10 حقیقت مهمی که باید درباره سوپرمن (Superman) بدانید فکت حقایق معرفی شخصیت کلارک کنت مرد پولادین fact

در این مقاله به حقایقی درباره یکی از نمادین ترین ابرقهرمانان تاریخ دنیای کمیک بوک آشنا میشوید ...

10- سرگذشت (Origin) و نحوه خلقت

سوپرمن (Superman)

«كل ال» (Kal-El) اهل سیاره كریپتون بود. او وقتی نوزاد بود توسط پدر و مادرش و با يك سفینه به كره زمین فرستاده شد چون قرار بود كریپتون نابود شود. او در زمین توسط پدر و مادر جدیدش بزرگ شد و راه و رسم انسانیت آموخت. تا اینكه به سن بلوغ رسید و فهمید توانایی فوق بشری دارد . او از این توانایی ها قهرمانانه استفاده كرد تا به مردم نيازمند كمك كند و نامش را سوپرمن گذاشتند. سوپرمن تبدیل شد به بزرگترین مدافع زمین و ساكنین آن علیه شرارت های مختلف.

اريجين سوپرمن را بارها و بارها شنیده ایم یا در فیلم ها و كارتون ها دیده ایم ولی هرگز قدیمی یا از مد افتاده نمیشود . به همين دلیل میتوان ادعا كرد كه اريجين او در عالم كمیك نمادین (iconic) ترین است . ضمن اینكه اگر دقت كنید تشابهاتی بین اریجین سوپرمن و سرگذشت حضرت موسی (ع) میبینید. چون ایشان هم در كودكی داخل آب انداخته و در نهایت توسط فرعون و همسرش بزرگ شد. ضمنا سوپرمن اولین قهرمانی بود كه با اریجین خودش ایده هویت مخفی (secret identity) و همچنین "شخصیت پنهان" (alter ego) را در عالم كمیك جا انداخت.

9- خالقین سوپرمن برای خلق او از شخصیتی به نام «گلادیاتور» الهام گرفتند

سال 1930 یعتی تقریبا یک دهه قبل از خلق شدن سوپرمن در دنیای کمیک ، نویسنده ای به نام «فیلیپ وایلی» (Philip Wylie) یک رمان پالپ به نام "گلادیاتور" (Gladiator) نوشت که در آن یک شخصیتی با قدرت های فوق بشری وجود داشت.

کتاب گلادیاتور

در این رمان مردی به نام «هوگو دنر» (Hugo Danner) قهرمان و شخصیت اصلی بود. پدر او یک فرمول سری درست میکند که میتواند موجب خلق شدن قدرت های فوق بشری در انسان شود. اما به جای اینکه آن را به فروش برساند به پسر خودش تزریق میکند . در نتیجه هوگو به قدرت فوق بشری دست پیدا میکنه.

هوگو دنر

او همچنین به پوست ضد گلوله و توانایی پریدن از روی ساختمان های بلند دست میابد . (البته شاید الان بگید که "ولی سوپرمن پرواز میکرده" ولی باید گفت که سوپرمن در کمیک ها اولش فقط میتونسته بپره ولی بعدا در کارتون ها تونست پرواز کنه و این توانایی رو به کمیک ها هم تسری دادند. ضمن اینکه خیلی از توانایی های فوق بشری که امروزه در سوپرمن میبینیم به مرور به او اضافه شده اند و در ابتدا در کمیک هایش نبودند) .

قدرت های سوپرمن

ما در شماره 1 کمیک اکشن کامیکس میبینیم که خالقین سوپرمن یعنی جری سیگل و جو شوستر سعی میکنند با زدن مثال مورچه ها و ملخ ها منشا قدرت سوپرمن را توضیح دهند:

مورچه - ملخ - سوپرمن

جالب اینکه در کتاب گلادیاتور هم میبینیم که پدر هوگو دنر (آبدنگو دنر) فرآیند نیروهای فوق بشری فرمول سری خودش را اینطوری برای زنش توصیف میکنه:

هوگو دنر

- "چرا که نه؟ به حشرات نگاه کن. به مورچه ها. صد بار سایز خودشون قدرت دارند. یک مورچه میتونه یک عنکبوت بزرگ را حمل کنه در حالیکه مثل انسان از بافت و فیبر ساخته شده. اگه انسان هم بتونه همچین سرچشمه قدرتی داشته باشه میتونه خونه خودش رو حمل کنه".

- "ها ها! شوخی خوبی بود. اونوقت میتونی یک پیانو جا به جا کن خوبی بشی، آبدنگو"

- "پیانو! اهه! ملخ رو دقت کن. اگه یه مردی رو به قدرتمندی یک ملخ بکنیم میتونه از روی یک کلیسا بپره . دارم بهت میگم .. چیزی هست که کیفیت هر عضله و عصب رو تعیین میکنه. اگه پیداش کنم و پیوندش بزنم راه حل پیدا میشه".

یک نکته در اریجین اولیه سوپرمن و میزان قدرت هاش هست که اونم اینه که در یک پانل گفته میشه که گلوله توپ میتونه به پوست سوپرمن نفوذ کنه:

پوست سوپرمن

در کتاب گلادیاتور هم متوجه میشویم که هوگو هم میترسه که نکنه گلوله توپ به داخل پوستش نفوذ کنه.

اما شباهت های سوپرمن به گلادیاتور فقط به نیروهای فوق بشری محدود نمیشود. چون هوگو دانر هم در یک شهر کوچک روستایی بزرگ شد و همونطور که میدونید «کلارک کنت » هم در شهر کوچک اسمال ویل بزرگ شده. ضمن اینکه هوگو دانر سعی میکرد قدرت های فوق بشری خود را پنهان کند . همچنین او هم جایی داشت که به آنجا میرفت تا تنها باشه : جایی در شمال کانادا! و همه میدونند که سوپرمن هم خلوتگاهی به نام "قلعه تنهایی" (fortress of solitude) داره که در منطقه ای در قطب شمال قرار داره .

همچنین در کتاب گلادیاتور ، پدر هوگو اینگونه حقایق قدرت های فوق بشری را برای پسرش شرح میده :

"وقتی بزرگ میشی هوگو، باید یادت باشه که دیگه یک انسان عادی نیستی . اگه مردم بفهمن ، اونا .. اونا ..."

- " ازم متنفر میشن؟"

- "چون ازت میترسن . ببین .. باید خوب و مهربان و دلسوز باشی تا بتونی داشتن این قدرت ها را توجیه کنی. یک روزی به دردت میخورن . اون موقع است که میتونی ازشون استفاده کنی و بهشون افتخار کنی. برای یک آرمان بزرگ و شریف . تا اون روز باید مثل بقیه ما متواضع باشی . نباید خودنمایی کنی یا شیرین کاری های سطح پایین اجرا کنی . اون جوری فقط یک دلقک خواهی بود. صبر داشته باش پسرم و به وقتش خوشحال خواهی شد. یک چیز دیگه ... روی اخلاقت کار کن. هرگز نباید از کوره دربری . میدونی اگه از کوره در بری چی پیش میاد؟ میفهمی؟"

حالا این جملات را مقایسه کنید با اریجین اصلاح شده سوپرمن در کمیک Superman #1:

اریجین سوپرمن

میبینید شباهت ها رو؟ هم کلارک کنت و هم هوگو دنر هر دو بچه های روستایی بودند که پدرشون بهشون یاد دادند تا قدرت های خود را پنهان نگه دارند تا از ترس و نفرت انسان های دیگر در امان باشند .

و اما نکته آخر ... اولین کاور کمیک سوپرمن که در شماره 1 از کمیک اکشن کامیکس به تاریخ پیوسته و اون ایماژ بلند کردن ماشین توسط سوپرمن و مردمی که وحشت کرده اند در دل و ذهن همه ما ریشه دوانده.

اکشن کامیکس 1

این صحنه رو دقیقا میشه در کتاب گلادیاتور هم پیدا کرد!

کتاب گلادیاتور

8- لوئیس لین عشق حقیقی سوپرمنه

سوپرمن و لوئیز لین (Superman and Lois Lane)

بدون شک «لوئیس لین» یکی از برترین شخصیت های مکمل و عشق های برتر کل تاریخ کمیک بوک بوده است که از همان ابتدا نقش کلیدی در داستان های سوپرمن داشت و همچنان دارد. در محل کار، او و کلارک کنت با هم رقیب بودند ولی کلارک به عنوان سوپرمن ، محافظ لوئیس شد که در مواقع ضروری نجاتش میداد. بنابراین او همیشه عاشق سوپرمن بود ولی دل خوشی از کلارک نداشت . تا اینکه بعد از 50 سال بالاخره لوئیس هویت مخفی سوپرمن را در سال 1990 فهمید و کلارک هم رسما ازش خواستگاری کرد . سال 1996 و پس از بازگشت سوپرمن از مرگ آنها رسما با هم ازدواج کردند . عشق بین آنها یکی از جنبه های حیاتی داستان های سوپرمنه که باعث میشه او به عنوان یک بیگانه فضایی، انسان بشه.

7-کریپتونایت نقطه ضعف سوپرمن است

سوپرمن (ماده کریپتونایت)

"کریپتونایت" ماده ای سبز رنگ است که در داستانهای سوپرمن شاهدش هستیم و سوپرمن در برابر این ماده ضعف دارد. این ماده شیشه ای است و از خود نور را عبور می‌دهد و تشعشع این نور موجب می‌شود که سوپر من ضعیف شود. این ماده از زادگاه سوپرمن یعنی سیاره «کریپتون» نشات گرفته است نسخه های دیگری از کریپتونایت در رنگ هایی مثل قرمز و طلایی هم وجود دارند که ممکنه تاثیر متفاوتی روی سوپرمن بگذارند ولی همچنان او را ضعیف میکنند. خیلی ها هستند که فکر میکنند کریپتونایت اولش در برنامه رادیویی "ماجراهای سوپرمن" که سال 1943 آغاز شد خلق شده ولی اشتباه میکنند. در واقع اولین اشاره به کریپتونایت در دنیای کمیک انجام نشد بلکه در تبلیغات اولین تفنگ اسباب بازی سوپرمن به نام Superman Krypto-Raygun در سال 1940 بود که به آن برخورد کردیم و گفته بود کریپتونایت یک ماده متالیک شگفت انگیز است که فقط در سیاره کریپتون یافت میشود!

6- بزرگترین دشمن سوپرمن ، لکس لوثر نام دارد

سوپرمن - لكس لوثر

خیلی ها هستند كه تقابل سوپرمن و لكس لوثر (Lex Luther) را تقابل نیروی عضله در برابر نیروی ذهن (brain versus brawn) میدانند ولی واقعیت این است كه دشمنی آنها چیزی فراتر از این حرفاست. لكس انسان باهوش و جاه طلبی است كه میخواهد نهایت پیشرفت را در خودش ببیند . او میخواهد نیرومند باشد، مورد احترام باشد و به همه اهداف بشریت دست یابد و فراتر از محدودیت های بشری باشد و خودش را ناجی بشریت نشان دهد ولی ناگهان موجودی از سیاره ای دیگر سر میرسد كه نیرومند است ، مورد احترام است ، میتواند به بشریت كمك كند تا به همه اهدافش برسد و از همه مهم تر اینكه محدودیت های بشری در او جایی ندارد و به معنای واقعی كلمه در صدد نجات بشریت است . پس طبیعیه كه به او حسادت میكند و حاضر است هر كاری بكند تا چنین موجودی را از سر راه خودش بردارد چون سوپرمن دقیقا كسی است كه همیشه میخواسته باشد.

فلسفه دشمنی لكس لوثر و سوپرمن در تناقض است : لكس انسانی است كه میخواهد موجودی فرا انسانی باشد ولی سوپرمن موجودی فوق بشری است كه میخواهد ویژگی های انسانی داشته باشد. ضمن اینكه لكس هیچ ارزشی برای هم نوعان خود در كره زمین قائل نیست و از آنها استفاده میكند تا دنیای خودش را داشته باشد ولی سوپرمن از آنجائیكه سیاره اش نابود شده ، دنیای خودش را در كره زمین و در بین مردم زمین جستجو میكند. و در آخر دلم ميخواهد به اين جمله خوب دقت كنيد: لكس انسانی است كه با با انسانیت بیگانه است ولی سوپرمن بیگانه ای است كه با انسانیت آشناست.

خیلی فلسفی شد، مگه نه؟

5- قدرتمندترین نسخه از سوپرمن، «سوپرمن پرایم» نام دارد

سوپرمن پرایم (Superman Prime)

سوپرمن پرایم قدرتمندترین نسخهاز سوپرمن است. سوپرمن بعد از اینکه 15هزار سال درون خورشید زرد ماند به قدرت‌های خارق‌العاده ای دست یافت و بعد از بیرون آمدن بدنش کاملاً به رنگ طلایی شد، او بعد بیرون آمدن همسرخود لوئیس لین را دوباره به صورت جاودانه به رنگ نقره ای خلق کرد، او همچنین کریپتون را نیز از نو خلق کرد، اون از انرژی فانوس سبز به عنوان یه سلاح استفاده می‌کند. او از انفجار یک ابرنوع اختر به راحتی جان سالم به دربرد. او هیچ ضعفی دربرابر کریپتونایت، جادو وخورشید قرمز ندارد. اینها قدرت های او هستند: تقریباً قادر مطلق، قدرت، سرعت، استقامت، دوام، واکنش، پایداری بیکران خداگونه، دارای انرژی خورشیدی تقریباً بیکران، توانایی خلق کردن، آگاهی کیهانی، پرواز، قابلیت تمام بینایی‌ها، پرتو گرمانابود کننده ازچشمان، تنفس منجمد کننده وتنفس باد بیکران، آسیب‌ناپذیری مطلق، آسیب ناپذری در برابر کریپتونایت، جادو و خورشید قرمز، جاودانگی. (برای آشنایی بیشتر با این شخصیت، این مقاله را بخوانید).

4- حماسی ترین داستان سوپرمن درباره مرگ اوست!

مرگ سوپرمن (The Death of Superman)

بیش از 25 سال از زمان انتشار داستان مرگ سوپرمن در شماره 75 كمیك Superman میگذرد . هنوز هم خیلی از هواداران و منتقدین بر این باور هستند كه این داستان آغازگر دورانی شد كه ناشرین كمیك فقط به كمیت اهمیت میدادند و با چاپ داستان های اغراق آمیز و پر زرق و برق فقط به فكر پر كردن جیب خودشان بودند. ولی بی شك همه عقیده دارند كه صرفنظر از هیاهوهای تبلیغاتی كه در اطراف این داستان معروف به وجود آمد، انصافا مرگ سوپرمن بسیار غم انگیز بود. سوپرمن یك شخصیت عادی نیست. او نماد بزرگ دنیای كمیك و كسی است كه بیش از 75 سال پیش ژانر ابرقهرمانی را شروع كرد. او سمبل سوپرهیرو ها در سرتاسر دنیاست. بنابراین كشته شدن چنین شخصیتی بسیار ناراحت كننده است . كار به جایی كشید كه حتی شبكه CNN هم مرگ سوپرمن را پوشش داد. ناراحت كننده تر اینكه او در آغوش عشق واقعی خود یعنی «لوئیس لین» مرد و همین باعث شد تا بار احساسی مرگ او صد چندان شود... در هر حال، قضیه خلق شدن این رویداد هم در نوع خودش جالبه: سال 1992 نویسندگان کمیک های سوپرمن مثل «دن جرگنز» ، «لوئیز سایمنسون» و «راجر استرن» دیدند نمیتونند قضیه عروسی سوپرمن و لوئیس لین را پیش ببرند (چون سریال Lois & Clark شروع شده بود و ایده مشابه ای هم داشت. بنابراین سازندگان سریال از دی سی خواستند ازدواج اونا در دنیای کمیک رو فعلا عقب بندازه). بنابراین نویسندگان کمیک های سوپرمن تصمیم گرفتند به جای اون داستان، داستان مرگ سوپرمن رو پیش ببرند! برای کشتن سوپرمن هم لازم بود هیولایی ترسناک و نیرومند خلق بشه به نام «دومزدی» (که اینجا راجع بهش توضیح داده شده). دومزدی کمر به نابودی متروپلیس بسته بود و فقط سوپرمن قادر بود جلویش رو بگیره ولی در این راه جانش رو داد. نکته جالب درباره این داستان اینه که طراحانش با هم قرار گذاشتند به تدریج بر بزرگی پانل ها اضافه کنند. یعنی صفحات شماره های اولیه هر کدوم مثلا 4 یا 3 پانل داشتند ولی رفته رفته از تعدادشون کم شد. در نتیجه در شماره آخر که مرگ سوپرمن را شاهد بودیم، هر صفحه فقط یک پانل داشت و همین به عظمت حماسی داستان افزود.

3- سوپرمن سابقه داشته قدرت هایش را از دست بدهد

سوپرمن در شماره 40 از سری سوم کمیک بوک های Superman

شماره 40 از Volume سوم سری کمیک بوک های سوپرمن را بهش لقب 'Powerless' داده اند که در آن سناریوی جالبی را مطرح میکند که در آن سوپرمن متوجه میشود میتواند اشعه عظیمی از انرژی خورشیدی را از بدنش آزاد کند که البته یک عارضه جانبی داره و اونم اینه که برای 24 ساعت تمام قدرت های فوق بشری اش را از او میگیره! این یک داستان نامتعارف است و بیشتر تمرکزش روی اینه که سوپرمن در چنین وضعیتی چطور با دنیا تعامل برقرار میکند تا اینکه او را در چنین وضعیتی رو در روی یک ابرشرور قرار دهد و همین باعث خلق شدن نوعی نگاه منحصر به فرد در داستان شده است. همچنین این داستان به fun ترین شکل به قضیه از دست دادن قدرت های سوپرمن اشاره میکند که تا به حال ندیده بودیم و او که بسیار به قدرت های خود مثل پرواز کردن عادت کرده ناگهان باید خودش را با شرایط جدید وفق دهد که در نوع خود بسیار بامزه است!

2- تیم برتون قرار بود فیلمی به نام "سوپرمن زنده است" بسازد که هرگز ساخته نشد!

سوپرمن زنده است (Superman Lives)

ابتدا در سال 1996 «كوین اسمیت» فیلمنامه این فیلم را نوشت و قرار بود وارنر با استفاده از آن فرنچایز سوپرمن را از نو استارت بزند. گفته میشه دشمن اصلی سوپرمن قرار بود «برینیاك» باشه و در طول فیلم سوپرمن قدرت های خودش را از دست میداد. كانسپت ارت های منتشر شده نشون میدن كه قرار بوده سوپرمن با یك موجود يا روبات عنكبوت مانند بجنگه:

كانسپت ارت سوپرمن

فيلم superman lives

سپس «تیم برتون» به عنوان كارگردان و «نیكلاس كیج» به عنوان بازیگر نقش سوپرمن این فیلم انتخاب شد. او هم دستور داد فیلمنامه ای كه كوین اسمیت برای این فیلم نوشته بود را بازنویسی كنند. در نتیجه قرار شد داستان براساس كمیك مشهور "مرگ سوپرمن" باشد و شخصیت منفی اصلی هم به جای برینیاك، «دومزدی» باشد:

دومزدي

پس از این بازنویسی طبق برنامه این فیلم باید سال 1998 اكران میشد و حتی تصاویری از نیكلاس كيج در لباس سوپرمن منتشر شد. ولی ظاهرا به خاطر مشكلات داستانی و یك سری عوامل پشت پرده برتون پروژه را رها كرد و پس از او هم نوبت نیكلاس كیج یود كه پروژه را ول كند. این پروژه آنقدر پستی و بلندی داشته كه یك فیلم مستند درباره علت ساخته نشدن آن ساخته شده به نام "مرگ سوپرمن زنده است: چه اتفاقي افتاد؟"، ساخته شده و شما ميتوانيد اين فيلم مستند را اينجا دانلود كنيد.

1- کارتون های سوپرمن در دهه 40 میلادی بهترین اقتباس صورت گرفته از روی این شخصیت هستند

سوپرمن (کارتون‌های دهه‌ ۴۰ میلادی)

به اعتقاد کارشناسان، انیمیشن‌های کوتاهی که در ابتدای دهه‌ ۴۰ میلادی و در اوج دوران طلایی انیمیشن توسط استودیو برادران "فلیشر" (سازنده كارتون‌های كلاسیك "پاپای") و با بودجه‌ای سرسام‌آور ساخته شدند، هنوز هم جزو برترین و تاثیرگذارترین آثار ژانر ابرقهرمانی به شمار می‌روند. استفاده از عمق، نورپردازی، سایه، انیمیشن سیال، تکنیک روتو اسکپینگ (كه باعث می‌شد كاراكترها بسیار طبیعی حركت كنند)، موسیقی متن حماسی، ماجراجویی‌های کلاسیک كه انگار همیشه و در هر دورانی سرگرم‌كننده هستند، سبک بصری نوآر (Noir) و … همه و همه موجب شد تا این انیمیشن‌های مذكور به استاندارد طلایی در ساخت آثار سینمایی و کارتونی از روی کمیک‌های ابرقهرمانی بدل گردیده و بارها و بارها مورد تقلید قرار بگیرند. (لازم به ذکر است که این این انیمیشن تنها انیمیشن ابرقهرمانی تاریخ است که کاندید جایزه اسکار شده!)

نكته جالب: تا قبل از ساخت این انیمیشن‌های كوتاه، سوپرمن در كمیك‌هایش پرواز نمی‌كرد و فقط پرش‌های بلند انجام می‌داد. اما برادران فلیشر احساس كردند كه اگر او پرواز كند، خیلی جالب‌تر است و اینگونه بود كه پرواز كردن به یكی از نیروهای فوق‌بشری جدید سوپرمن تبدیل شد!

برگرفته شده از مطالب پیشین نوشته شده توسط نویسندگان سایت spidey.ir