دقایقی بعد از انتقام جویان ۴: پایان بازی چه اتفاقاتی افتاده؟ با تحلیل این تریلر همراه ما باشید!

با توجه به صحبت های ناظر فیلم های مردعنکبوتی یعنی خانم ایمی پاسگال ما می دانیم که وقایع فیلم مردعنکبوتی دور از خانه دقایقی بعد از فیلم انتقام جویان ۴ : پایان بازی اتفاق می افتد. پس با توجه به این مسئلهٔ مهم به تحلیل این تریلر می پردازیم!

در صحنه اول می بینیم که پیتر در لباس مردعنکبوتی که تونی استارک به او داده در مراسم خیره ای همراه با زن عمو می حضور دارد، همچنین با توجه به این صحنه ما متوجه می شویم که اتفاقات صحنه پایانی فیلم مردعنکبوتی: بازگشت به خانه هنوز تاثیرات خود را روی این فیلم داشته اند. یعنی زن عمو می از هویت مخفی مردعنکبوتی خبر دارد. با توجه به این که وقایع دقیقا بعد از فیلم انتقام جویان پایان بازی اتفاق می افتد، پس این صحنه ممکن است کمی بعد از این رویداد باشد چرا که در چهرهٔ پیتر آن حالت حزن انگیزی که توقع می رود حضور ندارد. پس ممکن است در این فیلم پرش زمانی هر چند کوتاه داشته باشیم. خوشبختانه در تریلر خیلی دقت شده بود و ما اصلا نمی توانیم به طور دقیق بگوییم چه کسانی از فیلم پایان بازی جان سالم به در برده اند.(غیر از نیک فیوری😁)

در صحنه بعد هپی هوگان را زیارت می کنیم که در پشت صحنهٔ این مراسم خیره حضور پیدا می کند و با توجه به صحبت هایش یعنی “متاسفم که دیر کردم!” و “خوشگل شدی” و حتی “لباست جدیده!” می توان دریافت؛ هپی و زن عمو می با هم در ارتباط بوده اند و این صحبت ها آن هم جلوی روی پیتر باعث اذیت شدن پیتر می شود و او از این قضیه خوشحال نیست.

اما نکته قابل توجه چِکی است که در دست هپی قرار دارد؛ روی آن امضای پپر پاتس قرار دارد و این بدان معنی است که احتمالا تونی استارک را در فیلم پایان بازی از دست خواهیم داد اما به هر حال باز هم به طور قطع نمی توان این قضیه را تایید کرد بالاخره پپر پاتس هم برای خودش شخصیتی است و می تواند به خیریه کمک کند.

راستی خیریه! بله خیریه به وقایع دنیای کمیک و بازی اخیر مردعنکبوتی اشاره دارد پس زن عمو می را در این فیلم شاغل خواهیم دید، ضمن این که با مردعنکبوتی بودن پیتر پارکر مشکلی ندارد.

نکته قابل توجه دیگر در این صحنه بانک Synchrony است و با نگاهی به تاریخچهٔ این بانک درمیابیم که استفاده از این بانک در فیلم بی دلیل نبوده. سوابق بانک نشان می دهد که این بانک در گذشته کارت بانکی های با طرح انتقام جویان و شخصیت های مارول چاپ می کرده:

marvel-mastercard-press

در صحنه بعد پیتر را در حال بستن چمدون سفر به اروپا می بینیم، دکوراسیون اتاق او نشان می دهد که محل زندگی او عوض شده حالا معلوم نیست که او هنوز پیش زن عمو می هست یا تنها زندگی می کند.(بعید به نظر می رسه تنها باشه)

در صحنه بعد آقای دلمار که در قسمت قبل مغازه اش به دست افراد والچر طی درگیری با مردعنکبوتی خراب شد، می بینیم. ظاهرا او مغازهٔ جدیدی راه انداخته و با توجه به فیلم قبلی می توان گفت به یکی از طرفداران مردعنکبوتی تبدیل شده است. و البته نکتهٔ دیگری که گفتنش خالی از لطف نیست این است که با توجه به عکس های سر صحنهٔ فیلم، لوکیشن و محل فیلمبرداری و لباس پیتر احتمالا او نیز در سفر پیتر به اروپا دستی خواهد داشت اما این امکان نیز وجود دارد که محل فیلمبرداری در اروپا بوده باشد و با مونتاژ صحنه در نیویورک اتفاق افتاده باشد:

در صحنه بعدی ما نگاهی داریم به بازسازی برج انتقام جویان بعد از وقایع فیلم بازگشت به خانه! با توجه به فیلم قبلی می دانیم که این برج به سازمان دیگری فروخته شد و هنوز معلوم نیست این برج متعلق به کیست اما به هر حال دو حدس قوی وجود داشت و آن هم ساختمان بکستر بود که متعلق به گروه چهارشگفت انگیز است و حدس دوم که منطقی به نظر می رسد ساختمان آسکورپ است. (واقعا چرا باید ساختمان بکستر اون هم تو فیلم مردعنکبوتی نشون بدن؟ باید یه چیزی باشه که به خود شخصیت مرتبط تر باشه پس واقعا آسکورپ بودنش منطقی تره). و البته نکته مهم، خیلی عجیب است که بعد از گذشت حدود سه سال هنوز ما هنوز این برج را در حال بازسازی می بینیم. شاید هم قضیه چیز دیگری است و چند سال بین جنگ بی نهایت و پایان بازی کلا از تاریخ MCU حذف شده است؟! باید صبر کرد و دید دقیقا چه چیزی باعث این تاخیر بزرگ شده است یا بازهم ممکن است مثل اون قضیهٔ “۸ سال بعد” یکی از سوتی های داستانی فیلم باشد.

البته یه نکته قابل توجه دیگری که بعضی از طرفداران می گویند این است که این برجی که فیوری در آن ایستاده است همان برج انتقام جویان است اما با توجه به پس زمینه برج خیلی بعید به نظر می رسد و احتمال این که این محل جدید شیلد (یا هر ارگانی که فیوری در آن کار می کند) باشد بیشتر است.

در صحنه بعد پیتر را در اداره گذرنامه می بینیم که برای خروج از کشور پاسپورت دریافت می کند.(مگر موقع جنگ داخلی برلین نرفته بود؟) به هر حال روی پاسپورت پیتر دقت شده بود که سال به دنیا آمدن پیتر نوشته نشده باشد که در آینده برای برنامه ریزی های مارول مشکل ساز نشود(مثل همون قضیه ۸ سال بعد) اما نکته و ایستراگ جالبی که در پاسپورت پیتر وجود داشت ماهی بود که او به دنیا آمده بود، آگوست یعنی همان ماهی که کمیک اولین حضور مردعنکبوتی در دنیای کمیک Amazing Fantasy #15 منتشر شد! (که اینجا ترجمه شده)

نکته دوم در پاسپورت پیتر، نام وسط اوست. مثل این که در MCU او این نام را یدک نمی کشد. در دنیای کمیک نام کامل پیتر Peter Benjamin Parker است.

در ادامه می بینیم که پیتر لباس مخصوصش را به همراه خودش نمی برد و اون را در کمد تنها می گذارد. مثل این که بعد از وقایع فیلم پایان بازی پیتر نیاز به تعطیلات دارد و به همین خاطر در تریلر می شنویم که می گوید: “اروپا به دوست خوب محله، مردعنکبوتی نیاز نداره!” . البته شاید هم پودر شدن او در جنگ بی نهایت خیلی برایش دردناک بوده و یکمی به استراحت نیاز دارد:

چمدون پیتر را مشاهده می کنیم که یک ایستراگ بزرگ رویش نقش بسته و اون چیزی جز اشاره به عمو بن نیست. BFP را که می توان گفت مخفف Benjamin Franklin Parker است نشان می دهد که عمو بن در MCU حضور دارد و یادآور خاطر طرفداران می شود اما تفاوتی که نام عموبن با فیلم دارد این است که عمو بن در دنیای کمیک نام وسط ندارد پس احتمالا دست اندرکاران فیلم با این کار می خواستند با یک تیر دو نشان بزنند و به بنجامین فرانکلین دانشمند و سیاستمدار معروف آمریکایی اشاره کنند.

در این صحنه می بینیم که پیتر به سرعت به سمت هواپیما می دود پس احتمالا آن صحنه ای که پیتر دم درب گیت های فرودگاه بود به این صحنه دویدن مربوط می شود:

همانطور که می بینید زن عمو می به علت دلسوزی همیشگی‌اش برای پیتر غافل از این که پیتر از عمد لباسش را به سفر نبرده لباس مردعنکبوتی را در چمدون پیتر گذاشته بوده و ما در این صحنه دستپاچه شدن پیتر را می بینیم.(واقعا تام هالند در صحنه های نگرانی شاهکاره؛ صحنه رویارویی با والچر زمانی که فهمید پدرزنش قراره بشه رو که یادتون هست :D )

بعد از این صحنه ناگهان وارد ونیز و قایق بچه های دبیرستان پیتر می شویم. این صحنه از تریلر سعی داشت شیمی بین پیتر و میشل را به اثبات برساند و البته نشان دهد که «ند» نیز با «بتی برنت» در رابطه است. همانطور که در دیالوگ های شنیده شده متوجه شدیم از این به بعد به میشل در فیلم ام.جِی گفته می شود.(من به شخصه یکمی ناراحت شدم از این قضیه؛ چون قرار بود یه شوخی باشه ولی مثل این که جدی تر از این حرف هاست!)

ند و بتی برنت در دنیای کمیک نیز به همین شکل با هم رابطه داشتند ولی چون ظاهر «ند» در دنیای سینمایی مارول شبیه «گانکه» رفیق فابریک مایلز مورالز در دنیای کمیک آلتیمیت هستش و کانگه با گوئن استیسی در رابطه بوده سازندگان فیلم می خواستند به این رابطه ادای احترامی داشته باشند پس ظاهر بتی برنت را شبیه به گوئن استیسی کرده اند.(متاسفانه این عکس رو فقط از طریق کانال سایت می تونید مشاهده کنید لینک)

ایستراگ دیگری که در این صحنه وجود دارد اشاره به شماره ۲۱۲ کمیک های مردعنکبوتی است:

با توجه به تریلر که ما دشمنی را دیدیم که آب را کنترل می کرد پس این شماره آن هم در ونیز اشاره داشت به اولین حضور هایدرومن در دنیای کمیک.

در صحنه بعدی اولین جرقه های رابطه بین پیتر و میشل را می بینیم که نشان می دهد در این فیلم تمرکز روی میشل خواهد بود. البته ما مدت ها قبل هم با توجه به اطلاعات لو رفته هم با دیدن عکس های سر صحنه فیلم می دانستیم که در این فیلم قرار است روی این شخصیت تمرکز بیشتری باشد. تام هلند هم حالت خجالت زدگی را به بهترین صورت در این صحنه به نمایش می گذارد و بازی او قابل تحسین است.

در ادامه یک ایستراگ خفن و مخفی دیگری را از یکی از نویسندگان کمیک های مردعنکبوتی می بینیم. در سردر هتلی که بچه های دبیرستان به آن می روند نام De Matteis دیده می شود. بله این نام نویسندهٔ یکی از کمیک های معروف مردعنکبوتی یعنی آخرین شکار کریون است(که با بهترین کیفیت اینجا ترجمه شده است)؛ آقای john Marc DeMatteis که هم در دنیای مارول فعالیت داشته و هم در دنیای دی سی.

ند را می بینیم که در حال صحبت کردن راجع به اولین قضیه عشق و عاشقی است که ناگهانی تیری از سوی غیب به گردنش وارد می شود و او بیهوش روی زمین می افتد. متاسفانه یا خوشبختانه مارول از فاز چهارم به بعد قرار است از مخفی کاری کمتری در پروژه های خود بهره ببرد و به همین خاطر ما می دانستیم که فیوری در فیلم حضور خواهد یافت. در این صحنه نیز این قضیه مورد تایید قرار می گیرد و شاید حتی باعث ناراحتی برخی شود چرا که تمام دست اندرکاران فیلم های جنگ بی نهایت و پایان بازی سعی بر این داشتند که مرگ های افراد پودر شده در جنگ بی نهایت واقعی هستند ولی با دیدن این تریلر حضور فیوری تمام این تلاش ها بی نتیجه ماند.(البته اجتناب ناپذیر بود شوخی قشنگی باهامون کرده بودن!)

فیوری را برای اولین بار زیارت می کنیم ظاهرا او به تنهایی نمی توانسته جلوی دشمنان فیلم که در جلوتر به آنها خواهیم پرداخت ایستادگی کند و در اینجا پیش پیتر آمده تا از او کمک بخواهد. توجه کنید “کمک” و همکاری بسیار بعید به نظر می رسد که پیتر در آینده به عضوی از شیلد یا هر سازمانی که فیوری در حال اداره آن است بپیوندد.

از ونیز به لندن وارد می شویم و با توجه به صحبت های پیتر درمیابیم، کل سفر او به اروپا تحت شعاع قرار گرفته و بازهم می توان گفت این گفته ها به وقایع فیلم پایان بازی اشاره دارد یعنی غیر از پودر شدن او چه اتفاق دیگری باعث دوری از مردعنکبوتی بودن می شود؟

صحبت های فیوری با پیتر در قایق و کانال های آبی شهر ونیز می شنویم و قاعدتا از این صحنه به بعد است که لباس های جدید پیتر وارد عمل می شود.

همانطور که می بینیم در اینجا پیتر لباس جدید خود که بسیار زیبا جلوه می کند را به تن دارد و با همان باله هایی که زیر بغل خود دارد در هوا لیز می خورد این همان تکنولوژی‌ای است که در فیلم قبل دیدیم اما نکته مورد توجه اولین نگاه به اعضای گروه منتسب به “عنصرها” (The Elementals) را شاهد هستیم. در بالای پل «تاور بریج» یک حالت ابری شکل جمع شده است و ظاهرا این همان کسی است که بر باد و هوا کنترل دارد.

نگاهی از جلو به لباس جدید پیتر داریم که واقعا زیباست.

در ادامه با عضو دیگر گروه عنصر ها آشنا می شویم که ظاهر او با دنیای کمیک تفاوت محسوسی دارد و به جای این که با شن پوشیده شده باشد از سنگ ساخته شده است. به هر حال در این صحنه ما ایستراگ دیگری به حضور مردشنی در دنیای کمیک داریم یعنی شماره ۴ از سری اول کمیک های مردعنکبوتی شگفت انگیز در سال ۱۹۶۳ :

البته اینجا در کنار فیوری یک زن دیگری را می بینیم که به احتمال بسیار زیاد «ماریا هیل» است که در صحنه دیده می شود اما اگر به احتمال یک درصد ایشون ماریا هیل نبود با توجه به اطلاعات لو رفته از فیلم، «جسیکا درو» خواهد بود.

صحبت های فیوری را می شنویم که به پیتر روحیه و هدف برای مبارزه می دهد بر خلاف هپی هوگان که در جلوتر کمی باعث ناامیدی او می شود و از تنها بودن پیتر در مبارزه سخن می گوید همچنین در خطر بودن دوستان پیتر را نیز به او یادآور می شود.

بعد از دیدن کمی صحنه های اکشن نگاهی به داریم به ظاهر مردگداخته یا همان کسی که توانایی کنترل عنصر آتش را در اختیار دارد. با توجه به این که این صحنه در شب اتفاق می افتد احتمالا این همان شهربازی‌ای است که در عکس های سر صحنه فیلم دیده بودیم.

در ادامه نگاهی داریم به گروه گانگستری در یکی از رستوران های به ظاهر در ایتالیا، اینجا احتمالا جایی است که پیتر بدون به همراه داشتن لباسش جلوی این خلاف کار ها را می گیرد و شاید اینجاست که باعث می شود فیوری پیتر را مد نظر خود قرار دهد. البته از یاد نبریم که این گروه خلافکاران به احتمال زیاد هیچ ربطی به میستریو و گروه عنصر ها ندارند.

فرار دوستان پیتر از رعد و برق ها خرابی های عنصر هوا می بینیم و همزمان صحبت های هپی هوگان که در حال ترساندن پیتر است می شنویم.(البته شاید این هم یکی از صحنه های فان‌ای اس که در فیلم با حضور هپی خلق می شود.) ایستراگ دیگری در این صحنه وجود دارد و آن هم اشاره به حضور مردگداخته در دنیای کمیک است یعنی شمارهٔ ۲۸ از سری اول کمیک های مردعنکبوتی در سال ۱۹۶۵ .

لباس مخفی کاری. همانطور که از قبل در شرح تریلر کمیک کان برزیل مو به مو از وقایع تریلر باخبر شدیم، لباس مخفی کاری که حالت ماموریتی به پیتر داده و باعث یکپارچگی او با دیگر ماموران شده است. سوالی که وجود دارد این است که چرا پیتر در این فیلم لباسی با این مشخصات به تن دارد آیا مانند مجموعه کارتونی مردعنکبوتی، میستریو قرار است وجهه مردعنکبوتی را خراب کند و او مجبور به پوشیدن لباسی دیگر بشود؟ چیزی که مشابهش را در فصل سوم سریال دردویل دیده بودیم!؟ باید صبر کرد و دید! نکتهٔ دیگر این است که این صحنه دقیقا در همان شهربازی رخ می دهد که در عکس های پشت صحنه فیلم دیده بودیم. با توجه به این عکس ها ما می دانیم که ند و بتی در یکی از وسایل شهربازی دو نفره سوار شده اند و احتمالا مردعنکبوتی آن ها را نجات می دهد:

Far From Home Set Black Suit

و البته از همه مهم تر احتمالا اینجا پایانی است بر قهرمان بازی های میستریو چرا که بازهم با توجه به عکس های سر صحنه فیلم میستریو در این صحنه به محاصرهٔ افراد فیوری و مردعنکبوتی در آمده است:

دستگیر شدن میستریو

لینک دانلود و تماشا

در ضمن با توجه به وقایع دنیای کمیک و در شماره ۶۶ از سری کمیک های مردعنکبوتی شگفت انگیز در سال ۱۹۶۳ می دانستیم که به رفتن میستریو به شهربازی و مبارزه مردعنکبوتی با او اشاره خواهد شد همچنین در شمارهٔ بعدی یعنی ۶۷ میستریو ظاهری غول پیکر داشت پس می توان حدس زد که او در فیلم نیز به همین شکل حضور پیدا کند چرا که این صحنه قرار بود با جلوه های ویژه و CGI ساخته شود:

pider-man VS Mysteri in Comics

و در انتها نگاهی داریم به عنصر نهایی یعنی عنصر کنترل کنندهٔ آب! حدس های سابق از هایدرومن بودن او می گفت اما واقعا این تعداد دشمن آن هم برای یک فیلم واقعا زیاد و همچنین باعث هدر رفتن پتانسیل آن ها می شود بالاخص مردشنی و مردگداخته که پرداختن به شخصیت آنها واقعا زمان بر است و از پیچیدگی های خاص خود برخوردار می باشد.

بالاخره برای اولین بار ظاهر فوق العاده و حضور شگفت انگیز میستریو را با بازی «جیک جیلنهال» می بینیم! دقیقا مانند دنیای کمیک با همان دود های سبز رنگ او را خواهیم دید.

لباس او شگفت انگیز به نظر می رسد چیزی که خیلی ها انتظار مسخره بودن آن را داشتند به بهترین صورت روی پرده سینما جلوه بصری زیبایی به خود گرفته است.

در این صحنه نیز می بینیم که او وارد عمل شده و از چیزی شبیه به جادو استفاده می کند و ما را یاد طلسم های دکتر استرنج در MCU می اندازد اما این همان چیزی است که باعث فریب خوردن ما می شود. همانطور که می دانید میستریو در دنیای کمیک سلطان جلوه های ویژه بوده است و خبرهٔ این کار است و اگر سری به کمیک های پیرمردی به نام لوگان بزنید(ترجمه شده با بهترین کیفیت در اینجا) می بینید که او توانایی از بین بردن تمامی قهرمانان یک دنیا را دارد. کوئنتین بک متخصص جلوه های ویژه بود اما با پیشرفت تکنولوژی به حاشیه رفت. با گذشت زمان و با آشنایی با مردعنکبوتی به این فکر افتاد که با استفاده از مردعنکبوتی خودش را بالا بکشد و در معرض دید مردم قرار گیرد. ظاهرا در فیلم نیز میستریو همین هدف را داشته باشد تا خودش را برای عام مردم قهرمان معرفی کند.

در این صحنه نیز مبارزه او با هایدرومن همراه با همان کلاه خود تُنگ مانندش در دنیای کمیک می بینیم. جلوه های ویژهٔ به کار رفته در این صحنه واقعا عالی کار شده و حرکات میستریو یادآور حرکات او هم در دنیای کمیک و هم در دنیای بازی های مردعنکبوتی می شود. سازندگان فیلم را باید برای خلق همچین صحنه ای ستود. چیزی که باید به آن توجه کرد این است که به احتمال خیلی زیاد تمام این قهرمان بازی ها جلوه‌ای ساختگی بیش نیست و پشت پردهٔ تمام اعمال عنصر ها خود میستریو است. البته که با توجه به این مطلب می توان مطمئن شد که این عنصر ها مردشنی، مردگداخته و هایدرومن نیستند و فقط جایگاه دشمن ساختگی را دارند. همچنین ایستراگ های موجود فقط به منظور ادای احترام به این شخصیت هاست. نکتهٔ دیگر نام گروه عنصر ها یا همان The Elementals است. در دنیای کمیک نیز همچین دشمنانی حضور داشتند که اعضای آن متشکل از هایدرون با قدرت کنترل آب، هل فایر با قدرت کنترل آتش، مگنوم با قدرت کنترل زمین و زفیر با کنترل هوا بودند. بعید به نظر می رسد که ما این اقتباسی از این شخصیت ها در فیلم ببینیم اما نام آن ها به هر صورت از روی همین شخصیت ها برداشته شده است.

اولین حضور این شخصیت ها برمی گردد به شماره ۸ کمیک های Supernatural Thrillers در سال ۱۹۷۴ که تا شماره ۱۵ ادامه یافت و بعدها در کمیک های Ms. Marvel و در دو شمارهٔ ۱۱ و ۱۲ حضور یافتند. در داستان سلطنت تاریک نیز دیدیم که آقای Quasimodo برای نورمن آزبورن و پروژه فراانسانی هایش روی شخصیت های عنصر ها مطالعه می کرد.

کاری که میستریو در این صحنه می کند شبیه به کاری بود که سیندروم در انیمیشن شگفت انگیزان سعی داشت انجام دهد. یعنی او هیچ قدرت فرابشری ندارد و با استفاده از تکنولوژی وسایل و سلاح های پیشرفته اش سعی بر فریب دادن مردم را دارد. حتی برخی از گزارشات می گویند که او از تکنولوژی چیتاری استفاده می کند و واقعا هم متریال لباس او به چیتاری بی شباهت نیست.

پیتر نیز در این صحنه انتظار می رود که توسط میستریو کنار زده شود و تمام توجهات به سمت او متمرکز شود. در صحنه بعد از عنوان فیلم هم این مهم را مشاهده کردیم:

دانش آموز جدید مدرسه را با بازی «رمی های» (Remy Hii) می بینیم بعضی از شایعات می گویند که او «آلیستر اسمایت» است همچنین به میشل علاقه دارد و باعث به وجود آمدن یک مثلث عشقی در فیلم می شود. به هر حال حدس دقیقی از این که او دقیقا نقش چه شخصیتی از کمیک را در فیلم دارد وجود ندارد و باید منتظر ماند.

در ادامه می بینیم که فلش تامپسون دقیقا مانند دنیای کمیک از طرفداران درجهٔ یک مردعنکبوتی است و جلوی بقیه بچه ها از او تعریف می کند.

و البته همانند دنیای کمیک علاوه بر علاقه شدیدش به مردعنکبوتی از پیتر متنفر است و او را جلوی بقیه تحقیر می کند.

در آخر باید گفت که کشمکش ها و دخالت های مردعنکبوتی در قهرمان بازی های میستریو می تواند باعث استارت دشمنی این دو شخصیت شود و نیک فیوری به کمک مردعنکبوتی برای آشکار سازی نقشه های پشت پردهٔ میستریو نیاز دارد. پیتر در این فیلم حکم مامور۰۰۷ و یک کارگاه را خواهد داشت همچنین با توجه به مرگ احتمالی تونی استارک قرار است جدا شدن او از تونی و خودکفا شدن او را شاهد باشیم که منجر به تبدیل شدن او از کمک حال بودن دیگر قهرمانان به یک قهرمان اصلی در سطح شهر و حتی بین الملل می شود.(داستان همکاری پیتر و فیوری هم بی شباهت به کمیک secret war نخواهد بود!)

پ.ن: حالا چرا ما میگیم وقایع جنگ بی نهایت کلا حذف شده اولا اگر کمیک مقدمه فیلم کاپیتان مارول رو خونده باشید می دونید که فیوری در یک سازمانی همراه با هیل کار می کرد و با توجه به فیلم میشه تمام این اتفاقات رو با اون تطبیق داد. دوم سفر پیتر و همون قضیه مینی بوس و صد البته به همراه نداشتن لباس آیرون اسپایدر همگی دست به دست هم داده و نشون میده کلا همه این وقایع skip شده اند!!!!

خب نظر شما چیه؟ چه نکتهٔ دیگری از این تریلر دستگیر شما شد؟

نویسنده: احمد فقیه

P.Constantine