با لحظه ای مهم و كلیدی در داستان های اسپایدرمن آشنا شوید كه در پنجاه سال گذشته بارها و بارها طراحان و نویسندگان و انیماتورها و فیلمسازان بهش ادای احترام کرده اند!
(این داستان زیبا را اینجا براتون ترجمه کرده ایم).
مرد عنكبوتی همواره نسبت به مرگ «عمو بن» احساس گناه كرده و خودش را مقصر دانسته است. در واقع، اگر او مسئولانه رفتار كرده بود، شايد عمویش الان زنده بود. از آن موقع، او هر كاری كه از دستش برآمده انجام داده تا اشتباه خود را جبران كند. تا اینكه در شماره 31 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" (كه سال 1965 توسط «استن لی» و «استیو دیتكو» خلق شد) یك گروه از خلافكاران نقابدار موجی از جنایت در شهر به راه انداخت و فرصتی برای مرد عنكبوتی فراهم شد تا به نوعی گذشته اش را جبران كند. این گروه از تجهیزات پیشرفته استفاده میكرد و بیشتر به دنبال سرقت تجهیزات اتمی و رادیو اكتیو بود. اما سپس «زن عمو می» ناگهان بیمار شد.
اما بدتر اينكه پیتر فهمید كه مقصر بیماری زن عمویش نیز هست! (چون او چند ماه قبل به زن عمو می خون اهدا كرده بود، به همين دليل رادیو اكتیو داخل خون باعث شده بود تا زن عمو می به سختی بیمار شود).
حال زن عمو می به سرعت وخیم تر و او هر لحظه به مرگ نزدیك تر میشد. به علاه، مشكلات پیتر در دانشگاه و اطرافیانش نیز بیشتر شده بود و مجبور بود مدام سر كلاس غیبت كند. در یك كلام میتوان گفت كه مشكلات و بدبیاری مدام از زمین و زمان بر سر پیتر پاركر بدبخت میریخت و نمیدانست چكار كند.
سپس در شماره بعدی (شماره 32 از "مرد عنكبوتی شگفت انگیز") سراغ دوستش یعنی دكتر «كرتیس كانرز» رفت تا از وی كمك بخواهد. او هم به مرد عنكبوتی گفت كه سرمی درست شده به نام ISO-36 كه میتواند زن عمویش را خوب كند.
اما این سرم توسط همان گروه خلافكاران نقابدار به سرقت رفت. مرد عنكبوتی هم برای نجات جان زن عموی عزیزش تمام شهر را زیر و رو كرد و با جدیتی مثال زدنی با تبهكاران شهر روبرو شد تا بتواند سرنخی درباره مخفیگاه آنها پیدا كند. او در نهایت فهمید كه اعضاي گروه در محلی در زیر آب مخفی شده اند و برای شخصیتی خبیث و مرموز با اسم مستعار "برنامه ریز قهار" (Master Planner) كار میكنند!
او در آنجا به سختی با اعضای گروه تبهكاری درگیر شد اما خم به ابرو نیاورد زیرا هیچ چیزی نمیتوانست سد راه او شود و حاضر بود جانش را هم برای به دست آوردن سرم ISO-36 بدهد تا زن عمویش نجات یابد. او سپس با "برنامه ریز قهار" روبرو شد و در كمال تعجب فهمید كه او كسی نیست جز «دكتر اختاپوس»!
نبرد مرد عنكبوتی با دكتر اختاپوس در نهایت منجر به بروز يك انفجار شديد شد. مرد عنكبوتی كه میخواست به هر قیمتی شده سرم را پیدا كند، زیر آوار گیر كرد در حالیكه سرم در چند قدمی اش روی زمین افتاده بود. از سوی دیگر، آب داشت كم كم آنجا را پر میكرد و هر لحظه ممكن بود خفه شود. اما درست در لحظه ای كه همه چیز ناامیدانه و تیره و تار به نظر میرسید ناگهان یكی از مهم ترین و تاریخی ترین لحظات كل تاریخ اسپایدرمن خلق شد (شماره 33 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز"):
بله همانطور كه دیدید اسپایدرمن كه خسته و درمانده از نبردی سخت با دكتر اختاپوس زیر خروارها آوار قرار گرفته بود و در ابتدا همه چیز برای او رنگ و بوی یاس و نومیدی داشت، هرگز تسلیم نشد و به لطف قدرت اراده و با به یادآوری عزیزانش توانست خود را به تدریج و زحمت فراوان خلاص كند (اگر میخواهید شرحی بر تصاویر حیرت انگیز بالا كه توسط «استیو دیتكو» خلق شد را بخوانید، اینجا را كلیك كنید).
اما این پایان كار نبود و مرد عنكبوتی سپس در حالیكه از نظر جسمی كاملاً تحلیل رفته بود، بار دیگر با افراد دكتر اختاپوس مواجه شد اما با همتي بينظير آنها را نیز از از پیش رو برداشت و در حاليكه به سختي ميتوانست راه برود، هر چه سریعتر خودش را به بیمارستانی كه زن عمو می در آنجا بستری بود رساند.
خوشبختانه داستان پایان خوشی داشت و زن عمو می توانست به لطف سرم ISO-36 زنده بماند.
بدون هیج اغراقی میتوان ادعا كرد این داستان و سكانس گير افتادن اسپايدرمن زير آوار، شخصیت مرد عنكبوتی را تا سالها تعریف كرد و سرمشقی شد برای طراحان و نویسندگان بعدی داستان های او. سایت بسیار معتبر Comic Book Resources لحظه گرفتار شدن اسپایدرمن زیر آوار و سپس خلاص كردن خودش را به عنوان "باحال ترین لحظه تاریخ كمیك بوك های ابرقهرمانی" معرفی كرد (منبع). «نیل گیمن» (Neil Gaiman) نویسنده برجسته كمیك از این لحظه به عنوان یكی از دو یا سه لحظه برتر ابرقهرمانی تاریخ یاد كرده است. این داستان زیبا را اینجا براتون ترجمه کرده ایم.
این لحظه آنقدر مهم و به یاد ماندنی است كه بعدها بسیاری از نویسنده های اسپایدرمن در داستان های خود آن را تكرار كردند و خیلی از طراحان نیز به آن ادای احترام كرده اند. مثلاً «مارك بگلی» در شماره 365 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز":
و یا «جان رومیتا جونیور» در شماره 486 از "مرد عنكبوتی شگفت انگیز":
و یا «ماركوس مارتین» كه آن را روی جلد شماره 578 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" از نو خلق كرد:
در بسیاری از گونه های دیگر از سرگرمی نیز این لحظه به نوعی تكرار شده است. مثلاً در انتهای فیلم تحسین شده "مرد عنكبوتی 2" ساخته «سم ریمی» كه در آن پیتر پاركر تلاش میكند با بر دوش گرفتن یك جسم بسیار سنگین جان «مری جین» را نجات دهد:
و یا در اپیزود 39 از سریال كارتونی "اونجرز: قوی ترین قهرمانان دنیا" (Avengers: Earth's Mightiest Heroes) كه در آن اسپایدرمن برای نجات جان مردم شهر و كمك به «كاپیتان آمریكا» سعی میكند تا از ریزش تونل جلوگیری كند:
و یا در سریال "اسپایدرمن خارق العاده" (Spectacular Spider-Man) كه در اپیزود 17 به طور زیبا و وفادارانه ای این لحظه تكرار میشود:
حتی در اپیزود 6 از سریال كارتونی "ماوراي بتمن" (Batman Beyond)، سكانسي وجود دارد كه دقیقا از این لحظه الهام گرفته و «تری مگینس» (بتمن آینده) زیر آوار گرفتار میشود و با زحمت خودش را آزاد میکند:
(شما ميتوانيد اينجا اين داستان را دانلود كنيد)
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2013
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطلب مرتبط:
15 حقیقت مهمی که باید درباره دکتر اختاپوس (DOCTOR OCTOPUS) بدانید
بهترین داستان مرد عنکبوتی با حضور دکتر اختاپوس ترجمه شد + لینک دانلود
مهم ترین داستان های کمیک بوکی مرد عنکبوتی + لینك دانلود مستقیم
30 كاور برتر مرد عنكبوتی – قسمت دوم
30 كاور برتر مرد عنكبوتی – قسمت سوم
بزرگان تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی
بررسی فیلم "مرد عنكبوتی 2" (2004)
تاریخچه انیمیشن های مرد عنکبوتی
30 كاور برتر مرد عنكبوتی – قسمت اول
دیدگاهها
«لز دنيلز» (Les Daniels) مورخ كتاب هاي كميك در باره اين داستان گفته: "ديتكو با استادي ذره ذره درد و رنج و اضطراب و دلواپسي اسپايدرمن را به تصوير ميكشد و حتي تصاويري از زن عمو مي و عمو بن را هنگاهي زير آن آوار چند تني گرفتار آمده نشانمان ميدهد تا ياد آوري كند او چه قدر مسئوليت پذير است."
«پيتر ديويد» نويسنده برجسته كميك هاي اسپايدرمن هم مينويسد: "پس از داستان منشا (origin) اسپايدرمن، آن سكانس گير كردن اسپايدرمن زير آوار شايد محبوب ترين سكانس در دوران همكاري استيو ديتكو و استن لي باشد".
«استيو سفل» (Steve Saffel) نويسنده كتاب Spider-Man "اسپايدرمن: نماد بزرگ فرهنگ عامه پسند" در باره اين سكانس ميگويد: "آن تصويري كه به صورت كامل اسپايدرمن را در حال رهايي از زير آوار نشان ميدهد يكي از قدرتمند ترين تصاوير خلق شده در تاريخ كميك است و نويسندگان و طراحان زيادي را تحت تاثير خود قرار داده"
لازم به ذكر است اين داستان در يك نظر سنجي كه از كاربران سايت رسمي مارول به عمل آمد، به عنوان رتبه پانزدهم در ميان 100 داستان برتر تاريخ كميك هاي مارول دست يافت.
«رابرت گرينبرگر» (Robert Greenberger) از سردبيران مارول در معرفي اين داستان چنين نوشته: "اين داستان معادل مدرن آثار شكسپير است و تك گويي (soliloquy) پيتر پاركر زير آوار به بهترين شكل شخصيت او تا ابد تثبيت ميكند. ديتكو با ضرباهنگ دراماتيك و شم قوي داستان سرايي خود، يكي از برترين سكانس هاي تاريخ كميك را خلق كرده است"
تو دو تا دیگه هم بود. یکی اسمش new avengers بود ک تقریبا انتهای سیزن دوم بود. و یکی هم که البته در اپیزود آخر این سریال که فکر کنم اسمش avengers assemble بود
thelowdownunder.com/wp-content/uploads/2013/05/amazing-spider-man-2-set-photo-bus-2-383x600.jpg
Derek Powers/Blight: ترکیبی از نورمن آزبورن و کاریون
Inque: الهام گرفته از مرد شنی یا مرد آبی (Hydro-man)
:Spellbinder الهام گرفته از میستریو
The Stalker: الهام گرفته از کریون شکارچی
Faceless: الهام گرفته از آفتاب پرست
و ...
در ضمن تری مگینز پدرش رو از دست داد (مثل پیتر که عموش رو از دست داد)، تری با مادرش زندگی میکنه (مثل پیتر که با زن عموش زندگی میکنه). رابطه تری با Dana خیلی شبیه رابطه پیتر با مری جینه. در ضمن رابطه تری با Max شبیه رابطه اسپایدرمن با فلیشیا هاردی هستش.
نمیدونی پسر چقققققققققققققد ر این لحظرو دوست دارم احساس غرور می کنم.
به نظرتون اسپاک هم میتونه همچین کاری بکنه؟
من شک دارم.هیچ قهرمانی به پای اسپایدی نمیرسه حتی اسپاک و دم و دستگاهش
spidey.ir/images/spiderman-never-gives-up.jpg
spidey.ir/images/spiderman-never-gives-up-2.jpg
بازم ممنون
بسیار ممنون
موفق باشيد.
پينوشت: جناب ترابي، بنده يك كتاب دارم به نام: «The Amazing Spider-Man: The Ultimate Guide» نوشتهي Tom Defalco، كه احتمالاً شما هم داريد، در قسمت Spider-Man in 90's آن، شمارهي 392 The Amazing Spider-Man را نشان ميدهد كه در زير آن نوشته شده: «Peter stops being Spidey» و عكس آن هم تا حدودي شبيه شمارهي 50 اين مجله است، منتها با اين تفاوت كه در شمارهي 50، پيتر رويش را سمت خواننده كرده و تصوير بزرگ، قرمز و روحمانند متعلق به مردعنكبوتي است، اما در اين شماره، مردعنكبوتي دارد به سمت ما حركت ميكند و تصوير بزرگ و قرمز به پيتر تعلق دارد. يعني تا حالا پيتر دوبار سعي كرده است دست از مردعنكبوتي بودن بردارد؟
آقای ترابی خیلی خیلی ممنون
این مقاله عالی بود........
خداییش اگه استن لی نبود دنیای کمیک الآن رو هوا بود
ببین آقا جواد اینا یه خروار ابر قهرمان ساختن از بینشون 20تا درست حسابی دراومده دیگه رقیب اینحرفا نداره که!
بعدشم وقتی بیشتر از 50 ساله که داری داستان مینویسی بالاخره کم میاری مجبور میشی از داستانای قدیمی یا ابر قهرمانای دیگه الهام بگیری
خداییش الآن ساختن داستانی واسه اسپایدی که مث این داستان تک باشه کار حضرت فیله!
من زیاد کمیک نمیخونم یعنی تازه باهاش آشنا شدم حرفام از منظر داستان نویسی بود خیلی ممنون
واقعا گریم گرفت
در كميك هاي التميت كارنيج از DNA پيتر پاركر در ساخت كارنيج استفاده شده. در بازي ultimate spider-man هم كه خودت اشاره كردي. در كارتون ultimate spider-man هم ظاهراً در يك قسمت پيتر پاركر تبديل به كارنيج ميشه
کارنیج اصلی در واقع همون کاسدی هستش
من وقتی تو کارتون ultimate دیدم هری تبدیل به ونوم شد حالم داشت به هم میخورد آخه مگه ادی براک چش بود
چیز خیلی جدیدی هم نیست.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا