فالکون

وبسایت اسپایدی به مناسبت آغاز پخش سریال "فالکون و سرباز زمستان" (The Falcon and the Winter soldier) تقدیم میکند ...

مقدمه: در سال 1969 و شماره 117 از كمیك های كاپیتان آمریكا ، استن لی دست به كار بزرگی زد و اولین ابرقهرمان سیاهپوست آمریكایی را در کمیک بوک های جریان غالب خلق كرد! این شخصیت «فالكون» (شاهین) داشت با نام واقعی «سَم ویلسون»! سم كودكی خوبی در محله هارلم شهر نیویورك داشت. او از همان دوران كودكی با پرنده ها ارتباط خوبی برقرار میكرد. تا اینكه متوجه شد در كشورش نژاد پرستی موج میزند. پدر و مادر او به شدت مذهبی بودند ولی متاسفانه هر دو توسط خلافكاران كشته شدند. سم كه بسیار از مرگ آنها ناراحت شده بود نیویورك را ترك و برای مدتی یك خلافكار شد. تا اینكه با بهترین دوست خود یعنی «كاپیتان آمریكا» آشنا و به قهرمانی به نام «فالكون» تبدیل شد. علیرغم اینكه شخصیت پردازی فالكون در طول سالهای گذشته دستخوش تحولات عمده ای گردیده اما او همواره یكی از شخصیت های كلیدی عالم مارول بوده. او حتی در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 70 میلادی به شخصیت مكمل كمیك های كاپیتان آمریکا تبدیل شد و حضور پررنگی در آنها داشت و باعث شد تا جنبه های اجتماعی و دنیای واقعی در كمیك های مارول بیشتر به چشم بخورد. او در دنیای سینمایی مارول نیز از شخصیت های اصلی بوده و در پایان فیلم "پایان بازی" جانشین کاپیتان آمریکا (استیو راجرز) شد و به زودی سریال مشترکش با سرباز زمستان پخش خواهد شد. در دنیای کمیک هم چند سال پیش با بازنشسته شدن كاپیتان آمریكا، جای او را گرفت (این مقاله را بخوانید). و حالا با این این مقاله میخواهیم از سیر تا پیاز این شخصیت را براتون بازگو کنیم.

15- "فالکون" اولین ابرقهرمان سیاهپوست آمریکایی-آفریقایی خلق شده در دنیای کمیک بوک است !

همانگونه که در مقاله "15 ابرقهرمان سیاه پوست برتر دنیای کمیک" گفته شد ، "پلنگ سیاه" نخستین ابرقهرمان سیاه پوست آفریقایی تبار در جریان غالب و رسمی (Mainstream) دنیای کمیک میباشد که در سال 1966 توسط استن لی و جک کربی خلق شد ؛ اما حدودا سه سال بعد از آن ، استن لی کبیر در طی اقدامی قابل توجه و تصمیمی جسورانه و (در موقعیت زمانی و جو آن مقطع) نوآورانه ، "سم ویلسون" ملقب به "فالکون" را به عنوان نخستین ابرقهرمان سیاه پوست آمریکایی که به یکی از مهمترین شخصیت های ثابت و پایه کمیک بوک های کاپیتان آمریکا بدل گشت ، خلق کرد ! فالکون در شماره 117 از سری نخست و اصلی کمیک بوک های کاپیتان آمریکا (سال 1969) به طراحی "جین کولان" (Gene colan) دیده به جهان گشود و پس از آن به سرعت جایگاه شخصیتی ویژه و به نسبت خودکفای خود را در خط و چهارچوب داستان های کاپیتان آمریکا دریافت ؛ جایگاهی که از همان ابتدا به عنوان یک یار وPartnerقصد شده بود نه صرفاً یک دستیار و اصطلاحا Sidekick! (دقیقاً همان پایه و جایگاهی که برادران روسو در اقتباس ماندگار "کاپیتان آمریکا : سرباز زمستان" برای فالکون برقرار کردند !)

قابل ذکر است که بر اساس اظهارات صورت گرفته ، فالکون ، به عنوان بخشی قابل توجه و اساسی از تحول ساختارشکنی که به ابرقهرمانان سیاه پوست در سطحی برجسته و فراگیر جان بخشید ، نخستین ابرقهرمان سیاه پوست نیز میباشد که صاحب اکشن فیگور اختصاصی خود در دهه 70 میلادی شد ! به علاوه ذکر این مورد خالی از لطف نیست که سم ویلسون ، نخستین ابرقهرمان سیاه پوست کمیک بوکی است که به عنوان کارکتری به نسبت خودکفا و به اختصاص قابل توجه ، نژاد و اصلیتش عنوان ابرقهرمانی اش را تحت‌الشعاع قرار نداده است (مثلاً عنوان اختصاصی فالکون پیشوند "The black ..." یا به طور معادل در فارسی ، پسوند "... سیاه" را شامل نمیشود) .

14- سرگذشت "سم ویلسون" در دوران کودکی ...

"ساموئل توماس ویلسون" (Samuel Thomas "Sam" Wilson) در یکی از محله های منطقه هارلم (Harlem) شهر نیویورک که از وضعیت نامساعد اجتماعی رنج میبرد ، به دنیا آمد و بزرگ شد . او در خانواده‌ای درستکار و البته مذهبی دهان به سخن باز کرد . حتی در سنین نوجوانی ، وقتی که با کشمکش ها و چالش های لازمه این دوره از زندگی خود دست و پنجه نرم میکرد و به سبب بحران بنیادگرایی و دین شناسی ، دین داری و ایمان والدین خود را صرفاً از روی تعصب و ناآگاهی میدانست ، پدر و مادرش با رویی گشاده و در اقدامی منطقی و خردمندانه کتاب ها و منابع ادیان مختلف را برای او فراهم کردند تا خود سم در باوری روشن دین و ایمان خود را کشف کند .

پدر او ، "پل ویلسون" (Paul wilson) از راهبان برجسته کلیسا بود که در حین اینکه قصد داشت جلوی دعوای دو باند شرور و تبهکار را بگیرد ، کشته شد . سم در هنگام این حادثه9 سال داشت (اگرچه بعد از آن این حقیقت به نوعی تغییر یافت و ذکر شد که سم هنگام این حادثه در دوران نوجوانی و حدود سنی14-16 سالگی خود بوده است ...) و دو سال بعد از آن در طی یک اتفاق تراژدیک دیگر برای او ، مادرش ، "دارلین جفریز (ویلسون)" (Darlene jefferies wilson) در اثر اصابت گلوله از سوی یک سارق حین محافظت از فرزندانش درگذشت . مشابه نوعیت و الگوهای داستانی روایت شده برای دیگر قهرمانان پیش از او که از دست دادن پدر و مادر خود را در کودکی تجربه کرده‌اند ، سم در حالی که تمام تلاشش را میکرد تا راه مستقیم والدینش را پیش بگیرد و کار درست را انجام دهد ، فشار غم و اندوه و براشفتگی او را (پیش از آنکه به فالکون قهرمان تبدیل شود) به مسیر جرم و جنایت کشاند ... (اممم ... به نحوی ! مورد بعد به ادامه توضیحات در این باب میپردازیم .)

13- سم "اسنپ" ویلسون و دوران خلافکاری ...

همانگونه که در مورد قبل مطرح شد پس از نخستین حضور فالکون در شماره 117 از سری کمیک بوکی نخست کاپیتان آمریکا ، گذشته و اریجین او به صورت سرشته با داستان جاری و موقعیتی از داستان که در آن ظهور کرد ، پدیدار شد . درواقع در نخستین روایت از سرگذشت سم ویلسون پس از مرگ پدر و مادرش ، او در اثر فشار خشم و اندوه متحمل شده در پی از دست دادن عزیزانش در سنین نوجوانی ، تحلیل رفته و به راه خلاف و جنایت منحرف میشود . او به لس آنجلس منتقل شده و بعد از آنکه نام "اسنپ" (Snap) را برای خود برمی گزیند ، در یک گروه جنایتکارانه مافیایی به فعالیت میپردازد . در طی روایت و باتوجه به نحوه آشکارسازی اریجین او ، به نقش او در این میان و درکل دوره‌ای که در محفل جنایتکاران حضور دارد به صورت متمرکز و کاملاً شفاف پرداخته نمیشود . اما چگونه پای او به آشنایی با "اسیتو راجرز / کاپیتان آمریکا" باز میشود و هویت سرنوشت‌ساز "فالکون" را در آغوش میگیرد ؟ در دل این روایت (زمانی که موقع آشکارسازی گذشته او سررسید) ادعا شد که هواپیمای سم ، هنگامی که به دلایل کاری عازم ریودوژانیروی برزیل بوده در جزیره‌ای به نام اگزایل (Exile) سقوط میکند . این جزیره دوردست واقع در دریای کارائیب بود و از قضا "رد اسکال" (Red Skull) و دارودسته‌اش در آنجا پناه گرفته بودند (رد اسکال بعضاً از این جزیره دورافتاده به عنوان پایگاه عملیاتی خود استفاده میکرده است !) ؛ و خب مگر میشود داستان ، داستان سری اختصاصی کاپیتان آمریکا باشد و رد اسکال به عنوان دشمن شماره یک کاپیتان آمریکا در ماجرا حاضر باشد ، اما استیو راجرزی در میان نباشد ...؟!

در ادامه ماجرا رد اسکال به این قصد می‌افتد که از سم ویلسون از همه‌جا بی‌خبر ، به عنوان وسیله‌ای برای از میان برداشتن کاپیتان آمریکا استفاده کند . او با استفاده از "مکعب کیهانی" (Cosmic cube) که قابلیت دگرگون سازی واقعیت را دارد ، ذهن او دستکاری میکند و تغییراتی در شاخصه های او ایجاد میکند . او به قول ، شخصیت منتسب به "اسنپ" سم و مسیر انحرافی که پس از مرگ پدر و مادرش پیش گرفت را از گذشته اش پاک کرده ، و گذشته‌ای جدید که سم در آن یک مددکار اجتماعی درستکار بوده را جایگزین آن میکند ! در این سرگذشت ، سم برای سازماندهی اعتراضات و مبارزات آزادی خواهانه اهالی اگزایل به این جزیره کشیده میشود .

در نهایت و پس از تقابل و رویارویی سم ویلسون تحت تأثیر مکعب کیهانی با کاپیتان آمریکا ، استیو موفق میشود خیلی زودتر از آنکه کار به جاهای باریک بکشد او را از کنترل رد اسکال خارج کند . و اینجاست که سم به خود می‌آید . همراهی دوستانه استیو راجرز با او ، آغاز رفاقت صمیمی و ماندگارشان در ادامه راه را رقم میزند . استیو، سم را تشویق میکند که شخصیتی یکتا و خاص را برای خود برگزیند که الهام بخش اهالی اگزایل جهت قیام شان علیه اشغالگران و سلطه‌گران باشد . و در پایان استیو و سم هویت نمادین و قهرمانانه "فالکون" (شاهین) را خلق کردند و با توانایی های تقویت شده سم به وسیله مکعب کیهانی ، با موفقیت رد اسکال و همراهان سلطه‌گرش را شکست دادند . و از اینجا به بعد بود که سم ویلسون با عنوان فالکون ، حضورش را به عنوان یار درجه یک و ماندگار کاپیتان آمریکا برای همیشه ثبت کرد و به حضور پررنگش تا به امروز ادامه داد ...

اما یک نکته مهم و اصطلاحا ورق-برگردان در این خصوص باقی میماند ... در سری کمیک بوکی جدید کاپیتان آمریکا در سال2015 (بخشی از عصر نوین داستان های دنیای مارول در دهه گذشته) که سم ویلسون در آن به صورت رسمی عنوان کاپیتان آمریکا را بر عهده میگیرد و در کاستوم آبی و سفید و قرمز نمادین این عنوان حاضر میشود ، حقیقتی فاش میشود که داستان سرگذشت او پس از مرگ پدر و مادرش و اولین حضور او در دنیای کمیک را کاملاً تحت‌الشعاع قرار میدهد و به نحوی ریتکان میکند ! مستقیم به اصل مطلب میپردازیم . در اوایل این سری کاشف به عمل می‌آید که ماجرای دوران خلافکاری سم و تمام اون قطب شخصیتی "اسنپ" ویلسون دروغین و غیرواقعی بوده ، و در حقیقت توسط رد اسکال و بویسله مکعب کیهانی به لایه های عمیق شخصیتی سم القا شده تا بذر شک و فریب را در ذهن و باور او بکارد و از موقعیت های نژادپرستانه علیه او نیز استفاده کند !! بله ! یعنی در روایت جدید ، سم نه اصلاً خلافکار و عضو گروه جنایتکارانه بوده ، نه در واقعیت اسنپ ویلسونی وجود داشته ، و نه رد اسکال واقعیت سرگذشت سم را آنگونه که ادعا میشد تغییر داده ! درواقع میتوان به این نحو این ریتکان داستانی را توجیه کرد که نقشه و دسیسه رد اسکال ، پیچیده و چند لایه تر از اونی بوده که حتی پیش از این بنظر میرسیده ؛ رد اسکال دروغ را با جلوه یک حقیقت تاریک به سم تزریق کرده ، و حقیقت را به عنوان یک دروغ شیرین تر از حقیقت به او میقبولاند .

راستی ، برایتان سوال نشد که توانایی های تقویت شده سم توسط مکعب کیهانی چه هستند و به چه شکل پدید آمده‌اند ؟ این شی قدرتمند چه شاخصه هایی از سم را دگرگون کرده است ؟ چرا اصلا سم هویت فالکون به معنای شاهین را برای خود برگزید ؟ این دقیقاً جنبه‌ای از داستان از که در مورد بعد به آن میپردازیم !

12- "رد اسکال" عامل نمود فراطبیعی توانایی های تلپاتیک سم ویلسون با پرندگان است !

در روایت ارجین فالکون در طی نخستین حضوش در دنیای کمیک که در مورد قبل به طور متمرکز به آن پرداختیم ، اشاره کردیم که رد اسکال با استفاده از شی قدرتمند "مکعب کیهانی" ، سم را مورد هدف قرار داد و مسبب تغییرات قابل توجهی درخصوص او شد . علیرغم دسیسه چینی های رد اسکال و تاثیرات منفی هدف گرفته شده به سوی سم ، مکعب کیهانی خواستگاه قدرت های فراطبیعی سم ویلسون را مهیا میسازد ! درواقع رد اسکال بویسله این شی قدرتمند کیهانی ، سم ویلسون را در راستای توانایی های شخصی اش به تکامل فراطبیعی میرساند و قدرت هایی همگرا با تم شخصیتی اش به او میبخشد ! حال آن استعداد و توانایی های به اوج رسیده چه بودند ؟ ارتباط سم با پرندگان !

سم ویلسون از دوران کودکی و حتی بعد از تراژدی از دست دادن پدر و مادرش در سنین نوجوانی ، علاقه و گرایش خاصی به پرندگان داشت (در حدی که در ابتدا به اشتباه گمان میرفت که او یک جهش‌یافته است و حتی این موضوع توجه پروفسور اگزاویر را جلب کرد ...) . نوعی همبستگی ذاتی و عمیق با پرندگان که او را رها میساخت : "آزاد بمانند یک پرنده" (Free as a bird) ! و در طی وقایع ذکر شده ، مکعب کیهانی عامل ایجاد پیوند ذهنی قدرتمند و گیرایی میان سم و پرندگان شد و به او قدرت کنترل و ارتباط تلپاتیک منحصربه‌فردی با تمامی پرندگان در دامنه‌ای وسیع بخشید (و همین شد که سم هویت فالکون/شاهین را برای خود برگزید ...) . علی‌الخصوص شاهینی به نام "بال قرمز" (Redwing) که مکعب کیهانی موجب عجین شدن و عمیق شدن پیوند میان او و سم برای همیشه شد ! سر و کله بال قرمز دقیقاً از کجا پیدا شد ...؟ توجه شما را به مورد بعد جلب میکنیم ...

11- "بال قرمز" (Redwing) ، یار وفادار فالکون ...

رد وینگ

همانگونه که در مورد قبل مطرح شد ، سم از دوران کودکی وابستگی و گرایش عمیقی به پرندگان داشت . او در سنین پایین به پرورش و تربیت کفتر (!) میپرداخت و حتی اشاره شده که او ، کفتربازترین کفتربازان هارلم بوده است (با توجه به تعداد کفترهایی که نگهداری میکرده) ! اما با درنظر گرفتن گذشته سم با پرندگان و قدرت فرابشری فراگیری که در همین راستا بویسله مکعب کیهانی کسب کرد ، یک پرنده همیشه نزد او نسبت به تمام دیگر پرندگان جایگاهی ویژه دارا بوده است ... یک فالکون ، یک شاهین به نام "بال قرمز" (Redwing)!

سم بعد از اینکه در لحظه ، پیوستگی قدرتمندی میان خودش و بال قرمز دریافت کرد ، او را از ریوی برزیل خریداری کرد . درنتیجه تاثیرات تعیین کننده مکعب کیهانی بر روی سم ، او با شاهین دست آموزش در لایه های عمیق هوشیاری عجین شد و پیوندی قدرتمند میان آن دو شکل گرفت ؛ اتصالی شدیدتر و فراطبیعی تر از گرایش و همبستگی سم به او و دیگر پرندگان در گذشته . بال قرمز ، به سبب خط ادراک قدرتمندی که میان او و سم وجود دارد ، میتواند افکار و دستورات شفاهی سم به زبان خود را درک کند و انجام دهد . این ارتباط متمرکز تا جایی میرسد که سم میتواند با تمرکزی تلپاتیک آنچه را دیگر پرندگان (در دامنه‌ای قابل توجه) و علی‌الخصوص بال قرمز میبینند ، عیناً مشاهده کند ! بال قرمز پس از اولین حضور فالکون در دنیای کمیک به همراه ثابت و همیشگی فالکون تبدیل شد و در ماموریت ها و ماجراهای بسیاری او را برای شناسایی موقعیت و محیط اطراف ، شناسایی اهداف و شکست دشمنان یاری کرد ...

قابل ذکر است که بال قرمز در دنیای سینمایی مارول نسخه متفاوت و بسیار تغییریافته ای از دنیای کمیک است ؛ یک پهپاد فوق پیشرفته جنگی و شناسایی به نام بال قرمز با رنگ بندی الگو گرفته از دنیای کمیک و مطابق با کاستوم تمام تکنولوژی-اساس فالکون که توسط تونی استارک پس از عضویت او در انتقام جویان طراحی و ساخته شده است !

10- فالکون در ابتدا قابلیت پرواز نداشت و "پلنگ سیاه" بود در ابتدا این توانایی را برای او فراهم ساخت !

شاید در توصیفاتی که تا کنون در خصوص سم ویلسون و سرگذشت او در مسیر برگزیدن عنوان فالکون تعریف کردیم ، متوجه شده باشید که اشاره خاصی به توانایی پرواز سم بعد از خلق هویت فالکون صورت نگرفته است . دلیل آن این است که سم در ابتدای حضورش در دنیای کمیک و پس از معرفی هویت ابرقهرمانی فالکون ، توانایی پرواز کردن نداشت ! درواقع سم تحت آموزش استیو راجرز در هنرهای رزمی و مهارت های مبارزه در سبک های مختلف ، با روندی صعودی به سطح بالا و قابل توجهی رسیده بود و در کنار آن ، قدرت فرابشری ارتباط مستقیم با پرندگان و به ویژه "بال قرمز" را دارا بود . ولی خبری از توانایی پرواز در آسمان آبی نبود ؛ اما مگر میشود عنوان شاهین را به دوش بکشی و قدرت ارتباط تلپاتیک و ذهنی با پرندگان را داشته باشی و بتوانی آنچه را که چشمان آنان در اوج آسمان میبیند عیناً مشاهده کنی ، ولی نتوانی (نخواهی) پرواز کنی ...؟ منظورم این است که همانطور که ذکر کردیم ، المان ذاتی پرنده ها یعنی پرواز کردن و رها بودن به نحوی تم شخصیتی سم ویلسون است . به علاوه به عنوان حقیقتی آشکار ، آیا تصور کردن سم ویلسون فالکون در مقطع زمانی کنونی مطلقاً بدون بال هایی که به او توانایی پرواز میدهند ، سخت و عجیب و غریب نیست ؟!

بال های فالکون

در راستای آنچه در بالا مطرح کردیم ، فقدان و جای خالی عاملی که بتواند توانایی پرواز را به سم ببخشد و چهارچوب قدرت ها و توانمندی هایش را توسعه دهد ، او را به فکر بال های پرنده هدایت کرد . به سفارش استیو راجرز ، سم عازم واکاندا و نهایتاً موفق به خلق بال های فوق پیشرفته واکاندایی (ساخته شده مخصوص کاستوم آپگرید شده فالکون) به طراحی "تیچالا / پلنگ سیاه" شد ! در حقیقت به لطف تیچالا ، فالکون (در شمارهٔ 170 از سری نخست کمیک بوکی کاپیتان آمریکا) صاحب اولین مکانیزم و پوشش بالدار شد که به او ، درخور عنوان نمادینش ، توان پرواز و اوج گیری در آسمان را میداد . فالکون تا مدت های طولانی از همین کاستوم و تکنولوژی پرواز بهره میبرد ، و بدیهی است که (همانگونه که تا بحال اینگونه بوده است و اقتضای اساسی هویت ابرقهرمانی اوست) به مهارت های شگفت‌انگیزی در مبارزات هوایی دست یافت .

سم مدت ها بعد ، پس از اینکه غالباً و از منظر توانایی ها به همان فالکونی که امروزه میشناسم تبدیل شده بود ، جهت بهبود پوشش بالدار کاستوم خود قابلیت هایی ویژه به آن اضافه کرد ؛ از جمله لنز های مادون قرمز جهت تشخیص اهداف بر اساس شاخصه امواج مادون قرمزشان در هنگام شب و تاریکی ، و سنسورهای مخصوص دید 360 درجه ! اما در نهایت و حینی که سم به بال های جدیدی نیاز داشت ، پلنگ سیاه باز هم به کمک سم شتافت و کاستوم و تجهیزات پرواز جدیدی برای او فراهم کرد . این آپگرید نوین و چشمگیر کاملاً از تکنولوژی جدیدی بهره میبرد و دربرگیرنده شاخصه ها و قابلیت های فوق پیشرفته و قابل توجهی بود . در کنار ویژگی های نوآورانه متعدد این کاستوم همچون ریزموج ویبرانیومی ، خودتعمیری و عیب یابی خودکار ، تاب خوردن و بالارفتن از سازه ها در حین انفصال بال ها بویسله تجهیزات تعبیه شده در کاستوم ، بال های نسبتا شفاف و هولوگرافیک این تکنولوژی در مقیاس و اندازه بزرگتر از قبل جلوه میکردند و کنترل سیستم تماماً بویسله ماسک فالکون و از طریق پیوند فرماندهی ذهنی صورت میپذیرفت .

9- فالکون یک مددکار اجتماعی است و حتی سعی داشت که نامزد کنگره آمریکا شود !

سال ها پس از آنکه به عنوان فالکون نخستین حضورش را در دنیای کمیک افتتاح کرد ، در مقام یک مددکار اجتماعی سرسپرده در زادگاه خود یعنی هارلم نیویورک به فعالیت میپرداخت (مطابق با همون سرگذشت و شخصیتی که ادعا شده بود رد اسکال به نحوی با استفاده مکعب کیهانی جایگزین دوران خلافکاری سم کرده ، اما بعداً گفته شد که تماماً فریبکاری و نقشه های چند لایه رد اسکال بوده و سم در واقعیت هیچ سرگذشت جنایتکارانه ای نداشته !) . او حتی یکبار ، بعد از اینکه از نقشه قتل شخص رئیس‌جمهور مطلع شد جان او را نجات داد . در حدود این بازه فعالیتی ، او تصمیم گرفت که نامزد سنای آمریکا شود اما گذشته فرضی او به عنوان "اسنپ ویلسون" خلافکار سد راه او شد و او را از این امکان سلب کرد .

در حقیقت پس از هجوم "اسکارلت ویچ" (که در وضعیت ناپایدار و جنون ناخواسته ناشی از حوادثی که اخیرا برای او رخ داده بود به سر میبرد) و قدرت های ویران کننده او که میتوانست تراژدی ها و نقاط معطوف درد و رنج دیگران را برای آنان بازسازی کند و آنان را به عمق آن وقایع فرو ببرد ، باعث شد آن قطب شخصیتی اسنپ برای سم دوباره زنده شود ؛ و همین اتفاق نه تنها فعالیت و وضعیت کنونی سم را دچار مشکل کرد ، بلکه مقطعی دچار نوعی بحران هویتی شد و موقتا (در طی ماجرایی که در این راستا برای او و استیو رخ میدهد و شوکی که در اثر مرگ گمانی استیو به او وارد میشود ...) از هویت فالکون و اعمال قهرمانانه اش کنار کشید ...

8- فالکون در مقیاس خیابانی (Street-level) هم فعالیت کرده و حکم پارتیزانی دردویل را برای هارلم دارد !

قطعاً جالب و قابل توجه است که سم ویلسونی که غالباً به عنوان فالکون در ماموریت و عملیات های گسترده قعالیت میکند و در کنار کاپیتان آمریکا در رویداد ها و وقایع مقیاس کشوری-جهانی حاضر میشود ، نسبت به زادگاه و محله‌ای که در آن بزرگ شده نیز احساس مسئولیت ویژه میکند و در ماجراهای سطح شهری به اعمال قهرمانانه میپردازد ! به علاوه همانگونه که در مورد قبلی به آن پرداختیم ، سم اوقات قابل توجهی را به مددکاری و فعالیت هایی جهت خیر هارلم و نیویورک وقف کرده است و مانند پدرش به عنوان یک انسان درستکار و سرسپرده شناخته میشود . سم ویلسون نسبت به ریشه ها و اصلیت خود وفادار ظاهر شده است (مشابه غیرتی که لوک کیج نسبت به هارلم داره) . او در هویت فالکون و نسبت به هارلم ، از منظری همان حکمی را که دردویل برای هلزکیچن دارد ایفا میکند ! مددکار و وکیل در روز ، و پارتیزان های قهرمان در شب !

قابل ذکر است که فالکون به عنوان نگهبان هارلم در کنار "لوک کیج" ظاهر شده و با جنایتکاران سطح شهری همچون "استون فیس" (Stoneface) و "مورگان" (Morgan) مقابله داشته است .

7- "جیم ویلسون" (Jim wilson) ، دوست و متحد "هالک" ، برادرزاده فالکون است

"جیم ویلسون" یکی از کارکتر های فرعی داستان های "هالک" (به نحوی جایگزین "ریک جونز" در آن دوران) میباشد که در سری کمیک اختصاصی او نیز خلق شد . او به عنوان یک انسان عادی و بدون قدرت های فرابشری در هارلم بزرگ شد . مهترین نقطه قابل توجه و به جا مانده از حضور و اهمیت این کارکتر ، نحوه مرگ او در اثر ویروسHIV میباشد که به قلم "پیتر دیوید" و در راستای مطرح کردن معضلات و اتفاقات ناگوار دنیای حقیقی (اپیدمی بیماری ایدز در آمریکا در دهه90 میلادی) پیاده‌سازی شد . اما اولین نکته مهمی که ما در اینجا میخواهیم به آن بپردازیم ، این است که جیم ویلسون ، درواقع برادرزاده حق سم ویلسون است ! بعد از اینکه سال‌ها از حضور این کارکتر در ماجراهای اختصاصی هالک گذشت ، مشخص شد که او پسر "گیدین ویلسون" (Gideon wilson) ، برادر حق سم ویلسون است . به گفته خود سم ، او (پس از یتیم شدن) درکنار برادر و خواهرش (به نام سارا) بوده و آنها بزرگ کرده است ...

در مقاله "15 دستیار فراموش شده ابرقهرمانان کمیک بوکی" درباره جیم ویلسون میخوانیم :

«جیم ویلسون» جوان سیاه پوستی بود که برادرزاده شخصیت معروف مارول یعنی «سم ویلسون» ملقب به فالکون بود. وقتی در لوس آنجلس بود با هالک آشنا و سریعا به دوست مورد اعتمادی برای او تبدیل شد و حتی برای مدتی به عنوان رابط بین هالک و نیروهای نظامی عمل میکرد. نکته خاصی درباره شخصیت او وجود ندارد به جز مرگ او! درواقع نویسنده برتر کمیک های هالک یعنی «پیتر دیوید» در شماره 420 از سری نخست کمیک های The Incredible Hulk داستانی تاثیرگذار و برتر نوشت که در آن جیم ویلسون به خاطر ابتلا به بیماری ایدز از دنیا میرود. آن موقعی که دیوید داستان را نوشت بیماری ایدز در آمریکا شیوع زیادی پیدا کرده بود. دیوید گفته این داستان را نوشته که به همه بگوید هر کی از ایدز میمیره به خاطر این نیست که حتما همجنس باز بوده. بلکه ایدز از طرق دیگر مثل انتقال خون هم میتونه منتقل بشه. او همچنین گفته ایده اصلی این داستان را از کودکی واقعی به نام «رایان وایت» که به خاطر انتقال خون آلوده دچار ایدز شد، الهام گرفته است.

6- فالکون در ابتدا گروه "انتقام جویان" (Avengers) را برای ظاهرسازی های نژادپرستانه ترک کرد ...

فالکون اونجرز

"هنری جایریک" (Henry peter gyrich) ، رابط ابرقهرمانان دولت آمریکا ، در پی جذب فالکون به عنوان یکی از معدود ابرقهرمانان سیاه پوست فعال به گروه شاخص "انتقام جویان" بود ؛ و سبب اصلی این اقدام از سوی او ، دستور و قانون صادر شده در خصوص برقراری سهمیه نژادی بود ! درواقع عضویت فالکون در انتقام جویان به عنوان یک سیاه پوست ، صرفاً برای رفع تلکیف و بستن دهان ها صورت گرفته بود ، و سم که از این ظاهرسازی و "بی ارزش بودن و سطحی بودن" جایگاه عضویتش در گروه (اینکه حکم یک جا پرکن رو داشته برای گردن کلفت ها !) رنجیده بود ، در اولین فرصت از گروه خارج شد .

اما نهایتاً در یکی از داستان های انتقام جویان (حدود20 سال بعد ...) ، فالکون به عضویت تیم جدید انتقام جویان درآمد . و اتفاقاً در همین خط داستانی ، فالکون به جاسوسی هنری جایریک پرداخت (بویسله همان توانایی "مشاهده از طریق چشمان پرندگان" که در موارد قبل به آن پرداختیم !) و مشخص شد که او اطلاعات سری انتقام جویان را برای وزیر دفاع آمریکا به نام راسک فاش میکرده است ؛ و بعد از اینکه سم جاسوسی جایریک را افشا کرد ، مشخص شد که راسک درواقع همان رد اسکال بوده که قصد داشته به واسطه یک سلاح بیولوژیکی کنترل آمریکا را در دست بگیرد و سپس با بقیه کشورها وارد جنگ شود !

5- کاستوم (و سرگذشت !) فالکون در "کاپیتان آمریکا : سرباز زمستان" الهام گرفته از همتای دنیای "آلتیمت" (Ultimate) کمیک های مارول است

لباس سم ویلسون

نخستین کاستوم سم ویلسون در اقتباس ماندگار "کاپیتان آمریکا : سرباز زمستان" که فالکون را به دنیای سینمایی مارول معرفی میکند ، بر اساس و الهام گرفته از کاستوم فالکون دنیای "آلتیمیت" (Ultimate) مارول میباشد .

درحقیقت این کاستوم مدرن و جالب‌توجه که در mcu از تکنولوژی "صنایع استارک" (Stark industries) بهره میبرد ، طراحی و رنگ بندی تاریک مشابهی با کاستوم فالکون دنیای 1610) معروف به آلتیمیت یا نهایی) دارد ؛ درحالی که کاستوم فالکون در دنیای اصلی کمیک های مارول ، غالباً از رنگ بندی قرمز و سفید تشکیل شده است و استایلی ظریف تر و اسپندکس-وار دارد ! جالب توجه است که حتی سرگذشت و پیشینه داستانی (Backstory) سم ویلسون در دنیای سینمایی مارول (که در "سرباز زمستان" مطرح شد) تا حد و حدود قابل توجهی نزدیک به سرگذشت سم ویلسون دنیای آلتیمیت میباشد ! اگرچه این مورد به همراه کاستوم متفاوت فالکون (در ابتدای کار) از نسخه کلاسیک کمیک بوکی آن ، تغییراتی بودند که در جهت همگرایی و هم راستا بودن با داستان و موقعیت ساختاری فیلم در دنیای سینمایی مارول شکل گرفته بودند ، اما "آنتونی مکی" (بازیگر نقش فالکون در دنیای سینمایی مارول) اظهار داشت که از اینکه کاستوم اولیه فالکون در "سرباز زمستان" مشابه کاستوم قرمز اسپندکس (Spandex) دنیای کمیک نبود، بشدت ناامید شده بود !

اما در دومین کاستوم فالکون در دنیای سینمایی مارول که به طور محوری در "کاپیتان آمریکا : جنگ داخلی" به نمایش درآمد ، رنگ های قرمز و سفید به کار رفته به شکل نمایانی (مخصوصاً در بال ها) جلوه میکردند .

و نهایتاً ، همانگونه که در تحلیل و بررسی تریلر "فالکون و سرباز زمستان" گفتیم ، فالکون در سریال اختصاصی خودش صاحب کاستومی تماماً جدید میشود که دیزاین غالب و اساسی آن مستقیماً و به طور واضح تری به دیزاین کلاسیک کمیک بوکی فالکون ادای احترام میکند !

4- سم ویلسون ، کاپیتان آمریکای جدید !

پس از اینکه در طی داستانی جذاب از سری هفتم کمیک بوکی های کاپیتان آمریکا در سال 2014 ، استیو راجرز ما بعد از تقابل با خبیثی به نام آیرون نیل (Iron neil) آثار و قدرت های سرم ابرسرباز از بدنش خارج شد و از نظر فیزیکی به سیر طبیعی و گذر عمر عادی بازگشت . جوان پاک طینت و کهن سال محافظ بشریت ، تبدیل شد به استیو راجرز پیر و سالخوره (Old man Steve rogers) که به سختی توانایی حرکت را داشت ...

در طی این خط داستانی حائز اهمیت ، "آرنیم زولا" قصد انفجار بمبی در نیویورک را داشت که متوقف شد اما کمی نمانده بود که فالکون جان خود را این میان فدا کند . در پی این جریان ، شخص استیو کهن سال ، سم ویلسون را به عنوان ادامه دهنده راه او و کاپیتان آمریکای جدید نائل کرد (درواقع سم شایستگی خود برای این عنوان راearn کرد !) تا او لباس آبی و قرمز و سفید را بر تن کند و سپر پرماجرا را در دست بگیرد . (ذکر این مورد خالی از لطف نیست که سم نشان داده که در استفاده از سپر کاپیتان آمریکا مهارت جالب‌توجهی داره !)

سم ویلسون ، آخرین جانشین و عنوان دار رسمی کاپیتان آمریکا میباشد و اگر "آیزایا بردلی" را عنوان دار رسمی کاپیتان آمریکا در نظر نگیریم ، تنها جانشین سیاه پوست این عنوان نمادین نیز میباشد ! همچنین قابل ذکر است که این اولین باری نیست که سم در قامت کاپیتان آمریکا حاضر میشود و او پیش از این نیز در سری "کاپیتان آمریکا : نگهبان آزادی" (Captain america : Sentinel of Liberty) در بازه ای کوتاه و موقتی جای استیو را پر کرد . و حتماً میدانید که در پایان باشکوه حماسه عظیم "انتقام جویان : پایان بازی" ، استیو در سکانس ماندگار پایانی سپر خود را در موقعیتی متفاوت به سم تقدیم و او را به عنوان زنده‌دار راه و نماد کاپیتان آمریکا معرفی کرد .

او در نهایت پس از رویداد "امپراتوری مخفی" (Secret empire) ، که در اینجا میتوانید آن را با بهترین کیفیت ترجمه و ادیت بخوانید ، سپر را به استیو بازگرداند و به هویت محوری خود یعنی فالکون بازگشت ...

3- فالکون مقطعی در گروه "قهرمانان اجاره‌ای" (Heroes for hire) عضو بوده ! (و با "میستی نایت" هم رابطه رومانتیک داشته !)

فالکون مقطعی در گروه "قهرمانان اجاره‌ای" (Heroes for hire) عضو بوده ! (و با "میستی نایت" هم رابطه رومانتیک داشته !)

در یکی از سری های جدید "قهرمانان اجاره‌ای" (Heroes for hire) که در سال2010 منتشر شد و داستان آن از رویداد "سرزمین سایه" (Shadowland) منشعب شده بود ، "میستی نایت" (Misty knight) که توسط "عروسک گردان" (Puppet master) دزدیده شده و تحت کنترل ذهنی قرار داشت ، ترکیب جدیدی از گروه قهرمانان اجاره‌ای شکل داد که پیوستگی و سنخیت چندانی با هم نداشتند و فالکون نیز یکی از آنها بود ! (گروه قهرمانان اجاره‌ای ، چه گروه اصلی که با "آیرون فیست" و "لوک کیج" آغاز شد و چه گروه هایی که "میستی نایت" و "کالین وینگ" مخصوصاً در آن حضور داشتند ، بارها با اعضای مختلف تجدید ساختار شده !) دیگر اعضای نسخه جدید گروه عبارت بودند از "بلک ویدو" ، "آیرون فیست" ، "پالادین" ، "مون نایت" ، "پانیشر" ، "سیلور سیبل" ، "الکترا" و "گوست رایدر" !! هدف اصلی ماموریت های این گروه سازمانی ، متوقف ساختن یک کارتل مواد مخدر بود که از توزیع و پخش یک مخدر نشأت گرفته از آتلانتیس جلوگیری کنند . پس از اینکه آیرون فیست و پالادین ، میستی نایت را آزاد کردند ، دیگر اعضای گروه از کل ماجرا مطلع شده و شوق و میل خود در این گروه سازمانی از دست دادند و درنتیجه گروه منحل شد . در نهایت میستی نایت با کمک پالادین ساختار جدیدی از گروه مجدداً شکل میدهد و به ادامه فعالیتش میپردازد.

همچنین همانگونه در عنوان گفته شد ، سم ویلسون در همین حدود زمانی بود که با میستی نایت نوعی رابطه رومانتیک و مقطعی برقرار کرد ، اما هیچگاه به مراحل پایدار نرسید و جای پای قابل توجهی از خود باقی نگذاشت (و حتی بعدها شاهد رومانس بارز او با "جین فاستر" در هیبت ثور مونث بودیم !!) . سم در دورانی که جانشین استیو شده بود و عنوان کاپیتان آمریکا را به دوش میکشید نیز با میستی نایت همکاری کرده است ...

2- "واکین تورس" (Joaqiun torres) ، دومین فالکونی که به دستیار سم ویلسون تبدیل شد

تورس فالکون

در دورانی که سم ویلسون به عنوان جانشین استیو عهده‌دار عنوان و نماد کاپیتان آمریکا بود ، در طی داستانی از سری اختصاصی خودش (All-new Captain america) به ماجرای گم شدن نوجوانی مکزیکی به نام "واکین تورس" (Joaqiun torres) رسیدگی میکرد . سم متوجه شد که واکین تورس یکی از قربانیان آزمایشات "کارل مالس" (همون دانشمند دیوانه فصل دوم سریال "جسیکا جونز" که آزمایشات مخفی و غیرقانونی او منجر به خلق ابرقدرت های جسیکا ، مادرش و تریش واکر شد !) بود که با استفاده شاهین دست آموز او یعنی "بال قرمز" ، سوژه را به یک هایبرید انسان/پرنده تبدیل کرد !! سم بعد از شکست این دانشمند دیوانه ، واکین را نزد خود آورد و با کمک گرفتن از "کلر تمپل" (Claire temple) دریافت که وضعیت و توانایی های واکین با توجه قابلیت "عامل خوددرمانی" (Healing factor) بال قرمز ، دائمی میباشد ! در طی دستگیری سم به عنوان کاپیتان آمریکای جدید توسط "محفل مار" (Serpent society) ، واکین تورس به کمک او شتافت و پس از ماجراهایی که برای شکست این گروه شرور پشت سر گذاشتند ، سم او را به عنوان دستیار خود پذیرفت و در این راستا واکین تورس به عهده‌دار جدید عنوان فالکون تبدیل شد !

1- حضور در مدیوم های مختلف سرگرمی ...

فالکون تابحال در8 سریال انیمینشی از جمله اقتباس به یادماندنی "انتقام جویان : قوی ترین قهرمانان زمین" (Avengers : earth's mightiest heroes) ، سریال "مردعنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-man) ، سریال کودکانه "نمایش اسکواد ابرقهرمانان" (The superhero squad show) ، و انیمه های "جنگ های دیسکی مارول" (Marvel disk wars) و "انتقام جویان آینده" (The future Avengers) حضور داشته است . او در14 بازی ویدئوی بر اساس کارکترهای مارول از جمله "مارول : جنگ آینده" ، "ابرقهرمانان لگویی مارول" ، آکادمی انتقام جویان" ، "اتحاد انتقام جویان" ، "قهرمانان مارول" و ... به عنوان کارکتر قابل بازی حضور داشته است .

و همچنین همانگونه که احتمالاً میدانید تنها حضور لایو-اکشن فالکون به دنیای سینمایی مارول ختم میشود که با نقش آفرینی "آنتونی مکی" در6 فیلم سینمایی حضور داشت تا اینکه به همراه "باکی بارنز / سرباز زمستان" (با هنرنمایی سباستین استن) صاحب سریال اختصاصی خود در دیزنی پلاس ، به عنوان دنباله معنوی کاپیتان آمریکا شد !

نویسنده : مهدی رضایی

Best Comicfan