10 دشمن برتر ثور (Thor)

با توجه به انتشار قسمت چهارم سری فیلم های "ثور"، این مقاله دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیره.

10- مرد جذب کننده (The Absorbing Man)

مرد جذب کننده (The Absorbing Man)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 114 از کمیک Journey into Mystery (مارس 1965)

«کارل کریل» بوکسوری بود که یک خلافکار شد و به زندان افتاد. او در زندان معجونی را خورد که توسط «لوکی» درست شده بود و بهش قدرت های فرابشری داد. یعنی دست به هر چیزی میزد میتوانست خواص فیزیکی یا انرژی درونی آن را به خود جذب کند. بنابراین او یکی از قوی ترین شخصیت های خبیث دنیای مارول است که بارها با ثور درگیر شده است. ضمنا از معدود دشمنان ثور است که ریشه آزگاردی ندارد و مربوط به کره زمین میشود. چیزی که باعث خطرناک تر شدن او میشود این است که میتواند حتی نیروهای چکش ثور یعنی «میولنیر» را نیز جذب کند! اما مساله اینجاست که بسیار احمق و کند ذهن است و به همین دلیل ثور میتواند شکستش دهد.

9- گروه تخریب گر (The Wrecking Crew)

گروه تخریب گر (The Wrecking Crew)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 17 از سری نخست کمیک Defenders (نوامبر 1974)

خلق شده توسط: لن وین، سل بیوسما

اعضای این گروه خشن و خفن از این قرار هستند: «نابود کننده» (The Wrecker)، «پایل درایور» (Piledriver)، «تاندربال» (Thunderball)، و «بولدوزر» (Bulldozer). اولش «نابود کننده» و تاندربال با هم در زندان بودند . قرار بود یک بمب گاما بسازند و ازش استفاده کنند تا مقامات نیویورک بهشون میلیون ها دلار باج بدهند. بعدش یک «ملکه نورن» (Norn queen) که او را با لوکی اشتباه گرفته بودش به نیروهای فوق بشری داد و یک دیلم (crow) هم پیدا کرد. (البته «نابود کننده» همیشه از دیلم به عنوان ابزاری در جرم و جنایت استفاده میکرد). صاعقه به این دیلم خورد و به بقیه گروه نیز نیرو داد! سپس از زندان فرار کردند تبدیل شدند به دشمنان نیرومندی برای قهرمانان مارول . اما بیشتر از همه با ثور جنگیده اند. در سالهای گذشته آنها معمولا از یک روند پیروی کرده اند: مبارزه با ثور، شکست خوردن ، برگشتن به زندان و دوباره برگشتن به سطح شهر و شکست خوردن و دوباره زندان!

8- نابودگر (The Destroyer)

نابودگر (The Destroyer)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 118 از کمیک Journey into Mystery (جولای 1965)

خلق شده توسط: استن لی، جک کربی

«نابودگر» در واقع وسیله یا زرهی بود که توسط اودین (پدر ثور و خدای خدایان سرزمین ازگارد) خلق شد تا محافظ سیاره زمین و آزگارد باشد در مقابل تهدیدی موجوداتی خدامانند به نام «سلستیال ها» (Celestials) (برای آشنایی با سلستیال ها این مقاله را بخوانید). جنسش از فلز افسون شده Uru هستش و بنابراین به نوعی شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیر به حساب می آید. همچنین اشعه بسیار قدرتمندی از چشمانش ساطع میشود که میتواند هر چیزی را نابود کند . ولی متاسفانه این زره چندین بار به تسخیر و کنترل «لوکی» (برادر ناتنی و خبیث ثور) درآمده است تا باهاش ثور را شکست بدهد. در مجموع نابودگر را نمیتوان یک شخصیت خبیث به شمار آورد ولی اگر به دست شخصیت های خبیثی مثل لوکی بیفتد قطعا میتواند خرابی های بسیاری به بار بیاورد.

7- یولیک (Ulik)

یولیک (Ulik)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 137 از کمیک Thor (فوریه 1967)

خلق شده توسط: استن لی، جک کربی

«یولیک» از نژاد «غول های سنگی» (Rock Trolls) است که در قلمرو Nornheim زندگی میکنند (در کمیک های مارول ، Nornheim یکی از استان های ازگارد است که ساحره ای نیرومند به نام «کارنیلا» در آن جکومت میکند). درست مثل هم نژادهای خود، یولیک از تمام آزگاردی ها یک نفرت ذاتی دارد چون اودین آنها را مجبور کرد به زیر زمین مهاجرت کرده و در آنجا زندگی کنند (حضور در سطح زمین برای آنها ممنوع شده است) . تا اینکه پادشاه غول های سنگی به نام «گریدور» (Geirrodur) به یولیک فرمان میده که چکش ثور یعنی «میولنیور» را به سرقت ببرد و سپس به آزگارد حمله کند. بنابراین یولیک به دشمن ثور تبدیل شد و بارها و بارها با ثور جنگیده. چیز زیادی از گذشته او نمیدانیم و مشخص نیست چرا از همنوعان خود اینقدر قوی تر است. او یکی از بزرگترین جنگجویان عالم میباشد و قدرت بازوی زیادی دارد (در حد ثور!). در هر حال او یکی از نیرومندترین و پیگیر ترین دشمنان ثور است.

6- ملکیث ملعون (Malekith the Accursed)

ملکیث ملعون (Malekith the Accursed)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 344 از کمیک Thor (ژوئن 1984)

خلق شده توسط: والت سایمنسون

«ملکیث» حاکم و فرمانروای «الف های تاریک» (Dark Elves) در سرزمین Svartalfheim است و به جادوی سیاه دسترسی دارد (لازم به توضیح است که Svartalfheim یکی از 9 قلمرو یا دنیاهای اساطیر اسکاندیناوی یا Norse Mythology است که الهام بخش داستان های ثور بوده اند). او در ضمن نقشه کش بسیار قهاری است و بارها نقشه های شومی علیه آزگارد و ثور کشیده است به طور مثال او بود که یکی از برترین داستان های ثور یعنی "حماسه سورتور" (The Surtur Saga) را رقم زد. اخیرا هم جنگ بین قلمروها (war of the Realms) را به راه انداخت. گفته میشود از وقتی به دنیا آمد با همنوعان خودش فرق داشت چون نیمی از صورتش لایت و نیمه دیگرش دارک بود . به همین دلیل طرد شد و مادرش او را به بردگی فروخت. ولی برگشت و مادرش را کشت و به دشمن زمینی ها و خدایان آزگارد بدل گشت. او همچنین از سلاحی استفاده میکند به نام "جعبه زمستان باستانی" (Casket of Ancient Winters) که بسیار قدرتمند است و میتواند به طور نامحدودی سرمای بسیار شدید قلمرو یخی "نیفلهایم" (Niffleheim) را تولید کند.

5- هلا (Hela)

هلا (Hela)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 102 از کمیک Journey into Mystery (مارس 1964)

خلق شده توسط: استن لی، جک کربی

«هلا» دختر «لوکی» و زنی به نام Angrobada است . Angrobad ساحره ای از نژاد غول های قلمرو Jotunheim است که علاوه بر هلا، مادر «مار میدگار» و Fenris Wolf نیز میباشد . ( Jotunheim نیز یکی از 9 قلمرو اساطیر اسکاندیناوی به شمار می آید ). وقتی هلا به سن بلوغ رسید به عنوان حاکم و الهه شمالی ترین قلمرو مردگان یعنی جهنم (Hel) و نفلهایم (Niffleheim) منصوب شد. البته او فقط میتواند صاحب ارواحی کسانی شود که به عنوان قهرمان نمرده باشند چون این «اودین» است که فرمانروای «والهالا» (Valhalla) میباشد (والهالا همان معادل بهشت است که قهرمانان و جنگجویان آزگارد وقتی میمیرند وارد آنجا میشوند). با این حال هلا همیشه به دنبال این بوده که سرزمین و قلمرو خودا را گسترش داده و والهالا را نیز به تصرف خود دربیاورد. به همین دلیل بارها رو در روی اودین و پسرش «ثور» قرار گرفته است. هلا یک بار ثور را نفرین کرد تا استخوان هایش بسیار شکننده شوند، جوری که حتی مرگ نیز نتواند درد ناشی از این نفرین را شفا دهد. ضمن اینکه هلا بسیار دوست دارد روح ثور را به مجوعه ارواحی که در جهنم خود اسیر کرده اضافه کند.

4- مار میدگارد (The Midgard Serpent)

مار میدگارد (The Midgard Serpent)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 105 از کمیک Marvel Tales (فوریه 1952)

«مار میدگارد» از شخصیت های بسیار قدیمی ماروله که سال 1952 و در دوره ای بین عصر طلایی و عصر نقره ای در کمیک بوک های مارول دیده شد. او براساس یکی از شخصیت های اساطیر اسکاندیناوی به نام Jörmungandr خلق شده است. او دومین فرزند لوکی و Angerboda است . وقتی به دنیا آمد اودین او را به اقیانوس های میدگارد (کره زمین) انداخت (چون او را تهدیدی علیه خدایان آزگارد میدانست). ولی زنده ماند و جثه بزرگی هم پیدا کرد و آنقدر بزرگ شد که میتونست به دور زمین بچرخه و لقب مار میدگارد را پیدا کرد! طبق پیشگویی ها ، مار میدگارد باعث مرگ خدایان آزگارد میشود و ثور کسی است که در مبارزه میکشتش و البته خودش هم میمیرد. البته ثور موفق به کشتن وی شده ولی دوباره زنده شده است! در هر حال ثور چون خودش هم میداند که مار میدگارد قراره قاتلش باشه، همیشه در مبارزه با او نهایت احتیاط و دقت را به کار میگیره. یکی از ماندگارترین نبردهای ثور و مار میدگارد در شماره های 379 و 380 کمیک Thor روی داد.

3- ساحره (The Enchantress)

ساحره (The Enchantress)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 103 از کمیک Journey into Mystery (آوریل 1964)

خلق شده توسط: استن لی، جک کربی

اطلاعاتی درباره پدر و مادر «ساحره» در دست نیست. اما نام واقعی اش «آمورا» (Amora) است . او از سن کم شروع کرد به یادگیری جادو و شاگرد «کارنیلا» (Karnilla) بود (همانطور که گفته شد ، کارنیلا ملکه و جادوگر قلمرو موسوم به Nornheim بود که با آزگارد مخالفت میکرد ولی با این حال دلباخته برادر ناتنی ثور به نام «بالدر شجاع» شد). اما کارنیلا از ازگارد تبعید شد و آمورا خودش سعی کرد به بزرگترین جادوگر تبدیل بشه. او دیگر جادوگران را اغوا و سپس مجبورشان میکرد تا اسرار باستانی خود را بهش بگویند. نکته اصلی درباره شخصیت پردازی «ساحره» اینه که عاشق و دلباخته ثور هستش ولی ثور بهش محل نمیذاره! اما ساحره حاضره هر کاری بکنه تا دل ثور رو به دست بیاره حتی اگه مجبور باشه در این راه بکشتش! در ضمن او معمولا دستیاری داره به نام «اسکرج» (Skurge) ملقب به Executioner که همیشه یک تبر دستشه!

عکس skurge

2- سورتور (Surtur)

سورتور (Surtur)

اولین حضور در دنیای کمیک: شماره 99 از کمیک Journey into Mystery (دسامبر 1963)

خلق شده توسط: استن لی، جک کربی

«سورتور» یک دیو آتشین از قلمرو Muspelheim است. این هیولای پلید کمر به نابودی آزگارد بسته است و از اودین کینه به دل دارد چون اودین او را به خاطر همکاری با غول ها تبعید کرد (جالبه که خیلی از دشمنان ثور به خاطر دشمنی با پدرش ، باهاش دشمن شده اند!). در دهه 80 میلادی و در کمیک های ثور که توسط «والت سایمنسون» نوشته میشد ، سورتور حضور بسیار ماندگار و تاریخی داشت و با «لوکی» و «ملکیث» متحد شد تا اودین را سرنگون کنه. در نهایت اما لوکی به کمک ثور و اودین رفت. سورتور قوی ترین دشمن ثور است و ثور همیشه با خوش شانسی توانسته بر او غلبه کند. از اریجین یا سرگذشت او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی احتمالا در Muspelheim (قلمرو غول های آتشین) متولد و بزرگ شد تا اینکه به فرمانروای آنجا تبدیل شد. گفته میشه اگر سورتور به شمشمیر twilight دست پیدا کنه تمام عالم را میتونه نابود کنه.

1- لوکی (Loki)

لوکی - دشمن ثور

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 85 از كمیك Journey into Mystery (اكتبر 1962)

خلق شده توسط: استن لی، جك كربی، لری لیبر

«لوكی» برادر ناتنی «ثور» (Thor) است و از همان اول در كمیك های ثور حضور داشته و به شیطنت مشغول بوده! او نقطه عكس برادر ناتنی اش ثور است و اگر ثور را مظهر شرافت ، دلیری و زور بازو باشد آنوقت لوكی را هم باید مظهر دروغ، خباثت و دسیسه چینی دانست. لوكی در ضمن كسی است که نقشه اش نتیجه عكس داد و گروه اونجرز تشكیل شد. گفته میشه كه لوكی پسر پادشاه غول های یخی (Frost Giants) به نام «لوفی» (Laufey) بود. تا اینكه اودین (فرمانروای آزگارد و پدر ثور) لوفی را در نبرد شكست میده و در قصر او پسری پیدا میكنه كه تصمیم میگیره با خودش ببره و بزرگش كنه.

لوكی بزرگ میشه ولی همیشه به برادرش ثور حسادت میكرده و دوست داشته به جای برادرش به تاج و تخت آزگارد برسه. در سالهای اخیر هم او با «نورمن ازبورن»، «دكتر دووم» و «هود» (Hood) گروه توطئه گر یا Cabal را تشكیل داد. او حتی توانست نورمن را متقاعد كند تا به آزگارد حمله كند. در این حمله آزگارد نابود شد و لوكی جان خودش را فدا كرد تا هم نوعان خودش در آزگارد را نجات دهد. ولی بعدا معلوم شد كه اینهم نقشه لوكی بوده چون میدونسته اگر بمیره دوباره زنده میشه. لوكی سپس در قالب یك پسر جوان ظاهر شد (در این دوران داستان های خارق العاده ای هم از او نوشته شد) ولی در هر حال دوباره به حالت سابق خود بازگشته.

مهدی ترابی مهربانی