10 درسی که اسپایدرمن در فیلم هایش به ما آموخت

گاهی اوقات، ابرقهرمان ها تلخ و متفکر نیستند بلکه در برخی مواقع، نشاط آور و الهام بخش هستند. یکی از بهترین مثال ها برای این موضوع، نوجوانی است که از دیوار بالا می‌رود و روی آن میخزد؛ اسپایدرمن! تا کنون 8 فیلم سینمایی از اسپایدرمن ساخته شده و جدید ترین آن، در تاریخ 16 دسامبر به روی پرده ی سینما ها می‌رود.

در فیلم های اسپایدرمن، درس های زندگی وجود دارد که طرفداران می‌توانند از آنها استفاده کنند و در زندگی روزمره اشان به کار گیرند. با اینکه برخی از اتفاقاتی که برای اسپایدرمن رخ داده است اتفاقات شاد و نشاط آوری نیستند، اما طرفداران ترجیح می‌دهند که روش بخش شاد و مثبت زندگی او تمرکز کنند و بر اساس درس هایی که از تماشای فیلم های اسپایدرمن آموخته اند، زندگی کنند.

10- چگونگی کنار آمدن با غم از دست دادن

چگونگی کنار آمدن با غم از دست دادن

یکی از بخش های مهم و اجتناب ناپذیر زندگی، چه داستانی چه زندگی واقعی، از دست دادن عزیزانمان است. یکی از مسائلی که اسپایدرمن باید از راه سخت آن را بیاموزد این است که نمی‌تواند همه را نجات دهد. در زندگی واقعی همه باید با از دست دادن عزیزان خود کنار بیایند و به زندگی خود ادامه دهند. مسئله ی عزاداری یک چیز است و اینکه به آن غم اجازه بدهیم بر روی زندگی ما سایه بیافکند، چیز دیگری است. اسپایدرمن لحظات غم انگیز زیادی را گذرانده و گاهی این لحظات باعث می‌شوند که او تسلیم شود. اما با این حال او می‌داند که بهترین راه برای احترام گذاشتن به کسانی که از دست داده این است که تلاش خود را بکند تا زندگی بهتری داشته باشد که این به تنهایی درس بزرگی است.

9- کمک پذیرفتن

کمک پذیرفتن

با اینکه اقتباس های مختلفی از کمیک های اسپایدرمن صورت گرفته اما چیزی که هیچوقت تغییر نکرده است این است که او دوستان خوب و وفاداری داشته که حاضر بودند به او کمک کنند. مشکلی که اسپایدرمن با آن مواجه بود، این بود که در نخستین روز هایی که او تبدیل به اسپایدمن شده بود فکر میکرد که باید تمامی کار ها را به تنهایی انجام دهد زیرا هیچکس مسائلی که او با آنها رو به رو است را درک نمی‌کند. برای مثال، در نخستین فیلم مرد عنکبوتی عمو بن به پیتر پیشنهاد داد که به او کمک کند اما پیتر پیشنهاد او را رد کرد. در هر اقتباس، او می‌آموزد که به نمی‌تواند همه کار ها را به تنهایی انجام دهد و گاهی اوقات او در شرایطی قرار میگیرد که اگر از اطرافیانش کمک می‌گرفت، با عواقب بدی مواجه نمی‌شد. در زندگی، برخی از مردم احساس می‌کنند که باید به تنهایی با مسائل و مشکلات خود مواجه شوند در صورتی که اینگونه نیست. همه باید در شرایط سخت از دوستان و اطرافیان خود کمک بگیرند.

8- انجام دادن کار درست

انجام دادن کار درست

گاهی اوقات باید کاری را انجام بدهیم که قلبا احساس می‌کنیم کار درستی است، حتی اگر این کار درست سرپیچی از دستورات دیگران باشد. اسپایدرمن غرائز خوب و قوی ای دارد بنابراین وقتی احساس می‌کند باید کار سختی را برای منافع و اهداف بزرگتر انجام دهد، آن را هرچه سریعتر انجام می‌دهد. برای مثال در انیمیشن Into the Spider-Verse، مایلز از دستورات استاد خود سرپیچی می‌کند و بدون درک درست از قدرت هایش به مبارزه می‌پردازد. پیتر برای مایلز بهترین ها را می‌خواهد اما این را هم می‌داند که باید از هر کمکی که می‌تواند بگیرد، استفاده کند. اگر مردم قلبا احساس کنند که انجام دادن کاری درست است، باید از غرائز خود پیروی کنند حتی اگر خلاف دستور و نصیحت های دیگران باشد.

7- در نظر گرفتن همه چیز

در نظر گرفتن همه چیز

یکی از ویژگی های شخصیتی اسپایدرمن، تمایل او به مبارزه است. با این حال این مسئله ای است که گاهی اوقات باعث می‌شود او شکست بخورد یا باعث ضرر های جبران نپذیری بشود. درست است که باید کاری را انجام بدهیم که قلبا از درستی آن مطمئن هستیم، اما باید همه ی مسائل را در نظر بگیریم و عواقب آن را بسنجیم. اسپایدرمن، به سرعت تحریک می‌شود و این یکی از دلایلی است که مردم با این کاراکتر داستانی همذات پنداری می‌کنند.

6- خانواده همه چیز است

خانواده مرد عنکبوتی

اسپایدرمن دارای سیستم پشتیبانی است که باعث می‌شود سلامت عقل خودش را به عنوان یک مبارز حفظ کند و بزرگترین بخش این سیستم پیشتیبانی، خانواده ی او هستند. او در بدترین شرایط به آنها تکیه می‌کند. در اقتباس سم ریمی، شاید برخی چیز ها درست باشد و شاید برخی چیز ها اشتباه، اما از درست بودن یک مسئله همگی اطمینان دارند و آن روابط پیتر با خانواده اش است. در زندگی واقعی، برخی از مردم با خویشاوندان خونی خود رابطه ی خوبی ندارند اما عضو یک خانواده بودن، نیازمند داشتن ارتباط ژنتیکی نیست و گاهی اوقات دوستان صمیمی ما خانواده ی ما هستند که در مواقع سخت همه چیز را رها می‌کنند و به کمک ما می‌ایند.

5- برخی راز ها باید راز باقی بمانند

برخی راز ها باید راز باقی بمانند

باور اکثریت این است که هیچکس نباید راز هایش را از اطرافیانش مخفی نگه دارد، برخی مواقع این درست است. اما در برخی مواقع، بهتر است برای محافظت از اطرافیان، راز خود را نگه دارید. اسپایدرمن را حفظ راز بزرگ خود امنیت اطرافیانش و کسانی که او به آنها اهمیت می‌دهد را تامین می‌کند. اگر او راز خود را به اطرافیانش نمی‌گوید، دلیل بر این نیست که به آنها اعتماد ندارد، بلکه او می‌داند اگر افراد اشتباهی این راز را بدانند ممکن است کسانی که برای او اهمیت دارند، در خطر بیافتند. مردم نباید به اعتماد اطرافیان خود خیانت کنند اما در شرایط خاص ممکن است مجبور باشند! این شرایط ممکن است خیلی جدی نباشند اما باز هم درسی است که باید آن را فرا گرفت.

4- فداکاری

فداکاری

برخی مواقع باید خوشی یک نفر فدای امنیت و خوشحالی عده ی زیادی شود. در فیلم Spiderman 2002 پیتر پارکر عاشق مری جین واتسون بود اما وقتی فهمید که مری جین هم به او این احساس را دارد، او را پس زد. او این کارا به دلیل این انجام داد که میدانست اگر دشمنانش از هویت او با خبر شوند، سلامت و امنیت مری جین به خطر می‌افتد. این یکی از مواقعی بود که اسپایدرمن خوشحالی و شادی خودش را فدای امنیت دیگران کرد. این موضوع به شدت در خانواده ها رواج دارد. ممکن است شخصی مجبور شود شغل رویایی خود را رها کند زیرا نمی‌تواند از خانواده ی خود حمایت لازم را به عمل بیاورد. این لحظات، لحظات آسانی نیستند و نمی‌توان آنها را به دیگران توصیه کرد اما گاهی اوقات این فداکاری ها قهرمانان زندگی واقعی را شکل می‌دهند.

3- مراقبت از کوچکتر ها

مراقبت از کوچکتر ها

طرفداران فکر می‌کنند که ابرقهرمانان در کمیک ها باید جلوی تهدیدات بزرگتر و فضایی را بگیرند. اما اسپایدرمن به مقابله با تهدیدات در مقیاس کوچکتر شناخته می‌شود. دلیل اینکه اسپایدرمن با سایر ابرقهرمانان کمیکی متفاوت است این است که او " دوست خوب محله ی شما، اسپایدرمن" شناخته می‌شود و همیشه حواسش به افراد کوچکتر از خودش هم هست. ما نمیگوییم که باقی ابرقهرمانان حواسشان به این مسائل نیست، اما این یکی از ویژگی های شخصیتی اسپایدرمن است. ممکن است در برخی شرایط افرادی باشند که ضعیف تر و کوچکتر از بقیه باشند و طرفداران اسپایدرمن، با وجود اینکه قدرت های او را دارا نیستند، می‌توانند در این شرایط داوطلبانه به آن افراد کمک کنند.

2- بخشش

بخشش مرد عنکبوتی

خیلی سخت است که کسانی را ببخشی که به تو باور نداشتند و راجع به تو اشتباه می‌کردند، اسپایدرمن هم از این قاعده مستثنا نیست. جمله ای در فیلم Spideman-3 وجود دارد که پیتر به ادی براک می‌گوید: "بخشش می‌خواهی؟! به دین رجوع کن!" هرچند بعد ها پیتر درس خود را می‌آموزد، درست مانند هری که پیتر را به خاطر مرگ پدرش بخشید. کینه توزی کار آسانی است، با این حال بخشش اراده ی قوی نیاز دارد و روابط قوی تری ایجاد می‌کند. همه سزاوار بخشش نیستند اما در شرایط خاص، این کار کار درستی است.

1- قدرت زیاد مسئولیت زیاد هم می آورد

قدرت زیاد مسئولیت زیاد هم می آورد

همه می‌توانند قهرمان باشند! این درسی است که همه ی اقتباس های سینمایی اسپایدرمن سعی داشتند به ما بیاموزند. "قدرت زیاد مسئولیت زیاد هم می آورد" جمله ای است که الهام بخش پیتر پارکر برای انجام دادن کار درست در بسیاری از اقتباس هایش است و به مایلز مورالس هم این جمله را می‌آموزد. این جمله در زندگی واقعی تفاسیر مختلفی دارد. بهترین این تفاسیر این است که همه قدرت انجام دادن کار خوب را دارند، اما یک قهرمان واقعی نیاز است که آن قدرت را پیدا کند.

شکیبا پوران پیر