در ادامهی مجموعه مقالاتم برای موننایت، به بررسی استوریلاینهای احتمالیای خواهم پرداخت که MCU میتواند آنها را برای سریال موننایت بهکار گیرد...
مقدمه: هواداران سینهچاکی همچون بنده، سالهاست که منتظر دیدن موننایت در دنیای سینمایی مارول هستند، چرا که به این حقیقت واقفند که این شخصیت پتانسیلهای داستانی بسیار زیادی را در اختیار سازندگان قرار میدهد که آنها میتوانند از این پتانسیلها استفاده کنند. او در طول سالیان سری کمیکهای اختصاصی زیادی داشته است و در خلال آنها از ژانرهای مختلفی گذر کرده و این چنین دست سازندگان اولین لایواکشنش در دیزنیپلاس بسیار باز است. در این مقاله قصد داریم تا بیش از ۴۰سال از داستانهای این شخصیت در دنیای کمیک را بررسی کنیم و از دم نظر بگذرانیم و طی بیان گزینههایی احتمالی، ببینیم که دیزنیپلاس دست روی کدام خطهای داستانی او میگذارد؛ از جیک لاکلی گرفته تا مارک اسپکتور و استیون گرانت، همه و همه جلوی سازندگان برای انتخاب چیده شدهاند. البته خب همهی اینها هم گزینههای پرفکتی نیستند اما احتمال اینکه یکی از آنها برای مسیر پیشروی این شخصیت در یونیورس سینمایی مارول انتخاب شود بالاست؛ پس با بررسی این گزینهها با ما همراه باشید...
10- گرگنمای شبانه (Werewolf by Night)
اولین حضور موننایت در دنیای کمیک در سری "گرگنمای شبانه" رقم خورد. این کمیک حال و هوای ترسناکی داشت و در دورانی که از نفوذِ ادارهٔ نظارت بر محتوای کمیک کاسته شده و کمیکهای ترسناک روی بورس بودند نوشته شد. موننایت در اولین حضورش در دنیای کمیک که در این سری رقم خورد در قالب یک فرد شرور آغاز به کار کرد؛ فردی که توسط کمیته استخدام شده بود تا با پوشیدن یک لباس مخصوص نقرهای با اسم مستعار مون نایت یک گرگینه را شکار کند. او اما پس از مدتی فهمید که دشمن اصلی نه آن گرگینه، بلکه خود کمیته است و این چنین به سمت قهرمان شدن تغییر شخصیتی پیدا کرد. (گفتنیست که این اُریجین بعدها رتکان شد.) مشخص نیست که سریال دیزنی پلاس به رگوریشههای ماوراءالطبیعهٔ این شخصیت خواهد پرداخت یا خیر، اما باتوجه به این که این داستان اولین حضور موننایت در دنیای کمیک بوده است، در بدترین حالت هم بعید است که مارول بدون حداقل یک ایستر اگ از کنار آن بگذرد چون معمولا در MCU ایستر اگی از اولین حضور برخی شخصیتها به میان آمده، مثل مردآهنی.
9- اوریجین (Origin Story)
درست است که اولین حضور موننایت در کمیک "گرگنمای شبانه" رقم خورد اما او در آن کمیک قرار نبود خیلی شخصیتی شود که مارول بخواهد بعدها او را جدی بگیرد و صرفا یک شخصیت فرعی محسوب میشد. اما بعد از آن کمیک به طرز غیرمنتظره و فزایندهای بر محبوبیت این شخصیت افزوده شد بهطوری که سران مارول به خودشان آمدند و بالاخره او در سال ۱۹۸۰ صاحب اولین کمیک اختصاصی خود شد که در آن خوانندگان با اُریجین مارک اسپکتور آشنا شدند. در ابتدای این کمیک ما با جزئیات آغاز حرفهٔ مزدوری مارک و نخستین ملاقات او با بوشمن و آلروین آشنا شده و داستان سرگذشت او و چگونگی موننایت شدنش را نظاره میکنیم. ماجرای کشتهشدن او پای مجمسمه خدای ماه مصریان(خونشو) و رستاخیز مجدد او و عهدش با خونشو همه و همه موضوعاتی هستند که احتمالا سازندگان خیلی عاشقش خواهند شد و این مرسومترین راه برای آغاز داستانگویی دربارهی هر کاراکتر است؛ بیان سرگذشت و اوریجین داستانی او.
8- مشت خونشو (Fist of Khonshu)
سری اولیهی کمیکهای موننایت شخصیت او را تثبیت کرده و به گسترش شخصیتهای فرعی مرتبط با داستانهای او پرداختند؛ اما چندی بعد و در کمیک "مشت خونشو" ما شاهد جهتگیری کاملا جدیدی برای خط داستانی او بودیم. در این سری، او با «کاهنان خونشو» آشنا میشود که هدفشان راهنمایی موننایت بعنوان آواتار و تجلی خونشو در زمین بود. آنها به راهنمایی و تجهیز موننایت با سلاحهای عرفانی و جادویی پرداختند و کاستوم جدیدی هم به او اعطا کردند. خلاصه این سری هم میتواند بعنوان لااقل یک منبع برای اسطورهشناسی شخصیت مد نظر قرار داده شود و شاهد ارجاعاتی به آن باشیم. فقط امیدوارم که سازندهها اگر میخواهند از این سری الهام بگیرند یک وقت به سرشان نزند که بخواهند از کاستوم موننایت در این سری استفاده کنند؛ چون همان طور که در تصویر میبینید و ایشالا سر وقت خودش مقالهاش را هم خواهم نوشت، این کاستوم در این کمیک بسیار زشت و تودلنرو هست.
7- انتقامجویان ساحل غربی (West coast Avengers)
باتوجه به تنهاییطلبی موننایت، او اما چندباری عضو گروه انتقامجویان بوده است که ممکن است سبب تعجب شما شود. نخستینبار شوالیهی ماه به عضویت گروه انتقامجویان ساحل غربیِ هاکای در آمد (برای آشنایی با این گروه، این مقاله را بخوانید).
انتقامجویان ساحل غربی در جریان کمیک "گمشده در فضا-زمان" در مصر باستان گیر افتادند و هاکای توافقی با خونشو کرد تا اعضای تیمش را به خانه بازگرداند. هاکای پس از آن دستبهکار شد تا سلاحهای طلاییای را که بعدها در کمیک مشت خونشو به موننایت تعلق گرفت را بسازد. شاید ما از همین ابتدا موننایت را در انتقامجویان ساحل غربی و در تعامل مستقیم با هاکای نبینیم، اما مطمئنا این بستر که موننایت چندباری عضو انتقامجویان بوده درگاهی است برای سوق سازندگان به استفادهی از آن.
6- هِلبِنت (Hellbent)
وقتی "تری کاواناگ" سکان نویسندگی کمیکهای موننایت را عهدهدار شد، دست به ایجاد تغییراتی جذاب در اسطورهشناسی مون نایت زد. او موننایت را به نژاد باستانی هلبنت که توسط "سِث جاویدان" (یکی از اعضای فرقهٔ شوالیههای معبد) هدایت میشد گره زد. میراث موننایت پس از این سری کمیکها متاسفانه تقریبا به دست فراموشی سپرده شدند اما در همین دوره اشخاص و سازمانهای جذاب و هیجانانگیز معرفی شدند که احتمال دارد سازندگان سریال مشتاق به توسعهدادن آنها باشند. مارک کمپانی "اسپکتور کورپ" خود را تاسیس نمود که در آن صنایعی فوق پیشرفته و تکنولوژیکال ساخته میشد و همچنین او در این دوره اتاق فکری را هم موسوم به "شورای سایه" را پدید آورد که زمینه را برای بهتصویرکشیدن امثال "تیم فلش" در سریالهای ابرقهرمانی فراهم کرد.
5- نبرد رستاخیز (Resurrection War)
در این مینی سری که به Moon Knight vol. 3 نیز معروف است، موننایت پس از مرگ فداکارانهاش در انتهای سری هلبنت، دوباره توسط خونشو به زندگی باز گردانده میشود تا دوباره با هلبنت و سِث فلکون مقابله کند. در طول این سری که یکی از جذابترین رانهای موننایت است، او با چندی از دشمنان درجه یکش(که بعدها در مقالهای جدا به آنها خواهم پرداخت) مانند بوشمن، بلک اسپکتر و مورفئوس روبرو شد. حالا فارغ از اینکه دیزنی پلاس و MCU چقدر میخواهند در اسطورهشناسی این شخصیت عمیق شوند، "نبرد رستاخیز" میتواند راهی خوب و مناسب برای استفاده از شخصیتها و مضامین گوناگون داستانهای موننایت در یک داستان منسجم باشد.
4- قعر (The Bottom)
آرک داستانی قعر یا The Bottom نوشتهی چارلی هاستون و دیوید فینچ که در سری پنجم کمیکهای "موننایت" آغاز شد، به دلایل زیادی کاملا مناسب برای سرویس دیزنی پلاس است. در این سری مارک اسپکتور به نوعی سقوط دچار شده و تا پایینترین حد ممکنش افول میکند و در طی این کمیک خیلی "شوالیهی تاریکی برمیخیزد"وار به بازیابی خود و ایمان مجددش به خونشو میپردازد. یاد اپیزودی از دردویل میافتم که مت خود را در زیرزمین کلیسا محبوس کرده و به بازسازی خود میپرداخت؛ پس میبینید این داستان که شخصیت اصلی سقوط کند، خود را بازسازی کند و در پردهی سوم قویتر از سابق بازگردد ساختاری آشنا در آثار موفق ابرقهرمانی همچون سهگانهی نولان یا بخشی از سریال محبوب دردویل است.
این سری همچنین دوباره به معرفی عمیقتر کمیته پرداخت و شخصیتی به نام پروفایل را معرفی کرد. چیزی که باعث میشود که این سری برای MCU پرفکت باشد این است که نشان میدهد موننایت با همهی قهرمانان یونیورس مارول متفاوت است و این سری هم میتواند منبع اقتباسی جذاب برای این سریال باشد.
3- قهرمانان اجارهای (Heroes for Hire)
درحالی که موننایت بیشتر بهعنوان یک قهرمان منفرد به بهترین شکل فعالیت میکند ولی دلیل نمیشود که او با دیگر ابرقهرمانان مارول سابقهی تیمآپ و همکاری نداشته باشد. مدتی، موننایت بهعنوان مأموری تکرو با گروه قهرمانان اجارهای همکاری کرد. این گروه ابتدا توسط لوک کیج و آیرون فیست تشکیل شد، هرچند این نسخه از گروه را میستی نایت شکل داد و امثال موننایت و گوست رایدر هم به آن پیوستند. با تمام این تفاسیر اگر مارول بخواهد خطوط داستانی ناتمامِ برجامانده از سریال کنسلشدهی مدافعان را ادامه دهد، این سری میتواند با بازگردادندن میستی نایت و کالین وینگ بهعنوان همکاران مون نایت در گروه قهرمانان اجارهای این امر را به حقیقت بدل کند.
2- هالیوود (Hollywood)
نویسندهی فوق ستارهی دنیای کمیک یعنی برایان مایکل بندیس همکار قدیمیاش در سری شاهکار «دردویل» یعنی الکس مالف را بعنوان طراح فراخواند تا با هم روی سری ششم از کمیکهای مون نایت کار کنند. در این سری مارک اسپکتور تهیهکنندگی سریال "افسانهی خونشو" که بر اساس ماجراهای زندگی خودش به عنوان مون نایت ساخته شده بود را بر عهده داشت. یکی از مهمترین تغییرات این سری این بود که به جای دیگر هویتهای متدوال مون نایت یعنی جیک لاکلی و استیون گرانت، از قهرمانان دیگر مارول مثل کاپیتان آمریکا و مردعنکبوتی و ولورین به عنوان هویتهای دیگرِ او استفاده شد و این چنین این سری از این نظر میتواند نسخه جذابی جهت ارائه در MCU باشد.
1- مِستر نایت (Mr. Knight)
میرسیم به محبوبترین ران موننایت برای بنده؛ موننایت دوباره توسط وارن الیس و دکلان شلوی، این بار با هویت جدیدِ مستر نایت به کمیکها بازگشت (میتوانید این سری خارقالعاده را با ترجمه و ادیت بینظیر سایت اسپایدی از اینجا دانلود کنید). او با تغییراتی اندک همان کاستومی که در انتقامجویان مخفی پوشیده بود را بر تن کرد و ضمن حفظ خاستگاه و اوریجینش، این بار بعنوان شخصیتی مرموز و کارآگاهی زبده در سطح خیابانهای تیره و تار نیویورک به همکاری مستقیم با پلیسها در کشف راز و رمزهای قتلهایی ماوراالطبیعه میپرداخت. در مجموع در این سری ترکیبی از رگههای ترسناک شخصیتی موننایت و تعهدش به خونشو و جنبههای عرفانی و همچنین زد و خوردها و اکشنهایی خشونتبار بههمراه استفاده از تجهیزات فوقپیشرفته در کنار لحنی ماندگار و داستانی معمایی و رازآلود، این سری را به بهترین اثری که MCU میتواند از آن برای اقتباس سریال موننایت استفاده کند، بدل کرده است. شما را نمیدانم اما خودم به شخصه امیدوارم تحت هر شرایطی این اقتباس را در MCU شاهد باشم.
خب اینها محتملترین گزینههایی بودن که میشه ازشون اقتباس صورت بگیره؛ شما با کدوم بیشتر حال میکنید؟
محمدعلی رضائیهنجنی
(MoAli)
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 دلیلی که ثابت میکند مون نایت "بتمن مارول" نیست
10 شخصیتی که دوست داریم در سریال مون نایت حضور افتخاری (CAMEO) داشته باشند
10 چیزی که باعث میشود برای سریال اختصاصی مون نایت هیجان داشته باشیم!
10 عاملی که سریال مون نایت برای موفقیت به آنها نیاز دارد
شماره آخر کمیک مون نایت (MOON KNIGHT) ترجمه شد + لینک دانلود
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
معرفی خشن ترین قهرمانان مارول
20 وسیله نقلیه برتر در دنیای کمیک: مون کاپتر
100 شخصیت برتر مارول – قسمت سوم
15 ابر قهرمانی که با بیماری زندگی می کنند !!
10 بازیگری که میتونند گزینه خوبی برای ایفای نقش مون نایت باشند