این مقاله قبلا Top 10 بود ولی حالا و به خاطر خباثت های جدید نورمن آزبورن در داستان "شکست جانانه" به Top 15 تبدیل میشه!
مقدمه: از سال 1964 یعنی زمانی كه «گرین گابلین» (Green Goblin) در شماره 14 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز پای به عرصه خباثت نهاد، او و مرد عنكبوتی به یكدیگر مرتبط بوده اند و با هم به نوعی سر نزاع داشته اند.بدون هیچ گونه شك و تردیدی تا به حال هیچ شخصیت پلیدی به اندازه گرین گابلین برای اسپایدرمن مشكل ساز نبوده و برایش درد و رنج نیافریده است. البته در این مقاله منظورم از گرین گابلین هم «نورمن آزبورن» هست و هم پسرش «هری آزبورن» و از همتون دعوت میكنم تا در این مقاله با من همراه شوید و با 15 لحظه خباثت آمیز و بلای عظیمی كه گرین گابلین بر سر مرد عنكبوتی/پیتر پاركر آورده آشنا گردید.
15- حمله به دیلی بیوگل
حتما میدونید که "دیلی بیوگل" یه جورایی خانه پیتر پارکر محسوب میشه چون پیتر اولین بار در اونجا بود که شغلی برای خودش دست و پا کرد و خیلی از دوستان و شخصیت های مهم مکمل داستان های او مثل «بتی برنت»، «جی جونا جیمسون» ، «رابی رابرتسون»، «ند لیدز» و ... از طریق دیلی بیوگل بود که وارد زندگی مرد عنکبوتی شدند. بنابراین شماری از عزیزان پیتر پارکر در این مکان حضور دارند. در هر حال در شماره 798 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که مربوط میشه به داستان معرکه "شکست جانانه" که در اینجا توسط سایت ما ترجمه شده، نورمن آزبورن را دیدیم که به تازگی تونسته بود دوباره هویت اسپایدرمن رو بفهمه و بنابراین تصمیم گرفت به پیتر ضربه جدیدی وارد کنه و در اولین حرکت خودش به دیلی بیوگل حمله کرد! یک بمب ساعتی هم با خودش اورده بود تا اونجا رو به همراه کارکنانش با خاک یکسان کنه! اگر اسپایدرمن به موقع از راه نرسیده بود به هدف خودش میرسید. شک نکنید.
14- استفاده از فلش تامپسون برای ضربه زدن به پیتر پارکر
«گرین گابلین» عاشق اینه که هر طوری شده به پیتر پارکر ضربه بزنه و زندگی اش رو بهم بزنه. هر کاری هم میکنه تا به هدف خودش برسه و هرگز از اینکه به دوستان و عزیزان پیتر ضربه بزنه یا بهشون حمله کنه باکی نداره. یک بار در داستان "مرگی در خانواده" (A Death in the Family) شاهد بودیم که یکی از بهترین دوستان پیتر پارکر یعنی «فلش تامپسون» رو گرفت و به زور چند بطری مشروب بهش داد بخوره و بعدشم گذاشتش پشت فرمان یک کامیونی که با سرعت در حال حرکت بود!
مقصد این کامیون هم مدرسه ای بود که پیتر پارکر در آن درس میداد! سپس دیدیم که فلش تامپسون به خاطر این سانحه شدید دچار ضایعه مغزی شده و چندین ماه در کما بود ....
13 – پاپوش دوختن برای مرد عنكبوتی
مرد عنكبوتی همواره در كمیك هایش به عنوان یك "تهدید" (menace) از سوی روزنامه "دیلی بیوگل" معرفی شده است. به همین دلیل مردم عامه غالبا از وی متنفر هستند و بهش اعتماد ندارند. اما در اواسط دهه 90 میلادی و پس از اینكه در جریان داستان "سرگذشت كلون" (Clone Saga) مشخص شد كه نورمن آزبورن در تمام این سالها زنده بوده، نورمن از قدرت مطبوعاتی استفاده كرد و آنچنان ضرباتی به مرد عنكبوتی وارد آورد كه «جی جونا جیمسون» در مقابل آنها سوسك بود! در واقع، در آن سالها نورمن روزنامه دیلی بیوگل را خرید و سعی كرد با تهدید جیمسون كنترل كاملی روی مقالات منتشره توسط این روزنامه داشته باشه. سپس نورمن به یك شخصیت خبیث درجه 3 به نام Trapster پول داد تا یك ولگرد خیابانی به نام Joey Z را به قتل برساند. Trapster با استفاده از تفنگ چسب ساز خودش جوری Joey Z را خفه كرد كه همه فكر كردند توسط تار عنكبوت اسپایدرمن كشته شده. تازه، نورمن 5 میلیون دلار هم برای دستگیری مرد عنكبوتی جایزه تعیین كرد!!! سپس داستانی به نام Identity Crisis در كمیك های مرد عنكبوتی چاپ شد كه در آن مرد عنكبوتی پنهان شد و در عوض با 4 هویت جدید در ملا عام ظاهر شد تا شناخته نشود: ریكوشه، داسك، هورنت و پرادجی. در نهایت اسپایدي توانست خودش را تبرئه كرده و دوباره با لباس همیشگی خودش ظاهر شود.
مطالب مرتبط:
آشنايي با لباس هاي Identity Crisis
اولین بار كی تیتر "مرد عنكبوتی : تهدید" در روزنامه دیلی بیوگل ظاهر شد؟
12- تبدیل كردن «كارلی كوپر» به «هیولا»
«كارلی كوپر» كه یك كارآگاه پلیس و البته دوست دختر سابق پیتر پاركر بود، حتما برای خوانندگان كمیك های "مرد عنكبوتی برتر" آشناست چون او كسی بود كه با تحقیقاتش فهمید «دكتر اختاپوس» وارد جسم و ذهن پیتر پاركر شده. او در شماره 25 كمیك "مرد عنكبوتی برتر" و در جریان داستان بزرگ "ملت گابلین" دچار حادثه بدی شد. یعنی وقتی بالای سر قبر خالی اكتاویس بود، توسط یكی از مزدوران گرین گابلین به نام «شرور» (Menace) گروگان گرفته شد. سپس گرین گابلین سعی كرد شكنجه اش بده تا درباره اسپایدرمن ازش اطلاعات بگیره و هویت مخفی اش رو كشف كنه. ولی كارلی زیر بار نرفت و در نتیجه گابلین از سرم معروف خودش استفاده و او را تبدیل به موجودی گابلینی به نام «هیولا» (Monster) كرد. در پایان این داستان كارلی دوباره به حالت اول خودش برگشت ولی معلومه هنوز آثار روحی و جسمانی این كار رویش باقی مانده.
مطالب مرتبط:
معرفی تمام گابلین های كمیك های مرد عنكبوتی : هيولا
تمام عشق های پیتر پاركر: كارلي كوپر
كمیك های "مرد عنكبوتی برتر" (Superior Spider-Man) به زبان فارسی
11- زنده به گور کردن زن عمو می
در داستان شگفت انگیز "اسپایدرمن: شوالیه های مارول" که به طور کامل در اینجا توسط سایت ما ترجمه شده ، دیدیم که نورمن ازبورن بار دیگر نقشه پیچیده ای کشیده تا پیتر پارکر رو عذاب بده. او ابتدا سنگ قبر عمو بن را خراب کرد و وقتی پیتر با کلی ناراحتی از قبرستان به خانه برگشت فهمید زن عمویش دزیده شده. پیتر که حدس زده بود کار نورمنه، رفت زندان تا باهاش ملاقات کنه ولی نورمن انکار کرد و گفت برای اینکه بهش کمک کنه تا زن عمویش رو پیدا کنه باید از زندان نجاتش بده! مرد عنکبوتی هم علیرغم میل باطنی اش این کار را کرد ولی دست آخر فهمید که کار خود نورمن بوده و در تمام این مدت زن عمویش رو بیهوش در یک قبر نگه داشته بوده: قبر عمو بن! پیتر واقعا شانس آورد که درست در لحظات آخر و قبل از تموم شدن اکسیژن تونست متوجه بشه زن عمویش در تمام این مدت کجا بوده و نجاتش داد.
10- تلاش برای اینكه پیتر پاركر را وارث خودش بكنه
گرین گابلین سالها سعی كرد تا پیتر پاركر رو نابود كنه تا اینكه در سال 2000 و در جریان داستان "انتقام گرین گابلین" (Revenge of the Green Goblin) ، نورمن تصمیم گرفت تا شیوه كاملا متفاوتی را برای مقابله با دشمن خودش در پیش بگیره. او از طریق خمیر دندان پیتر، مسموم اش كرد و باعث شد دچار توهم بشه و رفتار غیر منطقی از خودش بروز بده. بعد نورمن وقتی زمان را مناسب دید، پیتر را دزدید و اونقدر شكنجه فیزیكی داد تا روشنایی را كنار بگذاره و تاریكی را در آغوش بگیره.
بعد پیتر ازش پرسید كه چرا به جای اینكه بكشتش داره شكنجه اش میده. نورمن هم پاسخ داد: "میخواهم كاری كنم تا حریف ام سرم گابلین را بنوشه و تبدیل بشه به وارث من"! البته پیتر پیشنهاد نورمن رو رد میكنه و باهاش میجنگه ولی در هر حال نورمن مقداری شك و تردید در دل و ذهن پیتر كاشت. در یكی از لحظات ماندگار این داستان، نورمن درب اتاق پیتر رو باز میكنه و ناگهان سیلی از نور وارد و باعث میشه تا پیتر چشمان اش رو ببنده و از ترس در گوشه ای بنشینه. اینجاست كه نورمن میگه : "دیدی؟ نور زیاد درد آوره. به علاوه، همیشه سایه و تاریكی اونایی كه نورانی تر هستند بیشتره". این نشون میده كه این شكنجه چقدر برای پیتر دردناك بود و بیشتر جنبه روحی داشت تا فیزیكی. (لازم به ذكره كه سم ریمی از این داستان ایده گرفت و ما در فیلم مرد عنكبوتی 1 شاهد هستیم كه چطور نورمن انگار دوست داره به جای هری ، پیتر پسرش بود. به همین دلیل هم گرین گابلین در این فیلم به مرد عنكبوتی پیشنهاد میده تا بهش ملحق بشه)
مطالب مرتبط:
10 دشمنی برتر در دنیای كمیك بوك
نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی" (2002)
9- ساختن روبات از روی پدر و مادر پیتر پاركر
این بلا رو گرین گابلین دوم یعنی «هری آزبورن» سر پیتر آورد. یعنی اوایل دهه 90 میلادی كه همه فكر میكردیم نورمن مرده و هری هم هر از گاهی فیلش یاد هندوستان میكرد و هویت گرین گابلینی رو از سر میگرفت و با پیتر سر شاخ میشد!
در پایان شماره 365 كمیك Amazing spider-Man كه سال 1992 چاپ شد، پیتر شوكه میشه وقتی پدر و مادرش رو بعد از این همه سال زنده میبینه. بعد قضیه تا 20 شماره بعدی كش پیدا میكنه و در طول این 20 شماره میبینیم كه پیتر با پدر و مادر خودش انس گرفته و .... منتهی معلوم بود كه یه جای كار میلنگه و این پدر و مادر خیلی مشكوك میزنند!
از آنجایی كه چیزهای خوب هیچ وقت برای پیتر دوام ندارند، اینجا هم آخرش معلوم شد كه پدر و مادر پیتر در حقیقت چیزی نیستند جز روبات های انسان نما كه توسط دشمن قدیمی مرد عنكبوتی یعنی «آفتاب پرست» درست شده اند! بعدش پیتر كه به شدت عصبانی شده و حس میكنه یك نفر عواطفش رو به بازی گرفته به تعقیب آفتاب پرست میپردازه و متوحه میشه كه همش زیر سر هری آزبورن بوده و هری بوده كه از آفتاب پرست خواسته این كار رو بكنه. هری سپس به پیتر میگه كه این كار رو كرده تا از پیتر به خاطر كشتن پدرش در شماره 122 مرد عنكبوتی شگفت انگیز انتقام بگیره و بفهمه از دست دادن پدر يعنی چي. این مسئله خیلی روی روحیه پیتر تاثیر گذاشت و مسیر و حال و هوای كمیك های اسپایدرمن رو تا مدت نسبتا طولانی دارك كرد و نهایتا ختم شد به Clone Saga (البته نه اون Clone Saga ای که اینجا ترجمه شده، بلکه Clone Saga ی دوم که دهه 90 میلادی منتشر شد) در هر حال این بیرحمانه ترین كاری بود كه تا به حال از جانب هری علیه پیتر انجام شده.
مطالب مرتبط:
همه چيز درباره پدر و مادر «پیتر پاركر»!
8- دزدیدن (و كشتن؟) بچه پیتر و مری جین
در اواخر داستان "سرگذشت كلون" و زمانی كه همگی تقریبا مطمئن شده بودیم پیتر پاركر كلونی بیش نبوده و «بن رایلی» مرد عنكبوتی واقعیه ، ناگهان در شماره 418 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز سر و كله نورمن ازبورن پس از سالها پیدا شد. جالبه كه این بازگشت مصادف شد با حاملگی مری جین . بعد وقتی مری جین وضع حمل میكنه یك پرستار مرموز به نام «الیسون مونگرین» بچه رو برمیداره و میبره. به مری جین هم گفته میشه كه بچه اش سقط شده. سپس دیدیم كه مونگرین به اسكله ای میره و برای كسی كه در سایه ها پنهان شده (و بعدا معلوم میشه نورمن آزبورنه) یك بسته ویژه میاره. در هر حال ما دیگه اثری از این بچه ندیدیم و معلوم میشه كه نورمن بچه پیتر و مری جین را پس از دزدیدن، كشته. واقعا این حركت حتی برای آدم خبیثی مثل نورمن هم تنفر انگیزه.
مطالب مرتبط:
"سرگذشت كلون" – قسمت چهارم: اسپایدرمن حقیقی معرفی میشود!
چرا «گرین گابلین» بزرگترین دشمن «مرد عنكبوتی» است؟
7- طراحی و سازمان دهی Clone Saga و كشتن «بن رایلی»
"سرگذشت كلون" قطعا یكی از منفور ترین داستان های تاریخ اسپایدرمنه و سمبل تصمیمات غلطی كه ناشرین كمیك بوكی در دهه 90 میلادی میگرفتند. (البته این "سرگذشت كلون" رو با اونی كه دهه 70 میلادی چاپ شد اشتباه نگیرید چون اون یكی از 10 داستان برتر مرد عنكبوتیه) در هر حال باید قبول كرد كه اولش جالب بود و ایده های خوبی هم داشت چون ما دیدیم كه كلونی كه فكر میكردیم در دهه 70 میلادی كشته شده برگشت. ولی رفته رفته داستان اونقدر بیخودی كش پیدا كرد كه از كنترل خارج شد. در طول داستان آدم حس میكرد كه «شغال» (شخصیت خبیثی كه اولین كلون از روی اسپایدرمن و گوئن استیسی را ساخت) پشت قضیه است ولی در نهایت معلوم شد همه چیز زیر سر نورمن آزبورن بوده. بنابراین این نورمن بود كه باعث شد پیتر فكر كنه این همه سال كلون بوده و نسبت به هویت اصلی خودش دچار تردید بشه و هیچ چیز برای یك ابرقهرمان بدتر از این نیست كه هویت خودش رو از دست بده. بدتر اینكه در جریان نبرد نهایی بین اسپایدرمن و گرین گابلین، «بن رایلی» توسط گرین گابلین كشته شد. این ضایعه خیلی برای پیتر دردناك بود چون بن رایلی را مثل برادر واقعی خودش دوست میداشت. ضمن اینكه خوانندگان هم كم كم به بن رایلی عادت كرده بودند و برایشان سخت بود كه مرگ او را ببینند.
مطالب مرتبط:
داستان "سرگذشت كلون" ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم!
6- دزدیدن زن عمو می
از همان اول زن عموی پیتر به عنوان پیرزنی ضعیف و شكننده معرفی شد. البته روحیه و شخصیت او آهنین بود ولی از نظر جسمانی پیتر همیشه نگرانش بود و ميترسید اتفاقی براش بیافته. پیتر در ضمن همیشه میترسید كه اگه زن عموش یك روز بفهمه مرد عنكبوتیه، اونقدر بهش شوك وارد میشه كه جان به جان آفرین تسلیم كنه! بنابراین وقتی مارول بلاخره تصمیم گرفت زن عمو می در شماره 400 مرد عنكبوتی شگفت انگیز بمیره، كسی تعجب نكرد. با این حال «جی. ام. دی متیوس» كاری كرد كه مرگ زن عمو می در این شماره بسیار زیبا و دردناك از كار دربیاد و دیدیم كه زن عمو می از حالت كما خارج میشه و یك روز آخر زندگی خودش رو با پیتر میگذرانه و بهش میگه كه این همه سال خبر داشته مرد عنكبوتیه. ولی بعد از چند سال مارول تصمیم گرفت كمیك های مرد عنكبوتی رو ریبوت كنه. در شماره 441 مرد عنكبوتی شگفت انگیز داستانی آغاز شد به نام "5 نفر دور هم جمع میشوند" (The Gathering of Five). در این داستان نورمن ازبورن قصد داشت به طور ماورالطبيعه به قدرت مطلق دست پیدا كنه. در طول داستان نورمن به پیتر میگه كه یك راز دیگری هست كه باید بهش بگه. پیتر ابتدا فكر كرد منظور نورمن اینه كه از سرنوشت بچه اش خبر داره ولی سعی میكنه اونو پیدا كنه ولی دست آخر میفهمه كه منظور نورمن ، زن عمو می بوده! اولش پیتر باورش نمیشه و زن عموش رو پیش چهار شگفت انگیز میبره تا مطمئن بشه واقعا خودشه. اونا هم بعد از انجام آزمایشاتی هویت زن عمو می را تایید میكنند. پیتر كه كاملا گیج شده از نورمن توضیح میخواد و او هم میگه كه بازیگری را استخدام كرده بود تا هم شبیه زن عموی باشه و هم مثل او رفتار كنه. بنابراین اونی كه مرده بود، همون بازیگره بوده (!!!). تازه نورمن در سر زن عمو می واقعی یك وسیله كار گذاشته بوده كه اگه برداشته میشده باعث فعال شدن یك بمب DNA و كشته شدن هزاران نفر میشده! در هر حال پیتر راهی برای نجات زن عموش پیدا میكنه. این داستان در كل موضوع احمقانه ای داره، ولی نشون میده كه نورمن حاضره تا كجا پیش بره تا به پیتر ضربه بزنه. واقعا نقشه نورمن این بار هم خیلی خبیث بود.
مطالب مرتبط:
10 زنده شدن غیر قابل باور در دنیای كمیك!
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جی. ام. دی متیوس
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: «زن عمو می» به «پیتر» روحیه میدهد!
5- آلوده کردن نوه خودش به سیمبیوت کارنیج!
گفتم که در داستان معرکه "شکست جانانه" که اینجا توسط سایت ما ترجمه شده شاهد بودیم که نورمن آزبورن بعد از مدتی که نمیتونست به حالت گابلینی خودش در بیاد، خودش رو با سیمبیوت «کارنیج» ترکیب کرد تا به هدف خودش دست پیدا کنه و تبدیل شد به موجودی وحشتناک به نام «رد گابلین» (Red Goblin). واقعا گرین گابلین که خودش یک دیوانه و روانی تمام عیاره اگه با سیمبیوت وحشی کارنیج ترکیب بشه، چی میشه! ضمن اینکه بعد از مدتها به خاطر سوتی که «جی جونا جیمسون» داد دوباره تونست از هویت مخفی اسپایدرمن آگاه بشه. بنابراین میتونید تصور کنید که رفت سراغ پیتر پارکر! نورمن به پیتر اخطار کرد که اگه سد راهش بشه تمام عزیزانش رو میکشه. او حتی نوه خودش «نورمی آزبورن» رو دزدید (چون فکر میکرد که او از پسرش هری برای اینکه به جانشینش تبدیل بشه، مناسبت تره). سپس در مقابل چشمان بهت زده اعضای خانواده او را مثل خودش به سیمبیوت آلوده کرد!!!! و از یاد نبریم که نورمی مثل پسرخوانده پیتر میمونه و پیتر همیشه قول داده بود اگر اتفاقی برای هری بیفته از پسرش مراقبت کنه. و واقعا کی حاضر میشه همچین بلایی سر نوه خودش بیاره؟! او حتی به این طفل معصوم ماموریت داد تا بره و زن عموی پیتر رو بکشه! و از اون بدتر این که وقتی فهمید نورمی نمیخواد وارثش بشه تصمیم گرفت با بیرحمی سرش رو قطع کنه ولی خدا رو شکر نتونست!
بیخود نیست قبلا در این مقاله نورمن آزبورن رو یکی از بدترین بابابزرگ های تاریخ کمیک معرفی کرده بودم!
4- فهمیدن هویت مخفی اسپایدرمن
در كمیك های اولیه مرد عنكبوتی، گرین گابلین نقشه های ساده ای داشت: حكومت بر شهر و در دست گرفتن كنترل گروه های خلافكار شهر. او خصومت شخصی با مرد عنكبوتی نداشت ولی ازش به شدت متنفر بود چون جلوی نقشه هاش می ایستاد. تا اینكه در شماره 39 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز، گرین گابلین دست به كاری زد كه تا آن موقع هیچ كدام از دیگر دشمنان مرد عنكبوتی موفق به انجامش نشده بودند: دستگیر كردن مرد عنكبوتی، برداشتن ماسك از روی صورتش و پی بردن به هویت مخفی او! در حقیقت در این كميك، گرین گابلین و مرد عنكبوتي هر دو از هویت مخفی یكدیگر آگاه شدند. همین جا نقطه آغازی شد بر سالها خصومت و كینه عمیق بین گرین گابلین و مرد عنكبوتی . شاید بهتره بگیم بین نورمن آزبورن و پیتر و پاركر و حتی خانواده های آنها. از اين جا به بعد بود كه نوع رابطه و تعامل بین آنها كاملا دگرگون شد و باعث شد تا گرین گابلین دشمن شماره یك مرد عنكبوتی شود و هر جا كه میتونست و هر طور كه میخواست به پیتر و نزدیكانش ضربه بزنه. به قول معروف دشمني آنها ديگر بوي خون ميداد! جالبه كه از همون اول هم گابلین رفت سراغ یكی از نزدیكان پیتر (یعنی زن عمو می). در هر حال اگر این اتفاق نمی افتاد و گابلین از هویت اسپايدرمن آگاه نمیشد شاید دیگر بلاهایی كه در این لیست به آنها اشاره شده، اتفاق نمی افتادند. این داستان رو میتونید اینجا با ترجمه فارسی بخونید.
مطالب مرتبط:
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: گرین گابلین و اسپایدرمن از هویت مخفی یكدیگر با خبر میشوند!
10 كاور برتر با حضور گرین گابلین
مهم ترین داستان مردعنکبوتی و گرین گابلین ترجمه شد + لینک دانلود
3- کشتن فلش تامپسون
این رو میشه جدیدترین بلایی دونست که گرین گابلین (یا بهتره بگم «رد گابلین»!) سر اسپایدرمن/پیتر پارکر آورده چون همین چند روز پیش و در شماره 800 کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که در آن شاهد به پایان رسیدن داستان "شکست جانانه "بودیم، رخ داد. گفتم که در این داستان نورمن با سیمبیوت کارنیج پیوند خورد و تبدیل شد به هیولایی به نام رد گابلین. او سپس به جان اطرافیان پیتر پارکر افتاد ولی خوشبختانه خیلی از متحدین و دوستان پیتر پارکر/مرد عنکبوتی به کمکش آمدند. یکی از اونا دوست قدیمی پیتر یعنی فلش تامپسون بود که حتما میدونید چند ساله با سیمبیوت ونوم پیوند خورده و شده بود «مامور ونوم» . و البته اخیرا در کمیک "کمپانی ونوم ها" (که اینجا ترجمه شده) به مامور آنتی ونوم تبدیل شد. در واقع خاصیت آنتی ونوم باعث شد تا او تنها کسی باشه که میتونه به رد گابلین آسیب برسونه (چون رد گابلین دیگه به آتش و صوت نقطه ضعف نداشت). فلش یک بار توان خودش رو گذاشت برای اینکه پیتر را سرپا کنه تا بتونه با نورمن بجنگه. او ضمنا رفت و تمام کسانی که مورد اصابت زهر رد گابلین قرار گرفته بودند رو شفا داد. و البته دست آخر رفت تا با رد گابلین بجنگه ولی با بیرحمی کشته شد.
واقعا مرگ فلش خیلی دردناک بود. درسته که او و پیتر در دبیرستان با هم مشکلاتی داشتند ولی در سالهای اخیر به رفقای خوبی برای هم تبدیل شده بودند و خیلی به هم احترام میگذاشتند. کشتن فلش بدترین ضربه ایه که نورمن در سالهای اخیر به پیتر پارکر زده.
2- اغوا كردن گوئن استیسی
درسته كه آقای JMS (نویسنده این داستان) بارها گفته كه از روی ناچاری اون رو نوشته و قرار بوده داستان جوري ديگه اي باشه و ... و درسته كه مارول هم دیگه به اون اشاره نمیكنه ولی بلاخره باید قبول كنیم كه اتفاق افتاده. در هر حال Sins Past یكی از بدترین داستان هاي تاریخ مرد عنكبوتیه و در آن شاهد بودیم كه پیتر میفهمه گوئن قبل از مرگ و زمانی كه در اروپا بوده با نورمن ازبورن رابطه جنسی داشته و در نتیجه دو بچه دوقلو هم به دنیا آورده!!!! نویسنده توضیح قانع كننده اي نمیده درباره اینكه چطور نورمن تونسته گوئن استیسی كه مظهر پاكدامنی و صداقت در كمیك های مارول هست، رو اغوا كنه و فریب بده. از همه مضحك تر اینكه، الان مارول چطور میخواد دلیل گرین گابلین برای كشتن گوئن استیسی رو توجیه كنه؟ واقعا كی میاد مادر بچه هاش رو بكشه؟ اصلا چرا گوئن بايد با يك آدم عوضي و دوست نداشتني مثل نورمن رابطه اي داشته باشه؟برای چی آخه؟ در هر حال ، اینم یكی از اون بلاهای بزرگیه كه نورمن سر پیتر آورده . ببخشيد يك مقدار رك حرف ميزنم ولي تصورش رو بكنید : نورمن دختری رو كه عاشقش بودی رو كشته و قبلش هم باهاش رابطه داشته! یعنی دیگه میشه ضربه بزرگتری به یك نفر زد؟
(خوشبختانه در سال 2021 و در انتهای run آقای نیک اسپسنر در کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز این داستان رتکان شد و مشخص گردید گوئن هیچ رابطه ای با نورمن نداشته و همه این اتفاقات نقشه «هری آزبورن» بوده تا از پدرش و پیتر انتقام بگیرد. همچنین معلوم شد سارا و گابریل استیسی هم فرزندان گوئن و نورمن نبوده اند، بلکه موجودات کلون شده ای بوده اند! حتما این مقاله را بخوانید)
مطالب مرتبط:
با نویسنده داستان "گناهان گذشته" بیشتر اشنا شوید
معرفی فرزند گوئن و نورمن (گابریل استیسی ملقب به "گابلین خاکستری")
1- كشتن گوئن استیسی
درباره این یكی بارها و بارها در سایت ما مقاله نوشته شده و بحث شده. داستان غم انگیز مرگ گوئن استیسی یكی از مشهور ترین داستان های داستان های تاریخ كمیكه و اونقدر مهمه كه آغاز گر دوره جدیدی در تاریخ كمیك شد. چه كسی فكرش را میكرد كه در اوج دوران معصومیت در عالم كمیك ناگهان عشق واقعی قهرمان شماره یك مارول كامیكس توسط دشمنش كشته بشه؟
پیتر تا حالا هیچ وقت نتونسته مرگ گوئن رو به دست فراموشی بسپاره و همیشه در عذاب بوده چون خودش رو هم به نوعی مقصر میدونه و از اون بدتر این كه نتونست به قولی كه به پدر گوئن داد عمل كنه و نزاره آسیبی به دخترش برسه. نكته دیگه ای كه اوضاع را پیچیده تر كرد و باعث شد وضعیت داستان های مرد عنكبوتی دراماتیك تر بشه این بود كه در پاپان داستان گرین گابلین هم توسط گلایدر خودش كشته شد. و برای سالهای سال پسرش كه دوست صمیمی پیتر بود، اسپایدرمن را مقصر میدونست ! یعنی ببینید واقعا پیتر ما چی كشید: از یه طرف عشق اش توسط یك شخص واقعا پلید كشته شد ولی جامعه ازش خبر نداشت و باید خودش تنهایی این غم را تحمل میكرد. از طرفی هم مردم شهر و بهترین دوستش، اسپایدرمن را مسئول كشته شدن نورمن ازبورن و گوئن میدانستند. واقعا بدبختی از این بیشتر؟ در هر حال پس از مرگ گوئن پیتر دیگر هرگز آن آدم سابق نبود....
مطالب مرتبط:
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: جری كان وی
"مرگ گوئن استیسی" بهترین داستان تاریخ مارول شد
لحظات ماندگار در كمیك های مرد عنکبوتی: مرگ گوئن استیسی
نویسنده: عمو مختار
All rights reserved © Spidey.ir 2018
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
