10 پیچش داستانی برتر در فیلم های کمیک بوکی

10 پیچش داستانی برتر در فیلم های کمیک بوکی

از امروز و به یاری خدا قصد دارم مقالاتی درباره پیچش های داستانی (Plot Twists) در آثار کمیک بوکی بنویسم. این اولین آنهاست. مقالات بعدی در هفته آینده روی سایت قرار خواهند گرفت.

مقدمه: خوانندگان دنیای کمیک را به سختی میتوان غافلگیر کرد. وقتی شخصیت هایی مثل سوپرمن چیزی در حدود 80 سال سابقه و قدمت دارند پس به خوبی یاد گرفته ایم که آماده هر چیزی باشیم. خوشبختانه خالقین دنیای کمیک همچنان به تلاش خود برای سورپرایز کردن خوانندگان ادامه میدهند و گاهی اوقات با ترفندهای خود باعث شوکه شدن ما شده اند. همین مساله در دنیای سینما هم رعایت میشه البته با شدت بیشتری! یعنی سازندگان فیلم های کمیک بوکی/ابرقهرمانی به خوبی میدانند با کسانی سر و کار دارند که به این راحتی ها شوکه نمیشوند. بنابراین نهایت سعی خود را میکنند تا بهترین پیچش های داستانی را در فیلم های خود ارائه نمایند. این مقاله به 10 تا از بهترین ها میپردازه و بهتون نشون میده که یک پیچش داستانی اگر درست و به جا باشه میتونه چقدر خوب فیلم رو دگرگون کنه!

 

10- ایگو مادر پیتر کوئیل را کشته !

 ایگو مادر پیتر کوئیل را کشته است!

خب ما راستش قبل از اکران فیلم "نگهبانان کهکشان 2" فهمیده بودیم که «ایگو» (با بازی «کرت راسل») قراره پدر «پیتر کوئیل» ملقب به «استار لرد» باشه. اگه اشتباه نکنم این نکته را در تریلرهای خود فیلم لو داده بودند. پس ما فکر میکردیم دیگر سورپرایزی درباره ایگو برامون باقی نمونده ولی کاملا در اشتباه بودیم. اولش همه چیز به نظر خوب و گل و بلبل به نظر میرسید. ایگو به پسر خودش رسیده بود و سیاره ای ساخته بود که پیتر در آنجا احساس خوشبختی میکرد. ولی کم کم معلوم شد اوضاع خرابه! یعنی «مانتیس» بود که نشانه هایی از خبیث بودن ایگو را به ما نشان داد و ما فهمیدیم که او یکی از موجوات از نژاد «سلستیال» است که اهداف خبیثی برای نابودی عالم دارد و در این راه به نیروهای عظیم پسرش نیاز دارد. تازه این اولش بود و فهمیدیم که ایگو چندین و چند بچه خودش را کشته تا به نمونه کامل یعنی پیتر برسه. و از اون غافلگیر کننده تر اینکه او بود که مادر پیتر را کشته بود! این پیچش نه تنها واقعا شوکه کننده بود بلکه معلوم کرد که «یاندو» کسی بوده که پیتر رو به ایگو تحویل نداده و مثل پسر واقعی خودش بزرگش کرده. همین مساله باعث شد تا مرگ یاندو در انتهای فیلم سوزناک تر و احساسی تر بشه.

 

9- لوکی به جای اودین بر تخت آزگارد نشسته است!

اودین - لوکی

ما در فیلم "ثور: دنیای تاریک" دیدیم که لوکی به ظاهر مرد و ثور هم برای برادرش اشک ریخت. این نشان داد که لوکی آدم نسبتا خوبی شده که برامون جای تعجب داشت! اما در پایان فیلم، ثور رو میبینیم که داره با پدرش (اودین) حرف میزنه. ثور بهش میگه که نمیتونه پادشاه آزگارد باشه . وقتی که اونجا رو ترک میکنه ناگهان متوجه میشویم که لوکی بوده که خودش رو جای اودین جا زده بوده!!! این پیچش واقعا هوشمندانه بود و با یک تیر چند نشانه زد. اولا که بار دیگر ثابت کرد لوکی به راستی خدای  دسیسه و نیرنگ است و هرگز نمیشه تصور کرد آدم خوبی شده. دوما اینکه کاملا ما را هیجان زده کرد که ببینیم در فیلم بعدی چه رخ میده (بالاخره وقتی لوکی روی تخت نشسته باشه خیلی چیزا امکان رخ دادن داره!) و سوما اینکه ما را کنجکاو کرد تا بدونیم چه بر سر اودین اومده.

 

8- سرباز زمستانی همون باکیه!

 سرباز زمستانی همون باکیه!

"کاپیتان آمریکا: سرباز زمستانی" از اون فیلم هایی بود که کلا ما رو زیاد غافلگیر کرد (مثلا اینکه نشون داد گروهک تروریستی "هایدرا" به "شیلد" نفوذ کرده یا مثلا اینکه معلوم شد همسایه استیو راجرز همون «مامور شماره 13» یا «شارون کارتر» است که با عشق قدیمی استیو یعنی «پگی کارتر» نسبت خانوادگی دارد و ...) ولی قطعا بزرگترین غافلگیری مربوط به هویت واقعی سرباز زمستان میشود. درسته که علاقمندان به دنیای کمیک از این پیچش خبر داشتند (چون قبلا در دنیای کمیک خونده بودیم که «باکی بارنز» بعد از سالها که مرده پنداشته میشد ،معلوم شد که زنده است و چون شستشوی مغزی داده بودنش به قاتلی حرفه ای به نام «سرباز زمستانی» تبدیل شده است) اما چیزی از جذابیتش کم نکرد. این پیچش باعث شد تا خصومت بین استیو و سرباز زمستانی شخصی تر و پیچیده تر بشه. ضمن اینکه واقعا برای تماشاچیان در سالن سینما جالب بود که دوست قدیمی استیو رو در قالب دشمن بیرحم او ببینند. به علاوه کاملا با اون جو سنگین ، معماگونه و جاسوسی فیلم همخوانی داشت. از اون گذشته باعث شد تا زمینه چینی مناسبی بشه برای فیلم مهم و سرنوشت ساز بعدی مارول یعنی "جنگ داخلی".

 

7- راس الغول زنده است و همون هنری دوکارده!

 راس الغول زنده است و همون هنری دوکارده!

ما در طول فیلم "بتمن آغاز میکند" یه جورایی گمراه شدیم و نفهمیدیم که «هنری دوکارد» با بازی «لیام نیسون» در واقع همان «راس الغول» است. یعنی فیلم اولش جوری پیش میره که ما فکر میکنیم راس الغول همونیه که نقشش رو « کن واتانابه» بازی میکنه. سپس دوکارد شروع میکنه به تعلیم دادن «بروس وین». خیلی هم باحاله و رفتار پدرانه ای باهاش داره تا اینکه از بروس میخواد تا یک دزد بی سر و پا را اعدام کنه . ولی بروس قبول نمیکنه و معبد گروه "لیگ آدم کش ها " را به آتش میکشه (او در ضمن فهمیده بود که این گروه قراره شهر "گاتهام" را نابود کنه) . این وسط به نظر میرسه راس الغول هم کشته شده. ولی اینطور نیست! ما سپس میبینیم که دوکارد دوباره در مراسم جشن تولد پیدایش میشه و متوجه میشیم که او خودش راس الغول بوده! این پیچش هم در نوع خودش جالب بود و باعث شد اونایی که شاید اولش شاکی شده بودن که چرا حضور راس الغول به عنوان یکی از دشمنان برتر بتمن فقط محدود شده به همون چند صحنه کوتاه، راضی بشن.

 

6- واندرومن خودش "قاتل خدایان" (Godkiller) است!

واندروومن

همه میدونستند که «واندروومن» قراره اولین فیلمی باشه که براساس یک قهرمان مونث "اصلی" دنیای کمیک ساخته میشه. ولی شخصیت خبیثش چی؟ حالا دیگه میدونیم: «آرس»! در واقع «دایانا» در طول فیلم بر این باور بود که برای پایان دادن به جنگ جهانی باید آرس را که براساس اعتقادات یونانیان باستان خدای جنگ است،  بکشه. ما ناگهان فهمیدیم که آرس در واقع همان «سر پاتریک مورگان» است . او  خودش رو جای یکی از اعضای کابینه انگلستان جا زده بود و داشت از دایانا استفاده میکرد تا جنگ همچنان ادامه پیدا کنه. این خودش پیچش جالبی بود ولی از اون جالب تر این بود که دایانا سپس سعی کرد از شمشیر "خدا کش" (Godkilling sword) خودش استفاده کنه تا آرس رو نابود کنه ولی فهمید بی فایده است. بعدش طبق معمول تغییری بزرگ در سرگذشت و اریجین واندروومن شاهد بودیم و آرس به او چیزی گفت که مادرش هرگز بهش نگفته بود: او (واندروومن) به عنوان دختر « هیپولیتا» و «زئوس» خودش « قاتل خدایان» است! یعنی اصلا هدف از خلقت او نابودی بوده ! این موضوع باعث پیچیده تر شدن داستان فیلم شد چون دایانا را در دو راهی پایان دادن به خشونت یا ادامه دادن بهش باقی میگذاره. ضمن اینکه نشون داد واندروومن هم خودش یه الهه (goddess) است و شاید حتی از سوپرمن هم در دنیای سینمایی دی سی قوی تر باشد!

 

5- اریک کیل مانگر پسر عموی تچالا است!

کیل مانگر

یقینا یکی از برترین شخصیت های خبیث فیلم های مارول را اخیرا در فیلم "پلنگ سیاه" شاهد بودیم: «اریک کیل مانگر». یکی از دلایلی که باعث شد این ویلن اینقدر خوب و ملموس به نظر برسه این بود که سازندگان فیلم اریجین او را نسبت به دنیای کمیک تغییر و ربطش دادند به خود «تچالا» (پلنگ سیاه). اینطوری هم خصومت آنها شخصی تر شد و هم اینکه تچالا و خانواده اش رو به نوعی مسئول خلق چنین شخصیتی کرد. یعنی ما در اول فیلم شاهد هستیم که پدر تچالا یعنی «تچاکا» به آمریکا میره و اونجا با برادر خودش دعوا میکنه که چرا باعث شده فلز باارزش وایبرینیوم از داخل "واکاندا" خارج بشه. متاسفانه در ادامه تچاکا مجبور شد برادر خودش رو بکشه. سپس پسرش جسد او را پیدا کرد و به همین دلیل از عموی خودش متنفر شد و از اون به بعد سعی کرد یه روزی برگرده واکاندا و خاندان پلنگ سیاه را نابود کنه. پس همانطور که میبینید یک پیچش داستانی میتونه چقدر روی روند داستان تاثیر بگذاره و اون سر و شکل بده.

 

4- باکی پدر و مادر تونی استارک را به قتل رسانده!

 باکی پدر و مادر تونی استارک را به قتل رسانده!

وقتی فیلم "کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی" هنوز به اکران در نیامده بود هواداران از خود میپرسیدند دلیل این دعوای شدید بین تونی استارک و استیو راجرز چیست؟ البته این فیلم قرار بود طبق رویداد مهم "جنگ داخلی" در دنیای کمیک ساخته شود و ما میدانستیم که قراره به خاطر حادثه ای که روی میده و تلفاتی که بر جای میمونه قانون ثبت نام از ابرقهرمانان وضع بشه و بعد بین Cap و مرد آهنی بر سر آن اختلاف میفته. ولی ما میخواستیم بدونیم دلیل اون درگیری شدیدی که به صورت سه نفره بین باکی و استیو علیه تونی رخ میده و ما گوشه هایی از آن را در تریلرها دیده بودیم ، چیست؟ تا اینکه  فیلم اکران شد و فهمیدیم باکی بارنز پدر و مادر تونی استارک را به قتل رسانده است! (البته زمانی این کار رو کرده بود که تحت نفوذ شستشوی مغزی هایدرا قرار داشت). همین کافی بود تا جنگ داخلی بین دو عضو ارشد اونجرز یعنی کاپیتان آمریکا و ایرون من به اوج خودش برسه و داستان فیلم بیش از پیش منطقی تر به نظر برسه چون این تونی استارک دیگه همه چیز خودش رو از دست داده میدید: گروه اونجرز از هم پاشیده شده بود، دوستانش او را ترک کرده بودند، روابط خوبش با دولت مثل قبل نبود، رابطه اش با پپر پاتس خراب شده بود و ... بنابراین وقتی میفهمه که پدر و مادرش رو باکی به قتل رسانده واقعا قاطی میکنه. این باعث میشه اون نبرد نهایی واقعا ملموس و قابل باور بشه. ضمن اینکه به لطف این پیچش عالی و غیر منتظره، نقشه «بارون زیمو» هم کاملا به ثمر مینشینه و برملا کردن این راز، دو قهرمان اصلی اونجرز رو به جون همدیگر میندازه.

 

3- از روی ولورین کلونی ساخته شده که درست عین خودشه!

ایکس 24

فیلم "لوگان" شاهکاری بود که واقعا ما را شگفت زده کرد (نقد بنده را در اینجا بخونید). یقینا یکی از مواردی که خیلی ما رو شگفت زده کرد مربوط میشه به کلونی که از روی ولورین ساخته بودند (ایکس 24) . او دقیقا مثل خود لوگان بود منتهی جوان تر و وحشی تر! جالب اینه که شرکت فاکس تا قبل از اکران فیلم به هیچ وجه اجازه نداده بود هیچ اثری از این شخصیت در اینترنت لو بره. به همین دلیل کاملا ما را غافلگیر کرد و اصلا و ابدا انتظار دیدن همچین کلونی را از ولورین نداشتیم. ضمن اینکه از نظر تماتیک خیلی به داستان کمک میکنه. چون در واقع به ما نشون میده اگه تعالیم پرفسور اگزاویر نبود خود لوگان هم میتونست یه همچین موجود وحشی و بیرحمی بشه که حتی «اگزاویر» رو هم کشت یا دست به قتل عام اون خانواده بیچاره زد. در حقیقت ایکس 24 ما رو خیلی به یاد ولورینی می اندازه که 17 سال پیش در ابتدای فیلم "مردان ایکس 1" دیدیم. به علاوه، مرگ لوگان در پایان فیلم به نوعی میخواست بگه که او به دست خودش کشته شد. یک موضوع دیگه که البته کمی بی ربطه به قضیه اینه که حضور این کلون در فیلم باعث شد تا ما صحنه های نبرد بسیار نفس گیر ببینیم که ما رو به یاد فیلم های "ترمیناتور 1 و 2" انداخت.

 

2- والچر بابای لیزه!

والچر

فیلم "مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه" فیلم بسیار خوبیه ولی اون اواسط یک کمی به نظر میاد که داره قابل پیش بینی و کلیشه ای میشه. تا اینکه ناگهان یک پیچش فوق العاده و غیر منتظره در داستان رخ میده که همه چیز رو عوض میکنه! پیتر میره دنبال «لیز» (دختری که بهش علاقه داره) تا با هم برن میهمانی که ناگهان آقای «تومز» در رو باز میکنه!!! اینجاست که کل فیلم رنگ و بوی متفاوتی به خودش میگیره چون خیلی زود تومز هم از هویت واقعی اسپایدرمن باخبر میشه (یه نکته ای که خوشم میاد اینه که او آدم احمقی نیست. خیلی سریع تو ماشین به قول معروف دو دو تا چهار تا میکنه و میفهمه که مرد عنکبوتی همون پیتر پارکره! درستش هم همینه. باید به شعور تماشاچی احترام گذاشت!). بنابراین از اینجا به بعده که نبرد بین مرد عنکبوتی و «والچر» حالت شخصی به خودش میگیره و فیلم جان تازه ای پیدا میکنه. چون از این به بعد دیگه پای خانواده ها میاد وسط . اوج این مساله در اون سکانس معرکه  گفتگو در ماشین نمایش داده میشه. این صحنه چیزی جز دیالوگ نداره ولی «تام هالند» و «مایکل کیتون» در آن شگفت انگیز هستند. مخصوصا کیتون که با  بازی عالی خودش کاملا نشون میده که حاضره برای حفظ خانواده خودش که براش خیلی زحمت کشیده دست به هر کاری بزنه؛ حتی کشتن یک ابرقهرمان نوجوان!

 

1- نیک فیوری میاد پیش تونی استارک تا پروژه اونجرز رو شروع کنند!

 نیک فیوری میاد پیش تونی استارک تا پروژه اونجرز رو شروع کنند! 

یادش به خیر .. انگار همین دیروز بود که فیلم "ایرون من" اکران شد و MCU را هم پایه گذاری کرد. راستش برامون کمی عجیب بود که مارول چرا تصمیم گرفته دنیای سینمایی خودش رو با فیلم اختصاصی شخصیتی شروع کنه که همیشه درجه دو بوده (البته تا اون موقع ایرون من درجه 2 محسوب میشد. ولی بعد از این فیلم درجه یک شد!). تا اینکه تیتراژ پایانی شروع شد و همه ما را شوکه کرد و اون چیزی که ته دلمون میخواستیم رو بهمون داد! نمیدونم کدامیک از شما این فیلم را در سینما دیدید ولی اگر جزو این دسته از مخاطبین بوده باشید پس حتما یادتونه که تماشاچی های داخل سالن چه حسی بهشون دست داد که نزدیک بود جیغ بکشن از خوشحالی! یعنی هیچ کس نمیدونست که قراره تو صحنه بعد از تیتراژ چه اتفاقی بیفته. هیچ کس هم خبر نداشت که «ساموئل جکسون» تو فیلم هست. یعنی مارول با استادی تمام خبرهای مربوط به او رو مخفی کرده بود. پس ببینید  ملت چه حسی داشتند وقتی جکسون با هیبت «نیک فیوری» میاد پیش تونی استارک و استخدامش میکنه تا پروژه "اونجرز" رو شروع کنه! و اینجا بود معلوم شد مارول میخواد برای اولین بار یک فیلم ابرقهرمانی از روی یکی از تیم های خودش بسازه و بقیه ماجرا رو هم که خودتون حتما میدونید ...این پیچش در رتبه اول قرار میگیره چون کلا سرنوشت دنیای سینما و ژانر ابرقهرمانی را تغییر داد!

 

 مهدی ترابی مهربانی

 

 All rights reserved © Spidey.ir 2018

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

15 خطوط داستانی مهم که از دنیای سینمایی مارول (MCU) حذف شدند

15 صحنه پایانی که از فیلم های ابرقهرمانی حذف شدند!

10 صحنه جالبی كه از فیلم های مارول حذف شدند

15 صحنه پایانی که از فیلم های ابرقهرمانی حذف شدند!

15 شخصیت بزرگ مارول که از فیلم ها حذف شدند !

15 صحنه برتر فیلم های کمیک بوکی سال 2017

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn