران افتاد. در نهایت لباس هایش را از جیمسون (که حالا صاحب لباس ها شده بود!) پس گرفت و دوباره مردعنکبوتی شد. ما این داستان را در اینجا براتون ترجمه کرده ایم.

 

8- شماره 100 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

در شماره 100 از كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز كه سال 1971  چاپ شد و در اینجا ترجمه شده است، دیدیم كه پیتر همچون همیشه دغدغه های بسیار زیاد ذهنی دارد. او طبق معمول از اینكه اسپایدرمن است خسته شده و از دلش از ناملایمات زندگی گرفته. در این زمان او مشكلات زیادی داشت. مثلا بهترین دوستش «هری آزبورن» معتاد شده بود و یا قبل از آن آقای سروان استیسی (پدر گوئن استیسی») در جریان مبارزه مرد عنكبوتی با دكتر اختاپوس كشته شده بود و دوست دخترش (یعنی  گوئن) ، اسپایدرمن را مقصر مرگ پدرش میدانست (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره مرگ سروان استیسی این مقاله را بخوانید). بنابراین پیتر تصمیم خودش را گرفت تا از شر نیروهای عنكبوتی خودش خلاص شود. او یك محلول درست كرد تا با خوردن آن قدرت های فوق بشری عنكبوتی اش را از دست بدهد و یك آدم معمولی شود.

پيتر پاركر ناراحت

سپس به خواب میره و كابوسی میبینه كه در آن داره با دشمنانش میجنگه. در حین مبارزه درد بدی را در پهلوی خودش حس میكنه. وقتی از خواب بیدار میشه متوجه حقیقت وحشتناكی میشه: 6 تا دست داره!!!

اما در نهایت توانست خودش را مداوا کند ...

 

7- شماره 275 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

شماره 275 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز

سالها پیش (یعنی در سال 1987) زن عمو می منزل خودش را اجاره داده بود. یکی از این مستاجرین «ناتان لبونسکی» نام داشت که میشد گفت زن عمو می بهش علاقه رومانتیک هم داشت. ناتان سپس از سوی یک سری آدم خلافکار تهدید شد و زن عمومی هم از پیتر خواست حواسش به ناتان باشه . ولی باز هم مشغله زیاد مانع این کار شد و ناتان بدجوری کتک خورد. این مساله بدجوری باعث دلخوری زن عمو می از دست پیتر شد. این مساله باعث شد تا پیتر باز هم بخواد حرفه ابرقهرمانی رو کنار بذاره تا بیشتر به نزدیکانش توجه کنه. تا اینکه خبری در تلویزیون راجع به هاب گابلین پخش شد که پیتر در حضور مری جین بهش بی اعتنایی کرد. اما مری جین باهاش حرف زد و او دوباره تشویق شد که به عرصه برگرده.

 

6- کمیک مرد عنکبوتی علیه ولورین

در همان سال (1987) کمیک تک قسمتی Spider-Man Vs. Wolverine در دوره ای اتفاق افتاد که هویت هاب گابلین همچنان برای مرد عنکبوتی، یک راز باقی مانده بود، و در قسمت های قبلی مردعنکبوتی در پروسه ی دست و پنجه نرم کردن با آن بود. اما در آخر این کمیک و همانطور که در این مقاله گفته شده، معلوم شد که «نِد لیدز» هاب گابلین بوده  (در حالی که چند سال بعد فاش شد «رادریک کینگزلی» از همان اول هاب گابلین بوده و برای ند پاپوش دوخته بوده!). در هر حال پیتر وقتی که پلیس های نیویورک به سمتش شلیک کردند، تصمیم گرفت که از حرفه ابرقهرمانی کناره گیری کند.

کمیک مرد عنکبوتی علیه ولورین

از قضا مرد عنکبوتی بنا بر دلایلی مجبور شد که در برلین برای انجام ماموریتی با ولورین یک لباس ساختگی به تن کند و دوباره مرد عنکبوتی شد.

 

5- سرگذشت کلون (Clone Saga)

در دهه 90 میلادی، داستان "سرگذشت کلون" برای اسپایدی آغاز شد، و پرفسور مایلز وارن/شغال و کلون مرد عنکبوتی (که تو شماره 149 مرد عنکبوتی شگفت انگیز به خوانندگان معرفی شد) بازگشتند (البته سرگذشت کلون اصلی در دهه 70 میلادی بود که در اینجا به طور کامل ترجمه شده است). اون کلون هم که همونطور که همه خواننده های سایت می دانند بن رایلی هست که اون موقع با لقب اسکارلت اسپایدر شناخته میشد. پیتر و بن رایلی با هم آشنا شدند و رابطه ی برادرانه ای بین آن ها شکل گرفت. خلاصه بعد از یه سری ماجرای پیچیده ( رجوع کنید به مقاله سرگذشت کلون) معلوم شد که پیتر یک کلون بوده و بن رایلی در اصل پیتر پارکر واقعی بود! این ماجرا به علاوه ی حاملگی مری جین، همگی دست به دست هم می دهند تا پیتر در نهایت در شماره 229 از کمیک The Spectacular Spider-Man، مردعنکبوتی بودن را به بن رایلی واگذار کند، و خود به همراه مری جین یک زندگی جدید را شروع کند

 سرگذشت کلون (Clone Saga)

(البته آخرش معلوم میشه همه چیز زیر سر دشمن شماره یک مرد عنکبوتی یعنی «نورمن آزبورن» بوده و پیتر پارکر هیچ وقت کلون نبوده).

 

4- آخرین ماجراجویی (The Final Adventure)

 آخرین ماجراجویی (The Final Adventure)

وقتی پیتر و مری جین پس از قضیه "سرگذشت کلون" از نیویورک خارج شدند، تصمیم گرفتند که در پورتلند (ایالت اورگان) مستقر بشوند . در آنجا پیتر موفق شد که یک شغل در شرکت GARID پیدا کند (مخفف: تحقیقات جایگزین توسعه مصون سازی گالانان). این شرکت در حقیقت همان شرکتی هست که موجب به وجود آمدن همان عنکبوت رادیواکتیوی شد که پیتر را گزید و به او قدرت هایش را بخشید. او امیدوار بود که از این طریق بتواند از ریشه های قدرتش سر در آورد. زمانی که بن رایلی به عنوان مرد عنکبوتی در سطح شهر فعالیت می کرد، پیتر مجبور شد که یک بار دیگر مرد عنکبوتی شود تا بتواند با تندریل و دریارت (که موجودات جهش یافته ژنتیکی هستند  که در آزمایش های رادیواکتیوی پیتر به وجود آمده اند) مبارزه کند. پیتر در نهایت توانست هر دو را معالجه کند. ولی در نهایت این کارش موجب شد که خودش قدرت هایش را از دست بدهد (مورد شماره 3 از این مقاله را بخوانید) و این بار مجبور شود که به عنوان مردعنکبوتی، از حرفه اش برکنار شود.

 

3- بحران هویت (Identity Crisis)

 در دهه 90 میلادی ما یه داستان جالب در کمیک های مرد عنکبوتی داشتیم به نام "بحران هویت". در این داستان که حالت کراس اور داشت و در چندین عنوان ماهانه مرد عنکبوتی به چاپ رسید، برای اسپایدرمن پاپوش دوخته شد. یعنی یک قتل رو که مرتکب نشده بود انداختن گردنش. بنابراین باید در طول داستان او خودش را تبرئه میکرد. احتمالش زیاده مارول در قسمت بعدی از فیلم اسپایدرمن به نوعی بره سراغ این داستان.

بحران هویت (Identity Crisis)

داستانش هم سر راسته: نورمن آزبورن کاری میکنه تا خلافکاری به نام Joey Z کشته بشه. علت مرگ هم ورود تار عنکبوتی به ریه های اوست! پس معلومه که پلیس اسپایدرمن را مقصر میدونه! نورمن سپس 5 میلیون دلار جایزه برای کسی تعیین میکنه که اسپایدرمن رو دستگیر کنه، مرده یا زنده! بنابراین پیتر 4 هویت جدید برای خودش انتخاب میکنه: هورنت (Hornet)، داسک (Dusk)، ریکوشه (Ricochet) و پرادجی (Prodigy). لباس های جدیدی هم برای این هویت ها درست میکنه که قبلا تو این مقاله معرفی کرده بودیم. در میان این هویت های جدید، داسک و ریکوشه خلافکار بودند و دو تای دیگه هم قهرمان! او از این هویت های مختلف استفاده میکنه تا از راز قتل Joey Z سر دربیاره. آخرش هم دوباره به هویت اسپایدرمن برمیگرده.

 

2- فصل آخر (The Final Chapter)

در این داستان که به "گردهمایی پنج نفره و فصل آخر " (The Gathering of Five and The Final Chapter) معروف است، «نورمن آزبورن» سعی میكنه یك لوح جادویی كه به 5 تكه تقسیم شده را به هم بچسبانه . قراره 5 نفری كه این كار را میكنند هر یكی از این چیزها را دریافت كنند: دانش، قدرت، مرگ، جنون یا فنا ناپذیری. البته واضح و مبرهن است كه نورمن فقط یكی از این تكه ها را دارد و بنابراین كلی وقت صرف میكنه تا بقیه تكه ها رو پیدا كنه و ما در اكثر قسمت های داستان فقط میبینیم كه نورمن یا مزدورانش چطور به تكه ها دست پیدا میكنند و ... در هر حال نورمن موفق میشه این كار را بكنه و ما میبینیم كه «مادام وب» دستخوش تغییراتی میشه و یه سری اتفاقات دیگه هم می افته كه اهمیت چندانی نداره و در نهایت نورمن فكر میكنه "قدرت" رو دریافت كرده (ولی در واقع "جنون" رو گرفته بود!). بعد اون خدمتكاری كه در پایان سرگذشت كلون، بچه پیتر و مری جین را به نورمن داده بود دوباره برمیگرده و بعد از یک سری اتفاقات عجیب و غریب معلوم میشه که زن عمو می که ما قبلا در شماره 400 کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" شاهد مرگش بودیم زنده است (راجع به برگشتن او تو این مقاله توضیح داده شده). و البته یک نبرد و کشته شدن خیالی مردعنکبوتی بدست گرین گابلین را شاهد بودیم که البته فقط در ذهن نورمن رخ داده بود و واقعیت نداشت و ...! (این مقاله را بخوانید).

خلاصه در پایان این داستان که در شماره 98 از کمیک The Spider-Man رخ میده، پیتر تصمیم میگیره دیگه مرد عنکبوتی نباشه و لباسش رو آتش میزنه!

 

1- مرد عنکبوتی: رِین - ام سی تو (Spider-Man: Reign – MC2 )

مرد عنکبوتی چند باری هم در آینده های احتمالی مارول بازنشسته شده است. مثلا ما در سری کمیک "مردعنکبوتی : رِین"، یک پیتر پارکر مسن را داریم که حرفه ابرقهرمانی را سال هاست که بعد از مرگ مری جین کنار گذاشته است. ولی دلیلش چیه؟ (الان یه نفس عمیق بكشید و خوب تمركز كنید چون قراره عجیب ترین چیزی رو بشنوید كه تا به حال شنیدید) : مری جین به خاطر اسپرم های رادیو اكتیو پیتر پاركر سرطان گرفته!!!!!!!!!!!! به عبارت دیگر، پیتر در طول سالیان گذشته و بدون اینكه خودش بدونه هر وقت با همسرش رابطه جنسی برقرار میكرده، اسپرم های رادیو اكتیو خودش را وارد بدن مری جین بدبخت میكرده (برای آشنایی بیشتر با این داستان مسخره، این مقاله را بخوانید).

دختر عنکبوتی

در یک دنیای موازی که اسمش MC2 هستش و البته به دنیای "دختر عنکبوتی" (Spider-Girl) نیز معروف است، دختر پیتر و مری جین یعنی مِی پارکر وقتی که به راز پدرش پی می برد در نهایت حرفه ابرقهرمانی را بر می گزیند و نام دختر عنکبوتی را برای خود انتخاب می کند. پیتر برای او فاش کرد که حرفه ابرقهرمانی را بعد از آخرین نبردش با نورمن آزبورن وقنی که صدمه دیده بود ترک کرده بود (پیتر یک پایش را در این نبرد از دست داد). او پس از به دنیا آمدن دخترش تصمیم گرفت تا حرفه ابرقهرمانی را کنار بگذارد. پیتر در این دنیا در دایره ی تحقیقاتی اداره پلیس نیویورک کار میکرد تا اینکه در جریان رویداد "دنیای عنکبوتی" به دست وارثان کشته شد. برای آشنایی بیشتر با دنیای دختر عنکبوتی حتما این مقاله را بخوانید.

 

مترجم: کاظم آیت

منبع: سایت CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

لحظات ماندگار در كمیك‌ های اسپایدرمن

بدترین داستان های مرد عنكبوتی

10 خط داستانی که مارول و سونی میتوانند برای دنباله فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه" مورد استفاده قرار دهند

بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جان رومیتا

شماره 50 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" ترجمه شد!

كلون ساگا (CLONE SAGA)

معرفی «دختر عنكبوتی» (SPIDER-GIRL) !

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn