بهتره یه نگاهی به این سیر در سری کمیک های ایکس من بیاندازیم و ببینیم که چه بر سر آنجل، فرشته ی زیبا آمده است
مقدمه: حتما میدانید که آنجل در فیلم سال بعد ایکس من یعنی آپوکالیپس حضور فعال و مهمی خواهد داشت که ما در این فیلم اونو هم به عنوان آنجل و هم در دیگر ظاهرش یعنی ارکانجل خواهیم دید همچنین قطعا ما شاهد سیر از دست دادن بال های آنجل و گرفتن بال های مکانیکی از سوی ان صباح نور (آپوکالیپس) و تبدیل شدنش ابتدا به ارکانجل بعد هم به یکی از اون چهار سوارکار معروف آپوکالیپس یعنی مرگ (death) خواهیم بود ولی قبل اینکه ما این سیر تغییر شخصیتی آنجل رو در فیلم سال بعد ایکس من ببینیم بهتره یه نگاهی به این سیر در سری کمیک های ایکس من بیاندازیم و ببینیم که چه بر سر آنجل، فرشته ی زیبا آمده است
تنها وارث خانواده ی میلیونر وورتینگتون، وارن کنت وورتینگتون (Warren Kenneth Worthington III) خوشتیپ که با نامی دیگر یعنی آنجل بیشتر شناخته میشود هم در تیم اولیه ایکس من و هم در تیم اولیه ایکس فاکتور به عنوان یه بنایگذار در بین اعضا جای گرفته بود او یک فرشته ای با بال های سفید بود که در طی حادثه ای بال های پر پشمش رو از دست داد و بعدش هم با بکارگیری از بال های مکانیکی بجای بال های مادر زادیش تبدیل به ماشین مرگ شد
در این مقاله سعی خواهم کرد داستان از دست دادن بال های آنجل و تبدیل شدنش به ارکانجل رو براتون بگم
اول از هرچیزی بگم که آنجل بال های خود را ما بین شماره های 10 و 15 سری کمیک های ایکس فاکتور (X-Factor) از دست داد و برای اولین بار هم با جدیدیترین ایمیج خود در شماره 24 همین سری کمیک های ایکس فاکتور مقابل خوانندگان ظاهر شد در واقع ورود کامل و دوبارش به تیم ایکس فاکتور و گرفتن نام ارکانجل به خود تا اتفاق های کمیک مشهور Inferno رخ نمیدهد
همه چیز از جدا افتادنش از تیمش در طی کمیک قتل عام میوتانت ها (Mutant Massacre) شروع شد سایکلاپس و بیست زخمی شده بودن و جین گری هم ناچار به بردن زخمی ها به عمارت خانه بود مردان ایکس دیگر تاب و طاقت مقابله نداشتن یکی از بچه های جهش یافته که تحت و الحمایه ایکس فاکتور بود در داخل تونل ها گم شده بود و یکی باید برمیگشت و اونو دنبال و پیداش میکرد وارن تنها چند ساعت قبل از سوی جین گری جواب رد گرفته بود و همچنین وقی میخواست جین رو ببوسد از سوی دوست دختر وقتش Candy Southern شکار میشود و در نهایت این هم ترکش میکند (به خشکی شانس) فکر میکنم درک کنید که چه حالت روح و روانی داشته باشد برای همین هم کلا بازگشتش به تونل ها و داوطلب شدنش برای جستجوی آرچی (Archie) زیاد هم در اون لحظه چیز تعجب آوری نبود
وارن با رسیدنش به داخل تونل ها با چند تا از مارائودرزها (Marauders) روبرو میشود تنهایی باهاشون به مبارزه میپردازد ولی شکست میخورد و از بال هایش به دیوار با نیزه ها میخکوب میشود سومین نیزه نزدیک بود قلبشو بشکافه ولی درست در همون لحظه ثور به دادش میرسد و مارائودرزهارو تک به تک از پیش رو بر میدارد و آنجلی که از بال هایش به دیوار میخکوب شده بود رو از دیوار پایین میکشد و با پیدا کردن تیم ایکس فاکتور اونو بهشون تحویل میدهد در همین بین هم ارچی (همون میوتانی که گم شده بود) به همراه مورلوک ها یعنی لیچ (Leech) و کالیبان (Caliban) پیدا و نجات داده میشود
آنجل در بیمارستان بستری میشود ولی از آنجا که دکترها تا به اون زمان هیچ بالی رو درمان نکرده بودند نمیدوستند چیکار کنند باید کجا، چطوری و چگونه مداخله کنند در نتیجه ی این ندانم چه کاری دکترا وضعیت بال های آنجل بسی وخیم میشود وقتی به خود وارن میگن که بال هات قانقاریا شده و زندیگیتو بخطر میندازه و برای برطرف کردن خطری که زندگیت رو تهدید میکنه باید بریده بشه همه جا رو بهم میریزه (سر از پا نمیشناسه) آنجل خیلی روشن و واضح متذکر میشود که به جای بال هاش جونشو ازش بگیرند خیلی بهتره بعد اینکه وارن کمی آروم میشود یکی از نزدیک ترین دوست هاش با نام کامرون هاج (Cameron Hodge) که هم مسئول امور عامه ایکس فاکتور و هم وکیل شرکت پدرش بود و خیلیم دوستش داشت رو فرا میخونه و مجبورش میکنه تا وصیت نامشو بازنویسی کنه تا بر طبق وصیت نامه ی جدید تمام مال و اموالش به ایکس فاکتور برسد
بعدش درست درهمون عرفه که سایر تیم ایکس فاکتور در بیمارستان نبودند محکمه قراری با این مضمون و محتوا که گویا "عقل آقای وارن وورتنیگتون سرجاش نیست و نمیتواند همچین تصمیم های بزرگی رو بگیرد" صادر میکند برای اینکه هیچ کدام از دوستان وارن در اون لحظه کنارش نبودن مسئولین بیمارستان و وکیلش کامرون هاج به این نتیجه میرسن که باید بال هایش بریده بشه (بقیه تیم حتی نمیدونستن که تو گرفتن این تصمیم بریدن بال های آنجل و همچنین بیانیه محکمه وکیلش هاج دست داشته)
و اینطوری میشود که آنجل بال های مادرزادیشو از دست میدهد
وقتی بیدار میشود چیزی رو که میبیند باور نمیکند بعد یه مدتی از بیمارستان فرار میکند با این خواسته و آرزوی آخر که یه هواپیمایی پیدا کند و برای آخرین بار رو آسمونا پرواز کند همین کارم میکند بعدش هم هواپیما رو به جایی میزند و به شکل حرفه ای خودکشی میکند (حداقل همه اینطوری فکر میکنن) که البته درست بعد 10 شماره معلوم میشود که در اصل دلیل از دست دادن کنترل هواپیما که به سقوش انجامید دستکاری هواپیما توسط کامرون هاج بوده
جسد وارن پیدا نمیشود ولی برای اینکه هواپیمای سقوط کرده بشدت سوخته بود فرض بر این میشود که وارن هم داخل هواپیما حداقلش زنده هم بوده باشد سوخته و در نهایت مرده است وقتی وصیت نامه ی وارن به اجرا در میاد همه ی مال و ثروتش به گروه ایکس فاکتور میرسد و فقط مقام ریاست شرکت به دست هاج میافتد که بعدا معلوم میشود کامرون هاج در اصل دشمن میوتانت ها بوده و ایکس فاکتور رو هم برای همین خصومت هاش با میوتانت ها بازیچه ی خود قرار داده بوده همچنین معلوم میشود که هاج برای اینکه وارن در کودکی از اون بهتر و زرنگتر بوده همیشه ازش متفر بوده و کینه ی خاصی در دلش از او داشته و همچنین هویت هاج به عنوان رئیس سازمانی با نام The Right که کارشون شکار میوتانت ها بود معلوم میشود
در این میان آپوکالیپس بدن نیمه جان وارن را پیدا میکند تا به اون زمان آپوکالیپس 3 تا از 4 چهار سوارکاراش رو پیدا و گرد هم آورده بود و تصمیم داشت با وارن جمع سوارکارانش را تکمیل کند بعد اینکه وارن را درمان میکنه با کمی حرفا وارن رو شستشوی مغزی میده و علیه دوستانش قرار میده و در نهایت بهش بال های فلزی مرگبار میبخشه همچنین پوستش هم آبی رنگ میشه زمانی که وارن به عنوان فرشته ی مرگ آماده میشود آپوکالیپس 4 سوارش را به جون ایکس فاکتور مییندازد در داستان های The Fall of Mutants ایکس فاکتور با 4 سوار کار آپوکالیپس مبارزه میکنند و با دیدن وارن شوک بزرگی رو تجربه میکنند پس از اینکه به خودشون میان ترفند و حیله ای بکار میبرن که بنا به اون گویا وارن مردیخی (Iceman) رو میکشد حیله و ترفنده ایکس فاکتور جواب میدهد و وارن از خود عکس العمل مثبتی نشان میدهد " او خدای من، چیکار کردم" در نتیجه به کمک دوستانش میشتابه و شروع میکنه به مبارزه با 3 سوار کار دیگر آپوکالیپس که در نهایت مجبورشون میکنه دست به فرار بزنن با این حال بعد این اتفاق وارن بلافاصله به تیمش نمیپیونده
وارن برای مدتی سرگردان و با مغی پر از سوالای بی جواب واسه خودش میچرخید در این میان به نظر میرسید بال های مکانیکی وارن دارای ذهن و قوی تفکر باشند چرا که گاهی اوقات از کنترل وارن خارج میشدند و ضررهای جدی به کسایی که در نزدیکشیون بودن میرساندند برای همین هم وارن احساسی بدی به نسبت خودش داشت او هنوز هم از دست دوستانش برای اینکه اجازه ی بریده شدن بال هاش رو داده بودن عصبانی و ناراحت بود ولی با همه ی اینا تصمیم میگیره کاری کنه پس اول از دوست دختر سابقش شروع میکنه به دنبالش میافته تا پیداش کنه ولی میفهمه که دزدیده شده وارن بعد هزار و یک مصیبت دختر بیچاره رو کشته شده میابه او میفهمه که دوست دخترش بعد شکنجه های طاقت فرسایی که هاج بهش وارد میکرده کشته شده بنابراین وارن هاج را میکشه (برای مدتی کوتاه البته) درست درهمون زمان رویداد Inferno شروع میشود در حالی که بقیه تیم ایکس فکتور با دشمنشون مبارزه میکردن وارن بازمیگرده و به شکل قطعی و رسمی به تیم اسبقش ایکس فاکتور میپونده درست در آن زمان هم بود که نام ارکانجل رو میگیره و تبدیل میشه به یکی از اصلیترین کاراکترای دنیای ایکس من
نویسنده: علی آقا
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
