نقد بازی رایانه ای" مارول علیه کپکام: بی نهایت"(Marvel vs Capcom infinite)

آیا این بازی تونسته میراث بزرگ و درخشان مارول vs کپکام رو حفظ کنه؟

مقدمه: بازی های فایتینگ، یکی از پر طرفدار ترین بازی های جهان هستند.بازی هایی که دو نفر در مقابل هم قرار میگیرند و تا سر حد مرگ هم دیگر کتک میزنند و هر کس زود تر فرد مقابل را کشت برنده بازی میشود.بازی هایی که گاه در قالب یک شاهکار ظاهر میشوند و گاه هم بسیار ضعیف.از عنوان های این مجموعه ها می توان بازی هایی نظیر مجموعه های mortal combat،takken،street fighter و .... را نام برد.

اما امسال خبر آمدن بازی marvel vs Capcom infinite آمد.بازی ای که چهارمین قسمت از سری بازی های marvel vs Capcom حساب می شود.قسمت دوم مارول علیه کپکام آنقدر عالی بود که توانست جزء یکی از بهترین بازی های مبارزه ای تاریخ و حتی یکی از بهترین بازی های کپکام باشد.اما این بازی(marvel vs Capcom infinite) باید خود را نشان میداد و با رقیب اصلی خود یعنیinjustice 2 رقابت میکرد.

در واقع از زمان انتشار Marvel vs Capcom 2 :New Age of Heroes برای کنسول های Xbox،Ps2،Ps3،VMU،Arcade،Dreamcast و xbox 360 همه منتظرند تا یک شاهکار مانند قسمت دوم ببینند ولی آیا این بازی توانسته توقعات طرفداران را برآورده کند؟ آیا توانسته یک بازی فایتینگ یا مبارزه ای عالی باشد؟ پس با من همراه شوید تا به این سوالات پاسخ بدم در نقد و بررسی بازی مارول علیه کپکام: بی نهایت!!!

نام: مارول علیه کپکام: بینهایت Marvel vs Capcom: Infinite

سبک:مبارزه ای (fighting)

کنسول ها:Ps4/Xbox One/Pc

ناشر:کپکام

سازنده:کپکام

تاریخ انتشار: بیست و هشتم شهریور 1396

درجه ی سنی:+12

داستان: داستان بازی حدود 2 ساعت است.قسمت های قبلی فاقد بخش داستانی بودند و این اولین بار است که بخش داستانی به بازی اضافه شده و از این قرار است که موجودی به نام التران سیگما ultron sigma که ترکیبی از دو شخصیت منفی دنیای مارول و کپکام به نام های ultron و feature sigma است قصد دارد تا با دو سنگ بی نهایت حقیقت و فضا بر جهان حمرانی کند و میان قهرمانان اختلال ایجاد کند.او ابتدا دنیا ها را باهم ترکیب کرد تا منطقه ای به نام Xgard (که ترکیبی ازAsgard و Abel city است) را به وجود بیاورد. او با استفاده از ویروس Maverick ساکنان این دنیا را به فرمان خود درآورده است و حالا قهرمانان هر دو دنیا سعی می کنند با پیدا کردن دیگر سنگ های بی نهایت جلوی التران سیگما را بگیرند ولی آنها مکان دقیق سنگ ها را نمی دانند برنابراین می خواهند از ثانوس کمک بگیرند سپس ..

گرافیک:اولین چیزی که در بازی توجه شما را به خود جلب می کند گرافیک ضعیف بازی و طراحی بد شخصیت ها است.در واقع با اینکه بازی بر روی کنسول های نسل هشتم است ولی گرافیک بازی آزار دهنده است. کپکام فکر می کرد که گرافیک خیلی مهم نیست،گیم پلی مهم است و همین باعث شده تا گرافیک بازی چندان به مذاق هواداران خوش نیاید.در بخش داستانی بازی باید این گرافیک را تحمل کنید یا شاید هم به آن عادت کنید!!! در واقع گرافیک گیم پلی بسیار عالی است ولی گرافیک صحنه های سینمایی یا منوی بازی بسیار روی اعصاب است.ولی با این وجود برخی از محیط های بازی بسیار عالی طراحی شده اند. این محیط ها پس از رد کردن مراحل داستانی بازی به محیط های شما افزوده می شوند و مانند قسمت قبل می توانید میزان تخریب در محیط را انتخاب کنید.

ریو - کاپیتان مارول

گیم پلی : گیم پلی بازی نسبت به سال های قبل خیلی پیشرفت کرده است و خیلی فراتر از انتظار ها ظاهر شده و بازی از این نظر بسیار عالی عمل کرده و تقریبا میشه گفت بهترین گیم پلی در سری مارول علیه کپکام رو داره.هر شخصیت ضربه های مخصوص به خود را دارد که بسیار عالی و برنامه ریزی شده در بازی گنجانده شده اند.البته این بار بر خلاف قسمت قبل شما فقط می توانید یک شخصیت را به عنوان یار خود انتخاب کنید. استفاده از مبارزات هوایی ((air combo در این بازی لذت بخش تر شده و هنگام اجران فنون هوایی لذت بسیار خاصی به بازیباز منتقل می شود.سیستم assist هم که قبلا در سری های قبل وجود داشت در این بازی وجود ندارد ولی سیستمی به نام Active Switch جای آن را گرفته است که شما می توانید با استفاده از این قابلیت از یار خود استفاده کنید و جایتان را عوض کنید یا هنگامی که دارید به دشمن ضربه وارد میکنید یار شما هم بیاید و چند ضربه به حریف بزند یا حتی هنگام استفاده از Hyper Move یار شما هم یک Hyper Move دیگر اجرا کند!!!

بازی mvc4

همانطور که از اسم بازی پیداست،سنگ های بینهایت هم در بازی وجود دارند.این سنگ ها با رد کردن مرحله های بازی در طول داستان به دست می آیند.سنگ ها زمانی فعال می شوند که شما بسیار مجروح شده باشید یا خیلی کتک خورده باشید.البته این سنگ ها حکم مرگ حریفتان را امضاء نمی کردند ولی بسیار کاربرد داشتند و کار را برای شما راحت تر می کردند، ولی اگر حریفتان از این سنگ ها استفاده می کردند شما باید با تمام قدرت و هوش بازی می کردید تا از جانتان محافظت کنید. هر سنگ هم قابلیت مختلفی دارد: مثلا با استفاده از سنگ فضا می توانید حریفتان را در محفظه ای قرار دهید تا جای فرار نداشته باشد، با استفاده از سنگ زمان سرعت شما سریع تر میشد، با استفاده از سنگ روح می توانستید جان یارتان را زیاد کنید و دو نفری بریزید رو سر حریف، ولی برخی از سنگ ها هم خیلی کارایی آنچنانی نداشتند ولی در نوع خود جالب بودند. جالب اینجاست که رنگ این سنگ ها مانند سنگ های دنیای سینمایی مارول هستند.

مبارزه ی جدیدی هم به بازی اضافه شده که در قسمت های قبل نبودند، مثلا هنگامی که در بخش داستانی شما در Xgard هستید، التران سیگما Ultron Sigma ابتدا نوچه های خود که تحت فرمان او بودند را به مبارزه با شما می فرستد که گاهی تعداد این نوچه ها 2 یا گاهی هم به 6 عدد می رسیدند که مثلا دو نفر از آنها روی سر شما خراب می شدند و کار برای شما بسیار سخت می شد.

سنگ بینهایت

بخش دیگری که در بازی بسیار مهم است بخش داستانی بازی است که کپکام خیلی روی آن مانور داده بود.در واقع باید بگویم که بخش داستانی بازی بسیار ساده طراحی شده است!به طوری که شما به راحتی می توانید داستان بازی را حدس بزنید و حتی گاهی اوقات هم کلیشه یا مضحک می شود.البته صحنه های کمی از بازی بسیار ناب و فان هستند،مثلا در یکی از صحنه های بازی گروت از ایکس X می پرسد که آیا در لباس X باتری های قدرتمند به کار رفته؟ یا مثلا صحنه ی مبارزه ی مرد آهنی و فرانک وست در مقابل ثانوس بسیار نفس گیر است. ولی کلا داستان از عمق خوبی برخوردار نیست. در واقع کپکام نحوه ی آشنایی کاراکتر ها در بازی را به ما نشان نداده، به همین علت هم نحوه ی رابطه بر قرار کردن شخصیت ها با یکدیگر خیلی غیر طبیعی و مصنوعی است!!!همچنین خیلی از شخصیت ها مانند نمسیس Nemesis،پلنگ سیاهBlack Panther و دورمامو Dormammu (که بزرگترین دشمن دکتر استرنج است) در بازی اضافی هستند و فقط در یک تیکه از بازی حضور دارند و تا آخر بازی ما دیگر آن ها را مشاهده نمی کنیم.

نمسیس

البته این را هم بگویم که طنز بسیار خوبی در بازی وجود دارد:به عنوان مثال ما با یک مردعنکبوتی بذله گو و پویا رو به رو هستیم! در واقع کپکام می توانست با رعایت این طنز یک داستان کامل و بی نقص را بسازد ولی مثل اینکه خیلی به فکرش نبوده است.برخی از شخصیت های کپکام هم از داشتن یک شخصیت پردازی خوب رنج میبرند، به عنوان مثال شخصیت دانته که کارش کشتن شیطان هاست مدام میبینیم که مورد اصابت Jedah یا شخصیت های دیگر قرار میگیرد. در کل، داستان بازی خیلی سعی می کند خود را بزرگ جلوه دهد ولی متاسفانه شکست می خورد.

بخش داستانی بازی مارول

البته به جز بخش داستانی بخش های دیگری در بازی وجود دارند که می توانند سرگرمتان کنند.به عنوان مثال بخش تمرین بازی بسیار کابردی است و فن ها و کلک های زیادی را به شما برای از پا در آوردن حریفتان یاد میدهد که حتی فکرش را هم نمی کردید!!!یا بخش مبارزه با هوش مصنوعی بازی یا مبارزه دو نفره میان شما و دوست شما که جالب هستند البته این را هم از قلم نیندازم که بخش آنلاین بازی خوب طراحی شده است و شما بدون مشکل و با خیال راحت می توانید آنلاین بازی کنید.بخش آنلاین دارای دو بخش میباشد: بخش اول برای کسانی است بسیار حرفه ای هستند و بخش دوم برای تازه کاران است.ولی متاسفانه مانند قسمت قبل برای هر شخصیت پایان اختصاصی وجود ندارد و این از نکات منفی بازی است.

موسیقی منوی خیلی از کاراکتر خوب است ولی بقیه شان کمی بی ذوق طراحی شده اند وقتی در بخش آرکید arcade می خواهید شخصیتی را انتخاب کنید یک موسیقی خوب پخش می شود ولی وقتی که می خواهید به مبارزه بپردازید دوباره همان موسیقی با سرعت بالا پخش می شود که کمی اعصاب خورد کننده است.

ولی شخصیت هایی مثل مرد آهنی یا مردعنکبوتی یک موسیقی بسیار عالی و سرشار از هیجان دارند.

در بخش مبارزه با هوش مصنوعی شما می توانید از 15 قهرمان دنیای مارول و 15 قهرمان دنیای کپکام استفاده کنید که هر کدام قابلیت منحصر به فرد خود را دارا هستند (هر چند در قسمت دوم 65 کاراکتر وجود داشتند).ولی خیلی از این کاراکتر ها، کاراکتر هایی هستند که بهتر بود در بازی نبودند و جای آنها کاراکتر های مشهور تر و بهتری میبودند.

بازی مرد عنکبوتی

همانطور که در بالا گفتم مردعنکبوتی بسیار بذله گو است و فنون اش کاربردی تر شده است مثلا قابلیت Maximum Spider که طرفداران قسمت های قبل با آن آشنا هستند خیلی باحال تر شده و یا مدام می توانستید با استفاده از تار های مردعنکبوتی به سمت حریف یا هر منطقه از محیط را که می خواهید بروید ولی قابلیتی که خیلی مرگبار تر شده که در بازی قرار دارد مثلا مردعنکبوتی به حریف چند مشت میزد و حس عنکبوتیش فعال میشد و از بمب های گرین گابلین جاخالی می داد و آن ها را با تار به سمت حریف پرتاب می کرد، یا کریس از دنیای کپکام تفنگ ها و ابزار آلات مختلفی دارد که خیلی به کار می آید. برخی شخصیت ها هم اولین بار است که در این سری ظاهر می شوند مانند کاپیتان مارول یا گروت(البته این را هم بگویم که اگر می خواهید گروت را ببینید باید شخصیت راکت راکون را انتخاب کنید که در یکی از ضربه هایش از گروت کمک می گیرد.(

هر شخصیت هم دارای 4 لباس هست.اکثر این لباس ها رنگ شخصیت را تغییر داده اند ولی بی شک یکی از بهترین لباس ها لباس نگاتیو زون مردعنکبوتی است که بسیار خوب طراحی شده است.

البته بر خلاف قسمت قبل مردان ایکس در بازی حضور ندارند.مثلا ولورین،ددپول، جین گری یا استورم در بازی نیستند که دلیلش اعلام اعتراض مارول به شرکت فاکس است زیرا شرکت فاکس رایت فیلم های مردان ایکس را در دست دارد و آن را به این راحتی ها به مارول نمی دهد.بنابراین مارول از کپکام خواسته تا مردان ایکس در بازی حضور نداشته باشند.

بازی ثانوس

صداپیشگی ها هم در این بازی در سطح متوسط رو به بالایی انجام گرفته اند.این دفعه برخی صداپیشگی ها عوض شده.به عنوان مثال صداپیشه ی مردعنکبوتی آقای رابی دیموند هستند ولی در قسمت قبل صداپیشگی مردعنکبوتی آقای جاش کیتون بودند.

کسانی هم که نسخه ی Deluxe Edition بازی را خریدند به لباس های چهار شخصیت تور،هالک،ایکس،ریو که در بازی حضور داشتند دست پیدا کردند.

نتیجه گیری:در کل بازی مارول علیه کپکام بینهایت marvel vs Capcom infinite بازی ای است که اگر خیلی به آن سخت نگیرید می تواند لحظات عالی و خوشی را برای شما به ارمغان بیاورد.این بازی هم می تواند یکی از بهترین بازی های چند سال اخیر باشد هم یکی از بد ترین بازی های اخیر ولی لحظات fun و مفرح خوبی دارد.حیف شد،کاش سازندگان به جای اینکه این همه بودجه برای داستان بازی مصرف کنند آن را برای دیگر بخش های بازی صرف می کردند.بازی خیلی پتانسیل بالایی داشت برای اینکه یک بازی مبارزه ای تمام عیار باشد و تا مدت ها در ذهن ما جا بگیرد ولی هم تا حدی موفق بوده هم تا حدی موفق نبوده.ولی اگر دلتان لک زده برای یک بازی مبارزه ای خوب و قابل قبول که سرگرمتان کند در خرید مارول علیه کپکام بی نهایت Marvel vs Capcom Infinite شک نکنید.

نکات مثبت:گیم پلی بسیار روان و عالی بازی،استفاده از سنگ های بی نهایت،بخش آنلاین بازی،سیستم active switch

نکات منفی:داستان قابل پیش بینی،طراحی بد خیلی از کاراکتر ها،گرافیک ضعیف صحنه های سینمایی،برخی از صحنه های بی خود بازی

امتیاز: 7.8 از 10

علیرضا نوروزی

alispider