به مناسبت اکران فیلم "جنگ ستارگان : آخرین جدای" این مقاله دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیره.

10- شماره 16 از سری اول کمیک های Star Wars

مارول اولین شرکتی بود که در دهه 70 میلادی با بستن یک قراداد پرسود تونست رایت چاپ کمیک از روی فیلم های جنگ ستارگان را به دست بیاره . کمیک های زیادی هم چاپ کرد که اکثرشون اریجینال بودند و شخصیت های تازه ای هم در آنها خلق شد. البته گفته میشه شماره های ابتدایی بهتر و منسجم تر از شمار های بعدی بودند. ما در این داستان با Valance آشنا شدیم که به عنوان یکی از سربازان موسوم به Stormtrooper برای امپراتوری کار میکرد ولی به شدت زخمی شد و برای اینکه جونش رو نجات بدن مجبور شدن به یک سایبورگ تبدیلش کنند ولی او از این قضیه خوشش نیومد و تلاش کرد با پوست مصنوعی ظاهر روباتیک خودش را مخفی کنه. بعدش هم به عنوان یک جایزه بگیر مشغول کشتن روبات ها شد ولی بعدش فهمید که لوک (اسکای واکر) با روبات ها دوسته و بنابراین تصمیم گرفت با وضعیت جدیدش کنار بیاد. در هر حال Valance یکی از بهترین و جذاب ترین شخصیت های اریجینالی بود که مارول برای جنگ ستارگان خلق کرد ولی متاسفانه خیلی زود و بی موقع از داستان ها کنار گذاشته شد.

9- شماره 24  از سری اول کمیک های Star Wars

میگن  «جورج لوکاس» شخصا به مارول گفته بوده که اجازه نداره در کمیک های خودش به گذشته استاد لوک اسکای واکر یعنی «بن کنوبی» (Ben Kenoobi) اشاره کنه ولی این داستان استثنا هستش و اطلاعاتی درباره او به ما میده. یعنی شاهزاده «لیا» (خواهر لوک اسکای وارکر) یادش میاد که کنوبی قبلا چطور از دست جنگنده های TIE فرار کرده و بنابراین شاهد نوعی داستان فلش بکی هستیم. لباسی که در این داستان تن کنوبی هستش خیلی باحاله و نشون میده که لوکاس واقعا اشتباه کرد که در پیش درآمدهای جنگ ستارگان همه جدای ها را با یک لباس متحد الشکل نشان داد. در هر حال همونطور که گفتم در این داستان تا حدی از گذشته کنوبی خبردار میشیم و ضمن اینکه میفهمیم او میتونه در کشف حقیقت تا چه حد مثل کارآگاه های خبره عمل کنه.

8- جنگ ستارگان: میراث (Star Wars: Legacy)

پس از مارول ، این شرکت "دارک هورس" (Dark Horse) بود که در دهه 90 میلادی  رایت چاپ کمیک از روی جنگ ستارگان را به دست آورد و انصافا در طول مدت طولانی که این رایت دستش بود داستان های فوق العاده ای هم خلق کرد. یکی از آنها سری Legacy نام داشت که داستانش 100 سال پس از فیلم های جنگ ستارگان رخ میداد. ما شاهد ماجراجویی های «سید اسکای واکر» (Cade Skywalker) هستیم که از نوادگان لوک اسکای واکر است و پس از اینکه یک جدای میشه از زندگی هم نا امید و به یک دزد دریایی تبدیل میشه. اما همزمان میبینیم که جدای ها ضعیف و فرقه شرور "سیث" (Sith) به قدرت رسیده. جدای ها منتظر هستند تا کسی از نسل اسکای واکر بیاد و کمکشون کنه ولی سید علاقه ای به این کار نداره.

نقطه قوت این سری هم در نحوه شخصیت پردازی سید بود که خیلی جذاب و قابل باور بود و لایه هایی از خاکستری در آن به چشم میخورد. او کسی بود که با اکراه قرار بود قهرمان بشه و همچنین این احتمال وجود داشت که به سمت تاریکی کشیده بشه. بنابراین خواننده باهاش کاملا ارتباط برقرار میکرد. Darth Krayt هم خبیث معرکه ای بود که او هم میراثی برایش به یادگار گذاشته بودند. در هر حال این داستان یکی از بهترین های تاریخ جنگ ستارگانه. 

7- جنگ ستارگان: چوباکا (Chewbacca)

این مینی سریز 5 قسمتی سال 2015 توسط مارول چاپ شد (بله، از وقتی دیزنی صاحب جنگ ستارگان شد ، مارول هم دوباره رایت کمیک های جنگ ستارگان را به دست آورد). درسته که اسم این کمیک «چوباکا» است و قراره درباره دستیار باوفا و پشمالوی «هان سولو» باشه ولی در واقع درباره تاثیراتی است که جنگ بین شورشی ها و امپراتوری روی دیگر موجودات و بخش های کهکشان میگذارد. طراحی این کمیک واقعا زیباست و شخصیت پردازی چوباکا هم حرف نداره . شخصیت های فرعی و جذابی هم داره.

6- شماره 52  از سری اول کمیک های Star Wars

میدونید مشکل نویسنده های مارول چی بود؟ مشکل این بود که وقتی فیلم "جنگ ستارگان: امپراتوری دوباره ضربه میزند" اکران شد ، اونا خبر داشتند که قراره قسمت بعدی هم  به نام "بازگشت جدای" بیاد ولی نمیدونستند چه داستان هایی برای کمیک های جنگ ستارگان بنویسند که هم به فیلم بعدی ربط داشته باشه و هم اینکه اون رو نقض نکنه! به عبارتی دیگه، جورج لوکاس هیچی از فیلمنامه بازگشت جدای به مارول نگفته بود و بنابراین اونا باید خودشون از عالم غیب حدس میزدند که تو قسمت  قراره چه اتفاقاتی رخ بده!!

در هر حال این وسط داستان فوق العاده ای چاپ شد به نام To Take the Tarkin که در آن امپراتوری خبیث تصمیم میگیره پس از نابودی سلاح مخرب خودش یعنی death star، یک سلاح دیگه بسازه به نام Tarkin . لوک اسکای واک رو دوستانش ماموریت پیدا میکنند به Tarkin   نفوذ و از داخل به امپراتوری ضربه بزنند. در کمال شگفتی این داستان به زیبایی حفره های میان دو فیلم "امپراتوری دوباره ضربه میزند" و "بازگشت جدای" را پر میکند و حتی بهتر از بازگشت جدای، شکست امپراتوری را نشان میدهد. Tarkin یک تهدید بسیار بزرگ است و تیم لوک اسکای واکر با نبوغ خود موفق به شکست آن میشود. واقعا یک داستان با ضرب آهنگ زیبا و خلاقانه را شاهد هستیم که متاسفانه تنها ایرادش اینه که خیلی زود تموم میشه!

5- جنگ ستارگان: دارث ویدر و زندان ارواح

(Star Wars: Darth Vader and the Ghost Prison)

داستانی شگفت آور محصول دارک هورس که باعث میشه کاملا نظرتون درباره «دارث ویدر» عوض بشه. در واقع گاهی اوقات داستان ها و فیلم های جنگ ستارگان جوری هستند که همه چیز انگار به دو دسته خوب و بد تقسیم میشن ولی در این کمیک خواننده با امپراتوری همذات پنداری میکنه. داستان این فیلم بین داستان اپیزود های سوم و چهارم  رخ میده و در آن با Laurita Tohm آشنا میشویم که به تازگی از کالج امپراتوری فارغ التحصیل شده . او با دارث ویدر متحد میشه  و در اینکه آیا باید از قلبش اطاعت کنه یا به دستورات امپراتوری گوش بده، دچار سردرگمی میشه. بعدش یک حمله ویروسی باعث میشه تا امپراتور تا مرز کشته شدن پیش بره . بنابراین ویدر پیشنهاد میکنه تا برای مدتی در یک زندان قدیمی جدای ها پنهان شوند تا تجدید قوا کنند . این زندان "زندان ارواح" نام داره و میتونه باعث نجات امپراتور بشه. نکته قابل توجه این داستان اینه که به طرز خارق العاده ای بین سه گانه اول و دوم فیلم های جنگ ستارگان و داستان های اریجینالی که دارک هورس خلق کرده پیوند برقرار میکنه.

4- جنگ ستارگان: امپراتور تاریکی (Star Wars: Dark Empire)

این داستان که سال 1991 عرضه شد،  اولش قرار بود توسط مارول چاپ شود ولی ناگهان دارک هورس تونست رایت جنگ ستارگان را بگیره و در نتیجه خودش هم این ایده رو پرورش داد. ولی در هر حال با این داستان بود که خط مشی اصلی کمیک های جنگ ستارگان دارک هورس مشخص شد: اگه لوک اسکای واکر به سمت نیروی تاریکی بره، چی میشه؟

این داستان پس از قضیه شکست Thrawn شروع میشود و میبینیم که چطور امپراتور خبیث از طریق کلون هایی که حامل ذهن و حافظه اش هستند دوباره از نو متولد میشود  و با اتکا به قدرت جوانی خود کنترل کهکشان را بار دیگر به دست میگیرد. بعدش هم میبینیم که لوک به سمت این امپراتور جوان کشیده  و شاگردش میشود. عجیبه؟ بله خیلی عجیبه ولی این داستان ایده عجیب خودش را به بهترین نحو ممکن روایت میکند.

3- جنگ ستارگان : لاندو (Lando)

این هم یک مینی سریز 5 قسمتی دیگر که مارول سال 2015 براساس یکی از شخصیت های فرعی ولی مهم فیلم های جنگ ستارگان چاپ کرد و معرکه بود (کلا اقای «چارلز سول» که نویسنده این کمیک بود تخصص زیادی در نوشتن داستان های جنگ ستارگان داره. ضمن اینکه طراحی های «الکس مالیف» هم غوغا میکنه! در واقع طراحی ها اونقدر باحاله که آدم فکر میکنه داره یک فیلم تماشا میکنه!) نکته ای که باعث میشه این کمیک برجسته بشه اینه که کاملا با جان و دل قبول میکنه که قراره یک پیش درامد (prequel) باشه و بنابراین خیلی fun هستش  و دیگه خیلی مجبور نیست خودش رو به فیلم های فعلی جنگ ستارگان ربط بده. ما شاهد اولین رویارویی لاندو با امپراتوری هستیم. ضمنا درسته که این داستان خیلی پرتنشه و اکشن خوبی داره و نویسنده هم شخصیت پردازی ها را عالی انجام داده ولی در عین حال قلب خواننده را به درد میاره. نمیخوام براتون اسپویلش کنم ولی داستان به اینکه چطور دستیار قابل اعتماد لاندو به نام Lobot به اون وضعیت دچار میشه، میپردازه. امیدواریم در آینده مارول کمیک های بیشتری از این شخصیت چاپ کنه.

2- تریلوژی ثراون (The Thrawn Trilogy)

داستانی حماسی و  زیبا که سعی میکند ادامه ای باشد بر اولین سه گانه فیلم های جنگ ستارگان. میبینیم که پنج سال از وقایع فیلم "بازگشت جدای" گذشته . تهدید جدیدی به نام  فرمانده "ثراون" ظهور کرده  که از یک  جدای کلون شده و دیوانه و سلاح های امپراتوری استفاده میکنه تا کهکشان را تسخیر کنه. در این داستان با شخصیت ها و رخدادهای جدید و شگفت انگیزی مثل تولد فرزندان «هان سولو» و «شاهزاده لیا»  روبرو میشویم. این داستان عالی به سه گانه اصلی جنگ ستارگان و حتی کمیک های مارول ادای احترام میکند و در عین حال دنیا و شخصیت های خاص خودش را نیز می آفریند. ضمن اینکه تا حد زیادی الهام بخش فیلم "نیرو بیدار میشود" نیز بوده.

1- دارث ویدر (Darth Vader)

شک نکنید که بهترین کمیک تاریخ جنگ ستارگان همینه! مارول از سال 2015 تا به حال این کمیک را منتشر کرده و تا الان 25 شماره ازش بیرون اومده. واقعا به سختی میشه توضیح داد چرا بهترینه . چرا؟ چون همه چیزش عالیه! طراحی هاش که توسط «سالوادور لاروکا« انجام میشه بسیار زیباست و نویسنده اش (کائرون جیلیان) به طور هوشمندانه ای اون رو مینویسه که به شعور مخاطب احترام گذاشته بشه. ضمن اینکه به خوبی به ژرفای شخصیتی «آناکین اسکای واکر» یا همون  دارث ویدر (که میگن بزرگترین و برترین ویلن تاریخ سینماست) میپردازه. رابطه او با امپراتور هم به خوبی به نمایش در میاد و میبینیم که چطور امپراتور احساسات او را به بازی میگیره و باهاش مثل یک برده رفتار میکنه. حتی میبینیم که دارث ویدر چطور توسط دشمنانش احاطه شده (این دشمنان هم شورشی های هستند و هم سربازان امپراتوری!) . ضمن اینکه این کمیک توضیحات خوب و مفیدی درباره شخصیت های مکمل پیرامون دارث ویدر میده. اگه از دارث ویدر خوشتون میاد پس باید حتما این کمیک رو بخونید. راستی تا یادم نرفته بگم که دارث ویدر دو روبات قاتل که نسخه پلید R2-D2 و C-3PO هستند هم داره و البته باحال ترین شخصیت اریجینالی که مارول برای جنگ ستارگان خلق کرده هم در این کمیک حضور داره: Doctor Aphra!

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2016

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط: 

20 خبیث برتر دنیای سینما به انتخاب مجله امپایر

این مطلب را به اشتراک بگذارید :