10 صحنه برتر و تاثیرگذار فیلم "انتقام جویان: پایان بازی" (Avengers: Endgame)

10 صحنه برتر و تاثیرگذار فیلم "انتقام جویان: پایان بازی" (Avengers: Endgame)

این مقاله به مناسبت سالگرد اکران فیلم "اونجرز: اند گیم" بار دیگر در صفحه نخست سایت قرار میگیرد. 

مقدمه: اغراق نیست اگر بگوییم پایان بازی فقط یک فیلم و یک شاهکار سینمایی نیست بلکه یک تجربه است که مخصوصا اگر در سالن سینما و در کنار دیگران انجام بشه تا ابد در ذهن تماشاچی یاقی خواهد ماند. مارول با این فیلم و البته با فیلم قبلی (جنگ بینهایت) تونسته یک رویداد (event) تمام عیار خلق کنه.  منظورم اینه که شما حس میکنی تماشاچیان انبوهی که اومدن فیلم رو ببینند واقعا هایپ شدن و مشتاق و مضطرب هستند برای دیدن فیلم. کاملا مشخصه این شخصیت ها رو میشناسن و باهاشون یک سفری طول و دراز اومدن و با اونا خو گرفته اند و حالا میخوان ببینند در پایان این سفر چه بر سرشون میاد. این شوق و ذوقی که شما در تک تک تماشاچیان سینما مشاهده میکنید قبلا هرگز برای ژانر "کمیک بوکی/ابرقهرمانی" اتفاق نیفتاده بود و من شاید همچین حس و حالی رو فقط در فیلم های پایانی سری "ارباب حلقه ها" و "هری پاتر" دیده بودم. یعنی اگه تماشاچی میخواست بدونه چه بر سر «فردو بگینز» و دوستانش یا «هری پاتر» و دوستانش در قسمت آخر میاد، مارول هم کاری کرده که تماشاچی با همون شور و ذوق بیاد سینما تا ببینه چه بر سر قهرمانانش میاد. و این یک افتخار بزرگه برای دنیای کمیک بوک. همیشه فکر میکردم فقط منم که به عنوان یه خوره کمیک (comic book geek) به این شخصیت ها علاقه دارم و دنبالشون میکنم ولی الان مارول استودیوز کاری کرده که تماشاچی عادی سینما هم اینا رو کاملا میشناسه و اونقدر براش مهم بوده که تمام داستانک های قبلی رو دنبال کنه. اما مساله اصلی اینه که مارول هواداران را به هیج وجه با این تجربه ناامید نمیکنه. یعنی دقیقا همون چیزی رو بهشون میده که میخواستن و حتی فراتر از اون ! اغراق نیست که بگوییم این فیلم دارای بیشترین و حیرت انگیز ترین لحظات حماسی و "جیگر حال بیار" تاریخ سینماست! آدم فیلم رو که میبینه حداقل تا 24 ساعت مغزش هنگ میکنه. تازه بعد از 24 ساعت باید بشینی و دوباره صحنه ها رو تو ذهنت مرور کنی و قند تو دلت آب بشه! و واقعا چقدر حیف که مردم کشور عزیزمون ایران از این تجربه محروم هستند و نمیتونند در کنار یکدیگر و در سالن سینما ازش لذت ببرند. در هر حال تصمیم گرفتم در این مقاله برترین و حماسی ترین لحظات و صحنه های این فیلم رو براتون معرفی کنم. و حتما در بخش نظرات بهم بگید که آیا با این صحنه ها یا ترتیب شون موافق هستید یا نه.

 

- هپی هوگان قول میده برای دختر تونی چیزبرگر بخره ...

هپی هوگان قول میده برای دختر تونی چیزبرگر بخره

این یکی تو مقاله جا نشد چون اگر میذاشتمش میشد Top 11! ولی خیلی صحنه تاثیر گذاریه و حیفم اومد بهش اشاره نکنم. بعد از مرگ تونی استارک صحنه ای سوزناک است که در آن هپی هوگان رفیق صمیمی تونی را با دختر تونی میبینیم (و چقدر هم این خانم نازه!). بهش میگه دوست داره براش چی بخره؟ اونم میگه: چیزبرگر! و هپی بغض عجیبی میکنه. میدونید چرا ؟ چون اگه یادتون باشه تو فیلم "ایرون من 1" وقتی تونی استارک از افغانستان برگشت اولین چیزی که درخواست کرد، چیز برگر بود. و حالا هپی با یادآوری اون خاطره دلش دوباره میگیره و میخواد گریه کنه ولی خودش رو کنترل میکنه و به دختره میگه: "بابات هم چیزبرگر دوست داشت. قول میدم هر چقدر بخوای برات چیز برگر بخرم" ...

 

10- بازگشت اسکات لانگ پیش دخترش

بازگشت اسکات لانگ پیش دخترش

نمیدونم بهتون گفتم یا نه ولی من دیوانه وار عاشق سری فیلم های "بازگشت به آینده" (Back to the Future) هستم. جزو Top 10 کل عمرمه. در مجموع عاشق تِم سفرهای زمانی هستم. زمان مفهومی هستش که برام خیلی جالبه. شاید به خاطر همینه که آدم نوستالژی بازی هستم. در بین سه گانه "بازگشت به آینده"، از قسمت دوم بیشتر از همه خوشم میاد (البته خیلی از منتقدین قسمت اول رو برتر میدونند ولی من قسمت دوم رو میپرستم!). عاشق اون جایی هستم که «مارتی مک فلای» از آینده به زمان حال میاد و میبینه همه چیز به هم ریخته! آخر الزمان شده انگار. مثلا میره خونه ولی یکی دیگه تو خونه اش هستش. یا گروه های خلافکاری تو شهر دارن جولان میدن و ... یه حس عجیبی داره. حالا اون صحنه ای «اسکات لانگ» بعد از 5 سال از دنیای کوآنتومی برمیگرده هم همین طوره برام. اسکات کاملا گیج شده. نمیدونه چه بلایی سر شهر و دیگران اومده (عاشق اونجام که از اون پسر دوچرخه سوار سوال میکنه "اینجا چه خبر شده؟" ولی فقط بهش چپ چپ نیگا میکنه یا اونجایی که میره قبرستان و اسم خودش رو در میان پودرشدگان میبینه!). خلاصه اینکه هیچی سر جای خودش نیست. تا اینکه میره و دختر عزیزش رو پیدا میکنه که الان بزرگتر هم شده و این صحنه واقعا به دلم نشست. کلا آدم احساساتی هستم و با این جور صحنه ها زودی منقلب میشم. در مجموع واقعا از حضور اسکات تو این فیلم خیلی راضی بودم و به قول معروف عوض نبودنش تو "جنگ بینهایت" دراومد!

 

9- تونی استارک این شانس رو پیدا میکنه تا با پدرش خداحافظی کنه

 تونی استارک این شانس رو پیدا میکنه تا با پدرش خداحافظی کنه

خب "پایان بازی" آخرین حضور تونی استارک در دنیای سینمایی مارول (MCU) هستش و در نتیجه سازندگان فیلم باید تمام خطوط داستانی مهم مربوط به او را جمع و جور میکردند. یکی از اونا مشکلاتی بود که تونی با پدرش (هاوارد) داشته و همیشه اعتقاد داشت پدرش برای او وقت نمیذاشته و همیشه سرگرم کار بوده. در فیلم "جنگ داخلی" هم دیدیم که با اون دستگاه به خاطره آخرین ملاقات تونی با پدر و مادرش اشاره شد (قبل از مرگشون) و اینکه تونی همیشه حسرت به دل موند که باهاشون چرا درست و حسابی خداحافظی نکرد. پس صحنه خداحافظی تونی با پدرش در فیلم "پایان بازی" واقعا از هر نظر مهم و تاثیرگذاره. و فیلمنامه نویسان فیلم چقدر قشنگ وقتی او و استیو را به گذشته (دهه 70 میلادی) بردند، سبب شدند تا تونی بتونه با پدرش دیدار و خداحافظی کنه (من قراره تو این مقاله مدام از فیلمنامه نویسان این فیلم تقدیر کنم پس بهتره بهش عادت کنید!). این ملاقات باعث میشه تونی بفهمه درباره پدرش اشتباه میکرده و او همیشه دوستش داشته (حتی اگر گاهی اوقات سرش شلوغ بوده و برایش وقت نگذاشته). ملاقات تونی و هاوارد از اون جهت هم مهمه که تونی نسبتا تازه بچه دار شده و درک میکنه که هاوارد بابت به دنیا اومدن پسرش (یعنی تونی) استرس و نگرانی داشته باشه. در آخر تونی پدرش را در آغوش میگیره و ازش تشکر میکنه و اینجوری حسرت اون خداحافظی که دوران جوانی ازش نکرده بود، از دلش بیرون میره.

 

8- ثور سعی میکنه مادرش رو نجات بده ...

ثور سعی میکنه مادرش رو نجات بده ...

وقتی ثور به همراه راکت به سال 2013 و آزگارد میروند تا سنگ واقعیت را به دست بیاورند، او دقیقا لحظاتی قبل از اینکه مادرش (فریگا) به قتل برسه به آنجا میرسه. درسته که ثور سعی میکنه هویت خودش را پنهان کنه ولی مادرش خیلی سریع میفهمه. ثور نمیتونه مادرش رو متقاعد کنه که از مرگش دوری کنه چون مادرش با ساحره ها بزرگ شده و میدونه که سرنوشت رو  نمیشه اینجوری تغییر داد. بعدش شاهد مکالمه ای هستیم بین مادر و پسر که فوق العاده است. ثور از عصبانیت و افسردگی میگه احساس گناه بهش دست داده چون نتونسته جلوی ثانوس رو بگیره. ولی مادرش دیالوگ مهمی رو بر زبان میاره : این مهم نیست که قراره کی باشی (یا بهت میگن که قراره کی باشی). مهم اینه که کی هستی". در واقع فریگا با گفتن این جملات خواست به پسرش بگه که نذاره ناکامی ها شخصیتش رو تعریف کنند و اجازه نده توقعاتی که دیگران ازش دارند مسیر زندگی او را تعیین کنند. همین هم باعث میشه که ثور در پایان فیلم از آزگارد بره. وقتی ولکری بهش میگه باید پادشاه باشه، بهش میگه که دیگه خسته شده از اینکه باید چی باشه. بنابراین تصمیم میگیره تا با نگهبانان کهکشان بره تا به قول معروف خودش رو پیدا کنه. گفته بودم که فیلمنامه این فیلم شاهکاره. اینم یه سند دیگر برای اثبات این ادعاست. واقعا تک تک دیالوگ های فیلم حساب شده هستند و باعث میشوند شخصیت ها به شکلی دربیان که انگیز هاشون برای اعمالشون مشخص بشه. و البته اون صحنه پایانی این سکانس که ثور منتظر میمونه تا چکش خودش (میولنیر) رو به دست بگیره واقعا عالیه چون بهش ثابت میکنه هنوز هم لیاقتش رو داره.

و این بار دیگر نشون میده حق با مادرش بوده و ناکامی باعث نشده لیاقت بر دست گرفتن چکش رو از دست بده چون لیاقت از ذات شخصیت نشات میگیره و از تلاش های او، نه از شکست خوردنش. 

 

7- نبرد کاپیتان آمریکا با کاپیتان آمریکا!

 نبرد کاپیتان آمریکا با کاپیتان آمریکا!

یقینا از میان سکانس های سفرهای زمانی از همه جذاب تر اونی که بود اونجرز به نبرد نیویورک در سال 2012 برگشتند تا بتونند سنگ های زمان، ذهن و فضا رو به دست بیاورند. در نتیجه شاهد لحظات باحال و fun ای بودیم که در واقع صحنه های اریجینال فیلم "اونجرز 1" را گسترش داد و یک سری اتفاقات مهمی که خارج از دید ما رخ داده بودند را تماشا کردیم. ولی جالب ترینش این بود که دیدیم چطور اعضای گروه با نسخه های سال 2012 خودشون روبرو میشوند. اون جایی که کاپیتان آمریکای از آینده آمده (یعنی کاپیتان آمریکای سال 2023) تو آسانسور مامورین هایدرا رو متقاعد میکنه که عصای لوکی رو بهشون بدن ، نبوغ آسا بود! قطعا بزرگترین ایستراگ فیلم اونجایی بود که در گوش «جاسپر سیتسولِ» گفت: "درود بر هایدرا":

چون اشاره داشت به لحظه بسیار معروف رویداد "امپراتوری مخفی" . منظورم اینه). جالبه که تو سینما اولش فکر کردم فقط خودم قضیه رو گرفتم ولی کلی آدم از پشت سرم با شنیدن Hail Hydra شروع کردن به سوت زدن! (واقعا چقدر کمیک خوان زیاد شده، مگه نه؟!).  دیدن اون قیافه شوکه شده جاسپر سیتولِ واقعا عالی بود ولی خیلی سریع دیدیم که نسخه سال 2012 کاپیتان آمریکا از راه میرسه و چون استیو را با لوکی اشتباه گرفته، شروع میکنه باهاش بجنگه! کلا مبارزه نسخه های بدل قهرمانان با خودشون همیشه در دنیای کمیک وجود داشته و ذوق زده شدیم که اون رو در سینما هم دیدیم. یک سری اشارات باحال هم وسط دعوا انجام شد. مثلا اون تیکه "I can do this all day " که استیو 2023 در جواب بهش گفت: "آره بابا خودم میدونم"! 

 

6- تونی استارک پیتر را در آغوش میگیرد!

 تونی استارک پیتر را در آغوش میگیرد!

 یکی از مشکلاتی که همیشه با شخصیت بتمن دارم اینه که چطور به خودش اجازه میده یک نوجوان به نام رابین را دستیار خودش بکنه و هر شب با خودش ببرتش بیرون تا با همدیگه با جرم و جنایت بجنگند؟ آیا با این کارش جون این بچه رو به خطر نمیندازه؟ وقتی قرار شد تو فیلم "جنگ داخلی" شاهد رابطه مشابه ای بین تونی و پیتر باشیم کمی نگران شدم ولی کاملا بی مورد بود چون تونی بارها و بارها نشان داد نگران پیتره (یادتونه حتی بهش گفته بود وقتی با کاپیتان آمریکا مبارزه میکنه ازش فاصله بگیره؟)  تو فیلم "بازگشت به خانه" هم این مساله را شاهد بودیم که ماه ها گذشت ولی خبری از ماموریت جدید برای پیتر از سوی تونی نبودیم چون نمیخواست جونش به خطر بیفته. اوج این مساله را در "جنگ بینهایت" شاهد بودیم. تونی اصلا نمیخواست پیتر به فضا بره. وقتی هم که پیتر پودر شد تونی واقعا عزادار شد و حتی میشه گفت در فیلم "پایان بازی" هم با دیدن عکسی از پیتر مجاب شد تا بره و به قهرمانان در انجام سفرهای زمانی کمک کنه. البته فیلمنامه نویسان این فیلم (که به نظرم باید بهشون حتما جایزه اسکار بدن)، همه چیز رو فوق العاده زیبا بهم ربط داده اند. یعنی استرس و اضطراب تونی در قبال پیتر، از این نشات میگیره که نسبت به او حس پدری داره و ما میدونیم که تونی الان بچه دار شده (اون دختر ناز رو میگم) و البته در "جنگ بینهایت" همسرش باردار بود و همین حس باعث شده بود در قبال پیتر هم حسش مسئولیت پذیرتر از گذشته بشه (اونایی که مثل من پدر شده اند اینو خوب درک میکنند). در هر حال وقتی بشکن ثانوس خنثی میشه شاهد صحنه بسیار عاطفی در بحبوحه نبرد هستیم و تونی یهویی احساسات خودش رو بروز میده و در حالی که چشمانش پر از اشک شده پیتر رو در آغوش میگیره . واقعا صحنه فوق العاده ای را شاهد بودیم. ضمن اینکه در واقع اشاره ای هم داره به اون صحنه خنده دار در فیلم "اسپایدرمن: بازگشت به خانه" که پیتر فکر کرد تونی میخواد بغلش کنه در حالی که میخواست دَر ماشین رو براش باز کنه!

 

5-  مرگ بلک ویدو

 مرگ بلک ویدو

یکی از نکات جالب این فیلم اینه که هیچ کدام از اعضا نمیدونستند چطوری باید سنگ روح را به دست بیاورند چون در واقع اونجا نبودند که ببینند در فیلم "جنگ بینهایت" چطور ثانوس با قربانی کردن دخترش این سنگ را به دست آورد. ولی وقتی هاکای و بلک ویدو به سیاره وُرمیر رفتند و ار قضیه با خبر شدند یک جور "نبرد انتحاری" (suicide battle) بین آنها رخ داد تا جون خودشون را فدا کنند که واقعا تلخ و تاثیرگذار بود. بلک ویدو از ابتدای فیلم بار عاطفی سنگینی را با خودش حمل میکرد و معلوم بود حاضره هرکاری بکنه تا از دست رفتگان دوباره برگردند. او هرگز خانواده ای نداشت و در واقع اونجرز خانواده اش بودند . پس از دست دادن اعضای این گروه در نتیجه بشکن ثانوس، برایش به منزله از دست اعضای خانواده بود. از طرفی هاکای هم بعد از از دست دادن خانواده اش دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت . ولی در نهایت این ناتاشا بود که در این مسابقه "شهادت جویانه" (!) پیروز شد . صحنه ای که کلینت دست ناتاشا را گرفته در حالی که از لبه پرتگاه آویزان شده و ناتاشا ازش میخواد که دستش رو ول کنه، واقعا غم انگیزه.

ولی ناتاشا این کار رو میکنه چون میدونه کلینت زن و بچه داره و اگر موفق بشن خانواده اش دوباره دورش جمع میشن. فداکاری ناتاشا در ضمن خیلی معنا داشت زیرا شخصیت او طوری بود که شاید اولش وقتی به انتقام جویان ملحق شد کسی بهش اعتماد نداشت چون فکر میکردن قابل اعتماد نیست و  دنبال نقشه های خودشه (یادمون هست که در قضیه "جنگ داخلی" به تونی و گروهش خیانت کرد) ولی با این کارش همه گذشته خاکستری خودش را سفید کرد. و البته باز هم وجود یک جمله در فیلمنامه شگفت انگیز این فیلم این مساله رو ثابت میکنه . منظورم اون جایی هستش که بلک ویدو به هاکای میگه :"تو کسی بودی که درباره من قضاوت نکردی". این مساله باز هم نشان دهنده گذشته خاکستری بلک ویدو هستش (باز هم میگم که واقعا تک تک جمله های فیلمنامه "پایان بازی" را با حساب و کتاب نوشته اند). پس این صحنه نقطه اوجی عالی بود برای رابطه قدیمی بین این دو شخصیت . مرگ بلک ویدو عالی بود و چون ربطی به بشکن ثانوس نداشت پس نشد که در انتهای فیلم زنده بشه چون برای به دست آوردن سنگ روح باید یکی را قربانی کرد و در نتیجه بلک ویدو هم قرار نیست که برگرده. همین مساله باعث شد تا مرگ او حتی تاثیر گذار هم بشه ولی متاسفانه تحت الشعاع مرگ تونی استارک در انتهای فیلم قرار گرفت و داشت میرفت تا به دست فراموشی سپرده شد که  اون صحنه پایانی از راه رسید. مظنورم جاییه که کلینت در کنار اسکارلت ویچ ایستاده و بهش میگه :"کاش یه راهی بود که بهش خبر میدادم پیروز شدیم. ما انجامش دادیم".

اسکارلت ویچ هم پاسخ میده: "اون خبر داره. اونا هردوشون خبردارن" ، که اشاره ای هست به بلک ویدو و ویژن ....

 

4- استیو تصمیم میگیره در گذشته باقی بمونه

استیو تصمیم میگیره در گذشته باقی بمونه

خب میرسیم به کاپیتان آمریکا. خداییش هر جوری فکر میکنم بهترین پایان ممکن رو برای استیو راجرز رقم زدند. اونقدر این پایان (و همچنین پایان تونی استارک) درست و بجا به نظر میاد که آدم میگه چرا از قبل ازشون مطمئن نبوده. دلیلش اینه که برادران روسو اونقدر ما رو در طول فیلم غافلگیر کردن که آدم فکرش به همه جا میرفت! وقتی استیو رفت به گذشته که سنگ ها رو برگردونه سر جای خودشون، ناگهان دیگه برنگشت! یعنی چی شده؟ کمی اون طرف تر یک پیرمرد روی نیمکت نشسته. اون کسی نیست جز استیو راجرز که حالا پیرمرد شده! و توضیح میده که وقتی رفت به گذشته تصمیم گرفت همون جا بمونه و دیگه برنگرده و با عشقش (پگی کارتر) باشه. به فالکون هم میگه زندگی خوبی داشته و اصلا از این تصمیم پشیمون نیست. واقعا که باید فیلمنامه این فیلم رو قاب کرد و گذاشت روی دیوار تمام استودیوهای هالیوود (مخصوصا وارنر!!!). همه چیز این فیلم درست سر جای خودشه. و تازه این پایان کار نیست چون صحنه پایانی که استیو را در حال رقصیدن با پگی در گذشته نشان میده دیگه آخرشه!

استیو  و پگی کارتر

استیو بالاخره به قول خودش وفا کرد ...

 

3- استیو چکش ثور را بر دست میگیره!

از همون لحظه ای که استیو راجرز در فیلم "انتقام جویان: عضر الترون" نشون داد که احتمالا لیاقت بر دست داشتن چکش معروف ثور (میولنیر) را داره، هواداران انتظار این لحظه را داشتند . و چقدر هم درست و  به موقع این اتفاق افتاد. درست زمانی که ثانوس تا مرز کشتن ثور پیش میره و ناگهان میولنیر را میبینیم که از جای خودش بلند میشه و تماشاچی حس میکنه شاید قراره بیاد دست ثور ولی اشتباهه چون یهو میرسه دست استیو!!! عجیب صحنه ای! یادمه ملت تو سینما چقدر بابتش ذوق کردن. درسته که برای شکست دادن ثانوس کافی نیست ولی لحظه ای رو خلق میکنه که هواداران خیلی منتظرش بودند (تو این مقاله هم گفته بودیم که در دنیای کمیک هم سابقه داشته استیو میولنیر را بلند کنه). از اون لحظات نابی هستش که آدم با دیدنش دوست داره فریاد بزنه: "hell yes!"

سپس شاهد نبرد استیو با ثانوس هستیم که به نظرم بهترین و خلاقانه ترین نبرد تن به تن در این فیلمه (شاید هم در کل فیلم های کمیک بوکی). استیو بسیار عالی و هماهنگ از سپر و چکش به طور همزمان استفاده میکنه.

مبارزه ثانوس با کاپیتان امریکا

 

2- مرگ تونی استارک

خب خداییش از مدتها قبل انتظار داشتیم که این فیلم تلفات داشته باشه. اصلا اگر اینطور نمیشد ناراحت میشدیم. منتهی سازندگان فیلم و نویسندگان فیلمنامه بهترین مرگ ممکن را رقم زدند و اون رو از نظر تماتیک به داستانک های قبلی ربط دادند (اینکه چرا دکتر استرنج تونی را زنده گذاشت و سنگ زمان را در فیلم قبلی به ثانوس داد و ...). تونی باید اون فداکاری نهایی رو میکرد و فقط هم تونی. او موسس MCU بوده و رابرت داونی جوینور بیشترین زحمت را برامون کشیده. تنها او شایسته این لحظه باشکوه بود که به بهترین نحو ممکن انجام شد. ثانوس داشت رجز میخوند : I am inevitable  یعنی من اجتناب ناپذیرم. یعنی منو هر کاری کنید جلوم رو نمیتونید بگیرید و کاری رو که بخوام بکنم میکنم (این جمله را قبل از مردن هم گفته بود). ولی تونی خوب حالش رو میگیره و در حالی که سنگ ها رو به دست گرفته جمله معروفش رو میگه: I am Iron Man. و این بهترین جمله ای بود که میتونست بگه. یعنی تو هر خری هستی باش ولی منم آیرون منم! و بالاخره صحنه جان دادن تونی در حالی دوستانش و همسرش باهاش خداحافظی میکنند. هیچی نگفت و فقط دستش رو گذاشت روی اون قلب لعنتی. واقعا غم انگیز بود.

مرگ تونی استارک

تام هالند و گوئینت پالترو عالی بودن و اون بوسه ای که همسرش روی پیشانی تونی میزنه و ازش خداحافظی کرد. لامصب بغضم رو ترکوند ....

 

1- بازگشت قهرمانان پودر شده و شعار "انتقام جویان گرد هم آیید!"

بازگشت اونجرز و شعار :انتقام جویان گرد هم آیید!"

آقا این صحنه واقعا یه چیز دیگست. کاش بودید تو سالن سینما و خودتون نظاره میکردید که چه ذوقی کردن ملت و چه دست و هورایی کشیدن. برادران روسو با استادی تمام نبرد استیو، تونی و ثور با ثانوس را پیش بردند. هر لحظه فکر میکردی الان پیروز میشن ولی یه اتفاقی میفتاد. تا اینکه سپر استیو شکست و ثانوس لشگرش رو از گذشته به حال آورد و گفت میخوام این سیاره رو بترکونم و از نو بسازم. جالبه که ثانوس اعتراف کرد هیچ وقت کینه شخصی تو جنگ ها و خرابی هایی که به بار می آورده نداشته ولی این بار واقعا میخواد این سیاره (یعنی زمین) رو نابود کنه چون حسابی از دست قهرمانانش کُفری شده!   یاس و ناامیدی در دل همه ما جا گرفته بود. ولی استیو مرد و مردانه بلند شد و جلوی ثانوس کمر راست کرد. تا اینکه ناگهان صدایی به گوش رسید و پرتالی باز شد و قهرمانانی که پودر شده بودن یکی یکی برگشتن. نمیدونید چه حسی داشت. مخصوصا وقتی اسپایدرمن برگشت. هیچ وقت پسرم رو اینقدر خوشحال ندیده بودم.

مرد عنکبوتی - انتقام جویان پایان بازی

هیچ وقت فکر نمیکردم از دیدن این شخصیت ها اینقدر خوشحال بشم. واقعا ببین مارول چی کار کرده و چقدر ما رو با این شخصیت ها همراه و هم نفس کرده که اینقدر دلمون براشون تنگ شده بود. آدم کیف میکنه این صحنه رو میبینه. احساس غرور بهش دست میده. میدونید چرا؟ چون ثانوس و اون همه لشگر انگار استیو و دوستانش رو تنها گیر آورده بودن ولی حالا داشت میدید که تنها نیستند . آره داداش. اینا قهرمانان زمین هستند و قراره بزنند دهانت را سرویس کنند. و در نهایت وقتی صف آرایی میکنند و استیو بالاخره برای اولین بار در MCU شعار معروف گروه اونجرز را به زبان میاره: Avengers Assemble! وای خدا چه حسی داشت. یعنی تهِ حس لذت بخشی بود که خوره های کمیک مثل ما میشه نصیبشون بشه. خدا پدر و مادر و تمام رفتگان برادران روسو و کوین فایگی و ... رو بیامرزه. خیلی مرد هستین. تا ابد ازتون ممنون خواهم بود. و البته دیزنی هم واقعا ما رو شرمنده خودش کرده. دیشب داشتم مقاله ای میخوندم که میگفت احتمالا سودآوری فیلم "کاپیتان مارول" از این فیلم بیشتر خواهد بود!!! میدونید چرا؟ چون دیزنی خیلی خرج این فیلم کرده. بیشتر هزینه ها مربوط میشه به دستمزد این همه بازیگر و این همه جلوه های ویژه دیدنی. دیزنی میتونست خسیس بازی دربیاره و کلی سود بیشتری کنه ولی این کار رو نکرده. همه رو تو این سکانس نبرد نهایی جمع کرده و پول خرج کرده که هواداران کاملا راضی بشن. دم همه شما گرم.

 

و حتما در بخش نظرات بهم بگید که آیا با این صحنه ها یا ترتیب شون موافق هستید یا نه. آیا صحنه دیگری هم بود که شما دوستش داشتید؟

 

 مهدی ترابی مهربانی

 

 All rights reserved © Spidey.ir 2019

 (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مقالات مشابه:

نقد و بررسی فیلم "انتقام جویان ۴: پایان بازی" (AVENGERS 4 : ENDGAME)

واکنش منتقدین و هواداران به فیلم "انتقام جویان: پایان بازی"

داغ داغ! لینک دانلود نسخهٔ جدید پرده ای فیلم «انتقام جویان ۴: پایان بازی» 

رتبه بندی شخصیت های دنیای سینمایی مارول (MCU) از نظر قدرت فیزیکی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn