نقد و بررسی فیلم شزم (Shazam)

نقد و بررسی فیلم شزم (Shazam)

این نقد به مناسبت انتشار نسخه با کیفیت فیلم "شزم" بار دیگر در صفحه نخست سایت قرار می گیرد.

این مقاله سعی کرده دارای اسپویلر نباشد.

کاپیتان مارول اریجینال که سالهاست با نام «شزم» شناخته میشود همواره از شخصیت های مورد توجه من بوده است. خوب یادمه بچه که بودم شیفته این بودم که با گفتن کلمه شزم میتونه به یک ابرقهرمان تبدیل بشه و از اون جالب تر برایم این بود که SHAZAM از حرف اول خدایان باستانی تشکیل شده بود. همین موضوع برایم حالتی مرموز و جذاب داشت. شزم یک سریال سینمایی بسیار قدیمی هم داره که در تاریخ بسیار مهمه و خیلی هم خوش ساخت بوده و طرفداران زیادی هم داشت. این سریال رو هم دیده ام. کمیک های مهم شزم را هم همیشه سعی میکنم بخوانم. بنابراین از اون شخصیت هایی هستش که هر وقت اسمش را میشنوم یا پروژه ای از رویش ساخته میشه باعث میشه تا هیجان زده بشم. از اون شخصیت های بسیار مهم دنیای کمیک بوده چون بعد از سوپرمن خلق شد ولی اونقدر داستان هایش متفاوت و جذاب تر از سوپرمن بود که فروشش از سوپرمن بیشتر بود و دی سی مجبور شد از دست ناشرش شکایت کنه (چون عقیده داشت از سوپرمن تقلید کرده!) و البته اونقدر مهم بود که دی سی بعدش این شخصیت رو خرید. از وقتی هم شنیدم قراره پس از سالها فیلم سینمایی شزم ساخته بشه واقعا خوشحال شدم. تریلر اول این فیلم زیاد منو جذب نکرد . به نظرم خیلی سر راست و کلیشه ای بود. شوخی های لوسی هم داشت. ولی تریلرهای بعدی بهتر من رو جذب کرد. دلیل اصلی اش هم این بود که معلوم بود سازنده این فیلم متوجه شده که باید چه لحنی برای فیلم خودش انتخاب کنه که به ذات شخصیت شزم و دنیای او وفادار باشه.

فیلم شزم

در ابتدای نقد باید بگم که این فیلم یکی از جذاب ترین افتتاحیه ها را در بین تمام فیلم های کمیک بوکی داره. کاملا هم تماشاچی را گول میزنه. فیلم در سال 1974 آغاز میشه و نوجوانی را میبینیم که در ماشین با پدر و برادر خودش مشاجره میکنه و سپس به اون دخمه غار مانند جادوگری به نام شزم برده میشه تا شاید بتونه گیرنده قدرت های او بشه و ... خیلی از این سکانس خوشم اومد. حالتی مرموز داره و بسیار خوش ساخته. ضمن اینکه با ذهن کسانی مثل ما که از پیشینه شخصیت شزم آگاهی داریم بازی میکنه. در واقع آدم اولش فکر میکنه که اون نوجوان همون «بیلی باتسون» است که در دنیای کمیک تبدیل میشه به شزم. ولی اینطور نیست. حالا من نمیخوام بیشتر توضیح بدم چون دوست ندارم اسپویل بشوید. ولی در هر حال افتتاحیه فیلم بسیار عالیه و کاملا شما رو جذب داستان میکنه.

 بعدش به زمان حال می آییم و با «بیلی باتسون» آشنا میشویم. او نوجوانی یاغی است که پدر و مادرش رو از دست داده. در واقع وقتی خیلی کوچک بوده در یک همهمه و ازدحام مادرش رو از دست میده و از آن موقع به بعد سعی در پیدا کردن مادرش داره و همین شالوده اصلی قصه بیلی باتسون را تشکیل میده. چون تم اصلی فیلم خانواده است. بیلی فکر میکنه فقط والدین واقعی او هستند که میتونند باعث خوشبختی اش بشوند . به همین دلیل با برادر و خواهر ناتنی خودش در پرورشگاه یا در آن خانه جدیدی که به فرزند خواندگی قبول شده، رفتار خوبی ندارد. اما در طول داستان یاد میگیره که اینطور نیست. و این نقطه قوت اصلی فیلمه. این اولین فیلم دنیای سینمایی دی سی (DCEU) هستش که یک پیام اخلاقی و خانوادگی داره و تا لحظه آخر روی آن تاکید میکنه.

خانواده شزم

نکته مهم دیگر اینه که فیلم از نظر تماتیک یا داستان هیچ ربطی به DCEU نداره. یعنی اگر چند تا ایستراگ و ارجاع تو فیلم نبود اصلا متوجه نمیشدید که این فیلم در DCEU جریان داره. اینم به نظرم خیلی خوبه . واقعا DCEU تا به حال چه گُلی به سر ما زده که بخواهیم حتما تو این دنیا در جریان باشه و باهاش ارتباط داستانی برقرار کنه؟ فیلم های «زک اسنایدر»  که اصلا حاضر نیستم دیگه درباره شون حرف بزنم. و اون افتضاح "جوخه خودکشی" را که من هرگز نتونستم تا آخر تماشایش کنم! "واندرومن" رو من نفهمیدم چرا اینقدر تحویلش گرفتن. فیلم بدی نبود ولی با آن حفره های داستانی و خبیث بیخود و اون فینال آشفته اش هرگز مرا مجاب نکرد برای بار دوم تماشایش کنم. "آکوامن" هم تا آخر عمر برایم به صورت یک معمای لاینحل باقی خواهد ماند. واقعا چرا این آشغال زیرآبی تونست بالای 1 میلیارد فروش کنه؟! بعضی ها میگن به خاطر جلوه های ویژه اش بود ولی به خدا جلوه های ویژه اش هم برایم عادی بود (نیم ساعت آخر واقعا میخواستم از سالن سینما بزنم بیرون. واقعا خسته شده بودم!). فقط چند تا سکانس باحال اکشن داشت. همین. ولی بگذریم. برگردیم سراغ فیلم "شزم". اینکه وارنر با هوشمندی سعی کرده شزم رو تا جای ممکن از فیلم های قبلی DCEU   جدا کنه واقعا به نفعش تموم شده است. حتی اون کامئوی سوپرمن که کلی راجع بهش بحث شده بود اصلا اون چیزی نیست که فکرش رو میکنید و شما فقط نیم تنه پایینی سوپرمن را خواهید دید (اونم برای چند ثانیه) که معلوم نیست آیا اصلا «هنری کویل» بود یا نه!

یکی از مشکلاتی که من با فیلم های DCEU دارم اینه که فقط نشان دادن روی قدرت های فوق بشری قهرمانان دی سی تمرکز میکنند. یعنی تماشاچی نمیبینه و درک نمیکنه که کسی وقتی این قدرت ها رو به دست میاره چه ذوقی میکنه. دلیلش هم شاید این باشه که امثال سوپرمن و واندرومن با این قدرت ها متولد شده اند و بنابراین شما نمیبینی که قدرت های خود را در سنی خاص "کشف" کنند. ولی خوشبختانه این فیلم اینطور نیست و همین هم به برگ برنده اش تبدیل شده است. یعنی fun ترین و باحال ترین و تماشایی ترین لحظات فیلم مربوط میشه به جاهایی که بیلی باتسون به قدرت های شزم دست پیدا میکنه. من یادم نمیاد بعد از فیلم "اسپایدرمن 1" در سال 2002 اینقدر با دیدن یک نفر که قدرت های فوق بشری اش را تست میکنه حال کرده باشم. وارنر اگر قبل از ساخت "جاستیس لیگ" فیلم های اختصاصی "شزم" یا "سایبورگ" را میساخت، میتونست روی این قضیه مانور بده. واقعا خیلی میتونست برای تماشاچی جالب باشه که ببینه «بری آلن» به قدرت های خودش دست پیدا کرده و اولش سعی میکنه خودش را با اونا وفق بده و در نتیجه لحظات باحال خلق میشه و ... ولی افسوس. بنابراین "شزم" را میتوان از این لحاظ غیر DCEU ترین فیلم دی سی دانست.

کلا باید گفت فیلمنامه مهم ترین دلیل موفقیت فیلم "شزم" است . چون نویسندگان فیلمنامه دقیقا میدانستنه اند که ذات و سرگذشت (Origin) شخصیت شزم به خودی خود جذابه. اگر یادتون باشه من خودم چند سال پیش تو این مقاله، Origin شزم را به عنوان یکی از 10 سرگذشت برتر تاریخ دنیای کمیک معرفی کرده بودم. اینکه یک پسر بچه با گفتن یک کلمه جادویی تبدیل بشه به یک فرد بالغ که میتونه کارهای فوق بشری انجام بده، واقعا ایده جذابیه که دلیل ماندگاری و جاودانه شدن این شخصیته چون در واقع رویای همه ما در دوران کودکی بوده. فیلم با استادی هر چه تمام این Origin را به تصویر میکشه. چرا گفتم با استادی تمام؟ چون هم بهش وفاداره و هم اینکه مدرنش میکنه. از اون مهم تر، سرگذشت شخصیت خبیث داستان را هم به خوبی به سرگذشت قهرمان داستان مرتبط میکنه.

 دکتر سیوانا

خبیث داستان، «دکتر سیوانا» هستش که نقشش را «مارک استرانگ» بازی میکنه. استرانگ از نظر شباهت ظاهری واقعا ایده آله. بازی او هم بسیار خوبه. و در مجموع دکتر سیوانا به نظرم بهترین خبیثی هستش که تا به حال در DCEU دیده ایم. البته او بی عیب و نقص نیست. به نظرم انگیزه اش برای خباثت یک کمی ضعیفه. البته دلیل خاص خودش رو داره. او مثل یک پسر عقده ای میمونه که در کودکی پدر و برادرش باهاش بدرفتاری کرده اند. از سوی جادوگر "شزم" هم طرد شده است. ولی به نظرم اینا دلایل زیاد قدرتمندی برای خباثت نیستند. یعنی از خودم میپرسیدم که سیوانا وقتی به قدرت های خودش دست پیدا کرد چرا اون رفتار رو با پدر و برادرش کرد؟ در حالی که میتونست بهشون ثابت کنه در طول این سالها درباره اش اشتباه میکردند. البته ما «هفت گناه کبیره» را هم به عنوان خبیث داستان داریم که کاملا در وجود سیوانا فرو میروند و خبیث مستقلی به شمار نمی آیند. ولی باید قبول کرد که سیوانا خبیث ترسناک و تهدید آمیزی هستش. قدرت هایش هم جوریه که کاملا شزم را به چالش میکشند. ولی متاسفانه هر چه فیلم جلوتر میره از ابهت او کم میشه. نحوه شکست خوردن او و کلکی که بیلی بهش میزنه، واقعا مسخره است.

از فیلمنامه تعریف کردم چون به خوبی سرگذشت شزم را به تصویر میکشه. از اون مسیری که بیلی باتسون طی میکنه تا به یک قهرمان برسه هم خیلی خوشم اومد. باز هم من رو یاد فیلم "اسپایدرمن 1" انداخت. چون بیلی هم درست مثل پیتر پارکر اولش وقتی قدرت های فوق بشری به دست میاره آدم مسئولیت پذیری نیست. حتی مثل پیتر پارکر سعی میکنه از قدرت هاش پول به دست بیاره. اما یاد میگیره که قدرت زیاد مسئولیت زیادی هم داره (لعنتی! هر چی سعی کردم از این جمله در این مقاله استفاده نکنم، نشد که نشد!). ولی راستش رو بخواهید فیلمنامه بدون اشکال نیست. چند تا حفره اساسی داره. مثلا من نفهمیدم که جادوگر شزم چطور اون نوجوان اول فیلم را انتخاب کرد. اگر میدانستی که قلبش پاک نیست پس چرا اصلا انتخابش کردی؟ اگر نمیدانستی پس چطور شد که بیلی باتسون را انتخاب کردی؟ آیا انتخاب این افراد کاملا تصادفی و Random بوده؟  بعدشم اصلا منطقی نیست که قدرت خبیث را جلوی چشمان اون کسی که انتخاب کردی نگه داری و بعد ازش تست بگیری و وقتی دیدی داره وسوسه میشه بهش سرکوفت بزنی که تو لایق نیستی و ...! خب همین کارها رو میکنی که طرف عقده ای میشه و بعدش میشه یه ابرخبیث! ضمن اینکه برایم قابل قبول نبود که این همه سال کسی پیدا نشده بود که نیروهای شزم رو دریافت بکنه. البته فیلم در جایی نشان میده که خیلی ها ادعا کرده اند توسط جادوگر شزم تست شده اند ولی باز هم غیر قابل باوره که چطور این همه مدت هیچ کس نبوده که قلبی پاک داشته باشه که بتونه قدرت های شزم رو دریافت کنه!

 بیلی بتسون

یک جاهایی هم هست که واقعا معلومه سرسری فیلمنامه را نوشته اند. مثلا نحوه ای که سیوانا به هویت مخفی شزم پی میبره. خیلی عجیبه که همون موقع او ویدئویی از تلویزیون ببینه و بعد همزمان برادر ناتنی بیلی (فردی) از راه برسه و اسمش رو صدا بزنه و .... یک نکته دیگه ای هم که منو آزار میداد این بود که شزم در فیلم کاملا شناخته شده است. یعنی ویدئوهای او در اینترنت پخش شده اند و مردم شهر کاملا او را میشناسند ولی این موضوع تا مدتها هیچ نظری را به خودش جلب نمیکنه! یعنی مثلا دولت نمیاد سراغش یا قهرمان های دیگه نمیان سراغش و ... شما حس میکنید دنیای پیرامونی شزم کاملا بسته و ایزوله هستش.

مساله دیگر اینه که  دنیای شزم ها زیاد شرح و بسط داده نمیشه. چطور بگم ... پس زمینه اونا فقط برمیگرده به توضیح مختصری که جادوگر به بیلی میده. میشد یه مقدار دنیا سازی (World Building) کرد و اساطیر را بیشتر مورد اشاره قرار داد و به شزم های قبلی اشاره کرد . اون 7 گناه کبیره هم واقعا میشد بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. میشد به منشا اونا و تاریخچه اونا اشاره کرد ولی این کار نشده که امیدوارم در قسمت های بعدی بشه. البته فیلم با اون صحنه پس از تیتراژ خودش برای قسمت دوم زمینه سازی میکنه. یه چیزی هم که خوشم اومد این بود که یک سری از دشمن های قدیمی و کلاسیک شزم در دنیای کمیک را به صورت موجوداتی که از بعدها یا قلمروهای دیگه آمدن نشون میده. حالا خودتون که فیلم رو ببینید متوجه منظورم میشید ولی اونجایی که برادر و خواهر های ناتنی بیلی اون درها را باز میکنند که دریچه هایی هستند به دنیاهای دیگه واقعا هوشمندانه هستند اما میشد بیشتر رویشان تمرکز کرد. یه مقدار مشکل هم از نظر لحن قصه وجود داره. یعنی یه جور ناهماهنگی. یک جایی هست که سیوانا میره به دفتر کار پدرش . اونجا با بیرحمی تمام دست به کشتار میزنه. صحنه واقعا ترسناکیه. ولی عجیبه که دقیقا قبل این سکانس شاهد یک سری صحنه های فان و خنده دار بودیم! این ناهمگونی بعدا کمتر به چشم میاد ولی همون یک بار هم باعث شد تا جلوی چشمان پسرم رو  تو سالن سینما با دستام بگیرم چون واقعا صحنه های خشن و ترسناکی بودند. ولی در مجموع همانطور که گفتم باید فیلمنامه را یکی از نقاط قوت اصلی فیلم دانست که باعث موفقیت فیلم شده. آدم حس میکنه فیلم چفت و بست داره. هدف داره و میخواد یک قصه خوب را روایت کنه.

جادوگر شزم

 بازی ها به نظرم خیلی خوب بودند. آقای استرانگ که کلا زاده شده برای نقش های خبیث. بازیگر نقش بیلی فاستر که خیلی خوبه. «زکری لی‌وای» هم واقعا برای ایفای نقش شزم به دنیا اومده بوده! بازیش فوق العاده است. کاملا حس میکنید یک آدم بالغه که قراره یک نوجوان در وجودش باشه. البته برخی شوخی هایی که میکنه به نظرم زیادی لوس هستند و آدم را نمیخندونه ولی او دلیل اصلی فان و مفرح بودن این فیلمه . اما من از بیش از همه از بازی « جک دیلن گریزر» خوشم اومد که نقش «فردی فریمن» رو بازی میکنه. این پسر شاهکاره! اون لحنی طنز سیاهی که در طول فیلم داره، عالیه. عاشقش شدم. و البته نقشش هم در داستان حیاتی هستش و اوست که باعث میشه بیلی مسیر خودش را طی کنه و یک قهرمان بشه.

فردی فریمن

صحنه های اکشن فیلم خوب هستند ولی شاهکار نیستند. معلومه که بودجه محدودی در اختیار سازندگان فیلم بوده. هر جایی که به نظر میاد از جلوه های رایانه ای استفاده کرده اند تو ذوق آدم میخوره. ولی برعکس ، هر جایی که از جلوه های ویژه واقعی و practical استفاده کرده اند جواب داده. فینال فیلم یک مقدار از نظر اکشن کش دار میشه ولی ناگهان یک غافلگیری بزرگ رخ میده و شخصیت های قهرمان جدیدی به داستان اضافه میشن (که دوست ندارم راجع بهشون به شما چیزی بگم). این مساله باعث میشه نبرد نهایی ریتم و شکل بهتری به خودش بگیره و تماشاچی بیش از این خسته نشه.

 

در پایان باید نتیجه گیری کنم که فیلم "شزم" بهترین فیلمی است که تا به حال در دنیای سینمایی دی سی ساخته شده. دلیل اصلی اش هم اینه که سازندگانش به خوبی با ذات شخصیت شزم آشنا بوده اند و بیخودی سعی نکرده اند اثری دارک و جدی تحویل تماشاچی بدهند. آنها میدانسته اند که ذات شزم بسیار فان و مفرح است و همین باعث موفقیت فیلم شده است. ضمن اینکه برای اولین بار شاهد یک پیام درباره ارزش های خانواده در یک فیلم دی سی هستیم و مهم تر اینکه این فیلم هیچ تلاش ملموسی برای مرتبط ساختن خود با دیگر فیلم های دی سی نمیکند! این فیلم بسیار خوش ساخته و فیلمنامه و کارگردانی خوبی داره. شما هیچ وقت حس نمیکنید فیلم از دست کارگردان در رفته و به بیراه میره. قهرمان فیلم دوست داشتنی هستش و میشه باهاش ارتباط گرفت. خبیث داستان هم بهترین خبیث در فیلم های DCEU تا به حالا بوده. البته اشکالاتی هم داره که در نقد خودم بهشون اشاره کردم و باعث میشه که نتونیم بهش لقب شاهکار بدیم.

 نقد فیلم شزم

امتیاز من به این فیلم:

7.5 از 10

 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 شخصیت برتری که از کمپانی یا دنیاهای دیگر وارد دی سی شدند!

كمیك برتر شزم (SHAZAM)

15 ناشر کمیک بوکی که دیگر وجود ندارند

کمیک کان 2018 : نقد و بررسی اولین تریلر فیلم سینمایی "شزم" (SHAZAM)

10 ابرقهرمانی كه بهترین اریجین (ORIGIN) را دارند + ویدئو

15 شخصیت دنیای کمیک که یادتون رفته قبلا هم در تلویزیون دیده شده بودند!

15 نبردی که دوست داریم بین کاراکترهای سرشناس دنیای سرگرمی ببینیم

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn