از این به بعد سری مقالاتی تحت عنوان " چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید!" برایتان خواهیم نوشت که مطمئنا برایتان جالب توجه خواهد بود.
برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.
- آیا میدانستید كه ماسك گرین گابلین در فیلم ترسناك Maximum Overdrive به كار رفته است؟!
سال 1989 «استیفن كینگ» نویسنده نابغه و مشهور داستان های ترسناك هوس كرد یكی از داستان های خودش به نام Maximum Overdrive را كارگردانی كنه. این فیلم اثر متوسطی از كار درآمد و در گیشه و نزد منتقدین حسابی زمین خورد. داستان فیلم خیلی عجیبه و درباره یك شهاب سنگه كه باعث میشه اشیا جان بگیرند! این موضوع باعث میشه ماشین ها علیه انسان ها قیام كنند و ... اما جالبه كه بدونید شخصیت های منفی داستان یك سری كامیون های تریلی بودند كه با انسانها شروع کردند به جنگیدن . رهبر این كامیون ها ، یك ماسك بزرگ گرین گابلین در جلوی خودش داشت:
جالبه نه؟
از اون جالب تر اینه كه شركت سازنده این فیلم اجازه استفاده از ماسك گرین گابلین رو از مارول گرفته بود و این مساله در تیتراژ فیلم تایید شده:
گفته میشه این ماسک در پایان فیلمبرداری تخریب شد ولی یكی از هواداران این كامیون رو خریداری و بازسازی كرده و باهاش در جشنواره های مختلف كمیك بوكی شركت میكنه :
بنابراین خیلی ها هم باهاش عكس یادگاری میگیرن:
اینهم یك شوخی باحال با این فیلم كه یكی از طراحان خوش ذوق اینترنتی خلق كرده:
- آیا میدانستید كه ابتدا قرار بود هری آزبورن پشت قضایای "سرگذشت كلون" باشه؟
شما حتما خبر دارید كه مارول در دهه 90 میلادی قسمت دوم كمیك تحسین شده سرگذشت كلون را كه سالها قبل چاپ شده بود را منتشر كرد . این داستان خیلی جنجالی از آب درآمد و مورد انتقاد هم قرار گرفت. در اینجا كاملا درباره این داستان توضیح داده ایم ولی به طور خلاصه بگم كه در این داستان منفور گفته شد كه پیتر پاركر در تمام این سالها یك كلون بوده و «بن رایلی»، مرد عنكبوتی اصلی بوده. این باعث شد هواداران مرد عنكبوتی عصبانی شوند و 60 درصد از فروش كمیك های مرد عنكبوتی كاسته شود. بعدش مارول افتاد به غلط كردن و تصمیم گرفت پیتر رو برگردونه. بعدش هم معلوم شد اینا همه نقشه «نورمن آزبورن» بوده تا دوباره به پیتر ضربه بزنه. اما شاید ندونید كه مارول قبل از اینكه به فكرش برسه نورمن رو مسئول این قضایا بدونه ایده های دیگه ای هم داشته. مثلا برخی نویسنده ها میگفتن برای درست كردن این گندی كه مارول زده از «مفیستو» و ایده سفرهای زمانی استفاده كنیم! یكی دیگر از ایده ها هم این بوده كه «هری آزبورن» رو كه در چندی پیش در شماره 200 كمیك Spectacular Spider-Man كشته شده بود (و شما میتونید اینجا داستانش رو با ترجمه فارسی بخونید) برگردونند و بگویند كه هری مسبب اصلی این وقایع بوده و او بوده كه با نقشه های خودش كاری كرده كه همه فكر كنند بن رایلی اصلیه و پیتر كلونه!
به همین دلیل ما با شخصیت خبیث جدیدی به نام Gaunt آشنا شدیم:
سپس سرنخ خهای زیادی میبینیم كه نشون میده Gaunt همون هری آزبورنه ولی چیزی هنوز قطعی نیست:
بعدش Gaunt با برادرخانم هری یعنی «مارک راکتسون» یا همون Molten Man مبارزه میكنه:
دیگه خواننده ها تقریبا مطمئن بودند Gaunt همون هری آزبورنه. ولی مارول نظرش عوض شد و نورمن را به عنوان كسی كه پشت قضایای clone saga بوده معرفی كرد. سپس گفته شد او همون «مندل استرام» است که در این مقاله درباره ش توضیح داده شده.
آقای «گلین كرینبرگ» از نویسندگان كمیك های مرد عنكبوتی در دهه 90 میلادی در این باره گفته:
"قرار ما این بود كه هری ازبورن مقصر قضیه clone saga باشه. یعنی ایده ای كه ما داشتیم این بود: پس از مرگ هری در شماره 200 كمیك spectacular spiderman معلوم میشه كه نمرده بوده. چون فرمول گابلینی در بدنش بوده و باعث شده دوباره زنده بشه . او برمیگرده و هویت gaunt رو برای خودش انتخاب میكنه و قضایای clone saga رو رهبری میكنه تا پیتر به اشتباه فكر كنه كه یك كلونه. هری اینجوری میخواسته از پیتر انتقام بگیره. ولی بدنش به شدت ضعیف شده و حالت جسد مانند پیدا كرده و به همین دلیله كه gaunt اون لباس خاص رو میپوشیده تا بتونه همچنان قوی باشه. ولی بعد یه مدت مارول بهمون گفت كه این ایده رو بی خیال بشیم چون به عقیده روسای مارول هری شخصیتی نیست كه امكانات، تجهیزات و قدرت كافی برای طراحی clone saga رو داشته باشه. ما هم قبول كردیم. در نتیجه هویت gaunt هم تغییر کرد. سپس نورمن برگشت و معلوم شد همه چیز زیر سر خودشه".
برای اینکه بفهمید مندل استرام چطور زنده شد، این مقاله را بخوانید.
- آیا میدانستید که «لوکی» به مرد عنکبوتی مدیون است؟!
در شماره 503 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز، اسپایدرمن با موجود بسیار قدرتمندی به نام Morwen مواجه میشود. Morwen یک زن جوان را به تسخیر خودش درآورده. سپس اسپایدرمن با «لوکی» (برادر ناتنی «ثور») روبرو میشود. بعدش معلوم میشه که لوکی هم به دنبال Morwen میگرده. بنابراین مرد عنکبوتی و لوکی با هم متحد میشوند و Morwen را شکست میدهند. اینجاست که معلوم میشه آن زن جوان در واقع دختر لوکی است (البته خودش این رو نمیدونه) .
مرد عنکبوتی به لوکی قول میده که از این به بعد حواسش به دختر زمینی اش باشه. لوکی هم به مرد عنکبوتی میگه که بهش مدیونه و یه روز لطف اسپایدرمن رو جبران میکنه.
و سرانجام پس از چند سال در شماره 795 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که اینجا ترجمه شده، لوکی این لطف مرد عنکبوتی را جبران کرد (خودتون برید بخونید تا بفهمید قضیه اش چی بود!).
- آیا میدانستید که «تاد مک فارلین» به خاطر «جاگرنات» از کمیک های مرد عنکبوتی خداحافظی کرد؟
تاد مک فارلین یکی از طراحان سوپراستار تاریخ کمیک است (در این مقاله میتوانید درباره او اطلاعات خوبی کسب کنید) . او در انتهای دهه 80 میلادی طراح کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز شد و خیلی هم به محبوبیت رسید. تا اینکه از مارول خواست تا علاوه بر طراحی، نویسنده مرد عنکبوتی هم باشد. بنابراین مارول هم یک سری جدید تحت عنوان Spider-Man چاپ کرد و به مک فارلین اجازه داد هم طراح آن باشد و هم نویسنده! همانطور که در این مقاله توضیح دادیم، شماره 1 این کمیک پرفروش ترین کمیک تاریخ شد (البته چند سال بعد «جیم لی» با شماره 1 از کمیک X-men این رکورد را شکست). گفته میشه مارول به مک فارلین اختیار تام داده بود تا با آزادی کامل این سری رو خلق کنه. اما پس از مدتی شروع به دخالت کردن در این سری کرد. این اختلافات در شماره 16 از کمیک Spider-Man به اوج خودش رسید. یعنی جایی که یک کراس اور بین اسپایدرمن و گروه X-Force علیه «جاگرنات» دیدیم. در این کمیک یکی از اعضای X-force با شمشیر میزنه به چشم جاگرنات . مک فارلین هم دقیقا این صحنه رو طراحی میکنه اما سردبیر کمیک های مرد عنکبوتی به نظرش این صحنه خیلی خشن بوده و از مک فارلین میخواد که تغییرش بده.
به عبارتی دیگه تصویری که مک فارلین خلق کرده بود این بود (این تصویر رو مک فارلین چند وقت پیش خودش در صفحه فیس بوک خودش گذاشت):
ولی مارول بهش فشار آورد و در نتیجه طراحی مک فارلین اینجوری شد:
در هر حال بعد از قضیه بود که مک فارلین دیگر از دخالت های مارول به ستوه آمد و نه تنها دیگر حاضر به طراحی مرد عنکبوتی نشد بلکه کلا از مارول رفت! بعد از مدتی هم شرکت Image را به همراه دیگر طراحان مطرح دهه 90 میلادی تاسیس کرد ...
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: تاد مك فارلین
معرفی تمام گابلین های كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت اول
10 كاور برتر طراحی شده توسط «تاد مك فارلین»
10 مبارزه برتر مرد عنكبوتی در دنیای كمیك – قسمت دوم
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
ماشالا هر قسمت جذاب تر هم میشه. واقعا شما ویکی پدیا مرد عنکبوتی هستید استاد
هیچ کدوم رو نمیدونستم ، راجب خدافظی مک فالین شنیده بودم و میدونستم راجب کمیک های ایکس فورس بوده ولی از جزئیاتش روح ام هم خبر نداشت !
تک تکشون معرکه بودند ! این جریان « کمک لوکی به مردعنکبوتی » یکجا دیدم ذکر شده !
منم قبلا بهش بر نخوردم ولی قشنگ معلومه که اسپایدی کمک های اونچنانی هم نمیخواد ! خودش سعی میکنه رو پای خودش بایسته !
از همه بیشتر با اون کامیونه حال کردم !
فکر کنید یه زمانی بشه عمو مختار بیاد پشت این کامیون با بچه ها بریم عشق و حال !
دلم درد گرفت !
عمو مختار رو خوب اومدی
دست مریزاد
مثل همیشه عالی و پر از نکات تازه و جالب
خسته نباشید
اصلا خوشم نمیاد درباره اون داستان سرگذشت کلون دهه ۹۰ میلادی چیزی بدونم چون واقعا اعصاب خرد کنه(همه چیزش اعصاب خرد کنه)و می بینیم که نویسنده ها و طراح ها دوست دارن خیلی سریع ایده بدن تا اون داستان عجیب و غریب!رو درست کنن.خوبه اون موقع من اصن کمیک نمیخوندم وگرنه یه بلایی سر مغز متفکر های مارول می اوردم.من با اون داستان عوض شدن جسم و روح پیتر با اختاپوس هنوز نتونستم کنار بیام چه برسه به این داستان.
ایده همکاری لوکی و اسپایدی هم در نوع خودش منجصر به فرد هست و خیلی جالب بود.حتما باید کمیکش رو پیدا کنم و بخونم.
من همیشه میدونستم که یک رابطه ی عجیب بین اسپایدرمن و ولوکی وجود داره تو همه جا دیدم (انیمیشن و ...) ولی نمیدونستم منشاش کجاست!؟ الان فهمیدم . خب من که میرم کمیکش رو دان کنم.
ولی جدا از استفن کینگ بعید بود! الان ما بهش میگیم اسطوره ولی مثل اینکه اون موقع خیلی تازه کار و بی تجربه بوده. ایده ای مسخره تر از کامیون های فراری و حمله ور به ذهن این بنده خدا خطور نکرد!! خیلی ایده اش چرت بود ولی از ماسک گرین گابلین خوشم اومد. من اگه جای مارول بودم همزمان کمیکش رو هم به جنبه ی فان مینوشتم.
#2
عمو مختار میشینه پشت فرمون یه کلاه و یه لنگ هم رو گردنش(مثله یه لوتی) ، آقای ترابی هم میشینه جلو ، بقیه بچه های اسپایدی پشت - تو واکن- کامیون. میزنیم و میخونیم تا خود شمال...!!!
ایول جیمسون گل گفتی.
دمتون گرم
به این میگن یه حرف درست
واقعا ممنونیم از شما آقای ترابی عزیز که اینقدر برای سایت زحمت میکشین
آخر مرد عنکبوتی در آسیا ! ( آقای ترابی)
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا