10 لحظه برتر ولورین در عالم سینما

ولورین در سینما

شاید به زودی آخرین حضور هیو جکمن را در قالب ولورین نظاره گر باشیم ولی تک تک این لحظه ها تا ابد با ما میمونند....

مقدمه: بدون شک ولورین همواره یکی از محبوب ترین شخصیت های مجموعه ایکس من بوده است، چه در عالم کمیک، چه در عالم سینما. شخصیت ولورین یکی از دو آن شخصیتی است که در هر هشت فیلم ایکس من حضور داشته، و تنها شخصیتی است که در تمام این فیلم ها بازیگرش یک نفر بوده. بازیگری به نام هیو جکمن که به جرات میتوان گفت ولورینش حتی از ولورین کمیک بوک ها هم محبوب تر شد. بازیگری که با بازی بی نظیرش مارول را مجاب کرد تا چهره و ظاهر ولورینِ کمیک بوک ها را شبیه به ولورینِ او در سینما نزدیک تر کند. با اینحال، هر آغازی یک پایانی دارد و این برای هیو جکمن و ولورین او هم صدق میکند. و قرار است سال بعد سومین فیلم از ولورین با عنوان ساده اما پر معنای "لوگان" به حضور چندین و چند ساله هیو جکمن در قالب این شخصیت دوست داشتنی پایان دهد. و بدیهی است که بعدِ گذشتِ این همه مدت، هیو جکمن برخی از بهترین لحظات دراماتیک، کمدیک و اکشن را در قالب ولورین تجربه کرده است که مطمئناً با توجه به اسم و پوستر سومین فیلم از ولورین، هیو جکمن در آخرین حضور خود در نقش ولورین، لحظات به یاد ماندنی تری هم تجربه خواهد کرد. حال در اینجا ما میخواهیم نگاهی بیاندازیم به 10 تا از بهترین لحظات هیوجکمن در نقش ولورین، که از نظر من بهترین تهفه حضور ناشایست ایکس من (با توجه به کمیک هایش) بعد گذشت شانزده سال در عالم سینما است.

 

نکته مهم: این مقاله قبل از اکران فیلم "لوگان" نوشته شده است.

 

10 – به این حرکت میگن Fastball Special

ولورین و کلاسوس

Fastball Special حرکتی است که به کار تیمی کلاسوس و ولورین گفته میشود که در آن کلاسوسِ پوست فلزی، ولورین را به دل خطر و نبرد میاندازد. این حرکت بسیار در کمیک بوک های ایکس من دیده شده است، ولی متاسفانه در عالم سینما تنها یک بار شاهد این حرکت بوده ایم که آن هم به فیلم "ایکس من: آخرین مقاوت" برمیگردد. در این فیلم و در طی تمرین آموزشی تیم ایکس من در اتاق خطر (Danger Room)، ولورین از کلاسوس میپرسه که آیا اون میتونه اونو به طرف اون سنتینل پرتاب کنه یا نه؟ که کلاسوس هم با ممنویت تمام به این سوال ولورین پاسخ مثبت میدهد و با پرتاب کردن او به طرف سنتیل، ولورین هم کله سنتیل را تقدیم او و هم تیمی هایش میکند.

یک بار دیگر هم در همان فیلم "ایکس من: آخرین مقاوت" شاهد این صحنه بودیم که البته در آن صحنه کلاسوس جای خود را به بیست (Beast) داده بود. در آن صحنه بیست و ولورین برای اینکه بتوانند حواس مگنتو را پرت کنند دست به انجام این حرکت میزنند که موفق به عملی کردن نقشه خود هم میشوند.

دیدن بیشتر اینجور صحنه ها در فیلم های ایکس من میتوانست بسیار لذت بخش باشد، اما فاکس حتی این یدونه وفاداری را هم برای طرفداران زیادی دانست و در فیلم های بعدی ایکس من جایی برای اینجور حرکات تیمی باقی نذاشت.

 

9 – لحظه ای که ولورین فونیکس سیاه (جین گری) را میکشد.

شاید دردناک ترین لحظه ولورین در فیلم های ایکس همین یک صحنه باشد. در این صحنه که باز در همان فیلم "ایکس من: آخرین مقاوت" شاهدش بودیم ولورین با هزار بدبختی به لطف فاکتور شفا دهنده خود، خودش را به طرف فونیکس سیاه رسانده و با اعلام عشقش به جین گری که دیگر فونیکس او را تسخیر کرده بود، پنجه هایش را وارد شکم او میکند و با همین یک صحنه کلی از لحظات تلخ ولورین در کمیک بوک ها را برای دوستداران ولورین زنده میکند. لحظاتی مثل کشتن بچه های خودش که همیشه یا به طور ناخواسته اینکار را انجام داده و یا او را مجبور به انجام اینکار کرده اند.

این صحنه نشان میدهد که ولورین همیشه حاضر است برای نجات زندگی بقیه، زندگی خود را با چه درد و شکنجه ای آن هم با دستان خودش فدا کند.

با اینکه فیلم "ایکس من: آخرین مقاوت" یکی از بدترین فیلم های کمیکی است که از روی یکی از بهترین کمیک های تاریخ صنعت کمیک بوک بوک اقتباس شده، ولی این غیر انکار است که لحظه ای که ولورین تصمیم به کشتن تنها عشق واقعی خودش (در فیلم های ایکس من) میگیرد یکی از احساسی ترین لحظات در مجموعه فیلم های ایکس من و خود "ولورین" رقم میخورد. تصمیمی که با وجود تمام خط های داستانی نامنظم فیلم های ایکس من تاثیراش پایدار ماند و بهایش را مثل همیشه "لوگان" پرداخت کرده و بار سنگینش را بر روی دوش خودش حمل کرد.

در فیلم روزهای سپری شده آینده هم در صحنه ای که پروفسور ایکس در خاطرات ولورین سیر میکرد به این صحنه اشاره شد.

 

8 – مبارزه ولورین با لیدی دث استریک

ولورین و لیدی دث استریک

ولورین در طی حضورش در عالم سینما در بسیاری از مبارزات بزرگ و عالی شرکت کرده ولی مطمئناً صحنه ای که ولورین وارد مبارزه با لیدی دث استریک در فیلم دوم ایکس من به نام "اتحاد ایکس من" میشود بهترین مبارزه تن به تن ولورین محسوب میشود. در فیلم "اتحاد ایکس من" لیدی دث استریک جهش یافته ای بود که از سوی سرهنگ استرایکر شستشوی مغزی داده شده بود. لیدی دث استریک همان قدرت های ولورین را داشت. دارای همان قدرت فیزیکی و چالاکی ولورین، همان اسکلت ادامنتینیومی و همچنین ناخن های تیز و نازک تر از پنجه های ولورین، که از لیدی دث استریک یک حریف قدر و بیرحم برای ولورین میساخت. فقط حیف که درجه سنی آن فیلم PG-13 بود. لیدی دث استریک به قدری باورنکردنی مبارزه میکرد و به قدری تند و تیز حرکت میکرد که حتی ولورینِ همیشه سرخوش مجالِ دیدنِ درست و حسابی او را پیدا نمیکرد. تنها چیزی که ولورین میدید مشت و لگد های دث استریک بود که یکی پس از دیگری نوش جانش میکرد. تنها شانسی که ولورین آورد این بود که فلز ادامنتینیوم مذاب و آماده استرایکر در آن اطرف بود، پس با به تزریق کردن آن به بدن لیدی دث استریک، فلز از چشم و دهان لیدی استریک سرازیر شد و به این ترتیب ولورین حرف معروف خودش را ثابت کرد و نشان داد که واقعاً در هر کاری که میکند بهترین است.

با اینکه شخصیت دث استریک فقط در همان فیلم اتحاد ایکس من مورد استفاده کارگردان قرار گرفت که در همان فیلم هم از هیچ داستان مستقلی برخوردار نبود و معلوم نشد از کجا سروکله اش پیدا شده، ولی توانست از لحاظ فیزیکی و مبارزه تن به تن ولورین همیشه آماده را به چالشی جدی بکشاند. لیدی دث استریک نیاز به حضور در یک فیلمی با درجه سنی R دارد که متاسفانه جز شخصیت های حاضر در فیلم سوم ولورین که درجه سنی R دارد نیست تا با فرقه خودش ریورز (Reavers) که اتفاقاً در فیلم سوم ولورین هست دمار از روزگار ولورین دربیاورد.

 

7 – ولورین در انواع و اقسام جنگ ها

ولورین و سیبرتوث

فیلم "ریشه یک ایکس من: ولورین" بدون شک بدترین فیلم از مجموعه فیلم های ایکس من است که به طرز وحشتناکی عالم زیبای ولورین را به هم ریخت. جلوه های ویژه این فیلم جز بدترین هاست و صحنه های اکشنش جز مصنوعی ترین ها. این فیلم به قدری بد بود و به قدری خط زمانی ایکس من را بهم ریخت که همین الانش هم حتی بعد از بازنویسی دوباره تاریخ به کمک فیلم "روزهای سپری شده آینده" فیلم های ایکس من بشدت از داشتن خط های زمانی یا همان تایم لاین های نامنظم و نامناسب رنج میبرد.

با این حال به لطف وجود شخصیت جذابی چون ولورین و با نقش آفرینی بسیار زیبای هیو جکمن، در این فیلم هم شاهد یکی از بهترین لحظات ولورین بودیم. در همان سه چهار دقیقه ابتدایی فیلم، ما با گذشته ولورین آشنا میشویم و میفهمیم که نام واقعی او جیمز هاولت است. زمانی که او تنها یک پسر بچه بود و زمانی که هنوز ویکتور کرید به رقیب سرسخت و کینه توز او تبدیل نشده بود. در همان مونتاژ ابتدای فیلم دیدیم که جیمز و ویکتور در جنگ های بزرگی چون جنگ داخلی آمریکا، جنگ جهانی اول و دوم و جنگ ویتنام با همدیگر شرکت کرده و به لطف قدرت های خود موفق به جان سالم بدر بردن شدند و رقیبان خود را یکی پس از دیگری سلاخی کردند.

در آن مونتاژ ابتدایی برخی چیز در مورد این دو شخصیت و روابطشان دیدیم، اینکه ویکتور همواره هوای برادرش جیمز را دارد و از گلوله خوردنش نگران میشود. همچنین کار تیمی این دو شخصیت در جبهه غربی را هم به ما نشان داد. بهترین وجه این فیلم همین مونتاژ ابتدایی است که خوشبختانه از لحاظ بصری هم خیلی زیبا کار شده است. این مونتاژ به شکل بسیار زیبایی لحن و فضای دوره های زمانی مختلف را به خواننده منتقل میکند و موفق میشود تا تکه ای از گذشته دردناک و خشن ولورین در کمیک بوک ها را به بینندگان نشان دهد.

 

6 – مبارزه در شهرِ بالای کوه

ولورین و نینجاها

نبرد ولورین در شهرِ بالای کوه در دومین فیلم اختصاصی خودش که بسیار هم در بازاریابی این فیلم از این صحنه استفاده شد، توانست رضایت و نظر مخاطبان را جلب کند. هر چند که بخاطر کار احمقانه و عجیب و غریب سازنده ها که بی خود و بی جهت برخی از صحنه های موجود در تریلرهای منتشر شده از این صحنه را از نسخه اصلی فیلم حذف کرده بودند و برخی ها را هم در نسخه بلوری و اکستندد گنجانده بودند، تماشای این صحنه تقریباً برای مخاطب زهرمار شد.

در این صحنه از فیلم دیدیم که ولورین بعد آنکه از لبه مرگ برمیگردد به سر وقت نینجاها میرود تا هم کارشان را یکسره کند و هم دوست دختر خود ماریکو را نجات دهد. اولش ولورین طعم پنجه هایش را یک به یک به نینجاها میچشاند، ولی بعد که اوضاع برای نینجاها مرگبار میشود نیکوچیو هارادا مساله را شخصی تر میکند و از سمی که وایپر به او داده بود استفاده میکند. ولورین هم که از از ناحیه پشت از سوی نینجاها تیر باران شده بود با خوردن آخرین تیرِ آغشته به سم وایپر زانو زده و شکست را میپذیرد. با وجود اینکه ولورین نبرد های زیبایی چون مبارزه اش با شینگن یاشیدا در این فیلم داشت ولی لحظه ای که ولورین شروع به مبارزه با نینجاها در شهرِ بالای کوه میکند و در نهایت زانو میزند بهترین و بزن بهادرترین صحنه مبارزه این فیلم است.

 

5 – ولورین و استرایکر

ولورین و استرایکر

سرهنگ ویلیام استرایکر از همان لحظه ای که برای اولین بار در فیلم دوم ایکس من به نام "اتحاد ایکس من" ظاهر شد همواره یک نقش محوری در تکامل شخصیت ولورین داشته است. او کسی بود که اسکلت بدن ولورین را با فلز نشکن ادامنتینیوم پوشاند، پنجه های تیز و براق به او داد و در مقابل اینها تمام خاطراتش را از او گرفت. اولین آشنایی مخاطبان با شخصیت استرایکر مربوط به زمانی میشود که استرایکر به عمارت ایکس حمله میکند و یک سری پاسخ هایی هم در رابطه با گذشته ولورین به خود ولورین میدهد و نظر او را جلب میکند، بعد بابی دریک دست بکار میشود و با ایجاد یک دیوار یخی مانع از افتادن ولورین به دام استرایکر میشود. در آن صحنه ولورین دست خود را روی دیوار میگذارد و متوجه میشود که آخرین شانسش را هم برای حل معمای گذشته خویش در حال از دست دادن است. احتمالاً دلیل اصلی پا پس کشیدن ولورین در آن صحنه بخاطر ترس از مواجه شدن با ولورین گذشته باشد که استرایکر از او به عنوان یک حیوان یاد میکرد.

ولورین و استرایکر باری دیگر در انتهای فیلم "اتحاد ایکس من" همدیگر را ملاقات کردند که در این یکی ملاقاتشان ولورین با به غل و زنجیر کردن استرایکر به یک هلیکوپتر ترجیح داد تا گذشته اش را دفن کرده و بجایش آینده ای از نو بسازد. استرایکر همچنین نقش بسیار موثری در فیلم "ریشه یک ایکس من: ولورین" به عنوان دشمن اصلی ولورین ایفا کرد. بعلاوه، استرایکر در دو فیلم "روزهای سپری شده آینده" و "آپوکالیپس" هم نقش هایی داشته است که در هر دوی آنها هم طرف حسابش ولورین بوده. کاراکتر استرایکر همواره به عنوان یک چهره کلیدی در شکل گیری گذشته، حال و آینده شخصیت ولورین ظاهر شده و گویا به ظاهر شدنش هم ادامه میدهد.

 

4 – رابطه ولورین و روگ

ولورین و روگ

چه در کمیک ها و چه در اقتباس های صورت گرفته از ایکس من، ولورین همواره به عنوان یک پدر و یا یک برادر بزرگتر هوای نوجوانان و جوانان را داشته و از آنها محافظت کرده است. با اینکه در کمیک ها اکثراً نویسنده ها روی رابطه ولورین با کیتی پراید و یا ولورین جوبیلی تمرکز داشته اند ولی در فیلم ها ولورین رابطه ای خاص از نوع رابطه پدر و فرزندی با روگ داشته است که از همان فیلم اول ایکس من کاملاً آشکارا بود. دو غریبه طرد شده که جهانیان از آنها ترس و تنفر دارند، دو نفر که قدرت های خطرناکی در اختیار دارند و در برهه ای از زمان در کنار یکدیگر مسافر یک جاده میشوند. دلیل این همسفر شدن هم چیزی جر درک درستی که شخصیت روگ در همان دیدار اولش با فردی غریبه اما به همان اندازه آشنا به نام ولورین بهش میرسد نیست.

بعداً که ولورین و روگ به مدرسه پروفسور ایکس میروند رابطه آنها قوی تر میشود و حتی روگ در بین آن همه جهش یافته عجیب و غریب که خودش هم جز آنها بود احساس میکرد که ولورین تنها کسی است که او را میفهمد و تنها کسی است که میتوان بهش اعتماد کرد. موقعی هم که مگنتو روگ را فراری میدهد، ولورین به یاری او میشتابد و لحظه ای که میبیند روگ دیگر مرده ای بیش نیست تصمیم میگیرد برای نجات روگ فاکتور شفا دهنده خود را با دستان خودش تقدیم او کند. و اینکار ولورین یکی از بهترین لحظات این شخصیت در عالم سینما را رقم میزند. تضاد جالبی که در سرشت وحشی ولورین و ذات خیرخواه لوگان وجود دارد چیزی است که این شخصیت را کامل میکند و از ولورین، ولورین میسازد.

 

3 – قتل عامی از نوع ولورین

ولورین در فیلم آپوکالیپس

هیو جکمن در همه فیلم های ایکس من در نقش ولورین ظاهر شده که در بعضی از آنها چهره ای متفاوت از این شخصیت به نمایش گذاشته، ولی چهره ای که او در فیلم "ایکس من: آپوکالیپس" از شخصیت ولورین به نمایش گذاشت قطعاً وحشی ترین و متفاوت ترین ورژن این شخصیت بود (هر چند که سومین قسمت از فیلم اختصاصی ولورین میتواند این وضع را تغییر دهد). با اینکه ولورین فقط در قالب یک Cameo در فیلم "ایکس من: آپوکالیپس" ظاهر شد ولی همان چند لحظه هم برای رونمایی از کمیک بوکی ترین ولورین کافی بود. ولورینی با موهای بلند، سیم پیچ شده و با یک کلاه خود عجیب بر سر. یعنی همان ولورین با خوی حیوانی که همیشه در حال به قتل رساندن است. این ولورین بر خلاف ولورین های فوق العاده ای که هیو جکمن قبلاً تحویل مخاطبان داده بود بسیار متفاوت بود و سریع ما را به یاد ولورینِ آرک داستانی بینظیر "بری ویندزور اسمیت" به نام "سلاح ایکس" می انداخت.

خشونت ولورین در این چند لحظه از فیلم به شدت حال و هوای کمیک بوکی و فیلم های اسلشر دارد که تماشاگر حین تماشای این قسمت از فیلم فکر میکند که دارد یک فیلمی با درجه سنی R تماشا میکند. در پایان خشونت های "ولورین" در این صحنه، جین گری شروع به خواندن ذهن او میکند تا ببیند بعد آزمایشات استرایکر هنوز هم اثری از انسانیت در باطن او پیدا میشود یا خیر که خوشبختانه فردی به نام "لوگان" را در زیر ظاهر خشن ولورین میبیند و متوجه میشود که او حتی بیشتر از هرکس دیگری نصیبش را از انسان و انسانیت برده است. این یک تیکه از فیلم، کاری را میکند که فیلم های قبلی با تمام فرصت و زمانی که در اختیار داشتند در انجامش عاجز بودند: اقتباس درست و مستقیم از ریشه ولورین کمیک ها.

امیدواریم ریشه لوگان هم بمانند ریشه ولورین درست و مستقیم اقتباس شود.

 

2 – ولورین از عمارت ایکس محافظت میکند

ولورین در سینما

یکی از شناخته شده ترین ویژگی های ولورین، خشم دیوانه وار معروفش است که برای اولین بار به نحو احسنت در طول حمله نیروهای ویژه استرایکر به عمارت ایکس در فیلم "اتحاد ایکس من" از خود بروز داد. در آن صحنه، ولورین در حالیکه بقیه افراد ایکس در یک جای دیگر در حال انجام وظیفه بودن (پروفسور اگزاویر و سایکلاپس رفته بودند دنبال مگنتو. و جین گری و استورم هم در جستجوی نایت کرالر بودند) یکه و تنها داشت از دانش آموزان مدرسه محافظت میکرد. برای اولین بار در این فیلم بود که ولورین خشم و وحشیگری خود را نشان دهد.

در این صحنه از فیلم، ولورین بجای آنکه منتظر بماند تا سربازان استرایکر به سراغش بیایند خودش به سراغ آنها میرود و هر کسی را که در دیدش باشد از طعم خوش پنجه هایش بی نصیب نمیگذارد. این صحنه، لحظه بسیار مهم و برتری برای ولورین است چرا که ولورین را درست بمانند کمیک بوک ها و اقتباس های دیگر، در نقش محافظی نشان داد که همیشه خودش را برای بقیه سپر میکند، مخصوصاً اگر پای ازمایش در میان باشد، چرا که هرگز نمیخواهد عذابی را که خودش کشیده است بقیه هم متحمل شوند. این صحنه از فیلم نشان میدهد که ولورین وحشی اما قهرمان است، نشکن اما به طور کامل شکسته است. برای همین است که این صحنه احتمالاً تنها صحنه ای باشد که جامع ترین تصویر از شخصیت ولورین را تا به اکنون در عالم سینما نشان داده است.

 

1 – اولین دیدار با ولورین در عالم سینما

اولین حضور ولورین در سینما

یک ضرب المثل قدیمی است که میگوید "خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج". هیو جکمن همان معمار ولورین است که اولین گام در نقش آفرینی این شخصیت را محکم برداشت، برای همین است که بعد گذشت شانزده سال ولورین با ثبات ترین شخصیت فیلم های ایکس من است. هیو جکمن تا پیش از انتخاب برای نقش ولورین، یک خواننده و بازیگر نقش های موزیکال تئاتر بود، به همین خاطر شک و تردید های بسیاری در خصوص توانایی های وی برای ایفای صحیح نقش ولورین بود. ولی هیو جکمن تنها با همان صحنه اول ولورین در فیلم اول ایکس من ثابت کرد که تمام آن شک و تردید ها بی مورد بوده. صحنه ابتدایی ولورین هم بینظیر بود: ولورین در قفس، در حالتی کاملاً بی قرار که پشت به دوربین کرده و تماشاگرها هم خواستار خون ریزی از او هستند، که با خوردن هر مشت فقط صدای آهن میدهد. بنظر شما استعاره ای بهتر از حیوان درنده ای در قفس که با خوردن هر ضربه بیشتر درنده تر میشود برای اولین حضور ولورین در عالم سینما میتواند باشد؟ فکر کردن نمیخواهد چون جوابش فقط "خیر" میتواند باشد. این بهترین مقدمه ممکن برای شروع کار شخصیت ولورین عالم سینما بود که با بیرون کشیدن پنجه هایش بهتر و کامل تر هم شد. به جرات میتوان گفت این بهترین و ماندگارترین لحظه ولورین از دید طرفداران این شخصیت بود که برای دیدنش لحظه شماری میکردند و آنها را ناامید نکرد.

نظر شما چیست؟ کدام لحظات ولورین در عالم سینما مورد پسند شماست؟

 

نویسنده و مترجم: علی آقا

All rights reserved © Spidey.ir 2017

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

ایستراگ (EASTER EGG) های فیلم لوگان (LOGAN)

20 مبارزه برتر در فیلم های كمیك بوكی : قسمت اول + لینك دانلود

20 مبارزه برتر در فیلم های كمیك بوكی : قسمت دوم + لینك دانلود

100 شخصیت برتر مارول: ولورین

10 كميك بوك برتر ولورین (Wolverine) + لينك دانلود

 كمیك برتر «ولورین» ترجمه شد! + لینك دانلود

 كامیك بوك فارسی: شماره آخر Secret Wars Old Man Logan + لینك دانلود مستقیم

معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی: ولورین

10 قهرمان برتر مارول که در مبارزه مهارت دارند!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn