بار دیگر در خدمت شما هستم با قسمت جدید سری مقالاتی که میدونم خیلی بهش علاقه دارید.
برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.
- آیا میدانستید مرد عنکبوتی در یکی از اولین هجویه های جنگ ستارگان حضور داشته؟
سال 1977 و در شماره 31 از کمیک Spidey Super Stories شاهد چاپ یکی از اولین هجویه ها براساس فیلم جنگ ستارگان بودیم. این داستان توسط نویسنده ای ناشناس نوشته شد و Star Jaws نام داشت!
مرد عنکبوتی در داستان مثلا نقش لوک اسکای واکر را داشت. دیگر شخصیت ها از این قرار بودند: مارول بوی (هان سولو) ، Random Gorilla (چوباکا) و سم (در نقش روبات های R2D2 و C3PO) . دکتر دووم هم دارث ویدر بود! ابتدا دووم درست مثل فیلم جنگ ستارگان، مون دراگون رو دستگیر میکنه.
بعدش بقیه به سوی دث استار میروند تا او را نجات دهند!
آنها موفق میشوند و در انتها یک نبرد با شمشیرهای لیزری بین اسپایدرمن و دکتر دووم را شاهد بودیم!!!
در پایان هم که دث استار را منفجر میکنند:
- آیا میدانستید تاد مک فارلین یکی از طراحی های خودش برای کمیک های اسپایدرمن را بعد از 20 سال از مارول پس گرفت؟!
در دهه های گذشته رسم بود که در گوشه بالای سمت چپ کمیک های مارول تصویری زیبا از شخصیت اصلی اون کمیک چاپ بشه. به این تصویر corner box art میگفتند. معمولا قیمت و شماره اون کمیک هم اونجا چاپ میشد. در تصویر زیر که مربوط به شماره 25 از سری اول کمیک های Spectacular Spider-man میشه و در دهه 70 میلادی چاپ شد (و یکی از اولین کمیک هایی هستش که در دوران کودکی آن را خریدم) ، corner box art را براتون با فلش مشخص کرده ام:
تا اینکه وقتی تاد مک فارلین در انتهای دهه 80 میلادی طراح کمیک های مرد عنکبوتی شد تصمیم گرفت یک corner box art جدید طراحی کنه که شما اون رو در تصویر زیر میبینید:
این طراحی که مرد عنکبوتی را به صورت برعکس نشان میداد خیلی معروف محبوب شد و تا زمانی که سنت corner box art مرسوم بود، مورد استفاده قرار میگرفت . خود مک فارلین فکر میکرد که طراحی اولیه این corner box art در مارول گم شده ولی سال 2011 نامه ای غافلگیر کننده از مارول دریافت کرد که داخلش یک هدیه بود: همون طراحی که برای این corner box art خلق کرده بود!
مک فارلین گفته این یکی از بهترین هدیه هایی بوده که تا به حال دریافت کرده!
- آیا میدانستید که بازی فوق العاده مرد عنکبوتی برای سگا جنسیس، به همراه کمیک عرضه شد؟!
احتمالا همتون میدونید که چقدر عاشق بازی شاهکاری به نام "مرد عنکبوتی بر علیه کینگ پین " هستم. این بازی شگفت انگیز را که سال 1991 پخش شد یکی از برترین های تاریخ بازی های کمیک بوکی میدونم و در این مقاله حسابی بهش پرداخته ام. در هر حال من خودم هم تازه فهمیدم که این بازی به همراه یک کمیک چند صفحه ای عرضه شده!
یعنی یک کمیک کوچک 4 صفحه ای هم در set کامل بازی وجود داشته که من با تلاش زیاد تونستم نسخه سیاه و سفید اون رو پیدا کنم:
همانطور که دیدید این کمیک نوعی پیش درآمد و مقدمه برای داستان بازیه. البته هویت طراحش هنوز مجهوله ولی سبک اون خیلی به سبک «جان رومیتا» شبیه است!
- آیا میدانستید که ابتدا قرار بود مراسم عروسی پیتر و مری جین در لحظه آخر بهم بخورد؟!
من درباره لحظه ماندگار ازدواج پیتر و مری جین به قدر کافی در این مقاله توضیح داده ام . بنابراین دیگر چیزی را تکرار نمیکنم. اما آیا میدانستید که ابتدا قرار بود این ازدواج در لحظه آخر بهم بخورد؟ اجازه بدید توضیح بدم.... ایده اولیه ازدواج پیتر و مری جین به ذهن نویسنده کارکشته مرد عنکبوتی یعنی «تام دی فالکو» رسید . وقتی او نویسنده کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز بود و با طراحی به نام «ران فرنز» کار میکرد پیشنهاد داد که داستانی بنویسه که در آن بلاخره مری جین پیشنهاد ازدواج پیتر رو قبول میکنه اما چون پیتر خیلی بدشانسه اینجا هم در لحظه آخر مری جین منصرف میشه و میزاره میره!
قرار بوده داستان اینطور بشه: "پیتر و مری جین با هم قرار عروسی میزارن ولی بعدش پیتر به خاطر مبارزه با شش خبیث چند روزی رو غیبش میزنه و مری جین نگرانش میشه. ولی همچنان ازش خبری نیست. این وسط مری جین با خواهرش که مدتها با هم قهر بودن آشتی میکنند. بعد پیتر رو میبینیم که پس از نبرد سخت با شش خبیث برمیگرده به اپارتمان خودش و سریع کت و شلوار دامادی میپوشه تا در مراسم حاضر بشه ولی هری آزبورن رو میبینه که خیلی ناراحت و غم زده جلوی در ایستاده در حالی که حلقه ازدواجی که پیتر به مری جین داده بود در دستشه. بعد این حلقه از دستان هری میفته روی زمین و داستان تموم میشه ....
این ایده به استن لی ارجاع داده شد و ازش خیلی خیلی خوشش اومد و به دی فالکو گفت دیگه وقتشه پیتر داماد بشه . پس داستان رو کار کنید ولی آخرش مری جین نباید منصرف بشه!
البته دی فالکو و ران فرنز قبل از اینکه بتونند داستان عروسی اسپایدرمن رو بنویسند از کمیک های مرد عنکبوتی کنار گذاشته شدند و بنابراین این داستان را دیوید میکلینی نوشت!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2017
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
