«زن عمو می» (Aunt May) برای اولین بار نشان میدهد كه چه كاراكتر قدرتمندی است و تا چه حد در شكل گیری شخصیت «پیتر پاركر/مردعنكبوتی» نقش دارد!
شماره 17 از اولین سری کمیک های اسپایدرمن که اینجا ترجمه شده اند در سال 1964 به طراحی «استیو دیتكو» و نویسندگی «استن لی» به چاپ رسید. در این شماره اسپایدرمن در حال مبارزه با بزرگترین دشمن خود یعنی «گرین گابلین» بود كه متوجه شد «زن عمو می» بیمار شده و بیمارستان برده شده است. به همین دلیل او صحنه مبارزه را ترك كرد تا در كنار زن عموی سالخورده اش باشد. این موضوع باعث شد تا مردم شهر به رهبری «جی جونا جیمسون» او را یك ترسوی بزدل خطاب كنند.
سپس در شماره بعدی (يعنی در شماره 18 از سری نخست کمیک های "اسپایدرمن شگفت انگیز" که اینجا ترجمه شده است)، پيتر كه مدام مجبور بود از زن عموی بيمار اش مراقبت كند، حاضر نشد در مقابل یكی دیگر از دشمنانش یعنی «مرد شنی» قرار بگیرد و باز هم شجاعتش از سوی مردم شهر و حتی دیگر ابرقهرمانان شهر مورد تردید قرار گرفت. به نظر میرسید او از نظر روحی بسیار تضعیف شده باشد و تصمیم گرفته دیگر به مسئولیت های خود در قالب اسپایدرمن ادامه ندهد.
اما ناگهان در صفحات پایانی زن عمو می حرفی به او زد كه سبب شد روحیه از دست رفته اش را باز یابد:
"با وجود آنكه من یك پیر زن هستم اما هرگز اهل تسلیم شدن نیستم. هر انسانی به جسارت نیاز دارد ... به اراده و انگیزه ای برای زندگی كردن ... برای مبارزه كردن ... تو نباید اینقدر نگرانم باشی پیتر عزیز من. خانواده پاركر قوی تر از اونیه که مردم تصورش را میكنند".
(بعد از شنیدن حرف های زن عمویش، پیتر دچار تحول بزرگی شد و با پوشیدن لباس اسپایدرمن سعی کرد اعتبار گذشته اش را پس بگیرد).
اما به راستی لحظه ای که زن عمو می به پیتر انگیزه مجددی برای اسپایدرمن بودن میدهد، لحظه خارق العاده ای است و به بهترین شكل ممكن نشان میدهد كه چرا اسپایدرمن در 50 سال گذشته این همه هوادار متعصب و وفادار داشته. در واقع استن لی و استیو دیتكو نه تنها از مرد عنكبوتی كاراكتری منحصر به فرد و عمیق كه مشكلات و احساسات حقیقی از خود بروز میداد خلق كردند و كاری كردند تا خواننده با او همذات پنداری كند بلكه به شخصیت های مكمل (Supporting Cast) داستان های او نیز خصوصیات مشابه ای دادند. به همین دلیل است كه كارشناسان كمیك متفق القول از شخصیت های مكمل داستان های اسپایدرمن به عنوان برترین ها در دنیای كمیك یاد میكنند.
در حقیقت، تا قبل از این داستان و این لحظه ماندگار، «زن عمو می» به جای آنكه یك كاراكتر چند وجهی و خوب پرداخت شده باشد، بیشتر به عنوان ابزاری برای پیش بردن داستان به کار میرفت. به همین دلیل پیتر پاركر در بسیاری از اوقات به طور مفرطی نگران وضعیت سلامتی زن عموی سالخورده خود بود. همچنین، اگر داستان ایجاب میكرد كه اسپایدرمن برای مدتی كوتاه حواسش از مسئولیت های خویش به عنوان یك ابرقهرمان پرت شود، زن عمو می به سختی مریض میشد و سر از بیمارستان در می آورد! اما از این لحظه به بعد بود كه زن عمو می به كاراكتر قوی تری تبدیل شد، كسی كه پیتر میتوانست در موقع سختی رویش حساب كند و كسی كه در رشد روحی، عاطفی و شخصیتی اش نقش عمده ای ایفا كرد. به همین دلیل خوانندگان هم كم كم ارزش و اهمیت بیشتری برای او قایل شدند. همانطور که گفته شد، شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی در بخوانید و ازش لذت ببرید).
جالب اینكه در فیلم سینمایی "مرد عنكبوتی 2" هم صحنه مشابه ای وجود دارد كه از این لحظه ناب در كمیك های اسپایدرمن الهام گرفته. یعنی جایی كه پیتر نیروهای فوق بشری اش را از دست داده و تصمیم گرفته یك فرد عادی باشد اما نزد زن عمو می میرود و او به پیتر حرف هایی میزند كه باعث میشود پیتر دوباره یك ابرقهرمان شود:
“I believe there's a hero in all of us, that keeps us honest, gives us strength, makes us noble, and finally allows us to die with pride, even though sometimes we have to be steady, and give up the thing we want the most. Even our dreams”.
"به نظر من در وجود همه ما یك قهرمان نهفته است كه ما را صادق نگه میدارد، به ما قدرت میبخشد، ما را شرافتمند میكند، و در پایان اجازه میدهد تا با افتخار بمیریم. با وجود آنكه گاهی اوقات اوقات مجبوریم محكم باشیم و چیزی را که خیلی برایمان عزیز است را قربانی كنیم. حتی رویا هایمان را".
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2013
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
20 حقیقتی که باید درباره "زن عمو مِی" (AUNT MAY) بدانید
لحظات ماندگار در كمیك های اسپایدرمن
بزرگان تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی
نقد و بررسی فیلم "مرد عنكبوتی 2" (2004)
معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی
تاریخچه کمیک های اسپایدرمن - قسمت اول
مهم ترین داستان های کمیک اسپایدرمن
10 داستان برتر تاریخ کمیک های اسپایدرمن
دیدگاهها
شما بهترینید.
ان صحنه را قشنگ در فیلم مرد عنکبوتی2 یادمه.
انگار تموم گوشت و خونش ازش گرفتن و فقط یه تیکه استخون
(کلا دیتکو کاراکترها را کمی عجیب و نازیبا به تصویر میکشید)
بعد از او طراحان دیگر ظاهر زن عمو می رو تغییر دادند ، مخصوصاً جان رومیتا
راستش زن عمو می بچه ای داشته؟
بچه ای هم نداشته
ممتون ولی اون یه بار هم که مرده به دست کی بوده؟
دوما اینکه به دست کسی کشته نشد ، خودش از فرط کهولت سن مرد. تو شماره 400 amazing spider-man هم مرد که از کمیک های مورد علاقه منه و یکی از لحظات ماندگار رو هم پدید آورد که اگه عمری باشه بهش اشاره میکنم
ولی بعدش مارول احساس کرد که رفتن زن عمو می باعث شده در داستان های اسپایدرمن خلا بوجود باید
بعد داستانی نوشته شد که در نهایش معلوم شد همه اش زیر سر گرین گابلین بوده! (کلا مارول هر جا کم میاره پای گرین گابلین رو میکشه وسط!!!) یعنی نورمن یک بازیگر رو جراحی پلاستیک کرده بوده تا شبیه به زن عمو می بشه و در حقیقت او بوده مرده نه زن عمو می حقیقی ! تازه ، نورمن زن عمو می می واقعی رو هم یه جایی زندانی کرده بوده! ولی اسپایدرمن نجاتش میده و دوباره برمیگرده!
برو به سایت hotmug.comجدید ترین و به روز ترین کمیک های بتمن و البته دی سی رو داره.برو به جاستیس لیگ کمیک "چه کسی سوپرمن رو کشت؟"رو دانلود کن فکر کنم خوب باشه
IGN Top 25 Greatest Batman Graphic Novels
به نظرم تمام انتخاب هاش خوبن
من خودم برترین داستان بتمن رو Batman : Gothic میدونم. فوق العاده است. خیلی هم ترسناکه. به نطرم مو رو به تن سیخ میکنه
و این جمله که از زن عمو می به نظر من چند جمله قبلتر هم خیلی جمله با حالی می گوید
Everybody loves a hero.
وقتی این جمله را می شنیدم نمی دونم چرا خیلی بهم انرژی میداد و حرف کسانی که می گفتن قهرمان یک چیز مزخرفه را باور نکنم
people line up for 'em, cheer for them, scream their names, and years later tell how they stood in the rain for hours just to get a glimpse of the one who told them to HOLD ON a second longer.
و با شنیدن این جمله یاد این می افتادم که چقدر در شرایط سخت مثل یک قهرمان می ایستادم (برای من سوپر هیرو ها بیشتر از یک نقاشی بودند)
ولی خدایش توی سری جدید با کارگردانی مارک وب جمله های باحالی ندیم ولی توی سری قدیم کلی جمله های خفن می بینید
البته نظر بقیه دوستان هم عزیز است
به نظرم از شماره batman #1 به نویسندگی اسکات اسنایدر و طراحی گرگ کاپولای کبیر شروع کن. تا الان فکر کنم شماره 21 اومده و اگه میخوای داستان های بتمن رو دنبال کنی در حال حاظر بهترین داستان بتمنه (مخصوصا پنج شماره ی Death in family از شماره 13 تا 17 که یکی از تکان دهنده ترین داستان های اخیر بتمنه)
-
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا