10 كمیك برتر افراد ایكس (X-men)

به مناسبت اكران فیلم جدید مردان ایكس ، 10 داستان برتری كه تا به حال در كمیك های X-men به چاپ رسیده را معرفی میكنم.

10- شماره های 114 تا 154 از سری اول كمیك های New X-men

10- شماره های 114 تا 154 از سری اول كمیك های New X-men

در سال 2001 و پس از اكران فیلم موفق "مردان ایكس" ، سری اول كمیك های X-men، از شماره 114 به بعد كه گرنت موریسون نویسنده آنها شد، به New X-men تغییر نام داد. گرنت موریسون نویسنده ای بود كه گروه مردان ایكس را با قدرت تمام وارد قرن بیست و یكم كرد و داستان های مدرنی برای آنها نوشت. در دورانی كه او نویسنده كمیك های New X-men بود شاهد بودیم كه لباس های كلاسیك و پر زرق و برق قدیمی جای خود را به یونیفرم های چرمی و سیاه رنگ متحد الشكل (كه آرم X روی آنها خودنمایی میكرد) دادند (درست مثل فیلم "مردان ایكس 1") . از تعداد اعضای گروه هم كاسته شد تا فقط اعضای اصلی و ضروری در گروه باشند. تمركز داستان ها هم روی مبارزه با خباثت بود و هم روی تدریس و روابط عمومی! به عبارتی دیگر، كمیك های New X-men هم مایه های سوپرهیرویی داشتند و هم تم های دراماتيك، علمی و تخیلی و سریال های soap opera. البته متاسفانه مهم ترین مشكل این كمیك ها این بود كه یك طراح ثابت نداشت و به همین دلیل نوعی بی ثباتی از نظر سبك طراحی در آن به چشم میخورد. البته هر وقت «فرانك كوآیتلی» طراح مجموعه بود، طراحی های این كمیك هم شگفت انگیز بود. ولی در هر حال دورانی كه گرنت موریسون نویسنده كمیك های New X-men بود یكی از پویا ترین و خلاقانه ترین دوران مارول به شمار میرود.

9- شماره های 251 تا 253 از سری اول كمیك های Uncanny X-men

9- شماره های 251 تا 253 از سری اول كمیك های Uncanny X-men

این داستان كه به "ولورین علیه ریورز" (Wolverine vs. The Reavers) مشهور است ، را با تصوير نمادين و فراموش نشدنی به صلیب كشیده شدن ولورین روی حرف ایكس میشناسند. همین تصویر به طور كامل نبرد بيرحمانه ای كه بین ولورین و گروه ریورز در این داستان رخ میدهد را نشان میدهد. این داستان ضمنا به خاطر طراحی های بینظیر نویسنده ای معركه به نام «مارك سیلوستری» هم شناخته میشود. به علاوه، نه تنها شاهد یكی از سخت ترین نبردهای لوگان در این كمیك هستیم بلكه رابطه محبت آمیز و پدر-فرزندی او با عضو نوجوان گروه ایكس من یعنی «جوبیلی» نیز در این كمیك به شكل تاثیرگذاری به نمایش در می آید.

8- شماره های 1 تا 4 كمیك Uncanny X-Force

کمیک uncanny x-force

نویسنده ای جوان و پرانرژی به نام «ریك رمندر» در این داستان سبك قصه گویی مدرن را با المان هایی كه كمیك های ایكس من را در دهه های 80 و 90 میلادی به اوج محبوبیت رساندند، تركیب و آركی بینهایت سرگرم كننده و شلیكی خلق كرد. در این نسخه از گروه "ایكس فورس"، ولورین و آركانجل تبدیل شدند به گروهی مخفی از آدم كش های میوتانت! این در حالی بود كه دیگر اعضای ایكس من از این گروه نوظهور بیخبر بودند). در اولین نبرد آنها شاهد هستیم كه چطور با یك اپوكالیپس زنده شده و سواركاران (horsemen) جدید او میجنگند. طراحی های «ژرم اوپنا» در این آرك حیرت انگیز است. او در خلق صحنه های اكشن نظیر ندارد. ضمنا نویسنده با استادی تمام بر غنای شخصیت هایی همچون سایلاك و فانتومكس میپردازد.

7- كشتار ميوتانت ها (Mutant Massacre)

كشتار ميوتانت ها

این داستان "كشتار میوتانت ها" (Mutant Massacre) نام دارد و در آن گروهی از مزدوران به نام Marauders كه شخصیت هایی مثل سیبرتوث، بلاك باستر و مالیس عضوش بودند، توسط شخصیت خبیثی به نام «مستر سینیستر» اجیر میشوند تا «مورلاك ها» (Morlocks) را قتل عام كنند (مورلاك ها جامعه ای از میوتانت ها بودند كه دچار نقص عضو بودند و چهره اي كريه داشتند و زیرزمین زندگی میكردند). سپس مورلاك ها به شكلی وحشیانه و خشن نابود شدند. البته گروه ایكس من و ایكس فاكتور دخالت كردند و سعی كردند آنها را نجات دهند ولی حتی انها نیز تلفات دادند (آنجل در این میان از همه بیشتر صدمه دید. من نمیخوام اسپول كنم و بهتون بگم كه چه بلایی بر سرش آمد ولی بلای بدی بود!) . چیزی كه باعث شده این داستان در این لیست قرار گیرد این است كه به نویسنده های كمیك نشان میدهد چطور باید یك كراس اور موفق بنویسند. چون درسته كه داستان بسیار چند لایه و دارای اجزای زیادی است كه در عناوین مختلف به سرانجام میرسند، ولی همه چیز در نهایت به نقطه اوجی قانع كننده منتهی میشود.

6- عصر اپوكالیپس

عصر اپوكاليپس

گاهی اوقات مشكلی كه معمولا با كمیك های مردان ایكس به وجود می آید این است كه خیلی وقت ها شخصیت های بیش از حد یا زمان ها و دنیاها و timeline های خیلی زیادی در انها به چشم میخورد كه باعث گیج شدن خواننده میشود. در این بین اما داستانی "عصر اپوكالیپس" (Age of Apocalypse) كه در یك دنیای دیگر میگذرد و در واقع یك كراس اور عظیم بود كه در دهه 90 میلادی در بسیاری از كمیك های مربوط به مردان ایكس چاپ شد، فرق دارد. این داستان هم به نوعی درباره سفرهای زمانی است. میوتانتی به نام Legion كه قدرت های ذهنی دارد و فرزند نامشروع «پرفسور ایكس» است به گذشته سفر میكند تا مگنتو را بكشد ولی به طور تصادفی پدرش را میكشد. سپس آپوكالیپس كه از دشمنان بزرگ مردان ایكس است و شاهد این قضایا بوده ، به این نتیجه میرسد كه الان بهترین زمان برای تصاحب دنیا است و در نتیجه "عصر اپوكالیپس" به وجود می آید. از اینجا به بعد دیگر دنیای ایكس من وارونه میشود. یعنی خبیث ها، قهرمان میشوند و قهرمان ها خبیث میشوند! در هر حال اگر دنبال یك كمیك fun و باحال هستید كه در آن مگنتو تبدیل شده به رهبر گروه مردان ایكس ، این داستان برای شماست.

5- شماره های 1 تا 5 كمیك Magneto: Testament

شماره های 1 تا 5 كمیك Magneto: Testament

قبلا اریجین «مگنتو» فاش شده بود ولی این كمیك نشان داد كه هنوز خیلی چیزها درباره این اریجین نمیدانیم. این مینی سریز 5 قسمتی نگاهی دقیق تر به زندگی این میوتانت در دوران نوجوانی و كودكی در آلمان نازی داشت. اینجا بود كه هواداران نام واقعی مگنتو را كشف كردند: مكس ایزنهاردت (Max Eisenhardt). در این كمیك همچنین با خانواده او آشنا شدیم و اشاراتی هم به رومانسی بین او و همسر آینده اش یعنی «مگدا» (Magda) شد. ولی از همه مهم تر اینكه شاهد بودیم كه چطور تجربیات سخت و طاقت فرسا از پسری مصوم و زجر كشیده قهرمانی كاریزماتیك برای حقوق میوتانت ها میسازد. نویسنده (گرگ پك) در این كمیك تصویری سیاه از وضعیت یهودیان در المان نازی و آردوگاه كار اجباری "آشویتس" نشان ما میدهد . طراح این كمیك (كارماین دی جیان دو منیكو) چنین تصویری را با قدرت تمام نشان ما میدهد. این داستان آنقدر قدرتمند و غم انگیز است كه باعث میشود به طور كامل خشمی كه وجود مگنتو را فرا گرفته برایمان قابل توجیه شود. این كمیك را میتوان معادل كمیك تحسین شده Maus، در عالم ابرقهرمانان دانست.

4- شماره های 141 و 142 سری اول كمیك های Uncanny X-Men

كميك days of future ast

این همان داستان معروف "روزهای "آینده و گذشته" (Days of Future Past) است. یكی از بهترین داستان های run تاریخی نویسنده ای نابغه به نام «كریس كلرمانت» و طراحی به نام «جان بیرن» در كمیك های مردان ایكس (در واقع این داستان آخرین همكاری بین كلرمانت و بیرن بود) . با این داستان تم آشنای سفر میوتانت ها از آینده به گذشته برای جلوگیری از حوادث فاجعه آمیز در عالم كمیك های ابرقهرمانی تثبیت شد. در این داستان، «كیتی پراید» از زمان اینده به زمان حال می آید تا جلوی قتلی را كه باعث ظهور روبات های "سنتینل" خواهد شد را بگیرد. در حقیقت اگر این اتفاق بیفتند، باعث میشود تا روبات های سنتینل در اینده به شكار میوتانت ها بپردازند. این داستان كلاسیك هرگز قدیمی یا كلیشه ای نخواهد شد. كلرمانت و جان بیرن با این داستان وداعی باشكوه بر یك همكاری ماندگار داشتند.

3- "خدا دوست دارد، بشر میكشد" (God Loves, Man Kills)

كميك fod loves man kills

ميوتانت ها در عالم مارول استعاره ای هستند برای اقلیت ها در دنیای واقعی كه مجبور هستند با تعصبات یا ظلم روبرو شوند. این استعاره به طور كامل در رمان گرافیكی "خدا دوست دارد ، بشر میكشد" متجلی میشود. اگر فیلم موفق "ایكس 2: اتحاد مردان ایكس " را دیده باشید ، با تم های این كمیك هم اشنا هستید چون این فیلم از این داستان الهام گرفته است. به عبارتی دیگر، در این داستان مردی به نام «ویلیام استرایكر» كه با میوتانت ها خصومت دارد، نقشه ای میكشد برای نابودی میوتانت ها و به همین دلیل گروه مردان ایكس و مگنتو مجبور میشوند تا با هم در مقابل او متحد شوند. البته بر خلاف فیلم كه در آن استرایكر یك فرد نظامی بود، اما در این داستان او یك واعظ كاریزماتیك است كه از پیروان خویش میخواهد تا میوتانت ها را برای رضای خدا بكشند! این داستان فوق العاده دقیقا درباره ذات مردان ایكس است و نشان میدهد چرا آنها اینقدر جذاب هستند. درسته كه شاید برخی اوقات ناراحت كننده و تكان دهنده باشد ولی آدم دوست داره هر چه سریع تر تا آخر آن را بخوانه.

2- شماره های 1 تا 24 سری سوم كمیك های Astonishing X-Men

كمیك های Astonishing X-Men

این داستان از نظر پیچش های دراماتیك ، بهترین داستان تاریخ مردان ایكس است و تركیبی دلپذیر است از هر آنچه باعث شده مردان ایكس در طول سالها اینقدر محبوب و موفق باشند: اكشن + شخصیت پردازی + طنز + لحظات ماندگار + استعاره + دیالوگ های ماندگار + قهرمانان و خبیث های دوست داشتنی و چند لایه. میدونید كی اون رو نوشته؟ «جاس ویدون»! بله درست شنیدید ... همون كارگردان فیلم های اونجرز!!! ویدون در این داستان تمركز رو قرار داده روی شخصیت مورد علاقه خودش یعنی كیتی پراید. او همچنین «كلاسوس» را هم پس از سالها دوباره زنده كرد (بازگشت او بسیار دردناك بود. برای كسب اطلاعات بیشتر در باره بازگشت كلاسوس ، این مقاله را بخوانید). ویدون همچنین رابطه عاشقانه میان «اما فراست» و «سایكلاپس» را نیز مستحكم كرد. پایان داستان هم به معنای واقعی كلمه "حیرت انگیز" (astonishing) بود. از نظر طراحی هم واقعا در سالهای اخیر نمیشه كمیكی از ایكس من پیدا كرد كه چنین طراحی های زیبایی داشته باشه.

1- شماره های 129 تا 138 از سری اول كمیك های Uncanny X-Men

كميك دارك فونيكس

واقعا انتظار داشتید رتبه اول این لیست به داستانی غیر از "حماسه فونیكس سیاه" (The Dark Phoenix Saga) تعلق بگیره؟ اگر اینطوره پس متاسفانه باید بگم هیچی از مردان ایكس و تاریخچه آنها نمیدونید! این داستان نقطه اوج همكاری بین جان بیرن و كریس كلرمانت است؛ یكی از نمادین ترین و ماندگار ترین داستان های تاریخ كمیك! همانطور كه حتما شنیده اید، در این داستان «جین گری» توسط گروهی خبیث به نام Hellfire Club ، دچار فساد و خباثت میشود و سپس نیروی مخرب فونیكس در او آزاد میشود. كه باعث به وجود آمدن خرابی های فراوانی میشود و در نهایت مردان ایكس بر سر دو راهی گیر میكنند كه واقعا باید آیا جین گری را مجازات كنند یا نه؟ (براي فهميدن پايان داستان، اين مقاله را بخوانيد) بدون هیچ اغراقی هنوز هم داستانی اینچنین چند لایه در عالم كمیك بی سابقه است. یعنی واقعا باور كردنی نیست كه نویسنده توانسته باشد اینقدر دقیق و با حوصله از مدتها قبل نكات ریز و متنوع داستانی را كنار هم پیش ببرد و دست آخر به طور استادانه آنها را به هم وصل كند. طراحی های جان بیرن هم بهترین های او در حرفه خودش است. نقطه اوج هنر او در مبارزه حیرت انگیز مردان ایكس با Imperial Guard و جانفشانی تراژیك جین گری دیده میشود. ضمنا پایان جنجالی این داستان باعث ایجاد تغییراتی بزرگ در عالم كمیك های مارول و مردان ایكس گردید. به علاوه، در جریان این داستان، شاهد لحظاتی ماندگار در شخصیت پردازی ولورین بودیم و در نتیجه این داستان، شخصیت او تبدیل شد به چیزی كه الان اینقدر دوستش داریم (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره لحظه ماندگار ولورین، این مقاله را بخوانید)

نویسنده و مترجم: عمو مختار