یکی از مقالاتی که واقعا موضوعش رو دوست دارم و همیشه دوست داشتم براتون بنویسمش!
مقدمه: مارول و دی سی همیشه با هم رقیب بوده اند. اما کمیک های مشترک یا کراس اورهای مشترکی با هم داشته اند. مثل کمیک سوپرمن و اسپایدرمن که اینجا ترجمه شده یا کمیک مردان ایکس و تایتان های نوجوان که اینجا ترجمه شده یا کمیک بتمن و پانیشر که اینجا ترجمه شده و ... ولی گاهی هم به نوعی شاهد کراس اورهای مخفیانه یا غیر رسمی نیز بین اونا بوده ایم که واقعا جالبه. یعنی بعضی وقتها نویسندگان در داستان های خود به صورتی به شخصیت های کمپانی رقیب اشاره میکنن که حالت ایستراگ پیدا میکنه. اونا این کار رو میکنند تا خواننده با پیدا کردن این نکات به وجد بیان! یا گاهی هم پیش اومده که شخصیتی یا داستانی خلق کرده اند ولی به دلیلی نتونستند اون رو به سرانجام برسونند. بنابراین در کمپانی رقیب این کار رو کرده اند! گاهی هم این کار رو میکنند تا به تفاوت های بین دی سی و مارول و شخصیت های اونا اشاره کنند و ... ولی همیشه جوری این کار رو میکنند که مشکل کپی رایت به وجود نیاد! در این مقاله به 15 دفعه ای که این اتفاق افتاده اشاره میشه.
15- تایتان های نوجوان موسسه اگزاویر را نابود میکنند!
«اسکات لادبل» (Scot Lodbell) یکی از مشهور ترین نویسندگان کمیک بوک های مارول است که داستان های معروفی همچون "عصر آپوکالیپس" ، "آنسلات" و ... رو نوشته. بنابراین وقتی دی سی سال 2011 داشت ریبوت عظیم خودش یعنی New 52 رو کلید میزد به ایشون زنگ زد و ازش دعوت کرد نویسنده سری جدید کمیک های Teen Titans باشه . البته کمیک هایی که نوشت چنگی به دل نزد. در هر حال در شماره 1 میبینیم که عمارتی در "وستچستر" آتش میگیره و نابود میشه. خوانندگان تیزبین متوجه شدند که این عمارت در واقع همون موسسه «چارلز اگزاویر» (موسس مردان ایکس) است! دیدیم که آتش نشان ها تونسته بودند آتش رو مهار کنند که ناگهان «کید فلش» لج باز و کله شق بآ عجله میره داخل و باعث ایجاد برگشت شعله (backdraft) میشه که در نهایت کل عمارت رو نابود میکنه! به نظر میرسید آقای لادبل به صورت نمادین میخواست بگه که گذشته خودش در کمیک های ایکس من رو پشت سر گذاشته و میخواد رو به جلو نگاه کنه! ولی در اصل این کارش مقدمه ای بود بر گندی که قرار بود تو کمیک های Teen Titans بزنه!!!
14- هالک، «دومزدی» رو شکست میده!
"مرگ سوپرمن" داستانی بود که دهه 90 میلادی منتشر شد و صنعت كمیك بوک را برای همیشه عوض كرد . در این داستان تهدیدی بزرگ و توقف ناپذیر به نام «دومزدی» (Doomsday) با سوپرمن در افتاد. این داستان بلاخره در شماره 75 كمیك Superman با مرگ سوپرمن/كلارك كنت به سرانجام رسید. این اقدام همزمان شد با طمع برخی خوانندگان و فروشندگان كمیك. به عبارتی دیگر، بسیاری از آنها به امید اینكه این كمیك در آینده نزدیك با افزایش قیمت روبرو خواهد شد دست به احتكار(!) زدند و نسخه های متعددی از آن خریداری و در انبارهای خود نگه داشتند. ولی عكس این موضوع اتفاق افتاد و الان شما اگر سری به فروشگاه های كمیك بوك فروشی آمریكا بزنید میتوانید این كمیك را با قیمتی كمتر از 1 دلار بخرید! دلیلش هم این است كه نوعی بازار كاذب به وجود آمد . یعنی عرضه به شدت بالا رفت بدون اینكه تقاضای واقعی در بازار وجود داشته باشد. این مسئله موجب شد كل صنعت كمیك متضرر شود ... در هر حال، در سال 1994 کمیک های هالک حال و هوای خاصی داشتند. چون با هالکی باهوش طرف بودیم. یعنی عقل و هوش «بروس بنر» در بدن هالک بود. در این دوره داستانی چاپ شد که در آن هالک نوعی عینک واقعیت مجازی به صورت میزد و جلسات تمرینی برگزار میکرد! در یکی از این جلسات با حریفی مبارزه کرد که بی شباهت به «دومزدی» نبود! جالبه که این حریف فریاد زد: DOOMSD–urkh!!. پس دیگه مطمئن شدیم خود دومزدی بود!
13- آقای میکسیزپیتلیک وارد دنیای مارول میشه!
اینجا گفتیم که یکی از دشمنان معروف سوپرمن ، «آقای میکسیزپیتلیک» (Mister Mxyzptlk) است. او در واقع یک Imp از بعد پنجم است که از قدرت های هرج و مرج طلبانه خودش در تغییر واقعیت برای اذیت و آزار سوپرمن استفاده کرده و میکند (Imp در افسانه های قدیمی اروپایی موجودی شبیه به جن و پری است). در دنیای مارول هم شخصیت مشابه ای داریم به نام «آقای غیر ممکن» (Mr. Impossible) که در واقع هجویه ای است از آقای میکسیزپیتلیک! آقای غیر ممکن معمولا دشمن گروه "چهار شگفت انگیز" است. در شماره 50 از سری دوم کمیک های Superman دیدیم که آقای میکسیزپیتلیک میره به دنیایی دیگه و ظاهرش تبدیل میشه به آقای غیر ممکن و بعدش با چهار ابرقهرمان که لباس آبی بر تن دارند مبارزه میکنه!
12- بری آلن در دنیای مارول!
این مورد خیلی جالبه چون توسط خود مارول و در کمیک های مارول ولی راجع به یک شخصیت دی سی انجام شد! سال 1985 دی سی بهترین رویداد تاریخ خودش رو به نام بحران در دنیاهای نامحدود (Crisis on Infinite Earths) منتشر کرد که در این مقاله معرفی شده است. در این رویداد «بری آلن» (فلش) جان خودش رو فدا کرد تا عالم رو نجات بده. 5 سال بعد در شماره 17 از Quasar دیدیم که موجودی به نام Runner که از «ارشدهای عالم» به شمار میاد، مسابقه ای ترتیب داده تا ببینه کی از همه سریع تره! این روی جلد این کمیکه:
یکی از شرکت کنندگان یک مرد موبور و ناشناس بود که حافظه اش رو از دست داده بود و لباس پاره زرد و قرمزی داشت . او از موانع میان بعدی رد شد تا به مسابقه ملحق بشه. برنده هم شد و بهش لقب سریع ترین مرد زنده را دادند!
وقتی اسمش رو پرسیدند نمیتونست به یاد بیاره ولی چیزی گفت تو مایه های Buried Alien که در واقع منظور همون Barry Allen بود!
واقعا میبینید نویسنده های مارول با این حرکتشون چه ادای احترامی زیبایی به دی سی و شخصیت فلش کردند؟ اونا حتی با این حرکت نشون دادن که فلش در واقع از تندروهای مارول مثل «کوئیک سیلور» ، «ویزر» و «اسپید دیمون» هم سریع تره چون تو مسابقه برنده شد!
11- گرین لنترن در محله دکتر استرنج!
سال 1993 ، «هل جوردن» ملقب به «گرین لنترن» به شخصیت خبیثی به نام «پارالاکس» تبدیل شد و دی سی با این حرکت دل خیلی از هواداران گرین لنترن رو شکست (برای اطلاعات بیشتر این مقاله رو بخونید) سپس برای مدتی «کایل راینر» (Kyle Rayner) جانشین هل جوردن شد. در شماره 57 از سری سوم کمیک های Green Lantern و پس از کشته شدن دوست دختر آقای راینر، او به محله ای جدید رفت و در خانه ای سکونت کرد به آدرس 175 Bleecker Street در محله Greenwich Village! خوب شما حتما میدونید که «دکتر استرنج» به عنوان جادوگر معروف مارول هم در 177 Bleecker Street زندگی میکنه و بنابراین راینر همسایه دکتر استرنج شده بود! حتی دیدیم که او با دستیار دکتر استرنج یعنی «وانگ» ملاقات میکنه و وانگ مجله جدید رو نشونش میده! جالبه که راینر از وانگ میپرسه این محله چه طوریه و او هم میگه: کمی "عجیب (strange)" است!!!
10- داستان آکوامن که در کمیک «نیمور» تمام شد!
این یکی خیلی عجیب و غریبه! پس خوب گوش کنید چی میگم! سال 1971 نویسنده ای به نام «استیو اسکیتز» نویسنده کمیک های Aquaman بود. در شماره 56 از این کمیک، داستانی رو نوشت که در آن یک ابرقهرمان جدید رو دیدیم به نام «مبارز» (Crusader). ایشون بینایی ضعیفی داشت. بنابراین ماهواره ای ساخت تا شبها شهر را روشن کنه تا بتونه با جرم و جنایت مبارزه کنه!!! ولی مشکل این بود این ماهواره باعث شد جلبکی رشد کنه که ممکن بود شهر رو نابود کنه (در واقع نور اضافی که شبها پخش میشد باعث شده بود جلبکه بیش از حد رشد کنه)! در نتیجه آکوامن وارد ماجرا شد و در پایان قصه تونست با فشار دادن دکمه ای ماهواره را منهدم کنه:
بعدش قرار بود آکوامن با یک هیولای جلبکی مبارزه کنه ولی متاسفانه این آخرین شماره از اون سری از کمیک های آکوامن بود (چون این کمیک فروش زیادی نداشت و کنسل شد). بنابراین شماره 57 منتشر نشد و داستان هم نیمه کاره موند (به خاطر همینه که تو پانل آخر اون عکس بالایی نوشته شده : The End). تا اینکه در سال 1974 و در شماره 72 از کمیک Savage Sub-Mariner که توسط مارول منتشر میشد و قهرمانش هم «نیمور» بود، اتفاق واقعا عجیبی افتاد. حدس میزنید نویسنده این شماره کی بود؟ «استیو اسکیتز»! ما در این کمیک دیدیم که دستی که دستکش داره، ماهواره را نابود کرد (درست مثل اون کمیک آکوامن).
بعدش یک هیولای جلبکی دیگر خلق شد که نیمور باید باهاش مبارزه میکرد! بنابراین آقای اسکیتز داستانی که در آکوامن نیمه کاره گذاشته بود رو در کمیک نیمور تموم کرد! واقعا عجیب بود، نه؟
9- شخصیتی که از مارول به دی سی رفت!
«استیو انگلهارت» رو با داستان های خوبی که برای دکتر استرنج، کاپیتان آمریکا و اونجرز در دهه 70 میلادی نوشت میشناسند. او یک شخصیت معروفی خلق کرده به نام «مانتیس» (Mantis). مانتیس رو احتمالا به خاطر حضورش در فیلم "نگهبانان کهکشان 2" و "جنگ بینهایت" میشناسید . ولی راستش رو بخواهید این شخصیت در دنیای کمیک با دنیای سینمایی مارول زمین تا آسمون فرق داره (بهتره این مقاله رو بخونید. چون داخلش درباره مانتیس توضیحاتی داده شده). جالبه که مانتیس در واقع اولش عضو گروه اونجرز به حساب میومد. انگلهارت در کمیک های اونجرز داستانی رو شروع کرد که در آن مانتیس قرار بود به موجودی افسانه ای به نام Celestial Madonna تبدیل بشه و موجودی بی عیب و نقص به نام "مسیح آسمانی" (Celestial Messiah) رو به دنیا بیاره. ولی مساله اینجا بود که انگلهارت قبل از تکمیل این داستان، مارول را ترک کرد. ولی بعدش نویسنده کمیک های Justice League of America شد و شخصیتی را خلق کرد به نام Willow که در واقع همون مانتیس بود که انگلهارت با خودش از مارول به دی سی آورده بود!!! ظاهرش هم خیلی بهش شبیه بود. جالبه که انگلهارت ادامه داستان را در کمیک Scorpio Rose که توسط Eclipse Comics منتشر میشد، نوشت!!! (Eclipse Comics یکی از ناشرین قدیمی کمیک بود که الان دیگر وجود ندارد. تو این مقاله معرفی شده است).
8- حضور «مرگ» در کمیک های هالک!
همانطور که در این مقاله گفتم، «پیتر دیوید» بهترین نویسنده کمیک های هالکه. دورانی که در دهه 90 نویسنده کمیک های هالک بود دیوانه وار بود و پر از غافلگیری های بسیار! هالک باهوش شده بود،گاهی مثل ستاره فیلم های اکشن عمل میکرد، نسخه های شخصیتی مختلفی ازش میدیدیم و ... «ریک جونز» (که در این مقاله گفته بودم رفاقتی زیاد بین او و هالک در جریانه) با «مارلو چندلر» ازدواج کرد (ازدواج آنها در شماره 418 از کمیک The Incredible Hulk رخ داد) هر دوی اونا قبل از ازدواج مرگ رو تجربه کرده بودند و مرده بودند. ولی مارلو هنوز بخشی از مرگ را در وجود خودش داشت. همین مساله باعث شد میهمانان عجیبی در مراسم عروسی آنان شرکت کنند. مثل بیگانگان «اسکرال» ، «کری» و «مفیستو» (شیطان مارول)!!! اما از همه عجیب تر یک دختر جوان، رنگ پریده با تیپ rock-punk بود که معلوم بود همون شخصیت معروف «مرگ» (Death) است که توسط «نیل گیمن» و در کمیک های مشهور Sandman (منتشر شده توسط دی سی/ورتیگو) خلق شد! خودتون ببینید:
البته طراح با زرنگی تمام المان های ظاهری این شخصیت رو رعایت کرده بود ولی هرگز صورت او را به ما نشان نداد!
7- وایکینگی که ثور به دی سی فرستاد!
سال 2003 مارول کمیکی چاپ کرد به نام Thor: Vikings که توسط «گارث انیس» (نویسنده برتر کمیک های «پانیشر») نوشته شد. در این کمیک یک سری وایکینگ نفرین شده به صورت زامبی در نیویورک زمان حال ظاهر میشوند (عجب کمیک خفن و خشنی هم بود!).
اونا اولش ثور و اونجرز رو شکست میدهند ولی در نهایت دکتر استرنج به دادشون میرسه و وایکینگ های زامبی شکست میخورند. ثور رهبر اونا رو همچین با مشت میزنه که به فضا میره!
تقریبا یک سال بعد گارث انیس کمیک The Authority: More Kev رو برای انتشارات «وایلد استورم» (Wildstorm) نوشت (این شرکت الان به دی سی تعلق داره). در این کمیک قهرمانان داستان در یک باتلاق با لشگری از زامبی ها روبرو میشوند که رهبر اونا دقیقا همونی بود که ثور به فضا فرستاده بود!!!
پس در واقع مشتی که ثور زده بود این وایکینگ رو به دنیای دی سی فرستاده!
6- جاستیس لیگ در کمیک های مارول!
«جاناتان هیکمن» نویسنده بزرگیه که رویداد برتری مثل "جنگ های پنهان" رو برای مارول نوشته که اینجا ترجمه شده. منتهی مقدمه این رویداد را در کمیک های اونجرز و New Avengers نوشته بود و ما دیدیم که گروهی به نام «ایلومیناتی» که از قوی ترین و مهم ترین شخصیت های مارول تشکیل شده بود تا با تهدیدات فرا زمینی روبر شوند. مشکل آنها این بود که عالم داشت به خاطر اصابت دنیاهای مختلف با یکدیگر نابود میشد. بنابراین باید راهی پیدا میکردند. و از نظر اونا این راه در منهدم کردن دنیاهای دیگر بود! ولی مشکل اینجا بود که با این کار جان میلیون ها موجود زنده گرفته میشد. در نهایت اونا با گروهی از ابرقهرمانان در دنیایی دیگر آشنا شدند به نام "انجمن بزرگ" (the Great Society) . اعضای این گروه جوری بودند که دقیقا ما رو به یاد جاستیس لیگ می انداختند! رهبرشون «سان گاد» (Sun God) بود که در واقع سوپرمن بود، «نورن» (Norn) که در واقع همون جادوگر معروف دی سی یعنی «دکتر فیت» بود، «جوویان» (Jovian) که همون «مارشن منهانتر» بود، «رایدر» که بتمن بود، «دکتر اسپکتروم» که گرین لنترن بود و «باندلس» (Boundless) که همون فلش بود! این گروه توسط نیمور و افرادش نابود شدند و وقتی دیگر اعضای ایلومیناتی مثل دکتر استرنج ، مرد آهنی و ریدر ریچاردز به آنجا رسیدند، متوجه شدند همه اونا کشته شده اند:
5- اعدام «دکتر دووم» و «ولورین» در کمیک های دی سی!
سال 1996، «گرنت موریسون» سری کمیک های تحسین شده JLA رو برای دی سی نوشت که در آن سعی شد بعد از سری هایی مثل "جاستیس لیگ بین المللی" ، دوباره به اعضای کلاسیک روی بیارن. در یکی از داستان های اولیه دیدیم که گروه جاستیس لیگ سعی میکنه با گروهی جدید از قهرمانان افراطی مبارزه کنه و بهشون ثابت کنه که روش های قدیمی هنوز هم موثر تر از خشونت هستند (این گروه دشمنان خودش رو اعدام میکرد!) البته معلوم میشه "مریخی های سفید" (که در اینجا معرفی شده اند) خودشون رو به جای اعضای این گروه جا زده بودند. جاستیس لیگ سعی میکنه جلوی اونا رو بگیره ولی در صحنه ای موفق میشوند تعدادی ابرخبیث و ضدقهرمان را اعدام کنند. اگر خوب به این صحنه دقت میکردید دو تن از کسانی که اعدام شدند براتون آشنا بودند: «دکتر دووم» و «ولورین»!!!
4- نمایش شب هالووین بهانه ای برای یک کراس اور غیر رسمی!
این یکی رو باید کمی توضیح داد. از سال 1960 تا به حال هر سال شرکت Rutland, Vermont یک نمایش به مناسبت هالووین با تم ابرقهرمانی برگزار میکنه. در سال 1972 ، این رویداد واقعی به صورت یک داستان سه قسمتی در کمیک های مارول و دی سی به تصویر کشیده شد که میشه گفت این اولین کراس اور غیر رسمی بین مارول و دی سی هم بود! هر کدوم از قسمت های این داستان در کمیک های Amazing Adventures، Justice League of America و Thor چاپ شدند. ما در واقع به لطف ماهیت داستان که درباره پوشیدن لباس های ابرقهرمانان در شب هالووین بود، شخصیت های مارول و دی سی را در کمیک های یکدیگر دیدیم! اینجوری دیگه مشکل کپی رایت هم پیش نیومد!
3- توافق بین دو نویسنده برای خلق گروه های موازی!
در اوایل دهه 70 میلادی اتفاق جالبی افتاد! در اون زمان «مایک فردریش» نویسنده کمیک Justice League of America بود و «روی توماس» هم نویسنده کمیک Avengers. آنها با هم قرار گذاشتند که به طور مخفیانه کراس اوری را در کمیک های خود بین مارول و دی سی شروع کنند! بنابراین جاستیس لیگ شروع کرد به مبارزه با گروهی به نام "قهرمانان آنگر" (Champions of Angor) که در واقع نسخه ای از اونجرز بود:
بعدا در شماره 3 کمیک Justice league Quarterly، اعضای جدیدی بهش اضافه شد تا بیش از پیش شبیه به اونجرز شوند:
و گروه اونجرز هم با Squadron Sinister جنگید که در حقیقت نسخه ای از جاستیس لیگ بود:
این گروه بعدا به "اسکادران برتر" یا Squadron Supreme تغییر نام داد:
حالا جالبه که من تو برخی سایت ها میخونم که میگن مارول گروه "اسکادران برتر" رو از روی دی سی و جاستیس لیگ کپی کرده! خب عزیز من وقتی اطلاعات نداری و تاریخچه کمیک بوک رو نمیدونی بیخودی حرف نزن. فلسفه شروع این گروه همانطوری که گفتم از توافق دو نویسنده شروع شد تا گروه های مشابه ای خلق کنند تا یک جور ایستراگ باحال خلق کنند! دی سی «قهرمانان آنگر» رو خلق کرد تا هجویه ای بر اونجرز باشه و مارول هم "اسکادران برتر" رو که هجویه ای بر جاستیس لیگ بود. همین و بس!
2- ددپول در کمیک های دی سی!
خب همون طوری که در این مقاله گفتم، بر خلاف تصور بعضی ها، «ددپول» ربطی به «دث استروک» نداره و تفاوت های شخصیتی رو که کنار بگذاریم شاید بشه گفت نام اونا به هم شبیه است که اونم در واقع نوعی شوخی با اسم دث استروک بود و اونقدر هم تابلو بود که همه متوجه شوخی بشن! در هر حال، در سال 2006 کمیک Superman/Batman annual منتشر شد که توسط «جو کلی» نوشته شد (جو کلی خودش سالها نویسنده کمیک های ددپول بود). در این کمیک دث استروک سعی میکنه بروس وین رو بکشه. ولی ناگهان نسخه دیگری از او از دنیای Earth 3 میاد که خیلی شبیه به ددپوله! یعنی همش شوخی میکنه و وراجی میکنه! جالبه که در طول داستان او همش میخواد خودش رو معرفی کنه و بگه که ددپوله ولی مدام حرفش قطع میشه!
1- کلارک کنت در مارول!
کلا به نظر میرسه «کلارک کنت/سوپرمن» یه جورایی تو مارول یونیورس حضور داره ولی ما ازش خبر نداریم! حالا من به چند تا نمونه اشاره میکنم.
مثلا در شماره 341 از کمیک The Mighty Thor کسی رو میبینیم که دقیقا شبیه به کلارک کنته و با ثور برخورد میکنه:
در شماره 296 از اونجرز هم این آقا داره به آسمان و قهرمانان مارول نگاه میکنه:
یا در شماره های 79 از کمیک Marvel Team-Up و شماره 7 از کمیک Secret Wars II داشت اخبار را گزارش میکرد:
یا مثلا حضور لوئیس لین و کلارک کنت در شماره 66 از کمیک Ghost Rider که سال 1990 منتشر شد:
ولی قطعا از همه جالب تر در کمیک های اسپایدرمن بود! همانطور كه میدانید همیشه برای مردم سئوال بوده كه كلارك كنت چطور هویت خود و سوپرمن را فقط با زدن یك عینك تفكیك میكند؟! واقعا آیا مردم شهر متروپلیس (و به خصوص خانم لوئیس لین كه خبرنگار باهوشی است و برنده جایزه پولیتزر شده) آنقدر خنگ هستند كه متوجه نمیشوند كلارك كنت و سوپرمن یك نفر هستند؟! در شماره 16 كمیك Marvel Knights Spider-Man ما ابرقهرمان تازه كاری را میبینیم به نام «اتان» كه در واقع همان كلارك كنت است . سپس او سعی میكند تنها با زدن یك عینك هویت خود را مخفی نگه دارد در حالیكه مرد عنكبوتی كاملا شوكه شده!
او به اسپایدرمن میگوید: "نگران نباش! به خاطر همینه كه من عینك میزنم. پس چی فكر كردی؟ فكر كردی چشمام ضعیفه؟"
اسپایدرمن هم در جواب به او میگوید: "اتان، اونا چهره تو رو از نزدیك دیده اند! هیكلت هم كه عین ورزشكار هاست. الانم كه قراره وارد دفتر یه روزنامه بشی. ایا واقعا فكر میكنی كه متوجه نمیشوند؟"!
بله دوستان... ظاهرا اسپایدرمن خیلی از اهالی متروپلیس باهوش تره!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2018
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
20 کراس اور عجیبی که در دنیای کمیک اتفاق افتادند
15 کمیک بوکی که از بازار جمع شدند
15 پیام مخفی که در کمیک بوک پنهان شده بودند!
15 رویداد برتر مارول (TOP 15 MARVEL EVENTS)
15 رویداد برتر دی سی (TOP 15 DC EVENTS)
20 کراس اور عجیبی که در دنیای کمیک اتفاق افتادند
بدترین رویدادهای دنیای کمیک (THE WORST COMIC BOOK EVENTS)
10 داستان برتر MARVEL TEAM-UP
15 داستان و کراس اور برتری که میخواهیم پس از توافق دیزنی و فاکس در دنیای سینمایی مارول (MCU) ببینیم
دیدگاهها
دوست ندارم توش غلط تایپی باشه
ایستراگ های جالبی بودن مخصوصا ایستراگ داستان اکوامن که خیلی زیرکانه بود یا مورد اول که خیلی عجیب و جالب بود !
استاد تو رتبه دوم اخرین خط یه کلمه رو جا انداختید
در واقع نوشتید:《او همش میخواد رو معرفی کنه...》 بین (میخواد) و( رو )کلمه ی{ خودش }رو جا انداختید
ممنون از مقاله تون و واقعا خسته نباشید آقای ترابی
فقط یه سوال چرا تو این قضایا مشکل کپی رایت پیش نیومده؟ ولورین و دکتر دووم که واضح اونجا کشیده شدن یا بری الن هم واضح بود چون طبق مقالات قبلی شرکت های کمیک خیلی حساسن به این مسائل. مثلاً وقتی کاپیتان آمریکا سپرش مثلثی بود خالقین شخصیت شیلد گیر دادن و ...
این مقاله یه نکته دیگه هم داشت. Spidey.ir تقریبا همه کراس اور های رسمی این دو شرکت رو ترجمه کرده. مرسی از زحماتتون واقعا.
همشون خیلی جالب بودن ولی من از اون مورد بری آلن بیشتر از بقیه گزینه ها خوشم اومد ! مارول خیلی کارش درسته که اومده از شخصیت بری آلن در دنیای خودش به عنوان سریع ترین شخص جهان یاد کرده ! این دیگه ته تهشه !
ممنون برای مقاله
من که همچین فکری میکنم. جالبه توی کمیک های مارول هم لو رفته که دنیای دی سی بخشی از دنیای ماروله!
پس فکر کنم داستان بین انتقام جویان و جاستیس لیگ اینطوریه که با هم توافق کردند اصلا کاری به کار همدیگه نداشته باشند و درباره همدیگه با هم صحبت نکنند چون فهمیدند که تیپاشون به هم نمیخوره!
واسه همینه که بتمن و سوپرمن و گرین ارو و گرین لنترن و . . . شهر های خودشون رو دارند.
راز رو کشف کردم! ایول به خودم!
الان حس افلاطون بهم دست داده که وقتی کشف کرد چطوری میتونه کشتی رو روی آب نگه داره لخت توی خیابونا میدویید و داد میزد "یافتم! یافتم!" (!!!!!!!!!!!!!!!!!)
حالا بریم سر بقیه حرف هامون
خب فکر کنم حرفی نمونده بهتره برم
خب بایدم واضح باشه که خواننده ها بفهمن دیگه !
الآن شما رییس یا هر چیز دیگهی دیسی.
تو دادگاه به بنده ثابت کن منه نویسنده از رایت بری آلن استفاده یا سواستفاده کردم.
#11
فکر کنم بخشی از کل مولتیورس مارول باشه.
ولی اگه درست بگی آکوامن و نیمور آتلانتیس رو بین خودشون تقسیم کردن.
واقعا این مقاله ارزش داره آدم هی برگرده از اول بخونه اینقدر نابه
مثل بقیه مقاله های استاد
یه سری چیزا تو دنیای کمیک هستند که باید همینجوری بدون هیچ دلیلی قبولش کرد!
(البته دلیل های مختلفی برای مخفی موندن هویت سوپرمن وجود داره اما بازهم قانع کننده نیستند . برخی از این دلایل در سریال سوپرگرل توضیح داده میشه اما بازهم در آخر مارشن با تغییر شکل به کمک هویت مخفیش میاد!)
مثلا شلوار هالک رو به هیچ عنوان نمیشه دلیل منطقی برای پاره نشدنش عنوان کرد و به مرور همگی می پذیرن همینیه که هست!(مخصوصا در فیلم راگناروک که بروس شلوار تنگ تونی رو پوشیده بود اما وقتی به هالک تبدیل شد شلوار هنوز سالم بود!!!!)
بعد میگن مارول ضد دیسی هس
یعنی مارول اینقدر شعور داره که حتی شخصیت شرکت رقیبش مرد تو یه مسابقه آوردش و گفت که او حتی از تندرو های شرکت خودش هم سریع تره
ولی آقا این عینک سوپرمن رو درست کنین خیلی ضایعه والا این عینک میذاره مردم نمیفهمن که همون سوپرمنه حالا من اگه ۵ تا لباس آیرون منو رو هم دیگه بپوشم بازم مردم میفهمن منم
تصحیح شد
از تک تک شما متشکرم
هنوزم اگه چیزی به ذهنتون میرسه بگید
در مقاله های قبلی هم اگه چیزی هست زیر خود مقاله اش بنویسید
spidey.ir/images/img/content/comic-book-events/weird-crossovers/Lockjaw-2018--004-016.jpg
معلومه خودتتون هم باهاش عشق کردین چون تم مرموز و ایستراگ و اینا رو داره و شما با این چیزا خیلی علاقه دارید
واقعا بهترین مقاله کمیک بوکس بود که تا حالا خوندم
این مقاله واقعا "معرکه" بود!
ولی آیتم فلش واقعا هوشمندانه و شگفت انگیز بود. لباس پاره و حافظه داغون و ...
احترام مارول به رقیب اسپیدستر شرکت رقیب، واقعا تحسین بر انگیزه!
اونجا که فلش میخواد اسمش رو به یاد بیاره، میگه یه چیزی تو مایه های Buried Alien (=بیگانه مدفون!) که به نحوی جالبه! چون هم فلش اون موقع مرده بود تو مارول یونیورس هم بیگانهس دیگه!
ولی خدایی اسپایدی متخصص هویت مخفیهه! چون هویت مخفی بتمن رو که فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدونن (!) هویت مخفی سوپرمن رو هم که مشاهده کردین!
ولی خب از طرفی سوپرمن یکی از قدیمی ترین هیرو های کمیک بوکیه و خب به عنوان یک سمبل امید، اگه چهرهش مشخص نباشه که یک جور بد گمانی و نفرت عمومی رو به همراه میاره. (مثلا اسپایدی خودمون که مورد قبول جامعه نیست). ولی احتمالا اون دوره قهرمان ها باید حتما هویت مخفی داشتن و بجور رسم یا قانون بوده که طبیعتاً کلارک کنت هم از این قاعده مستثنی نیست.
اقای ترابی بهترین سایت های خارجی کمیک بوکی کدوم ها هستند؟به نقل از a.v.s:
نیاز به کشف خاصی نداره!!!!یه دلیل ساده (و در عین حال پیچیده!)هست که در کمیک های مارول علیه دیسی بیان شده.یعنی افریدگار های مارول و دیسی دوتا برادرن!!!
آره میدونم.
ولی این که فقط دلیل نمیشه که چون با هم برادر هستند دنیای مارول و دی سی با هم یکیه!
جدیدا گفته شده که دنیای دی سی بخشی از مولتیورس مارول هست.
اینطوری که الان هست، باید دلیل بیشتری از این که خالقان مارول و دی سی با هم برادر هستند بیان کنید.
راست میگید؛باید توضیح بیشتری بدن.
راستی کسی میتونه این قضیه فاش شدن اینکه دیسی بخشی از مولتیورس رو توضیح بده؟ادم قاطی میکنه چون خود دیسی مولتیورسه.واینک ه کی فاش کرده؟شرکت ها که این کار رو نمیکن!البته یه تیتری دیده بودم که میگفت هاوک من رفته به مارول!
مثل اینکه قضیه از این قراره که توی یه شماره از کمیک Infinity Countdown که اخیرا داره منتشر میشه، تمامی کاپیتان مارول ها از مولتی ورس جمع شدن که گوشهی پانل، شنل و پای «شزم» (SHAZAM) معلومه. پس نتیجه میگیریم، کاپیتان مارول در دی سی، شزمهه؛ پس DC جزو مالتی ورس ماروله.
[اگر میخوای لینک دانلود رو بزارم.]
(البته من خودم موافق این نیستم و فکر کنم بیشتر یه حضور مخفی باشه.)
خیلی مقاله خوبی بود.
ای بابا بنده این کمیک رو چند هفته پیش خونده بودم؛ولی تو پانل زیاد دقت نکرده بودم.منم باهاتون موافقم بیشتر شبیه حضور مخفیانه ست تا اینکه دیسی بخشی از مولتیورس مارول باشه.شزم هم با کاپیتان مارول مارول زمین تا اسمان فرق داره.
مورد 7،برام جالبه که این شاه وایکینگ زامبی از لحاظ ظاهری شبیه اون شاه روح ها(اسم شریفشون خاطرم نیست)تو ارباب حلقه ها:بازگشت پادشاه هستش،چون از لحاظ زمانی هم هردو 2003 خلق شدن.
منم میگم ما هم عاشق این مقاله هستیم و هرگز از خوندنش خسته نمیشیم
فک کنم سوپر من این عینکش از کرپتون با خودش اومده باشه(قابلیت عوض کردن صورت داشته باشه) یا جادویی باشه یا اینکه مردم دیسی یونیورس کور هستن و همینطور تشکر از استاد که زحمت کشیدن و این مقاله و نوشتن
و راستی مولتی ورس چیه؟ ( بابت اسپم متاسفم ولی نمیدونستم سؤالامو کجا بپرسم)
خسته نباشید
داستان از این قراره که کیتس ویلن جدیدی توی این سری خلق کرده به نام Black Winter. این ویلن یه جور آفت کیهانی (Star Plague) بسیار قدرتمنده که دنیایی که «گالاکتوس» پیشتر در اون زندگی میکرده رو نابود کرده!
اوایل شمارهٔ ۲، این ویلن رو میبینیم که به یک دنیای دیگه حملهور میشه که ظاهراً دنیای دیسی ئه!
در واقع این ویلن دنیای دیسی رو نابود میکنه و جاستیس لیک هم نمیتونن مانعش بشن!
راوی داستان هم به طور غیرمستقیم اعضای لیگ رو معرفی میکنه (مثلاً به بتمن رو «خدای تاریکی» یا سوپرمن رو «خدای خورشید» مینامه.)
در کل اشارهٔ جالبی بود...
و باز هم تشکر از استاد بابت این مقالهٔ جذاب! مقالاتی که استاد در اون ها به تاریخچهٔ کمیک میپردازن واقعاً پرمحتوا و جذاب هستند...
چه جالب
من که خیلی حال کردم مخصوصا با اون شماره 12 که باز نشون از دشمن نبودن مارول با دیسی داد و نشون داد که فقط رقیب هستند نه دشمن .
و اون شماره 10 که داستان دیسی در مارول تموم شد هم عالی بود .
در مورد شماره 5 هم که اعدام دکتر دووم و لوگان بود خیلی خوب معلوم بود که ولوورین و دکتردووم جزو اعدامی ها هستن .
و در شماره 3 هم اون گروهی که جاستیس لیگ باهاش مبارزه کردن خیلی معلوم بود که قهرمانان مارول هست . اون اسکارلت ویچ و کوئیک سیلور و هاکای و مرد آهنی و سایکلاپس خیلی زود نشون داده شد که معلوم شد از مارول هست .
در کل این یه مقاله خوب بود .
دستتون درد نکنه آقای ترابی
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا