10 لحظه از مردعنکبوتی در MCU که نشان می‌دهد او بهترین است!

۱۰ لحظه از مردعنکبوتی در MCU که نشان می‌دهد او بهترین است!

این شما و این ۱۰ لحظه از اسپایدرمن در MCU که نشان می‌دهد چرا او خاص و دوست‌داشتنی است...

مقدمه: خُب در کشاکش درگیری‌های بین سونی و دیزنی بر سر اسپایدرمن و حضورش در دنیای سینمایی مارول، بین‌هواداران در فضای مجازی و غیرمجازی سخنانی رد و بدل شد و مردم و رسانه‌ها به کند و کاو در خصوص اهمیت این شخصیت محبوب برای دنیای سینمایی مارول پرداختند. اما حالا که خدا رو شکر دعواها (البته اگر واقعا دعوایی بوده باشه) خوابیده و دیزنی و سونی بر سر حضور اسپایدرمن در دنیای سینمایی مارول به توافق رسیده‌اند و ما هم از ساخت اسپایدرمن۳ اطمینان داریم، بر آن شدیم تا در طی این مقاله به بررسی و رتبه‌بندی 10 لحظه و صحنه‌ای از اسپایدرمن در MCU بپردازیم که ثابت می‌کند او خاص است و هواداران باید خیلی بابت استمرار حضور او در این یونیورس سینمایی خوشحال باشند. با ما همراه باشید...

همچنین پیشنهاد می‌دهم برای آشنایی با ۱۵ لحظه برتر اسپایدرمن در MCU ، این مقاله را بخوانید.

 

10- متلک انداختن به استارلُرد

 متلک انداختن به استارلرد

همه ما فکر میکردیم تونی استارک استاد دیالوگ‌گویی و متلک‌اندازی در MCU است؛ اما استارلرد در "اونجرز: اینفینیتی‌وار" موفق شد این مقام رو به چالش بکشه، ولی درخشش اون هم فقط تا جایی دوام آورد که جلوی پیتر بحث فیلم footloose رو مطرح کرد.استارلرد که فکر میکرد footloose هنوز بهترین فیلمیه که روی کره زمین پخش شده، وقتی با واکنش پیتر مواجه شد که بهش گفت footloose هرگز حتی فیلم خوبی هم نبوده ، کاملا خشکش زد. اینجا بود که هواداران متوجه شدند اسپایدرمن بالاخره تونست همونطور که همیشه دلش میخواست از تونی تقلید کنه و این کار رو با متلک فوق‌العاده‌ای که به استارلرد انداخت انجام داد.

 

9- اولین صحنه ابرقهرمانی او در MCU

http://spidey.ir/images/img/content/MCU/best-of-spidey/cap-shield.jpg

این صحنه، صحنه‌ای بود که همه چیز را درباره شرایط تینیجری اسپایدی بروز می‌دهد؛ یک تینیجر که سرش درد میکنه واسه پریدن تو خطر! این روحیه باعث شد علی‌رغم توضیحات تونی و تذکرات او، اسپایدی به دل ماجرا شیرجه بزند و علاقه‌مند به حضور و نقش حداکثری در این نزاع داشته باشد. این صحنه همچنین موردانتظارترین صحنه فیلم برای هواداران بود، چرا که آن‌ها منتظر دیدن ابرقهرمان محبوبشان در لباس و قهرمان‌بازی‌های خاص خودش بودند و خوش‌بختانه تمام این تلاش‌های تیم سازنده هم عالی از آب درآمد و ما شاهد جوش و خروش اسپایدی در نبرد عظیم فرودگاه بودیم که مبارزه فانتزی‌ای را نیز شکل داد‌. اما خاص بودن این ماجرا این است که یک نوجوان در اولین اقدام و فعالیت در قامت یک ابرقهرمان بیاد و در خطیرترین و سخت‌ترین نبرد ابرقهرمانی (جنگ‌های داخلی همیشه سخت‌تر هستند) که حتی برخی قهرمانان بزرگسال هم یارای شرکت درش را ندارند یک همچین حضور با اعتماد به نفسی رو داشته باشد. مسئله‌ای که نشان میدهد اسپایدی با همه قهرمانان متفاوت است.

 

8- او نمی‌خواست بمیرد!

خب تا قبل از فیلم جنگ بی‌نهایت هواداران مطمئن نبودند که چه حسی باید نسبت به پیتر داشته باشند، اما وقتی در این صحنه تلاش‌های پیتر و اون لحن گریانش که می‌گفت من نمی‌خواهم بمیرم را شنیدند ناگاه خودشان را در وضعیتی دیدند که اشک در چشمانشون حلقه زده و نمی‌خواهند پیتر را پودر شده ببینند. برخلاف دیگر ابرقهرمانان پودر شده تلاش و تقلای بی‌فایده پیتر برای زنده ماندن خیلی مخاطبان را منقلب کرد. پیتر حتی در آخرین لحظات هم نمی‌خواست تونی را ناامید کند. این روحیه پیتر که حتی در آخرین لحظات هم نمی‌خواهد دست از تلاش برای اثبات خود بر دارد قطعا همه ما را میخکوب کرد و او را به قهرمانی خاص و انسانی و دوستداشتنی برای ما بدل کرد.

 

7- اولین حضور حقیقی او در MCU

اولین حضور حقیقی او در MCU

خب اگر به انبار ذهنتان مراجعه کنید و فیلم مردآهنی۲ را بازیابی کنید حتما اون پسربچه معروف رو به یاد میاورید، بچه‌ای که مشخص شد کودکی پیتر پارکر خودمون بوده. در اون صحنه پیتر کاری کرد که نشان داد او از همان روزهای کودکی‌اش روحیه ابرقهرمانی داشته؛ وقتی که نمایشگاه استارک توسط هامر درون‌ها محاصره شد، همه مردم در تکاپوی فرار از مهلکه بودند به جز پیتر؛ او ماسک مرد آهنی را به صورت گذاشته بود و با دستانش ادای تیر در کردن مردآهنی را در می‌آورد تا اینکه بالاخره تونی از راه رسید و اون رو نجات داد در حالی که در مواجهه با مرگ حتمی بود. چیزی که این صحنه و پیتر را خاص می‌کند این است که نشان می‌دهد پیتر از همان کودکی و زمانی که هیچ نیروی خاص فوق بشری‌ای نداشته روحیه ابرقهرمانی خاص خود را دارا بوده و این خاص بودن پیتر را می‌رساند که ثابت می‌کند روحیه ابرقهرمانی داشتن مقدم بر قدرت ابرقهرمانی داشتن است.

 

6- نجات همه در بنای یادبود واشنگتن

نجات همه در بنای یادبود واشنگتن

شاید این مورد برای هر ابرقهرمان دیگری عادی باشد اما برای مردعنکبوتی این یک مورد خاص است چرا که وقتی مرد عنکبوتی برای نجات هم‌کلاسی‌هایش داشت خود را به بالاترین نقطه برج یادبود واشنگتن می‌رساند این برای او بدان معنی بود که باید در معرض دید عموم قرار بگیرد و بزرگترین خطر برایش محسوب می‌شد چرا که او تا قبل از آن با چالش پنهان هویتش تا این حد درگیر نشده بود، از طرفی او در طول این عملیات بارها تا معرض شکست خوردن پیش رفت ولی دقیقا همین نقطه خاص شخصیت ابرقهرمانی اسپایدرمن است چرا که اشتباهات و تجربیات او همواره باعث رشدش میشد و قرارگیری او در این چالش‌ها همواره او را خاص می‌کند.

 

5- در آغوش گرفتن تونی استارک

در آغوش گرفتن تونی استارک

در طول این سالها در کتاب اول مارول ما شاهد لحظات زیبای زیادی بودیم، صحنه‌هایی که مملو از لحظات زیبای بین کاراکترهاست. اما جالبه بدونید هیچکدوم از این لحظات زیبا شامل در آغوش گرفتن کاراکترها نمی‌شود ( به جز صحنه خداحافظی کپ در آخر اندگیم). یعنی مثلا شما هیچ‌ وقت به‌یاد ندارید که تونی یا تور یا کپ یکدیگر را در آغوش گرفته باشند. همین امر باعث میشود تا در آغوش گرفتن پیتر توسط تونی به امری خاص بدل شود‌. شاید تا قبل از این صحنه سخنانی مبنی بر اینکه تونی پیتر را مثل پسر خود دوست دارد وجود داشت اما بیشترشون در حد توهمات و تئوری‌های طرفداران بود و چیزی که بیشتر میشد استنباط کرد این بود که تونی بیشتر دیدی تجاری به ماجرای اسپایدرمن دارد(پایان فیلم بازگشت‌به‌خانه را به یاد بیاورید). اما این تئوری‌ها با در آغوش گرفتن پیتر در "پایان بازی" جامه حقیقت به تن کرد؛ درست بر خلاف اون صحنه در بازکردن تونی در بازگشت به خانه که دیدیم او تمایلی به این کار نداشت. پس این کار ضمن این که الفت و علاقه پدرانه تونی به پیتر را نشان داد این را هم نمایان کرد که پیتر بالاخره توانست تایید و ستایش تونی را به دست بیاورد.

 

4- غلبه بر توهم نهایی میستریو

غلبه بر توهم نهایی میستریو

حتی اگر پیتر مقصر مرگ تونی استارک نبود اما به نوعی یک جور احساس گناه را در درونش احساس میکرد، برای همین تو اون صحنه جگرسوز هنگامی که بالا سر تونیِ نصف جون رسید با گریه و زاری به او گفت متاسفم و از او عذرخواهی کرد؛ در این اوضاع که پیتر در یک ناامنی ذهنی قرار داشت میستریو خواست تا با القای این که او مسئول مرگ تونی است روان او را له کند و اینجا هم اشاره کردیم تا حدودی موفق شد و حس عنکبوتی پیتر را هم ناکارآمد کرد. اما ما بالاخره دیدیم که پیتر خودِ حقیقی‌اش را پیدا کرد و تونست حس عنکبوتیش رو به کار بندازه و میستریوی حقیقی را طی اون توهم آخری شناسایی کنه، مانع شلیکش بشه و اون رو شکست بده. این یک دستاورد شگفت‌انگیز و خیلی خاص برای پیتر بود، چرا که توهمات میستریو به قدری قوی و طبیعی بود که هیچ ابرقهرمانی نمی‌توانست به این راحتی‌ها ازش قسر در بره، چه برسه به یک نوجوان زخم خورده (بابت مرگ تونی استارک) که در بد شرایطی بود. برای همین این که پیتر به خودش اومد یک دستاورد و اتفاق خیلی خاص برای پیتر بود که نشون داد اسپایدی یک قهرمان خیلی خاصه.

 

3- رها کردن لیز برای متوقف کردن والچر

رها کردن لیز برای متوقف کردن والچر

اگر شما می‌خواستید خود را جای پیتر قرار دهید پیش خود می‌گفتید خب انتقام‌جویان و کلی قهرمان خفن و قوی هستند که بخوان بروند و با والچر مبارزه کنند و او را متوقف کنند و دیگر نیازی نیست که من بخواهم بروم چرا که کسی هم از من درخواستی نکرده. اما با این حال پیتر قرار عاشقانه و رومانتیک خود با لیز را ترک کرد زیرا اهمیت مسئولیت‌پذیری رو با بندبند وجودش درک کرده بود(میدونم دارین به چه جمله معروفی فکر می‌کنین؛ نگران نباشین بهش می‌رسیم). در اون لحظه حتی تماشاچیان هم دوست داشتند پیتر را در حال گذراندن وقت کنار دوستش که کل فیلم در تکاپوی گفتن حسش رو بهش داشت ببینند اما او "رفتن" و "جلوگیری و مبارزه با والچر" را انتخاب کرد. درسته که ما هیچ وقت تا الآن نتوانسته‌ایم که عمو بن را در MCU ببینیم (البته اینجا گفتیم که به احتمال زیاد وجود داره) اما با این کارِ او برای همه ما جمله تاریخی "قدرت زیاد مسئولیت زیاد به‌همراه داره" تداعی شد. پیتر با این کار نشون داد نه فقط با بقیه هم سن و سالاش بلکه با باقی قهرمانان هم فرق داره و خیلی خاصه.

 

2- او می‌فهمد برای قهرمان بودن به لباس و کاستوم نیاز ندارد

او می‌فهمد برای قهرمان بودن به لباس و کاستوم نیاز ندارد

در فیلم "بازگشت به خانه" تا قبل از این صحنه، پیتر مدام تلاش میکرد تا مثل مردآهنی باشد و خود را به او ثابت کند اما این همیشه تونی بود که سر می‌رسید و او را نجات میداد؛ علی‌رغم اون سکانس معروف در فیلم "بازگشت به خانه" که تونی به او هشدار داد که تقلید از برخی تفکرات و کارها برای او نتیجه خوبی به همراه ندارد، اما این نتونست تلاش پیتر رو متوقف کنه چون اون همیشه فکر می‌کرد تونی‌ای هست که بیاد و اون رو نجات بده. به‌خاطر همین بود که وقتی پیتر تو اون سکانس فوق‌العاده زیر اوار زباله‌ها گرفتار شد مثل یک بچه شروع به گریه کرد چون به امداد رسانی تونی عادت داشت؛ اما انسان‌ها همیشه در موقعیت‌های پرفشار توانایی‌های واقعی‌شان شکوفا می‌شود و این لحظه هم نشان داد که پیتر چقدر خاص است و چه روحیه ابرقهرمانی‌ای در وجودش خاک خورده بود و ضمن این که جان خود را نجات داد، یک لحظه خاص و به یادماندنی را خلق کرد(راستی دقت کردین تو این مدت تو مقاله‌هام چقدر به این لحظه بزرگ اشاره کردم؟ این نشون می‌ده واقعا سازنده‌ها چه صحنه کاملی رو از هر نظر خلق کردند.)

 

1- قبول نکردن دعوت تونی استارک!

قبول نکردن دعوت تونی استارک!

این یک مورد واقعا پیتر رو خیلی خاص می‌کنه. در آخر فیلم "مردعنکبوتی: بازگشت به خانه" اتفاق مهمی افتاد؛ زمانی که تونی اون لباس خفن رو به پیتر نشون داد و خبرنگارها منتظر بودند تا اسپایدرمن به اون‌ها معرفی شود به ناگاه پیتر درخواست تونی را رد کرد. این انتخاب خاص یک انتخاب سخت اما کاملا درست بود. انتخابی که حاوی این پیام بود که شما برای این که یک قهرمان باشید نیازی به تجهیزات و دم‌و‌دستگاه خفن ندارید، بلکه مهم است که خودتان چه درکی از خودتان دارید؛ با اینکه پیتر درخواست تونی را رد کرد اما با توجه به ماهیت این تصمیم که بیان کردم حتی باعث شد تا تونی احترام بیشتری برای پیتر قائل شود چرا که از یک نوجوان انتظار اتخاذ یک همچین تصمیم پخته‌ای نمی‌رفت.

 

شما چه نظری دارید؟ به نظر شما جای چه لحظاتی در این لیست خالی است؟ در کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.

 

محمدعلی رضائی‌هنجنی

(MoAli)

All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مقالات مشابه:

چرا مردعنکبوتیِ تام هالند به دنیای کمیک وفادار است

15 لحظه برتر و به‌ یادماندنی مردعنکبوتی در MCU

ایستر اِگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه"

30 صحنه برتر در فیلم های مرد عنکبوتی 

نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی

نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه" 

نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه"

رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)

15 صحنه در دنیای سینمایی مارول که مستقیما از کمیک بوک گرفته شدند!

رتبه بندی لباس های مرد عنکبوتی در دنیای سینما

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

رتبه بندی بازیگران فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی

5 شخصیت مکمل برتر فیلم های مرد عنکبوتی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn