15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول

15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول

به مناسبت هالووین این مقاله تقدیم شما میشود!

 اینها شخصیت های برتر مارول هستند که بسیار برای داستان های ترسناک، خفن و ماورا الطبیعه مناسب میباشند.

 

- دراکولا (Dracula)

دراکولا

خلق شده توسط:  جری کان وی ، جین کولان

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 1 از کمیک The Tomb of Dracula (1972)

قدرت و توانایی: در شمشیربازی و مبارزه تن به تن مهارت داره، قدرت و توان و چابکی و رفلکس های فرابشری داره، هوش بالایی داره، زخم هایش به سرعت خوب میشوند، هوا رو کنترل میکنه، تغییر ظاهر میده، روی ذهن و فکر دیگران تاثیر میزاره، نیروهای تله پاتیک داره، دیگران را میتونه هیپنوتیزم کنه، فنا ناپذیر است، جاذبه زمین روش اثر نداره. 

دراکولا دیگه نیازی به معرفی نداره. او توسط نویسنده ای به نام «برام استوکر» در سال 1897 خلق شد و در قرن بیستم در تعداد بیشماری فیلم  و کارتون و کتاب و بازی و ... ظاهر شده. او  ارباب و سرور  تمام خون اشامان دنیای خیالی است. تا اینکه در سال 1972 مارول در کمیک های تحسین شده "مقبره دراکولا" (Tomb of Dracula) پای این شخصیت را به دنیای کمیک باز کرد. بعد از چند شماره، نویسنده ای افسانه ای به نام «مارو ولف من» به همراه طراح نامدار مارول یعنی «جین کولان» داستان های به شدت ماندگار و خواندنی برای این کمیک نوشتند . اونا موفق شدند از دراکولا نوعی شخصیت ضد قهرمان بسازند که بسیار به ذات و جوهره کتاب برام استوکر و فیلم های ترسناک و کلاسیک استودیو یونیورسال وفادار بود. ضمن اینکه المان های ابرقهرمانی را هم به داستان ها تزریق کردند و همچنین برخی از غنی ترین شخصیت های مکمل دنیای کمیک در دهه 70 میلادی هم در این کمیک بودند (شخصیت های مهم و معروفی مثل بلید ، هانیبال کینگ و Lilith و ... در کمیک "مقبره دراکولا" خلق شدند) . ولی بی شک دراکولا با اون شرافت پلید منحصر به فرد خودش ستاره داستان بود. او در آرک های مهمی در کمیک های ایکس من، ثور، دکتر استرنج و حتی هاوارد اردکه (!) نیز حضور یافت.

 

15 - هانیبال کینگ (Hannibal King)

 هانیبال کینگ (Hannibal King)

خلق شده توسط:  جین کولان ، مارو ولف من

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 25 از کمیک The Tomb of Dracula (1974)

قدرت و توانایی: زخم هاش سریع خوب میشه، سرعت و بنیه فرا انسانی داره، پیر نمیشه، میتونه به گرد و غبار تبدیل بشه، میتونه گرگ نما بشه، پرواز میکنه، در حل پرونده های مرموز جنایی و همچنین در تیراندازی مهارت خاصی داره.

«هانیبال کینگ» در کمیک تاریخی "مقبره دراکولا" از شخصیت های فرعی و مکمل مهم بود . او یک کارآگاه خصوصی ماهر بود که البته دچار نفرین خون آشام ها هم شده بود. میتوان گفت که اولین قهرمان خون آشام مارول است چرا؟ چون تاریخچه اش به دهه 40 میلادی میرسد! یعنی او در این دهه توسط خون اشامی به نام  «دیکان فراست» (Deacon Frost) (که در فیلم سینمایی بلید شخصیت خبیث اصلی داستان بود) گاز گرفته شد ولی سوگند خورد که هرگز کس دیگری را خون آشام نکند. بنابراین سعی میکرد خون های آدم های مرده را بخورد. ضمن اینکه از قدرت های خون اشامی خودش اصلا استفاده نمیکرد مگر اینکه واقعا بهشون نیاز میشد. او به همراه بلید و فرانک دریک» یک اداره خصوصی کارآگاهی به نام Borderline Investigations تاسیس کرد .

بعدها دکتر استرنج دنیای مارول را از وجود خون آشام ها پاک کرد ، ولی با هانیبال کینگ کاری نداشت . سپس بار دیگر شاهد حضور خون اشامان در دنیای مارول بودیم و دیدیم که هانیبال کینگ به جمع گروه Nightstalkers پیوسته (این گروه از شکارچیان هیولا مثل «بلید»  تشکیل شده بود). جالبه که بدونید هانیبال کینگ در فیلم "بلید 3" حضور داشت و نقشش را «رایان رینولدز» بازی میکرد!!!

 

14- ساتانا (Satana)

 ساتانا (Satana)

خلق شده توسط:  روی توماس ، جان رومیتا

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 2  از کمیک Vampire Tales (1973)

قدرت و توانایی: جادو، کنترل و تاثیرگذاری روی آتش، قابلیت جذب روح، میتونه با لمس سلاح هایی که باهاشون آدم کشته شده قوی تر بشه (!)

 این شخصیت در دهه 70 میلادی و در کمیک های سیاه و سفید مارول که محتوایی بزرگسالانه داشتند خلق شد. نامش ویکتوریا هل استرام است و دختر خود شیطان و برادر «دایمون هل استرام» است. ساتانا برخلاف برادرش ، از خباثت و اصل خودش استقبال کرد و به دنیای جهنمی پدرش رفت تا جادوی سیاه بیاموزه . اما بعدش به زمین تبعید شد تا گناهکاران را اغوا و سپس روحشان را به پروانه تبدیل کنه . بعد اون پروانه ها را داخل یک جعبه کوچک نگهداری میکرد و هر از چند گاهی آنها را میبلعید! ساتانا بعدا عاشق یک شیطان پرست به نام Ruth Cummins شد ولی وقتی عشقش کشته شد سعی کرد انتقامش رو بگیره. بعدها  به نوعی ضد قهرمان تبدیل شد و به برخی از قهرمان ها مثل اسپایدرمن و دکتر استرنج کمک کرد.  او در گروه هایی مثل Avengers of the Supernatural، تاندربولتس و "لژیون هیولاها" حضور داشته. لازم به ذکره که برخی از بهترین طراحان مارول در دهه 70 میلادی روی کمیک های او کار میکردند.

 

13-دایمون هل استرام (Daimon Hellstrom)

 دیمون هل استرام (Daimon Hellstrom)

خلق شده توسط:  روی توماس ، گری فردریک

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 1 از کمیک Ghost Rider (1973)

قدرت و توانایی: به جادوی سیاه دسترسی داره، از خودش آتش ساطع میکنه، میتونه دیگران را شفا بده، قدرت و سرعت بالایی داره.

دایمون هل استرام (یا «هل استورم») ملقب به "پسر شیطان" (Son of Satan) است چون واقعا پسر شیطانه! یعنی او و خواهرش ویکتوریا (ساتانا) از وصلت شیطان با یک خانم زمینی متولد شده اند. گفته میشه خود شیطان به او و خواهرش جادوگری یاد داده. ولی دایمون وقتی بزرگ شد برخلاف خواهرش، سعی کرد موجود بدی نباشه و حتی به بشریت خدمت کنه. او اولین بار در کمیک های Defenders با دکتر استرنج آشنا شد و بهش در انجام ماموریتی کمک کرد. سپس عاشق و دلباخته یکی از اعضای این گروه به نام «پتسی واکر» ملقب به Hellcat شد (برای آشنایی با شخصیت هِل کَت، این مقاله را بخوانید).  آنها با هم ازدواج هم کردند ولی بعد از مدتی گذشته دایمون و ارتباطش با شیطان و جهنم باعث شد به شخصیت تاریکی تبدیل بشه. به قول معروف او چون پسر شیطانه، ته دلش شیشه خورده داره  و گاهی هم فریبکارانه عمل میکنه. ولی در هر حال برای دکتر استرنج و برخی دیگر از قهرمانان مارول حامی خوبی بوده و گاهی اوقات هم در انجام ماموریت های خطیر بهشان کمک کرده. ولی خود قهرمانان مارول  هم خوب میدانند که نمیتوانند صد  در صد بهش اعتماد کنه!

مطالب مرتبط:

معرفی شخصیت های مکمل کمیک های دکتر استرنج

  

12- موربیوس (Morbius)

موربیوس (Morbius)

خلق شده توسط:  روی توماس ، گیل کین

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 101  از کمیک Amazing Spider-Man (1971)

قدرت و توانایی: هوش بالایی دارد، قدرت های خون آشامان را دارد یعنی میتواند پرواز کند، هیپنوتیزم کند، زخم هایش زود خوب میشوند.

«مایکل موربیوس» یك شیمی دان برجسته بود كه از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد و به منظور یافتن علاجی برای خود روی خفاش ها تحقیق میكرد اما در عوض خودش به یك خون آشام تبدیل شد! با وجود آنكه موربیوس بارها با اسپایدرمن و دیگر ابرقهرمانان مارول نبرد كرده اما نمیتوان او را یك شخصیت كاملاً خبیث دانست زیرا اغلب به دنبال آن است كه دیگر یك خون آشام نباشد. نکته ای که باعث میشود موربیوس از دیگر خون آشامان دنیای کمیک متمایز گردد این است که با دلایل علمی خون آشام شده، نه دلایل ماورا الطبیعه. میگن دلیل اینکه مارول تونست سر اداره نظارت بر محتوای کمیک رو شیره بماله، همین بوده! یعنی بهونه آورده که موربیوس  با خون آشامان دیگر فرق داره و دلایل علمی داره . به خاطر همین هم هست که مارول بهش لقب "خون آشام زنده" (The Living Vampire) داده. و اینجوری بود که موربیوس در اون دورانی که فضای کمیک هنوز زیادی بسته بود خلق شد.

 مطالب مرتبط:

معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی – قسمت دوم

نگاهی به كمیك های "موربیوس خون آشام" (MORBIUS)

 

11- جنیفر کیل (Jennifer Kale)

جنیفر کیل

خلق شده توسط: استیو گربر، ریک باکلر

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 11  از کمیک  Fear(1972)

قدرت و توانایی: قدرت های جادویی داره، میتونه توهم ایجاد کنه، تله پورت کنه، یک بار زامبی ها را شفا داده!

«جنیفر کیل» یک جادوگر زن هستش که پدربزرگش به نام  «جاشوا کیل» رهبر فرقه Zhered-Na بوده . جنیفر در نوجوانی به جادوگری علاقمند شد و یکی از کتاب های پدربزرگش را دزدید . سپس به طور اتفاقی دیوی به نام Thog را به دنیای ما احضار کرد (در حالی که تصور میکرد شاید بتونه Thog رو تحت کنترل خودش در بیاره). بعدش «من - ثینگ» نجاتش داد (درباره من – ثینگ تو همین مقاله توضیح داده شده) و Thog هم به دنیای خودش برگشت ولی این تازه آغاز داستان جنیفر بود. چون مدتی بعد جادوگری به نام Dakimh اومد پیشش و بهش گفت که دیوهای دیگری نیز در راه هستند و بنابراین برای اینکه جلوی تهاجم دیوهای دیگر به زمین رو بگیره باید به جادوگری قوی تبدیل بشه. جنیفر هم با Dakimh رفت تا راه و رسم جادوگری بیاموزه و سپس برگشت و الان از جادوگران قدرتمند دنیای ماروله چون استادش بهش راه و رسم جادوگری اهالی آتلانتیس رو یاد داده که میگن رسم و رسوم مرده به حساب میاد و فرد دیگه ای ازشون خبر نداره. ضمنا او یک بار مرده و زنده شده و پوست صورتش حالت سوخته پیدا کرده

 

10- ترور (Terror)

 ترور (Terror)

خلق شده توسط:  دی جی چیکستر ، مارگارت کلارک، کلاوس جنسن

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 2  از کمیک St. George (1988)

قدرت و توانایی: تخصص در مبارزه تن به تن، فنا ناپذیر است، میتونه اعضای بدن دیگران رو به خودش اضافه کنه.

شاید بشه گفت هیچ کدوم از شخصیت های مارول به اندازه «ترور» پیشینه عجیب و غریب نداشته باشن. قدمت او به ابتدای خلقت بشر میرسه که تا به حال در شکل ها و فرم های مختلف زنده مونده! میگن وقتی قبیله ای از بشر اولیه، یک شیطان در هیبت خرس که ظاهری سبز  رنگ و  تیغ تیغی و بدنی در حال فاسد شدن داشت و خیلی هم اذیتشون کرده بود را میکشه ، روحش وارد جسم یکی از همون انسان های اولیه ای که کشته بودش میشه . بنابراین بدنش شروع میکنه به فاسد شدن  ، تیغ های بلندی از صورتش میزنه بیرون و بهمون توانایی ها و  نفرینی که اون خرس دچارش بود، دست پیدا میکنه. پوستش هم اسیدی ترشح میکنه که هم مثل چسب عمل میکنه و هم مثل یک حلال. به همین دلیل میتونه اعضای بدنش رو بکنه و به جای اونا اعضای بدن انسان های دیگه رو بزاره! (به همین دلیل هم هست که تونسته این همه مدت زنده باشه) او سپس از قبیله خودش طرد شد و در طول قرون گذشته اسامی مختلفی داشته. یکی از اصلی ترین اونا Shreck بود که در قرون وسطی به این نام شناخته میشد. او در این زمان بود که شوالیه و عاشق زنی شد که خیلی دوستش داشت. وقتی این زن مرد ، کاری کرد که دست او را فلزی کنند تا بتونه به خودش وصل کنه و همیشه همراهش باشه (چون فلز از بین نمیره و فاسد نمیشه) . در هر حال او در زمان حال به اسم "ترور " شناخته میشه و اولین باری که دیدیمش یک قاتل اجیر شده بود ولی هر از گاهی کارهای خوبی هم ازش سر زده. از اون موقع به بعد رئیس شرکتی به نام .Terror, Inc شد که سفارشات انجام کارهایی که مربوط به موجودات ماورا الطبیعه و ترسناک میشد را انجام میدهد. او کارمندان این شرکت  رو خودش با دقت و وسواس خاصی انتخاب میکنه. یکی از این اعضا Boneyard نام داره که اعضای بدن خاصی رو براش فراهم میکنه!

 

9- السا بلاد استون (Elsa Bloodstone)

 السا بلاد استون (Elsa Bloodstone)

خلق شده توسط:  دن ابنت ، اندی لانینگ، مایکل لوپر

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 1  از کمیک  Bloodstone  (2001)

قدرت و توانایی: استاد تیراندازی است، قدرت و سرعت و توان فوق بشری داره، زخم هایش سریع خوب میشوند، در مقابل نیش خون آشامان مصون است، میتونه به خوبی از وسایل جادویی استفاده کنه.

«السا بلاد استون» یک دختر جوان  شجاع است که هیولا شکار میکنه و شباهت های زیادی به شخصیت معروف سریال "بافی، شکارچی خون آشامان" داره ولی خالقین او گفته اند که حتی یک اپیزود از این سریال را هم ندیده اند! در هر حال او دختر شخصیت تقریبا نامیرایی به نام «یولیسس بلاد استون» است و در عمارت پدرش زندگی میکنه. السا از دوستان هیولای فرانکشتاین هم هست و همون طور که گفته شد شکارچی هیولاهاست . ضمن اینکه یک وبلاگی داره که مثل ویکی پدیا میمونه برای انواع هیولاها. السا در این وبلاگ انواع مختلف دیو، غول و جن و هیولا را معرفی و دسته بندی میکنه. در ضمن السا قدرت های فرابشری خودش را از سنگی به نام Bloodgem میگیره . همچنین خونش برای خون آشامان مثل سم میمونه و بنابراین خون آشامان ازش وحشت دارند. در آگوست سال 2013، السا به گروه ابرقهرمانان مونثی به نام Fearless Defenders پیوست که اعضایی همچون «ولکرای»، «میستی نایت» و Clea (معشوقه دکتر استرنج) داشت.

 

8- گرگ نمای شبانه (Werewolf by Night)

 گرگ نمای شبانه (Werewolf by Night)

خلق شده توسط:  روی توماس ، جری کان وی، مایک پلوگ

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 2  از کمیک  Marvel Spotlight  (1972)

قدرت و توانایی: قدرت، بنیه و سرعت و توان فوق بشری داره، حس بویایی شگفت انگیزی داره، زخم هایش به سرعت خوب میشن، دندان ها و پنجه های واقعا تیزی داره.

«جک راسل» (Jack Russel) آدم بدبختیه چون نفرین گرگ نماها در خانواده او برای قرن ها وجود داشته. به همین دلیل هر وقت ماه کامل باشه ، به مدت سه شب به یک گرگ نما تبدیل میشه. او بلافاصله پس از هجدهمین سالروز تولدش فهمید که دچار این نفرین هستش . بنابراین درست مثل «بروس بنر» (هالک) در جنگل و بیابان آواره شد و سعی کرد در شب هایی که به هیولا تبدیل میشه خودش را  در جایی محبوس کنه تا به دیگران آسیب نرسونه. ولی تلاش هاش همیشه موفق آمیز نبوده اند. در نهایت جک تونست هر وقت که دلش میخواد به گرگ نما تبدیل بشه و حتی هوش و ذکاوت خودش را هنگامی که در هیبت گرگ نما فرو میره، حفظ کنه. در این راه ، جادوگری به نام «توپاز» خیلی بهش کمک کرد (میتونید اینجا درباره توپاز اطلاعات کسب کنید).  ولی در هر حال او همیشه باید با خودش بر سر ذات حیوانی و وحشی خود کلنجار بره.

جک راسل سعی کرده به خیلی از ابرقهرمان های مارول مثل ایرون من، زن عنکبوتی و ... کمک کنه.  ضمن اینکه از یاد نبریم   Werewolf by Night  از کمیک های بسیار مهم و معروف مارول در دهه 70 میلادی به حساب میاد و این شخصیت از هیولاهای قهرمان و بسیار خوش قلب این شرکته.

 

7- بلید  (Blade)

 بلید  (Blade)

خلق شده توسط:  مارو ولف من، جین كولان

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 10  از كمیك The Tomb of Dracula (جولای 1973)

قدرت و توانایی: سرعت، چابكی و استقامت فوق بشری دارد،  استاد هنرهای رزمی است، در شمشيربازي تبحر دارد، حواس ارتقا یافته دارد، زخم هایش به سرعت بالا خوب میشوند، در مقابل گاز گرفتن ها یا هیپنوتیزم خون آشامان مصون است، دیر پیر میشود، در استفاده از چاقو مهارت دارد، میتواند حضور موجودات ماورالطبیعه را احساس كند.

«بلید» که نام واقعی اش «اریك بروكس» (Eric Brooks) است ابتدا و به عنوان یك شخصیت مكمل در كمیك های "مقبره دراكولا"  خلق شد و بعدا وارد كمیك های اختصاصی خودش گردید. او موجودی نیمه انسان – نیمه خون آشام است كه تمام نقاط قوت انسان ها و خون اشام ها را دارد ولی اثری از نقاط ضعف آنها در او مشاهده نمیشود. مادر بلید  توسط خون آشامی پلید به نام «دیكان فراست» (Deacon Frost) كشته شده و در نتیجه  بليد مبارزه با خون اشامان را وظیفه ابدی خود میداند. او با «هانیبال كینگ» (که در همین مقاله بهش اشاره شد) ملاقات كرد . آنها با كمك یكدیگر موفق شدند فراست را شكست دهند. بلید در ضمن بارها سعی كرده دراكولا را نابود كند.  به علاوه او بسیاری از قهرمانان دیگر مارول را یاری داده . به عبارتی دیگر معمولا اگر كسی در عالم مارول با تهدیدی مرتبط با خون آشام ها یا دیگر هیولاهای ماورالطبیعه روبرو شود ، بلید را خبر میكند! به علاوه، بلید عضو گروه هایی مثل MI: 13، Nightstalkers، Midnight sons و Mighty Avengers بوده است.  البته با وجود آنكه بلید نسبت به نور آفتاب و فلز نقره مصون است ولی نیاز دارد تا مثل خون اشام ها از خون تغذیه كند. بنابراین دیدن نبرد او با ذات درونی اش برای آنكه جلوی خون خوردن خودش را بگیرد از جذابیت های داستان های اوست. در واقع تقابل ویژگی های انسانی با خصوصیات خون اشامی بليد، از او كاراكتری جالب ساخته است.

 

6- نگهبانان دارک هولد (Darkhold Redeemers)

نگهبانان دارک هولد (Darkhold Redeemers)

خلق شده توسط:  هاوارد مکی ، اندی کوبرت

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 28 از سری سوم  کمیک  Ghost Rider  (1992)

«دارک هولد» کتابی شیطانی است که قدرت بسیار بالایی داره و باعث به وجود آمدن نژاد خون آشامان و گرگ نماها در عالم مارول شده.  در این مقاله قبلا به طور مفصل درباره اش توضیح داده شده. «نگهبانان دارک هولد» (Darkhold Redeemers) هم گروهی هستند که با مسائل ماورا الطبیعه و خفیه آشنایی دارند و  وظیفه شان این است که نگذارند صفحات این کتاب به دست آدم های ناباب بیفتد.

اصلی ترین نگهبان دارک هولد، خانم «ویکتوریا مونتسی» (Victoria Montesi) نام دارد. پدرش و کلا خانواده مونتسی همواره نگهبان این کتاب بوده اند ولی ویکتوریا هرگز به وظایف خانوادگی خودش اعتقادی نداشت و با پدرش هم میانه خوبی نداشت . در عوض سعی کرد به دانشگاه پزشکی بره و دکتر بشه. تا اینکه یک روز گروه «دارک هولدرز» (Darkholders) که از کتاب دارک هولد و خدایی شیطانی به نام Chthon پیروی میکنند، در اپارتمان او بمب گذاشتند. ویکتوریا  زنده موند ولی دوستش در اثر انفجار فلج شد. بعدش متوجه شدیم که صفحاتی از کتاب دارک هولد داره به کسانی داده میشه که خبر ندارن قراره روحشون به شیطان اهدا بشه. همه اینا باعث میشه ویکتوریا تصمیم بگیره گروهی تشکیل بده به نام نگهبانان دارک هولد تا دیگه زندگی هیچ آدم بیگناهی به خاطر قدرت دارک هولد تباه نشه. اعضای این گروه عبارتند از :  پرفسور «لوئی هستینگز» که متخصص امور ماورایی و مرموز هستش، نوه جادویی او به نام  «جینکس»، یک مامور اینترپل به نام Buchanan و ... بعدا اتفاقات بدی برای اعضای این گروه افتاد. مثلا لوئی روحش رو از دست داد و ویکتوریا هم الان بارداره. حالا پدر بچه کیه؟ همون خدای شیطانی یعنی Chthon!

 

5- اسلیپ واکر (Sleepwalker)

اسلیپ واکر (Sleepwalker)

خلق شده توسط:  باب بودیانسکی

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 1 از کمیک Sleepwalker   (1991)

قدرت و توانایی: بنیه و استقامت فرا بشری، دید شگفت انگیز، سرعت و رفلکس و طاقت بالایی داره، پرواز میکنه، در مقابل حملات ذهنی مقاومه.

«اسلیپ واکر» یک از بهترین و منحصر به فرد ترین شخصیت های ماروله که متاسفانه زیاد تحویلش نمیگیرن . او از دنیایی آمده به نام Mindscape که در آن موجودات عجیب و غریب زندگی میکنند . موجودات این دنیا توانایی آن را دارند که وقتی انسان ها خواب هستند از طریق ذهنشان وارد دنیای ما شوند و به همین دلیله که انسان ها کابوس میبینند.  اما نیروهایی هستند که از ذهن ما در مقابل تهاجم آنها محافظت میکنند. یکی از آنها به نام «اسلیپ واکر» فریب دشمن خودش به نام Cobweb را خورد و وارد ذهن یک دانشجوی فیلمسازی به نام «ریک شریدان» شد و در آنجا گیر افتاد. بعدش شریدان و اسلیپ واکر یکی شدند . بنابراین حالا هر وقت شریدان به خواب فرو میره، اسلیپ واکر ظاهر میشه و با جرم و جنایت میجنگه. ضمن اینکه آنها مراقب هستند تا Cobweb و موجودات خبیث دنیای Mindscape به دنیای ما نفوذ نکنند.

 

4- دث لاک (Deathlok)

 دث لاک (Deathlok)

خلق شده توسط:  داگ موینک، ریک باکلر

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 25 از کمیک Astonishing Tales  (1974)

قدرت و توانایی: دستگاه های فلزی نصب شده داخل بدنش باعث شده سرعت، قدرت، بنیه ، رفلکس و طاقت فرا بشری پیدا کنه، میتونه اسیب هایی که به بدنش میرسه رو تعمیر کنه، میتونه همزمان چندین چیز مختلف رو ردیابی کنه.

«دث لاک»   یک سایبورگ آدم کش است که از آینده آمده. میگن در دنیای آینده افسری به نام «لوثر مانینگ» بوده که بسیار هم اهل خانواده بوده و زن و بچه اش رو دوست داشته. اما در یک نبرد زخمی شد و به کما رفت. وقتی هم بیدار میشه میفهمه که دنیا به خاطر جنگ هسته ای کاملا بهم ریخته . تازه ، متوجه میشه که شستشوی مغزی هم دادنش تا یک سایبورگ آدم کش بشه. ضمن اینکه یک کامپیوتر هوشمند هم داخل مغزش گذاشته اند. دث لاک نهایتا موفق میشه از دست کسانی که تبدیل به سایبورگش کردن فرار کنه. اما پی میبره که زندگیش نابود شده چون همسرش با مرد دیگه ای ازدواج کرده و .... سپس تصمیم میگیره خودکشی کنه ولی نمیتونه چون برنامه هایی که داخل سرش کار گذاشته شدن این اجازه رو بهش نمیدن. پس میفته دنبال اینکه از بقیه انتقام بگیره و ...

نکته بسیار جالب درباره این شخصیت اینه که بسیار روی شخصیت های مشابه تاثیر گذاشته و کاراکترهای معروفی مثل "ترمیناتور" یا "روبوکاپ" ازش الهام گرفتن! حتی ادعا میشه شخصیت سایبورگ دی سی هم از دث لاک مارول الهام گرفته.

 

3- من - ثینگ (Man-Thing)

 من - ثینگ (Man-Thing)

خلق شده توسط:  استن لی، روی توماس، جری کان وی، گری مارو

اولین حضور در عالم کمیک: شماره 1 از کمیک Savage Tales  (1971)

قدرت و توانایی: توان و بنیه فوق بشری داره، حواس بهبود یافته داره، میتونه محلول مخرب درست کنه، میتونه به دنیاهای دیگه تله پورت کنه، به زبان مشترک همه عالم تکلم میکنه.

بدون شک یکی از برجسته ترین شخصیت ها یا حتی هیولاهای ترسناک مارول ، «من ثینگ» است. او محافظ نقطه  اتصال تمام دنیا ها میباشد که البته در باتلاق زندگی میکند.  ابتدا یک بیوشیمیدان متاهل و برجسته به نام «تد سالیس» (Ted Sallis) بود که آینده درخشانی هم در انتظارش بود . سالیس سپس سعی کرد سرمی که باعث به وجود آمدن کاپیتان آمریکا شده بود را باز خلق کنه. اما تحقیقاتش مورد توجه گروه خبیث و تروریستی A.I.M قرار میگیره (برای کسب اطلاعات درباره این گروه، اینجا را کلیک کنید). بنابراین به باتلاق های شهر فلوریدا فرار میکنه و سرم رو به خودش تزریق میکنه و  ... چیزی که نمیدونسته این بود که باتلاق های اون شهر نقطه اتصال دنیاهای مختلف (Nexus of All Realities) است ، یعنی نقطه تلاقی تمام دنیاهای موازی مارول! در نتیجه تبدیل به هیولایی ساخته شده از گیاهان باتلاقی میشه . حافظه و خاطراتش هم پراکنده میشوند و قدرت تکلم خودش رو از دست میده. روزنامه ها هم بهش لقب من ثینگ میدن. از اون به بعد ماموریت پیدا میکنه از نقطه  اتصال دنیاها علیه تهدیدات فرازمینی محافظت کنه. و البته خیلی اوقات هم با کارخانه دار های پلیدی که میخواهند باتلاق های آن منطقه را نابود کنند، مبارزه کرده.

 من – ثینگ شخصیت بسیار مهمیه و گفته میشه سری کمیک هایی که "استیو گربر" در 39 قسمت برای این شخصیت نوشت از بهترین های تاریخ کمیک است و روی نویسندگان مشهوری همچون "نیل گیمن" تاثیر گذاشته. در ضمن این شخصیت  ربطی به شخصیت مشابه دی سی یعنی Swamp thing ندارد و حتی دو ماه زودتر از او خلق شده. نکته جالب درباره این شخصیت اینه که استن لی خیلی از اسم Man-Thing خوشش میومده و حتی چندین سال قبل در کمیک های علمی – تخیلی و ترسناک مارول هیولاهایی با این نام خلق کرده بوده!

 

2- مون نایت (Moon Knight)

 مون نایت (Moon Knight)

خلق شده توسط:  داگ موینك، دان پرلین

اولین حضور در عالم كمیك : شماره 32  كمیك  Werewolf by Night   (ماه آگوست سال 1975)

قدرت و توانایی: او یك كارآگاه زبده است، در مبارزات مسلحانه و تن به تن استاد است، به خاطر گردش های كره ماه به قدرت، چابكی و بنیه سطح بالا دست پیدا میكند.

مون نایت که نام واقعی اش «مارك اسپكتور» (Marc Spector) میباشد،  فرزند ناخلف یك خاخام یهودی است. او وقتی بزرگ تر شد به ورزش بوكس روی آورد و در نهایت تكاور نیروی دریایی  شد و سپس به عنوان یك مزدور آمریكایی سر از مصر درآورد. در آنجا از یك اكتشاف باستان شناسی سر درآورد و پای  مجسمه «خونشو» (Khonshu) كه خدای ماه در نزد مصریان باستان بود، کشته شد. خونشو به او گفت كه در ازای اینكه در این جهان نماینده اش شود، حاضر است زنده اش كند. اسپكتور هم پذیرفت و پس از شكست دادن دشمنانش به آمریكا برگشت تا در قالب مون نایت با جرم و جنایت مبارزه كند. در سالهای اخیر و به لطف داستان های فوق العاده ای كه نویسندگان بزرگی مثل «برایان مایكل بندیس» و «وارن الیس» برای مون نایت نوشته اند، به محبوبیت زیادی دست یافته است.

 مطالب مرتبط:

 کمیک مون نایت (Moon Knight) ترجمه شد + لینک دانلود       

 

1- گوست رایدر  (Ghost Rider)

 گوست رایدر  (Ghost Rider)

خلق شده توسط:  روی توماس، گری فردریك، مایك پلوگ

اولین حضور در عالم كمیك: شماره 5   از كمیك Marvel Spotlight (آگوست 1972)

قدرت و توانایی: چابكی، توان، سرعت، رفلكس و طاقت فوق بشری، متخصص در مبارزات تن به تن، آسیب ناپذیر در مقابل آتش، میتواند از خودش آتش پرتاب كند، میتواند بین دنیاهای مختلف حركت كند، نامیرا است، با خیره شدن به دیگران آنها را ذوب میكند، زنجیر جادویی حمل میكند، با استفاده از آتش جهنمی میتواند موتور سیكلت خودش را ظاهر كند، تفنگی حمل میكند كه آتش جهنمی از آن شلیك میشود.

تردیدي نیست كه جمجمه آتشین و موتور سیكلت شعله ور «گوست رایدر» باعث شده اند تا از نظر بصری یكی از منحصر به فرد ترین شخصیت های مارول باشد. البته شخصیت های مختلفی در قالب گوست رایدر ظاهر شده اند كه معروف ترین آنها اولین گوست رایدر یعنی «جانی بلیز» (Johhny Blaze) است. جانی یك موتورسوار ماهر بود كه برای نجات جان پدرش كه سرطان داشت با شیطان (كه در عالم مارول «مفیستو» نام دارد) معامله كرد. ولی پس از مدتی پدرش در هنگام اجرای یك حركت نمایشی كشته شد. البته مفیستو به جانی گفت كه به عهد خودش وفا كرده و پدرش را از سرطان نجات داده. سپس جانی فهمید كه مفیستو روح او را با روح دیوی به نام «زاراثوس» (Zarathos) ، ملقب به «روح انتقام» (Spirit of Vengeance) ، پیوند زده. بنابراین او به موتورسواری آتشین به نام گوست رایدر تبدیل شد . او هر وقت در حضور پلیدی و خباثت قرار میگرفت تبدیل میشد به گوست رایدر تا به دستور مفیستو افراد پلید را مجازات و به جهنم بفرستد تا پیش مفیستو باشند(!) با این حال جانی هنوز روی گوست رایدر كنترل داشت و خیلی وقت ها از قدرت های خودش برای نجات بیگناهان استفاده میكرد. بعد از مدتی نیروهای گوست رایدر از وجود جانی بلیز خارج و به فرد دیگری به نام «دنیل كچ» (Daniel Ketch) پیوند خورد (پس از اینكه خواهر دنی توسط گانگسترهای نینجا صدمه دید، به موتورسیكلتی دسترسی یافت كه "روح انتقام" در آن وجود داشت) البته  جانی بلیز یك بار دیگر نیز گوست رایدر شد. جدیدترین گوست رایدر مارول هم «رابی ریز» (Robbie Reyes) نام دارد. رابی اصلیتی مكزیكی دارد و یك نوجوان دبیرستانی است.

 مطالب مرتبط:

معرفی گوست رایدر (Ghost Rider) ها

معرفی 10 دشمن برتر گوست رایدر (GHOST RIDER)

 

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2017

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn