کمیک "سرگذشت ونوم: پایان امپراطوری" (Web Of Venom) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک-سرگذشت-ونوم-web-of-venom-ترجمه-شد-لینک-دانلود

این سری در واقع تکمیل کننده  کمیک های جدید  Venom است و باید حتما آن را بخوانید!

Web Of Venom کمیکی هستش که قراره داستان های سری اصلی ونوم را (که اینجا داریم براتون ترجمه میکنیم) از نظر داستانی تکمیل کنه. یعنی شما در 6 شماره نخست کمیک ونوم فهمیدید که سیمبیوت هزاران سال پیش در قالب یک اژدهای باستانی به زمنی حمله کرده بود ولی بعد از سالها سازمان "شیلد" آن را پیدا کرد و تصمیم گرفت که به سربازان خودش پیوند بزنه. حالا در شماره یک از کمیک Web of Venom یک داستان فلش بکی رو میخوانید که بهتون نشان میده این سیمبیوت چطور از جنگ ویتنام سر درآورد ! حتما بخونیدش چون جناب «ولورین» هم در آن حضور داره!

 

Web of Venom: Ve'Nam

کمیک "سرگذشت ونوم" (Web Of Venom) ترجمه شد

مترجم: هاشم نیاز پور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

و در قسمت دوم  این کمیک شاهد بازگشت دوباره سیمبیوت کارنیج و مقدمه ای برای رویداد "کارنیج مطلق" هستیم! حتما بخونیدش:

 Web of Venom: Carnage Reborn

کمیک "تولد مجدد کارنیج" (Web Of Venom) ترجمه شد

مترجم: هاشم نیاز پور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

 

 قسمت بعدی (رها شده) بعد از شماره 9 از کمیک ونوم رخ میده و شاهد هستیم که سیمبیوت ونوم به صورت یک سگ درآمده تا از ادی براک محافظت کنه. ضمن اینکه قضیه بازگشت کارنیج هم ادامه پیدا میکنه:

Web of Venom: Unleashed

کمیک ونوم رها شده unleashed

مترجم: هاشم نیاز پور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

در ادامه مقدمه سازی برای  رویداد "کارنیج مطلق" شاهد داستان "فرقه کارنیج" هستیم که واقعا یکی از خفن ترین و ترسناک ترین کمیک بوک های تاریخ مرد عنکبوتیه!

Web of Venom: Cult of Carnage

کمیک ونوم رها شده unleashed

مترجم: هاشم نیاز پور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

و باز هم کمیکی که به عنوان مقدمه برای  رویداد "کارنیج مطلق"  عمل میکنه و به ما نشون میده خانم «اَندی بنتون»  که سابقه پیوند خوردن با سیمبیوت ونوم را داره الان کجاست و قراره چه نقشی در مبارزه با کارنیج ایفا کنه.

Web of Venom: Funeral Pyre

کمیک ونوم آتش جهنمی

مترجم: هاشم نیاز پور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

و این کمیک داستانش بعد از رویداد "کارنیج مطلق" روی میده و به پسر ونوم (دیلان) و پسر هری آزبورن (نورمی) میپردازه!

Web of Venom: The Good Son

کمیک فرزند خلف

مترجم: احسان عطاپور

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

و این کمیک قراره به شخصیتی مهم به نام «شبح» بپردازه که قراره نقش مهمی در رویداد "ونوم: پادشاه سیاه پوش" ایفا کنه!

 Web of Venom: Wraith

کمیک فرزند خلف

مترجم: امیر مهدی کورشلی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: آرشام باهنر

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

و سرانجام از راه رسید: مقدمه رویداد "ونوم: پادشاه سیاه پوش" !

Web of Venom: Empyre's End

پایان امپراطوری

مترجم: صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (اپلودر)

 

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

اولین حضور ونوم در دنیای کمیک ترجمه شد

رویداد بزرگ ونوم در سال 2019 (کارنیج مطلق/ABSOLUTE CARNAGE) - کامل + لینک دانلود

کمیک "کارنیج مطلق" (ABSOLUTE CARNAGE) ترجمه شد + لینک دانلود

سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

نویسنده کمیک بوک های VENOM به مرگ تهدید شد!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)

 5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!

لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

MAN-THING
#1 MAN-THING 1398-02-24 15:23
دس خوش و ممنون برای ترجمه این کمیک زیبا خیلی خوش حالم که انقدر حرفه ای و خوب سری کمیک های ونوم رو پوشش دادید واقعا عالیه
فقط یه اسپم کوچیک گفته بودید یه سری جدید که داستانش تو گذشتس و اسپایدرمن لباس سیمبیوتی داره قراره بیاد و ترجمه میشه حدودا کی میاد این کمیک؟
نقل قول کردن
hadializade60
#2 hadializade60 1398-02-24 16:05
بسیار عالی خوشحالم که از شخصیتهای دیگه هم کمیک قرار میگیره.
نقل قول کردن
Spider-Fan
#3 Spider-Fan 1398-02-24 16:25
به نقل از MAN-THING:
فقط یه اسپم کوچیک گفته بودید یه سری جدید که داستانش تو گذشتس و اسپایدرمن لباس سیمبیوتی داره قراره بیاد و ترجمه میشه حدودا کی میاد این کمیک؟

اون یه سری ۵ قسمتی هست به نام Symbiote Spider-Man که تا به الان ۲ شماره ازش منتشر شده. (شمارهٔ اول‌ش دومین کمیک پرفروش ماه آپریل ۲۰۱۹ هم شد!)
فکر می‌کنم که قراره ترجمه هم بشه. (همون‌طور که آقای ترابی وعده‌ش رو دادن.)
نقل قول کردن
spider.drago
#4 spider.drago 1398-02-25 10:04
عجب کمیکی بود نفسم بند اومد.
قسمت بعدی کی میاد من منتظرم!
نقل قول کردن
mtm
#5 mtm 1398-03-06 12:26
خدا وکیلی این کمیک "کارنیج : تولد مجدد" رو بخونید
فوق العاده است
و البتهب رای رویداد کارنیج مطلق ضروریه
نقل قول کردن
tab
#6 tab 1398-03-06 15:32
عالی بود،ازتون تشکر می کنم که بی هیچ چشمداشتی این کمیک ها رو برامون آماده می کنید.این شماره شماره جذابی بود.زمینه چینی هایی که برای کارنیج مطلق شد به شدت هایپم رو بالا برد و می شه گفت که کشتار کارنیج آغاز شده.
نقل قول کردن
Amir097
#7 Amir097 1398-03-06 17:24
ببخشید برای این سری نیازی هست از کمیک های قبلی کارانیج خونده بشه. یکم برام جای سواله اون افراد با کارانیج پیوند خورده بودن؟
نقل قول کردن
omiDeadpool
#8 omiDeadpool 1398-03-06 20:07
به نقل از Amir097:
ببخشید برای این سری نیازی هست از کمیک های قبلی کارانیج خونده بشه. یکم برام جای سواله اون افراد با کارانیج پیوند خورده بودن؟

نه نیازی نیست
اونا در طول سالها پیوند خوردن
نقل قول کردن
red-spider
#9 red-spider 1398-03-06 20:31
خیلی ممنون برا ترجمه این کمیک فوق العاده هایپ کننده در ضمن این کمیک دوباره قانون کارنیج رو ثابت می کنه
کارنیج از بین نمی رود فقط از داستانی به داستان دیگر منتقل می شود :lol:
فکر کنم بعد از بن رایلی ، کسدی شخصیه که به بیشترین دفعات مرده و زنده شده :-*

درضمن این اسکورن چرا یهو خبیث شد :o
نقل قول کردن
Dr.strange52667
#10 Dr.strange52667 1398-03-07 02:31
دوستان یه خبر جدید captain marvel با کیفیت web_dl منتشر شد
نقل قول کردن
MCU lover
#11 MCU lover 1398-03-07 03:06
وااای دوباره کنال :eek: ،پنج دیقه نشد که برگشت هرچی جلوش بودو خورد (این برای اونایی که میگن مارول کمیک دارک نداره)،اون لحظه که خون رو به صورتش زد دیگه آخرش بود :-* .ممنونم خیلی لذت بردم مخصوصن با ترجمه و ادیت عالیش.
نقل قول کردن
sho3ins
#12 sho3ins 1398-03-22 19:05
در انتظار قسمتای ترجمه شده جدید هستیم ممنون از زحماتتون
نقل قول کردن
Bucky WS
#13 Bucky WS 1398-03-25 20:01
:o عجیبه که دوستان دیروز یه جا دیگه داشتن اسپم میدادن که کمیک ونوم چی شد؟ ترجمه میشه؟
ولی حالا که ترجمه شده یه نفر هم نظر نداده براش
در هر حال کمیک جالب و خفنی بود. از ایده جدا شدن سیمبیوت از ادی در قالب سگ نگهبان خوشم میاد
و چه قدر همه چیز داره به بازگشت کارنیج منتهی میشه
و از اشاره به داستان کمیک "محافظ مرگبار" هم خوشم اومد
همه چیز عالی
ترجمه و ادیت هم از سر جد و آبادمون هم زیاده :lol:
نقل قول کردن
iron-man 2019
#14 iron-man 2019 1398-03-25 20:10
این کمیکو خوندم،خیلی زیاده!
اینم ترجمه کردید؟؟؟؟؟!!!!! !!دست مریزاد.به جان خودم این سایت رو دست نداره!
نقل قول کردن
Spider-Fan
+1 #15 Spider-Fan 1398-03-26 11:55
خداوکیلی این سری فوق‌العاده‌ست!
یه جور محتوای تکمیلی هست برای سری اصلی ونوم و نویسنده فرصت می‌کنه داستان‌ش رو تکمیل کنه و سری اصلی رو بی‌خود شلوغ نکنه.
با اینکه این شماره زیاد متن نداشت، اما ما ترجمهٔ آقای نیازپور رو قبول داریم! خصوصاً با ویرایش آقای ترابی که واقعاً استادن در این زمینه! (من که به شخصه هر دفعه یه چیزی یاد می‌گیرم ازشون).
جدای از اون، ادیت آقای رجبی معرکه‌ست توی این سری! واقعاً کیف کردم! بنظر من این بهترین ادیت‌تون هست تا به حال!
جای‌گذاری‌ها که خیلی خوبه. همین طور شبیه‌سازی استایل لوگو و کاور اصلی که شاهکاره. اون افکت‌های صوتی هم خیلی خوب شد ;-)
در کل بنظرم الان حداقل جزو top 3 کل ایران هست کار آقای رجبی!
فقط یه نکته رو عرض کنم خدمت‌تون درباره‌ی لوگوی ونوم.
حقیقتش فونتی که شما برای معادل‌سازی کاور استفاده کردین در سری اصلی، به خودیِ خود فونت خیلی خوبی هست! اگه اشتباه نکنم کار یه گرافیست عربستانی هست و سبک‌ش ابداعی خودِ ایشون هست. (البته با الهام و رگ و ریشه‌ی خطوط "ثلث" و "سفیر"). فونت خوبی ئه اما برای کارهای مذهبی و امثالهم.
این افکت جوهرش هم اون حس و حال لوگوی اصلی رو القاء نمی‌کنه؛ این استایل جوهری هم که داره، بیشتر مثل فونت "نستعلیق" خودمونه که اون حس "فی‌البداهگی" رو نمی‌رسونه.
این لوگوی جدیدی هم که این شماره، استفاده کردین، درسته باز هم اون استایل جوهر رو داره، ولی بیشتر حالت "فانتزی و کودکانه" داره.
من این لوگو رو پیشنهاد می‌کنم بهتون که با قلم و جوهر نوشته شده و انگار ساخته شده واسه این عنوان! بنظرم یه تستی بکنین و ببینید نتیجه رو. اگه خوب شد و صلاح دونستید استفاده کنین ازش.
فایل psdش رو براتون می‌ذارم:
bit.ly/2Xom9hq
این هم یک نمونه‌ی استفاده از این لوگو در کاور شماره‌ی ۲ از کمیک Venom:
bit.ly/2Zqgjcz
موفق باشین!
نقل قول کردن
Amir.rh
+1 #16 Amir.rh 1398-03-26 17:02
#۱۵

قربون شما آقای حیدری خیلی خیلی شما لطف داری :-) ممنونم ;-) و بله در مورد لوگو هم همینطوره ، راستشو بخواید فونت های زیادی رو امتحان کردم ولی هیچکدوم زیاد مناسب نبودن و حتما حتما از این فونت استفاده میکنم چون همین الان امتحانش کردم و خیلی عالی بود دستتون درد نکنه :lol: و بازم خیلی خیلی ازتون ممنونم که این فونت رو بهم معرفی کردید :D ، اگه مشکلی چیزی دیگه ای هم توی ادیتای من بود چه شما و چه کاربرای عزیز سایت حتما بگین خیلی خوشحال میشم و تموم سعی خودمو میکنم که همیشه شما رو راضی نگه دارم :-)
نقل قول کردن
Spider-Fan
#17 Spider-Fan 1398-03-26 19:27
#16:
مخلصیم :-)
دم شما هم گرم که انقدر انتقادپذیر هستین. (البته اسمش رو نمی‌شه انتقاد گذاشت؛ یه جور پیشنهاده. بین خوب و بهتر!)
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#18 Pooya-Spidey 1398-03-26 19:31
باتشکر از جناب آقایان ترابی و رجبی و نیازپور بابت ترجمه این کمیک.
نقد:
کمیک بسیار زیبایی بود به خوبی تونست برای رویداد کارنیج مطلق مقدمه چینی کنه و میزان هایپ شدن خواننده رو زیاد کنه از طرف دیگه هم به سیاست ها و قوانین همیشگی کسدی و کارنیج پای بند بود ولی در عین حال یک کارنیج جدید به ما نشون داد با نقشه های جدید این کار واقعا هنرمندانه است و باید از آقای دانی کیتس تشکر کرد.
داستان و طراحی:10از10
ادیت و ترجمه:10از10
فقط آقای ترابی یک سوال سری جدید ونوم تا شماره 9 ترجمه شده شماره 10 اش کی ترجمه میشه اگر میشه پاسخ بدید ممنون.
نقل قول کردن
brg_1214
+1 #19 brg_1214 1398-03-28 14:08
من الان تونستم شماره 2 رو که مربوط به کارنیج هست رو بخونم، واقعا واقعا عالی بود! وای خدا این رویداد چه رویدادی بشه :D
بی صبرانه منتظرم...
و ممنون از عوامل سایت
ادیت، ترجمه و... همه و همه عالی!
نقل قول کردن
amisalar
#20 amisalar 1398-04-05 15:47
عجب چیزی بود
نقل قول کردن
mehran spidey
+1 #21 mehran spidey 1398-04-05 15:55
نقد کمیک Wen of Venom : Cult of Carnage

بالاخره بعد از مدتی طولانی خوندن کمیک رو شروع کردم و باید بگم که واقعا دلم برای کمیک های با کیفیت این سایت تنگ شده بود ! حالا هم بدون هیچ فوت وقتی میخوام برم سر اصل مطلب :

همون طور که می دونید دنیای ونوم به لطف ذهن خلاق دانی کیتس بسیار وسیع و عمیق شده ! یعنی قبلا مردم ونوم رو با مرد عنکبوتی میشناختند ، منظورم اینه که یک شخصیت "وابسته" بود ، داستان های آنچنان جذابی هم نداشت و شاید چند سال به چند سال یکی دو آرک جالب واسش میومد . در واقع ونوم برای مارول بیشتر جنبه ی تبلیغاتی و اقتصادی داشت ! اما سری جدید ونوم اون رو وارد مرحله ی جدیدی کردند ، شاخ و بال دادند و پیشینه ای قوی براش ساختند به طوری که با جرات میشه گفت که ونوم رسما خودش رو از سایه ی اسپایدی آورده بیرون . و این دقیقا همون چیزی هست که باعث شده کمیک هاش جذاب و خوندنی در بیاند .

داستان " فرقه ی کارنیج " در زمینه ی کمیک بی سابقه هست ! مثلا ما چنین ایده هایی رو قبلا در برخی فیلم ها و سریال ها یا حتی بازی ها دیدیم (( در داخل کمیک هم یکی از شخصیت ها به این موضوع اشاره میکنه )) اما چنین داستان ترسناک - مذهبی اون هم در کمیک های مارول بسیار ایده ی جاه طلبانه ای هست ! داستان از جایی شروع میشه که میستی نایت از سوی مقام های بلند پایه به سوی شهر کوچکی به نام "دورتون" اعزام میشه تا جان جیمسون (( پسر جی جونا جیمسون )) رو که به نظر میاد مدتی ناپدید شده رو پیدا کنه . داستان از همینجا سعی میکنه حس کنجکاوی خواننده رو قلقلک بده ، پس از اینکه اون رو پیدا میکنه و باهاش حرف میزنه مشخص میشه که ظاهرا کسی قربانیان کارنیج رو از قبر در آورده و ستون فقراتشون رو جدا کرده ! یعنی نویسنده قبل از شروع داستان یک فضای آخرالزمانی رو نشون میده ولی بعدش تنها به همون رضایت نمیده و میخواد یه حس ترس از ناشناخته (( یا همون ترس لاوکرافتی )) رو هم القا کنه ، که از نظرم چندان در این موضوع شکست هم نمیخوره ، ارتباط میان ستون فقرات و فرقه خیلی جالبه ، در واقع آنها پیشکشی از سوی فرقه برای خدا (( که در واقع به نوعی خود کارنیج هست )) می باشند که حتی ریشه در تاریخ هم داره .

البته این رو هم بگم که این داستان بیشتر جنبه ی معرفی یک موضوع رو داره ، بنابراین نباید انتظار شخصیت پردازی درست و حسابی و چفت و بست دار داشته باشید ، اما همین رو بگم که این قسمت ضرباهنگ خوبی داره ، نویسنده با نشون دادن خاطراتی که "جان جیمسون " به میستی نایت درباره ی فرقه و اتفاقات عجیب شهر بازگو میکنه ، کاملا شما رو با اون حال و هوای جان جیمسون و حس ترس و اضطراب همراه میکنه به طوری که به خودتون میایند و میبینید که کمیک تموم شده و جدا چنین چیزی برای یک کمیک پیش درآمد عالیه ! در کل فکر نمیکنم از حیث داستانی و شخصیت پردازی مشکلی با این کمیک داشته باشید ، حداقل من که نداشتم ....

طراحی ها در حد ایده آلی نیستند اما نمیشه گفت که بد هستند . برای مثال در برخی از جاها مخصوصا در شروع کمیک یه اتمسفر خفنی رو در بطن کمیک حس میکنیم اما رفته رفته اون حس رو از دست میده ! مثلا در کمیکی مثل " بتمن گوتیگ " که اون هم تم دارکی داره ، در تمام قسمت ها اون اتمسفر ترس و خفقان حس میشه ، حالا طراح در هر قسمت از حقه های تازه ای برای اینکار استفاده میکنه ، اما در این کمیک بعضی جاها هر چه قدر که داستان داره تمام تلاششو میکنه تا حس ترس و تهدید رو به مغز خواننده تزریق کنه، طراحی محیط رو به افول هست ، مثلا قسمتی از داستان که در قبرستان طی میشه ، جنازه هایی که در اونجا هستند اصلا حس خاصی رو در شما ایجاد نمیکنند و جزئیات شون به خوبی به تصویر کشیده نشده تا احساس چندش آوری به آدم دست بده ، یک نمونه ی دیگر هم اواخر داستان هست که داپل کنگر ستون فقرات اریک مورل رو از جا میکنه ! در این قسمت ما خون رو میبینیم که کاملا پاشیده میشه و خوب تا اینجا مشکلی نیست اما‌ وقتی میخواد اون رو به کارنیج بده هیچ اثری از خون و یا آسیب دیدگی خاصی روی ستون فقرات نیست ! شاید هم اولش با پارچه پاک میکنند و بعد به کارنیج میدن ! نمیدونم والا . اما خب در بیشتر جاه و به خصوص پانل آخر کمیک که یک تصویر بزرگ از نمای شهر رو نشون میده همراه با دیالوگی که در اون صفحه هست کاملا حس تهدید آمیز بودن رو به مخاطب انتقال میده .


نمره به داستان : 10 از 10 (( همان طور که از ابتدا گفتم داستان "فرقه ی کارنیج" کاملا قابل تحسین هست و من آقای "فرانک تیری " رو بابت این ایده ی جالبش ستایش میکنم ، این کمیک داستانی داشت که بین کمیک ها و به خصوص کمیک های مارول به ندرت پیدا میشه تازه اون هم برای شخصیتی مثل ونوم و کارنیج ! ))

نمره به طراحی : 9 از 10 (( طراحی ها جدا خوب هستند اما در برخی مواقع در تصویر سازی اتمسفر مناسب ناتوان ظاهر شدند که چندان ایراد کوچکی نیست ولی چون تعدادشون کمه میشه اندکی گذشت به خرج داد ، البته شاید نشان دادن صحنات چندش آور از طرف مارول یکسری محدودیت هایی داشته باشه ، خبر ندارم ! ))

نمره به ترجمه و ادیت : 10 از 10 (( قطعا ترجمه و ادیت عالی هست ! خدایی کجا رو میشناسید که این قدر کمیک های باکیفیت ترجمه و ادیت کنه . ادیتوران و مترجمان ما در سخت ترین شرایط هم بهترین کیفیت ممکن رو تقدیم کمیک فن ها میکنند و این کارشون کاملا قابل تحسین هست ! از آقایان نیازپور ، ترابی و رجبی بابت آماده کردن این کمیک بسیار سپاس گزارم ;-) ))
نقل قول کردن
M.Mardukh
#22 M.Mardukh 1398-04-05 17:17
بسیار بسیار عالی
ممنون بابت ترجمه و تهیه این کمیک زیبا، دستتون درد نکنه.

درباره داستان تنها میتونم اینو بگم که:
".Dread it, run from it, Carnage is here"
نقل قول کردن
Spider_Thor
#23 Spider_Thor 1398-04-05 20:34
بابا عجب کمیکی!!!!!
نقل قول کردن
Spider-Fan
#24 Spider-Fan 1398-04-05 21:00
#21:
Welcome Back... ;-)
در مورد داستان، کاملاً موافقم. داستانی ترسناک با فضا و اتمسفری جدید که چند وقتیه که در کمیک‌های اسپایدرمن (در واقع ونوم!) ندیده بودیم. به شخصه خیلی منتظر رویداد Absolute Carnage هستم. (شاید در حد انتظارم برای Spider-Man Far From Home!) در این چند ماه تمام زمینه‌چینی ها انجام شده واسه یه رویداد درست و حسابی از دنیای سیمبیوت‌های مارول!
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.
و مرسی از همهٔ دوستانی که روی این سری زحمت کشیدن و با بهترین کیفیت و به صورت رایگان در اختیار طرفداران کمیک قرار می‌دن!
نقل قول کردن
mehran spidey
#25 mehran spidey 1398-04-05 21:40
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...
نقل قول کردن
The spider
#26 The spider 1398-04-06 15:16
نویسنده جدید کمیک های ونوم آقای دانی کیتس به خوبی با ایجاد تفاوت اون کلیشه های همیشگی ونوم که طی سالها با شخصیتش خو گرفته و به یه شخصیت تک بعدی تبدیلش کرده بود رو کنار گذاشت و یجورایی باعث رشد و بلوغ این شخصیت شد و دنیای کمیک های ونوم را به طرز فوق العاده این وصیع کرد و با داستان نویسی عالی یه ونوم جدید و خیلی خیلی بهتر رو تحولیمون داد.امیدوارم بعد از تموم شدن رویداد War of Realms باز هم آقای کیتس نویسیندگی کمیک ونوم رو ادامه بده.


درباره این کمیک هم بگم که خیلی لذت بردم ازش ، هم از داستانش هم از طراحیش که به خوبی برای کارنیج مطلق
زمینه سازی می کنه.

داستان خیلی عالی بود و نحو احسن ماجرا رو روایت می کرد نویسنده خیلی سعی کرد تا داستانی خاص و یونیک تحلویلمون بده که همینطور هم شده و کلا دنیای سیمبیوت های مارول به لطف آقای کیتس یه رنگ و لعاب دیگه این به خودش گرفته و خیلی خیلی اون وابستگی ونوم به اسپایدرمن رو کم رنگ کرده تا ونو به یک شخصیت مستقل تبدیل بشه. این کمیک هم از این قاعده مستثنی نیست و من تونستم برعکس قبل که اصلا با کارنیج و داستاناش ارتباط بر قرار نمی کردم به جز چند مورد (مثل مکسیموم کارنیج یا کارنیج برتر) با داستان به خوبی ارتباط برقرار کنم.روایت روان و خاص داستان باعث میشه هیچ وقت خسته نشیم از خوندن این کمیک و احساس کم حوصلگی نکنیم.با این که خود کارنیج حضور زیادی توی داستان نداره ولی به خوبی میشه درک کرد که نویسنده کارنیج رو همچین دست پر! به میدون فرستاده و ماجراهای کارنیج تازه شروع شده.


از داستان که بگذریم طراحی به خوبی فضای دارک داستان رو نشون میده ، بعضی جاها ایراداتی داره که کاملا برای یه سری فرعی قابلیت اینو داره که به روی خودمون نیاریم و چشم پوشی کنیم.طراحی شخصیت ها خیلی خوب انجام شده بود و مخصوصا کارنیج به شکل خوبی طراحی شده بود و کلا بخوایم به صورت میانگین بگیم طراحی کاملا توانای القای حس داستان و فضای دارک داستان ،همون حسی که نویسنده میخواد، رو داره و به نظرم خوبه.بعضی صفحات ایرادات جزئی داشت که زیاد مهم نیست و باعث کاهش تاثیر گذاری داستان نمیشه.


بخوام نتیجه گیری کنم کمیک فرقه ی کارنیج کمیکی هست که شما رو ترغیب میکنه تا این داستان رو در کارنیج مطلق دنبال کنید و این کمیک یک کمیک خیلی نو (درباره ی داستان سرایی درباره سیمبیوت ها) و با فضای خاص و مخصوص به خودشه.مقایسه اصلا درستی نیست ولی این کمیک مثل کمیک بتمن بازگشت شوالیه تاریکی فضای خاص و به خصوصی داره که (قطعا) مقایسه غلطی هست ولی خب داشتن فضای خاص لزوما به معنای یکسان بود کیفیت داستان ها نیست.بگذریم،داس تان به خوبی زمینه چینی ها برای کارنیج مطلق آماده می کنه پیشروی خوب و روانی داره.


نمره به داستان :10/10
نمره به طراحی :9.5/10
نمره با ترجمه و ادیت:10/10 این کمیک با ترجمه و ادیت بی نظیر آقای نیاز پوv و رجبی لذت خوندنش چند برابر میشه و خسته نباشید.
نقل قول کردن
The spider
#27 The spider 1398-04-06 15:22
به نقل از mehran spidey:
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...

با اجازه میخوام باهاتون مخالفت کنم(البته معذرت میخوام شما استادی کار ما یادگیری از شماست) ،طراحی ممکنه که باعص کم شدن تاثیر گذاری بشه و به اتمسفر آسیبی نمیزنه و با حال و هوای دارک کمیک به نظر من همخونی داره و خوب روش کار شده با اینکه عنوان فرعی هست اون سری مشکلات مثل اون صحنه آخر که توی نقدتون اشاره کردید هم قابل چشم پوشی هست و مشکلی ایجاد نمیکنه.
در کل این کمیک فضا رو به خوبی برای رویداد بزرگ کارنیج مطلق آماده میکنه.
نقل قول کردن
M.Mardukh
#28 M.Mardukh 1398-04-06 15:42
به نقل از The spider:
به نقل از mehran spidey:
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...

با اجازه میخوام باهاتون مخالفت کنم(البته معذرت میخوام شما استادی کار ما یادگیری از شماست) ،طراحی ممکنه که باعص کم شدن تاثیر گذاری بشه و به اتمسفر آسیبی نمیزنه و با حال و هوای دارک کمیک به نظر من همخونی داره و خوب روش کار شده با اینکه عنوان فرعی هست اون سری مشکلات مثل اون صحنه آخر که توی نقدتون اشاره کردید هم قابل چشم پوشی هست و مشکلی ایجاد نمیکنه.
در کل این کمیک فضا رو به خوبی برای رویداد بزرگ کارنیج مطلق آماده میکنه.

ببخشید که منم نظر میدم.(متن حاوی اسپویل کمیک فرقه کارنیج است)



دوستان اگه دقت کرده باشید، طراحی این کمیک میخواست حال و هوای دارکی رو به ما الحاق کنه، به خاطر همین داشت از سبک طراحی کمیک های ترسناک دهه 70 و 60 استفاده کرده بود. مخصوصا اون قسمت هایی که شامل تعجب جیمسون میشد.
پانل هایی که گرگینه با کارنیج روبه رو میشد هم همینطور. دقیقا مثل کمیک های اون دوران.
اون قسمت هایی که در طراحی کمی ضعیف کار شده بود، به نظر من، به این دلیل بوده.
نقل قول کردن
The spider
#29 The spider 1398-04-06 15:45
به نقل از M.Mardukh:
به نقل از The spider:
به نقل از mehran spidey:
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...

با اجازه میخوام باهاتون مخالفت کنم(البته معذرت میخوام شما استادی کار ما یادگیری از شماست) ،طراحی ممکنه که باعص کم شدن تاثیر گذاری بشه و به اتمسفر آسیبی نمیزنه و با حال و هوای دارک کمیک به نظر من همخونی داره و خوب روش کار شده با اینکه عنوان فرعی هست اون سری مشکلات مثل اون صحنه آخر که توی نقدتون اشاره کردید هم قابل چشم پوشی هست و مشکلی ایجاد نمیکنه.
در کل این کمیک فضا رو به خوبی برای رویداد بزرگ کارنیج مطلق آماده میکنه.

ببخشید که منم نظر میدم.(متن حاوی اسپویل کمیک فرقه کارنیج است)



دوستان اگه دقت کرده باشید، طراحی این کمیک میخواست حال و هوای دارکی رو به ما الحاق کنه، به خاطر همین داشت از سبک طراحی کمیک های ترسناک دهه 70 و 60 استفاده کرده بود. مخصوصا اون قسمت هایی که شامل تعجب جیمسون میشد.
پانل هایی که گرگینه با کارنیج روبه رو میشد هم همینطور. دقیقا مثل کمیک های اون دوران.

معذرت خواهی نداره که نظرتون رو گفتین محترم هم هست.درست میگین گفتم که طراحی خاصی داره این کمیک
استفاده از اون سبک دارک و ترسناک هم بهترین گزینه برای این القای ترس و دارک بودن هست.
نقل قول کردن
mehran spidey
#30 mehran spidey 1398-04-06 16:58
به نقل از The spider:
به نقل از mehran spidey:
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...

با اجازه میخوام باهاتون مخالفت کنم(البته معذرت میخوام شما استادی کار ما یادگیری از شماست) ،طراحی ممکنه که باعص کم شدن تاثیر گذاری بشه و به اتمسفر آسیبی نمیزنه و با حال و هوای دارک کمیک به نظر من همخونی داره و خوب روش کار شده با اینکه عنوان فرعی هست اون سری مشکلات مثل اون صحنه آخر که توی نقدتون اشاره کردید هم قابل چشم پوشی هست و مشکلی ایجاد نمیکنه.
در کل این کمیک فضا رو به خوبی برای رویداد بزرگ کارنیج مطلق آماده میکنه.

به هر حال هر کسی سلیقه و عقیده ای داره ، نظر شما هم محترمه . من هم به صورت کلی با طراحی مشکلی نداشتم ، برای یک عنوان فرعی کاملا قابل قبوله ، اما همان طور که گفتید اگر طراحی باعث کم شدن تاثیر گذاری بشه در نتیجه به فضای داستان لطمه وارد میکنه . اما چندان زیاد نیست به جز دو یا سه تا پانل بقیه طراحی ها عالی هستند به خصوص "نمای از راه دور " در این کمیک خیلی جذاب و تهدید برانگیزه ! اما خب ، من معیار هایی در نقدم دارم که باید رعایت بشه ، در راس اون ها داستان و شخصیت پردازی هست که به اون ایرادی وارد نیست بعد از اون طراحی و اتمسفر که بعضی جاها (( فقط بعضی جاها اون هم در مورد جزئیات طراحی و نه طراحی کلی ))به شخصه مورد قبول من نبود .
نقل قول کردن
The spider
#31 The spider 1398-04-06 17:16
به نقل از mehran spidey:
به نقل از The spider:
به نقل از mehran spidey:
به نقل از Spider-Fan:
#21:
اما در مورد طراحی، این یه عنوان فرعی محسوب می‌شده دیگه. برای همین انتشارات طراح اصلی اون سری (اینجا رایان استگمن برای ونوم) رو اختصاص نمی‌ده به اون شماره. برای همین بنظرم این ایرادهایی که گفتین قابل چشم‌پوشی هستن‌.

اگه از این منظر نگاه کنیم حق با شماست ، اما خب طراحی در بعضی جاها از نظرم به اتمسفر داستان آسیب میزنه و این چندان جالب نیست . به هر حال این چیزی از ارزش کمیک کم نمیکنه ، "عنوان فرعی " با این داستان مبتکرانه واقعا غنیمته ، منم مثل شما منتظر رویداد "کارنیج مطلق" هستم ، انتظارات رو واقعا بالا برده . دیگه کم کم ونوم و داستان هاش داره به تاپ های مارول تبدیل میشه ! کی فکرشو میکرد ؟...

با اجازه میخوام باهاتون مخالفت کنم(البته معذرت میخوام شما استادی کار ما یادگیری از شماست) ،طراحی ممکنه که باعص کم شدن تاثیر گذاری بشه و به اتمسفر آسیبی نمیزنه و با حال و هوای دارک کمیک به نظر من همخونی داره و خوب روش کار شده با اینکه عنوان فرعی هست اون سری مشکلات مثل اون صحنه آخر که توی نقدتون اشاره کردید هم قابل چشم پوشی هست و مشکلی ایجاد نمیکنه.
در کل این کمیک فضا رو به خوبی برای رویداد بزرگ کارنیج مطلق آماده میکنه.

به هر حال هر کسی سلیقه و عقیده ای داره ، نظر شما هم محترمه . من هم به صورت کلی با طراحی مشکلی نداشتم ، برای یک عنوان فرعی کاملا قابل قبوله ، اما همان طور که گفتید اگر طراحی باعث کم شدن تاثیر گذاری بشه در نتیجه به فضای داستان لطمه وارد میکنه . اما چندان زیاد نیست به جز دو یا سه تا پانل بقیه طراحی ها عالی هستند به خصوص "نمای از راه دور " در این کمیک خیلی جذاب و تهدید برانگیزه ! اما خب ، من معیار هایی در نقدم دارم که باید رعایت بشه ، در راس اون ها داستان و شخصیت پردازی هست که به اون ایرادی وارد نیست بعد از اون طراحی و اتمسفر که بعضی جاها (( فقط بعضی جاها اون هم در مورد جزئیات طراحی و نه طراحی کلی ))به شخصه مورد قبول من نبود .

نظر شما کاملا مورد قبول و احترامه.درست میگین و ممنون از جوابتون
نقل قول کردن
mehran spidey
+1 #32 mehran spidey 1398-05-14 15:39
نقد کمیک Web of Venom : Funeral Pyre

باز هم یک کمیک معرکه از Web of Venom ! این سری داره بهترین مقدمه رو برای مورد انتظار ترین رویداد مارول فن ها یعنی "کارنیج مطلق" تدارک میبینه .....

یکی از چیز هایی که در این کمیک ، من رو به سرعت به خودش جذب کرد ، روایت متفاوت داستان نسبت به شماره ی پیشین بود ! در قسمت قبلی داستان بیشتر روی شهر "دورتون" و وقایع عجیب و غریب درون اون متمرکز بود ، ولی در این قسمت با یک داستان کارکتر محوری طرفیم که در نحوه ی معرفی شخصیت اصلی یعنی "اندی" به صورت شگفت انگیزی بی نقص عمل میکنه و اینقدر اینکار رو جمع و جور انجام میده که ما برای آینده ی این شخصیت و بلایی که کارنیج قراره بر سرش بیاره نگرانیم ، در واقع تونسته کاملا خواننده رو با داستان و شخصیتش‌ سازگاری ببخشه ! همچنین این کمیک ، صحنات خشونت آمیز زیادی داره که در بخش طراحی حتما بهش اشاره میکنم ....

همون طور که از پیش گفتم ، برگ برنده ی این کمیک "اندی" هستش ، دختری که به صورت تصادفی با یک سیمبیوت پیوند خورده و هر شب کابوس های وحشتناکی رو در این باره میبینه ، هر چه قدر که قسمت قبلی چندان توجهی به شخصیت پردازی نداشت ، ولی این قسمت کاملا بر "شخصیت پردازی" زوم کرده و در این راه عالی بوده ! شاید نسبت به قسمت قبلی ، مرموز تر و استعاری تر نباشه اما قطعا تر و تمیز تر و چفت و بست دار تر هستش . البته یکی از دلایلی که از سری کمیک Web of Venom خوشم میاد همین تنوع طلبی اش هست . یکبار شاهد داستان مرموز هستیم ، بار دیگر شاهد داستانی ترسناک و گاهی هم‌ با داستان های کرکتر محوری رو به رو میشیم که نسبت به سایر داستان ها ، گوی سبقت رو گرفتند و دلیلش هم مشخصه ! چون رو کرکتر زوم کرده اند ، من به شخصه از آثاری (( گیم ، انیمیشن ، سینما‌ و تلویزیون و کمیک یا هر چیز دیگه ای )) خوشم میاد که روی شخصیت اصلیشون تمرکز دارند ، به همین دلیله که از نظرم Spider Man 2 سم ریمی برترین فیلم کمیک بوکیه ! ....

در این قسمت دو طراح داریم ، یکی صفحات ۱ تا ۵ و دیگری صفحات ۶ تا ۳۰ رو طراحی کرده اند ولی اینقدر یکدست هست که اگه بدون دقت بخونید ، تفاوتی رو احساس نمیکنید ! ولی به شخصه از این خوشم اومد که طراحان "آتش جهنمی" ابایی از نشون دادن خون و خونریزی ندارند (( که البته در چنین کمیکی باید هم اینگونه باشه ! )) به خصوص در قسمت های توهمات اندی و کشته شدن عمه اش که به شکل فجیعی صورت میگیره ! (( نحوه ی کشته شدن عمه سارا یکی از شوکه کننده ترین پانل هایی بود که امسال دیدم‌ ! جدا با یک کارنیج "مطلق" طرفیم )) البته علاوه بر اون طراحی محیط به خصوص در هنگام تعقیب و گریز از کارنیج معرکه هست . کمیک های کارنیج باید این شکلی باشه ، بدون هیچ گونه محدودیت در نشون دادن خون و خونریزی .

نمره به داستان : 10 از 10 (( در این قسمت با یک داستان خیلی خوب و شخصیت پردازی عالی طرف هستیم ، نویسنده خواننده رو کاملا با اندی ، نحوه ی زندگیش ، کابوس ها و دغدغه هاش آشنا میکنه و بعد هم اون رو در یک چالش بسیار بزرگ یعنی رویارویی با کارنیج قرار میده ! میشه گفت از اون دسته کمیک های استاندارد بود که تعادل لحن در اون کاملا دیده میشد . ))

نمره به طراحی : 10 از 10 (( بر خلاف قسمت قبلی ، طراحی این کمیک در همه ی پانل ها با اتمسفرش جور در میاد و حتی پا رو فراتر هم میذاره ! طراحان هم دقت خوبی به جزئیات و دیزاین کارکتر ها داشتند ، به شخصه طراحی رو کامل میدونم . ))

نمره به ترجمه و ادیت : 10 از 10 (( درسته که با یک کمیک تر و تمیز رو به رو بودیم ، اما باور کنید اگر این قسمت رو بدون ترجمه ی روان و فوق العاده ی سایت اسپایدی نخونید ، سه چهارم لذتش رو از دست میدید 8) از وقتی که سایت دست به ترجمه و ادیت سری کمیک های ونوم زده ، حتی یک بار هم نسخه ی انگلیسیش رو دانلود نکردم که بخونم ، بلکه منتظر موندم تا با بهترین کیفیت و با زبان فارسی روی این سایت قرار بگیره . ادیت هم که مثل همیشه عالی و مثال زدنی هست و تو هر شماره بهتر و بهتر میشه . از آقایان نیاز پور ، ترابی و رجبی صمیمانه سپاس گزارم و امیدوارم هر کجا که هستید سالم و سرافراز باشید ;-) ))
نقل قول کردن
persian_spider
#33 persian_spider 1398-05-15 07:11
یه سوال یعنی کارنیج دیگه به آتیش هم مقاوم شده؟؟؟
نقل قول کردن
Red_Right_Hand
#34 Red_Right_Hand 1398-05-15 12:28
به نقل از persian_spider:
یه سوال یعنی کارنیج دیگه به آتیش هم مقاوم شده؟؟؟

بله، با استفاده از یک کتاب شیطانی به نام دارک هُلد که در سریال ماموران شیلد هم حضور داشت.
نقل قول کردن
Red_Right_Hand
#35 Red_Right_Hand 1398-05-15 12:31
چه بشه این کارنیج مطلق!
اما به نظرم داستان وقتی به اوج خودش می‌رسه که کارنیج کِنال رو آزاد کنه.
ممنون از مترجمان و ادیتورها و استاد عزیز، آقای ترابی.
نقل قول کردن
M.S.A
#36 M.S.A 1398-05-15 13:47
آقای ترابی میشه کمیک هاتون رو با زکر منبع منتشر کنم؟
نقل قول کردن
mtm
#37 mtm 1398-05-15 16:04
به نقل از M.S.A:
آقای ترابی میشه کمیک هاتون رو با زکر منبع منتشر کنم؟

بله
با ذکر نام سایت و نام مترجم و ادیتور
نقل قول کردن
Pooya-Spidey
#38 Pooya-Spidey 1398-05-15 18:31
استاد ترابی ، آقای رجبی و آقای نیازپور خیلی ممنون ازتون بابت ترجمه این کمیک.
دیگه واقعا نمیدونم چیکار کنم.
این همه کمیک توی مدت کوتاه!!!!!!!
برنامه ریزی دقیق میخواد :lol:
نقل قول کردن
M.S.A
#39 M.S.A 1398-05-17 15:14
به نقل از mtm:
به نقل از M.S.A:
آقای ترابی میشه کمیک هاتون رو با زکر منبع منتشر کنم؟

بله
با ذکر نام سایت و نام مترجم و ادیتور

ممنون.
بله ذکر می کنم.
نقل قول کردن
moein
#40 moein 1398-12-05 12:42
سلام تشكر مى كنم از أستادان رجبى نيازپور و ترابى فقط يه سؤال داشتم همون طور كه ادى براك تونست با ونوم به توافق برسه و ونوم دست از كار هاى خبيثانه برداره ايا مى تونه با كارنيج به همچين توافق برسه؟
نقل قول کردن
MP Spidey
+1 #41 MP Spidey 1398-12-06 17:37
با تشکر از رجب، احسان واستاد ترابی.
کمیک خوبی بود و البته خیلی هم ترسناک بود. تازه داشت یکم از دیلان خوشم می اومدا. ببینین چی شد؟
آخرشم امیدمون به اسلیپر بود که اونم رفت توی کندو. خلاصه الان وضع ادی و دیلان و نورمی و ونوم و اسلیپر اصلا خوب نیست.
فکر می کردم همه چی آخر کارنیج مطلق تموم میشه. اما نه. انگار تازه شروع شده.
نمره به داستان: 10 از 10
نمره به طراحی: 10 از 10
نمره به ترجمه: 10 از 10
نمره به ادیت: 20 از 10 (واقعا با اون دفترچه خاطراته خیلی حال کردیم)
ببینیم آخرش چه جوری کنال رو شکست میدن؟؟؟
نقل قول کردن
slade wilson
+1 #42 slade wilson 1399-07-05 15:46
دست مریزاد اسپایدی ممنون که این کمیک و کلی کمیک های دیگر برامون ترجمه میکنید واقعا از استاد ترابی و دوستان خیلی مچکرم شما میتونستین این کمیک هارو پولی کنید و یه پول هم دستتون بیاد اما آنقدر شرف دارین که این کمیک هارو رایگان ترجمه کردین واقعا خیلی از دست بعضی گله دارم. البته خودم هم خیلی نظر نمی‌دم اما برای مثال یک کمیکی ترجمه شده ۵۱ بار دانلود شده ولی فقط ۵ یا ۶ نفر نظر دادن این یعنی چی یعنی مفت خونی دوستان می‌دونم خیلی هاتون درس مدرسه و خیلی کار دارین اما بخدا قسم نظر هم بدین حتی اگر یه تشکر خوش و خالی باشه بخدا خیلی هارو دیدم که میگفتن که فلان رویداد ترجمه میکنید و خیلی چیز ها ولی وقتی ترجمه میشه یکی حاضر نمیشه براش نقدی بنویسه البته ما کاربران خوبی هم داریم ولی قول بدین نظر بدین خودم خجالت میکشم این همه مترجم ادیتور هستن و برای ما زحمت میکشن فکر مدیر سایت استاد ترابی هم باشید استاد اگر اشتباه نکنم خودش تنهایی داره سایتو مدیریت می‌کنه من هم قول میدم هر وقت اگر اینترنت داشته باشم و زنده بودم نظر بدم چون شما نزدیک به ۸ سال دارین برای این سایت زحمت میکشید دارید این همه مقاله زیبا می‌نویسید دارید برای جامعه کمیک بوکی خدمت بزرگی میکنید ایشالا همه جبران کنند راستی حالا که این کمیکو ترجمه کردین قول میدم نقدش کنم خودم هم از شما چه پنهون زن و بچه دارم اما عاشق سایت شما هم هستم نزدیک به ۳ سال دنبالش میکنم ایشالا خدا پشت پناهتون باشه هم استاد ترابی هم عمو مختار هم خانم عفتی و خانم صالحی هم احمد فقیه هم امیر حسین رجبی هم آقای حیدری و همه دست اندرکاران این سایت خسته نباشید خدا قوت با تشکر فراوان از این همه زحمات شما سپاسگزارم
نقل قول کردن
Captain-spidey
+1 #43 Captain-spidey 1399-07-05 16:05
دستتون درد نکنه
این قسمت خیلی زیبا بود خیلی لذت بردم واقعا دانی کیتس داره با ما چیکار میکنه
راستش به نظرم شخصیت شبح یکم زود مرد و احتمالا تو دنیای التیمت هن یک شبح هست جون یادم دانی کیتس گفته بود که حالا حالا ها با این شخصیت کار داره و قراره تو داستان های ونوم باشه
بازم ممنونم ازتون بابت ترجنه و ادیت این کمیک زیبا
نقل قول کردن
Alisa_Aryana
-1 #44 Alisa_Aryana 1399-07-05 18:25
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o
نقل قول کردن
mtm
#45 mtm 1399-07-05 18:29
به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

چشم. خوب شد گفتی. خودمون نمیدونستیم باید ترجمه کنیم !
نقل قول کردن
slade wilson
#46 slade wilson 1399-07-05 18:46
به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

چرا اینقدر عجله شما دیدی اسپایدی کمیکی ترجمه کنه که تا آخرش پیش نره یه کم صبور باشید خودتونو جای مترجم یا ادیتور بزایید بخدا اونا هم دارن زحمت میکشن
نقل قول کردن
Mahdiarvenom
#47 Mahdiarvenom 1399-07-05 21:23
با سلام و تشکر فراوان بابت این کمیک .خیلی عالی بود
کیتس تو این کمیک دوباره یه معمای جدید برا ما درست کرد ،که باید منتظر جواب این به علاوه کلی سوال از سری ونوم باشیم.واقعا آخرین حرف های ریس عجیب بود و ساده ترین فرضیه اینه که کنال یه نسخه ی متقابل و مثبت داره که به نظرم واقعا کیتس با این همه خلاقیت از همچین چیز قابل پیش بینی استفاده نمی کنه و باید منتظر سوپرایز باشیم.
خیلی ممنون خداوکیلی سایت دو هفتس، هروز یه کمیک جدید می زاره ،واقعا ممنون
نقل قول کردن
Alisa_Aryana
#48 Alisa_Aryana 1399-07-06 12:02
به نقل از mtm:
به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

چشم. خوب شد گفتی. خودمون نمیدونستیم باید ترجمه کنیم !

ببخشید حواسم نبود این حرفو گفتم
نقل قول کردن
Alisa_Aryana
#49 Alisa_Aryana 1399-07-06 12:02
به نقل از slade wilson:
به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

به نقل از Alisa_Aryana:
لطفا "ونوم جلد ۴ شماره‌ی ۲۸" رو ترجمه کنید خیلی داستان مهمیه! :o

چرا اینقدر عجله شما دیدی اسپایدی کمیکی ترجمه کنه که تا آخرش پیش نره یه کم صبور باشید خودتونو جای مترجم یا ادیتور بزایید بخدا اونا هم دارن زحمت میکشن

حواسم نبود وگرنه خودمم میدونم که دارن برا ما زحمت میکشن
نقل قول کردن
slade wilson
+1 #50 slade wilson 1399-07-06 15:33
به نام خدایی که جانم از اوست. سلام به همه دوستان گل و عزیز اسپایدی به ویژه از استاد ترابی و دست اندرکاران این سایت نقد کمیک سرگذشت ونوم. شبح هشدار این نقد حاوی اسپویل است. خب داستان از جایی شروع میشه که چند نفر یک زنی رو می‌زدند و میخواسن به اسارت ببرن که یهو سر و کله شبح پیدا میشه و بهشون میگه اون زن ول کنید این زن مشکل من نیست و همینطور که حرف میزنه با استفاده از سلاح که اراس بهش داده به اونا شلیک می‌کنه و میکشتشون زنه ازش تشکر می‌کنه و بهش میگه ممنونم سپس شبح میگه که از اینجا برو و چیزی باخودت نبر و زنه بهش گفت اینارو از کجا فهمیدی شبح بهش گفت چون من اینجا به دنیا اومدم شبح قصه ما به راحش ادامه میده و میگه قبلاً اینجا خیلی بهتر بود از این حرفا و با استفاده از سلاحش وارد یک جایی تاریکی میشه که میبینه در دیوار یک چیزی نوشته شده ومیگه اوه خاطرات با درد گره خوردند اخ پس کاری میکنم که به یاد بیارم گذشته جاری میشود پدرم میخواست تاریکی تبعید کنه اون یک منبع انرژی ساخت که میتونست نور به کهکشان بیاره اون نور به جهان آورد و به همین دلیل تاریکی احاطش کرد و می‌گفت از چی می‌ترسید پدر چی پیدا کرده بودیند و میگه که نمی‌دونم چرا اراس منو به اینجا اورده و همینطور که داشت حرف میزد به کلینتار یعنی همون سیاره سیمبیوت ها رفت چند تا از سیمبیوت ها گیرش میارن و به نزد کنال میبرن شبح میگه که تو روح منو دزدیدی و من اومدم ازت انتقام بگیرم میگه که تاریکی تو منو در این قلمرو بی نام آلوده کرد منو مثل بی نام ها دور انداخت و اونها با هم میجنگند ولی متاسفانه کنال شبحو شکست میده و پرتش می‌کنه تا بمیره شبح در زمین میاد. در همین موقع ادی و دیلان داشتن هات داگ می‌زدند به بدن ادی به دیلان میگه خانواده براک روی سوسیس سس گوجه فرنگی نمیریزه و دیلان حرف جالبی میزنه و میگه که تو که مغز میخوری نباید انقدر سوسول باشی شبح میاد ادی میاد سمتش سیمبیوت به ادی میگه که آروم باشه این یکم آشناست داره درد میکشه میخواد بمیره شبح که ادی میبینه بهش میگه ادی به من گوش کن ادی گفت تو دیگه کی هستی چطور مارو شناختی شبح که در حال مرگه میگه به من گوش کن داره میاد دنبال تو ادی می‌پرسه کی کنال شبح میگه که هم کنال و هم یک سایه معکوس و شبح ناپدید میشه و ادی میگه این لعنتی منظورش چی بود و این داستان اینجا تموم میشه طراحی 10 داستان ۱۰ ترجمه ۱۰ کاور و ادیت هم 10 خیلی خسته نباشید میگم به مترجم خوبمون آقای کورشلی و ناظر ترجمه یعنی استاد ترابی عزیز و ادیتورمون آقای ارشام باهنر واقعا گل کاشتید خدا پشت و پناهتون باشه یا علی ارادتمند شما ناصر حدادی
نقل قول کردن
Black Ghost
+1 #51 Black Ghost 1399-07-07 02:25
نقد Web of Venom: Wraith
هشدار!!! این نقد شامل داستان می‌باشد!!!
.
.
.
.
.
‌.
.
سلام و خسته نباشید خدمت مترجم و ناظر مترجم و ادیتور و طراح و گرافیست این کمیک و همینطور بقیه و تمام کسانی که برای ترجمه کمیک های سایت زحمت می‌کشند. سپاس گذاریم.
داستان این کمیک در رابطه با شخصیتی است با نام زک-دل مقلب به شبح. حقیقتا تا قبل خواندن مقدمه هیچ اطلاعاتی درباره این شخصیت نداشتم و فکر می‌کردم یک شخصیت جدید است ولی بعد متوجه شدم که این شخصیت توی کمیک های محافظان کهکشان به نوشته دانی گیتس قبلا ساخته شده است و این کمیک ادامه دهنده داستان شبح است.
داستان از جایی شروع می‌شود که شبح به جایی که در آن به دنیا آمده است باز می‌گردد.
دلیل بازگشت او به این شرح است: این شخصیت شبح به آراس ( برادر ثانوس) کمک کرده تا گامورا را دستگیر کنند در ازای یک سری اطلاعات، حالا این اطلاعات شامل دو مختصات رمزگذاری شده هستند که مختصات اولی شبح را به زادگاه خودش باز گردانده است. و او نمی‌داند که چرا به اینجا بازگشته است.
اون به دنبال آزمایشگاه قدیمی پدرش هست که زیر زمین دفن شده است. وقتی به آزمایشگاه پدرش می‌رسد، با علامت کنال رو به رو می‌شود، ولی این دفعه چیز دیگری هم هست. در صفحه ۱۲ و پانل ۱ بروید، جایی که شبح یک دست اش را روی دیوار گذاشته، آن قسمت دیوار که دست اش را گذاشته است می‌شود وسط نماد کنال، در آن وسط یک نماد دیگر هم هست، یک دایره بزرگ که در اطراف اش ۶ دایره کوچک تر وجود دارد. الان شاید این نماد زیاد به چشم نیاد و فکر کنیم که سیاره کلینتار هست با ۶ قمر، ولی جلوتر که بریم جالب تر میشه.
بعد از اینکه شبح آن نماد را می‌بیند، شبح می‌گوید که خاطرات با درد گره خوردند. (نمیدونم چرا خاطرات با درد گره خورده اند، شاید جواب این سوال توی کمیک های دیگر هست که من ازشان بی خبرم، پس اگر جواب این سوال را می‌دانید لطفا جواب دهید)
سپس شبح یک خنجر ساخته شده توسط سیمبیوت را به خودش می‌زند و چیزهایی را به یاد می‌آورد.
حالا خیلی جالب میشه، شبح میگه پدرم یک منبع انرژی ساخت که نور را کهکشان بیاره. شبح میگه پدرش کسی بوده که نور را به جهان آورده است.
درباره این جملات، به نظرم حالا باید یک سری به قسمت ۴ ونوم بزنیم. در آغاز که کنال داستان خودش را روایت می‌کنه، او می‌گفت که در آغاز هیچی نبود تا اینکه روشنایی آمد، اگر بخواهم دقیق جمله اش بگم این جمله اش هست" در آعاز هیچ نبود و بعد روشنایی در قلمروی من منفجر شد" شبح جوری حرف می‌زند که تا قبل از منبعی که پدرش ساخت، هیچ نوری وجود نداشته است و بعد از آن منبع نور همه جا را گرفته است. از نظر من این موضوعات به هم وصل هستند. در آغاز هیچی نبوده و بعد پدر شبح می‌خواهد که این تاریکی را تبعید کند و منبع انرژی ای را می‌سازد که می‌تواند نور را به کهکشان بیاورد، این منبع نور در قلمروی کنال منفجر می‌شود.
پس از تبعید تاریکی، او می‌گوید این تاریکی آنها را احاطه کرده است. منظور این قسمت واضح نیست و نفهمیدم منظورش از تاریکی چیه. ولی بعد کری ها سربازان مرگ را می‌فرستند تا مردم را سلاخی کنند. شبح فرار می‌کند ولی سفینه اش داخل تاریکی گیر می‌کند و روح اش توسط دسته‌ی اگزولون بلعیده می‌شود. در داقع این اگزولون یک سیمبیوت است.
در ادامه، شبح به کلینتار می‌رود. اینجاست که معلوم می‌شود ماجرای این کمیک در زمان آزاد شدن کنال اتفاق افتاده است. شبح روی سطح کلینتار است که ناگهان کنال آزاد می‌شود. خب چیزی که معلوم است این هست که اگزولون یک سیمبیوت است.
شبح می‌خواهد از کنال انتقام بگیرد زیرا او خدای اگزولون است و شبح می‌گوید او کسی است که روح او را دزدیده است. ولی کنال نمی‌داند اگزولون چیست. شبح توضیح می‌دهد که تاریکی او در قلمروی بی نام شبح را آلوده کرده است. پس با توجه به این جمله، منظور از تاریکی سیمبیوت هست چون اگزولون یک سیمبیوته.
سپس یک نبرد کوچک هست که قدرت خدای سیمبیوت ها را به نمایش می‌گذارد.
کنال خیلی سریع و آسان اگزولون را از شبح جدا می‌کند.
سپس کنال می‌گوید که حالا چیزی را به یاد می‌آورد. سیمبیوت بلافاصله به شکل یک شمشیر در می‌آید. من فکر می‌کنم که اگزولون همان شمشیر تمام سیاه معروف کنال است. ( اگر اشتباه می‌کنم لطفا بگویید.)
بعد زک-دل دوباره در دل تاریکی رها می‌شود.
ولی بعد یک منبع نور اسرار آمیز تمام تاریکی را دور می‌کند و جالبی اش این است که همان نماد داخل آزمایشگاه اینجا هم هست.
در پانل اول در وسط دوباره همان نماد را داریم که این نور شامل یک پیام است. پیامی که باید به ادی برسد. این نور می‌رود و زک-دل را تنها می‌گذارد. شبح گفته بود که تکلونوژی دستگاه اش قدیمی است و نباید زیاد از آن استفاده کند و تا حالا ۲ بار از آن استفاده کرده بود. او می‌گوید که این آخرین جا به جایی باعث نابودی او خواهد شد ولی با این حال با استفاده از آن به زمین می‌آید تا با ادی دیدار کند.
اینجا او مقدار کمی از پیامی که دریافت کرده بود را به ادی می‌رساند.
تا اینجا تنها چیزی که از این پیام مشخص است این است که دو خدا به دنبال ادی می‌آیند، یکی کنال و دیگری سایه و معکوس کنال است که شبح او را خدای روشنایی می‌نامد.
که نماد اش تا حالا ۳ بار دیده شده است.
تا اینجای داستان ۲ بار نماد نشان داده شد. ولی اینجاست که خیلی داستان جالب شد. نگاه کنید ما دیدیم که شبح از بین رفت و نابود شد. ولی این وسط یک چیزی عجیب است. وقتی شبح در وسط اون خیابان ظاهر شد، هیچ نمادی زیر پای او نبود، ولی چرا بعد از از بین رفتن او، نماد روشنایی زیر او بوجود آمده است؟

به نظر من شبح هنوز هم زنده است و نمرده است.
این خدای روشنایی حتما یک کاری کرده است که اون علامت روی زمین بوجود آمده است. داستان شبح تموم نشده است، در حقیقت از نظر من دانی گیتس با این پایان می‌خواهد به ما بگوید که داستان شبح تمام شد در صورتی که او دارد ما را گمراه می‌کند، با توجه به اون علامت من فکر می‌کنم داستان شبح هنوز تمام نشده است و در ادامه باز هم او را خواهیم دید.
در رابطه با طراحی، در ابتدا طراحی ها خوب بود ولی از موقعی که کنال وارد داستان شد، طراحی ها تو ذوق می‌زند، کنال و ونوم خیلی بد طراحی شده بودند مخصوصا کنال. ولی طراحی ها بد هم نبود و مثلا یک سری جاها خیلی خوب بود مثلا در اونجایی که شبح دوباره در تاریکی غرق شد، به زیبایی نشان دادند که چگونه او ناامید در تاریکی دوباره سقوط کرده و انتظار مرگ را می‌کشد. داستان بیشتر تم دارک و تاریکی داشت. صحنات اکشن هم خوب طراحی شده بود.( البته اکشن چند صحنه کوتاه بیشتر نبود)
ترجمه و ادیت و طراحی هم که مثل همیشه بی نظیر بود و واقعا لذت بردیم. در واقع یکی از مهمترین عواملی که باعث می‌شود خواندن تمام این کمیک ها لذت بخش باشد، همین ترجمه و ادیت و طراحی است. کمیک هر چقدر زیبا و درجه‌ی یک باشد ولی ترجمه اش بد و کیفیت صفحه ها پایین باشد، از همان کمیک درجه یک هم نمیشه لذت برد چون توی این ضمینه ها مشکل دارد. وقتی نتوانید بخاطر کیفیت پایین صفحه کمیک را بخوانید، یا اگر ترجمه افتضاح باشد نمی‌توانید متوجه منظور شوید، اگر کمیک با این شرایط ترجمه شود چه لذتی می‌شود از کمیک خواندن برد؟ کار و زحمتی که برای این کمیک ها کشیده می‌شود خیلی تاثیر گذار است چون اگر کار باکیفیت نباشد ( ترجمه اش افتضاح باشد یا ادیت اش بد و صفحه ها بی کیفیت باشد) خب از کمیک هم نمی‌شود لذت برد پس ترجمه و ادیت بسیار مهم است که مسئول های این کارها بسیار کار بلد و حرفه ای هستند و درصد زیادی از لذتی که از کمیک ها می‌بریم به این عوامل بسته است که مسئول های این کارها بسیار عالی کار خود را انجام می‌دهند طوری که موقع خواندن آدم واقعا لذت می‌بره.
خسته نباشید و اینشاالله روز از روز شما بهتر باشه و هر روز قوی تر از دیروز باشید.
داستان:۱۰
طراحی:۷
ترجمه:۱۰
ادیت: ۱۰
نقل قول کردن
Alisa_Aryana
#52 Alisa_Aryana 1399-07-07 16:55
به نقل از Black Ghost:
نقد Web of Venom: Wraith
هشدار!!! این نقد شامل داستان می‌باشد!!!
.
.
.
.
.
‌.
.
سلام و خسته نباشید خدمت مترجم و ناظر مترجم و ادیتور و طراح و گرافیست این کمیک و همینطور بقیه و تمام کسانی که برای ترجمه کمیک های سایت زحمت می‌کشند. سپاس گذاریم.
داستان این کمیک در رابطه با شخصیتی است با نام زک-دل مقلب به شبح. حقیقتا تا قبل خواندن مقدمه هیچ اطلاعاتی درباره این شخصیت نداشتم و فکر می‌کردم یک شخصیت جدید است ولی بعد متوجه شدم که این شخصیت توی کمیک های محافظان کهکشان به نوشته دانی گیتس قبلا ساخته شده است و این کمیک ادامه دهنده داستان شبح است.
داستان از جایی شروع می‌شود که شبح به جایی که در آن به دنیا آمده است باز می‌گردد.
دلیل بازگشت او به این شرح است: این شخصیت شبح به آراس ( برادر ثانوس) کمک کرده تا گامورا را دستگیر کنند در ازای یک سری اطلاعات، حالا این اطلاعات شامل دو مختصات رمزگذاری شده هستند که مختصات اولی شبح را به زادگاه خودش باز گردانده است. و او نمی‌داند که چرا به اینجا بازگشته است.
اون به دنبال آزمایشگاه قدیمی پدرش هست که زیر زمین دفن شده است. وقتی به آزمایشگاه پدرش می‌رسد، با علامت کنال رو به رو می‌شود، ولی این دفعه چیز دیگری هم هست. در صفحه ۱۲ و پانل ۱ بروید، جایی که شبح یک دست اش را روی دیوار گذاشته، آن قسمت دیوار که دست اش را گذاشته است می‌شود وسط نماد کنال، در آن وسط یک نماد دیگر هم هست، یک دایره بزرگ که در اطراف اش ۶ دایره کوچک تر وجود دارد. الان شاید این نماد زیاد به چشم نیاد و فکر کنیم که سیاره کلینتار هست با ۶ قمر، ولی جلوتر که بریم جالب تر میشه.
بعد از اینکه شبح آن نماد را می‌بیند، شبح می‌گوید که خاطرات با درد گره خوردند. (نمیدونم چرا خاطرات با درد گره خورده اند، شاید جواب این سوال توی کمیک های دیگر هست که من ازشان بی خبرم، پس اگر جواب این سوال را می‌دانید لطفا جواب دهید)
سپس شبح یک خنجر ساخته شده توسط سیمبیوت را به خودش می‌زند و چیزهایی را به یاد می‌آورد.
حالا خیلی جالب میشه، شبح میگه پدرم یک منبع انرژی ساخت که نور را کهکشان بیاره. شبح میگه پدرش کسی بوده که نور را به جهان آورده است.
درباره این جملات، به نظرم حالا باید یک سری به قسمت ۴ ونوم بزنیم. در آغاز که کنال داستان خودش را روایت می‌کنه، او می‌گفت که در آغاز هیچی نبود تا اینکه روشنایی آمد، اگر بخواهم دقیق جمله اش بگم این جمله اش هست" در آعاز هیچ نبود و بعد روشنایی در قلمروی من منفجر شد" شبح جوری حرف می‌زند که تا قبل از منبعی که پدرش ساخت، هیچ نوری وجود نداشته است و بعد از آن منبع نور همه جا را گرفته است. از نظر من این موضوعات به هم وصل هستند. در آغاز هیچی نبوده و بعد پدر شبح می‌خواهد که این تاریکی را تبعید کند و منبع انرژی ای را می‌سازد که می‌تواند نور را به کهکشان بیاورد، این منبع نور در قلمروی کنال منفجر می‌شود.
پس از تبعید تاریکی، او می‌گوید این تاریکی آنها را احاطه کرده است. منظور این قسمت واضح نیست و نفهمیدم منظورش از تاریکی چیه. ولی بعد کری ها سربازان مرگ را می‌فرستند تا مردم را سلاخی کنند. شبح فرار می‌کند ولی سفینه اش داخل تاریکی گیر می‌کند و روح اش توسط دسته‌ی اگزولون بلعیده می‌شود. در داقع این اگزولون یک سیمبیوت است.
در ادامه، شبح به کلینتار می‌رود. اینجاست که معلوم می‌شود ماجرای این کمیک در زمان آزاد شدن کنال اتفاق افتاده است. شبح روی سطح کلینتار است که ناگهان کنال آزاد می‌شود. خب چیزی که معلوم است این هست که اگزولون یک سیمبیوت است.
شبح می‌خواهد از کنال انتقام بگیرد زیرا او خدای اگزولون است و شبح می‌گوید او کسی است که روح او را دزدیده است. ولی کنال نمی‌داند اگزولون چیست. شبح توضیح می‌دهد که تاریکی او در قلمروی بی نام شبح را آلوده کرده است. پس با توجه به این جمله، منظور از تاریکی سیمبیوت هست چون اگزولون یک سیمبیوته.
سپس یک نبرد کوچک هست که قدرت خدای سیمبیوت ها را به نمایش می‌گذارد.
کنال خیلی سریع و آسان اگزولون را از شبح جدا می‌کند.
سپس کنال می‌گوید که حالا چیزی را به یاد می‌آورد. سیمبیوت بلافاصله به شکل یک شمشیر در می‌آید. من فکر می‌کنم که اگزولون همان شمشیر تمام سیاه معروف کنال است. ( اگر اشتباه می‌کنم لطفا بگویید.)
بعد زک-دل دوباره در دل تاریکی رها می‌شود.
ولی بعد یک منبع نور اسرار آمیز تمام تاریکی را دور می‌کند و جالبی اش این است که همان نماد داخل آزمایشگاه اینجا هم هست.
در پانل اول در وسط دوباره همان نماد را داریم که این نور شامل یک پیام است. پیامی که باید به ادی برسد. این نور می‌رود و زک-دل را تنها می‌گذارد. شبح گفته بود که تکلونوژی دستگاه اش قدیمی است و نباید زیاد از آن استفاده کند و تا حالا ۲ بار از آن استفاده کرده بود. او می‌گوید که این آخرین جا به جایی باعث نابودی او خواهد شد ولی با این حال با استفاده از آن به زمین می‌آید تا با ادی دیدار کند.
اینجا او مقدار کمی از پیامی که دریافت کرده بود را به ادی می‌رساند.
تا اینجا تنها چیزی که از این پیام مشخص است این است که دو خدا به دنبال ادی می‌آیند، یکی کنال و دیگری سایه و معکوس کنال است که شبح او را خدای روشنایی می‌نامد.
که نماد اش تا حالا ۳ بار دیده شده است.
تا اینجای داستان ۲ بار نماد نشان داده شد. ولی اینجاست که خیلی داستان جالب شد. نگاه کنید ما دیدیم که شبح از بین رفت و نابود شد. ولی این وسط یک چیزی عجیب است. وقتی شبح در وسط اون خیابان ظاهر شد، هیچ نمادی زیر پای او نبود، ولی چرا بعد از از بین رفتن او، نماد روشنایی زیر او بوجود آمده است؟

به نظر من شبح هنوز هم زنده است و نمرده است.
این خدای روشنایی حتما یک کاری کرده است که اون علامت روی زمین بوجود آمده است. داستان شبح تموم نشده است، در حقیقت از نظر من دانی گیتس با این پایان می‌خواهد به ما بگوید که داستان شبح تمام شد در صورتی که او دارد ما را گمراه می‌کند، با توجه به اون علامت من فکر می‌کنم داستان شبح هنوز تمام نشده است و در ادامه باز هم او را خواهیم دید.
در رابطه با طراحی، در ابتدا طراحی ها خوب بود ولی از موقعی که کنال وارد داستان شد، طراحی ها تو ذوق می‌زند، کنال و ونوم خیلی بد طراحی شده بودند مخصوصا کنال. ولی طراحی ها بد هم نبود و مثلا یک سری جاها خیلی خوب بود مثلا در اونجایی که شبح دوباره در تاریکی غرق شد، به زیبایی نشان دادند که چگونه او ناامید در تاریکی دوباره سقوط کرده و انتظار مرگ را می‌کشد. داستان بیشتر تم دارک و تاریکی داشت. صحنات اکشن هم خوب طراحی شده بود.( البته اکشن چند صحنه کوتاه بیشتر نبود)
ترجمه و ادیت و طراحی هم که مثل همیشه بی نظیر بود و واقعا لذت بردیم. در واقع یکی از مهمترین عواملی که باعث می‌شود خواندن تمام این کمیک ها لذت بخش باشد، همین ترجمه و ادیت و طراحی است. کمیک هر چقدر زیبا و درجه‌ی یک باشد ولی ترجمه اش بد و کیفیت صفحه ها پایین باشد، از همان کمیک درجه یک هم نمیشه لذت برد چون توی این ضمینه ها مشکل دارد. وقتی نتوانید بخاطر کیفیت پایین صفحه کمیک را بخوانید، یا اگر ترجمه افتضاح باشد نمی‌توانید متوجه منظور شوید، اگر کمیک با این شرایط ترجمه شود چه لذتی می‌شود از کمیک خواندن برد؟ کار و زحمتی که برای این کمیک ها کشیده می‌شود خیلی تاثیر گذار است چون اگر کار باکیفیت نباشد ( ترجمه اش افتضاح باشد یا ادیت اش بد و صفحه ها بی کیفیت باشد) خب از کمیک هم نمی‌شود لذت برد پس ترجمه و ادیت بسیار مهم است که مسئول های این کارها بسیار کار بلد و حرفه ای هستند و درصد زیادی از لذتی که از کمیک ها می‌بریم به این عوامل بسته است که مسئول های این کارها بسیار عالی کار خود را انجام می‌دهند طوری که موقع خواندن آدم واقعا لذت می‌بره.
خسته نباشید و اینشاالله روز از روز شما بهتر باشه و هر روز قوی تر از دیروز باشید.
داستان:۱۰
طراحی:۷
ترجمه:۱۰
ادیت: ۱۰

‌نه اگزولون شمشیر تمام سیاه نیست با هم فرق دارند، شمشیر تمام سیاه و همون زهره سیمبیوتی که کنال میپوشه یکی هستند و سیمبیوتن ولی اگزولون با سیمبیوت ها فرق داره (چون کنال دو سیاره کلینتار و اگزولون رو آفریده) سیمبیوت ها از کلینتار هستند و اگزولون (زره شبح) هم که از سیاره اگزولون؛ والا نمیدونم که چرا اصلا الآن کنال باید اگزولون رو داشته باشه، شمشیر تمام سیاه از اولین باری که کنال اومد تا الآن هستش ولی اگزولون که همین الآن اومده، به نظرم باید دانی کیتس کاری می‌کرد که کنال، اگزولون رو از شبح جدا میکرد و دوباره اگزولون رو مینداخت داخل سیاره اگزولون. با تشکر از آقای کورشلی، آقای مهربانی و آقای باهنر که زحمت کشیدن و این داستان رو هم ترجمه کردند. این هم نظر من به داستان و ترجمه و طراحی و ادیت:
داستان ۹ از ۱۰ (چون دوست نداشتم کنال اگزولون رو داشته باشه باید اگزولون رو پرت میکرد تو سیاره‌اش)
طراحی ۱۰ از ۱۰
ترجمه ۱۰ از ۱۰
ادیت ۱۰ از ۱۰
با سپاس از اسپایدی که اینقدر برامون زحمت میکشن
نقل قول کردن
superiorvenom
#53 superiorvenom 1399-07-08 07:55
#52 به نظر من اگزولون یه سیمبیوت ناقصه چون خود کنال گفت که از قلمروی بی نام به عنوان یه سطل زباله استفاده می کرده یعنی اگزولون یه آزمایش شکست خورده بوده در تلاش برای خلق سیمبیوت
نقل قول کردن
Venom-Is-Villain
#54 Venom-Is-Villain 1399-07-09 11:47
واقعا با این کامیک ها حال کردم خیلی ممنونم که ترجمه کردینشون شما کمک خیلی بزرگی به ما می کنین
نقل قول کردن
Anti_Carnage
#55 Anti_Carnage 1399-07-10 18:29
واقعا ممنون مثل همیشه از سایت و دست اندر کاران
امسال که درسا سنگین شده واقعا فقط وقت میکنم عناوین جدید و مهم رو بخونم
پ.ن: عجب نقدایی میکنین :o ذهنتون خیلی بازه
نقل قول کردن
Venom-Is-Villain
#56 Venom-Is-Villain 1399-07-12 15:07
به نقل از moein:
سلام تشكر مى كنم از أستادان رجبى نيازپور و ترابى فقط يه سؤال داشتم همون طور كه ادى براك تونست با ونوم به توافق برسه و ونوم دست از كار هاى خبيثانه برداره ايا مى تونه با كارنيج به همچين توافق برسه؟

ولی فکر نکنم هنوز به توافق کامل رسیده باشن! چون ونوم در کامیک های "Venom: Inc" و "Abosulte Carnage #3" به دنبال خوردن گوشت انسان و کشتن بقیه بود که ادی براک جلوشو گرفت و ونوم واسه همین بود با هالک پیوند خورد چون هم تسلط روی هالک داشت و هم قوی تر بود و راحت تر میتونست دارک کارنیج داپل‌گانگرز رو شکست بده!
نقل قول کردن
hassan91
#57 hassan91 1399-09-14 20:06
کمیک سرگذشت ونوم: پایان امپراطوری خیلی خوب واسه پادشاه سیاه پوش زمینه چینی کرده. یک تهدید کهکشانی که همه سیارات و موجوداتش رو میبلعه. حتی کریها و اسکرالها توان مقابله با اون رو ندارن. یک جنایت کهکشانی در حال رخ دادنه.
جالبه که قسمت قبل توی سرگذشت ونوم: شبح، یه سرنخ بهمون دادن که کنال یک نسخه معکوس داره. شاید دیلان باشه شایدم نباشه و باید منتظر یک شخصیت جدید باشیم.
این کمیکهای ونوم خیلی تنگاتنگ به هم مرتبط هستند. بعدشم بیشتر از دو ساله که داستانهای ونوم هنوزم که هنوزه داغ داغ مونده.
نقل قول کردن
spider az
#58 spider az 1399-09-15 18:34
ممنون از ترجمه عالیتون
کمیک عالی بود پایان امپراتوری و خیلی خوب ما رو آماده میکرد برای پادشاه سیاه پوش درسته که هیچ کمیک ونوم رو نخوندم و درباره این رویداد هیچ اطلاعی ندارم ولی خیلی خوب متوجه شدم
روایت داستان خیلی خوب بود حتا زمانی خود من هم ترسیدم وقتی سیمیوت ها اونهارو میبلعیدن
بازم ممنون و خیلی منتظر این رویداد هستم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37