از این به بعد سری مقالاتی تحت عنوان " چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید!" برایتان خواهیم نوشت که مطمئنا برایتان جالب توجه خواهد بود.
برای خواندن قسمت های بعدی بروید اینجا.
- آیا میدانستید ابتدا قرار بود «زن عمو می» به جای گوئن به دست گرین گابلین به قتل برسه؟!
شماره 121 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز (یعنی شماره ای كه در آن گوئن كشته میشه) در سال 1972 به چاپ رسید. ان موقع سال جالبی بود. یعنی سالی بود كه «استن لی» بزرگ تبدیل شد به ناشر مارول و وظایف نویسندگی و یا نظارت بر محتوای كمیك های مارول را تحویل داد به نویسنده جوان و آینده داری به نام «روی توماس». در واقع استن لی اون موقع به نوع صاحب مارول به حساب می آمد و بیشتر درگیر امور مالی و تجاری این كمپاني بود. به همین دلیل پس از او نویسنده بسیار جوان به نام «جری كان وی» جانشین استن در كمیك هاي "مرد عنكبوتي شگفت انگیز شد" (اونموقع كان وی فقط 20 ساله بوده ولي استن لی اونقدر بهش اعتماد كرده بود كه نویسنده پرفروش ترین كمیك مارول كرده بودش!) البته جوانی كان وی باعث شد استن لی از «جان رومیتا» بخواد بهش مشورت بده.
گفته میشه آن موقع جان رومیتا حتی در امور داستانی مرد عنكبوتی شگفت انگیز هم دخالت میكرده و به كان وی پیشنهادات زیادی میداده. بنابراین رومیتا به فكرش میرسه كه حالا كه استن لی رفته پس باید یه داستان جنجالی و بزرگ برای مرد عنكبوتی نوشت تا خواننده ها غیبت استن رو حس نكنند . در نتيجه به ذهنش میرسه كه بهتره نورمن آزبورن /گرین گابلین یكی از عزیزان مرد عنكبوتی رو بكشه. بنابراین نزد كان وی رفت و بهش گفت بهتره گرین گابلین تو شماره 121 زن عمو می رو بكشه. ولی بعد از گفتگوی طولانی به این نتیجه رسیدن كه بهتره قربانی یكی دیگه باشه به نام «گوئن استیسی» ...!
- آیا میدانستید داستان "سرگذشت كلون" نوشته شد چون استن لی میخواست گوئن استیسی برگرده؟!
مرگ گوئن استیسی نقطه عطف بزرگی در تاریخ مرد عنکبوتی و كل تاریخ كمیك بود. واقعا تا ان موقع سابقه نداشت دوست دختر و عشق حقیقی یك قهرمان درجه یك كشته شود . این لحظه بسیار دارك و خفن به شمار می آمد. بنابراین واكنش ها نسبت به مرگ گوئن بسیار شدید بود. استن لی هم هر جا میرفت ازش میپرسیدن چرا گوئن مرده؟ او هم میگفت كه از این موضوع اطلاعی نداشته و تقصیر نویسنده كمیك های مرد عنكبوتی شگفت انگیز یعنی «جری كان وی» هستش!!! (البته بر خلاف تصور عمومی استن لی با كشته شدن گوئن مخالفت خاصی نداشته) در هر حال استن لی انقدر تحت فشار قرار میگیره كه میره پیش كان وی و بهش میگه كه باید هر جوری شده گوئن رو دوباره برگردونه!
گفته میشه كان وی اولش خیلی مقاومت كرده ولی استن لی بسیار اصرار كرده و او در نهایت به فكرش رسیده كه گوئن رو به صورت كلون برگردونه!
و بدین ترتیب داستان بسیار خوب و جالب Clone Saga خلق شد كه در نتیجه آن شخصیت های ماندگاری مثل «شغال» و یا كلون پیتر پاركر خلق شدند. هر چند كه متاسفانه در دهه 90 ادامه این داستان منتشر شد و آنقدر طولانی و پیچیده و بیخود بود كه داد همه هواداران مرد عنكبوتی درآمد!
- آیا میدانستید كه «زن عمو می» و «عمو بن» قبل از شماره 15 فانتزی شگفت انگیز خلق شدند؟!!!
اولین كمیك تاریخ مرد عنكبوتی شماره 15 "فانتزی شگفت انگیز" هستش. در این كميك بود كه برای اولین بار پیتر پاركر/مرد عنكبوتی و بسیاری از شخصیت های مكمل دنیای مرد عنكبوتی مثل زن عمو می و عمو بن خلق شدند . ولی شاید نمیدانستید كه دو ماه قبل از آنكه این كمیك منتشر بشه، شماره 97 Strange Tales به بازار آمد. Strange Tales كمیكی بود كه داستان های كوتاه ماورا الطبیعه و علمی تخیلی توش چاپ میشد. نویسنده و طراحش هم به ترتیب استن لی و استیو دیتكو بودند. تو یكی از داستان های این كمیك دیدیم كه در یك شهر ساحلی مردی به نام عمو بن و زنی به نام زن عمو می از دختری نوجوان به نام لیندا مراقبت میكنند. آنها این دختر را خیلی وقته پیدا كرده اند و ازش نگهداری میكنند ولی یکروز معلوم میشه این در واقع یک پری دریایی بوده و برمیگرده به اقیانوس! خودتون نگاه كنید كه چقدر به عمو بن و زن عمو می مرد عنكبوتی شبیه هستد (البته عمو بن زیاد شبیه نیست!):
عجیبه نه؟ یعنی دو ماه قبل از اینكه فانتزی شگفت انگیز شماره 15 به بازار بیاد این داستان نوشته شده بوده و این دو شخصیت هم در آن بودند. پس معلومه استیو دیتكو و استن لی موقع خلق عمو بن و زن عمو می تحت تاثیر این داستان قرار داشتند!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2015
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
"سرگذشت كلون" – قسمت اول: معرفی «شغال» (The Jackal)
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
"سرگذشت كلون" – قسمت سوم: معرفی كلون های اسپایدرمن!
"سرگذشت كلون" – قسمت چهارم: اسپایدرمن حقیقی معرفی میشود!
داستان "سرگذشت كلون" ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم!
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جری كان وی
"مرگ گوئن استیسی" بهترین داستان تاریخ مارول شد
لحظات ماندگار در كمیكهای مرد عنکبوتی: مرگ گوئن استیسی
چرا «گرین گابلین» بزرگترین دشمن «مرد عنكبوتی» است؟
اولین های مرد عنكبوتی – قسمت 1
اولین های مرد عنكبوتی – قسمت 2
دیدگاهها
اون کمیکه رو از کجا پیدا کردین آخه، فکر نمی کردم کمیکای قدیمی غیر ابر قهرمانی هم بخونید...
با مرگ گوئن مخالف بودم ولی خیلی خوب شد زندش نکردند و فقط کلونش بود... فکرش رو بکنید اگه زنده میکردنش چه گند بزرگی به تاریخچه اسپایدر من و اون داستان حماسی وارد میشد؟؟؟
خداییش اخریش خیلی عجیب و جالب بود!
و درباره مورد اول : همون بهتر که گوئن مرد شاید اگه زن عمو می مرده بود هیچ وقت داستان کلون نوشته نمیشد!
واقعا عالی بود وقتا من دیدیم زن عمو می و عمو بن قبل فانتزی شگفت انگیز خلق شدن گفتم پس این های قبل فانتزی شگفت انگیز بودن و من خبر نداشتم
عجیب ولی مهم
واقعا سر مطلب ها رو وقتی میخوندم تازه قهمیدم در برابر آقای ترابی و دیگر اساتید هیچ چیزی نمیونم
استاد ترابی عالی بود این مقاله قسمت سوم هم داره
من چون که هنوزم نتونسم با مرگ کاراکتر محبوبم کنار بیام برا همین دوست داشتم زنمو می بمیره
شاید با شناسوندن بیشتر کاراکتر های مردعنکبوتی قبل از اولین داستانش فروش داستان را بالا میرفته
لطفا،لطفا،لطفا
تا حالا تو ادامه داستان های مردعنکبوتی حرفی از این دختره پری دریاییه نشد یا اشاره ای بهش بشه؟
اگه زن عمو می میمرد یه همچین داستانی و یه همچین تاثیراتی به جا نمیموند
و اون که زن عمو می و عمو بن 2 ماه قبل اسپایدی خلق شدن... فک کنم این داستانو خوندن و موقع نوشتن داستان اسپایدی گفتن چرا از این پیرمرد و پیرزن استفاده نکنیم همین هست دیگه اصراف میشه
استن لی که .... تو یه مقاله ای نوشته شده بود استن لی خیلی وقت بود برای اسپایدر من برنامه داشت و همیشه باهاش مخالفت می شد ولی فکر کنم عمه می و عمو بن یه دفعه ای وارد داستان شدن یعنی برنامه خاصی براشون نبود...
در مورد داستان کلون... معلومه که هیچ وقت نوشته نمی شد... چون استن لی ریز فشار نمی رفت و همه میگفتن زنمو می که پیر بود پس چه فرقی داره...
بعدشم مینوشتن که چی؟؟؟ یه یارویی عاشق زنمو می شده و اسپایدی رو مقصر مرگش میدونه؟؟
میدونم اشتباه نوشتم
ببخشید ناراحت نشدی که؟؟
اجنت، چرا اسپم رو پایه گذاری کردی؟؟؟؟؟؟؟
باید به ایمیل سایت بفرستی، تو بخش ((تماس)) بالای صفحه هست، سوالی داشتی از ایمیل بپرس... منظورم سوالای اینچنینی و بی ربط
نه بابا اختیار داری حرف درست رو گفتی و اشتباهاتمو گفته فقط همین
اگر زندن امکان داره تو کمیک های جدید بعد از سیکرت وارز باشن ببخشید اسپم دادم
آخه خیلی دوست دارم تو کمیک های بعد از سیکرت وارز باشن
ببینید...
استن لی هیچ وفت نگفته زن عمو می و عمو بن رو تو این داستان خلق کرده! همونطوری هم که میبینیم این زن و شوهر کنار ساحل زندگی میکنند نه تو شهر نیویورک! تا به حال هم هیچ اشاره ای به اون دختره لیندا نشده
به نظر من این بیشتر حالت تصادفی داره
یعنی احتمالا استیو دیتکو و استن لی این دو شخصیت رو برای همون داستان کوتاه خلق کردن ولی ضمیر ناخود آگاه اونا موقع خلق زن عمو می و عمو بن تو امیزینگ فانتزی 15 بی اختیار اسم شو شمایل اونا رو ب ذهنشون آورده!
البته من که جای نویسنده های مرد عنکبوتی بودم یه دختر عمو یا دختر عمه برای پیتر خلق میکردم و اسمش رو میزاشتم لیندا براون!
بن رایلی که مرده
تو داستان دنیای عنکبوتی هم یه بن رایلی دیگه دیدیم از یک دنیای دیگه ولی اونم مرد
ولی کین به نظر اخر داستان دنیای عنبکوتی زنده موند
ولی فعلا مارول براش برنامه ای نداره
چند وقت پیش یکی از روسای مارول تو مصاحبه ای گفته بود که مارول فعلا برای هیچ کدوم از کلون های مرد عنکبوتی برنامه ای نداره
حالا من یه سئوال از کاربرا و مدیران سایت میپرسم ...
ما تو اخر داستان سرگذشت کلون اصلی (یعنی همونی که دهه 70 میلادی نوشته شد) دیدیم که گوئن از زندگی پیتر رفت بیرون و از شهر خارج شد:
سئوال من اینه که از اون موقع تا به حالا چه به سرش اومده؟ الان کلون گوئن کجاست؟ چه به سرش اومده؟
البته بعید میدونم کسی قضیه اش رو بدونه (البته به جز خود من و مختار و خانم ساداتی فر!) چون خیلی قضیه عجیب و پیچیده ای داره
من فکر میکنم پیش شغال بود چون تو کمیک سوپریور اسپایدرمن تیم آپ وقتی کین با اسپاک میجنگید دارو دسته شغال اومدن که گوئن هم باهاشون بود ولی علیه شون اسپاک به اون توهین میکرد ولی کین سعی کرد نجاتش بده
دیگه نمیدونم
منکه بی صبرانه منتظر فصل بعدی فلشم
شماره 002
سوپریور اسپایدر من تیم آپ و شماره 20 کمیک اسکارلت اسپایدر
خیلی خوب میشه اگه توی داستان های جدید گوئن عنکبوتی ازش استفاده بشه...یه پارادوکس جالب پیش میاد
والله من که نمیدونم،تنها چیزی که یادمه سه قسمت داستانیه که تو دو شماره از سوپریور تیم آپ و اسکارلت اسپایدر 20 بود!
اگه غیر از اینه،شما سه نفر که میدونید(البته دو نفرتون فقط کامنت میذارید)بی زحمت مارو هم مطلع کنید بی نصیب نمونیم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از اون مقاله های نوستالژیک...این دفعه خیلی جالب بود،مخصوصا اون عمو بن و زن عمو می!به نظرم استن لی و استیو دیتکو یه سری ایده ابتدایی برای اسپایدرمن داشتند و داشتند کم کم پیادش میکردن!اول زن عمو می و عمو بن بعدشم فانتزی شگفت انگیز 15 و پیتر و ... تا الان که یکی از محبوب ترین قهرمان هاست!
والله نمیدونم بگم کاش زن عمو می به جای گوئن می مرد یا نه!آخه هنوز هم به خاظر مرگ گوئن ناراحتم!ولی خب حالا که دیگه مرده نباید به هیچ عنوان نسخه اصلیش برگرده چون اهمیت مرگش 0 میشه!ولی با گوئن اسپایدر مشکلی نیست!!
بنظر من همون بهتر شد که گوئن کشته شد چون یکی از بهترین لحضات کمیک تبدیل شد چون اولین عشق پیتر بود
شاید اسم های عمو بن و زن عمو می تصادفی باشن ولی طبق گفته اقای ترابی جالب میشد که پیتر یک دختر عمه داشته باشه اگه اینطور میشد برام خیلی رابطه پیتر با دختر عمش جذاب بود
اون قضیه سوپریور تیم اپ رو فراموش کنید! اون یه کلون دیگه از گوئن بود
اینی که من میگم یه قضیه طولانی داره که خودش یه مقاله حدا میطلبه !
این لیندا براون دیگه هیچ وقت تو هیچ داستانی حضور پیدا نکرد؟واقعا ماجرای عجیبی بود،قدمت عمو بن و زن عمو می از خود اسپایدرمن بیشتره !
خب پس باید حالاحالاها منتظر بمونیم؟
کلون ساگا مگه کمیک قدیمی نیست پس این چیه این کمیک بچه پیتر به دنیا میاد میوفته دست کین
شما اصلا مقاله رو درست خوندی؟ گفتم که دو تا داستان کلون ساگا داریم
یکی تو دهه 70 و دیگری تو دهه 0 میلادی
البته اگه مقالات قبلی کلون ساگا رو هم میخوندی متوجه این قضیه میشدی!
من فکر کنم یه عکس همینجوری پیدا کرده بودی و خواستی یه چیزی گفته باشی!
من فک کنم بدونم
بعدش رفت به شهر لندن و با کلون مایلز وارن ازدواج کرد
اتفاقات بعدشو نمیدونم ولی انگار توسط کلون دیگه ای از گوئن کشته شد
ببخشید برای اسپم
یک سوالی در انتهای مقالتون پرسیدم ممنون میشم جواب بدید.
spidey.ir/.../...
نه کمیکشو دانلود کردم اصلن نمیدونستم
ببخشید اگه بی ربط زدم واقعا حواسم نبود که دو داستان داریم و اون قسمت مقاله رو فراموشم شد ببخشید
اون زمانی که شغال از گوئن اولین کلون رو ساخته بود به کلونش قول داد که دیگه کلون نسازه ولی زیر قولش رو زد و کلون گوئن هم خبر دار شد و رفت کلون ها رو نابود کرد بعدش شغال همراه با کین اومد سراغش و کین رو تبدیل به یه هیولای عنکبوتی کرد و کلون گوئن به وسیله ی ویروسه کریون که تو بدنش بود اونو پژمرده کرد ولی نکشتش بعد سعی کرد شغال رو بکشه که هردوشون توسطه یه ماشین فشرده شدند کین هم آزاد شد کلون گوئن که هوشیار بود سعی کرد کین رو متقاعد کنه که اونو نجات بده و شغال رو ترک کنه ولی کین شغال رو انتخاب کرد و کلون گوئن هم بر اثر انفجار کشته شد.اسم اون کلون Abby-L بود.
فقط میدونم دوباره ناخود آگاه به خدمت شغال در اومده بود بعد تو آزمایشگاهی که توش بود همراه شغال و کین دوباره هوشیار شد و آزمایشگاه رو آتیش زد و الانم به احتمال زیاد مرده...
آقای ترابی این واقعه ایه
اگه باشه داستان جالبیه
؟؟؟؟؟؟؟
2-گوئن مرگش حسابی جنجالی شده بود ولی بهتر بود که دیگه نیاد
3-عمو بن با گفتنه جمله معروفش {قدرت زیاد مسولیت به همراه دارد} سکوی پرتابی شد برای ابر قهرمان شدن اسپایدی
زن عمو می دلواپس لحطه لحطه های پیتر
تا جایی که میدونم رفت از شهر بیرون . بعد مدتها برگشت دید یک نفر دیگه بوده و مایلز وارن یکاری کرده بود به شکل گوئن در بیاد.همین اتفاق برای یک از رفقای قدیمی پیتر هنگام آزمایش دی ان ای اون دشمن زامبیه(اسمش یادم نمیاد ولی اون هم کلون مایلز وارن بود)خودش هم شد عین اون دشمن زامبیه.و بعد یواش یواش فهمید کیه.
خیلی خنده داره میدونم ولی همه اینها تو ذهنم مونده
درمورد مورد یک خب بهتر که گوئن کشته شد نه زن عمو می چرا؟چون زن عمو می خیلی بیشتر از گوئن به پیتر نزدیک بوده تو همه شرایط کنارش بوده بیشتر جاها بهش روحیه داده همه کنارش بوده کلا نقش خیلی پررنگی تو زندگی پیتر داشته نمیشد به اون زودی از داستان حذفش کرد حالا هم درسته گوئن اولین عشق پیتر بود ولی گرینه بهتری برای کشته شدن بود
از یه طرف دیگه خیلی خوشحالم که گوئن به صورت کلن برگشت نه خود واقعیش چون اون موقع گند زده میشد یه یکی از تاثیر گذارترین داستان ها اصلا توجیح درست و حسابی هم نمیتونستن براش بیارن به نظرم همون بهتر که به صورت کلن برگشت
این ماجرای زن عمو می و عمو بن هم جالب بود.به نظرم استن لی و استیو دیتکو گفتن چرا از اینا استفاده نکنیم حیف نیست شخصیت به این خوبی بعد اونا رو از یه دنیای خیلی تخیلی به دنیای واقعی تر آوردن و ازشون بهترین استفاده رو کردن
بعد از اون داستان گوئن از دوباره تو شماره 144 کمیک مردعنکبوتی شگفت انگیز سروکلش پیدا میشه ولی درواقع این کلن دوم گوئن هستش که پروفسور وارن درست کرده که تو لندن زندگی میکنه و اسمش هست Joyce Delaney ولی این کلن توسط یه کلن دیگه از گوئن به اسم Abby کشته شد
بعد تو سال 1995 در شماره 399 از کمیک مردعنکبوتی شگفت انگیز یه کلن دیگه از گوئن پیداش میشه که باور داره گوئن استیسی اصلی هستش اونم تو سال 1995 تو شماره 56 کمیک spider man vol 1 میمیره
دیگه با اجازتون تا اینجاش رو فقط فهمیدم هر چند خیلی ناقص بود دیگه به بزرگی خودتون ببخشید بعدش مثل این که یه کلن دیگه هم میاد توی یدونه کراس آور انگاری کراس آور اسپایدرمن برتر با اسکارلت اسپایدر بود دیگه بقیش رو نفهمیدم
آقای ترابی میگم ممکنه در آینده مقالش رو بنویسید؟
الان شما کمیک های استرنج تیلز،تیلز تو استونیش،تیلز آو سوسپنز و غیره رو اگه بخونید میبینید فقط چند تا شخصیت نادر بودند که شانس حضور توی بیشتر از یک کمنیک رو داشتند.
معمولا همه شون هم داستاناشون مسخره بود
حالا مسخره هم نه ولی کلیشه ای بود مثلا به جز هیولا های فضایی ترسناک که برای تسخیر زمین اومده بودند موجود فضایی دیگه ای نمیدیدید و همه داستان ها کسالت آور بودند ولی بعد از اون دیگه خیلی تنوع زیاد شد تو کمیک های مارول
گوئن میدونست پیتر همون اسپایدرمنه؟
برای من اونی که زن عمو می و عمو بن قبل از مردعنبکوتی وجود داشتن از همه جالب تر بود.
نه نمیدونست
این از یه کمیک what if هستش
فکر کنم همونی که "اگر پیتر گوین را نجات داده بود، چی میشد؟"
کلا قبل دهه 50 تا اوایل دهه 60 مارول کمیک های هیولایی، علمی تخیلی، وسترن و ماورالطبیعه چاپ میکرد
اتفاقا کمیک هاش خیلی هم جالب بود
من اکثر کمیک های strange tales رو خوندم که استن لی و استیو دیتکو خلق کردن
خیلی عالین
حالا شما همین ها رو مقایسه کن با کمیک های دهه 50 و اوایل دهه 60 شرکت رقیب!
بله
خوب بود
دوستان هم توضیحات خوبی دادن
ولی من بیشتر منظورم دخالت های high evolutionary در قضیه کلون گوین و retcon بعدی (دفترچه خاطرات جعلی شغال و ...) بود
چون چیزی که واسه پیترپارکر زیاده دختره (خدا شانس بده)مشعل انسانی هم می گفت پیتر پارکر خیلی خوش شانسه و به لطف ترجمه خوب سایت تونستم اون سری رو بخونم
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا