بررسی بازی The Last of us Part II - بخش اول بدون اسپویل

بررسی بازی «لست اف آس: قسمت دوم» (Last of us Part II)  - بخش اول بدون اسپویل

آیا لقب شاهکار درخور این بازی خواهد بود یا در لایه های زیرین آن چیزی جز یک عنوان معمولی قابل رویت نیست؟

 

سال ۲۰۱۳ بود که شاهکاری به همهٔ جهان معرفی و عرضه شد با نام “آخرین بازمانده از ما”. بازی ‌ای که در کنار گیمپلی و گرافیک بی نظیر خود، روایت داستانی فوق العاده ای به همراه خود داشت. این روایت شگفت انگیز تجربه ای شبیه به یک فیلم یا سریال طولانی بود که هدیه ای بزرگ به تمام گیمر ها بود. علاوه بر این محیط و طراحی های بی نظیرش باعث شده بود هر چه بیشتر غرق داستان و شخصیت پردازی های زیبایش بشویم. خلاصه هرچقدر از قسمت اول “آخرین بازمانده از ما” تعریف کنیم بازهم حق مطلب را ادا نکرده ایم.

از آنجایی که اگر بخواهیم راجع به این بازی بدون اسپویل و لو دادن داستان آن صحبت کنیم، به ناچار مجبوریم این بررسی را به دو بخش ۱. بدون اسپویل  و ۲. تحلیل داستانی به همراه اسپویل؛  تقسیم کنیم.

 

- بخش اول(بدون اسپویل)

جوئل لست اف اس ۲

برای اینکار ابتدا باید به صورت خلاصه بگویم که این بازی نسبت به بازی قبل پیشرفت های قابل توجهی داشته از جمله انیمیشن های بسیار روان تر و واقع گرایانه تر به همراه طراحی چهره و چهره پردازی های به شدت قابل تحسین. مخفی کاری و پیدا کردن منابع پیشرفته تر  شده اند اما چیز خارق العاده ای نسبت به بازی قبلی را ارائه نمی کنند. با توجه به پررنگ تر شدن نقش مبارزات و به روز شدن آن شاهد کمرنگ تر شده هرچه بیشتر معماها و پازل ها هستیم. جدا از تمام این یافته ها بزرگترین و اصلی ترین ایراد بازی داستان، روایت و شخصیت پردازی برخی از کارکتر های بازی میباشد! مشکل اعظم از جایی نشئت میگیرد که تمام پل هایی که در بازی اول ساخته شده بود به علت روایت موضوع اصلی بازی که همان عدالت خواهی است کاملا تحت شعاع قرار میگیرد. کارکتر های جانبی و فرعی بازی نسبت به بازی قبل پسرفت قابل توجهی از لحاظ شخصیت پردازی داشته اند. اگر به صورت کلی نگاه کنیم این شخصیت ها با توجه به اتفاقات پیش روی بازی کاملا درجهٔ توجهات و اهمیت گیمر را از دست میدهند. تمام نخ روایتی که برای آن ها تدارک دیده شده در نهایت برای داستان اصلی بی فایده عمل میکنند. در بازی قبلی تقریبا تمام شخصیت های معرفی شده کارکرد مناسبی داشته و در اختیار روایت اصلی آن بودند و این کار را با تمام توانش روی نوآوری به شدت سطح بالایی که در  آن زمان أصلا انتظار نمیرفت؛ در سبک اکشن ماجراجویانه به طرفدارانش هدیه داد. اما افسوس که پس از گذشت حدود ۷ سال شاهد داستانی سطحی با حفره های داستانی متعددی هستیم که به طرفداران واقعی اش ادای احترامی انجام نمیدهد در حدی که تمام چیز های دوستداشتنی از بازی قبل را فراموش کرده و آن را به کلی حذف از خاطرات پاک میکند.

لست اف آس ۲ بازی بسیار چشم نواز و زیبا و درعین حال خشن و گیراست. طراحی محیط ها در این بازی به شدت فوق العاده کار شده اند و حق مطلب را در دنیایی پساآخرالزمانی ادا میکنند. ساختمان ها در این دنیا با گیاهان سبز رنگ مزین شده اند، طراحی پیرامون شخصیت اصلی به شکلی است بازی قبلی را با مسافت زیادی پشت سر خود قرار میدهد. در کل باید به جرئت ادعا کرد که جلوه های بصری این بازی تقریبا از تمام بازی های قبلی ناتی داگ بهتر و زیباتر صورت گرفته اند. این مهم همراه شده با یکی از بهترین طراحی مرحله های اخیر که همه چیز فکر شده در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا گیمر را به چالش بکشند. در واقع محیط های بازی انقدر وسیع هستند که انگار از دل یک بازی جهان باز(open world) خارج شده اند.

سیاتل آخرین بازمانده ازما ۲

این محیط چندین برابر بازی قبلی  بوده و به علت عدم محدودیت های نسل گذشته ممکن شده است. گشت و گذار در محیط بسیار لذت بخش بوده و جستجو کردن در گوشه و کنار این محیط کاملا به دل مخاطب مینشیند. برای از میان بردن دشمنان نیز به علت این فضای بزرگ میتوان خلاقیت های بیشتری به کار برد و از محیط کمک بیشتری گرفت. به همین خاطر برخلاف بازی قبلی میبینیم که طراحی مرحله ها تا حد زیادی چالش های بیشتری را برای رد کردن آن به مخاطب اضافه کرده اند. سازندگان در این قسمت مرحله ها را در واقعی ترین حالت خود چیده اند جوری که اصلا حس نمیشود تنها با چینش یک بازی طرف هستیم بلکه انگار تمام المنت های اطراف از دنیای واقعی برداشته شده اند. البته این بزرگی یک ایراد جزئی داشته و آن هم کمتر شدن معماها و پازل هایی است که در بازی قبلی بیشتر به چشم می آمد. و از این منظر در قسمت دوم معما ها تنها به آویزان کردن طناب یا بالا رفتن از در و دیوار خلاصه میشود.

الی - آخرین ما قسمت دو

 اگر به طور دقیق تر نگاهی به مبارزات بازی بیاندازیم درمیابیم که مانند گذشته لحظات بسیار مضطرب کننده و استرس زایی وجود دارند که حس واقعی یک تهدید را به مخاطب القا میکنند. البته باید گفت دکمه پرشی که مانور زیادی روی آن داده شده بود ویژگی خاصی نیست و بود و نبودش در این بازی تفاوت چندانی را در تجربهٔ آن ایجاد نمیکرد. دشمنان جدید تر و چالش برانگیزتری نیز به گیم پلی بازی اضافه شده اند و یکی از مهمترین آن ها سگ های نگهبانی که با بو کشیدن بازیکن را پیدا میکنند و به راحتی نمیشود از چشم و بینی آنان مخفی ماند. ویژگی بسیار برجسته جدید بازی شخصی سازی بسیار دقیق درجهٔ سختی بازیست که نظیرش را در کمتر بازی ای شاهد بودیم و واقعا با هر تغییر شاهد روند بسیار متفاوتی از بازی هستیم! تغییر دوربین در مواقع مبارزات تن به تن به زیبایی و روان ترین حالت خود به سر میبرد به گونه ای اصلا نمیشود از آن لذت نبرد به علاوه اینکه بی رحم و خشن تر شدن این مبارزات باعث چشمگیر تر شدن آن ها شده اند.

الی و دینا - last of us part ii

مهمترین نکته دربارهٔ لست اف آس این است که کاربر تنها به خاطر گیمپلی و یا گرافیکش سراغ آن نمیرود. بلکه اصلی ترین رکن این بازی روایت داستانی و سناریو های چیده شدهٔ بی نظیر آن است. وقایع داستان قسمت دوم حدود ۴ سال بعد از اتفاقات بازی قبلی رخ میدهد. الی دیگر آن نوجوانی که روحیاتی تینیجری دارد نیست و بسیار با چیزی که در بازی قبلی دیدیم متفاوت است. او سال ها در شهر کوچک ایزوله شده ای به نام جکسون زندگی کرده و دیگر آن دختر بچهٔ ۱۴ ساله بازی قبلی نیست او جایگاه به خصوصی در این شهر دارد ولی واقعه ای باعث میشود برای رسیدن این مهم تغییر کرده و راه زیادی را تا سیاتل طی کند تا به هدف عدالت خواهانهٔ خودش برسد. اما چرا این بازی از لحاظ داستانی به هیچ وجه راضی کننده نیست؟ اگر به یاد داشته باشید در بازی قبلی ما شاهد المنت ها و متریال های زیادی در شخصیت پردازی ها در کنار درام بسیار گیرای داستان بازی بودیم. در بازی قبلی اصلی ترین چیزی که ما را برای ادامه راه انگیزه میداد کورسوی امیدی بود که از دل دنیای بی رحم و تاریک آن بیرون آمده بود. به جرئت میتوان گفت، هر کدام از شخصیت های بازی قبلی قابل همذات پنداری و درجهٔ اهمیت بالایی مطابق با دنیای واقعی داشتند. تمام انتخاب هایی که شخصیت ها در بازی قبلی انجام میدادند بسیار قابل باور بود. ماجراجویی الی و جوئل چیزی بود که نظیرش را قبل از آن در کمتر بازی ای دیده بودیم و از نظر من بهترین رابطهٔ پدر فرزندی را در بین تمامی تجربه های سابقم دارد. دلیلش هم بسیار مشخص است: نویسندگی بسیار قوی و حساب شده! حتی بدن مقاوم الی در مقابل ویروس، خودش یک معنای بسیار بزرگ به داستان بازی اضافه کرده و مک گافین بسیار جذابی را شکل داده بود. مشکل بسیار بسیار بزرگ داستان بازی تعهد نداشتن نویسنده نسبت به اتفاقات قبلی و شخصیت هایی که به خوبی معرفیشان کرده بود، است. موضوع بازی که بر پایهٔ تنفر چیده شده است بسیار سطحی، ناامید کننده و بی معناست که در کنار شخصیت های فرعیِ فرسوده اش داستانی بی منطق داستانی را روایت میکند. در قسمت قبل بازی «الی» ویژگی بسیار بزرگی داشت و همین ویژگی باعث شده بود اهمیت بسیار زیادی در خلال داستان پیدا کند اما در قسمت دوم شاهد تنفری هستیم که میتوانست برای هر شخصیت دیگری به وجود آید ضمن اینکه اتفاقات آن می بایست به نتیجه ای قابل پذیرش و مطلوب میرسید اما چنین چیزی رخ نداد و چیزی جز ناامیدی را برای طرفداران قسمت اول بازی به ارمغان نیاورد!

Ellie - لست آف آس دو

در بازی قبلی لحظات بسیار برجسته چه ناراحت کننده چه چالش برانگیز و چه خنده دار و حتی فان و لذت بخش در تعامل با شخصیت های اصلی و فرعی را شاهد بودیم «الی» نوجوان و «جوئل» در قالب پدری از درون شکسته شده عمیقا همراهی طرفداران را حاصل کردا؛ ما تعامل شخصیت ها در این قسمت چیزی نیست جز تعاملی خشک و جدی و دور از رفتار انسانی! با اینکه «الی» رفتار به شدت بهتری نسبت به بقیه شخصیت های بازی دارد اما در نهایت بدون وجود شخصیت های فرعی جذاب راه را برای لذت بردن تمام کمال از آن سد میکند. تنها چیزی که در داستان بازی شگفت انگیز وفوق العاده عالی است؛ فلش بک هایی است که احساسات را به قلب بازیکن تزریق میکند. در کل باید اظهار داشت این بازی در هر جایی که خودش را به قسمت قبلی نزدیک تر کرده بهترین نتیجه را به طرفداران همیشگی اش هدیه داده ولی چه فایده تخریب و سوالاتی که نویسنده طی بازی برای مخاطب ایجاد میکند تا شخصیت ها را زیرسوال برده و چالش برانگیز جلوه دهد باعث شده تمام پل هایی که در بازی قبلی ساخته شده بود به کلی نابود شود. این خراب کردن در مواقعی جواب میدهد که در اختیار داستان بوده و یا لااقل جذابیتی برای مخاطب ایجاد کند اما متاسفانه دقیقا خلاف آن را شاهد بودیم. تصمیماتی که کارکتر اصلی و پروتاگونیست آن اتخاذ میکند به هیچ وجه منطق درست و درمانی ندارد بلکه باعث میشود گیمر تصمیماتی که نویسنده مجبورش کرده را ببیند تا پیامی به شدت سطحی را به خوردش خودش دهد و او را بی دلیل و بدون جذابیت داستانی برای اعمالی که طی بازی ازش سر زده سرزنش کند.

لو و خواهرش - لست اف آس ۲

این درحالی است که در قسمت اول نویسنده کاری کرده بود که از تمامی تصمیماتی که در بازی گرفته میشد راضی باشیم و با آن ها همراه شویم. تصمیم های last of us 2 اصلا کاری نمیکند حس درستی به مخاطب دست بدهد بلکه در اکثر مواقع زورکی و خلاف عقلانیت و منطق بازی هستند؛ همین مسئله باعث شده حفره های به جرئت بزرگی در داستان به وجود آیند که پر کردن آن حتی در آینده عملی غیرممکن باشد.(فصل هشتم سریال گیم اف ترونز از لحاظ داستانی و شخصیت پردازی نزدیک ترین مثالی است که میتوان از آن نام برد) ضمن اینکه داستان  دیگری در بازی وجود دارد که تمام سعی خود را میکند که داستانی مشابه داستان بازی قبلی بازی را روایت وموفقیت آن را تکرار کند اما به شدت در انجام این کار شکست میخورد! در پایان این قسمتِ بدون اسپویل باید گفت نویسنده و کارگردان چیزی جز بی احترامی و عذاب دادن طرفداران مشتاقِ بازیِ قبلی نمیخواستند آن هم برای روایت داستانی سطحی و القای اتفاقاتی زیر پوستی که نظیرش را اخیرا زیاد در هالیوود دیده ایم. این بازی جدا از گیمپلی لذت بخش، موسیقی فوق العاده، طراحی مرحله و محیط های بازی در کنار گرافیک بسیار بالا و چشم نوازش توهین بزرگی به طرفداران چندین و چند سالهٔ خودش کرده است. باشد که این اتفاقات درسی برای دیگر استودیو ها باشد نه الگویی مخرب که کل صنعت گیم را به حاشیه ببرد.

 

نمره به گیمپلی، گرافیک، موسیقی، طراحی بازی و مراحل: ۱۰ از ۱۰

نمره به داستان: واقع در بخش دوم

میانگین: واقع در بخش دوم

 

نویسنده: احمد فقیه

 

P.Constantine

All rights reserved © Spidey.ir 2020

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn