مدتها بود كه در نظر داشتم این مقاله را به مناسبت پخش سریال تلویزیونی سوپرگرل بنویسم. و اینك این شما و این 10 كمیك برتر این شخصیت!
10- شماره های 1 تا 6 كمیك Supergirl: Cosmic Adventures in the Eighth Grade
لندری میلر و اریك جونز با هم همكاری كردند تا این داستان بامزه و جالب درباره اینكه «كارا» چطور به كره زمین كشیده میشه و مجبور میشه به مدرسه بره، را خلق كنند. كارا در این مدرسه با تنوع جالبی از دوستان و دشمنان مواجه میشه. در این داستان بار اكشن روی شخصیت است به نام «بلیندا» كه خواهر دوقلوی پلید «لیندا» است.
واقعا این كمیك خیلی fun بود (برای دیدن برخی از صفحاتش اینجا، اینجا اینجا را كلیك كنید)
9- شماره های 314 و 315 از كمیك Tales of the Legion of Super-Heroes
این كمیك دو قسمتی داستان جالبی را روایت میكند درباره یكی از اعضای "محفل تاریك" (Dark Circle) كه نقش یك جاسوس دو جانبه را ایفا میكنه و معلوم نیست داره برای محفل تاریك جاسوسی میكنه یا براي Sceince Police. سوپرگرل سپس یك گروه كوچك از گروه لژیون را متشكل از Sun Boy و دوست پسر سابقش یعنی Brainiac 5 را رهبری میكنه تا از قضیه سر دربیاره. ولی ماموریت اونجوری كه سوپرگرل انتظار داشت پیش نمیره. ضمنان هواداران سوپرگرل این داستان را خیلی دوست دارند چون آخرین داستانی هستش كه بین او و Brainiac 5 روایت میشه (بعد از این داستان بود كه سوپرگرل در داستان Crisis on Infinite Earths كشته شد).
8- شماره های 0 تا 5 از سری پنجم كمیك Super-Girl
در این داستان لكس لوثر با استفاده از كریپتونایت های مختلف سعی میكنه قدرت های سوپرگرل را مختل كنه. تا اینكه یك كریپتونایت سیاه رنگ باعث میشه شخصیت سوپرگرل به دو نیم تقسیم بشه (یعنی یك سوپرگرل پلید درست میشه). در جریان نبرد نهایی بین نیمه خوب سوپرگرل با نیمه پلید خودش، سه تن از راهنمای قدیمی او به كمكش میان تا بهش كمك كنند هویت اصلی خودش رو بشناسه. این كمیك این سئوال را مطرح میكنه كه كدوم نیمه سوپرگرل حقیقی هستش، نیمه خوب یا نیمه بد؟ البته واندرومن هم از طناب حقیقت یاب خودش استفاده میكنه.
7- شماره های 75 تا 81 از سری چهارم كمیك Super-Girl
پیتر دیوید یكی از بهترین نویسندگان تاریخ كمیك بوكه و داستان های خارق العاده ای هم برای مرد عنكبوتی نوشته . او run بسیار خوبی هم در كمیك های سوپرگرل داشته كه از بهترین های این شخصیه. در آخرین آرك او شاهد بودیم كه نسخه كلاسیك و اصلي سوپرگرل (یعنی «كارا زور-ال») از طریق سفرهای زمانی وارد داستان شد (این نسخه همونیه كه در كمیك Crisis on Infinite Earths كشته شد). هر حال نسخه جدید سوپرگرل (به نام «لیندا دانورز») كمك كرد تا نسخه كلاسیك سوپرگرل خودش را با شرایط جدید وفق بده. لیندا همچنین فهمید كه كارا قراره در Crisis on Infinite Earths بمیره . بنابراین سعی میكنه جای كارا را بگیره. در نتیجه به گذشته سفر میكنه و میره به دنیای قبل از Crisis on Infinite Earths. ولی در آنجا عاشق سوپرمن میشه و باهاش ازدواج میكنه (اگه میخواهید تصویر مربوط به ازدواج شون رو ببینید، اینجا را كلیك كنید). سپس لیندا و سوپرمن بچه دار میشوند ولی Spectre فرا میرسه و به لیندا میگه این كاری كه كرده داره زمان را بی ثبات میكنه و باید برگرده به زمان خودش. بنابراین لیندا متوجه میشه كه برای اینكه عالم از هم نپاشه باید كارا را برگردونه به زمان خودش و این كار رو هم میكنه. این داستان میخواد بگه كه سرنوشت را نمیشه تغییر داد و كارا سرنوشتش اینه كه در Crisis on Infinite Earths كشته بشه. ولی لیندا اونقدر این موضوع براش سخته كه تصمیم میگیره دیگه سوپرگرل نباشه و بازنشسته میشه.
6- شماره های 8 تا 13 از سری اول كمیك Superman/Batman
آقایان جف لوب و مایكل ترنر با این داستان پرفروش شخصیت سوپرگرل را به نوعی اپدیت و از نو وارد عالم دی سی كردند. منتهی این بار یك پیجش جالب در اریجین او درست كردند: به جای سوپرمن، این بتمن است كه سوپرگرل را در كره زمین پیدا میكند و اصلا بهش اعتماد نداره! ضمنا در این داستان سوپرگرل توسط واندر ومن آموزش میبینه و به طور مقطعی هم توسط «دارك ساید» پلید میشه. در هر حال در ریبوت موفق آمیز سوپرگرل در كمیك های مدرن دی سی از این داستان شروع شد.
5- شماره های 1 تا 9 از سری چهارم كمیك Super-Girl
این اولین آرك نوشته شده توسط پیتر دیوید بزرگ برای سوپرگرل بود . این سوپرگرل یك موجود بیگانه بود كه به نام «ماتریكس» (Matrix) شناخته میشد و خودش را به شكل سوپرگرل درآورده بود. در این داستان او با زنی در حل مرگ مواجه میشه كه قراره توسط فرقه ای كه یك دیو شیطانی را پرستش میكنند قربانی بشه. در نهایت سوپرگرل برای نجات این زن باهاش تركیب میشه. در نتیجه او و این دختر (كه «لیندا دانورز» نام دارد) یكی میشوند و تفكرات و حافظه مشترك پیدا میكنند. ولی سوپرگرل بعدا میفهمه كه لیندا خودش به میل خودش میخواسته قربانی بشه و در واقع دوست پسرش او را گمراه كرده بوده (دوست پسرش هم به نوعی نسخه پلید «جان كنستانتین» بود!). در هر حال معلوم بود كه پیتر دیوید از همان آرك اول خودش سعی داشت شخصیت و حال و هوای داستان های سوپرگرل را دگرگون كند و به طور جذابی تم هایی درباره خدا و مذهب را مطرح كرد.
4- شماره 252 كمیك Action Comics
این همون شماره ای است كه سوپرگرل توسط اتو بایندر و ال پلاستینو خلق و وارد دنیای كمیك شد. ما شاهد اریجین سوپرگرل در این كمیك بودیم و از همان ابتدا معلوم شد كه قراره داستان های او چه حال و هوایی داشته باشند. در هر حال اریجین سوپرگرل در نوع خودش و در میان شخصیت های دی سی جالبه . ضمن اینكه این داستان به طور شگفت انگیزی موفق میشه هم سرگرم كننده باشه و هم اطلاعات خوبی درباره سوپرگرل و پیشینه او بهمون بده. دیزاین و شكل ظاهری سوپرگرل هم كه توسط ال پلاستینو خلق شد بسیار ماندگاره. برای دیدن صفحات این كمیك اینجا، اینجا، اینجا و اینجا را كلیك كنید.
3- شماره 7 كمیك Crisis on Infinite Earths
در این شماره Anti-Monitor پلید به نظر میرسه داره در نقشه خودش برای نابودی مالتی ورس موفق میشه . او همچنین چیزی نمونده كه سوپرمن را بكشه ولی سوپرگرل سر میرسه و تصمیم میگیره جان خودش را فدا كنه. این یقینا مشهورترین و نمادین ترین داستان سوپرگرل است كه تا به حال خلق شده. برای دیدن صفحات مربوط به مرگ او اینجا، اینجا و اینجا و اينجا را كلیك كنید.
2- شماره 149 از كمیك Superman
در داستان های اولیه سوپرگرل او توسط سوپرمن به عنوان یك سلاح مخفی نگه داشته میشد و میخواست دنیا از وجود از خبر نداشته باشد. این قضیه بهش اجازه میداد تا گاهی اوقات جای خودش را با سوپرگرل عوض كنه تا كسی به هویت مخفی اش پی نبره. در این داستان what if میبنیم كه لكس لوثر موفق به كشتن سوپرمن میشه ولی میفهمه كه هنوز سوپرگرل هست و دنیا هنوز یك قهرمان دیگه داره كه او هم مثل سوپرمن از سیاره كریپتون آمده. پس از اینكه لكس لوثر محاكمه میشه ، سوپرگرل رسما جانشین سوپرمن میشه و در نتیجه این داستان شدیدا دارك و تاریك با پایانی خوش بینانه و امید بخش خاتمه میابد.
1- شماره 2 كمیك Christmas with the Superheroes
ما در این داستان زیبا شاهد سوپرگرلی هستیم كه در كمیك Crisis on Infinite Earths مرده . البته شخصیت اصلی داستان Deadman است كه دوست دارد بفهمد آدم های زنده تعطیلات سال جدید را چطور میگذرانند. او حتی سعی میكنه وارد جسم انسان های زنده بشه ولی بی فایده است . تا اینكه بار روح سوپرگرل مواجه میشه و بهش درباره اهمیت انجام كارهای خوب نصیحت میكنه. آخر داستان میبینیم كه Deadman به خاطر حرفهای سوپرگرل حالش بهتر شده . او از سوپرگرل میپرسه: شما اسمت چیه؟ و سوپرگرل هم میگه : من كارا هستم . بعدشم هم میزره و میره. واقعا هیچ كمیكی نتونسته اینقدر زیبا و در قالب چند صفحه شخصیت سوپرگرل رو به خوبی به تصویر بكشه.
(براي ديدن صفحات مورد نظر اينجا، اينجا و اينجا را كليك كنيد).
نویسنده: عمو مختار
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی پایلوت سریال سوپرگرل/Supergirl
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
