5 داستان برتر مارول درباره کریسمس

5 داستان برتر مارول درباره کریسمس

این مقاله به مناسبت عید کریسمس و فرا رسیدن سال نوی میلادی تقدیم شما میشود.

مقالات زیر هم فراموش نشود:

5 داستان برتر دی سی درباره کریسمس

10 داستان برتر مرد عنکبوتی درباره کریسمس

 

مقدمه: رابطه مارول با کریسمس یه جورایی عجیب بوده. دلیلش اینه که «استن لی» اعتقاد داشت که هر کمیکی که مارول منتشر میکنه باید خاصیت و کیفیتی داشته باشه که هر وقت کسی اون رو میخونه براش fresh و تازه باشه. به همین دلیل سعی میکرد داستان های مارول رو به مناسبت های خاص مربوط نکنه تا بعد از مدتی قدیمی و از مد افتاده به نظر نرسند. پس به نظرش اگه کمیکی درباره کریسمس باشه و بعد از این عید روی دکه های روزنامه فروشی به چشم بخوره اونوقت کسی اون رو نمیخره چون دیگه دیگه عید گذشته! به همین دلیل تقریبا میشه گفت در طول دهه 60 میلادی مارول هیچ کمیک یا داستانی به مناسبت کریسمس منتشر نکرد. ولی از انتهای دهه 60 و از وقتی استن لی دیگه سردبیر مارول نبود، این جور کمیک ها هم  منتشر شد (مخصوصا در دهه 70 میلادی). اما در کل مارول علاقه چندانی به انتشار کمیک بوک های مختصص تعطیلات سال نو از خودش نشون نداده و الان چند سالی میشه که چنین داستان هایی ازش ندیده ایم. با این حال این دلیل نمیشه که تا به حال داستان شگفت انگیز با تم کریسمس نداشته باشه. در این مقاله به 5 تای برتر میپردازیم.

 

5- شماره 378 از سری اول کمیک های Incredible Hulk

 شماره 378 از سری اول کمیک های Incredible Hulk

این داستان سال 1990 چاپ شد. نویسنده اش آقای «پیتر دیوید» و طراحش نیز آقای بیل جاسکا» بود. یه جورایی داستان بیربط یا fill-in بود. چون اون موقع هالک موفق شده بود تمام شخصیت های مختلف خودش رو تحت ذهن بروس بنر با هم تلفیق کنه. اما این داستان مربوط به زمانی میشد که هالک هنوز در فرم خاکستری خود بود و او و رفیقش، «ریک جونز»، در حال فرار بودند و تلاش میکردند بمب های گامایی "شیلد" را نابود کنند. بعد به «راینو» (از دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی) برخورد میکنند که در یک مرکز خرید لباس بابا نوئل رو پوشیده و داره کار میکنه. بعدش با راینو میجنگه. اونا به دعوا ادامه میدن تا اینکه با دیدن گریه دختری که از دیدن دعوای بابا نوئل ناراحت شده دست از دعوا میکشند و سعی میکنند دل بچه ها رو شاد کنند.

هالک -راینو

کلا داستان بسیار بامزه و باحالی هستش . ضمن اینکه  به سبک زیبا و خلاقانه ای توسط ریک جونز برای  بچه ها نقل میشه.

  

4- شماره 21 از کمیک Spider-Man's Tangled Web

 کمیک Spider-Man's Tangled Web

سال 2002 این داستان به قلم هنرمند بزرگ دنیای کمیک یعنی مرحوم «داروین کوک» (Darwyn Cooke) خلق شد. او داستانی نوشت که بسیار زیبا و ماندگار بود و در عین حال میشد آن از نظر تایم لاین  در continuity آن موقع کمیک بوک های مارول جای داد. داستان اینه که پیتر پارکر باید بره از یک فروشگاه واسه جی جونا جیمسون هدیه کریسمس بخره تا جیمسون بده به زنش. اونجا  فلش تامپسون رو میبینه که لباس اسپایدرمن تنش کرده تا برای اکشن فیگورهای اسپایدرمن تبلیغ کنه. بعدش پای برخی زنان معروف مارول مثل «مدوسا» ، «کریستال» و «واسپ» و «زن نامرئی» به داستان باز میشه. سپس فلش تامپسون و مدوسا دست به دزدی میزنند. آخرش هم میبینیم که یکی از دشمنان قدیمی چهار شگفت انگیز به نام «عروسک گردان» (The Puppet Master) پشت قضایا قرار داره و ذهن اونا رو کنترل کرده بوده و...

 مرد عنکبوتی - کریسمس - سال نو

داستان بسیار جالب و باحالیه با لحظات بانمک (مگه میشه جی. جونا جیمسون در داستانی درباره کریسمس باشه و بامزه نشه!). در مجموع داروین کوک برای اسپایدرمن دو داستان فقط خلق کرد که این یکی از اوناست و عالیه (اون یکی هم درباره روز ولنتاین بود که حتی از این هم بهتره و در همون سری کمیک های Tangled Web چاپ شد).

 

3- کمیک Marvel Holiday Special

marvel holiday special  کمیک

سال 2005 مارول این کمیک رو به مناسبت کریسمس منتشر کرد که از 3 داستان مختلف تشکیل شده بود . داستان دومش ، Yes, Virginia, There is a Santron نام داشت و «جف پارکر» نویسنده اش بود. «رایلی براون» هم طراحش. داستان با زنی آغاز میشه که به نظر میرسه تونسته یک روبات از بابا نوئل بسازه . اما وقتی فعالش میکنه این روبات در کمال شگفتی میگه: "کریسمس همگی مبارک به جز اونجرز! اونجرز باید بمیرن" ! سپس معلوم میشه خانومه این روبات رو براساس یکی از نمونه های روباتیک «الترون» ساخته . بعدشم این روبات میره به مهمانی شب عید اونجرز تا نابودشون کنه. آخرش هم اونجرز میرن سراغ اون خانمه و میفهمن چون مشکلات عاطفی داشته این روبات رو خلق کرده ولی  نیت اش خیر بوده. بنابراین ولش میکنند تا بره. آخر داستان هم کاپیتان آمریکا یک سخنرانی احساسی درباره معنی واقعی کریسمس میکنه که باعث میشه حتی ولورین هم به گریه بیفته!

کریسمس - قهرمانان مارول

 

2- شماره 143 از کمیک Uncanny X-men

شماره 143 از کمیک Uncanny X-men

سال 1980 این داستان ماندگار و کلاسیک توسط زوج افسانه ای «جان بیرن» و «کریس کلرمانت» خلق شد. نکته جالبش اینه که شب کریسمس اتفاق میفته ولی ربط چندانی به کریسمس نداره! در واقع داستان از این قراره که «کیتی پراید» از اعضای نوجوان مردان ایکس، شب کریسمس به دلایلی در عمارت مردان ایکس تنها مونده (بقیه اعضای مردان ایکس هر کدوم مشغول یه کاری هستند) . تا اینکه ناگهان متوجه میشویم هیولایی وحشتناک به نام N’Garai به اونجا حمله کرده و کیتی باید خودش به تنهایی شکستش بده. در کل داستان شگفت انگیزیه. اما دو نکته فرعی بسیار جالب هم داره. یکی اینکه هواداران به این داستان لقب "جان سخت" یا  Die Hard داده اند چون مثل فیلم معروف و معرکه "جان سخت" (که سال 1988 ساخته شد) ، کیتی پراید در مکانی گیر افتاده و باید تنهایی از پس دشمنش بربیاد.

نکته جالب دوم اینه نویسنده و طراح داستان یعنی بیرن و کلرمانت، اون موقع تازه فیلم مشهور "بیگانه" (Alien) را در سینما دیده بودند و خیلی هم ازش خوششون اومده بود. این داستان را هم به عنوان ادای دین به اون فیلم خلق کردند . یعنی حتی ظاهر کتی پراید رو شبیه به بازیگر اصلی اون فیلم یعنی «سیگورنی ویور» درست کردند :

کیتی پراید - سیگورنی ویور

هیولایی هم که کیتی پراید باهاش میجنگه خیلی شبیه به هیولای معروف فیلم بیگانه است:

هیولای بیگانه

و جالب اینه که کیتی هم درست مثل خانم سیگورنی ویور در فیلم بیگانه این هیولا رو شکست میده! یعنی با استفاده از آتشی که از موشکچه (thruster) های سفینه خارج میشه:

کمیک ایکس من

کمیک x-men

فیلم بیگانه -1979

گفته میشه کلرمانت و بیرن همش میترسیدن که نکنه شرکت فاکس (که رایت سینمایی سری فیلم های بیگانه را در دست داشت) به خاطر این همه تشابه از مارول شکایت کنه ولی خوشبختانه اینطور نشد!

 

1- شماره 1 از سری اول کمیک های Marvel Team-Up

 شماره 1 از سری اول کمیک های Marvel Team-Up

قبلاً  به مناسبت کریسمس یک مقاله ای نوشتم تحت عنوان "لحظات ماندگار در کمیک بوک های مرد عنکبوتی: مرد شنی در شب کریسمس به مادرش سر میزند!" و به این داستان اشاره کردم. در هر حال این داستان زیبا که سال 1971 به دست «روی توماس» نوشته و «راس اندرو» آن را طراحی کرد، در واقع یکی از بهترین کمیک های تاریخ مرد عنکبوتیه  که من شخصا خیلی دوستش دارم. (برای دانلود این کمیک و دیگر کمیک های Marvel Team-Up ، اینجا را کلیک کنید). خلاصه داستانش اینه که مرد عنکبوتی و «هیومن تورچ» با هم علیه مرد شنی متحد میشوند و او را تا دم در  یک خانه تعقیب میکنند. اما ناگهان تعجب میکنند که اونجا خانه مادر مرد شنیه! او سپس بهشون میگه که همیشه شب کریسمس میاد به مادرش سر میزنه.  دکترها هم هرگز به مادرش نگفتن که پسرش یک خلافکاره. پس اونا هم بهتره چیزی به مادرش نگن. اسپایدی و تورچ هم قبول میکنن و چیزی نمیگن. اسپایدرمن حتی کادویی که برای گوئن گرفته بود رو به مرد شنی میده تا دست خالی به مادرش سر نزنه.

اسپایدرمن - سال نو

این داستان زیبا سرآغازی بود بر روند اصلاح شدن شخصیت مرد شنی (که در نهایت منجر شد به پیوستن او به گروه اونجرز!)

  

مهدی ترابی مهربانی

منبع: سایت CBR

All rights reserved © Spidey.ir 2017

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn