معرفی شخصیت های ایرانی در کمیک های مارول و دی سی

معرفی 10 شخصیت ایرانی در کمیک های مارول و دی سی

آیا تا به حال با خود فکر کرده اید چه شخصیت های ایرانی در آثار دو ناشر بزرگ کمیک بوکی حضور داشته اند؟!

 مقاله زیر هم فراموش نشود:

10 سیاستمدار واقعی که در دنیای کمیک حضور پیدا کردند!

انتخاب هنرپیشه های ایرانی برای فیلم مرد عنكبوتی!

 

- کُلُنِل (Colonel)

کُلُنِل (Colonel)

نام واقعی: عبدالرحمان (Abdul Al-Rahman)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 7 از کمیک Ultimates 2 (سپتامبر 2005)

قدرت و توانایی ها: معادل قدرت و توانایی های کاپیتان آمریکا در دنیای اصلی مارول!

این شخصیت مربوط است به دنیای شماره 1610 که بیشتر با نام دنیای نهایی یا Ultimate شناخته میشود. «عبدالرحمان» نوجوانی اهل آذربایجان بود که به شدت بابت تهاجم ابرسربازان آمریکایی به عراق خشمگین بود:

عبدالرحمان - مارول

در نتیجه داوطلب شد تا تحت یک برنامه دولتی آزمایشاتی رویش انجام شود تا به قدرت های ارتقا یافته جسمی دست یابد و باهاشون بتونه به آمریکا ضربه بزنه. آزمایشات موفقیت آمیز بود و عبدالرحمان به سرعت به عضلات و فیزیک تنومندی دست یافت. در واقع او پس از «استیو راجرز» نخستین کسی بود که سرم ابرسرباز رویش جواب داده بود.

کاپیتان امریکای ایرانی

او با لقب «کلنل» (Colonel) به تیمی به نام «آزادکنندگان» (Liberators) پیوست که در واقع معادل گروه «اربابان شرارت» در دنیای اصلی مارول بود (این مقاله را بخوانید) و از دسته ابرشرور بین المللی تشکیل شده بود.

«آزادکنندگان» (Liberators)

او و گروهش به آمریکا حمله کردند و خودش مستقیماً با کاپیتان آمریکا جنگید (اولش به سربازان خود گفت که در نبرد دخالت نکند تا به صورت تن به تن با کَپ مبارزه کند ولی وقتی دید داره شکست میخوره، نامردی کرد و ازشون خواست کمکش کنند!). او در نهایت به دست کاپیتان آمریکا کشته شد (به وسیله سلاح خودش) و جسدش به دست "شیلد" افتاد.

عبدالرحمان نمونه بارز از حماقت آمریکایی ها است که هیچ اطلاعات درستی از ایرانی ها ندارند. اولا اینکه چرا یک شخصیت ایرانی باید نام و ظاهری کاملا عربی داشته باشد؟! ثانیا تهاجم آمریکا به عراق به یک ایرانی اهل آدربایجان چه ربطی دارد که بخواهد به خاطرش یک ابرشرور و رهبر یک گروه تروریستی ابرشرور شود؟!!! پس نتیجه میگیرم خالق احمق این شخصیت، عراق و ایران را با هم اشتباه گرفته و میخواسته نشون بده عبدالرحمان از اشغال کشورش توسط آمریکا خشمگین بوده!!! (تصویر بالا هم دقیقا همین مساله را نشان میدهد که او از اشغال کشورش ناراحت است). در مجموع مارول با خلق این شخصیت و گروه «آزادکنندگان» فقط و فقط میخواسته یک کار سیاسی انجام بده و وجهه ایرانی ها را خراب کنه.

 

- رازِر (Razer)

رازِر (Razer)

نام واقعی: ؟

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 32  از کمیک Alpha Flight (مارس 1986)

قدرت  و توانایی ها: او جسم فیزیکی ندارد و قادر است پرواز کند و اندازه خودش را نیز تغیر دهد. شمشیری هم دارد به نام «تیغ سیاه بغداد» که میتونه روح دیگران را بدزده و یا اکثر فلزات را ببره.

یک جادوگر در ایران باستان که روحش در شمشیری به نام "تیغ سیاه بغداد"  (The Black Blade of Baghdad) گیر افتاد. ولی در زمان حال و وقتی یک مزدور به نام «جاد» میخواست این شمشیر را بدزده دوباره آزاد شد و از جسم جاد هم استفاده کرد تا هیبت فیزیکی پیدا کنه. رازر مدتیه به یک گروه ابرقهرمانی عراقی (!) به نام "شمشیر بیابان" (Desert Sword) پیوسته.

"شمشیر بیابان" (Desert Sword)

این گروه سال 1997 در کمیک های مارول خلق شد.

 

- کاهنه (Kahina)

کاهنه (Kahina)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 7  از  سری هفتم کمیک های Aquaman (مِی 2012)

قدرت  و توانایی ها: دیدن آینده و پیشگویی، مهارت در شمشیر بازی

«کاهنه» یک پیشگو و از اعضای گروه دیگران (The Others) بود (گروه دیگران که آکوامن هم عضوش بوده، وظیفه داشت از اشیا باستانی مثل سلاح های پادشاه آتلانتیس محافظت کند و اعضای آن به اشیایی قدرتمند از آتلانتیس مجهز بودند).

گروه Others

کاهنه را در کمیک های «آکوامن» دیدیم که داشت در جنگل به دنبال هم تیمی خودش میگشت تا وسیله ای نیرومند به نام «مُهر طلایی» رو به دستش برسونه ولی «بلک مانتا» بهش حمله کرد و آن را ازش گرفت. در نهایت بلک مانتا، کاهنه را کشت ولی او قبل از مرگ دید که در آینده بلک مانتا خیلی به کشتن آکوامن نزدیک خواهد شد.

 

- سایه (Sayeh)

سایه (Sayeh)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 2  از کمیک  Aquaman and the Others  (جولای 2014)

قدرت  و توانایی ها: دیدن آینده و پیشگویی، مهارت در شمشیر بازی

«سایه» خواهر کوچک «کاهنه» است و مثل خواهرش میتواند آینده را ببیند. وقتی خواهرش به دست بلک مانتا کشته شد، او تصاویری از آینده دید که نتونست آن را مخفی کنه . به همین دلیل به دست خبیثی به نام Legend افتاد که میخواست از قدرت های سایه به نفع خودش استفاده کنه ولی گروه "دیگران" او را نجات دادند. او برای چند ماموریت گروه را همراهی کرد و وقتی منحل شد به ایران برگشت تا از بچه های خواهرش (کاهنه) نگهداری کنه. پروفایل او در سایت رسمی دی سی ذکر میکنه که ایشون میتونه به دو زبان حرف بزنه: انگلیسی و عربی (این نشون میده نویسندگان دنیای کمیک هنوز هم نمیدونند که ایرانی ها فارسی حرف میزنند، نه عربی!).

 

- سنجار جاوید (Sanjar Javeed)

سنجار جاوید (Sanjar Javeed)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 2  از کمیک  Uncanny X-Force (ژانویه 2011)

قدرت  و توانایی ها: میتونه بیماری های مهلک و خطرناک را در جهان پخش کنه یا به بدن انسان های دیگر منتقل کنه (بستگی داره قبلش دست به کدام فلز زده باشه)

«سنجار جاوید» فرزند نامشروع شاپور دوم، پادشاه ایران است (مادرش کنیز بوده). پدرش محبوب، سخاوتمند و مهربان بود ولی سنجار هرگز این ویژگی ها را از او به ارث نبرد! او که میخواست دل سرزمین پارس را به دست بیاورد، گنجینه های پدرش را میدزدید و به مردم میداد. ولی خبر نداشت که یک جهش یافته است و با این کارش داره بیماری و مرض را در سطح جامعه شایع میکنه (آدم یاد ویروس کرونا میفته!) در نتیجه مردم زیادی کشته شدند (حتی پدرش). او سپس توسط خبیث جهش یافته و مشهوری به نام «آپوکالیپس» (برای آشنایی با او این مقاله را بخوانید) انتخاب شد تا آخرین سوارکارش به نام «مرگ» باشد. اینجا بود که با «ولورین» و گروه ایکس فورس جنگید ولی حتی ولورین هم قادر نبود او را بکشه! تا اینکه «دِث لاک» سر از بدنش جدا کرد (برای آشنایی با دث لاک ، این مقاله را بخوانید). البته او دوباره زنده شده و یک مدرسه بین المللی هم برای جهش یافته ها دایر کرده است!

 

- زرتشت (Zoroaster)

زرتشت (Zoroaster)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 129  از کمیک  Conan the Barbarian (دسامبر 1981)

قدرت  و توانایی ها: جادوگری در سطح جادوگر اعظم مارول (دکتر استرنج)، عمر طولانی، خرد و  دانش گسترده

در کمیک های مارول، زرتشت یکی از جادوگران اعظم باستانی بوده (در عصر معاصر لقب جادوگر اعظم یا Sorcerer Supreme به دکتر استرنج  داده شده است) که عمر بسیار طولانی داشت و به خاطر خرد و دانش خود به عنوان محافظت کننده از "تاج دانش" (Crown of Wisdom) انتخاب شد که گفته میشه یکی از ارکان اصلی خلقت بوده است. ما در کمیک های "کونان بربر" دیدیم که او در مسجدی مملو از کتاب در کشوری به نام ایرانستان (!) زندگی میکند! کونان سعی کرد تاج دانش را از او بدزدد و حتی مسجد او را نیز به آتش کشید. به همین خاطر زرتشت ، کونان را نزد مردمانش نفرین کرد!

 

سیروکو  (Sirocco)

سیروکو  (Sirocco)

نام واقعی: خالد

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 657 از کمیک Superman (دسامبر 2006)

قدرت  و توانایی ها: فنا ناپذیری، قابلیت ذهنی ایجاد تغییر در ساختار مولوکولی باد و  جریان های هوایی، دارای سرعت، چابکی و رفلکس های فوق  بشری، قابلیت ایجاد میدان های محافظتی

وقتی سوپرمن به شهر تهران آمد تا موضوعی را بررسی کند، با ابرقهرمانی ایرانی آشنا شد به نام «سیروکو» که داشت با یک سری تروریست مقابله میکرد و بهش کمک کرد. او نام واقعی اش «خالد» است و  برای خودش نام ابرقهرمانی Al-Dabaran را انتخاب کرده بود (کلا انگار نویسنده های دی سی  اصلا تو باغ نیستن و نمیدونن که ایرانی ها، عرب نیستند!) ولی وقتی سوپرمن که آینده را دیده بود وی را «سیروکو» صدا زد، تصمیم گرفت اسم خود را سیروکو بگذارد. بعد به سوپرمن گفت قدرت های خودش را با کشتن یک عفریت باد به دست آورده است. سپس سوپرمن از او درباره خبیثی به نام «خیبر» (Khyber) پرسید (خیبر در کمیک های دی سی همان «حسن صباح» بنیان‌گذار دولت اسماعیلیان الموت در فلات ایران هستش).  به همین دلیل سیروکو به سوپرمن گفت که دشمن خیبر هستش و او را به جایی برد تا بهش نشون بده خیبر را کشته!

 

- رستم (Rustam)

رستم (Rustam)

نام واقعی: رضا کتوا (Raza Kattuah)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 1  از سری نخست کمیک های  Suicide Squad(می 1987)

قدرت و توانایی ها: ماهر در شمشیربازی، کار با سلاح های گرم (او شمیشری داره به نام Psi-Scimitar که خواص ماورایی و مرموز داره که میتونه شعله ای ساخته شده از انرژی از خودش تولید کنه و باهاش پُرتال به بعدهای دیگر باز کرد!)

رستم! آیا او یک ابرقهرمان خیرخواه است که برای نجات جان بشریت میجنگد؟ نه! او یک تروریست در کمیک های دی سی است که رهبر گروهی به نام "جهاد" محسوب میشود. به همین دلیل دشمن گروه «جوخه خودکشی» بوده.  دیگر اعضای گروه جهاد عبارتند از: کایمرا، جن، جمولی، منتیکور و روان!

رستم و گروهش اولش ماموریت های داخلی برای یک کشور عربی خیالی به نام Qurac انجام میدادند ولی موفقیت آنها باعث شد تا ماموریت پیدا کنند رئیس جمهور آمریکا را بکشند! به همین دلیل «آماندا والر» گروه جوخه خودکشی را فرستاد تا باهاشون مقابله کنه.  رستم یکی از اعضای جوخه خودکشی به نام Mindboggler را کشت (با شلیک مسلسل از پشت سر به گردن او). بیشتر اعضای جهاد هم کشته شدند ولی رستم فرار کرد و با خودش عهد کرد جهاد رو از نو بسازه.

 

 - جابر بن حیان (Jābir ibn Hayyān)

جابر بن حیان (Jābir ibn Hayyān

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 3  از کمیک S.H.I.E.L.D (اکتبر 2010)

قدرت و توانایی ها: هوش بالا!

ابوموسی جابر بن حیان دانشمند و کیمیاگر و فیلسوف ایرانی بود. او را پدر یا بنیان‌گذار علم شیمی اولیه نامیده‌اند و بسیاری از روش‌ها (مانند تقطیر) و انواع ابزارهای اساسی شیمی مانند قرع و انبیق را به او نسبت می‌دهند. اما در کمیک های مارول ، او در سال 750 بعد از میلادی مسیح میزیست و رهبر گروهی بود به نام "انجمن اخوت شیلد" (Brotherhood of the Shield) که وظیفه اش تضمین ادامه حیات کره زمین بود. او ماشینی ساخت که میتونست مجموع امیدها، آرزوها، الهامات و امیال یکی هزار انسان رو بگیره و به یک نفر منتقل کنه. سپس این یک نفر اگر جهان تهدید میشد میتونست اون رو از نو خلق کنه! ولی ماشین کار نکرد و بعد از او دنیا به تاریکی فرو رفت تا اینکه گالیله در سال 1582 به کمک Forever Man اون رو درست کرد تا باهاش «گالاکتوس» را شکست دهند!

 

- گنوم (Gnome)

گنوم (Gnome)

 نام واقعی: علی فرقام (Ali FarGham)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 1 از  کمیک WildC.A.T.s  (آگوست  1992)

قدرت و توانایی ها: تخصص در مدیریت و آنالیز تاکتیکی

این شخصیت خبیث توسط «جیم لی»  و در شماره 1 از سری اول کمیک های "گربه های وحشی" خلق شد. اون موقع این کمیک متعلق به ناشری به نام Wildstorm میشد ولی بعدا دی سی آن را خرید . بنابراین شخصیت های مربوط به این کمیک الان در دنیای دی سی حضور دارند (برای آشنایی با گربه های وحشی این مقاله و برای آشنایی با شرکت Willdstorm هم این مقاله را بخوانید). در هر حال، «علی فرقام» ملقب به «گنوم» یک دلال سلاح است که در 11 کشور جهان مرتکب اعمال خلافکارانه شده است. او در زادگاهش تهران کار خودش رو با فروش تریاک به عنوان یک خلافکار شروع کرد و بعدش به سراغ فروش زن و سلاح رفت. تا اینکه نفوذ و ثروتش بیشتر شد و مشتریان بزرگتری پیدا کرد و با دولت ها و سازمان های جهانی معامله کرد. در نهایت به نیویورک مراجعت کرد و امپراتوری شرارت خاص خودش را به راه انداخت.

 

- سندباد (Sinbad)

سندباد (Sinbad)

اولین حضور در دنیای کمیک:  شماره 1 از کمیک  Worlds Unknown (ژوئن  1974)

قدرت و توانایی ها: تخصص در شمشیربازی و مقداری مهارت در جادوگری

در دهه 70 میلادی مارول یک سری کمیک بوکی جالبی داشت به نام "دنیاهای ناشناخته". در شماره 7 این کمیک شاهد حضور شخصیت معروف «سندباد» بودیم. سپس در سال 1975  و در شماره 25 از کمیک Marvel Spotlight دوباره سندباد را دیدیم  که در  داستانی حضور داشت که از فیلم معروف "سفر طلایی سندباد" محصول سال 1973 اقتباس شده بود و در آن سندباد به ماجراجویی پرمخاطره ای دست میزند تا دختر زیبایی را از دست جادوگری اهریمنی نجات دهد.  سایت رسمی مارول، مقر سندباد رو شهر بغداد میدونه ولی ملیت او را ایرانی ذکر کرده است! همچنین اسم همسرش نیز «پریسا» است!

 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2022

 (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

 مقالات مرتبط:

10 سیاستمدار واقعی که در دنیای کمیک حضور پیدا کردند!

کمیک های "شاهزاده پارس" (Prince of Persia)

انتخاب هنرپیشه های ایرانی برای فیلم مرد عنكبوتی!

تشکر علیرضا زمانی از SPIDEY.IR بابت انعکاس خبر ثبت گونه های جدید عنکبوت در ایران !

انتخاب بازیگران ایرانی برای فیلم انتقام جویان!

10 نقاشی شگفت انگیزی که هواداران ایرانی برای شخصیت های مارول خلق کرده

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn