یک داستان اضافه در این کمیک هست که مربوط به رویداد بزرگ "توطئه کلونی" میشه!
اخیرا جی جیسمون، همسر زن عمو می و پدر جونا جمیسون حالش خیلی بد و به بیمارستان برده شد تا مداوا بشه.
سپس یک شرکت جدید به نام نیو تکنولوژی وارد صحنه شد. این شرکت ادعا میکنه که میتونه همه مریضی ها را مداوا کنه و از فن آوری های خارق العاده و معجزه آسا استفاده میکنه. آنها گفتند که حاضر هستند به جی کمک کنند اما پیتر به این شرکت مشکوکه.
کسی هم خبر نداره که این شرکت توسط دشمن قدیمی مرد عنکبوتی به نام شغال که متخصص ساخت کلون هستش اداره میشه. شغال در ضمن برخی از خطرناک ترین دشمنان مرد عنکبوتی را هم استخدام کرده و همچنین انگار میتونه مرده ها رو هم زنده بکنه! بدتر اینکه شغال و شرکتش روی دوستان و نزدیکان پیتر هم تاثیر گذاشته و مثلا هابی براون (پراولر) یا جونا جیمسون به نیو تکنولوژی ایمان پیدا کرده اند (شغال همسر متوفی جیمسون به نام مارلا را زنده کرده). اینک ادامه داستان ...
The Amazing Spider-Man (2016) #19
مترجم: محمد شیرزاده (Banshee)
ادیتور و گرافیست: وحید رضا اویسی (New Goblin)
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
نظر شما چیست؟ ایا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن قسمت های قبلی و همچنین دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز (THE AMAZING SPIDER-MAN) با ترجمه فارسی
10 حقیقتی که باید درباره «کاریون» (CARRION) بدانید
كمیك های مرد عنکبوتی: توطئه کلونی به زبان فارسی ( كامل + لینك دانلود مستقیم)
شماره آخر از كمیك "دیگر مرده نیستند: توطئه کلونی " ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم
زندگی، مرگ و بازگشت بن رایلی
مرد مرموز داستان DEAD NO MORE كیست؟
چه کسی زیر ماسک شغال قرار داره؟
10 تغییر بزرگ در دنیای کمیک بوک های مرد عنکبوتی در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
10 نویسنده برتر مارول (MARVEL) در دهه گذشته
مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته
15 داستان برتری كه «دان اسلات» (DAN SLOTT) تا به حال نوشته
10 لحظه جنجالی «دن اسلات» در کمیک بوک های مرد عنکبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
میدونید وقتی کمیکای دنیای عنکبوتی با ترجه عالی سایت پخش شد خیلی حال داد که پشت سر هم کمیک میدادین بیرون
الانم داره دوباره همونطور میشه
سایت به نطر من داره همه گیر میشه ولی چون افراد اصلی سایت مثل استاد مجسمه ساز . اقای ترابی و بقیه اعضایی که خیلی فعالیت داشتن الان کم تر هستند
یه زمانی تمام نظرات سایتو میخوندم چون همه عالی بود الان هر دفعه که میام سایت میگم یاد زمان اوج سایت بخیر ولی فک کنم کم کم داره میره رو اوج
یه زمانی فقط کمیک بود و مقالات تخصصی ولی الان کم تر از اون مقالات هست
در هر صورت ای کاش نقد نویسیم در حد معمولی بود و میتونستم یچیزی بنویسم که تا اخر امشب توطئه کولونی رو بخونم
یعنی به جرئت میتونم بگم این یکی از بهترین کمیک های این سری مردعنکبوتی بود مشکلات دغدغه های پیتر به طرز عالی به تصویر کشیده شده بود اسلات تو این شماره شاهکار کرد پیتر به همه چی مشکوکه و فهمیده یه خبرهایی هست اما از یه طرف جیمسون به نیو تکنولوژی ایمان پیدا کرده و پیتر رو بدجوری تحت فشار میزاره و از یه طرف حال پدر جیمسونم مدام و مدام بدتر میشه و به پیتر میگه مرگم نزدیکه و راجب ساعتی که جیمسون ها برای هم گذاشتن بهش میگه پیتر هم سعی میکنه اون ساعت رو سالم به جیمسون تحویل بده که یهو دردسر شروع میشه و پیترمجبور میشه برای نجات مردم تلاش کنه و وقتی در بدترین وضعش قرار داره زن عمو می زنگ میزنه یعنی این صحنه اوج بدبختی پیتر رو نشون میده که بین راه های مختلفی گیر کرده نمیدونه چیکار کنه که یو از یه طرف ساعت جیمسون ها میفته زمین یعنی فکر نکنم هیچ قهرمانی تو یه همچین اوضاعی گیر کرده باشه وقتی هم اونارو نجات میده به زن عمو میگه از نیو تکنولوژی استفاده کن اما از شانسش تلفن جواب نمیده و وقتی هم که میرسه بیمارستان صحنه های غم انگیزی رغم میخوره حالا میرسیم به قسمت هایی از داستان که دیگر مرده نیستند رو از یه زاویه دیگه روایت میکنه و ما دلیل حمله کینگ پین به شغال رو میفهمیم خوشم اومد که کینگ پین سریع متوجه شد یه کاسه ای زیر نیم کاسست و قبول نکرد با شغال همکاری کنه و بهش حمله کرد بعدم که اتفاقایی که تو دیگر مرده نیستند رو میبینیم و اینکه کینگ پین میخواد برای انتقام از اسپایدرمن استفاده کنه
نمره به کمیک 10 از 10 نمره به طراحی 10 از 10 نمره به ادیت و ترجمه 100000000000از 10
هر شماره که بیشتر جلو میریم سوال های بیشتری جواب داده میشه اما برای من سوال های بیشتری به وجود میاد.
مثلا چرا مایلز وارن نقابشو برنمیداره؟اصلا این مرد مایلز وارنه؟
مایلز وارن از کی تا حالا گروهی کار میکنه؟چرا این مرد این کار هارو انجام میده و چرا کلون هاش مجبورن قرص بخورن؟به نظر من این یه جورایی باعث وفاداری کلون ها و عزیزانشون میشه.عاقبت نورمن چیشد؟نکنه نورمن همین مرد نقابدار باشه؟(که اگه باشه یکم تکراری و شبیه سرگذشت کلون میشه)به هر حال باید تا شماره بیست ترجمه بشه منتظر بمونم و یه توضیح رو نگه دارم.بی صبرانه منتظر شماره های بعدی و همینطور فردا هستم تا نقدم رو بنویسیم.
(این متن بالا خودش نقدی بود!!!!)
داستان
خب نویسنده در این شماره میخواست بگه که با تحت فشار گذاشتن پیتر پارکر میتونیم شاهد اتفاقات نا خوشایندی در داستان باشیم . همه می ما میدونیم که پارکر فرق بین بد و بدتر رو میدونه و بنا بر تمامی اونها تصمیم میگیره .... نویسنده شروع به تحت قشار گذاشتن میکنه تا خواننده بفهمه که پیتر ایندفعه میخواد یه کار خارق العاده انجام بده ولی ......
یکی از چاشنی های داستان های مرد عنکبوتی اشاره به مسئولیت پذیری اونه که همیشه باعث میشه کار ها براش سخت تر و سخت تر بشه . این شماره به شدت از نظر داستانی عالی بود . مسئله بین یه تصمیم میگرده تصمیمی که باعث میشه تا آخر عمر راجب بهش بحث بشه .
جیمسون
خب همه ما میدونیم که جیمسون چقدر برای خانواده اش ارزش قائله . و میدونیم که اون اگر بدونه راهی برای انجام کارهاش باشه به هر نحوی که شده اون رو عملی میکنه . علاوه بر اون همه میدونیم که جیمسون به طور معمولی «خون به پشه نمیده » ولی در داستان هایی که در اونها حضور داشته بار ها دیده شده اون با کمال میل حاضر شده سر کیسه رو شل کنه . یکی از نقاط ضعفه جونا عواطف اونه اگر کسی بهش ضربه بزنه جیمسون رو فلج کرده ( البته باید بره دعا کنه که بعدش جونا متوجه این موضوع نشه وگرنه که طرف ... ) امیدوارم به این موضوع در کمیک توجه کامل بشه .
کلا خانواده جیمسون خانواده ی خیلی عجیبیه همشون داستان خاص خودشون رو دارند ، مشکلات مخصوص خودشون رو ولی همیشه پشت هم هستند . ( چقدر من این شخصیت ها رو دوست دارم )
داستان اضافه
در این داستان منوجه شدیم که شخصیت کپل و کچل داستان های مردعنکبوتی چقد هوش بالایی داره و چقدر آدم ظالم و نامردیه این شخصیت کسی نیست جز ....خب همه ما میدونیم که جیمسون چقدر برای خانواده اش ارزش قائله . و میدونیم که اون اگر بدونه
کینگ کنگ ......... نه .......کینگ پین !!
یکی از چالشی ترین نکات در داستان های مردعنکوتی اینهه که دشمنای مردعنکبوتی برای خرابکاری های خودشون میخوان از مردعنکبوتی استفاده کنند .و این همیشه باعث میشه که مردعنکبوتی اون خط مرزی خودش رو زیر پا بذاره و کاری کنه هیچکس فکرش رو هم نمیکرد ....
ترجمه
دیگه چیزی برای گفتن نمیمونه ، استاد شیرزاده که دیگه کاملا برای ما اثبات شده هستند .
ادیت
خب قشنگ معلومه که آقا وحید امروز برای این کمیک حسابی قراره تشویق بشه .
احسنت بر این انتخاب فونت احسنت بر این ظرافت خیلی عالی بود . تبریک میگم ترکوندید .
ممنون از هر دوی این بزرگواران .
!!!!!!!خطر اسپویل!!!!!!!!( البته اونقدرام شاید شدید نباشه)
.
.
.
.
.
.
.
و.....
شروع:
در این شماره دیدیم که مرد نقابدار از مایلز وارن چند تا کلون درست کرده بود.به نظر شما اگه خودش مایلز وارنه این کارش یکم عجیب نیست؟البته دلایلی هم ممکنه داشته باشه.
به نظر من اون کسی که در شماره های قبلی که به سراغ کرگدن و لیزارد رفت و همیشه در سایه دیده میشد،یکی از همین کلون ها بود.چون چرا بدون ماسک بره سراغ نوچه های جدیدش و بعد از استخدام اونا همش جلوشون ماسک بزنه.اون عینکی هم که خانم ساداتی فر بهش اشاره کردن عینک یکی از همین کلون ها بود.البته پوشیدن کت قرمز این فرضیه رو ممکنه رد کنه ولی همون طور که درنظر قبلیم گفتم مایلز از کی رفته سراغ کار گروهی؟به نظرتون اخلاقش عوض نشده؟از نظر من ممکنه که سه نفر این مرد نقابدار باشن.
1_مایلز وارن
2_نورمن آزبورن
3_کسی که تاحالا تو کمیکا نبوده یا بوده ولی با نقش بسیار کم رنگ.(حتی ممکنه دن اسلات بگه این شخص بقال سرکوچمونه که من اومدم تو این داستان از آسمون یه مایع جهش دهنده ریختم رو کلش که باعث شده انقدر باهوش و خبیث بشه.)
خدا رو چه دیدید؟
دانلود: نقد بزودی
داستان واقعا جذاب بود باید بدون تعارف بگم این سری گمونم از برترین داستانای مردعنکبوتی بشه و واقعا زیبا کار شده. دغدغه ها پیتر واقعا تمومی ندارن. اسلات واقعا داره خوب داستانو جلو میبره و واقعا انتظار مرگ جان جیمسون رو نداشتم. لحظه ای که ساعت افتاد اصلا قلبم یه لحظه ایستاد!
طرّاحی هم که عالیه حال ندارم هر شماره دربارش چیز بنویسم
ترجمه هم که به نظرم بهتر از شماره های پیش بود
ادیتم که غوغا میکرد ای کاش توطئه کلونی هم به خودت میدادن جوون مرد
سرعت ادیت این قسمتم که خیلی زیاد بود نسبت به بقیه شماره ها
داستان: 10 از 10!
طرّاحی: 9.5 از 10
ترجمه و ادیت: 10 از 10
از ادیتور و مترجم هم بسیار سپاسگزارم
بدبختیام کمتر شه حتما نقد مینویسم!
الان در چهارمین مقدمه دیگر مرده نیستند هستیم داستان به خوبی روایت میشه در شماره19 همه چیز روانه پیش میره و ادم با یک نگاه می تونه داستان رو به خوبی بفهمه اول می بینیم جیمسون داره تبلیغ نیو تکنولوژی رو می کنه فقط به خاطر زنده شدن زنش و اون وسط مسطا شغال هم به قول معروف یه کرمی میریزه تا جیمسون تحت فشار باشه عمه می دوستدار خانواده هم نگران جی هستش و بله بلاخره اسپایدی رو می بینیم که معلوم اینقدر تحت فشاره که داره تبدیل به پوره سیب زمینی میشه و وقتی میرسه جیمسون باز هم اون رو اذیت می کنه ولی کمی طول نمیکشه که جی حالش بد میشه جیمسون هم مثل زالو چسبیده به پیتر(معذریت از جیمسون جان) و ولش هم نمیکنه جی از پیتر درخواست کوچکی داره که ارث خانواده گیش رو برسونه پسرش ولی وقتی ساعت رو دیدم متوجه چیزی شدم اگه گفتید
خانواده جیمسون تو حفظ اموالشون خیلی ماهر هستن البته بد بختی پیتر فقط به مشکلات خانوادگیش نیست و سر یه اشتباه یه بد بختی موندش تو تار عنکبوت اون دزد هم اونجا پیام بازرگانی پخش می کرد بگذریم وقتی اسپایدی می خواهد جان ادم ها رو نجات بده ساعت میافته و کمی بعد جی بد تر و بد تر میشه تا اینکه.......
پیتر میاد و غم اندوهی رو توی جیمسون می بینه و می میبینه و ادم دوباره یاد اون مشکلات قبلی میافته و خب اون ساعت شکسته هم نشانگر اخرین کاری هستش که برای جی می خواست انجام بده ولی نشد البته منظورم اینه که یه مقدار شکستش و چند صفحه بعدی بر میگرده به شماره0دیگر مرده نیستند و شغال میره پیش فیسک و ونسا رو میاره ولی میگه کلون نیست اما فیسک می فهمه و....
در کل ادم غرق در داستان می شد و طراحیش عالی بود و اگر بگیم این داستان متوسطه بی انصافیه
نمره داستان:10
طراحی:9.5
ترجمه و ادیت:20 (دیگه تشکرم تا همین حد بود)
مانند دفعه پیش لطفا ایرادات من رو بگید
یه داستان واقعا خوب از این سری بود که خیلی ازش لذت بردم و نکات مثبت زیادی داشت. داستان این شماره برمیگرده سمت پدر جیمسون و نیوتکنولوژی که خب بالاخره با اغاز توطءه کلونی امری ضروری بود که این داستان نشون داده بشه. در اولین پانل از حضور اسپایدی تو این شماره واقعا هیجان زده شدم و وقتی تاب خوردنش تو خیابون رو دیدم لذت بردم و در ادامه قضیه جالبتر هم شد. چیزی که تو این سری ندیده بودیم (حداقل نه به این وضوح) چرخ زدن تو خیابون های نیویورک و کمک به مردم بود. البته پیتر همیشه درحال کمک کردن به دیگرانه ولی منظورم اینه که بجز از مبارزه با خطر های بزرگ خیلی جالبه که ببینیم سر راهش جلوی یه دزد رو میگیره و جالبتر از اونهم اینکه بعدش بخاطر اتفاق ناخواسته ای که افتاد همه اون مقصر دونستن و کار خوبش رو ندیدن و فقط بهش ایراد گرفتن. جایی که پیتر جرثقیل رو نگه میداره هم به جالب بود میشه گفت تو این شماره زنجیره ای از بدشانسی ها و بدبیاری هارو دیدیم که واسه مردعنکبوتی اتفاق افتاد. هرکاری میکرد یه مشکل جدید پیش می اومد. جدای همه اینا فکر میکنم صفحه آخر(داستان اصلی) بهترین قسمتش بود جایی که زن عمو می و جیمسون رو درحال گریه کردن میبینیم و پیتر جعبه داغون شده ساعت رو میزاره رو میز و صفحه شکسته ساعت رو میبینیم. این صحنه از نظر احساسی واقعا عالی بود. و درنهایت اینکه بعد از 2 شماره این داستان مربوط به خود پیتر بود.
در ابتدای ایم شماره می بینیم کهجی جیمسون حالش خیلی بده و کم کم داره ضعیف میشه و از اونطرف جی جی خیلی به نیو تکنولوزی امید پیدا کرده و هر طور که شده میخواد پدرش نجات پیدا بکنه ولی از اونطرف پیتر با توجه به حس عنکبوتیش فهمیده که یه کاسه ای زیر نیم کاسه است و اجازه نمیده که همچین اتفاقی بیفته و شاهد وضعیت بحرانی هستیم.
جی جیمسون هم به پیتر میگه که باید اون ساعت قدیمی رو بیاره و دوباره شاهد بودیم که پیتر استاد بد شانسیه و باید به بقیه هم کمک بکنه و از طرف دیگه عمه می هم بهش زنگ میزنه و بهش میگه باید نیوتکنولوژی استفاده بکنیم.
یه نکته جالب تو این شماره هم این بود که فهمیدیم که چرا فیسک با راینو درگیر شده بود و اون لحظه ویلسون کاری کرد که من اصلا فکرش رو نمی کردم که ونسا رو بکشه و عصبی بشه و داستان داره به اوج خودش میرسه و اسلات خیلی خوب تونسته این رویداد بزرگ رو اماده کنه و سعی می کنم تا همین امشب شماره توطئه کلونی هم بخونم و نقد بنویسم.
در رابطه با ترجمه و ادیت هم حرف خاصی نمیتونم جز این که از اقایان شیرزاده و اویسی تشکر بکنم
خدا قوت
داستان اول خیلی غم‌انگیز بود بغض کردم
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا