10 قهرمان برتری که ابتدا خبیث بوده‌اند!

خب ضمن تبریک مجدد سال نو خدمت شما خوبان، میخوام استارت مقالاتم تو سال جدید رو با کندوکاو در پیشینه‌ی برخی از قهرمانان آغاز کنم که روزی دیگر طور می‌زیستند...

مقدمه: اکثر جاسوسان یا ویلن‌هایی که در کمیک‌ها ظاهر می‌شوند معمولا در راه غلط خودشون مصِر هستند و چراغ وجدانشون کلا کور شده؛ اما از طرفی تعدادی از این دسته افراد هستند که از ابتدا راه غلطی را انتخاب کردند و مسیر نادرستی را برای اغنای هیجانات و عقاید خود اتخاذ نمودند ولی نکته اینجاست که این دسته بر اشتباه خود اشراف پیدا کردند و نهایتا از روش‌های شرورانه‌ی خود دست کشیدند و به یک قهرمان بدل شدند. اما در طول سالیان ممکن است برخی از ما فراموش کنیم که تعدادی از شخصیت‌هایی که دور و بر ما هستند و به عنوان یک قهرمان فعالیت می‌کنند، روزی یک ویلن بودند و یا لااقل کارهای شرورانه انجام می‌دادند. در این مقاله کوشیده شده است که به ۱۰ قهرمان شاخصی اشاره شود که فراموش شده است که روزی به عنوان فردی شرور به فعالیت می‌پرداخته‌اند؛ با ما همراه باشید...

10- هاکای (Hawkeye)

هاکای (Hawkeye)

بله، درست می‌بینید! یکی از قدیمی‌ترین اعضای گروه انتقام‌جویان روزی اعمال شرورانه انجام می‌داده. هاکای فردی بود که توسط بلک ویدو اغوا شد و با یک سوء تفاهم گول خورد و به دزدی‌های متعددی می‌پرداخت. البته سابقا ما در اولین فیلم انتقام‌جویان هم اشاراتی رو به روزهای سیاه کلینت بارتون آشنا شدیم ولی در مجموع بسوزه پدر عاشقی! چون این مسئله‌ای بود که باعث شد تا کلینت اغوا شود. اما واقعا نمی‌شود به او خرده گرفت، به هر حال چند نفر را مگر می‌شود پیدا کرد که همیشه خردشان بر احساساتشان فائق آید؟

9- مرد پلاستیکی (Plastic Man)

مرد پلاستیکی (Plastic Man)

پاتریک اوبرایان ملقب به مرد پلاستیکی از شخصیت‌های بسیار قدیمی دنیای کمیک است که در سال ۱۹۴۱ توسط quality comics خلق شد. خالقش هم جک کول نام داشت که آدم خاصی بود و باعث شد تا شوخی‌های نابی در کمیک‌های او وارد بشود. او ابتدا یک کلاهبردار و سارق گاو صندوق بود که بهش لقب مار ماهی رو داده بودند. او یکبار در حین یکی از سرقت‌ها توسط نگهبان یک فروشگاه مورد شلیگ قرار گرفت و داخل نوعی اسید شیمیایی افتاد و بعد توسط همدستانش تنها گذاشته شد و سپس توسط یک راهب در منطقه‌ای کوهستانی نجات پیدا کرد. بعد هم متوجه شد که بدنش میتونه کش بیاد! خلاصه محبت این راهب و بی‌مرامی همدستانش باعث شد تا آدم خوبی بشه و با نام مرد پلاستیکی با جرم و جنایت مبارزه کنه. او حتی عضو FBI هم شده و سابقه‌ی عضویت در لیگ عدالت رو هم داشته.

8- روگ (Rogue)

روگ (Rogue)

روگ از بهترین و مهمترین اعضای گروه ایکس‌من هست. اما اگر شناخت شما از او به فیلم‌های فاکس محدود باشد شاید شوکه شوید اگر بشنوید او ابتدا یک شرور بوده! او اهل جنوب آمریکا بود و از خانه فرار کرد چون از قدرت‌های خودش وحشت داشت. او سپس به دست میستیک و گروه "انجمن برادری جهش‌یافته‌های پلید" افتاد. به همین دلیل مدتی را به عنوان یک شخصیت خبیث سپری کرد. سپس ماموریت گرفت که به گروه انتقام‌جویان حمله کنه و ذهن و قدرت‌های Ms. Marvel را تصاحب و کنترل کرد. این کار باعث شد تا ذهن و خاطرات او را هم جذب کنه و آدم خوبی بشه. همین باعث شد تا به عضویت گروه مردان ایکس در بیاد. در هر حال او نمی‌تواند به هیچ وجه به کسی دست بزند چون نیروها و قدرت‌های او را جذب می‌کند و او را می‌کشد و از همین رو از جهش‌یافته‌بودنش متنفر است. اما بالاخره او توانست قدرت‌های خود را کنترل کند.

7- رِد هود (Redhood)

رِد هود (Redhood)

خب جیسون تاد به عنوان یک پسربچه‌ی بزهکار، به دله‌دزدی و سرقت می‌پرداخت و بعد از مرگ پدر و مادرش روزگار نکبت‌باری داشت تا اینکه یک روز بتمن او را در حال سرقت لاستیک‌های بتوموبیلش یافت. بتمن او را به شاگردی پذیرفت و بعد هم به او آموزش داد تا از خود محافظت کنه و البته به جای دیک گریسون او را به عنوان رابین دوم انتخاب کرد. البته که او خیلی خشن بود و اختلافاتی با بتمن داشت تا اینکه در کمیک "مرگ در خاندان" توسط جوکر به طرز وحشیانه‌ای کشته شد. او ده سال در کمیک‌ها غایب بود تا اینکه در سال ۲۰۰۵ زنده شد و برای انتقام از جوکر و بتمن(به خاطر اینکه جوکر را نکشت) مبادرت کرد. خلاصه او فراز و فرودهای زیادی رو پشت سر گذاشته اما به هر حال ابتدا کارش رو بعنوان یه بچه‌ی دله‌دزد سپری کرد و بعد توسط بتمن به راه راست هدایت شد، البته که بعدش دوباره به سمت روش متفاوتی گروید.

6- بلک ویدو (Black Widow)

بلک ویدو

خب وقتی در مورد بلک ویدو فکر می‌کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که علی‌رغم همه‌ی قهرمان‌بازی‌هایی که از ناتاشا رومانف در کمیک‌ها و علی‌الخصوص در MCU سراغ داریم، اما او کارش را به‌عنوان یک جاسوس روسی که قصد زدن بیشترین ضربه به آمریکا را تحت دستور کارفرمایان اتاق سرخ داشت، آغاز کرد. اما به تدریج و با رستگاری‌ای که به آن دست یافت، او بارها و بارها چه در قالب گرده ابرقهرمانی‌ای مثل انتقام‌جویان و چه در قالب فعالیت‌های انفرادی بارها توانسته دنیا را نجات بده با اینکه قدرت خاصی نداره. خلاصه به این دلایل و رابطه‌ی نزدیکی که با امثال کاپیتان آمریکا و مردآهنی داره تقریبا کسی گذشته‌ی احمقانه‌اش را به یاد نمی‌آورد.

5- بیگ باردا (Big Barda)

بیگ باردا (Big Barda)

بیگ باردا با نام اصلی باردا فری، توسط طراح کبیر دنیای کمیک یعنی جک کربی خلق شد. او از نژاد خدایان جدید است و بیش از ۲۵۰ سال سن دارد. او که برای نبردهای شرورانه‌ای در سیاره‌ی جهنمی آپوکالیپس خلق شده بود به یکی از بزرگترین جنگجویان جهان و رهبری گروه محافظین شخصی دارک ساید موسوم به زنان فیوری تبدیل شد. باردا نهایتا عشق شخصی‌اش را پیدا کرد و همراه همسر آینده‌اش یعنی مستر میراکل از سیاره‌ی آپوکالیپس پا به فرار گذاشت. او از آن زمان به بعد سیاره زمین را به عنوان مامن خود برگزید و شرارت را کنار گذاشته و تبدیل به یکی از اعضای لیگ عدالت شد.

4- فالکون (Falcon)

فالکون (Falcon)

امروزه خصوصا با دنبال کردن آثار دنیای سینمایی مارول و سریال‌های پیش‌رو، سم ویلسون را فردی قهرمان و قانون‌مند با نام ابرقهرمانی "فالکون" می‌شناسیم. اما جالب است بدانید او قبلا با نام مستعار کم‌تر شناخته‌شده‌ای تحت عنوان "وینسون اسنپ" شناخته می‌شد؛ حالا او که بود؟ او یک جنایتکار حرفه‌ای و عضو باندی تبهکاری بود. البته باید انصاف رو رعایت کنم و کل واقعه رو براتون شرح بدهم و از او دفاع کنم؛ او هیچ وقت قصد نداشت تا مثلا شبیه یکی مثل رد هود شود! در واقع تا قبل از مرگ پدر و مادرش همه چیز برای او خوش و خرم بود و او هم آدمی معمولی و با دلی پاک بود. اما بعد از مرگ آن‌ها او با بی‌توجهی جامعه و توهین‌ها و تحقیرهای زننده‌ و شدید نژادپرستی‌ای که بهش تحمیل شد برآشفت و به وینسون اسنپ بدل شد. اما از شانس خوبش با کاپیتان آمریکا برخورد کرد و مسیر زندگیش با الگوبرداری از او عوض شد.

3- کت‌وومن (Catwoman)

کت وومن

ممکنه فراموش کرده باشید که کت‌وومن همون‌طور که از اسمش پیداست یک سارق گربه بوده است! او اما همواره یک رومانس با بتمن داشته و از اوایل دهه‌ی ۹۰ میلادی او یک آنتاگونیست نا آرام بود پس از حدود ۵دهه تلاش‌های بتمن برای اصلاح رفتارهای کت‌وومن تا حدودی نتیجه داد ولی هنوز هم نمی‌شد سلینا کاین رو در زمره‌ی قهرمانان حساب کرد. داستان‌ها همین‌طور پیش رفت تا اینکه طی رویداد "بحران در زمین‌های بی‌نهایت"، جهان دی‌سی دچار نوعی بازنویسی شد و سلینا هم بعنوان شخصیتی اخلاق‌مدارتر و البته مبهم‌تر معرفی شد و از دشمن بتمن به دوستی برای بتمن تغییر کاربری پیدا کرد.

2- ددپول (Deadpool)

ددپول (Deadpool)

حقیقتا مشخص کردن این که ددپول یک قهرمان است یا یک شرور بعضی جاها واقعا خیلی سخته، با اینکه شاید بتوان او را یک ضد قهرمان به حساب آورد، اما او در واقع در ابتدای بیماری‌ همیشگی‌اش دچار اختلال اعصاب شد و مدتی به خباثت پرداخت. البته بعدها سعی کرد تا از قدرت‌هاش در راه درست استفاده کنه و واقعا هم یکسری از مواقع دست به انجام‌ کارهای بافضیلتی زد و طبق تعریف خودش سعی کرد در مسیر رستگاری و قهرمانی گام برداره. البته که درسته که او هیچ‌گاه اون تعریف عرفی از ابرقهرمان بودن رو از خودش بروز نداد، اما می‌توان دید که او دارد اکثر وقت خود را صرف مقابله با ویلن‌هایی می‌کند که به این دلیل می‌توان او را یک قهرمان پنداشت.

1- لوبو (Lobo)

لوبو

با دیدن این رتبه حق دارید از تعجب شاخ در بیاورید. به هر حال کسی رتبه‌ی اول این لیست است که حتی به سختی می‌توان او را ضدقهرمان دانست: لوبو! او کسی است که بعنوان یک شکارچی بین سیاره‌ای از بدو تولد با خشونت‌هایی در حد اعلی، پیوند ناگسستنی دارد و بدتر اینکه با خوشحالی تمام دست به این اعمال می‌زند. اما او در سال‌های اخیر به قهرمانانی همچون سوپرمن و بتمن پیوسته و حتی کارت عضویت در لیگ عدالت را هم از آن خود کرده. همچنین وسواس او در محافظت از دلفین‌های فضایی و دوستان خود باعث می‌شود تا ما او را یک قهرمان بدانیم. به هر حال وقتی کسی با این حد خشونت و پیشینه این چنین تغییر می‌کند و دست به اعمال ابرقهرمانی می‌زند نمی‌توان نادیده‌اش گرفت و ما هم برای اینکه یک حالی بهش داده باشیم اون رو تو رتبه‌ی یک جا می‌دهیم.

محمدعلی رضائی‌هنجنی

(MoAli)