10 قهرمان برتری که توسط مارول یا دی سی خلق نشده اند.

مقدمه: وقتی مردم به كمیك بوك و شخصیت های كمیك بوكی فكر میكنند معمولا چیزی كه تو ذهنشون نقش میبنده قهرمانانی مثل مرد عنكبوتی، بتمن، سوپرمن یا هالك هستش. به لطف فیلم های سینمایی، شخصیت هایی مثل ایرون من، ثور، كاپیتان آمریكا، بلك ویدو و هاكای به محبوبیت زیادی دست یافته اند. ولی نقطه مشتركی كه  این اسامی دارند این است كه همگی محصول یكی از دو كمپانی بزرگ كمیك بوك هستند: مارول و دی سی. در حقیقت مارول و دی سی سالهاست كه بازار كمیك بوك دنیا را قبضه كرده اند ولی این بدان معنا نیست كه شركت های دیگری وجود ندارند. در واقع ناشرین كمیك بوكی دیگری نیز هستند كه شخصیت ها ،  ابرقهرمانان و البته  مخاطبین خودشان رو دارند. در این مقاله به معرفی 10 ابرقهرمان برتر دنیای كمیك كه توسط نویسندگان یا طراحان مارول یا دی سی خلق نشده اند و به آنها تعلق ندارند ، میپردازیم.

10- دختر تانكی (Tank Girl)

نام واقعي: ربكا باك

خلق شده توسط جیمی هولت، الن مارتین در سال 1988

ناشر: Deadline 

«دختر تانكی» یك شخصیت قهرمانانه متعارف نیست ولی انگیزه های بدی نداره منتهی متاسفانه از روش های خشن و غیر اخلاقی استفاده میكنه. خیلی هم بد دهن و بی بند و باره . مثلا یك بار سعی كرد  دنیا را نجات بده ولی چطوری؟ با نجات اونایی كه در معرض خطر قرار داشتن؟ نه! با قتل عام اونایی که میخواستند دنیا را نابود كنند! ولی با این حال شخصیت معركه ای هستش كه اولین بار سال 1988 در مجله كمیك بوكی Deadline  (كه در انگلستان چاپ میشه) خلق شد. او یك شخصیت استرالیایی است كه در یك تانك زندگی میكنه و از دست سازمانی فرار میكنه كه سابقا براش كار میكرده (این سازمان به  خاطر كارهای غیر قانونی و غیر اخلاقی دختر تانکی، او را اخراج كرد) . جالبه كه دوست پسر او یك كانگوروی جهش یافته به نام Booga هستش!!!

سال 1995 فیلمی از روی این شخصیت ساخته شد با نقش آفرینی «لوری پتی» در نقش اصلی حتی بازیگرانی مثل «نائومی واتس»  و «مالكوم مك داول»  هم در آن بودند . ولی این فیلم كه با بودجه ای بالغ بر 25 میلیون دلار ساخته شده بود فقط 4 میلیون دلار فروش كرد كه واقعا باعث تاسفه چون فیلم چندان بدی نبود.

9- پیت (The Pitt)

خلق شده توسط: دیل كیون در سال 1992

ناشر: Image Comics 

«پیت» ظاهرش شباهت چندانی به قهرمانان نداره چون یه مقدار  ترسناكه ولی واقعا یك قهرمانه! این شخصیت اولین بار در كمیك های Youngblood خلق شد و بعدش به سری اختصاصی خودش وارد شد. او یك موجود دو رگه است كه از تركیب انسان و بیگانه فضایی ساخته شده. پیت توسط نژادی بیگانه به نام Creed خلق شد تا سلاحی باشد علیه انسان ها ولی خودش انتخاب كرد كه بیاد طرف انسان ها و با Creed بجنگه. او در ضمن از برادر ناتنی خودش (Timmy) به شدت محافظت میكنه.

قدرت های او با «هالك» برابری میكنه (حتی سال 1997 یك كراس اور بین او و هالك منتشر شد). ضمن اینكه زخم هاش خوب میشه ، نیروهای ذهنی محدودی هم داره و البته پنجه های تیزی داره مثل «ولورین»!

8- اسپريت (The Spirit)

نام واقعی: دنی كولت

خلق شده توسط  ویل ایزنر در سال 1940

ناشر: Eisner & Iger 

قبل از هر چیز باید بگویم كه درسته كه برخی كمیك های اسپریت توسط دی سی چاپ شده ولی او به هیچ وجه یكی از شخصیت های دی سی نیست. اسپریت شخصیتی بسیار مهم و تاثیرگذار در عالم كمیك است كه سالها پیش توسط نابغه ای به نام «ویل ایزنر» خلق شد.

او در اصل مرد جوانی به نام «دنی كولت» است كه مرده پنداشته میشد ولی توسط شخصیت خبیثی به نام Dr. Cobra در حالت زیست تعویقی یا suspended animation   نگه داشته شده بود. وقتی از این حالت خارج شد از مزیت بی نام و نشان بودن خویش استفاده كرد تا با جرم و جنایت مبارزه  كند..

ظاهر منحصر به فرد او باعث شده تا لقب "ابرقهرمان طبقه متوسط" را به خود اختصاص دهد. او در ضمن در فنون رزمی، مبارزات تن به تن و فنون كارآگاهی تبحر دارد. سال 2008 فیلمی براساس او ساخته شد که بازیگران معروفی مثل «اوا مندز»، «اسكارلت جوهانسن» و «ساموئل ال جكسون» در آن حضور داشتند. ولی متاسفانه این فیلم كه توسط «فرانک میلر» معروف ساخته شده بود یكی از بدترین فیلم های تاریخ سینماست!

مطالب مرتبط:

بدترین فیلم های كامیك بوكی تاریخ سینما!

7- كلاغ (The Crow)

نام واقعی: اريك دريون

خلق شده توسط  جیمز اوبار در سال 1989

ناشر:  Caliber Comics

«كلاغ» شخصیتی است كه توسط خالقش خلق شد تا بتواند با غم از دست دادن نامزدش به دست یك راننده مست كنار بیاد. تا به حال چندین شخصیت در جلد كلاغ فرو رفته اند ولی كلاغ اصلی مرد جوانی بود به نام «اریك دريون» كه روزی  ماشین شان خراب میشود و به همراه دوست دخترش مورد حمله وحشیانه گروهی از اراذل و اوباش قرار میگبرند . اریك با گلوله ای به سرش فلج میشود ولی دوست دخترش مورد تجاوز جنسی و ضرب و شتم  قرار میگیرد (خودش را هم مجبور میكنند این صحنه را تماشا كند) سپس هر دو به خاطر خونریزی شدید جان میدهند. ولی یك كلاغ اریک را زنده میكند و بدین ترتیب  ماموریت میابد تا قاتلین خودش و دوست دخترش را پیدا كرده و ازشون انتقام بگیره (یك كلاغ هم به عنوان راهنما با او همراه شد) . كلاغ شخصیتی است كه میتواند آینده را ببیند و به نوعی شكست ناپذیر است و هیچ گلوله ای بهش اثر نمیكنه.

سال 1994 فیلم بسیار خوب  و معروفی با شركت پسر «بروس لی» فقید (به نام «براندون لی») ساخته شد . متاسفانه براندون لی سر صحنه همین فیلم جان خودش را از دست داد.  در ضمن يادمون نره كه «استينگ» (كشتي كج كار معروف) ظاهر خودش رو از اين شخصيت الهام گرفته.

مطالب مرتبط:

40 فیلمی که (احتمالا) نمیدانستید کمیک بوکی هستند – قسمت اول

6- وامپیرلا (Vampirella)

خلق شده توسط  فارست اكرمن ، ترينا رابينز در سال 1969

ناشر: Warren Publishing، Harris Publications، Dynamite Entertainment

همانطور كه اسمش پیداست، «وامپیرلا» یك خون آشام است ولی برخلاف اكثر خون اشام ها یك ابرقهرمان است. او اولین بار سال 1969 در كمیك های سیاه و سفید و ترسناك شركت Warren Publishing  خلق شد. از آن موقع تا به حال شركت هایی مثل Harris Publications و Dynamite Entertainment كمیك هایی از او چاپ كرده اند.

اریجین و سرگذشت  او چند بار تغییر كرده مثلا یه بار گفته شد كه دختر Lilith است و یه بار هم گفته شد در جهنم به دنیا آمده ولی اریجین كلاسیك او اینگونه است كه از سیاره Drakulon آمده كه ساكنین آن  نژادی از خون آشامان هستند. نیروهای او هم مثل همه خون اشامان است یعنی میتواند به شكل خفاش درآید، قدرت فیزیكی بالایی دارد و البته خون هم میخورد.  سیاره او از كمبود ذخایر خونی رنج میبرد . سپس سفینه ای از كره زمین در سیاره اش سقوط كرد . وقتی وامپیرلا سراغ سفینه رفت، خدمه بهش حمله كردند و مجبور شد اونا رو بكشه و خونش رو بخوره. سپس با اون سفینه به كره زمین آمد و در اینجا یك قهرمان شد.

سال 1996 یك فیلم كم بودجه از روی وامپیرلا ساخته شد كه سر از چرخه ویدئویی درآورد. این فیلم همانطور كه میشه حدس زد بسیار افتضاح بود! در ضمن توصیه میشه هرگز وقتی پدر و مادرتون نزدیک شما هستند، اسم Vampirella رو تو بخش تصاویر سایت گوگل سرچ نکنید چون آنچنان تصاویری روی صفحه مانیتور نقش میبنده که صورتتون تا دو، سه هفته از خجالت سرخ باقی میمونه!!! 

5- ماسك  (The Mask)

نام واقعی: استنلي ایپكس

خلق شده توسط مارك ريچاردسون، مارك بجر، جان اكرودي، داگ مانكه در سال 1989

ناشر:  دارك هورس

«ماسك» یكی از اون شخصیت های غیر دی سی و غیر مارولی هستش كه به معرفی خاصی نیاز نداره چون فیلم باحالی كه سال 1994 با شركت «جیم كری» از روی  او ساخته شد باعث گردید تا عالم و آدم او را بشناسند. هویت واقعی او «استنلی ایپكس» است كه به ماسكی جادویی دست میابد و توانایی جالبی پیدا میكند. این ماسك توسط «لوكی» (خدای شیطنت در افسانه های شمال اروپا)  ساخته شده. البته افراد دیگری هم این ماسك را به صورت زده اند ولی اصلی ترین آنها همان آقای «استنلی ایپکس» است كه یك آدم دست و پا چلفتی است و ماسک را در یك عتیقه فروشی میخرد. او در طول راه ماسك را بر صورت میزند و تبدیل به یك شخصیت كارتون مانند و خل و چل میشود كه میتواند دست به كارهای جالبی بزند. این ماسك باعث میشود تا كسی كه آن را بر صورت میزند از تمام محدودیت ها خلاص شود .

استنلی هم ابتدا وقتی ازش استفاده كرد دست به طغیان زد ولی رفته رفته یاد گرفت چطور كنترلش كنه. به همین دلیل تبدیل شد به یك جور ضد قهرمان (anti-hero). كمیك های ماسك نسبت به فیلمش خشن تر، دارك تر و حتی چندش آورتر هستند . بارها هم از ماسك در كراس اورهایی با حضور شخصیت هایی مثل جوكر، Lobi و Grifter منتشر شده.

مطالب مرتبط:

40 فیلمی که (احتمالا) نمیدانستید کمیک بوکی هستند – قسمت دوم

4- ویچ بلید  (Witchblade)

نام واقعی: سارا پزینی

خلق شده توسط  مايكل ترنر، مارك سيلوستري، برايان هابرلين، ديويد وهل در سال 1995

ناشر: Image Comics/Top Cow

«ویچ بلید» شخصیت نسبتا جدیدی است و اولین بار سال 1995 در كمیك های انتشارات Top Cow ظاهر شد. خود ویچ بلید در اصل یك وسیله ماورا الطبیعه است كه به صورت یك دستكش درآمده و با یك میزبان مونث پیوند میخورد و به او قدرت هایی میبخشد (مثل قدرت بالا، توانایی پرواز، خوب شدن زخم ها و ...) كسی كه  میزبان ویچ بلید میشود از این توانایی ها علیه پلیدی بهره میگیرد.

معروف ترین میزبان ویچ بلید «سارا پزینی» (Sara Pezzini) است. او یك افسر پلیس نیویورك است كه ابتدا برای كنترل نیروهایش مشكل دارد ولی بعد ابرقهرمانی میشود كه هم با پلیدی ها میجنگد و هم با آن هایی كه میخواهند دستكش ویچ بلید را برای مقاصد شیطانی خود مورد استفاده قرار دهند. از روی ویچ بلید یك سریال تلویزیونی، انیمه ژاپنی و مانگا تولید شده. میگفتند قراره فیلم سینمایی او سال 2009 بیاد كه ازش خبری نشد.

3- شكست ناپذیر  (Invincible)

نام واقعی: ماركوس سباستین گریسون

خلق شده توسط  رابرت كركمن و كوري واكر در سال 2002

ناشر:  Image Comics

«شكست ناپذیر» (The Invincible) قهرمانی است كه سال 2002  توسط انتشارات Image به چاپ رسید. نام واقعی قهرمان این سری «ماركوس سباستین گریسون» (Markus Sebastian Grayson) است  که البته او را «مارک» صدا میکنند.  مارک قدرت های خودش را از پدرش به نام «نولان گریسون» ملقب به «آمنی – من» (Omni-Man)  به ارث برده که اهل سیاره «ویلتروم» یا «ویلترام» (Viltrum) است (نژادی از بیگانه های فضایی که شبیه به انسان ها هستند ولی قدرت های فوق بشری شگفت انگیزی دارند. قبل از اینکه این سیاره در "جنگ ویلترومی" نابود شود ، بهشت جنگجویان فاتح محسوب میشد).  ولی مادر مارک اهل زمین است. مارک  واقعا از داشتن این قدرت های فوق بشری لذت میبرد و خیلی هم خوشحال بود که میتونست راه پدرش را ادامه بده و به پدرش به عنوان قهرمان نگاه میکرد.  پس ببینید که چقدر شوکه کننده است وقتی که فاش میشه آمنی – من در واقع ماموریت داشته تا به زمین بیاید تا زمینه را برای تهاجم هم نوعان خود فراهم سازد! (آمنی - من به مارک پیشنهاد میکند تا در کنارش باشد ولی او که در میان مردمان زمین بزرگ شده، قبول نمیکند. در نتیجه  نبردی ماندگار بین آنها در میگیرد که در این مقاله بهش اشاره شده). در واقع معلوم شد پدرش وقتی به زمین آمد داستانش را عوض کرده بود تا چهره یک  صلح طلب را به خودش بگیرد (البته او بعدا سعی کرد یک قهرمان باشد). در هر حال توانایی های فوق بشری مارک به سوپرمن شباهت دارد ولی حال و هوا و شخصیت او بسیار شبیه به پیتر پاركر است. «رابرت كركمن» (خالق این شخصیت كه كمیك های Walking Dead را هم خلق كرده) بارها گفته چون اسپایدرمن شخصیت محبوب تمام زندگی اش بوده، این شخصیت را از او الهام گرفته.  البته کرکمن گفته برای خلق کمیک های Invincible از آثار «استیون اسپلیبرگ» و «کوئنتین تارانتینو» به طور همزمان تاثیر گرفته! یعنی درام خانوادگی این سری و ارتباطات بین شخصیت ها را از فیلم های اسپیلبرگ و خشونت گرافیکی و تم های بزرگسالانه اش را از آثار تارانتینو یاد گرفته! برای آشنایی کامل با این شخصیت این مقاله را بخوانید. دشمنانش هم در اینجا معرفی شده اند.

مطالب مرتبط:

کمیک مشترک مرد عنکبوتی و شکست ناپذیر ترجمه شد+ لینک دانلود

15 حقیقت مهمی که باید درباره "شکست ناپذیر" (INVINCIBLE) بدانید

معرفی 15 دشمن برتر «شکست ناپذیر» (INVINCIBLE)

شوکه کننده ترین لحظات در کمیک بوک های شکست ناپذیر

2- اِسپان (Spawn)

نام واقعی: البرت فرانسیس سیمونز

خلق شده توسط  تاد مك فارلين در سال 1992

ناشر:  Image Comics

«اسپان» هم از آن شخصیت های معروفی است كه خیلی درباره اش شنیده اند چون فیلم مطرحی ازش در سال 1997 ساخته شد و همینطور كارتون معروف و جنجالی شبكه HBO . خالق او «تاد مك فارلین» مشهور است كه اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی یك طراح سوپراستار بود و كمیك های مرد عنكبوتی را بسیار پرفروش كرد. گفته میشه ایده اسپان مدتها پیش و وقتی برای مارول کار میکرد به ذهنش خطور كرده بوده ولی از مسئولین مارول مخفی اش کرد  تا تصاحبش نکنند! بلاخره زمانی كه مک فارلین با همراهی چند طراح دیگر شركت "ایمج كامیكس" را تاسیس كرد، اسپان را هم خلق کرد. در نتیجه اسپان به عنوان محبوب ترین شخصیت كمپانی ایمج شناخته میشود.

او یك مامور ویژه بود با نام «اَل سیمونز» و حتی یك بار جان رئیس جمهور آمریكا را در عملیاتی پیچیده نجات داد ولی همكارانش بهش خیانت و او را كشتند. روح او به جهنم رفت (به خاطر اینكه آدم های زیادی را وقتی زنده بود كشته بوده) او در جهنم با موجودی شیطانی به نام Malebolgia قرارداد بست كه طبق آن اجازه پیدا كرد به زمین برگرده و زنش رو ببینه. با این حال وقتی برگشت، تصمیم گرفت به Malebolgia پشت كنه و از قدرت هایی كه بهش داده بود برای كارهای خوب استفاده كنه (اریجین اش شباهت زیادی به «روح سوار» داره!)  البته اسپان بیشتر یك ضد قهرمان است تا یك ابرقهرمان تمام عیار. او قدرت های فراوانی دارد و شكست دادنش تقریبا غیر ممكن است.

مطالب مرتبط:

آشنايي با تاد مك فارلين

10 كاور برتر طراحی شده توسط «تاد مك فارلین»

10 فيلم نااميد كننده قهرماني: اسپان

1- پسر جهنمی (Hellboy)

نام واقعی: Anung un Rama

خلق شده توسط  مايك مينولا در سال 1993

ناشر: دارك هورس

بدون شك بهترین شخصیت غیر مارولی یا غیر دی سی كسی نیست جز «پسر جهنمی» (Hellboy) . او سال 1993 و توسط طراح معروف «مایك مینولا» (Mike Mignola) خلق شد . مادر او یك ساحره بود به نام «سارا هیوز» كه در جهنم او را به دنیا آورد. وقتی به دنیا آمد دست راستش توسط یکی از اربابان جهنم به نام «ازائیل» (Azzael) قطع شد و به جای آن یك شی قدرتمند به نام "دست راست نابودی" (Right Hand of Doom) قرار گرفت.

سپس زمانی كه نازی ها در جنگ جهانی دوم میخواستند دریچه ای به دنیاهای تاریك باز كنند، پسر جهنمی به دنیای ما آمد ولی در نهایت توسط پرفسور «براتن هولم» بزرگ شد و به عضویت "اداره تحقیقات درباره و دفاع از پدیده های فراهنجار" (كه به صورت مخفف BPRD نامیده میشود) درآمد. او بزرگ شد و در كنار همكاران عجیب و غریب خود یاد گرفت تا چطور با تهدیدات باستانی و ماورا الطبیعه مبارزه كند. در سال 2004 فیلمی بسیار خوب و عالی با شركت «ران پرلمن» از روی پسر جهنمی ساخته شد (توسط کارگردان بزرگ و صاحب سبکی به نام «گی‌یرمو دل تورو»). سال 2008 قسمت دومش آمد كه خوب بود ولی نه به خوبی قسمت اول. مدتها شایعاتی مبنی بر ساخت قسمت سوم هم به گوش میرسید که متاسفانه به نتیجه نرسید . تا اینکه سال 2019  فیلمی جدید با شرکت «دیوید هاربور» از روی این شخصیت ساخته شد که از هر نظر گند و افتضاح بود! و البته چندین كارتون دیدنی هم از روی این شخصیت ساخته شده. 

مطالب مرتبط:

10 دشمن برتر هِل بوی (HELLBOY)

15 حقیقت مهمی که باید درباره "پسر جهنمی" بدانید

10 کمیک برتر "پسر جهنمی" 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2019

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :