"مردان ایكس: مجموعه كارتونی" (X-men: The Animated Series) یكی از بهترین و تحسین شده ترین كارتون های ابرقهرمانی است و این مقاله را بار دیگر به مناسبت انتشار "مردان ایکس 97" تقدیم شما میکنیم.

استاد ترابی هم در این مقاله آن را به عنوان یكی از برترین ها معرفی كرده و در اینجا نیز تیتراژ آن را به عنوان یكی از 10 تیتراژ برتر كارتون های سوپرهیرویی معرفی كردند. به مناسبت اکران فیلم "مردان ایکس: اپوکالیپس" تصمیم گرفتیم 10 قسمت برتر از این سریال کارتونی محبوب و پرهیجان را به شما معرفی کنیم. توجه:این نقد داستان را لو میدهد. مقاله زیر را هم حتما بخونید:

تمام قهرمانانی که در سریال کارتونی مردان ایکس به صورت CAMEO (افتخاری) حضور داشتند

10- Whatever it Takes

در این قسمت شادو کینگ خود را از بعد دیگری به ارتفاعات کلیمانجارو تلپورت میکند و خود را به میوتانت نوجوانی به نام میجناری رساند که سرعت بسیار بالایی داشت. او در بدن میجناری میرود و قدرت های او را تسخیر میکند که ناگهان احساس بدی به استورم دست میدهد. استورم که به تازگی به لطف حقه های کثیف مورف (یکی از اعضای سابق مردان ایکس که میتواند خود را به هر شکلی در بیارد)که تحت کنترل میستر سینیستراست زخمی شده و در بیمارستان به سر میبرد با مطلع شدن از دردسری که میجناری را تهدید میکند خود را به همراه روگ به افریقا میرسانند.در این بین ولورین نیز به دنبال مورف راه افتاده تا او را به چنگ بیارد ولی مورف با حقه های مختلف از چنگ لوگان گریخت. برویم به آن سر داستان متوجه میشویم میجناری پسر ناتنی استورم است یعنی وقتی او کوچک بوده استورم از او همانند فرزند خود مراقبت میکرده.استورم که از قدرت بالای شادو کینگ باخبر  بود و میدانست او یه جورایی شکست ناپذیر است تصمیم گرفت روح خود را به شادو کینگ بدهد تا پسرش در امان باشد، روگ نیز سعی کرد جلوی استورم را بگیرد ولی اقدام او بی فایده بود.در آخر با حقه ای که شادو کینگ میخورد به همراه میجناری به بعدی که شادوکینگ از آن امده تلپورت میشوند و فقط حفره کوچکی در سنگ ها باقی ماند و این یعنی آخرین امید میجناری! او با نهایت سرعت دوید و استورم و روگ با تمام قدرت او را به بیرون کشیدند و حتی شادو کینگ هم نتوانست خود را به میجناری برساند و در بعد خود حبس ماند!

9-  Obsession

در این قسمت مردان ایکس با دشمن دیرینه و شکست نا پذیر خود اپوکالیپس رو برو میشوند. در سمتی وارن  (آنجل) که بعد از بلایی که اپوکالیپس سرش اورده و تبدیل به ارکانجل شده قصد انتقام از او را دارد و با این عقیده که آپوکالیپس شکست ناپذیر است مخالف است و به پیکار با او میپردازد که در آخر هم شکست میخورد. سپس مردان ایکس او را پیدا میکنند و روگ با او همدردی میکند و به ناچارازسر همدردی با وارن از راه او عمل میکند و تن به تن با اپوکالیپس میجنگند ولی ولورین، سایکلاپس و بیست راه هوشمندانه تری را برای شکست دادن آپوکالیپس در پی میگیرند.آن ها برای شکست دادن اپوکالیپس خود را به سفینه ای میرسانند و بیست با هوش مصنوعی سفینه ارتباط برقرار میکند تا اپوکالبیپس را در سفینه به دام بیاندازند ولی غافل از اینکه سفینه نیز زیر سلطه اپوکالیپس است ولی دراخر با رشادت های بیست اپوکالیپس بار دیگر شکست میخورد و در آخر نیز شاهد صحنه ناراحتی بیست هستیم که عزادار دوست کامپیوتری اش(مغز سفینه) پس از مبارزه با اپوکالیپس است و بار دیگر نیز شاهد خوش قلبی و بردباری این هیولا زشت که باطنی زیبا دارد هستیم.

8- Cold Comfort

در این قسمت باب دریک(مردیخی) که جزو اعضای سابق ایکس من بوده باز میگردد تا معشوقه سابق خود یعنی وورنا را بیابد که در این  راه با دوستان سابقش (ایکس-من) روبرو میشود که آن ها دل خوشی از بابی ندارند برای اینکه او بی هوا ایکس من را ترک کرد و باعث ایجاد خصومت بین او و اعضای متعصب مردان ایکس همچون سایکلاپس شد. از طرفی پروفسور ایکس نمیتوانست اشتباهات گذشته آیس من را انکار کند ولی میخواست او به مردان ایکس ملحق شود و او را مانند پسر خود میدانست.مردان ایکس مرد یخی را گیرانداخته و او را تحویل پروفسور میدهند تا بیست از او بازجویی کند ولی جوبیلی که متوجه ذات و درون پاک او شده بود او را آزاد میکند تا به دنبال وورنا بروند. آن ها به راه خود ادامه دادند که به محل تمرین گروهی از میوتانت ها رسیدند که رهبر آن ها فردی به نام فورج (forge) بود و به بهانه تداخل با تمرینشان به مردان ایکس حمله ور شدند. اعضای گروه فورج عبارت بودند از "هاووک"، "مرد چند تایی"، "کوییک سیلور" ،"استرانگ گای"و.... پس از درگیری و شکست خوردن گروه فورج مردیخی وورنا را پیدا میکند ولی غافل از اینکه او عاشق هاووک است پس تاسف بار راهش را کشید و رفت.این قسمت به علت دلالت داشتن بر گذشته ایس من و گروه مردان ایکس و معرفی شخصیت های محبوبی چون کوییک سیلور و هاووک به اوج جذابیت رسید.

7-Days of the Future Past: Part I 

در ابتدای این قسمت میبینیم که دو جهش یافته به همراه لوگان درحال مبارزه با رباط های سنتینل هستند اما پس از غلبه بر سنتینل ها با فردی عجیب به نام "بیشاپ" رو به رو میشوند و با او درگیر میشوند.بیشاپ هر سه تای آن ها را دستگیر میکند و به مکانی برود.در ابتدا فکر میکنیم که او برای سنتینلز کار میکند ولی بعد میفهمیم که او قصد دارد قبور اعضای مردان ایکس را به ولورین نشان بدهد. ولورین با دیدن قبور هم تیمی های سابقش بخصوص جوبیلی بیش از پیش افسرده میشود(توجه داشته باشید الان در زمان آینده هستیم).ولورین بیشاپ را نزد فورج میبرد تا با یکدیگر مشورت کنند تا یکی از آن ها را به گذشته بفرستند تا جلوی مسبب عامل این همه ویرانی و بدبختی را بگیرد.ولورین خواستار این بود که او به گذشته برود ولی بیشاپ مخالف او فکر میکرد و فورج هم فکر میکرد که شایسته است بیشاپ به گذشته برود. او با ماشین زمان سفر میکند و به عهد مردان ایکس می آید تا جلوی یک فاجعه را بگیرد.فاجعه این بود که یک فرد ناشناس سناتورکلی را  میکشد و پس از آن دنیا هر لحظه به سوی نابودی پیش میرود.بیشاپ به قلمرو ایکس من حمله کرد چون گمان میکرد یکی از اعضای مردان ایکس همان قاتل سناتورکلی است.مردان ایکس بیشاپ را گیر می اندازند و از او بازجویی میکنند تا حقایق را بازگو کند ولی در این بین گمبیت که از ماموریت بازگشت ناگهان بیشاپ اسلحه اش را برداشت و به او شلیک کرد چون در گذشته او را دیده بود که سناتورکلی را به قتل رسانده!

6-  Days of the Future Past: Part II

پس از آن که بیشاپ به گمبیت حمله کرد مردان ایکس از گمبیت دفاع میکنند اما از آن جایی که تمام حرف های بیشاپ راست بود این نظریه او را نیز تصدیق میکنند و اینجاست که گمبیت از همتیمی هایش ناامید میشود و به هدف رفتن به واشنگتون دی سی و جلوگیری از قاتل رابرت کلی پیشتازی میکند. او که میدانست توطئه ای درکار است خود را به سناتور کلی میرساند و میبیند که فردی با شمایل او میخواهد سناتور را از بین ببرد تا قتل را نیز به اسم گمبیت ثبت کند ولی گمبیت سناتور را از دست میستیک نجات میدهد.از آن طرف نیز "آوالانچ""،"پایرو"و "بلاب" از گروه مردان ایکس شکست میخورند. در این قسمت و قسمت قبلی حس شوخ طبعی و طنز پردازی ولورین گل میکند به گونه ای که وقتی دستبند بیشاپ که باعث میشود او در بعد زمان دیگری بتواند سکونت کند به صدا در آمد ولورین میگوید: "حتما الان تو آینده کسی ماشینتو دزدیده که صدای دزدگیر ماشینت داره میاد!" یا مثلا یه جا گمبیت یکی از کارت های پاسورشو به بیشاپ پرت میکنه و بیشاپ هم میگه: من میتوانیم هر قدرتی که بهم بخوره رو جذب کنم بعد از دستش اشعه ساطع میکنه و بعدش ولورین هم چنگالاشو در میاره میگه اگه میخوای انرژی منو جذب کن! این دو قسمت واقعا یک شاهکار تمام عیار بودند که بیننده را به وجد می آوردند.

5-  Time Fugitives

در قسمت پیش دیدیم که بیشاپ که متوجه خطر اپوکالیپس است به گذشته سفر میکند تا دنیا را نجات بدهد اما او و مردان ایکس موفق نمیشوند.کیبیل هم که دید این آشوب و بی نظمی تمام دنیا را فرا گرفته به پا خاست و برای نجات دنیا به گذشته سفر کرد. او همواره بیشاپ را تعقیب میکند و بعضی از مواقع با او درگیری هایی ایجاد میکند و با مردان ایکس مبارزه میکند که درنهایت فرار میکند و به آینده باز میگردد و با نقشه ای جدید برای شکست دادن آخرالزمان باز میگردد. این بار او که با قدرت مردان ایکس آشنا شده ولورین را به زور با خود میبرد هوش میکند تا نقشه اش را با او در میان بگذارد. بعد از آن کیبیل و ولورین در نبرد با اپوکالیپس ظاهر میشوند تا او را از بین ببرند و کیبیل این تیکه را به اپوکالیپس می اندازد :"The name is Cable remember that"در نهایت اپوکالیپس به ولورین شلیک میکند و ولورین به یکی از شیشه های آلوده به ویروس اپوکالیپس برخورد میکند و بیشاپ درصدد کمک به اوست که کیبیل جلویش را میگیرد و میگوید"این تنها راه است".پس از اینکه ولورین به ویروس اپوکالیپس مبتلا میشود ناگهان با قدرت فاکتور شفابخش"healing factor"خود را ترمیم میکند و اپوکالیپس به لطف ترفندهای کیبیل ناچار به فرار میشود.در آخر میبینیم که پسر کیبیل یعنی "تایلر" هم به لطف تلاش های کیبیل صحیح و سالم است.

4-   Graduation Day

این قسمت، قسمت پایانی این انیمیشن پرفراز و نشیب است.در این قسمت تظاهرات انسان ها علیه میوتانت ها به اوج خود میرسد و انگار سخنرانی های "گایریک" کار خود را بیش از پیش کرده بود. پروفسور اگزاویر که در صدد متقاعد کردن گایریک بود ناگهان مورد اصابت اشعه مرگبار دستگاه گایریک قرار گرفت و گایریک دستگیر شدن توسط پلیس ها را به جان خرید.پروفسور که در حال جان دادن بود آخرین لحظات زندگی اش را سپری میکرد و در آن طرف مگنتو و میوتانت هایش به اوج قدرت میرسند.ولورین،سایکلاپس و جین گری برای کمک گرفتن از مگنتنو خود را به او میرسانند ولی مگنتو بدون اینکه به آن ها مجال حرف زدن بدهد با مردان ایکس درگیرمیشود ولی پس از اینکه شنید اگزاویر در حال مرگ است علی رغم دسترسی به اوج قدرت حس مسئولیت را در خود میبیند و به کمک دوست قدیمی اش میشتابد. در حالی که مگنتو اگزاویر را برای لحظاتی به هوش می آورد او تمام احساساتش را نسبت به اعضای تیمش بیان میکند و به آن ها افتخار میکند تا اینکه چشمانش را میبندد و دارفانی را وداع میگوید برای چند لحظه سکوت حکمفرا میشود تا اینکه" پرنسس لاندرا"از امپراطوری شی ار سر میرسد و این سکوت را میشکند. او که راه درمان اگزاویر را میدانست او را درمان میکند و اینگونه این قسمت فوق العاده با وجود این که صحنات اکشن کمی داشت به پایان میرسد.

3-   The Phoenix Saga: Part V

این آخرین پارت از داستان حماسه فونیکس است.همانطور که در قسمت های قبل مشاهده شد جین گری در اثر سغوط از هواپیما صاحب قدرت فونیکس شد(البته آن موقع فونیکس تحت کنترل جین گری بود).از طرفی داکن (برادر پرنسس لاندرا) در صدد به دست آوردن کریستال قدرت بود و برای بدست آوردن آن دست به هر کاری میزد.مردان ایکس که از طرفی درگیر جنگ با کاسیدی و جاگرنات بودند ناگهان سر و کله یکی از افراد داکن بنام "کولارک" پیدا شد. او بسیار قدرتمند و جنگاور است و جاگرنات را با یک ضربه به کیلومترها آن طرف تر پرت میکند.ناگهان فونیکس ظاهر میشود و همان بلایی که سر جاگرنات آمد را سر کولارک می آورد. اما در این قسمت داکن به قدرت کریستال دست میابد و شکست ناپذیر میشود. هیچکدام از اعضای مردان ایکس حتی فونیکس حریف او نشدند و ویرانی های جبران ناپذیری به شهر وارد میکند. در این بین قهرمانانی همچون مردعنکبوتی و ماشین جنگی نیز برای کمک به بهبود اوضاع شهر و نجات جان افراد بیگناه نظاره شدند.در حالی که همه ناامید بودند جین گری با قدرت فونیکس به عمق قدرت کریستال نفوذ کرد و آن را خنثی کرد و جلوی داکن را گرفت و جان خود را فدا کرد البته در قسمت بعد میفهمند که او زنده است و بعد از چند قسمت شاهد حماسه فونیکس سیاه هستیم.در این قسمت نبرد به اوج هیجان میرسد و قدرت های بینهایت کریستال را به تصویر میکشد.

 2-  Reunion: Part II

میرسیم به یکی از پرچالش ترین و جنجالی ترین قسمت های این سریال محبوب و دوست داشتنی. این قسمت آن قدر مهم است که کل فصل دوم را به این موضوع پرداخته اند یعنی جدال با میسترسینیستر. در این قسمت میستر سینیستر همانطور که گفته شد مورف را شستوشوی مغزی داده و مورف پروفسور ایکس را به سرزمینی کشانده که در آنجا فقط میسترسینیستر و میوتانت های مزدور آن میتوانند از قدرت های فوق بشری خود استفاده کنند.پروفسور ایکس که فکر میکرد مگنتو در ان سرزمین گیر افتاده به کمکش شتافت اما این فقط تصویر ساختگی مورف بود که بسیار زیرکانه عمل کرد.مگنتو نیز به آن سرزمین آمد ولی هردویشان در آن منطقه گیرافتادند و نمیتوانستند از نیروهای خود استفاده کنند. البته از یک دیدگاه به نفع پروفسور ایکس بود چون ماشین الکتریکی اش از کارافتاده بود و نمیتوانست قدم بردارد ولی با از دست رفتن نیروهایش فلجی پاهایش نیز موقتا برطرف شد.میوتانت های میسترسینیستر پروفسور ایکس و مگنتو را اسیر میکنند و از طرفی هم مردان ایکس در آن سرزمین قدرت هایشان را از دادند و به اسارت در می آیند ولی ولورین که در هر شرایط میتواند از چنگال های ادامانتیومی اش بهره ببرد بیشتر از بقیه دوان آورد و به پرتگاهی می افتد و نجات میابد.در نهایت ولورین خود را به قلمرو میستر سینیستر میرساند و پروفسور ایکس را آزاد میکند و پروفسور ایکس هم دستگاهی که موجب از بین رفتن نیروهایشان شده بود را ویران میکند و همه اعضای ایکس من با قدرت هایشان کولاک میکنند. در این قسمت مگنتو هم که در کنار پروفسور ایکس اسیر بود قدرتش را دوباره به دست می آورد و به ایکس من کمک میکند و در نهایت پروفسور ایکس مورف را درمان میکند و مورف هم با شلیک اسلحه اش و اشعه سایکلاپس میستر سینیستر را به هزاران تکه مساوی تقسیم کنند البته از آنجایی که او زخم هایش خوب میشود برای مدتی سر و کله اش پیدا نمیشود ولی بعدا باز میگردد.

1-   The Dark Phoenix Saga: Part II

به یقین این قسمت بهترین، زیباترین، تاثیرگذارترین و وفادارترین به کمیک ها بوده. در قسمت قبلی ما شاهد این بودیم که  hellfire clubبا کمک اما فراست به ذهن جین گری دسترسی پیدا کردند و مسترمایند در رویاهای جین گری خود را به جای سایکلاپس مرد رویاهای او جازده بود و جین گری هم که اسکات سامرز را با دختری دیگر دیده بود کاملا گیج میشود و احساساتش تحت کنترل مسترمایند در می آید و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. در حالی که همه از این اتفاق شوکه بودند با ردیابی حس بویایی ولورین خود را به آن اجمن میرسانند و با اعضای آن انجمن درگیر میشوند که به شکست خوردن ایکس من و سرنگون شدن ولورین و دستگیری دیگر اعضای ایکس من انجامید که ناگهان شاهد این لحظه تاریخی بیرون آمدنش از فاضلاب و هجوم آوردنش به سربازان hellfire club بودیم.این صحنه با صحنه کمیک بوکی اش مو نمیزند.ولورین با تمام قوا خود را به محل غل و زنجیر شدن دوستانش میرساند ولی از فونیکس شکست میخورد.وقتی جین گری برای مدت کوتاهی فونیکس غلبه میکند ولی پس از آن به دارک فونیکس تبدیل میشود که بسیارقدرتمند و شگفت انگیز است و این طور شد که فونیکس برمیخیزد و حتی  توجه قهرمانانی همچون ثور و دکتراسترنج را نیز به خود جلب میکند.او حتی یک سیاره را هم نابود میکند ولی پروفسور اگزاویر در نبرد ذهنی با فونیکس او را شکست میدهد و برای مدتی جین گری کنترل روح و جسم خود را به دست می آورد ولی امپراطوری شی ار معتقد بودند جین گری بایستی نابود شود چون هنوز موجود مرگباری با قدرت های کیهانی به نام فونیکس در او نهاده بود و پروفسور اگزاویر آن ها را به یک نبرد دعوت میکند که برنده آن تصمیم میگیرد جین گری زنده بماند یا محو شود. مردان ایکس در این مبارزه کم می آورند و آخرین کسانی که باقی ماندند سایکلاپس و جین گری بودند که سایکلاپس زخمی میشود و در کمال ناباوری جین گری مجبور میشود دوباره فونیکس را آزاد میکند تا بر امپراطوری شی ار غلبه کنند ولی بعد از اینکه امپراطوری شی ار را شکست داد تصمیم بر خود کشی میگیرد ولی برخلاف کمیکها که او برای مدتی مرد این بار بلافاصله نجات پیدا میکند و فونیکس از بدن او خارج میگردد.

نويسنده: پويا صديف

(Magnus)

All rights reserved © Spidey.ir 2016

      (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

تمام قهرمانانی که در سریال کارتونی مردان ایکس به صورت CAMEO (افتخاری) حضور داشتند

20 انیمیشن ابرقهرمانی برتر تاریخ

10 دشمن برتر گروه افراد ایكس (X-men)

10 كمیك برتر افراد ایكس (X-men)

 10 كمیك برتر «مگنتو» (Magneto)

  10 ابر خبیث برتر کمیک بوکی!

  6 تغییر بزرگ در كمیك های X-men

   اولین حضور «مگنتو» در دنیای کمیک

 10 كميك بوك برتر ولورین (Wolverine) + لينك دانلود

  كمیك برتر «ولورین» ترجمه شد! + لینك دانلود

  كامیك بوك فارسی: شماره آخر Secret Wars Old Man Logan + لینك دانلود مستقیم

 معرفی اصلی ترین متحدان مرد عنكبوتی: ولورین

این مطلب را به اشتراک بگذارید :