10 نوآوری و ویژگی مهم «جک کربی» (Jack Kirby)

10 نوآوری و ویژگی مهم «جک کربی» (Jack Kirby)

این مقاله به مناسبت صدمین سالگرد تولد اسطوره بزرگ دنیای کمیک بوک، «جک کربی» تقدیم شما میشود.

صد سال پیش در چنین روزی (28 آگوست 1917) «جیکوب کرتزبرگ» (Jacob Kurtzberg) در آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا به دنیا آمد. او بعدا اسم مستعار «جک کربی» را برای خودش انتخاب کرد و آنقدر طراح ماهر و زبردستی شد که به عقیده اکثر کارشناسان و منتقدین بزرگترین طراح کمیک های ابرقهرمانی تاریخ جهان است! او شش دهه در زمینه خلق کمیک بوک فعالیت کرد و استن لی بهش لقب "سلطان" (The King) داده بود بنابراین همه جا Jack “The King” Kirby صدایش میکردند. او هزاران کمیک بوک و کمیک استریپ خلق کرده. او در ضمن  یکی از دو خالق (co-creator) بسیاری از شخصیت محبوب دنیای کمیک بوده، شخصیت هایی همچون ثور، چهار شگفت انگیز، New Gods، دارک ساید، موج سوار نقره ای، پلنگ سیاه، مردان ایکس، هالک ، کاپیتان آمریکا، کاماندی و ....  و الان شرکتی مثل مارول بیش از نصف محبوبیت شخصیت های خودش را مدیون نبوغ جک کربی است! در هر حال این نابغه تا لحظه مرگش در سال 1994 حتی یک لحظه دست از تلاش و خلاقیت برنداشت. 

سایت های مختلف خارجی در این چند روزه مقالات مختلفی درباره او نوشته اند که حالتی کلیشه ای داشتند مثل "10 شخصیت محبوب خلق شده توسط جک کربی"  و ...  ولی در این مقاله میخواهیم کمی تخصصی تر به نوآوری های این استاد مسلم دنیای کمیک بپردازیم.

 

1- اشاره به موضوعات سیاسی در دنیای کمیک

اولین کمیک کاپیتان امریکا

روی جلد شماره یک کمیک کاپیتان آمریکا که سال 1941 خلق شد و او را در حال مشت زدن به آدولف هیتلر نشان میدهد . این کاور خیلی مهم تر و جنجالی تر از اون چیزیه که الان تصور میشه. اون موقعی که کربی و «جو سایمون» شخصیت کاپیتان آمریکا را خلق کردند و تصمیم گرفتند روی جلد اولین شماره به هیتلر مشت بزنند، کشور آمریکا هنوز رسما وارد جنگ جهانی دوم نشده بود! یعنی اون موقع آمریکا هنوز در جنگ بی طرف بود. جالبه حزب نازی آلمان در نیویورک یک شعبه خیلی قوی و فعال داشت. ضمم اینکه اون موقع صنعت کمیک بوک بسیار نازل و سطحی قلمداد میشد. پس حتما درک میکنید که کربی با خلق همچین کاوری چه کار جسورانه ای کرده است (میگن او به خاطر این کاور تهدید به مرگ شد).

در کل جک کربی در تمام طول دوران حرفه ای خودش همواره جهان بینی سیاسی خودش را رعایت میکرد. این مساله یا با الهام گرفتن از شخصیت های سیاسی واقعی انجام میشد (مثلا خیلی ها میگویند که کربی شخصیت «دارک ساید» را براساس «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور منفور آمریکا خلق کرده) یا از طریق استعاره های سیاسی (political metaphors). کربی همیشه دوست داشت در داستان های خودش اشاره ای داشته باشه به مسائل روز سیاسی. به همین دلیل خیلی از نویسندگان و طراحان حال حاضر دنیای کمیک سعی کرده اند از او الگو بگیرند.

 

2- پرداختن به ژانرهای مختلف برای گسترده کردن طیف مخاطبین

 پرداختن به ژانرهای مختلف برای گسترده کردن طیف مخاطبین

در سال 1947 دیگر جنگ جهانی تمام شده بود و صنعت کمیک در دوره گذار (transition) به سر میبرد. جک کربی و جو سایمون هم یک کمیک بسیار مهم خلق کردند به نام Young Romance که اولین کمیک عاشقانه تاریخ کمیک به حساب می آید. بعد از این کمیک بود که بسیاری از ناشرین سعی کردند از محبوبیت آنها استفاده کنند و در نتیجه یک عالمه کمیک رومانتیک خلق شد (جالبه که حتی کمیک های Wonder Woman نیز در آن سالها عاشقانه شدند!) البته الان این جور کمیک ها منسوخ شده به حساب می آیند ولی در آن  دوران و به خصوص در دهه 50 میلادی بسیار محبوب و مهم بودند. این کمیک نشان میدهد که برای کربی، دنیای کمیک یک تب زودگذر نبود و ثابت میکنه که کربی همیشه به دنبال این بود که مخاطبین جدیدی برای کمیک های خودش پیدا کنه. او در طول عمر خودش نهایت سعی خودش را کرد تا جای ممکن در انواع و اقسام ژانرها و قالب ها کمیک خلق کنه. بنابراین از این به بعد هر کی بهتون گفت "کمیک برای دخترها نیست" یا کمیک یعنی فقط "ابرقهرمانان"، بهشون بگید که جک کربی اینطور فکر نمیکرد.

 

3- مطرح کردن ایده خالقین "خود ناشر" (Self-Publisher)

مطرح کردن ایده "خالقین خود ناشر" (Self-Publisher)

امروزه خیلی راحت میشه مثلا وارد سایتی مثل Tumblr شد و کمیک بوکی را که خلق کرده اید را منتشر کنید. فقط کافیه گزینه Post را بزنید. اگه بخواهید به صورت فیزیکی و روی کاغذ هم کمیک چاپ کنید باز هم کار خیلی سختی نیست. اما در گذشته این کار تقریبا غیر ممکن بود. شما به عنوان طراح یا نویسنده باید حتما برای امثال مارول و دی سی کار میکردید تا بتونید کمیک چاپ کنید. ولی برای جک کربی غیر ممکن معنا و مفهومی نداشت. در اوایل دهه 50 میلادی او به همراه جو سایمون انتشاراتی کوچک به نام Mainline Publications راه انداختند که کمیک های چاپ میکرد که همه شون توسط خودشون خلق میشدند. آنها روی ژانرهای مختلفی هم کار میکردند از عاشقانه گرفته تا جنگی، ماجراجویی و جنایی  (یکی از برجسته ترین این عناوین، Foxhole نام داشت). بنابراین سعی میکردند تا جای ممکن مخاطب گسترده داشته باشند. البته خیلی زود با شرکت پخش کننده به مشکل برخورد کردند و Mainline Publications تعطیل شد.  ولی در هر حال این نشون میده جک کربی اولین کسی بود که سعی کرد خودش کمیک خودش را چاپ کنه تا همه درآمدش به جیب خودش بره. بعدا در دهه 90 میلادی شرکت Image Comics با همین فلسفه تاسیس شد و به خالقان کمیک بوکی اجازه میداد صاحب شخصیت هاشون باشند.

 

4- شروع کننده سبک طراحی "صفحه عریض" (widescreen)

سبک طراحی "صفحه عریض" (widescreen)

تصویر بالا از کمیک The Fly گرفته شده است؛ یکی از آخرین همکاری های مشترک زوج کربی و سایمون که در اواخر دهه 50 میلادی برای Archie Comics انجام دادند. این کمیک همیشه با صفحه ای عریض آغاز میشد یعنی پانلی داشت که در دو صفحه مجاور یکدیگر امتداد پیدا میکرد و قرار بود ترفندی باشه مثل ترفندهای سه بعدی آن روزگار. این نشان میده که کربی همیشه در تلاش بود هنر کمیک را به سمت و سوی جدیدی ببره و از سبک های نوآورانه استقبال میکرد. قبلا کمیک بوک ها از سبک فشرده (compressed) استفاده میکردند که در واقع میراثی بر جای مانده از کمیک استریپ های روزنامه ای بود. یعنی طراح و نویسنده سعی میکرد تا جای ممکن در یک صفحه قصه جا بده. ولی کربی اولین کسی بود که میگفت پانل های کمیک بوکی را باید عریض تر و بزرگتر کرد تا بتوان لی آوت (layout) های خلاقانه تری عرضه کرد. او قویا اعتقاد داشت  بدین شکل کمیک بوک که هنری بصری است، رشد و جلوه بیشتری پیدا میکند. او وقتی در اوایل دهه 60 میلادی انقلاب بزرگ خودش را در شرکت مارول شروع کرد ، سعی کرد از همین سبک استفاده کنه و تا جای ممکن از فضایی که در هر صفحه در اختیار داره بهره برداری کنه تا مخلوقات خدامانند خودش را به تصویر بکشه. همین باعث شده اکثر طراحی های او در این دوره به شدت باشکوه و مملو از تخیل باشند. و جالب اینه که سبک پرده عریض الان کاملا در دنیای کمیک جا افتاده و به ندرت کمیکی منتشر میشه که اینجور طراحی نداشته باشه. شما میتونید برید اینجا تا نمونه های بیشتری از کربی در این سبک ببینید.

 

5- خلق اولین یونیورس واقعی  دنیای کمیک

 خلق اولین یونیورس واقعی  دنیای کمیک

الان میبینیم که کلید موفقیت دنیای سینمایی مارول اینه که همه چیز به هم ربط داره و در یک دنیای واحد جریان داره ولی این ایده از همان ابتدا توسط استن لی و جک کربی در کمیک های مارول خلق شد. ضمن اینکه برخلاف قهرمانان دی سی که در شهرهای خیالی خاص خودشون بودند، تمام قهرمانان مارول در یک شهر واقعی به نام نیویورک حضور داشتند و زندگی میکردند. بنابراین خیلی راحت با هم تعامل برقرار میکردند. اما خیلی زود کربی سعی کرد به دنیای مارول عمق بیشتری بده. او این کار را با مفهوم "دنیاهای داخل این دنیا" (worlds within this world)  شرح و بسط داد. یعنی مثلا در کمیک های ثور ،دنیای آزگارد را داشتیم که در دنیای واحد مارول بود. یا در کمیک های چهار شگفت انگیز دنیای موسوم به Negative Zone و ... را داشتیم. یعنی مثلا در یک شماره خواننده به فضا میرفت و با تهدید امثال «گالاکتوس» و «آنایلوس» و امپراتوری «کری» مواجه میشد و در یک شماره هم به دل جنگل های Savage land یا سرزمین نژاد ناانسان ها به نام "آتیلان" . ولی همه این دنیاها و لوکیشن های متفاوت در دل یک دنیای واحد قرار داشتند.  این مساله باعث شد دنیای مارول خیلی غنی بشه و به معنای واقعی کلمه تبدیل بشه به نخستین Universe تمام عیار دنیای کمیک. الان مارول با تکیه بر همین ایده اینقدر محبوبیت در دنیای سینما کسب کرده.

 

6- کسی که به "تنوع" اهمیت میداد

کمیک جک گربی - پلنگ سیاه - black panther

تا چند ماه دیگه فیلم سینمایی "پلنگ سیاه" منتشر میشه که میشه گفت اولین فیلم سینمایی هالیوودی در ژانر ابرقهرمانی است که قهرمانش یک آفریقایی است. در واقع پلنگ سیاه اولین قهرمان سیاه پوست آفریقایی اصل دنیای كمیك است که توسط جک کربی خلق شد! او حاكم سرزمینی خیالی به نام «واكاندا» (Wakanda) در قاره سیاه است و در طول سالها ثابت كرده كه جنگجوی بزرگی است. به علاوه، واكاندا سرزمینی است كه تا به حال به تصرف هیچ نیروی خارجی درنیامده و دارای ذخایر فلز بسیار گرانبها و نادری تحت عنوان «وایبرینیوم» (vibranium) ميباشد. این نشون میده که کربی چقدر در تنوع بخشیدن به دنیای کمیک نقش بزرگی داشت. مثلا قبل از پلنگ سیاه با خلق قهرمانی یهودی الاصل به نام «بن گریم»  ملقب به The Thing سعی کرد اولین ابرقهرمان یهودی دنیای کمیک را خلق کنه (خیلی ها میگن کربی شخصیت خودش را هم به این کاراکتر تزریق کرده) . او با خلق شخصیت Big Barda نیز سعی کرد در خلق جنگجویان مونث نیرومند نیز سهیم باشه. شما الان میبینید که همین تنوع در شخصیت ها باعث شده مارول از بقیه متمایز بشه. این شرکت هنوزم که هنوزه سعی میکنه هر روز نسخه های متفاوتی از قهرمانان معروف خودش ارائه بده و به همین دلیله که مثلا ثور مونث، کاپیتان آمریکای سیاه پوست (سم ویلسون) ، ولورین مونث (لورا کینی) و ... ارائه میده چون از سلطان کربی یاد گرفته، موفقیت در تنوع نهفته است!

 

7- استفاده از طنز و هجو برای انتقاد

جک کربی سابقه حضور در جبهه های جنگ جهانی را داشت و بنابراین میتونست روحیه بسیار جنگنده ای داشته باشه و در مواقع لزوم دفاع تمام عیاری از هنر کمیک بکنه یا برای احقاق حقوق خالقین کمیک قیام کنه! ولی یادمون باشه که برای او کمیک بوک درسته که خیلی جدی بود ولی نه آنقدر جدی! یعنی چی؟ یعنی او در خلق کمیک های هجوآمیز با تم طنز-انتقادی هم بسیار ماهر بود. به طور مثال او در اواسط دهه 50 میلادی شخصیت The Fighting American را خلق کرد که در واقع هجویه ای بود بر شخصیتی که خودش خلق کرده بود: کاپیتان آمریکا! او در این کمیک به انتقاد از جامعه آن زمان آمریکا که دچار "ترس سرخ" (Red Scare) ناشی از کمونیسم شوروی سابق شده بود، میپرداخت. این جنبه از استعداد کربی بعدا وقتی کمیک New Gods را برای دی سی خلق کرد ، شدت گرفت و شخصی تر شد. مثلا شخصیتی خلق کرد به نام Glorious Godfrey که الان همه میگن عین «دونالد ترامپ» رفتار میکرد!

دونالد ترامپ

یا مثلا شخصیت Funky Flashman که گفته میشه هجویه ای بود بر شخصیت «استن لی» ! فرق نمیکرد کربی کجا کار میکنه چون هر جا که بود با لبخندی موزیانه بر لب، به زشتی های جامعه و صنعت کمیک گیر میداد. الان به لطف جک کربی نویسندگان دنیای کمیک میدونند که طنز و هجو میتواند بهترین وسیله برای نقد سیاسی – اجتماعی باشد.

 

8- اولین خالق دنیای کمیک که به طور جدی وارد عرصه های دیگر هنری شد

زیاد نیستند کسانی که بدونند جک کربی اولش حرفه خود را از دنیای انیمیشن آغاز کرد و روی کارتون های معروف "پاپای" که استودیو "فلیشر" (Fleischer Studios) تولید میکرد، کار میکرد. او از اواخر دهه 70 میلادی به بعد، چندین بار به صورت تمام وقت به استخدام شرکت های انیمیشن سازی مثل "هانا – باربارا" و یا Ruby-Spears studios درآمد. او روی پروژه های انیمیشنی زیادی مثل Golden shield یا Gargoids کار کرد و کلی کاراکتر دیزاین خلق کرد که متاسفانه به مرحله تولید نرسیدند.

کارتون جک کربی

کارتون جک کربی - gargoids

 به علاوه برای برخی نمایشنامه ها، کاستوم (لباس مخصوص) خلق کرد و حتی برای برخی فیلم های سینمایی کانسپ آرت طراحی کرد و .... درسته که الان این مساله عادی شده و خیلی از نویسنده ها و طراحان کمیک برای دنیای سینما و انیمیشن و گیم کار میکنند ولی آن موقع بی سابقه بود. کربی اولین هنرمند دنیای کمیک بود که وارد عرصه های دیگر هنری شد. و البته از یاد نبریم که کربی از همان اولش میتونست بچسبه به انیمیشن ولی خوشبختانه کمیک بوک را به انیمیشن ترجیح داد.

 

9- ورود به عرصه کمیک های Autobiographical

کمیک street code

جک کربی از اولین طراحان جریان اصلی دنیای کمیک بود که به خلق اثار "خود زندگی‌نامه ای" یا autobiographical روی آورد. در سال 1983 ناشری به نام «ریچارد کایل» به او مراجعه کرد تا زندگینامه خودش را بنویسد. در نتیجه Street Code خلق شد که کتابی بسیار قوی و برجسته بود و داستان زندگی او را در محله های فقیر نشین نیویورک نشان میداد. آخرین قسمتش سال 1990 منتشر شد. این باز هم نشان میده که کربی واقعا چقدر دوست داشت در تمام عرصه ها وارد بشه و خلاقیت به خرج بده. شما میتونید صفحات بیشتری از این شاهکار را در اینجا ببینید.

 

10-  یک هنرمند واقعی

عکس جک کربی

برای درک عمق و غنای هنر جک کربی باید حتما به خود اثارش دقت کرد. او یک هنرمند واقعی بود. به خاطر اینکه در دوران رکود اقتصادی آمریکا بزرگ شده بود، کربی تقریبا هرگز به هیچ پیشنهادی که همراه با دستمزد بود، نه نمیگفت. اما در عین حال همیشه سعی میکرد کمیت را با کیفیت همراه  کنه. اگر به تمام آثار او نگاه کنید متوجه میشوید که همیشه سعی داشت ارزش های هنری را حفظ کنه و به قول معروف هیچ چیزی را هول هولکی یا سر سری انجام نمیداد. شخصیت هایی که او خلق میکرد همگی مثل خودش پیشگام بودند: فضانوردان، جنگجویان آزادی بخش، کاشفین دنیای جدید، نوابغ و ... و البته کسانی که ریشه های محقرانه داشتند ولی به عظمت و بزرگی دست پیدا میکردند. اینها همیشه پای ثابت طراحی های او بودند: بدن های که ساکن نبودند و انگار علیه قوانین فیزیکی دنیای ما عمل میکردند، چشمانی که در کلوز آپ میدیدیم و پر از جزئیات بودند و دستانی که انگار از صفحه کمیک بوک بیرون می جهیدند و میخواستند با خواننده ارتباط برقرار کنند. کربی شیفته خدایان بود. ایده او از دنیای کیهانی آمیخته ای از شگفتی و ترس بود. به عقیده او بشر میتونه و لیاقتش رو داره که به چیزی بزرگتر تبدیل بشه اگر شجاعتش رو داشته باشه.

و در پایان و در صدمین سالگرد تولد جک کربی، فقط شخصیت های او را به یاد نداشته باشیم. فقط فیلم هایی که براساس شخصیت های او ساخته شده را به یاد نداشته باشیم. فقط فرنچایزها و اکشن فیگورها و تی شرت های شخصیت ها او را به یاد نداشته باشیم. این 10 مورد را مرور کنیم و به یاد داشته باشیم که جک کربی چه "خالق" بزرگی بود ...

کمیک جک کربی

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2017

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول

معرفی بزرگان تاریخ کمیک بوک: جک کربی

13 داستان ماندگار تاریخ مارول:سه گانه گالاکتوس

5 دستاورد عظیم چهار شگفت انگیز برای دنیای کمیک بوک!

اولین حضور کاپیتان آمریکا در دنیای کمیک ترجمه شد 

10 کمیک برتر "پلنگ سیاه" (BLACK PANTHER)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn