بار دیگر در خدمت شما هستیم با یک سری فکت جالب و ناشناخته از دنیای عنکبوتی!
برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.
- آیا میدانستید که یکی از داستان های مردعنکبوتی بدست یک کشتی کج کار نوشته شد؟!
بین ژانویه ی سال 2001 و مارس سال 2003، مارول یک سری کمیک بوک درباره مردعنکبوتی منتشر کرد به نام Spider-Man's Tangled Web که 22 شماره بود و معمولا داستان های تک قسمتی داشت که لزوما درباره خود مردعنکبوتی نبود و نویسندگانی آنها را مینوشتند که معمولا روی داستان های مردعنکبوتی کار نکرده بودند. شماره 14 این کمیک درباره کشتی کج کاری بود که مردعنکبوتی در همان شماره ی نخست حضورش در دنیای کمیک باهاش روبرو شد یعنی «کراشر هوگان».
این داستان دو نویسنده داشت: «برایان آزارلو» (که اغلب برای دی سی کامیکس کار میکند) و دیگری هم کشتی کج کار معروفی بود به نام «اسکات لِوی» (Scott Levy) که همگان او را بیشتر با نام «رِیون» (Raven) میشناسند! او در طول دوران حرفه ای خود برای کمپانی هایی مثل WWE، WCW و Impact Wrestling کار کرد ولی بیشتر او را به خاطر کشتی هایی که در ECW در دهه ی 90 میلادی میگرفت میشناسند. او همان موقع هم بارها عشق خودش به دنیای کمیک را نشان داد و چندین بار تی شرت هایی بر تن کرد که عکس قهرمانان کمیک رویش بودند (مثل دکتر استرنج، نا انسان ها یا سندمنِ نیل گیمن).
در داستان مذکور در شماره 14 از Spider-Man's Tangled Web هم عبارات و اصطلاحات تخصصی درباره مسائل پشت پرده ی کشتی کج به کار رفته که مشخصه ریون اونها رو نوشته. به طور مثال، عنوان داستان هستش The Last Shoot و در دنیای کشتی کج عبارت "Shoot" به چیزی گفته میشه که صد در صد واقعیه در متنی که از قبل برای کشتی کج کارها نوشته شده وجود ندارد.
- آیا میدانستید که یکی از داستان های مردعنکبوتی 7 سال طول کشید تا منتشر شود؟!
در شماره 47 از کمیک Marvel Fanfare (که کمیکی بود که در آن تبلیغات چاپ نمیشد، کیفیت کاغد بهتری داشت، صفحات بیشتری داشت ولی قیمتش از دیگر کمیک های مارول بیشتر بود) که سال 1989 به بازار آمد، شاهد تیم آپی بین مردعنکبوتی و هالک بودیم.
نویسنده ی این کمیک «بیل مانتلو» و طراحش هم آقای «مایکل گُلدن» بود که از طراحان شناخته شده و محبوب آن دوران بود. داستان هم درباره ویروسی بود که به جان هالک افتاده بود و باعث شده بود تا دست به طغیان بزنه و مردعنکبوتی باید جلویش را میگرفت و ...
اما نکته ی جالب اینه که در ابتدای این کمیک آقای «ال میلگرام» را دیدیم که به عنوان سردبیر این کمیک به خواننده توضیح میداد چطور 7 سال منتظر بوده تا طراح داستان را تکمیل کنه! یعنی از سال 1982 منتظره تا این کمیک بدستش برسه!
و البته که مایکل گلدن را به عنوان طراحی میشناختند که بسیار کُند کار میکنه ولی او مدتی پیش در مصاحبه ای اعلام کرد که در همون سال 1982 کل داستان رو طراحی کرده و برای میلگرام فرستاده بوده. ولی میلگرام عقیده داشته که طراحی های باید تقویت شوند (نه اینکه به قدر کافی خوب نبودند، بلکه به این دلیل که آقای گلدن اونا رو به صورت لایت یا کم رنگ طراحی کرده بوده و باید یک طراح سیاه قلم کار اونا رو از نو با مداد پررنگ میکرده!). ولی چون ایشون سرش شلوغ بوده یادش میره و 7 سال بعد پیگیر داستان میشه و گلدن اونا طراحی رو تکمیل میکنه و میفرسته تا اینکه در نهایت سال 1989 این داستان منتشر میشه!!!
- آیا میدانستید که استن لی همیشه دوست داشت پیتر پارکر با گوئن استیسی ازدواج کنه؟
اگه یادتون باشه «استن لی» در بازی مردعنکبوتی 1 برای کنسول PS4 یک حضور افتخاری (Cameo) در رستوران داشت. یعنی وقتی مری جین و پیتر در آنجا غذا خوردند و دوباره با هم شدند، او به مری جین گفت:
"خوشحالم شما دو تا را دوباره با هم میبینم! شما دو تا همیشه زوج محبوب من بودید"
"Love seeing you two together again! You always were my favorites"
که در واقع به این اشاره داشت که استن لی بود که در دنیای کمیک همواره اصرار داشت پیتر با مری جین عروسی کنه!
ولی شاید براتون جالب باشه که چنین چیزی صحت نداره و استن لی همیشه دوست داشت پیتر پارکر با گوئن استیسی ازدواج کنه! گفته میشه که در داستان های قدیمی اسپایدرمن، مری جین از نظر استن لی چندان جدی گرفته نمیشد و تنها به عنوان دختری بود که باید باعث حسادت گوئن میشد. یا به عنوان دختری که پیتر برای مدتی باهاش قرار میگذاشت ولی در نهایت به این نتیجه میرسید که گوئن گزینه ی بهتری برای اوست. یعنی گزینه ای که میخواهد مابقی عمرش را با او سپری کند. به همین دلیل استن سعی کرد شخصیت پردازی گوئن و مری جین را در تضاد یکدیگر قرار دهد.
و اگر به داستان های اولیه ی مردعنکبوتی دقت کنید متوجه میشوید که پیتر پس از مدتی انگار واقعا به این نتیجه رسید که گوئن دختر موردعلاقه اش است، نه مری جین. تا اینکه استن لی خودش را از نویسندگی برای کمیک های مردعنکبوتی بازنشسته کرد و «جری کان وی» جانشین او شد. کان وی هم در داستان معروف "مرگ گوئن استیسی" (اینجا ترجمه شده)، گوئن را کشت و پس از آن پیتر به معنای واقعی کلمه با مری جین صمیمی شد.
اما استن لی در مصاحبه ای اعلام کرد:"کان وی، گوئن را کشت! من با این کار مخالف بودم. چند شماره قبل من پدر گوئن (سروان استیسی) را کشته بودم. و با این کار اینطور تلقی شد که ما با خانواده ی استیسی ها پدر کشتگی داریم!".
در این راستا، اگه یادتون باشه در قسمت دوم از همین سری مقالات گفتیم که استن لی از کان وی خواست تا گوئن را به نحوی برگردونه و او هم او را در قالب یک کلون در "کلون ساگا" برگردوند (اینجا را بخوانید).
این در حالیه که جری کان وی هم اظهار داشته: "گوئن از نظر من یک شخصیت خسته کننده و ملال آور بود! او فقط چهره ی زیبایی داشت و چیزی به درام داستان ها اضافه نمیکرد. از نظر من تنها شخصیتی آسیب دیده و پرمشکل مثل مری جین میتونه همدم خوبی باشه برای کسی مثل پیتر پارکر که خودش هم بسیار زخم خورده و پرمشکل است".
- آیا میدانستید که دکتر اختاپوس یک بار هالک را به راحتی کتک زد؟!
خیلی ها بر این عقیده هستند که هالک قوی ترین شخصیت مارول است ولی در شماره 19 از کمیک Spider-Man که در ماه ژانویه سال 1992 میلادی چاپ شد و قسمت دوم داستان معروفی به نام "انتقام شش خبیث" بود شاهد بودیم که هالک به کمک مردعنکبوتی آمد تا با شش خبیث مبارزه کنه.
هالک هم به راحتی اعضای این گروه را قلع و قمع کرد ولی در کمال تعجب دیدیم که در رویارویی با رئیس شش خبیث یعنی دکتر اختاپوس حسابی کم آورد! خودتون ببینید:
دلیلش هم این بود که گفته شد بازوهای دکتر اختاپوس از یک فلز بسیار قوی به نام آدامانتیوم ساخته شده (اینجا راجع بهش توضیح داده شده) ولی از یادمون نره که چنگال های شخصیتی مثل ولورین هم از این فلز ساخته شده و تازه ولورین از قدرت سریع خوب شدن زخم ها بهره منده ولی هیچ وقت نتونسته کار هالک را یکسره کنه. پس چطور دکتر اختاپوس تونست؟! و جالب اینه که چند ماه بعد در شماره ی 396 از کمیک The Incredible Hulk شاهد رویارویی مجدد بین دکتر اختاپوس و هالک بودیم و این بار هالک خیلی راحت و تنها با اشاره ی انگشت تونست دکتر اختاپوس را شکست بده!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2023
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
دیدگاهها
ممنون از مقاله خوبتون استاد
اخرش هم اونجایی که مایلز میره دنیای شماره 42 فک کنم روی یه ساختمونی نوشته بود کازینوی راینو Rhino Casino که اونم پیدا نمیکنم
اگه کسی پیدا کرد لطف عکسشون را بزاره اینجا چون برای مقاله ایستراگ نیاز دارم
خیلی جالب بودن واقعا
علاوه بر اسکات لوی خیلی از آدم های مشهور هستن که طرفدار اسپایدین، که قبلا هم تو سایت بهشون اشاره شد
منم با کان وی هم نظرم واقعا شخصیت پردازی mjجالب تره و میشه داستان های قشنگی باهاشون نوشت
تیم آپ اسپایدی هالک رو خیلی دوست داشتم، کلا تعامل هالک با اسپایدی برام جالبه
uplooder.net/.../... , کازینو راینو
uplooder.net/.../... اینجا هم استیو رو فقط پیدا کردم، شاید منظورتون یه چیز دیگس
بازم یه مقاله دیگه از چیز های جالبی که نمیدونستید.
فقط نکته که خیلی منو جذب کرد(بقیه هم جذب کردن اما این یکی بیشتر)این بود که کان وی اعتقاد داشته گوئن خسته کننده اس.که یکم از چشمم افتاد اما،همه مون میدونیم که عشق اول و آخر اسپایدی مری جینه(الان دیگه خواجه حافظ شیرازی هم میدونه)
و ممنون بابت وقتی که برای مقاله گذاشتید
پ ن:استاد ترابی،چند روز پیش توی شماره ۲۹ سری جدید مردعنکبوتی،یه نظری دادم که احساس میکنم خیلی تند رفتم یا چندان مودبانه صحبت نکردم و صد البته که جسارت کردم جای شما جواب دادم.میخواستم بپرسم لحن صحبتم خیلی بد بود؟یا یه وقت باعث شد آزرده خاطر بشید؟
uplooder.net/.../... اینم عکس واضح تر از کازینوی راینو.
آفرین خودشه
یه ساعت دنبالش گشتم
مرسی!
نظرت رو نخوندم. برم بخونم ببینم چی گفتی!
سلام آقای ترابی
یه ایستراگی هم من پیدا کردم که مربوط به فیلم قبلی میشه (البته شاید شما قبلا پیدا کرده باشید)
تو قسمت اول تو مکالمۀ اولیۀ مایلز با پدرش، پدرش به یه کافهای اشاره میکنه به اسم Foam Party
تو نبرد اولیۀ مایلز با اسپات هم تو دقیقه 25:55 میافتن تو اون کافه که اسمش هم به وضوح مشخصه
گفتم یه کمکی کرده باشم
مرسی . آره یادمه میگفتن یه چیزایی درباره ی اینکه به زودی کل شهر رو تصرف میکنن و ...
ولی معلوم قراره ایستراگ بارون بشیم تو این پارت مثل into the spider verse ولی ایندفعه خیلی بیشتره چونacross the spider verse خیلی عظیم تره، طوری که فقط یه قسمت کامل به واریانت های اسپایدی اختصاص داده شد
احتمالا رکورد بیشترین ایستراگ در بین فیلم های اسپایدی، یا در بین تمام فیلم های کمیکی رو واسه خودش میکنه.
((استاد ببخشید، پارسال به مناسبت 60سالگی اسپایدی یه مسابقه طراحی نقاشی برگزار کردین، امسال هم همین کار رو میکنید؟))
فعلا که رکورد اینجوری هستش:
1.No Way Home(240)
2.End Game(199)
3.Spider-Man 3(99)
4.Spider-Man 2(92)
5.Into The Spider-Verse(89)
6.Infinity War(79)
هرچقدر هم ایستراگ پیدا کنیم از اثر قبل بیشتر میشه(استاد به نظرتون از راهی به خانه نیست هم بیشتر میشه؟)
والا بعید میدونم برگزار کنیم
درباره ایستراگ ها یادمه که میگل داشت انگار روی لباس سفید خودش کار میکرد. اونم دیشب ندیدمش . شایدم خوب نگشتم
و فکر میکنم یه نسخه شبیه تر به ربات اولیه مندل استرام هم بود
ولی فقط اینو پیدا کردم
و البته گلایدر گابلین هم هست
قسمت ۵۵ ؟ فکر نمیکنم سری مقاله ای تو سایتی خونده باشم که ۵۵ قسمت بوده باشه و هنوزم ادامه داشته باشه
تو اینترنت چیزی، آنار رسمی ای پیدا نکردم ولی فک نکنم خیلی از کمیک ها هم ۵۵ شماره دووم بیارن
به هر حال نیازی به آمار و مدرک و اینا نیست، ۵۵ شماره به خودی خود زیاده و واضحه که آدم میگه: دمت گرم آقای ترابی!
(استادو قرار شد فاکتور بگیریم دیگه!)
بگذریم، بریم سراغ خود مقاله
مورد آخر که هالکو دکتر اختاپوس بودن که احتمالا از همون "عشقی" های کمیکه یعنی عشقشون کشیده اختاپوس هالکو بزنه چند وقت بعد هم عشقشون کشیده هالک اختاپوسو بزنه، ولی خب قطعا هالک اختاپوسو باید بزنه اما شکست خوردنش از اختاپوسم جالب بود.
درباره گوئن سوالی که دارم اینه که تاثیر این شخصیت و مرگش روی پیتر چی بود ؟ یعنی عمو بن رو ما داریم که خب باعث مسئولیت پذیری پیتر شد و این ویژگی شد یکی از ستون های شخصیتی این کاراکتر، حالا این کاراکتر و مرگش هم کم از عمو بن به لحاظ تراژدیک نداشت، ولی از اینکه چه تاثیری روی پیتر گذاشت و باعث چه تغییری توی پیتر شد رو نمیدونم
ممنون میشم که این سوال رو جواب بدید آقای ترابی یا حالا دوستان مطلع دیگه
مورد دیگه که به ذهنم خطور کرد اینکه شاید بهتر میشد اگر انجام میشد اینه که مثل زن عمو می که به طور ناخوداگاه اشاره ای هست توی دنیای کمیک به عمو بن (به خاطر اینکه خب زنش بود) اگر شخصیتی از خانواده استیسی هم نقش پر رنگی میداشت و اون نقش زن عمو می تو ارجاع ناخوداگاه به کاراکتر دیگه رو ایفا میکرد.
و آقای ترابی اگر که امکانش باشه میخواستم نظرتون رو در این مورد هم میخواستم بدونم که این اتفاقِ حضور شخصی مثل زن عمو می ولی از سمت خانواده استیسی برای بحث ارجاع ناخوداگاه بهتر بود بیوفته یا اصلا شاید افتاده یا چی ؟
بنظرم کامئوی استنلی توی بازی Marvel's Spider-man باید چیز دیگه ای میبود اگه بهش باور نداشت ...
جناب ترابی ولی احتمال داره این تصویر اون واریانت دکتر اختاپوس که هشت پا بود باشه
فکر کنم به اون بیشتر بخوره هم از لحاظ طول بازو ها و هم اینکه ربات مندل استروم گرده اما این عکسه مثل اختاپوس دو بخش داره بدنش ولی خب علی الظاهر چنگالی معلوم نیست، بازو هایی که کامل افتادن تو عکس همینطوری نازک اومدن تا انتها
همین الان دوتا دیگه هم پیدا کردم
یکیش یه اشاره به بیگ ویل (که تو مقالۀ دشمنان چرت اسپایدرمن معرفی شده بود) تو اون زندان میانبعدی تو دقیقه 1:21:05 (سمت چپ گوئن)
یکی هم یه اشارۀ دیگه به دکتر اختاپوس آلفرد مولینا بود تو اتاق کار میگل تو دقیقۀ 1:22:50 یکی از بازوهایی که به دیوار هستن عینا طرح بازوی آلفرد مولینا هست
uplooder.net/.../... لباس میگل
فکر کنم منظورتون این بود.
بعیده ولی شاید نزدیکش بشه
با نظرتون موافقم
همین الان که تو لیستی که گفتم رتبه ۵ رو میگیره.قطعا هم ۹ تا ایستراگ پیدا نمیکنیم پس میشه رتبه سوم.شاید کمی از اند گیم کمتر داشته باشه(شایدم بیشتر!)
ولی همیشه گفتم،پر از پیچش،ایستراگ،اث ری جذاب و دیدنی هستش.
پ ن:آقای ترابی،نگفتین که لحنم توی اون نظر توفانی چطور بود.به خدا از اون روزی که اون نظرو دادم تو فکر بودم که یه وقت بد صحبت نکرده باشم.ببخشید امروز بار دوم شد گفتم آخه دارم دق میکنم
درمورد شماره ۳ بنظرم کان وی، خوب کاری کرد که گوئن رو کشت در مورد اینکه فقط قیافه داشت با کان وی موافقم. و اینکه استاد چجوری میشه توی کامنت اینجوری از عکس استفاده کرد
آره خودشه. گفتم دیده بودمش! ولی چرا کیفیتش اینقده پایینه؟ از نسخه اصلی نگرفتی؟
آقای ترابی با این وضعیت خیلی سریع مینویسید ها چهار تا عکس یه ربع اینا طول کشید تازه پیدا کردنش
#20 ، Haj Peter عزیز دمت گرم، من الان خودم تا پیدا کنم و عکس گرفتم و اینا خیلی زحمت داشت با اجازت منم میفرستم
uplooder.net/.../...).webp.html
اینو توی cbr دیدم نوشته بود عکس از سونی ( یه چیزی مثل کانسپت آرتی چیزیه)
uplooder.net/.../...).png
uplooder.net/.../...).png
uplooder.net/.../...).png
اینا هم خود لباس از زوایای مختلف تقریبا
uplooder.net/.../...).png
و اینم دو تا ایستراگ در یک قاب
این دفعه زوم نکردم
24# والا استاد من صبر کردم نسخه بلو ری بیاد بعد با کیفیت 1080گرفتمش، فکر کنم به خاطر زوم کردن چون لباس میگل کوچیکه تو صفحه
اگه میخواید خودتون پیدا کنید از یک ساعت و بیست و دو دقیقه چندین بار لباس میگل رو نشون میدن.
عالیه
خودمن پیداش کردم
عجب سخت بود ولی
مرسی
فقط مونده بیارمشون تو مقاله
ایشالا آخر هفته میره رو سایت
و بهتون قول میدم بعضی چیزایی پیدا کردم که تو هیچ سایت و کانال خارجی بهشون اشاره نشده
یادم نیس از کجا با خودش داشتش
چون مهمه ... شاید بعضی ها حدس زده باشن واسه چی مهمه
(سرنخ: یه بار مایلز به یکی همبرگر داد که خیلی براش کار انجام داد!)
#28مرسی استاد
#30استاد شما با مقالاتتون اثبات کردید که استادید (از این کلمه خوشتون نمیاد ولی خب حقیقته) و اینکه ما به سایتای خارجی کار نداریم مرجع شمایید، جدی میگم
و در آخر دمتون گرم واسه یازده سال (مدت زمانو درست گفتم دیگه؟) زحمت کشیدن.
به مرد مولکولی تو کمیک secret wars فکر کنم بین سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ بود و دکتر دوم شرور اصلی بود و دنیاهارو ترکیب کرد
خواهش میکنم
و اینکه جناب ترابی عزیز ممنون میشم که اون سوال من رو هم هر موقع که زمان داشتید پاسخ بدید و اگر نظرتون هم درباره اون ایده آخر پیام بگید که خیلی عالی میشه ممنون
(پیام #۱۶ درباره گوئن )
مرگ گوئن چندوجهی بود . یعنی تاثیراتش به نظر من شاید از مرگ عمو بن بیشتر بود. چون پیتر خودشو بیشتر تو این قضیه مقصر میدونه. چرا؟ چون بدست یکی از دشمنان خودش کشته شد. یعنی گابلین برای ضربه زدن به پیتر این کارو کرد و این عذاب وجدان پیتر رو بیشتر میکنه. از سوی دیگر، پیتر به پدر گوئن قول داده بود که از دخترش مراقبت میکنه ولی نتونست به قولش عمل کنه و این هم بسیار براش تلخ و گزنده است. همه ی اینا باعث شد حتی از قبل هم مسئولیت پذیر تر بشه
ما در کمیک های اسپایدرمن برای مدتی شخصیت آرتور استیسی رو داشتیم که عموی گوئن بود. جیل استیسی هم بود که نوعی love interest موقتی بود (البته بنظرم پیتر علاقه ای بهش نداشت) ولی مساله اینه که که مرگ گوئن اونقدر نمادین بوده و اونقدر بهش ارجاع داده شده که واقعا نیازی نیست که کسی از خاندانش حضور داشته باشن که خاطره ش برای خواننده یا پیتر تداعی بشه
فقط ادمینای سایت میتونن عکس نمایش بدن داخل کامنت
ولی اگه عکسش مهم باشه خودمون براتون قابل نمایش میکنیم
ممنون از پاسختون
یه سوالی ازت داشتم. عکس پروفایلت فن آرته یا کاور کمیک( حدس خودم دومیشه)اگه کاوره ممنون میشم اگه اسم کمیکشو بگی .
دمت گرم
من به این جمله خیلی اعتقاد دارم و الان حتی اعتقادم بیشتر هم شده " همیشه چیزی برای یادگرفتن هست "
منظورم اینه که آدم عمرشو وقف هر ضمینه ای کنه انگار هیچ وقت نمیتونه ادعا کنه همه چیزو حتی راجب چیزی که خیلی توش تخصص داره میدونه و همیشه مطلب جدیدی هست که یاد بگیره
منم احتمالا بعضی میدونن که ابرقهرمانای شماره یکم لاکپشت های نینجا هستن و راجب اونها هم هر از گاهی مطلب جدیدی پیدا میکنم که اصلا نمیدونستم
در آخر هم بگم که ادعای شما راجب بینظیر بودن مطالب سایت حتی در بین سایت های خارجی کاملا حقیقت داره جناب ترابی و واقعا دیدم که میگم
بعضی شاید در نگاه اول فکر کنن ادعای شما از روی تعصبه اما شخصا بعضی مقالات شما رو با مقالات وب سایت های معتبر خارجی که یک موضوع مشترک داشتن مقایسه کردم و فهمیدم که سایت اسپایدی حتی از خیلی سایت های خارجی هم فرسنگ ها جلوتره ، واقعا خسته نباشید
ممنون
منم همون ۱۰۸۰ رو گرفتم ولی زومم کمتره، شما زیادی زوم کرده بودی
ولی فک کنم کلا مدل انیمیشنه
یکم یه جوری به نظر میاد شفاف شفاف نیست بعضی جاها
من سال قبل خیلی خیلی احساس بدی کردم، چون نقاشیم اصن خوب نبود!! ولی بهتون قول میدم، اگه برگزار کنین یه چیز عالی میکشم!! چون خیلی تمرین کردم!
uplooder.net/.../... بفرما اینم از عکس کاملش که با کیفیته و اسمش هم توشه
واقعا عکس قشنگیه و حرف های زیادی برای گفتن داره. آدم از دیدنش سیر نمیشه.
s6.uupload.ir/.../...
گوشه بالا سمت راست رو فکر کنم منظورتون هست
نمیبینم!
استاد خودشه.
گوشه سمت راست جایی که تصویر داره کات میخوره
uplooder.net/.../...
اینجا.
uplooder.net/.../...
#47داداش با اجازت من رو عکس علامت زدم
آخریش بود!
اونقدر این چند روز و چند شب بیخوابی کشیدم که چشام نمیبینه!
با سلام خداقوت، خسته نباشید
خواهش میکنم
ان شاءالله که مقاله رو میخونیم و لذت میبریم خستگیشم در میره!
#51 لطف کردی
قاب بینهایت زیبای هنرمند و هنرش درکنار هم...
با تشکر
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا