10 كمیك برتر بی باك (Daredevil)

به مناسبت پخش سیزن سوم از سریال بی باك، افتخار دارم 10 داستان برتر تاریخ كمیك های این شخصیت رو تقدیم شما كنم.

ابتدا توصیه میشود قبل از خواندن این مقاله به اینجا بروید و درباره شخصیت بی باک اطلاعات کسب کنید.

10- كمیك Daredevil: Yellow

شاهكاری دیگر از زوج خلاق «جف لوب» و «تیم سیل» . آنها این بار هم به روزهای ابتدایی حرفه ابرقهرمانی یكی از شخصیت های معروف مارول میپردازند. آنها در واقع جزئیات بیشتری درباره كمیك های ابتدایی دردویل و زمانی كه او لباس زردرنگ خودش را بر تن داشت به ما میدهند. صحنه ای كه مت مورداك از مردی كه دستور قتل پدرش را صادر كرده انتقام میگیرد، خارق العاده است. نقطه قوت اصلی داستان البته در مهارت جف لوب در ایجاد تعادلی دلپذیر بین اكشن و كمدی رومانتیك در این داستان است.

9- شماره های 23 تا 27 سری سوم كمیك های Daredevil

داستانی كه نقطه اوج run تحسین شده آقای مارك وید در كمیك های بی باك بود. درست از همون ابتدای این run به نظر میرسید یك شخصیت خبیث مرموز داره گند میكشه به زندگی بی باك. در این داستان میفهمیم كه او كیه: بولزآی! جالبه كه شخصیت خبیث جدید به نام «ایكاری» (Ikari) براش كار میكنه. این ایكاری دقیقا همون قدرت هایی رو داره كه بی باك داره!!! به همین خاطر مبارزه با ایكاری برای دردویل واقعا سخته.

8- شماره های 1 تا 8 سری دوم كمیك های Daredevil

این داستان 8 قسمتی را به نام Guardian Devil میشناسند كه توسط كوین اسمیت معروف و جو كسادا (از مسئولین فعلی مارول كامیكس) خلق شد. در این داستان شگفت انگیز اعتقادات مذهبی مت مورداك به چالش كشیده میشود چون بچه ای پیدا میشود كه خیلی ها میگویند همان "ضد – مسیح" (Anti-Christ) است. از طرفی كرن پیج هم ایدز میگیرد و یكی هم او را گول میزند تا باور كند این بچه باعث مریضی اش شده است. سپس معلوم میشه كه همه چیز زیر سر یكی از دشمنان قدیمی مرد عنكبوتی بوده كه آخرش هم چون موفق نمیشود مت را مجبور كند تا او را بكشد، دست به كار عجیبی میزند. این کمیک سكوی پرتاب جو كسادا به سوی موفقیت بود و دوران جدیدی را هم در مارول آغاز كرد.

7- شماره های 46 تا 50 سری دوم كمیك های Daredevil

داستانی نوشته شده توسط استاد برایان مایكل بندیس و طراحی شده توسط الكس مالیو. در این داستان هویت مخفی مت مورداك فاش شده و ناگهان تعدادی از دشمنان او به دستور «كینگ پین» به او حمله میكنند. بعد مت عاشق زنی جدید به نام میلا داناوان میشه كه بعدا معلوم میشه قرار بوده حواسش رو پرت كنه! در نهایت دردویل تصمیم میگیره این دفعه بزنه دهن كینگ پین رو صاف كنه! تصمیمی كه او پس از دهن صاف كردن كینگ پین میگیره هم واقعا باعث شد تا حال و هوای داستان های او تغییر كنه.

6- شماره 191 سری اول كمیك Daredevil

این آخرین شماره ای است كه فرانك میلر معروف در اولین run خود برای بی باك خلق كرد. او در ضمن خودش كاملا این شماره را طراحی كرد. در این داستان بی باك در كنار تخت دشمنش یعنی «بولزآی» كه فلج شده ظاهر میشه و باهاش بازی "رولت" (Roulette) میکنه (برای اشنایی با شخصیت بولزآی، این مقاله را بخوانید) . این یكی از داستان هایی هستش كه من بهشون میگم "تو مخی" (یعنی یراست میره تو مخ آدم و فكرش رو به شدت درگیر میكنه!). واقعا همچین داستانی برای دوره خودش بیسابقه بود. پایان داستان هم فوق العاده است.

5- شماره های 82 تا 87 سری دوم كمیك های Daredevil

برایان مایكل بندیس ، run جاودانه خودش در كمیك های دردویل را با زندانی شدن مت مورداك به اتمام رساند. بعدش هم نوبت اد بروبیكر شد تا جانشین بندیس بشه. بنابراین بروبیكر اولین آرك خودش را حول و حوش تم "بی باك در زندان" شكل داد. او همچنین در این آرك از Dakota North یك شخصیت مهم ساخت. نكته جالب داستان اینه كه به نظر میرسه یكنفر عمدا داره كسانی رو به سلول بی باك میفرسته كه قصد جانش رو دارند و سئوالی كه مطرح میشه اینه كه آیا مت از این زندان جهنمی جون سالم بدر میبره یا نه؟

4- شماره های 32 تا 40 سری دوم كمیك های Daredevil

این آرك دوم از run مشهور برایان مایكل بندیس و الكس مالیو برای كمیك های دردویل است و در آن میبینیم كه پس از فاش شدن هویت مخفی مت چه عواقبی در انتظار اوست. ما حتی شاهدیم كه دیگران چطور با این قضیه كنار می آیند. نكته برتر این داستان این است كه نشان میدهد اطرافیان مت مورداك چه تاثیری از این موضوع میپذیرند و حتی شخصیت هایی مثل مرد عنكبوتی، الكترا و بلك ویدو هم در آن حضور پیدا میكنند. از اون جالب تر این كه مت باید از یكی از ابرقهرمانانی كه بیگناهه ولی باید محاكمه بشه در دادگاه دفاع كنه! این شاهكار برایان مایكل بندیسه و نشون میده كه این استاد بزرگ چقدر در نوشتن داستان هایی كه شخصیت پردازی در آنها حرف اول رو میزنه، مهارت داره.

3- شماره های 1 تا 5 كمیك Daredevil: The Man Without Fear

شاهكاری از فرانك میلر و جان رومیتا جونیور. این آخری داستانی بود كه میلر برای دردویل خلق كرد و در آن نشان داد كه مت مورداك چطور به یك قهرمان تبدیل میشود. البته او مقداری هم اطلاعات درباره گذشته كینگ پین و البته الكترا به ما داد. کلا این داستان را daredevil: year one بدانید! در ضمن این داستانیه كه به نظر میرسه شبكه نتفلیكس به شدت از آن برای ساخت سریال دردویل استفاده كرده و الهام گرفته (حتی اون لباس سیاه رنگ اولیه ای كه مت مورداك در این سریال میپوشه هم از طراحی های جان رومیتا جونیور در این كمیك الهام گرفته شده). شما میتونید این داستان زیبا را اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

2- شماره های 174 تا 182 سری اول كمیك های Daredevil

الکترا در کمیک های الکترا به عنوان عشق سابق مت مورداک در دانشگاه معرفی شد که پس از قتل پدرش (که سفیر یونان بود) از نیویورک رفت و پس از سالها دوباره برگشت ولی ابن بار خودش هم یک آدم کش حرفه ای شده بود. در 14 شماره بعدی مت مورداک به نوعی با الکترا درگیر بود. یعنی مت مورداک باید با بازگشت عشق سابق خود کنار می آمد و بی باک هم باید با آدم کشی حرفه ای به نام الکترا. این دوگانگی خیلی جالب بود و گاهی باعث جدال بین آنها میشد و گاهی هم باعث همکاری (team-up). ولی وقتی کینگ پین الکترا را به عنوان ادم کش شماره یک خودش استخدام کرد، اوضاع فرق کرد. کینگ پین حتی یک بار از الکترا خواست تا فاگی نلسون (دستیار و رفیق مت مورداک) را بکشد ولی او نتوانست این کار را بکند و همین مسئله نشان داد که الکترا هنوز هم کاملا آدم بدی نشده. ولی بولزآی اصلا از این قضیه خوشش نیامد و دوست نداشت کسی جایش را بگیرد و برای اینکه به کینگ پین ثابت کند هنوز هم نامبر وان است، الکترا را به قتل رساند (صحنه مرگ الکترا یکی از ماندگار ترین لحظات تاریخ مارول است و میتوانید در اینجا و اینجا و درباره اش بیشتر بخوانید). تاثیری که مرگ الکترا روی مت مورداک داشت غیر قابل وصف بود.

1- شماره های 227 تا 233 سری اول كمیك های Daredevil

این داستان که به Born Again مشهور است باز هم دستپخت فرانک میلر است و کاملا وضعیت کمیک های بی باک را دگرگون کرد. نکته مهم دیگر این است که طراحی های این داستان توسط «دیوید مازوچلی» انجام شده است که واقعا حیرت انگیز است و با طراحی های فرانک میلر در دوران اوج او قابل مقایسه میباشد. در این داستان دیدیم که «کرن پیج» پس از سالها برگشته و حالا بازیگر فیلمهای پورنوگرافی شده و به هروئین هم اعتیاد پیدا کرده است. کرن که از هویت مخفی بی باک باخبر است، حاضر میشود در ازای دریافت مواد، هویت مخفی او را بفروشد. این راز به گوش کینگ پین میرسد و او هم به طور سیستماتیک از آن استفاده میکند تا زندگی مت مورداک را از هم بپاشد. سپس مت متوجه میشود که همه اتفاقاتی که این اواخر بر سرش آمده زیر سر کینگ پین بوده است و یکی از لحظات برتر تاریخ مارول به وجود می آید (میتوانید در اینجا بیشتر درباره این لحظه بخوانید). این داستان در ضمن لحظات ماندگاری هم برای «بن یوریک» خلق میکند (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره بن یوریک ، این مقاله را بخوانید). شخصیت جذاب دیگر این داستان Nuke نام دارد در هر حال همه چیز به بازگشت به یاد ماندنی بی باک ختم میشود و آن صحنه نمادین و ماندگار بی باک که در جلوی شعله های آتش قرار گرفته (میتوانید درباره این صحنه اینجا و اینجا بیشتر بخوانید)

نویسنده: عمو مختار