15 ابرخبیثی که اسم ضایع دارند!

15 ابرخبیثی که اسم ضایع دارند!

اینها شخصیت های شروری در دنیای کمیک هستند که نامشون خیلی بیخوده!

مقدمه: یکی از کلیدی ترین بخش های زندگی یک ابرخبیث (supervillain) اینه که اسم باحالی داشته باشی. البته ظاهر و لباس هم مهم هستند ولی اسم هم خیلی مهمه. مثلا شخصیت هایی مثل دارک ساید، دکتر دووم، رد اسکال، کیلر کراک، بولزآی، دومزدی و ... اسامی خارق العاده ای دارند که خیلی سریع ملکه ذهن میشه. ضمن اینکه اسمشون به نوعی بیانگر قدرت ها یا شخصیت پردازی شونه. و البته آدم با شنیدن اسمشون میترسه. ولی متاسفانه اسامی محدود هستند و بعضی وقتها نام های بیخودی نصیب برخی شخصیت ها میشه! یعنی گاهی وقتها خبیث هایی رو در دنیای کمیک میبینیم که اسمشون نه تنها لرزه بر اندام قهرمانان نمیندازه بلکه ممکنه باعث خنده اونا هم بشه! در این مقاله (که توسط سایت CBR نوشته شده) به معرفی 15 ابرقهرمانی که اسامی بیخود و بی ربطی دارند میپردازیم!

(پیشنهاد میکنم مقاله "15 ابرقهرمان دنیای کمیک که اسم ضایع دارند" رو هم بخونید)

 


15- استاد ورزش
(Sportsmaster)

 استاد ورزش (Sportsmaster) 

«لارنس کراک» (Lawrence Crock) از ویلن های بسیار قدیمی دی سیه که قدمتش به دهه 40 میلادی میرسه. او یک خبیث خرده پا هستش که در واقع یک ورزشکار با استعداد بود و از مهارت های ورزشی خودش برای جرم و جنایت بهره میگرفت. سلاح ها و ابزار ورزشی هم داره. واقعا چرا باید به ذهن کسی برسه که از همچین شخصیتی به عنوان یک خبیث در دنیای کمیک استفاده کنه؟ و از اون مهم تر این که چرا باید همچین اسمی داشته باشه؟ آیا کسی با شنیدن اسمش تحت تاثیر قرار میگیره یا متوجه میشه هدفش چیه؟!

 

14- کله تخم مرغی (Egghead)

کله تخم مرغی

«کله تخم مرغی» یکی از دشمنان اصلی «مرد مورچه ای» در دنیای کمیک است. اسم واقعی اش «الیهاس استار» (Elihas Starr) میباشد که یک دانشمند دولتی بود که گرفتار شد و به زندان افتاد (چون اطلاعات و نقشه های مهم رو به بیرون سازمان منتقل کرده بود تا در بازار سیاه بفروشد). گفته میشه لقب «کله تخم مرغی» رو رسانه ها بهش داده اند چون سرش طاسه و شبیه به تخم مرغه! سپس یکی از روسای سازمان های جنایتکاری او را از زندان آزاد کرد به شرطی اینکه بتونه «مرد مورچه ای» رو شکست بده. ولی علیرغم این که از وسایل تکنولوژیکی پیشرفته ای بهره میبرد اما از مرد مورچه ای شکست خورد. بنابراین از «هنک پیم» (مرد مورچه ای) کینه به دل گرفت و بعدا بارها و بارها سعی کرد ازش انتقام بگیره. چندین بار هم سعی کرده یار و دستیار مرد مورچه ای یعنی «واسپ» رو گروگان بگیره. در هر حال درسته که در زبان انگلیسی کلمه Egghead به معنای آدم "پرمغز" یا "متفکر" است ولی خداییش همچین اسمی برازنده یک ابرشرور نیست و در واقع خیلی اسم مسخره ای به حساب میاد!

 

13- تین ابومینیشن (Teen Abomination)

 تین ابومینیشن (Teen Abomination)

بعضی وقتها در دنیای کمیک خالقین برای اینکه کار خودشون رو راحت کنند میان و فقط یه کلمه Teen میذارند جلوی اسم یک شخصیتی تا نشون بدن نسخه نوجوان فلان شخصیت دیگه است! ولی اسم «ابومینیشن» (که یکی از دشمنان اصلی هالکه و در زبان انگلیسی به معنای " مایه ی نفرت" یا "انزجار" است) اسمیه که به نظر ترسناک میاد ولی «تین ابومینیشن» اصلا همچین خاصیتی نداره. در هر حال جالبه که بدونید این شخصیت (که اسم واقعی اش هست «جیمی کارلسون») ربطی به «امیل بلانسکی» یا همون ابومینیشن نداره. در واقع او پسر راننده و دستیار «تونی استارک» در دنیای کمیک یعنی «هپی هوگان» است! البته قدرت و ظاهر او به ابومینیشن شباهت داره و به خاطر اینکه در معرض اشعه گاما قرار گرفته به این حال و روز افتاده.

 

12- مرد بادبادکی (Kite-Man)

 مرد بادبادکی (Kite-Man)

به آسمان نگاه کنید! یه پرنده است؟ یه هواپیماست؟ نه، اون ... «مرد بادبادکی»ه ؟! ایشون یکی از خبیث های دی سی هستند که اولش در سال 1960 و در شماره 166 از کمیک های Batman خلق شد. اسم واقعی اش هست «چارلز براون» و چون از کودکی عاشق بادبادک و کایت و این جور چیزا بود تصمیم گرفت با همین وسایل به جنگ بتمن و رابین بره! البته ظاهرا قبلا خلبان هم بوده. ولی خدا رو شکر که الان از دشمنای خیلی گمنام بتمن به شمار میاد و نویسندگان بتمن هم حاضر نیستند ازش استفاده کنند! اینجا رو ببینید چطور با بادبادک خودش به بتمن ضربه زده:

بتمن مرد بادبادکی

 

11- مهاجم رنگین کمانی (Rainbow Raider)

 مهاجم رنگین کمانی (Rainbow Raider)

آقای «روی جی. بیولو» (Roy G. Bivolo) از دوران کودکی رویای این رو داشت که یک هنرمند بزرگ و مشهور بشه و همیشه دوست داشت به جای بازی کردن، نقاشی بکشه. اما متاسفانه دچار بیماری کوررنگی (colorblindness)  بود و به خاطر تداخل رنگ که در آثارش وجود داشت بهش میگفتن که نقاشی هایش زشته . پدر او یک چشم پزشک بود و بهش قول داد که بهش کمک میکنه ولی مرد. منتهی قبل از مرگش به روی وسیله ای داد که خودش اختراعش کرده بود: عینکی که میتونست نورهای رنگین کمانی قوی ساطع کنه! بنابراین روی که میخواست از اونایی که آثارش رو مسخره کرده بودند، انتقام بگیره، از اختراع باباش استفاده کرد و اسم خودش رو گذاشت "مهاجم رنگین کمانی"! واقعا اسم مسخره ایه، نه؟ در هر حال ایشون از دشمنان نسبتا معروف «فلش» به شمار میاد.

 

 

10- غارتگر دوزاری (Penny Plunderer)

غارتگر دوزاری (Penny Plunderer)

راستش هر وقت اسم این آقا رو میشنوم خنده ام میگیره! «غارتگر دوزاری»! این خبیث سالها پیش و در کمیک های بتمن در سال 1947 خلق شد. ایشون عادت داشت جرم هایی مرتکب بشه که یه جورایی ربط داشتن به "پنی" (پنی یا Penny ، یه سکه خیلی بی ارزشه و به همین خاطره که تو فارسی میشه اون رو مثلا معادل "قرون" یا "دوزاری" دونست!) . اسم واقعی اش بود «جو کوین» (Joe Coyne) و قبل از اینکه یک مجرم بشه، فروشنده روزنامه بوده. روزنامه هایش رو به قیمت 1 پنی میفروخت ولی چون از صاحب روزنامه فروشی دزدی کرد، اخراج شد. ایشون واقعا از دشمنان گمنام بتمنه و دیگه اثری ازش نیست (البته اگه اشتباه نکنم یک بار هم با دیگر دشمن سکه دوست بتمن یعنی «دو چهره» همکاری کرد). ولی نقش مهمی در دنیای بتمن داشته. میدونید چرا؟ چون باعث شد بتمن صاحب اون سکه بزرگ در غار خودش بشه! یعنی غارتگر دوزاری یه بار رفت تو یه موزه تا این سکه رو به سرقت ببره که بتمن سر رسید و با همون سکه بزرگ ایشون و همکارانش رو شکست داد :

سکه بتمن

از اون به بعد این سکه رو در میان دیگر اشیا عتیقه (!) بتمن مثل اون دایناسوره و کارت جوکر و ... در غارش دیدیم!

غار بتمن

(خداییش کدوم سایتی رو میشناسید به جز Spidey.ir که وسط مقاله ای در باره اسم های خبیث مسخره، نکته جالب درباره تاریخچه کمیک های بتمن بهتون یاد بده؟!).

 

9- مرد گورخری (Zebra Man)

مرد گورخری (Zebra Man)
باز هم خبیثی مسخره با اسمی مسخره برای بتمن! متاسفانه همانطور که تا الان در این مقاله خوانده اید (و خواهید خواند) و بر خلاف تصور "نولان" دوستان و "آرخام" دوستان در ایران، دشمنان بتمن فقط به اون چندتا "دارک" و "خفن" خلاصه نمیشن و جناب بتمن تا دلتون بخواد ویلن های بیخود هم داشته! (البته طرفدارای بتمن از دست ما ناراحت نشن چون خیلی وقت پیش تو این مقاله دشمنای بیخود اسپایدرمن رو هم معرفی کرده بودیم! میبینید چقدر ذهنمون بازه؟!) ایشون مخترعی بودند به نام «جیک بیکر» (Jake Baker) که دستگاهی خلق کرد که خطوط انرژی سفید و سیاه خلق میکرد که در واقع با نوعی مغناطیسم باعث میشد تا مواد رو از خودش دفع کنه (در دنیای واقعی بهش میگن " دیامغناطیس" یا Diamagnetism). او سعی میکرد به وسیله یک کمربند قدرت های دستگاه خودش رو کنترل کنه. اسمش رو هم گذاشت «مرد گورخری» چون ظاهرش سفید و سیاه بود! (جالبه که اسمش هیچ ربطی به قدرت هاش نداره!) ولی از اون بامزه تر وقتی بود که تونست بتمن رو برای مدتی کوتاه تحت تاثیر خودش قرار بده و تبدیلش کرد به "بتمن گورخری" (Zebra Batman) !!! باورتون نمیشه؟ ایناهاش:

بتمن گور خری

بعدشم این دو شخصیت گورخری (!) با هم جنگیدند:

 

 

8- آقای میکسیزپیتلیک  (Mister Mxyzptlk)

دشمن بامزه سوپرمن

«میکسیزپیتلیک» یک Imp از بعد پنجم است که از قدرت های هرج و مرج طلبانه خودش در تغییر واقعیت برای اذیت و آزار سوپرمن استفاده کرده و میکند (Imp در افسانه های قدیمی اروپایی موجودی شبیه به جن و پری است). میکسیزپیتلیک یکی از قدیمی ترین دشمنان سوپرمن است که توسط خالقین او یعنی «جری سیگل» و «جو شوستر» خلق شد و فقط وقتی میشد او را شکست داد که سوپرمن یک جوری فریبش میداد تا اسم خودش رو برعکس تلفظ کنه (یعنی بگه: Kltpzyxm) . گاهی اوقات هم شرایط یا ماموریت های عجیب یا غیر ممکنی برای سوپرمن خلق میکرد و وقتی سوپرمن بر آنها غلبه میکرد، میکسیزپیتلیک شکست میخورد. معمولا داستان هایی که او در آنها حضور داره نسبتا خنده دار و حتی مسخره هستند اما گاهی وقتها هم دیده ایم که بسیار مرگبار و جدی ظاهر شده. مثلا در این داستان برتر سوپرمن که متوجه شدیم قصد کشتن سوپرمن و نزدیکان او را دارد. یا یک بار هم بخشی از قدرت های خودش رو به جوکر داد و جوکر هم در نهایت دنیا را به شکلی که دوست داشت تغییر داد! ولی در هر حال باید قبول کرد که اسم عجیب و مسخره ای داره که حتی پرمدعا ترین هواداران کمیک بوک های سوپرمن در هجی (spell) کردن اون مشکل دارند!

 

7- قورباغه پرشی (Leap Frog)

قورباغه پرشی

«وینسنت پاتیلیو» (Vincent Patilio) ملقب به «قورباغه پرشی» یا «لیپ فراگ»در  سال ۱۹۶۷ در کمیک بوک های Daredevil خلق شد. وینسنت یک دانشمند بود که همیشه به خاطر عدم موفقیت در کارش افسرده بود. بنابراین تصمیم گرفت تا لباسی به شکل قورباغه برای خود طراحی کند که دارای دو باله بود که در زیر هر باله فنر الکتریکی وجود داشت که به او این توانایی را میداد تا ارتفاع ۶۰ فوت بپرد و منبع انرژي این فنرها از کوله پشتی که در پشت این لباس قرار داشت تامین میشد. وینسنت پس از طراحی این لباس اسم خود را لیپ فراگ گذاشت و تبدیل به یک جنایتکار شد. او در هر دو عمل مجرمانه ای که انجام داده توسط «بی باک» (Daredevil) شکست خورده و بعدش  توسط ایرون من به زندان افتاد. کلا این شخصیت رو واسه خنده خلق کرده بودن و نباید جدی اش بگیرید.

جالبه که پسر این آقا به نام «یوجین پاتیلیو» بعدا خواست برای اینکه پدرش را رو سفید کنه، یک قهرمان شد و اسم خودش رو گذاشت "مرد قورباغه ای" (Frog-Man)!!!

مرد قورباغه ای"

پس معلوم میشه اسم مزخرف انتخاب کردن تو خانواده پاتیلیو ارثیه!

 

 

6- مرد خال خالی (Polka-Dot Man)

مرد خال خالی (Polka-Dot Man)

ایشون هم از خبیث های گمنام بتمن هستند که سال 1962 و در شماره 300 از کمیک Detective Comics خلق شدند و مدتهاست که دیگه ازش خبری نیست. اسم واقعی اش هست «آبنر کریل» (Abner Krill) که قدرتی از خودش نداشت ولی در عوض توانایی های خودش را از لباس خال خالی خودش میگرفت! یعنی هر کدوم از اون دایره های روی لباسش رو میتونست به نوعی سلاح تبدیل کنه! هیچ کس هم نمیدونه که این لباس از کجا اومده و منشا اون چیه. اما چیزی که میشه گفت اینه که هم اسمش بیخوده، هم لباسش و هم قدرت هاش!

 

5- لیدی استیلت من (Lady Stilt-Man)

5- لیدی استیلت من (Lady Stilt-Man)

کلمه "استیلت" (Stilt) در زبان انگلیسی به معنی «چوب پا» هستش. یعنی به اون چوب هایی گفته میشه که مثلا در دلقک های سیرک میرن روشون و قدشون بلند میشه و باهاشون راه میروند. در دنیای کمیک های مارول هم یک خبیث داشتیم به نام «استیلت من» که از دشمنان «بی باک» محسوب میشه و در این مقاله معرفی کرده بودیمش. او از فلزی برای ساخت پاهای تلسکوپیک ( یعنی میتواند پاهای خود را کوتاه و بلند کند ) استفاده کرد که به او اجازه میداد تا بسیار بلند شود. خود این آقا به قدر کافی مسخره بود ولی بعدا از اون مسخره تر هم خلق شد: «لیدی استیلت من»! یعنی واقعا اونقدر اسم بی معنی و مسخره ایه که آدم باورش نمیشه! منظورم اینه که اصلا چرا یک خانم باید تو اسمش "Man" باشه؟! در هر حال اسم واقعی اش هست «کالی رایان» (Callie Ryan) که برای ادای احترام به استیلت من (که اون موقع در دنیای کمیک مرده بود) چنین هویتی برای خودش انتخاب کرد. او هم مثل استیلت من از اون پاهای تلسکوپیک استفاده میکنه و جالبه که سال 2010 خلق شد ولی از اون موقع تا به حال حضور نسبتا چشمگیری در دنیای کمیک داشته!

 

4- قاطی پاتی (Crazy Quilt)

 قاطی پاتی (Crazy Quilt)

در زبان انگلیسی عبارت Crazy Quilt به معنای هر چیزی که از بخش های ناجور و گوناگون درست شده باشد، میباشد. پس میشه مثلا آن را معنی کرد به آش شله قلمکار، صد وصله، قاطی پاتی، لحاف صد تکه (که از به هم دوختن قطعات پارچه ی رنگارنگ درست شده)، چهل تکه و ... متاسفانه Crazy Quilt نام یکی از خبیث های دی سی است که بیشتر هم با بتمن روبرو شده! گفته میشه چند تا شخصیت با این اسم در دنیای دی سی وجود داشته که اولین اونا یک نقاش مشهور بود که یک لباس چند تیکه و رنگارنگ بر تن میکرد و یک کلاه ویژه هم بر سر داشت که نورهای مختلف از خودش بیرون میفرستاد! این نورها قرار بود دشمنانش رو هیپنوتیزم کنند!

 

 3- پیست – پات پیت (Paste-Pot Pete)

پیست – پات پیت (Paste-Pot Pete)

«پیتر پتروسکی» (Peter Petruski) ابرشروری است که بیشتر در کمیک های «هیومن تورچ» آفتابی میشد. اولش لقبش بود Paste-Pot Pete که  خیلی ضایع بود و میشه ترجمه اش کرد به "پیتر سیریش ساز"!!! (چون او یک دانشمند بود که ماده چسبان بسیار قوی خلق کرد به نام multi-polymer و بعد یه تفنگی درست کرد که این مایع چسبان را به سمت دیگران پرت میکرد!). لقبش در ضمن هم طولانی بود و هم اینکه جوری به نظر میرسید که انگار از کارتون کودکان بیرون اومده ، نه از کمیک های مارول! اما جالبه که بدونید ایشون انگار خودش هم فهمید که اسمش خیلی ضایع است و بنابراین اسمش رو به «ترپستر» (Trapster)  تغییر داد (ترپستر به معنی کسیه که دیگران رو گیر میندازه).  انصافا این اسم خیلی بهتریه از «پیتر سیریش ساز»! چند سال پیش و در کمیک "مرد عنکبوتی و هیومن تورچ" که اینجا ترجمه شده، معلوم شد که اسپایدرمن بود که با شنیدن اسم این آقا اونقدر خندید که باعث شد که به فکر بیفته بره و اسمش رو عوض کنه! 

خنده مرد عنکبوتی

 

2- خانم پشم شیشه (Asbestos Lady)

 خانم پشم شیشه (Asbestos Lady)

خب اونایی که انگلیسی خوبی بلدن میدونن که Asbestos به معنای "پنبه نسوز" است . البته در زبان فارسی بهش "آزبست" یا "پنبهٔ کوهی" و البته "پشم شیشه" هم گفته میشه. این ماده به خاطر مقاومت زیادی که در برابر گرما و آتش داره به عنوان ماده نسوز بکار می‌رود. در هر حال خیلی وقت پیش و اون موقعی که مارول اسمش بود "تایملی"، یک خبیث سارقی داشتیم به نام Asbestos Lady! دلیلش هم این بود که لباسی میپوشید که نسوز بود!!! ایشون با هیومن تورچ درگیر شد (البته این هیومن تورچ اونی نیست که عضو گروه "چهار شگفت انگیز" است. بلکه منظورم هیومن تورچ اریجینال ماروله که در واقع یک روبات بود و قبلا در این مقاله معرفی اش کرده بودم). جالبه که این خانوم اونقدر از هیومن تورچ بدش میومد که گلوله های ساخته شده از پشم شیشه هم ساخت که باهاش بهش شلیک کنه!

 

1- پادشاه نمک فلفل (Condiment King)

 پادشاه نمک فلفل (Condiment King)

Condiment در زبان انگلیسی به معنای "ادویه" ، "چاشنی" یا "نمک فلفل" است و این آقا هم اسمش «پادشاه نمک فلفل»!!!!! جالبه که اولش در سریال" بتمن: مجموعه کارتونی" توسط «بروس تیم» خلق شد و بعد وارد دنیای کمیک شد. او حالت کمدی داره که سس کچاپ و مایونز رو با سس هزار جزیره (!) ترکیب و از  طریق اسلحه های مخصوص خودش به بیرون شلیک میکنه! اولش البته اصلا خبیث نبود، بلکه کمدینی بود که توسط جوکر شستشوی مغزی داده شد تا با بتمن بجنگه!

  

مهدی ترابی مهربانی

منبع: سایت CBR

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 ابرخبیثی که اسم ضایع دارند!

بی مصرف ترین ابرقهرمانان کمیک بوکی!

مزخرف ترین شخصیت های دنیای کمیک بوک

15 دفعه ای که دشمنان مرد عنکبوتی گوشت انسان خوردند!

بیخود ترين دشمنان مرد عنكبوتی !

15 دشمن بیخود بتمن!

10 ابرقهرمانی كه بدترین اریجین (ORIGIN) را دارند

15 ابرقهرمانی که اسم ضایع دارند!

بدترین لباس های ابرشروران (SUPERVILLAINS) در دنیای کمیک

بدترین لباس های ابرقهرمانان (SUPERHEROES) در دنیای کمیک

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn