10 کمیک برتر انتشارات ورتیگو (Vertigo)

10 کمیک برتر انتشارات ورتیگو (Vertigo)

به مناسبت خبر تعطیلی انتشارات "ورتیگو" (Vertigo) که اخیرا اعلام شد این مقاله تقدیم به شما میشود.

مقدمه: 25 سال از زمانی که کمپانی دی سی، انتشارات "ورتیگو" را با عطشی برای چاپ کمیک هایی با محتوایی بزرگ سالانه و گریزان از دست سانسور بنیان گذاشت می گذرد. ورتیگو هم کمیک هایی که حقوق کپی رایت آنها در دست خود نویسندگان و طراحان بود خیلی سریع اوج گرفت زیرا خالقین کمیک میتوانستند با فراغ بال به خلق آثار دلخواه خود بپردازند. همین باعت شد تا ورتیگو به موفقیت های تجاری و مالی بسیار زیادی در سال های اولیه فعالت خود برسد . 

امروز سایت اسپایدی قصد دارد تا نگاهی به برخی از بهترین عناوین چاپ شده توسط ورتیگو در این ۲۵ سال بیندازد و ببینیم که چگونه این داستان ها با یکدیگر برای لیست ۱۰ داستان برتر تاریخ ورتیگو با یکدیگر جدال می کنند!

 

10- پوست کَنده (Scalped)

پوست کَنده (Scalped)

این سری کمیک که توسط جیسون آرون نوشته و به دستان ار.ام گوئرا طراحی شده برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ چاپ شد و داستان Dashiell Bad Horse را دنبال می کند که به منطقه اختصاصی سرخپوستان در داکوتای جنوبی به نام پریری رز باز می گردد و درگیر ماموریت یک مامور مخفی FBI  می شود تا یک کلانتر قبلیه ای فاسد  را تحویل قانون بدهد. این سری کمیک تا ۶۰ شماره ادامه داشت و در آن شاهد آن هستیم که شخصیت اصلی سعی میکند معمای قتل مادرش را نیز حل کند. طراحی آقای گوئرا به شدت واقع گرایانه بوده و اقای جیسون آرون بخش های داستانی را با خشونت زیاد جلو می برد اما به جای خوب نشان دادن تباهکاری، این کمیک به هزینه هایی اشاره میکند که جامعه ای که بین دو طرف قانون گیر افتاده ، باید بپردازد. اگرچه این کمیک در اغلب موارد رنگ و بوی سیاسی ندارد اما از زندگی واقعی مدافع حقوق سرخپوستان و بومیان امریکا، لئونارد پلتیر، الهام گرفته است. 

 

9- حماسه هیولای مرداب (Saga of the Swamp Thing)

حماسه هیولای مرداب (Saga of the Swamp Thing)

در اوایل دهه 70 میلادی و با رونق گرفتن دوباره ژانر وحشت در دنیای کمیک که به خاطر اسان تر شدن قوانین نظارت بر محتوای کمیک بود، خیلی از ناشرین شروع به چاپ این جور کمیک ها کردند. موجودی از باتلاق هم توسط نویسنده و طراح برجسته ای به نام های «لین وین» و «برنی رایتسون« برای دی سی خلق شد. در آن گیاه‌شناسی به نام  دکتر الک هالند، پس از مرگش که حاصل یک اتفاق وحشتناک و ناگهانی در باتلاق بود، تبدیل هیولایی سبز رنگ شد. او با توانایی کنترل تمامی اشکال زندگی گیاهی، از قدرت خود برای محافظت از انسان‌ها، دنیای گیاهان و به طور کلی محیط زیست در برابر تهدیدهای مختلف فراطبیعی و تروریستی استفاده میکرد.  انصافا چیز خارق العاده ای در این شخصیت دیده نمیشد. ولی این تازه شروع این قضیه بود چون در دهه 80 میلادی دی سی این کمیک را احیا کرد و برای این کار از نویسنده ای به نام آلن مور استفاده کرد. او هم در دورانی که هنوز کارتون های بچه گانه ای مثل Super Friends  روی آنتن بود، به مضامین ممنوعه ای همچون س.ک.س، مواد مخدر و تابوهای دیگر پرداخت. آلن مور مرزهای مرسوم دنیای کمیک را درنوردید و عصری جدید از تاریکی فکورانه را به ارمغان آورد که پایه گذار اثار بعدی انتشارات ورتیگو شد.  صفحات این کمیک مملو از لحظات هولناک خلاقانه ای بود که خواننده قبلا نظیرش را نه دیده بود و نه خوانده.

 

8- دوزخ افروز (Hellblazer)

هل بلیزر (Hellblazer)

«جان کنستانتین» از زمانی که در کمیک "هیولایی از باتلاق" (Swamp Thing) خلق شد همواره راهنمای دیگران در گوشه های تاریک دنیای ورتیگو/دیسی بوده است. او در کمیک های Hellblazer کارآگاهی است که  به عنوان متخصص پرونده های ماورالطبیعه یا supernatural مدام با ماجراهای ترسناک و عجیب و غریب دست و پنجه نرم میکند. از سال 1988 که کمیک های Hellblazer توسط ورتیگو چاپ شد، نویسندگان مختلفی دنیای جان کنستانتین را شکل داده اند. کافیه فقط به اسم نویسندگانی که روی این کمیک کار کرده اند دقت کنید تا مختون سوت بکشه! : آلن مور، جیمی دلانو، نیل گیمن، گرنت موریسون، گارث انیس، پیتر میلیگان، وارن الیس، برایان آزارالو، مایک کری، پل جنکینز و ...! اینها برخی از بزرگترین مغزهای حال حاضر دنیای کمیک هستند که روی ماجراهای جان کنستانتین کار کرده اند. در این کمیک ها خوانندگان به جهنم رفته اند و برگشته اند و شاهد مبارزه کنستانتین با هر نوع قاتل  و هیولا و دیوی که تصورش را بکنید بوده اند. البته کارشناسان اعتقاد دارند از وقتی این شخصیت به دنیای دی سی پیوسته دیگر آن حس و حال گذشته را ندارد . در هر حال کمیک های Hellblazer  به راستی آغازگر عصری مدرن در ژانر وحشت بوده اند. از روی این شخصیت یک فیلم سینمایی، یک سریال زنده و انیمیشن و بازی رایانه ای ساخته شده است و علاقمندان پر و پا قرص خودش را دارد. برای آشنایی بیشتر با این شخصیت توصیه میشه این مقاله را نیز بخوانید. 

 

7- ترنسمتروپلیتن (Transmetropolitan)

ترنسمتروپلیتن (Transmetropolitan)

"ترنسمتروپلیتن" نام یک مجموعه کمیک در سبک سایبرپانک است به نویسندگی «وارن الیس» و طراحی «دریک رابرتسون». شخصیت محوری این کتاب‌ها «اسپایدر اورشلیم» نام دارد، خبرنگاری که علیه فساد و سوءاستفاده از قدرت توسط حاکمان آمریکا می‌جنگد (در این مقاله قبلا اطلاعاتی راجع به این کمیک ارائه داده بودیم). "ترنسمتروپلیتن" بین سالهای 1997 تا 2002 توسط "ورتیگو" چاپ شد و 60 شماره هم به طول انجامید و نوعی حالت کالت (cult) بین هواداران کمیک پیدا کرده. گفته میشه چند بار خواسته شده راجع بهش فیلم بسازند و حتی شایعه بود که «تیم راث» قراره نقش اصلی رو بازی کنه ولی این اتفاق نیفتاد ولی اگه روزی فیلمش ساخته بشه قطعا طرفداران خاص خودش رو پیدا خواهد کرد.

 

6- حکایت ها (Fables)

 حکایت ها (Fables)

ایده سری کمیک های Fablesواقعا جالب بوده و هست. در این کمیک که سال 2002 توسط «بیل ویلینگهام» برای انتشارات "ورتیگو" خلق شده شخصیت هایی معروفی از افسانه های پریان میبینیم که دور هم جمع شده و جماعتی را به صورت مخفیانه و دور از چشم انسان ها برای خود تشکیل داده اند. این سری واقعا تحسین برانگیز بود و جوایز متعددی هم کسب کرده و براساس ایده ای Fun بنا نهاده شده است. در واقع خالقین این کمیک سعی کردند قصه های پریانی را در فضای امروزی نقل کنند. ضمن اینکه مایه های ترسناک، فانتزی شهری، دارک فانتزی، علمی – تخیلی، جاسوسی و رومانتیک و خیلی چیزهای دیگر نیز در آن پیدا میشود! پیچش های جالب و غیر منتظره ای هم در آن است. مثلا ازدواج گرگ بد گنده (Big Bad Wolf) و سفید برفی (!) یا مثلا تبدیل کردن کاراکتر Prince Charming به یک آدم کثیف و منحرف یا تبدیل کردن سیندرلا به یک جاسوسه شبیبه به «جیمز باند»!!! کمیک انشعابی آن هم به نام Fairest منتشر میشود . ضمنا در این مقاله هم گفته بودیم که چطور سریال تلویزیونی "روزی روزگاری" (Once Upon a Time) از روی کمیک های Fables تقلید کرده است.

 

5- نامرئی ها (The Invisibles)

کمیک نامرئی ها

این کمیک  که رایت آن کاملا متعلق به خالق آن یعنی گرنت موریسون است ،داستان یک گروه مقاومت مخفیانه را روایت می کند که با بیگانگانی میجنگند که به طور مخفیانه دارند از انسان ها به عنوان برده استفاده میکنند. "دانشگاه نامرئی ها" یک مرد جوان را در تشکیلاتشان استخدام می کند که شاید منجی تمام بشریت باشد. او شاید تنها شانس بشریت باشد برای جلوگیری از یک پیشگویی آخرالزمانی که اعلام داشته جهان روز 22 دسامبر 2012 به پایان خواهد رسید! توصیف کردن این شاهکار حیران کننده گرنت موریسون سخت است، اما اگر این کمیک برایتان شبیه به فیلم  "ماتریکس" به نظر برسد، اشتباه نکرده اید و همانطور که در این مقاله هم گفته بودیم ، شباهت های قطعی بین این دو اثر وجود دارند. به علاوه به ماتریکس، یک عالمه نقشه های توطئه آمیز، تجربه های متافیزیکی ،سفر در زمان و آزمایشات جادویی را نیز به این سری اضافه کنید و از صرف کردن وقتتان در ذهن خلاق گرنت موریسون در دهه نود لذت ببرید!

 

4- صد گلوله (100 Bullets)

صد گلوله (100 Bullets)

این کمیک از برایان ازارالو و ادواردو ریسو با یک مقدمه جالب آغاز می شود: یک مامور دولتی یک کیف محتوی یک تفنگ و ۱۰۰ گلوله غیرقابل ردیابی که از هرگونه  بازرسی  و تحقیقات پلیسی مصون هستند  را تحویل یک نفر می دهد. همچنین درون این کیف  شواهد و اطلاعاتی علیه فردی که قبلا به صاحب اصلی این کیف ظلم کرده است،  وجود دارد. پس یک کیف پر از انتقام موجه و بدون هیچ عواقبی! البته در طول 100 شماره این سری، کلی اطلاعات راجع به این کیف مرموز و صاحبان آن به خواننده داده میشود. ازارالو برخی از بهترین شخصیت های دوران کاری اش را در این کمیک خلق کرده و کشته (!) و طراحی ریسو هر شماره را تبدیل به یک اثر باشکوه و در عین حال خون آلود تبدیل کرده است! صد گلوله در جایگاه بالایی در لیست کمیک های ورتیگو قرار دارد و باید در لیست خواندنی های هر کمیک فنی باشد.

 

3- واعظ (Preacher)

واعظ (Preacher)

الان به لطف پخش شدن سریال "واعظ" از شبکه AMC دیگر خیلی ها با این شخصیت آشنا شده اند ولی این سریال اصلا به گرد پای اون خباثتی که در دل کمیکش هست نمیرسه. در این کمیک ها که از سال 1995 تا 2000 به دست «گارث انیس» و «استیو دیلون» خلق شدند، میشد وحشت های متافیزیکی به شکل فرشتگان و دیوها را دید یا وحشت کلاسیک را در قالب خون آشام ها یا بخش های چندش آور در قالب Meat Man یا حتی وحشت سیاه و  طنز آمیز که آدم را به یاد شاهکار جاودان «سم ریمی» یعنی Evil Dead می انداخت. در ضمن شخصیتی به نام  «ماری لانگل» ملقب به Grandma Custer را میتوان بهش لقب کثافت ترین شخصیت دنیای کمیک داد! (اینجا درباره اش توضیحاتی داده شده). ولی در زیر همه این موارد قلبی مملو از یک ماجراجویی تمام آمریکایی عاشقانه میتپید که باعث میشد خواننده واقعا به شخصیت های داستان اهمیت بده. به همین دلیل این کمیک از معدود سری هایی هستش که میتونه هم آدم رو بخندونه و هم حالمون رو بهم بریزه و هم اشکمون رو دربیاره .... 

   

2- وای: آخرین مردی كه باقی مانده (Y: The Last Man)

کمیک y the last man

انتشاران "ورتیگو" چندی پیش كمیكی حیرت انگیز چاپ میكرد به نام "وای: آخرین مردی كه باقی مانده" (Y: The Last Man). این كمیك توسط نویسنده ای متبحر به نام «برایان كی. وان» و طراحی به نام «پیا گوارا» خلق شد. ما در آن شاهد هستیم كه در دنیای آینده چطور یك ویروس مرگبار نسل انسان های مذكر را از بین برده و «یوریك» (Yorick) تنها مردی هست كه در سیاره زمین باقی مانده است! یك مامور مخفی به نام مامور شماره 355 ، ماموریت دارد تا از یوریك محافظت كند چون او باید به شهر بوستون برود و در آنجا با یك دانشمند ژن شناس ملاقات كند ( این دانشمند میتواند از روی او كلون درست و نسل مردها را دوباره احیا كند) ولی یك كماندوی اسرائیلی به نام Alter، به دنبال نقشه های پلید خود است ( Alter میخواهد از یوریك به عنوان برگ برنده اسرائیل استفاده كند تا دیگر كشورهای دنیا اسرائیل را به رسمیت بشناسند). این سری کمیک برنده ۳ جایزه ایزنر شده است. یک سریال لایو اکشن تلویزیونی اقتباسی از این کمیک هم اکنون در دست ساخت قرار دارد.

 

 1- سندمن (Sandman)

 سندمن (Sandman)

"سندمن" شاهکاری است که توسط «نیل گیمن» ، «سم کیث» و «مایک درینگنبرگ» در سال 1989 برای انتشارات "ورتیگو" (متعلق به دی سی) خلق شد. این سری تحسین شده و جایزه گرفته درباره بازگشت شخصیتی است به نام «رویا» (Dream)که سمبل امیدواری و رویاپردازی است و بعد از اینکه 70 سال در اسارت بود به قلمرو خودش برمیگردد. البته او نام های دیگری مثل «مورفئوس» نیز دارد.  او در جستجوی این است که قدرتی که سابقا در دست داشته را دوباره به دست بیاورد. داستان ها درباره خانواده او نیز هست که بهشون "ناپایان ها" (The Endless) گفته میشود. دیگر اعضای خانواده اش عبارتند از: دستینی (سرنوشت)، دث (مرگ)، دیستراکشن (نابودی)، دیزایر (آرزو)، دیسپر (نومیدی) و دلریئم (دیوانگی).  نیل گیمن با این شاهکار نوعی فضای جدید برای ژانر دارک فانتزی در دنیای کمیک پدید آورد که بیشتر برای خوانندگان بزرگسال مناسب بود . فضای داستان هم جوری بود که میشد هر نوع داستان یا تمی را در هر مکانی روایت کرد. بنابراین مایه های فانتزی کلاسیک، فانتزی شهری، فانتزی متافیزیکی، وقایع تاریخی و ... در آن یافت میشد. ضمنا همانطور که در این مقاله هم گفته بودم، سندمن را میتوان یکی از بهترین کمیک بوک های سبک ترسناک نیز به حساب آورد . سندمن باعث شد انتشارات ورتیگو خودش رو مطرح کنه و نیل گیمن را به اوج شهرت و موفقیت رساند و با جسارت بی نظبر خودش به تاریخ پیوست. سندمن معروف تر هم خواهد شد زیرا به تازگی اعلام شد شبکه نتفلیکس قراره سریالی براساس اش بسازد .

 

مترجم و نویسنده: آرین احمدی

با بهره گیری از مقاله سایت CBR

All rights reserved © Spidey.ir 2019

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 کمیک بوک فانتزی برتر تاریخ

کمیک برتر "کنستانتین" (CONSTANTINE)

20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)

10 کمیک گمنام که باید به فیلم سینمایی تبدیل شوند

15 شخصیت برتر دنیای کمیک که اولش فقط یک شوخی بودند!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn